🔴🔴🔴دستور حمله به «اصغر فرهادی» از «ریاض»
✍مصطفی فقیهی/فعالرسانهای
🔸یکم. برنامهریزی و دستور حملهی سیستماتیک، ناگهانی و هتاکانه به #اصغر_فرهادی در رسانههای آنسوی آبی صادر شده؛ کار اما بالا گرفته و کارمندان غیرایرانی نیز، به کارزار فحاشی به این کارگردان شهیر و فخر اینروزهای هنر و سینمای ایران، پیوستهاند.
🔸مثالش هجمهی عجیب مجری خانم شبکهی خارجنشین! اگرچه مُراد این بانوی «افغان» و مُشوّقِ «جدایی طلبی در ایران» از اظهارفضل پیرامونِ مسئلهی «اعتراض» و دخالت در امور داخلی ایران، #ترور است! تا «کارفرمای #سعودی» چه خواهد!
🔸گاه در گونهی #داعش! و گاه در قالب رسانهی اینتل!کاش اما این خانم، بجای هتک و توهین به #اصغر_فرهادی، بیشتر به امورات افغانستان و حکومت قریبالوقوع #طالبان بپردازد که همه را از شنیدن صدای پای #ترور، نگرانتر کرده است.
🔸(نکته: من خطهی افغانستان را در شمار «خراسان بزرگ» و عقبهی هویتی ایران میدانم و مردمانش را از دسته مظلومترینها، اما ندیدم یک ایرانی، فخر فرهنگی افغانستان را بدلیل مسائل سیاسی همان کشور مورد حمله قرار دهد.)
🔸جالبتر آنکه، «کارفرمایان انتحاری»، در اقدامی کمسابقه، سطح این «دستور حمله» را از کارمندان سیاسی نیز گستردهتر کرده و دیگر خبرنگاران، مجریان حوزهی هنر و حتی ظرفیت «تلخکهای نمکینِ» خود را نیز به میدان آوردهاند. علیالیقین این رفتار نشان میدهد، ابعاد ماجرا وسیعتر از چیزیست که تصور میکنیم.
🔸دوم. کیست که منکر افتضاح و ناکارآمدیهای مدیریتی ایران در تمامی شئون و سطوح و وجوه باشد؟! کسی هست که از این اوضاع شرمآور، دفاع کند؟ البته که هست؛ اما در شُمارِ آدمیان نیست!
🔸اما به #اصغر_فرهادی چه؟! به جایزهاش چه؟! مگر چه گفته که باید، مزدوران سعودی او را به باد فحش و ناسزا بگیرند؟!
🔸نکند توقع داشتند پس از دریافت جایزهی کن، جنبشِ فتحِ حکومت راهاندازی کند؟! مگر سلوک سیاسی کیارستمی جز همین منشِ فرهادی بود؟! پس چه میشود که آن مرحوم را بر سر مینهند و این یکی را - لابد چون هنوز زنده است! - لگدمال میکنند؟! چگونه است که جایزهی پیشین فرهادی از کن و اسکار را مدح کردند و این یکی را قدح و مذمت میکنند؟!
🔸و شاید اگر نبود هجمه و حملات سنگین رسانهایِ این جماعت، جایزهی بهترین بازیگر مرد نیز به #امیر_جدیدی تعلق میگرفت! و سوگمندانه با این فشار رسانهای، باید احتمال کسب اسکار برای #قهرمانِ فرهادی را «تمام شده» تلقی کرد؛ چندانکه این قبیل جشنوارهها به شدت تحت تاثیر پروپاگاندای رسانهای، تصمیمات خود را تغییر میدهند.
🔸سوم: حیرتانگیز اما عقبهی این دعوای خجالتآور است؛ کارگردانی به نام #رسول_اف که پس از بلاهتِ توقیف آثار متوسطش توسط دستگاههای فرهنگی کشور، از «بغض معاویه»، «ردای گشاد اپوزیسیون» به تن آویخت، از فرط حسد و تشبث به خصایص و خصائلِ رذل و دونِ درون صنفی، برای نخستینبار، در توییتی مشکوک، اصغر فرهادی را به باد متلک گرفت! و این تازه، آغاز ماجرا بود...
🔸تاسفآور آنکه برخی آدمیان در این مُلک، به محض آنکه محدودیتها منافع آنان را هدف گیرد، مخالف عالم و آدم میشوند! نمونهاش همین جناب رسولاف که تا قبل از توقیف فیلمش، در شمار سینهچاکان بود! یا برخی مجریان تلویزیونهای فارسی زبان که تا در ایران بودند، نمونهی افراطیِ رسولاف در روزگارِ پیش از محدودیت بودند!
🔸اما آیا اینان، در دوران پیشا محدودیت و فعالیت در رسانههای حاکمیتی ایران، چونان بودند که امروز از فرهادی متوقعند؟! کمی انصاف کنیم، لَختی تنفر از این و آن را بر تاقچه نهیم و به این گزاره، به دور از تعصب بیاندیشیم.
🔸چهارم: علت صدور دستور حمله به فرهادی چیست؟ به زعم من، دو هدف از این رفتار رذیلانه پیگیری میشود.
🔸نخست، افزایش هزینه برای دیگر هنرمندان یا ورزشکاران در مواجهه با شرایط مشابه (درصورت عدم هماهنگی با ادبیات آنان)، و دوم، تخریبِ محبوبیت و مقبولیت چهرههایی چون فرهادی در جامعهی ایران، و از میان بردن اثرگذاری آنها!
🔸براساس این استراتژی رسانهای، هیچکس از مردمان ایران، مورد تفقّد، لطف ملوکانه و رویکرد ستایشآمیز قرار نخواهند گرفت، مگر آنکه بر «مدارِ این جماعت» حرکت کنند. درواقع، یا «با ما» و یا « بر ما»، همان سیاست دیکتاتورمآبانهای که سالهاست، با ژست دموکراسیخواهی، مخالفت با آن را فریاد میکنند.
🔸به هوش باشیم که اینان، حساب مبسوطی و پر و پیمان بر ایجاد «دوپارگی میان مردم» و «تشدید عمق کینه و نفرت در جامعه» باز کرده و در این مسیر سخت و صعب، هیچ فردی را از گزند فحاشان و حملهوران و «تروریستهای شخصیت»، محفوظ و مصون نخواهند گذاشت.
🔸پ.ن: امروز کیهان هم به فرهادی حمله کرد
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍مصطفی فقیهی/فعالرسانهای
🔸یکم. برنامهریزی و دستور حملهی سیستماتیک، ناگهانی و هتاکانه به #اصغر_فرهادی در رسانههای آنسوی آبی صادر شده؛ کار اما بالا گرفته و کارمندان غیرایرانی نیز، به کارزار فحاشی به این کارگردان شهیر و فخر اینروزهای هنر و سینمای ایران، پیوستهاند.
🔸مثالش هجمهی عجیب مجری خانم شبکهی خارجنشین! اگرچه مُراد این بانوی «افغان» و مُشوّقِ «جدایی طلبی در ایران» از اظهارفضل پیرامونِ مسئلهی «اعتراض» و دخالت در امور داخلی ایران، #ترور است! تا «کارفرمای #سعودی» چه خواهد!
🔸گاه در گونهی #داعش! و گاه در قالب رسانهی اینتل!کاش اما این خانم، بجای هتک و توهین به #اصغر_فرهادی، بیشتر به امورات افغانستان و حکومت قریبالوقوع #طالبان بپردازد که همه را از شنیدن صدای پای #ترور، نگرانتر کرده است.
🔸(نکته: من خطهی افغانستان را در شمار «خراسان بزرگ» و عقبهی هویتی ایران میدانم و مردمانش را از دسته مظلومترینها، اما ندیدم یک ایرانی، فخر فرهنگی افغانستان را بدلیل مسائل سیاسی همان کشور مورد حمله قرار دهد.)
🔸جالبتر آنکه، «کارفرمایان انتحاری»، در اقدامی کمسابقه، سطح این «دستور حمله» را از کارمندان سیاسی نیز گستردهتر کرده و دیگر خبرنگاران، مجریان حوزهی هنر و حتی ظرفیت «تلخکهای نمکینِ» خود را نیز به میدان آوردهاند. علیالیقین این رفتار نشان میدهد، ابعاد ماجرا وسیعتر از چیزیست که تصور میکنیم.
🔸دوم. کیست که منکر افتضاح و ناکارآمدیهای مدیریتی ایران در تمامی شئون و سطوح و وجوه باشد؟! کسی هست که از این اوضاع شرمآور، دفاع کند؟ البته که هست؛ اما در شُمارِ آدمیان نیست!
🔸اما به #اصغر_فرهادی چه؟! به جایزهاش چه؟! مگر چه گفته که باید، مزدوران سعودی او را به باد فحش و ناسزا بگیرند؟!
🔸نکند توقع داشتند پس از دریافت جایزهی کن، جنبشِ فتحِ حکومت راهاندازی کند؟! مگر سلوک سیاسی کیارستمی جز همین منشِ فرهادی بود؟! پس چه میشود که آن مرحوم را بر سر مینهند و این یکی را - لابد چون هنوز زنده است! - لگدمال میکنند؟! چگونه است که جایزهی پیشین فرهادی از کن و اسکار را مدح کردند و این یکی را قدح و مذمت میکنند؟!
🔸و شاید اگر نبود هجمه و حملات سنگین رسانهایِ این جماعت، جایزهی بهترین بازیگر مرد نیز به #امیر_جدیدی تعلق میگرفت! و سوگمندانه با این فشار رسانهای، باید احتمال کسب اسکار برای #قهرمانِ فرهادی را «تمام شده» تلقی کرد؛ چندانکه این قبیل جشنوارهها به شدت تحت تاثیر پروپاگاندای رسانهای، تصمیمات خود را تغییر میدهند.
🔸سوم: حیرتانگیز اما عقبهی این دعوای خجالتآور است؛ کارگردانی به نام #رسول_اف که پس از بلاهتِ توقیف آثار متوسطش توسط دستگاههای فرهنگی کشور، از «بغض معاویه»، «ردای گشاد اپوزیسیون» به تن آویخت، از فرط حسد و تشبث به خصایص و خصائلِ رذل و دونِ درون صنفی، برای نخستینبار، در توییتی مشکوک، اصغر فرهادی را به باد متلک گرفت! و این تازه، آغاز ماجرا بود...
🔸تاسفآور آنکه برخی آدمیان در این مُلک، به محض آنکه محدودیتها منافع آنان را هدف گیرد، مخالف عالم و آدم میشوند! نمونهاش همین جناب رسولاف که تا قبل از توقیف فیلمش، در شمار سینهچاکان بود! یا برخی مجریان تلویزیونهای فارسی زبان که تا در ایران بودند، نمونهی افراطیِ رسولاف در روزگارِ پیش از محدودیت بودند!
🔸اما آیا اینان، در دوران پیشا محدودیت و فعالیت در رسانههای حاکمیتی ایران، چونان بودند که امروز از فرهادی متوقعند؟! کمی انصاف کنیم، لَختی تنفر از این و آن را بر تاقچه نهیم و به این گزاره، به دور از تعصب بیاندیشیم.
🔸چهارم: علت صدور دستور حمله به فرهادی چیست؟ به زعم من، دو هدف از این رفتار رذیلانه پیگیری میشود.
🔸نخست، افزایش هزینه برای دیگر هنرمندان یا ورزشکاران در مواجهه با شرایط مشابه (درصورت عدم هماهنگی با ادبیات آنان)، و دوم، تخریبِ محبوبیت و مقبولیت چهرههایی چون فرهادی در جامعهی ایران، و از میان بردن اثرگذاری آنها!
🔸براساس این استراتژی رسانهای، هیچکس از مردمان ایران، مورد تفقّد، لطف ملوکانه و رویکرد ستایشآمیز قرار نخواهند گرفت، مگر آنکه بر «مدارِ این جماعت» حرکت کنند. درواقع، یا «با ما» و یا « بر ما»، همان سیاست دیکتاتورمآبانهای که سالهاست، با ژست دموکراسیخواهی، مخالفت با آن را فریاد میکنند.
🔸به هوش باشیم که اینان، حساب مبسوطی و پر و پیمان بر ایجاد «دوپارگی میان مردم» و «تشدید عمق کینه و نفرت در جامعه» باز کرده و در این مسیر سخت و صعب، هیچ فردی را از گزند فحاشان و حملهوران و «تروریستهای شخصیت»، محفوظ و مصون نخواهند گذاشت.
🔸پ.ن: امروز کیهان هم به فرهادی حمله کرد
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴نگاهی به فیلم اصغر فرهادی؛
داستان قهرمانیِ کاکوی سادهدل
#احمد_زیدآبادی؛
از پلههای داربستی بلند، بالا میرود و هنوز نفسی تازه نکرده مجبور است از آنها پایین بیاید. فیلم قهرمانِ اصغر فرهادی با این صحنۀ نمادین آغاز میشود و ادامه مییابد.
داستان، داستان یک کاکوی سادهدل و سلیمالنفس شیرازی است که جبر روزگار او را به افلاس کشانده و سر از زندان در آورده است.
راهی نه چندان شرافتمندانه برای رهایی کاکو از زندان فراهم میآید اما او تسلیم وسوسه نمیشود و راه خیر را به بهای ماندن در زندان در پیش میگیرد. با این حال، پنداری او در ضمیر ناخودآگاهش علاقمند است که کارِ خیرش علنی و بر ملا شود. همین نکته زمینه را برای مشهور شدنش در فضای رسانهای تا سرحد یک قهرمان فراهم میکند. او اما برای قهرمان شدن مجبور است جزئیاتی از ماجرای پیش آمده را متفاوت از امر واقع وانمود کند و همین جزئیات نادرست چنان گریبان او را میگیرد که نه فقط موقعیت قهرمانی بلکه صداقتش نیز با تردید روبرو میشود.
فیلم قهرمان مانند دیگر فیلمهای فرهادی داستانی مربوط به موقعیتهای بغرنج در زندگی روزمرۀ افراد عادی جامعه است، موقعیتهایی که تناقضهای اخلاقی آدمیان را به نمایش می گذارد و قضاوت در مورد آنها را برای مخاطب دشوار میکند. در فیلم قهرمان این موقعیتِ بغرنج با کارکرد شبکههای اجتماعی در فضای مجازی پیوند میخورد و اثرات این تکنولوژی جدید بر زندگی آدمیان در جماعتی خودنما و نابهنجار و مسئولیتناشناس عیان میشود.
فیلم در محیطی طبیعی و بدون اغراقهای مرسوم در فیلمهای ایرانی جریان مییابد. شرایط زندان و رفتار مسئولان آن، فضای خانوادههای ایرانی، اخلاقیات مردم و مشکلات اقتصادی فراروی جامعه، کم و بیش همانگونه نمایش داده میشود که هست و این بزرگترین حُسن آثار اصغر فرهادی است که تسلیم افسردهسازی تمام عیار از عمومِ مردم جامعه و یا عادی نشان دادن آن نمیشود.
بازی بازیگران هم عموماً جذاب و درخشان است بخصوص بازی امیر جدیدی که چنان طبیعی و صمیمی و منطبق با شخصیت کاکوست که گویی فقط او برای ایفای این نقش آفریده شده است.
خلاصه فرهادی بار دیگر اثری خلق کرده است که تماشاگر را در برابر یکی دیگر از بغرنجیهای شرایط انسانی و این بار نوعی بغرنجی مضاعف قرار میدهد و او را به فکر وا میدارد و البته محزون میکند.
#فیلم_قهرمان
#اصغر_فرهادی
#امیر_جدیدی
#کاکوی_شیرازی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
داستان قهرمانیِ کاکوی سادهدل
#احمد_زیدآبادی؛
از پلههای داربستی بلند، بالا میرود و هنوز نفسی تازه نکرده مجبور است از آنها پایین بیاید. فیلم قهرمانِ اصغر فرهادی با این صحنۀ نمادین آغاز میشود و ادامه مییابد.
داستان، داستان یک کاکوی سادهدل و سلیمالنفس شیرازی است که جبر روزگار او را به افلاس کشانده و سر از زندان در آورده است.
راهی نه چندان شرافتمندانه برای رهایی کاکو از زندان فراهم میآید اما او تسلیم وسوسه نمیشود و راه خیر را به بهای ماندن در زندان در پیش میگیرد. با این حال، پنداری او در ضمیر ناخودآگاهش علاقمند است که کارِ خیرش علنی و بر ملا شود. همین نکته زمینه را برای مشهور شدنش در فضای رسانهای تا سرحد یک قهرمان فراهم میکند. او اما برای قهرمان شدن مجبور است جزئیاتی از ماجرای پیش آمده را متفاوت از امر واقع وانمود کند و همین جزئیات نادرست چنان گریبان او را میگیرد که نه فقط موقعیت قهرمانی بلکه صداقتش نیز با تردید روبرو میشود.
فیلم قهرمان مانند دیگر فیلمهای فرهادی داستانی مربوط به موقعیتهای بغرنج در زندگی روزمرۀ افراد عادی جامعه است، موقعیتهایی که تناقضهای اخلاقی آدمیان را به نمایش می گذارد و قضاوت در مورد آنها را برای مخاطب دشوار میکند. در فیلم قهرمان این موقعیتِ بغرنج با کارکرد شبکههای اجتماعی در فضای مجازی پیوند میخورد و اثرات این تکنولوژی جدید بر زندگی آدمیان در جماعتی خودنما و نابهنجار و مسئولیتناشناس عیان میشود.
فیلم در محیطی طبیعی و بدون اغراقهای مرسوم در فیلمهای ایرانی جریان مییابد. شرایط زندان و رفتار مسئولان آن، فضای خانوادههای ایرانی، اخلاقیات مردم و مشکلات اقتصادی فراروی جامعه، کم و بیش همانگونه نمایش داده میشود که هست و این بزرگترین حُسن آثار اصغر فرهادی است که تسلیم افسردهسازی تمام عیار از عمومِ مردم جامعه و یا عادی نشان دادن آن نمیشود.
بازی بازیگران هم عموماً جذاب و درخشان است بخصوص بازی امیر جدیدی که چنان طبیعی و صمیمی و منطبق با شخصیت کاکوست که گویی فقط او برای ایفای این نقش آفریده شده است.
خلاصه فرهادی بار دیگر اثری خلق کرده است که تماشاگر را در برابر یکی دیگر از بغرنجیهای شرایط انسانی و این بار نوعی بغرنجی مضاعف قرار میدهد و او را به فکر وا میدارد و البته محزون میکند.
#فیلم_قهرمان
#اصغر_فرهادی
#امیر_جدیدی
#کاکوی_شیرازی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat