"صدای ملّت"
8.74K subscribers
148K photos
73.4K videos
163 files
4.34K links

ولاتلبسوا الحق‌ بالباطل‌ و تکتموا‌ الحق‌ وانتم‌تعلمون‌. حق را با باطل در نیامیزید، حقیقت را که خود می‌دانید پنهان نکنید.

@sedayeslahat
Download Telegram
🔴🔴🔴 #احمد_زیدآبادی

سه ماجرا در یک نگاه!
محمد جواد ظریف در جلسۀ مجازی شورای روابط خارجی آمریکا، علت اعدام نوید افکاری را ارتکاب قتل دانسته و مثل همیشه تکرار کرده است که قوۀ قضائیه در ایران مستقل است!
خب، منظور از این تأکید مکرر بر مستقل بودن دستگاه قضایی چیست؟ یعنی دستگاه قضایی هر کاری کرد به شما به عنوان وزیر خارجۀ جمهوری اسلامی ربط ندارد؟ اینکه به معنای تجزیۀ هویت بین‌المللی حاکمیت است! یا اینکه منظور فاصله گرفتن از دستگاه قضا به دلیل عدم امکان دفاع از عملکرد آن طبق معیارهای پذیرفته شدۀ جهانی است؟ این هم که همان معنی مورد پیشین را دارد! آیا ظریف به عنوان وزیر خارجه که وظیفۀ توجیه عملکرد مجموعۀ نظام را در سطح بین‌المللی به عهده دارد، نمی‌خواهد نسبت به موقعیت بغرنج خود در چنین مواردی، به دستگاه‌های حاکم جهت تغییر رویکردشان، تذکری دهد یا حداقل گلایه‌ای کند؟
رطب خورده و منع رطب!
امیر قطر در نطق ویدئویی خود در سازمان ملل، اسرائیل را به شدت مورد انتقاد قرار داد و گفت؛ جامعۀ جهانی در برابر لجبازی اسرائیل ناتوان است.
اینکه جامعۀ جهانی در برابر لجبازی و زیاده‌خواهی اسرائیل به طرز شرم‌آوری ناتوان است، سخن حقی است اما بیان آن از زبان امیر قطر چندان قابل فهم نیست! می‌پرسید چرا؟ چون همین هفتۀ پیش قطر و آمریکا بعد از برگزاری سومین دور مذاکرات استراتژیک خود بیانیۀ مشترکی را امضا کردند که طبق آن دو طرف برای حل منازعۀ اسرائیل و فلسطینیان بر مبنای طرح صلح آمریکا یا همان معاملۀ قرن تلاش خواهند کرد! در واقع اشاره به طرح صلح ترامپ در این بیانیه به قدری بر دولت خودگردان گران آمد که منیرالیعقوب از مقام‌های سازمان الفتح، قطر را نخستین کشوری دانست که معاملۀ قرن را پذیرفته است! شاید موضع‌گیری منیرالیعقوب را بتوان به دلخوری الفتح از روابط صمیمانۀ قطر با حماس نسبت داد، اما متن بیانیه را چه می‌شود کرد؟
عجیب اینکه رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه نیز کم و بیش شبیه امیر قطر رفتار می‌کند. اردوغان که موضع تندی علیه عادی‌سازی رابطۀ امارات و بحرین با اسرائیل گرفته است، اصلاً به روی خود نمی‌آورد که سفارتخانه‌های ترکیه و اسرائیل در تل‌آویو و آنکارا به کار خود مشغول‌اند و برغم فراز و نشیبِ روابط دو کشور، حرفی از بستن آنها به میان نیامده است!
ترکیه نخستین کشور اسلامی است که در سال 1949 یعنی تقریباً در همان ابتدای تأسیس دولت اسرائیل آن را به رسمیت شناخت و اردوغان هم از این شناسایی گامی عقب ننشست.
گویا روزگاری هم بوده که منع رطب از سوی رطب خوردگان، فعلی قبیح به شمار می‌آمده است، اما امروزه روز ظاهراً قبح‌اش ریخته و کاری عادی شده است!
امان از این رفقا!
یکی از "رفقای مارکسیست" به نام ابوالفضل محققی که پنداری هیزم تری به او فروخته باشم، چندی است به قول سعدی علیه‌الرحمه در پوستین من افتاده و نوشته‌های مرا با لحنی تند و تیز هدف انتقاد که چه عرض کنم بلکه هدف حمله قرار می‌دهد. آقای محققی اصرار دارد که از فردی مثل من نه آبی گرم می‌شود و نه معجزه‌ای سر می‌زند - که البته در این باره کاملاً درست و دقیق می‌گوید- و به همین جهت باید از مثل منی قطع امید کرد و نام‌ام را از یاد برد، اما در عین حال، وی گویی توان دل کندن و خویشتنداری و نادیده گرفتن برخی نوشته‌های مرا ندارد و با دیدن آنها به جوش و خروش می‌آید و همان حرف‌های همیشه‌اش را در بارۀ به دردنخوردن من تکرار می‌کند.
آقای محققی که به دلیل شرایط دشوارِ سیاسیون دور افتاده از وطن، من از قضا دوست دارم با او همدلی و همدردی کنم تا اینکه بخواهم مثلاً جواب دندان‌شکنی به او دهم یا وی را بچزانم، در آخرین نوشته‌اش مرا خطاب قرار داده و نوشته است: "شما نه تنها پنج رهبر اپوزیسیون را نمی‌شناسید بلکه نوید افکاری را هم نمی‌شناسید!"
خب حالا جناب محققی که سنی ازشان گذشته و مویی در دنیای مبارزه و سیاست سپید کرده است، انتظار دارد من چه پاسخی به این جملۀ او بدهم؟ مثلاً بگویم: نخیر! نوید افکاری را بهتر از شما می‌شناسم؟ یا اینکه بگویم: نه متأسفانه نمی‌شناسم! خوشا به حال شما که می‌شناسید! یا بگویم: شناخت یا عدم شناخت نوید افکاری چه ربطی به شناخت یا عدم شناخت پنج چهرۀ اپوزیسیون دارد؟
به هر حال خدمت جناب محققی عرض می‌کنم که من دیگر آنقدرها هم که او می‌گوید به دردنابخور نیستم! دست کم‌اش این است که در لحظه‌هایی که حملات قلمی آنها به حکومتی‌ها و اصلاح‌طلبان، آتش خشم وی و دوستانش را فرو نمی‌نشاند، لازم است سوژۀ دیگری سوای آنها هم دم دست‌شان باشد که مابقی خشم‌شان را بر سر آن خالی کنند و بدین وسیله وظیفۀ خطیر براندازی را به انجام رسانند!

#جواد_ظریف
#نوید_افکاری
#امیر_قطر
#ابوالفضل_محققی

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴🔴سه ماجرا در یک نگاه!

#احمد_زیدآبادی:

محمد جواد ظریف در جلسۀ مجازی شورای روابط خارجی آمریکا، علت اعدام نوید افکاری را ارتکاب قتل دانسته و مثل همیشه تکرار کرده است که قوۀ قضائیه در ایران مستقل است!
خب، منظور از این تأکید مکرر بر مستقل بودن دستگاه قضایی چیست؟ یعنی دستگاه قضایی هر کاری کرد به شما به عنوان وزیر خارجۀ جمهوری اسلامی ربط ندارد؟ اینکه به معنای تجزیۀ هویت بین‌المللی حاکمیت است! یا اینکه منظور فاصله گرفتن از دستگاه قضا به دلیل عدم امکان دفاع از عملکرد آن طبق معیارهای پذیرفته شدۀ جهانی است؟ این هم که همان معنی مورد پیشین را دارد! آیا ظریف به عنوان وزیر خارجه که وظیفۀ توجیه عملکرد مجموعۀ نظام را در سطح بین‌المللی به عهده دارد، نمی‌خواهد نسبت به موقعیت بغرنج خود در چنین مواردی، به دستگاه‌های حاکم جهت تغییر رویکردشان، تذکری دهد یا حداقل گلایه‌ای کند؟
رطب خورده و منع رطب!
امیر قطر در نطق ویدئویی خود در سازمان ملل، اسرائیل را به شدت مورد انتقاد قرار داد و گفت؛ جامعۀ جهانی در برابر لجبازی اسرائیل ناتوان است.
اینکه جامعۀ جهانی در برابر لجبازی و زیاده‌خواهی اسرائیل به طرز شرم‌آوری ناتوان است، سخن حقی است اما بیان آن از زبان امیر قطر چندان قابل فهم نیست! می‌پرسید چرا؟ چون همین هفتۀ پیش قطر و آمریکا بعد از برگزاری سومین دور مذاکرات استراتژیک خود بیانیۀ مشترکی را امضا کردند که طبق آن دو طرف برای حل منازعۀ اسرائیل و فلسطینیان بر مبنای طرح صلح آمریکا یا همان معاملۀ قرن تلاش خواهند کرد! در واقع اشاره به طرح صلح ترامپ در این بیانیه به قدری بر دولت خودگردان گران آمد که منیرالیعقوب از مقام‌های سازمان الفتح، قطر را نخستین کشوری دانست که معاملۀ قرن را پذیرفته است! شاید موضع‌گیری منیرالیعقوب را بتوان به دلخوری الفتح از روابط صمیمانۀ قطر با حماس نسبت داد، اما متن بیانیه را چه می‌شود کرد؟
عجیب اینکه رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه نیز کم و بیش شبیه امیر قطر رفتار می‌کند. اردوغان که موضع تندی علیه عادی‌سازی رابطۀ امارات و بحرین با اسرائیل گرفته است، اصلاً به روی خود نمی‌آورد که سفارتخانه‌های ترکیه و اسرائیل در تل‌آویو و آنکارا به کار خود مشغول‌اند و برغم فراز و نشیبِ روابط دو کشور، حرفی از بستن آنها به میان نیامده است!
ترکیه نخستین کشور اسلامی است که در سال 1949 یعنی تقریباً در همان ابتدای تأسیس دولت اسرائیل آن را به رسمیت شناخت و اردوغان هم از این شناسایی گامی عقب ننشست.
گویا روزگاری هم بوده که منع رطب از سوی رطب خوردگان، فعلی قبیح به شمار می‌آمده است، اما امروزه روز ظاهراً قبح‌اش ریخته و کاری عادی شده است!
امان از این رفقا!
یکی از "رفقای مارکسیست" به نام ابوالفضل محققی که پنداری هیزم تری به او فروخته باشم، چندی است به قول سعدی علیه‌الرحمه در پوستین من افتاده و نوشته‌های مرا با لحنی تند و تیز هدف انتقاد که چه عرض کنم بلکه هدف حمله قرار می‌دهد. آقای محققی اصرار دارد که از فردی مثل من نه آبی گرم می‌شود و نه معجزه‌ای سر می‌زند - که البته در این باره کاملاً درست و دقیق می‌گوید- و به همین جهت باید از مثل منی قطع امید کرد و نام‌ام را از یاد برد، اما در عین حال، وی گویی توان دل کندن و خویشتنداری و نادیده گرفتن برخی نوشته‌های مرا ندارد و با دیدن آنها به جوش و خروش می‌آید و همان حرف‌های همیشه‌اش را در بارۀ به دردنخوردن من تکرار می‌کند.
آقای محققی که به دلیل شرایط دشوارِ سیاسیون دور افتاده از وطن، من از قضا دوست دارم با او همدلی و همدردی کنم تا اینکه بخواهم مثلاً جواب دندان‌شکنی به او دهم یا وی را بچزانم، در آخرین نوشته‌اش مرا خطاب قرار داده و نوشته است: "شما نه تنها پنج رهبر اپوزیسیون را نمی‌شناسید بلکه نوید افکاری را هم نمی‌شناسید!"
خب حالا جناب محققی که سنی ازشان گذشته و مویی در دنیای مبارزه و سیاست سپید کرده است، انتظار دارد من چه پاسخی به این جملۀ او بدهم؟ مثلاً بگویم: نخیر! نوید افکاری را بهتر از شما می‌شناسم؟ یا اینکه بگویم: نه متأسفانه نمی‌شناسم! خوشا به حال شما که می‌شناسید! یا بگویم: شناخت یا عدم شناخت نوید افکاری چه ربطی به شناخت یا عدم شناخت پنج چهرۀ اپوزیسیون دارد؟
به هر حال خدمت جناب محققی عرض می‌کنم که من دیگر آنقدرها هم که او می‌گوید به دردنابخور نیستم! دست کم‌اش این است که در لحظه‌هایی که حملات قلمی آنها به حکومتی‌ها و اصلاح‌طلبان، آتش خشم وی و دوستانش را فرو نمی‌نشاند، لازم است سوژۀ دیگری سوای آنها هم دم دست‌شان باشد که مابقی خشم‌شان را بر سر آن خالی کنند و بدین وسیله وظیفۀ خطیر براندازی را به انجام رسانند!


#جواد_ظریف
#نوید_افکاری
#امیر_قطر
#ابوالفضل_محققی

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat