✅ نشانههای حاکمیت ضعیف
✍ سید علی مجتهدزاده(حقوقدان و وکیل دادگستری):
اينکه يک فرمانده #نظامی در شهر #آمل ميگويد امشب به حکم خودم جاده را ميبندم حتی اگر کار درستی باشد و برای حفظ سلامت مردمان شهرش، نشان از بیاعتباری و ناکارآمدی #دولت و تمام ارکان تصميمگيری حاکميت است و آيا #شورای_عالی_امنيت_ملی برای امروز مصوبه ای ندارد!؟
#هرج_و_مرج #کرونا
👇👇👇
@sedayeslahat
✍ سید علی مجتهدزاده(حقوقدان و وکیل دادگستری):
اينکه يک فرمانده #نظامی در شهر #آمل ميگويد امشب به حکم خودم جاده را ميبندم حتی اگر کار درستی باشد و برای حفظ سلامت مردمان شهرش، نشان از بیاعتباری و ناکارآمدی #دولت و تمام ارکان تصميمگيری حاکميت است و آيا #شورای_عالی_امنيت_ملی برای امروز مصوبه ای ندارد!؟
#هرج_و_مرج #کرونا
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴 #احمد_زیدآبادی
🔸کشور را دریابید!
فقر و فلاکت و بیکاری و اشتغالِ نامناسب و احساسِ درماندگی و بیعدالتی، بستر بسیار مناسبی برای پذیرش و رشد عقاید و رویکردهای تندروانه و افراطی در هر جامعهای است. عقاید افراطی هم به نوبۀ خود، خشونتورزی و حتی تروریسم را به امری مباح تبدیل میکند و امنیت و ثبات جامعه را به خطر میاندازد به طوری که میتواند آن را با خطر فروپاشی و یا هرج و مرجی کنترل ناپذیر روبرو کند.
این موضوع را گرچه هر عقل سلیمی میتواند با اندکی تأمل در یابد، اما از کشفیات ذهنی من نیست. سازمان ملل متحد در دهۀ 1980 میلادی تحقیق میدانی مفصلی در جوامع خاورمیانه به عمل آورد و نتیجۀ نهاییاش پاراگراف بالا شد. بر این اساس، سازمان ملل اعلام کرد که اگر در این جوامع اصلاحات سیاسی و اقتصادی بنیادینی صورت نگیرد خطر تروریسم و فروپاشی، منطقه را تهدید خواهد کرد.
گمان نمیکنم امروز صاحب عقل و خردی یافت شود که گسترش فقر و بیکاری و اشتغال نامناسب و احساس بیعدالتی را در کشورِ ما انکار کند. این پدیدهها زمینۀ بیسابقهای برای پذیرش هر نوع عقیدۀ افراطی را در هر زمینهای، بین عامۀ مردم و حتی اهل مطالعه و اندیشه فراهم کرده است. از این عقاید افراطی که مانند ویروسی به جان جامعۀ ما افتاده است، بدون شک خیری برنمیخیزد و اگر به سرعت راهی برای زدنِ ریشهها و رفع زمینههای آن فراهم نشود، عادی شدن خشونت کمترین نتیجۀ آن برای ایران خواهد بود.
تنها راهِ زدن ریشهها و رفع زمینههای رشد عقاید افراطی نیز گشودن فصل تازهای در حیات اقتصادی و سیاسی جامعۀ ایران است که در درجۀ نخست، افقگشایی و تولید امید کند و چشماندازی از رونق اقتصادی و گشایش سیاسی و احساس عدالت را در مقابل جامعه قرار دهد.
آنچه اما در این مورد مرا سخت بیمناک و هراسان میکند، مسیر حرکت تصمیمگیران کشور است که گویی نه فقط با اصل مسئله و راههای حل و فصل آن آشنا نیستند، بلکه در جهت تشدید مشکل حرکت میکنند.
به خلاف بسیاری از تحلیلها، من همچنان بر این نظرم که مقامهای جمهوری اسلامی به رغم تمام گرفتاریها و ناکارآمدیها، هنوز از فرصت و امکان خوبی برای تجدیدنظر در پارهای سیاستها و گشودن افقی نو در برابر جامعه برخوردارند و در سطح منطقهای هم کماکان، اهرمهای لازم برای تعاملی سازنده با جامعۀ جهانی به طوری که منافع ایران را به طور کامل تأمین کند، در اختیارشان است.
این فرصتها و امکانات اما همچون برف در مقابلِ آفتابِ تموز در حال از دست رفتن است. وضع داخلی را همگان از نزدیک شاهدند و اوضاع منطقهای نیز آنگونه که من میبینم به سمت از کار انداختن تمام اهرمهای مورد اتکای ایران در حرکت است. بنابراین، عقربههای زمان به طرز بیسابقهای به زیان ایران به چرخش در آمده است.
واقعیت این است که من به هیچ وجه نمیخواهم تصمیم گیران کشور را بترسانم! این خودِ من هستم که از روندِ اوضاع ترسان و هراسان شدهام! به عنوان یک شهروند اسمی اما محروم از بسیاری حقوق مربوط به آن، حتماً این اندازه حق دارم که از مسئولان کشور بخواهم یا با ارائۀ اطلاعات و دادهها و تحلیلهای روشن و واقعبینانه و عقلپسند، ترس و نگرانی امثال مرا بر طرف کنند و یا اینکه این ترس و هراس را جدی بگیرند!
آنها اما گویی در جزیرهای مربوط به خود و جدا از این جامعۀ پر تب و تاب زندگی میکنند. نه ما دیگر حرف آنها را فهم و درک میکنیم و نه آنها فریادهای ما را به حساب میآورند!
شاید یکی از راههای تغییر در این نامعادله، حضور مستقیم تصمیمگیران در بین مردم کوچه و خیابان و یا تعویضِ مشاورانشان باشد. من دیگر مطمئن شدهام که مشاوران سنتی، یا به دلیل ذهنیت بسته و انعطافناپذیرشان از فهم شرایط داخلی و خارجی کشور عاجز ماندهاند و یا علایق خاص خود را به هر نوع واقع بینی ترجیح میدهند و خواسته یا ناخواسته در چشم مسئولان خاکستر میپاشند!
به نظرم اگر مقامهای رسمی به جای مشورت با مشاوران همیشگی و سنتی خود، مثلاً یک بار از صاحبنظرانی مانند دکتر محسن رنانی برای مشورت دعوت میکردند و یا بیواسطه به میان جامعه میآمدند و میزان خشم و ناراحتی و نارضایتی مردم عادی را از نزدیک حس میکردند، احتمال تغییر در نگرش و رویکرد آنها بیشتر می شد.
خلاصه من آنچه شرط بلاغ است گفتم و باز میگویم که به خاطر خودتان و فرزندان خودتان هم که شده این کشور را دریابید!
#سازمان_ملل
#هرج_و_مرج
#افق_گشایی
#محسن_رنانی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔸کشور را دریابید!
فقر و فلاکت و بیکاری و اشتغالِ نامناسب و احساسِ درماندگی و بیعدالتی، بستر بسیار مناسبی برای پذیرش و رشد عقاید و رویکردهای تندروانه و افراطی در هر جامعهای است. عقاید افراطی هم به نوبۀ خود، خشونتورزی و حتی تروریسم را به امری مباح تبدیل میکند و امنیت و ثبات جامعه را به خطر میاندازد به طوری که میتواند آن را با خطر فروپاشی و یا هرج و مرجی کنترل ناپذیر روبرو کند.
این موضوع را گرچه هر عقل سلیمی میتواند با اندکی تأمل در یابد، اما از کشفیات ذهنی من نیست. سازمان ملل متحد در دهۀ 1980 میلادی تحقیق میدانی مفصلی در جوامع خاورمیانه به عمل آورد و نتیجۀ نهاییاش پاراگراف بالا شد. بر این اساس، سازمان ملل اعلام کرد که اگر در این جوامع اصلاحات سیاسی و اقتصادی بنیادینی صورت نگیرد خطر تروریسم و فروپاشی، منطقه را تهدید خواهد کرد.
گمان نمیکنم امروز صاحب عقل و خردی یافت شود که گسترش فقر و بیکاری و اشتغال نامناسب و احساس بیعدالتی را در کشورِ ما انکار کند. این پدیدهها زمینۀ بیسابقهای برای پذیرش هر نوع عقیدۀ افراطی را در هر زمینهای، بین عامۀ مردم و حتی اهل مطالعه و اندیشه فراهم کرده است. از این عقاید افراطی که مانند ویروسی به جان جامعۀ ما افتاده است، بدون شک خیری برنمیخیزد و اگر به سرعت راهی برای زدنِ ریشهها و رفع زمینههای آن فراهم نشود، عادی شدن خشونت کمترین نتیجۀ آن برای ایران خواهد بود.
تنها راهِ زدن ریشهها و رفع زمینههای رشد عقاید افراطی نیز گشودن فصل تازهای در حیات اقتصادی و سیاسی جامعۀ ایران است که در درجۀ نخست، افقگشایی و تولید امید کند و چشماندازی از رونق اقتصادی و گشایش سیاسی و احساس عدالت را در مقابل جامعه قرار دهد.
آنچه اما در این مورد مرا سخت بیمناک و هراسان میکند، مسیر حرکت تصمیمگیران کشور است که گویی نه فقط با اصل مسئله و راههای حل و فصل آن آشنا نیستند، بلکه در جهت تشدید مشکل حرکت میکنند.
به خلاف بسیاری از تحلیلها، من همچنان بر این نظرم که مقامهای جمهوری اسلامی به رغم تمام گرفتاریها و ناکارآمدیها، هنوز از فرصت و امکان خوبی برای تجدیدنظر در پارهای سیاستها و گشودن افقی نو در برابر جامعه برخوردارند و در سطح منطقهای هم کماکان، اهرمهای لازم برای تعاملی سازنده با جامعۀ جهانی به طوری که منافع ایران را به طور کامل تأمین کند، در اختیارشان است.
این فرصتها و امکانات اما همچون برف در مقابلِ آفتابِ تموز در حال از دست رفتن است. وضع داخلی را همگان از نزدیک شاهدند و اوضاع منطقهای نیز آنگونه که من میبینم به سمت از کار انداختن تمام اهرمهای مورد اتکای ایران در حرکت است. بنابراین، عقربههای زمان به طرز بیسابقهای به زیان ایران به چرخش در آمده است.
واقعیت این است که من به هیچ وجه نمیخواهم تصمیم گیران کشور را بترسانم! این خودِ من هستم که از روندِ اوضاع ترسان و هراسان شدهام! به عنوان یک شهروند اسمی اما محروم از بسیاری حقوق مربوط به آن، حتماً این اندازه حق دارم که از مسئولان کشور بخواهم یا با ارائۀ اطلاعات و دادهها و تحلیلهای روشن و واقعبینانه و عقلپسند، ترس و نگرانی امثال مرا بر طرف کنند و یا اینکه این ترس و هراس را جدی بگیرند!
آنها اما گویی در جزیرهای مربوط به خود و جدا از این جامعۀ پر تب و تاب زندگی میکنند. نه ما دیگر حرف آنها را فهم و درک میکنیم و نه آنها فریادهای ما را به حساب میآورند!
شاید یکی از راههای تغییر در این نامعادله، حضور مستقیم تصمیمگیران در بین مردم کوچه و خیابان و یا تعویضِ مشاورانشان باشد. من دیگر مطمئن شدهام که مشاوران سنتی، یا به دلیل ذهنیت بسته و انعطافناپذیرشان از فهم شرایط داخلی و خارجی کشور عاجز ماندهاند و یا علایق خاص خود را به هر نوع واقع بینی ترجیح میدهند و خواسته یا ناخواسته در چشم مسئولان خاکستر میپاشند!
به نظرم اگر مقامهای رسمی به جای مشورت با مشاوران همیشگی و سنتی خود، مثلاً یک بار از صاحبنظرانی مانند دکتر محسن رنانی برای مشورت دعوت میکردند و یا بیواسطه به میان جامعه میآمدند و میزان خشم و ناراحتی و نارضایتی مردم عادی را از نزدیک حس میکردند، احتمال تغییر در نگرش و رویکرد آنها بیشتر می شد.
خلاصه من آنچه شرط بلاغ است گفتم و باز میگویم که به خاطر خودتان و فرزندان خودتان هم که شده این کشور را دریابید!
#سازمان_ملل
#هرج_و_مرج
#افق_گشایی
#محسن_رنانی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴اگر معامله پا نگیرد!
#احمد_زیدآبادی؛
برخی شبکههای فارسی زبان خارج از کشور مذاکرات وین را به گونهای پوشش میدهند که پنداری کمترین علاقهای به پا گرفتن معامله ندارند.
🔶ظاهراً تصور آنها این است که اگر جمهوری اسلامی با قدرتهای غربی به توافق برسد، شانس بقایش افزایش مییابد.
🔶به هر حال برای کسانی که خواهان سرنگونی یک رژیم سیاسی به هر بهایی هستند، منطق همین نوع خبررسانی را حکم میکند. اما اگر مسئولان این شبکه ها فارغ از علایق خود در مورد آن سوی ماجرا یعنی شکست مذاکرات وین ژرفتر بیاندیشند، پی خواهند برد که داستان طبق تمایلات آنها پیش نخواهد رفت.
🔶محتملترین سناریوی پس از شکست قطعی مذاکرات وین، یک "تغییر رژیم" کمهزینه و منضبط نیست، جهنمی از خشونت و هرج و مرج و ویرانی همه جانبه است که کشور را برای سالیان دراز در خود غرق میکند.
اگر کسانی همین را میخواهند خب، پس به همین روال ادامه دهند.
🔶در این میان اما موضع کسانی در داخل نظام نیز کاملاً مشابه موضع همان شبکههاست. گرچه انگیزۀ اینان متفاوت از آنان است، اما در نتیجۀ نهایی تفاوتی حاصل نمیشود.
🔶اینکه کسانی در داخل نظام برای حفظ شرایطی که منافع شخصی یا باندی آنها را زیر پوششی از ستیزهجویی بیپایان تأمین میکند، حاضرند در جهت موفقیت مذاکرات سنگاندازی کنند و در عین حال خود را مدافعان خالص نظام بنامند، نشان از منفعتپرستی و خودخواهی مرسومی است که قرنها کشور ما را اسیر خود کرده است.
#مذاکرات_وین
#شبکه_های_فارسی_زبان
#هرج_و_مرج
#تغییر_رژیم
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی؛
برخی شبکههای فارسی زبان خارج از کشور مذاکرات وین را به گونهای پوشش میدهند که پنداری کمترین علاقهای به پا گرفتن معامله ندارند.
🔶ظاهراً تصور آنها این است که اگر جمهوری اسلامی با قدرتهای غربی به توافق برسد، شانس بقایش افزایش مییابد.
🔶به هر حال برای کسانی که خواهان سرنگونی یک رژیم سیاسی به هر بهایی هستند، منطق همین نوع خبررسانی را حکم میکند. اما اگر مسئولان این شبکه ها فارغ از علایق خود در مورد آن سوی ماجرا یعنی شکست مذاکرات وین ژرفتر بیاندیشند، پی خواهند برد که داستان طبق تمایلات آنها پیش نخواهد رفت.
🔶محتملترین سناریوی پس از شکست قطعی مذاکرات وین، یک "تغییر رژیم" کمهزینه و منضبط نیست، جهنمی از خشونت و هرج و مرج و ویرانی همه جانبه است که کشور را برای سالیان دراز در خود غرق میکند.
اگر کسانی همین را میخواهند خب، پس به همین روال ادامه دهند.
🔶در این میان اما موضع کسانی در داخل نظام نیز کاملاً مشابه موضع همان شبکههاست. گرچه انگیزۀ اینان متفاوت از آنان است، اما در نتیجۀ نهایی تفاوتی حاصل نمیشود.
🔶اینکه کسانی در داخل نظام برای حفظ شرایطی که منافع شخصی یا باندی آنها را زیر پوششی از ستیزهجویی بیپایان تأمین میکند، حاضرند در جهت موفقیت مذاکرات سنگاندازی کنند و در عین حال خود را مدافعان خالص نظام بنامند، نشان از منفعتپرستی و خودخواهی مرسومی است که قرنها کشور ما را اسیر خود کرده است.
#مذاکرات_وین
#شبکه_های_فارسی_زبان
#هرج_و_مرج
#تغییر_رژیم
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴بازگشت به عصر انصار؟
#احمد_زیدآبادی:
برخی از امامان جمعه کشور گویی فکر و ذکری جز به هم زدن آرامش جامعه و ایجاد ناامنی و درگیری بین مردم ندارند.
در همین رابطه، گویا امام جمعۀ اصفهان در خطبههای این هفتۀ نماز خود، خواستار برخورد گروهی با روزهخواران و به هم زدن بساط آنها تحت عنوان "امر به معروف و نهی از منکر" شده است.
در کتابهای فقهی و توضیحالمسائل شرعی، هر اقدامی در جهت "امر به معروف و نهی از منکر" به عدم مفسدهانگیزی آن مشروط شده است. به عبارت واضح تر، در صورت احتمال بروز هر نوع مفسدهای در صورت انجامِ "امر به معروف و نهی از منکر" این وظیفه از عهدۀ افراد ساقط است.
آیا واقعاً مفسدهای بالاتر و خطرناکتر از به جان هم انداختن مردم در جهان وجود دارد؟ حال چگونه است که امام جمعۀ یک شهر بزرگ به گونهای سخن میگوید که پنداری نه از شرط و شروطِ امر به معروف و نهی از منکر اطلاع دارد و نه به مفاسد مترتب بر توصیۀ خود میاندیشد.
در واقع "امر به معروف و نهی از منکر" چیزی جز "عمل به وظایف و تعهدات شهروندی" از طریق استدلال اقناعکننده و روشی مدنی و مسالمتجویانه نیست، اما متأسفانه عدهای از افراد قشری و عصبانی و ناآشنا با متون اصیل دینی، این اصل را به صورتی در جامعه معرفی کردهاند که بسیاری از مردم عادی با شنیدن آن، به یاد عملکرد "انصار حزبالله" در دهۀ 70 و 80 میافتند و مو بر تنشان سیخ میشود!
به هر حال، عصر انصار در جامعۀ ایرانی سپری شده است و هرگونه توصیه و تلاش برای ظهور تشکیلاتی مشابه آنها فقط به هرج و مرج در کشور دامن خواهد زد.
#امام_جمعه_اصفهان
#امر_به_معروف
#انصار_حزب_الله
#هرج_و_مرج
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی:
برخی از امامان جمعه کشور گویی فکر و ذکری جز به هم زدن آرامش جامعه و ایجاد ناامنی و درگیری بین مردم ندارند.
در همین رابطه، گویا امام جمعۀ اصفهان در خطبههای این هفتۀ نماز خود، خواستار برخورد گروهی با روزهخواران و به هم زدن بساط آنها تحت عنوان "امر به معروف و نهی از منکر" شده است.
در کتابهای فقهی و توضیحالمسائل شرعی، هر اقدامی در جهت "امر به معروف و نهی از منکر" به عدم مفسدهانگیزی آن مشروط شده است. به عبارت واضح تر، در صورت احتمال بروز هر نوع مفسدهای در صورت انجامِ "امر به معروف و نهی از منکر" این وظیفه از عهدۀ افراد ساقط است.
آیا واقعاً مفسدهای بالاتر و خطرناکتر از به جان هم انداختن مردم در جهان وجود دارد؟ حال چگونه است که امام جمعۀ یک شهر بزرگ به گونهای سخن میگوید که پنداری نه از شرط و شروطِ امر به معروف و نهی از منکر اطلاع دارد و نه به مفاسد مترتب بر توصیۀ خود میاندیشد.
در واقع "امر به معروف و نهی از منکر" چیزی جز "عمل به وظایف و تعهدات شهروندی" از طریق استدلال اقناعکننده و روشی مدنی و مسالمتجویانه نیست، اما متأسفانه عدهای از افراد قشری و عصبانی و ناآشنا با متون اصیل دینی، این اصل را به صورتی در جامعه معرفی کردهاند که بسیاری از مردم عادی با شنیدن آن، به یاد عملکرد "انصار حزبالله" در دهۀ 70 و 80 میافتند و مو بر تنشان سیخ میشود!
به هر حال، عصر انصار در جامعۀ ایرانی سپری شده است و هرگونه توصیه و تلاش برای ظهور تشکیلاتی مشابه آنها فقط به هرج و مرج در کشور دامن خواهد زد.
#امام_جمعه_اصفهان
#امر_به_معروف
#انصار_حزب_الله
#هرج_و_مرج
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat