🔴🔴🔴 #احمد_زیدآبادی
پسلرزههای یک اعدام!
واکنش کشورهای غربی و سازمانهای حقوق بشری بینالمللی نسبت به اعدام روحالله زم، به اندازهای گسترده است که میتواند حتی به صورت نقطهعطفی در روابط متشنج ایران با آن بخش از جهان در آید.
آیا مسئولان جمهوری اسلامی انتظار چنین واکنش منفی پرحجمی را بخصوص از جانب اروپا و اعضای دولت آیندۀ بایدن در برابراعدام زم داشتند و یا اینکه از این ماجرا غافلگیر شدهاند؟
حداقل میتوان گفت که حسن روحانی انتظار این حد از واکنش را نداشته است چرا که در جریان کنفرانس مطبوعاتی روز دوشنبۀ خود گفت؛ اینکه اروپاییها برای "یک فرد" این همه حساسیت نشان میدهند معنای خوبی ندارد!
روحانی در عین حال تأکید کرد؛ بعید است این مسئله در روابط ایران و اروپا مشکلی ایجاد کند.
واقعیت اما این است که در بزنگاههای تعیینکنندۀ تاریخی هم سرنوشت "یک فرد" اهمیت بسیاری پیدا میکند و هم روابط بین کشورها را تا مرحلۀ بحران پیش میبرد.
برای نمونه در ماجرای قتل جمال قاشقچی ناراضی سعودی توسط عوامل دولت عربستان نیز فقط پای "یک فرد" در میان بود، اما همین مسئله روابط عربستان و غرب را تا مرحلهای از بحران پیش برد که فقط با دخالت مؤثر اعضای دولت ترامپ آن هم با این تضمین از طرف سعودی که چنان رفتاری هرگز تکرار نشود و عوامل دست اندرکار آن هم محاکمه و مجازات شوند، اوضاع تحت کنترل درآمد.
گرچه بین شخصیت و نقش و تأثیر قاشقچی و زم و نحوۀ مرگ آنها فاصلۀ بسیاری وجود دارد، اما از نگاه کشورهای غربی، ماهیت سرنوشت آنها تفاوت معناداری ندارد و نشانهای از سلوک بینالمللی یک کشور محسوب میشود.
به عبارت دیگر، اروپا و آمریکا اعدام ناگهانی روحالله زم را ارسال پیامی برای خود تلقی میکنند آن هم درست در زمانی که امید به بهبود رابطۀ ایران و غرب در سایۀ احیای قرائتی از برجام، نقل محافل داخلی و خارجی بوده است.
روزنامۀ کیهان اعدام روحالله زم را عملاً پیامی به "سرویسهای جاسوسی انگلیس و فرانسه و آلمان" دانسته و تأکید کرده است که این اعدام "نشان داد دوره جدیدی در برخورد با عناصر وطنفروش و خائن به امنیت ملی آغاز شده است؛ دورهای که به شناسایی و شکار مزدوران سرویسهای جاسوسی در داخل خاک ایران محدود نمیشود و ابعاد فرامرزی یافته است."
از واکنش کشورهای اروپایی میتوان دریافت که آنها پیام مورد نظر کیهان را گرفتهاند و به این نتیجه رسیدهاند که فقط بحث "یک فرد" در میان نیست و گویا قرار است این داستان در مورد دیگر ناراضیان و مخالفان فعال جمهوری اسلامی در خارج از کشور تکرار شود.
بر همین اساس، کشورهای اروپایی و همینطور اعضای دولت بایدن، به ناگهان موضع خود را در برابر نوع تعامل با ایران سختتر کردند و بحث "حقوق بشر" را که تاکنون در مواجهۀ آنها با جمهوری اسلامی امری تقریباً حاشیهای بود، به عنوان یکی از موضوعات محوری مذاکرات احتمالی خود با ایران، مطرح میکنند.
در این میان، نهادهای حقوق بشری و ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی در خارج از کشور نیز زمینه را برای متقاعد کردن اروپا و آمریکا به تشدید برخوردشان با تهران و بخصوص حساسیت نسبت به رعایت موازین حقوق بشر، مساعد یافتهاند و در این زمینه بیش از پیش فعال شدهاند.
در واقع، تشدید مواضع کشورهای غربی از هم اکنون در افق روابطشان با ایران آشکار شده است. توصیۀ کمیتۀ روابط خارجی پارلمان بریتانیا برای گنجاندن نام سپاه پاسداران در فهرست "گروههای تروریستی" و ضرورت رها کردن برجام کنونی، در کنار اقدام ترکیه به بازداشت یک گروه 13 نفره به اتهام "همکاری با وزارت اطلاعات ایران برای ربایش مخالفان ایرانی" دو نشانه از آغاز مرحلهای تازه در روابط خارجی ایران با دنیای غرب و متحدان آن است.
البته اقدام ترکیه ممکن است بیارتباط با بروز تشنج اخیر در روابط تهران - آنکارا نباشد، اما بعید است که از برنامۀ کلان غرب برای تشدید فشارها بر جمهوری اسلامی برای مقابله با "پدیدۀ ربایش و سپس اعدام" که در مورد روحالله زم اتفاق افتاد به کلی برکنار باشد.
در انتها این پرسش همچنان بیپاسخ میماند که آیا به جز دولت، سایرنهادهای حاکم نیز از واکنش غرب به اعدام زم غافلگیر شدهاند یا اینکه انتظارش را داشتهاند؟ اگر غافلیگر شدهاند که آنچه "نظام محاسباتی" بر آن نام گذاشتهاند معیوب و فاقد کارایی است و اگر انتظارش را داشتهاند، چه سودی برای چه کسانی از این واکنش در آن "نظام محاسباتی" منظور شده است؟
#اتحادیه_اروپا
#روح_الله_زم
#دولت_بایدن
#پارلمان_بریتانیا
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
پسلرزههای یک اعدام!
واکنش کشورهای غربی و سازمانهای حقوق بشری بینالمللی نسبت به اعدام روحالله زم، به اندازهای گسترده است که میتواند حتی به صورت نقطهعطفی در روابط متشنج ایران با آن بخش از جهان در آید.
آیا مسئولان جمهوری اسلامی انتظار چنین واکنش منفی پرحجمی را بخصوص از جانب اروپا و اعضای دولت آیندۀ بایدن در برابراعدام زم داشتند و یا اینکه از این ماجرا غافلگیر شدهاند؟
حداقل میتوان گفت که حسن روحانی انتظار این حد از واکنش را نداشته است چرا که در جریان کنفرانس مطبوعاتی روز دوشنبۀ خود گفت؛ اینکه اروپاییها برای "یک فرد" این همه حساسیت نشان میدهند معنای خوبی ندارد!
روحانی در عین حال تأکید کرد؛ بعید است این مسئله در روابط ایران و اروپا مشکلی ایجاد کند.
واقعیت اما این است که در بزنگاههای تعیینکنندۀ تاریخی هم سرنوشت "یک فرد" اهمیت بسیاری پیدا میکند و هم روابط بین کشورها را تا مرحلۀ بحران پیش میبرد.
برای نمونه در ماجرای قتل جمال قاشقچی ناراضی سعودی توسط عوامل دولت عربستان نیز فقط پای "یک فرد" در میان بود، اما همین مسئله روابط عربستان و غرب را تا مرحلهای از بحران پیش برد که فقط با دخالت مؤثر اعضای دولت ترامپ آن هم با این تضمین از طرف سعودی که چنان رفتاری هرگز تکرار نشود و عوامل دست اندرکار آن هم محاکمه و مجازات شوند، اوضاع تحت کنترل درآمد.
گرچه بین شخصیت و نقش و تأثیر قاشقچی و زم و نحوۀ مرگ آنها فاصلۀ بسیاری وجود دارد، اما از نگاه کشورهای غربی، ماهیت سرنوشت آنها تفاوت معناداری ندارد و نشانهای از سلوک بینالمللی یک کشور محسوب میشود.
به عبارت دیگر، اروپا و آمریکا اعدام ناگهانی روحالله زم را ارسال پیامی برای خود تلقی میکنند آن هم درست در زمانی که امید به بهبود رابطۀ ایران و غرب در سایۀ احیای قرائتی از برجام، نقل محافل داخلی و خارجی بوده است.
روزنامۀ کیهان اعدام روحالله زم را عملاً پیامی به "سرویسهای جاسوسی انگلیس و فرانسه و آلمان" دانسته و تأکید کرده است که این اعدام "نشان داد دوره جدیدی در برخورد با عناصر وطنفروش و خائن به امنیت ملی آغاز شده است؛ دورهای که به شناسایی و شکار مزدوران سرویسهای جاسوسی در داخل خاک ایران محدود نمیشود و ابعاد فرامرزی یافته است."
از واکنش کشورهای اروپایی میتوان دریافت که آنها پیام مورد نظر کیهان را گرفتهاند و به این نتیجه رسیدهاند که فقط بحث "یک فرد" در میان نیست و گویا قرار است این داستان در مورد دیگر ناراضیان و مخالفان فعال جمهوری اسلامی در خارج از کشور تکرار شود.
بر همین اساس، کشورهای اروپایی و همینطور اعضای دولت بایدن، به ناگهان موضع خود را در برابر نوع تعامل با ایران سختتر کردند و بحث "حقوق بشر" را که تاکنون در مواجهۀ آنها با جمهوری اسلامی امری تقریباً حاشیهای بود، به عنوان یکی از موضوعات محوری مذاکرات احتمالی خود با ایران، مطرح میکنند.
در این میان، نهادهای حقوق بشری و ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی در خارج از کشور نیز زمینه را برای متقاعد کردن اروپا و آمریکا به تشدید برخوردشان با تهران و بخصوص حساسیت نسبت به رعایت موازین حقوق بشر، مساعد یافتهاند و در این زمینه بیش از پیش فعال شدهاند.
در واقع، تشدید مواضع کشورهای غربی از هم اکنون در افق روابطشان با ایران آشکار شده است. توصیۀ کمیتۀ روابط خارجی پارلمان بریتانیا برای گنجاندن نام سپاه پاسداران در فهرست "گروههای تروریستی" و ضرورت رها کردن برجام کنونی، در کنار اقدام ترکیه به بازداشت یک گروه 13 نفره به اتهام "همکاری با وزارت اطلاعات ایران برای ربایش مخالفان ایرانی" دو نشانه از آغاز مرحلهای تازه در روابط خارجی ایران با دنیای غرب و متحدان آن است.
البته اقدام ترکیه ممکن است بیارتباط با بروز تشنج اخیر در روابط تهران - آنکارا نباشد، اما بعید است که از برنامۀ کلان غرب برای تشدید فشارها بر جمهوری اسلامی برای مقابله با "پدیدۀ ربایش و سپس اعدام" که در مورد روحالله زم اتفاق افتاد به کلی برکنار باشد.
در انتها این پرسش همچنان بیپاسخ میماند که آیا به جز دولت، سایرنهادهای حاکم نیز از واکنش غرب به اعدام زم غافلگیر شدهاند یا اینکه انتظارش را داشتهاند؟ اگر غافلیگر شدهاند که آنچه "نظام محاسباتی" بر آن نام گذاشتهاند معیوب و فاقد کارایی است و اگر انتظارش را داشتهاند، چه سودی برای چه کسانی از این واکنش در آن "نظام محاسباتی" منظور شده است؟
#اتحادیه_اروپا
#روح_الله_زم
#دولت_بایدن
#پارلمان_بریتانیا
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴 #احمد_زیدآبادی
ناآرامی در شرق بیتالمقدس و گمانههای سه گانه
تشنج در بیتالمقدس به نحوی بالا گرفته که حتی صحن "حرم شریف" به میدان رویارویی فلسطینیان با نظامیان اسرائیلی تبدیل شده است.
در واقع عوامل عینی بروز تشنج در شرق بیتالمقدس همیشه فراهم است چرا که از یک سو اسرائیل میکوشد تا با گسترش شهرکهای یهودی و راندن فلسطینیها از این منطقه، رؤیای دیرین خود را برای تسلط کامل بر تمامی بخشهای شهر به عنوان "پایتخت یکپارچه و ابدی" خود از راه اعمال زور و تداوم اشغالگری تحقق بخشد و از سوی دیگر فلسطینیها با تمام قوا تلاش میکنند تا این نقشه را خنثی کنند.
با این حال، بالا گرفتن درگیریها در این موقعیت، میتواند دلایلی پنهان و ورای عوامل عینی هم داشته باشد. در این باره سناریوهای زیر قابل گمانهزنی است:
1. بنیامین نتانیاهو که از تشکیل دولت در اسرائیل عاجز مانده است، با تحریکِ یهودیان فوق افراطی برای حضورِ خشونتآمیز در محلههای عرب نشین بیتالمقدس، عامدانه به تشنج در این منطقه دامن میزند تا بدین وسیله مانع ائتلاف یائیر لاپید با احزاب عربی در کنست و تشکیل دولت از سوی آنان شود و خود را از مخمصۀ دادگاه نجات دهد.
2. گروه اسلامگرای حماس که نوع حکمرانیش بر نوار غزه، مردم آن ناحیه را دلسرد و ناراضی کرده است، در آستانۀ انتخابات عمومی در سرزمینهای فلسطینی، علاقمند است تا رأی مردم کرانۀ باختری را به سمت خود جلب کند. از این رو، حماس با استفاده از محدودیتهای دولت خودگردان به رهبری محمود عباس برای مقابلۀ آشکار با اسرائیل، دامن زدن به اعتراض مردمِ شرق بیتالمقدس را در دستور کار خود قرار داده است تا از این طریق، هم سازمان الفتح را به عنوان رقیب سیاسی خود در تنگنا بگذارد و هم خود را به عنوان مدافع سرسختتر حقوق فلسطینیها به مردم کرانۀ باختری معرفی کند و رأی آنها را به دست آورد.
3. قدرتهای بزرگ جهانی خواهان فعال سازی روند صلح بین اسرائیل و فلسطینیها به منظور عملیاتی کردن راه حل دو کشوری هستند. دولت بایدن هم با فاصله گرفتن از سیاست یکسویه و نامتوازن سلف خود، در پی ایجاد شرایطی برای گشودن باب مذاکرات رسمی بین اسرائیل و دولت خودگردان برای دستیابی به این هدف است.
از آنجا که دولت اسرائیل در طول چهار سال گذشته، مورد حمایت بی چون و چرای دار و دستۀ دونالد ترامپ بوده است، به هیچوجه نمیخواهد به چیزی بیش از "معاملۀ قرن" در ارتباط با فلسطینیها تن در دهد و گمان میکند که در این مسیر مانع بزرگی روبروی آن قرار ندارد.
مانع بزرگ اما موجود است: فلسطینیها! آنان به حقوق خود در چارچوب قوانین بینالملل آگاه شدهاند و با اعتراض خود میتوانند اسرائیل را در حوزۀ سیاست داخلی و خارجی آن، به چالش بکشند و حمایت جامعۀ جهانی از جمله آمریکا را هم پشت سر خود داشته باشند.
دولت بایدن هم با درک این موضوع در صدد تفهیم این پیام به اسرائیل است که "کلانتر جدیدی وارد شهر شده است." یعنی اینکه اسرائیل برای ایجاد صلح و ثبات در خاورمیانه باید امتیازاتی فراتر از معاملۀ قرن به فلسطینیها ارائه کند چرا که در غیر این صورت، حتی در چشم واشنگتن دیگر نه به عنوان "بخشی از راه حل" که چه بسا به عنوان "بخشی از مشکلِ" استقرار ثبات در خاورمیانه در نظر گرفته خواهد شد.
در هر صورت، بازیگران صحنۀ فلسطین هر کدام بازی مخصوص خود را پیش میبرند. نقطه قوت فلسطینیها در اعتراض اخیر این است که جامعۀ جهانی با آنان همدل است، اما اگر در این وسط یک عملیات مسلحانه بخصوص از نوع انتحاری آن علیه اتباع اسرائیلی انجام شود، به طرفةالعینی ورق برمیگردد و تمام ماجرا به سود نتانیاهو و حتی عناصر افراطیتر از او در اسرائیل تمام میشود.
این تجربه بارها و بارها تکرار شده به طوری که صورت قطعیت به خود گرفته است.
#بیت_المقدس
#اسرائیل
#حماس
#دولت_بایدن
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
ناآرامی در شرق بیتالمقدس و گمانههای سه گانه
تشنج در بیتالمقدس به نحوی بالا گرفته که حتی صحن "حرم شریف" به میدان رویارویی فلسطینیان با نظامیان اسرائیلی تبدیل شده است.
در واقع عوامل عینی بروز تشنج در شرق بیتالمقدس همیشه فراهم است چرا که از یک سو اسرائیل میکوشد تا با گسترش شهرکهای یهودی و راندن فلسطینیها از این منطقه، رؤیای دیرین خود را برای تسلط کامل بر تمامی بخشهای شهر به عنوان "پایتخت یکپارچه و ابدی" خود از راه اعمال زور و تداوم اشغالگری تحقق بخشد و از سوی دیگر فلسطینیها با تمام قوا تلاش میکنند تا این نقشه را خنثی کنند.
با این حال، بالا گرفتن درگیریها در این موقعیت، میتواند دلایلی پنهان و ورای عوامل عینی هم داشته باشد. در این باره سناریوهای زیر قابل گمانهزنی است:
1. بنیامین نتانیاهو که از تشکیل دولت در اسرائیل عاجز مانده است، با تحریکِ یهودیان فوق افراطی برای حضورِ خشونتآمیز در محلههای عرب نشین بیتالمقدس، عامدانه به تشنج در این منطقه دامن میزند تا بدین وسیله مانع ائتلاف یائیر لاپید با احزاب عربی در کنست و تشکیل دولت از سوی آنان شود و خود را از مخمصۀ دادگاه نجات دهد.
2. گروه اسلامگرای حماس که نوع حکمرانیش بر نوار غزه، مردم آن ناحیه را دلسرد و ناراضی کرده است، در آستانۀ انتخابات عمومی در سرزمینهای فلسطینی، علاقمند است تا رأی مردم کرانۀ باختری را به سمت خود جلب کند. از این رو، حماس با استفاده از محدودیتهای دولت خودگردان به رهبری محمود عباس برای مقابلۀ آشکار با اسرائیل، دامن زدن به اعتراض مردمِ شرق بیتالمقدس را در دستور کار خود قرار داده است تا از این طریق، هم سازمان الفتح را به عنوان رقیب سیاسی خود در تنگنا بگذارد و هم خود را به عنوان مدافع سرسختتر حقوق فلسطینیها به مردم کرانۀ باختری معرفی کند و رأی آنها را به دست آورد.
3. قدرتهای بزرگ جهانی خواهان فعال سازی روند صلح بین اسرائیل و فلسطینیها به منظور عملیاتی کردن راه حل دو کشوری هستند. دولت بایدن هم با فاصله گرفتن از سیاست یکسویه و نامتوازن سلف خود، در پی ایجاد شرایطی برای گشودن باب مذاکرات رسمی بین اسرائیل و دولت خودگردان برای دستیابی به این هدف است.
از آنجا که دولت اسرائیل در طول چهار سال گذشته، مورد حمایت بی چون و چرای دار و دستۀ دونالد ترامپ بوده است، به هیچوجه نمیخواهد به چیزی بیش از "معاملۀ قرن" در ارتباط با فلسطینیها تن در دهد و گمان میکند که در این مسیر مانع بزرگی روبروی آن قرار ندارد.
مانع بزرگ اما موجود است: فلسطینیها! آنان به حقوق خود در چارچوب قوانین بینالملل آگاه شدهاند و با اعتراض خود میتوانند اسرائیل را در حوزۀ سیاست داخلی و خارجی آن، به چالش بکشند و حمایت جامعۀ جهانی از جمله آمریکا را هم پشت سر خود داشته باشند.
دولت بایدن هم با درک این موضوع در صدد تفهیم این پیام به اسرائیل است که "کلانتر جدیدی وارد شهر شده است." یعنی اینکه اسرائیل برای ایجاد صلح و ثبات در خاورمیانه باید امتیازاتی فراتر از معاملۀ قرن به فلسطینیها ارائه کند چرا که در غیر این صورت، حتی در چشم واشنگتن دیگر نه به عنوان "بخشی از راه حل" که چه بسا به عنوان "بخشی از مشکلِ" استقرار ثبات در خاورمیانه در نظر گرفته خواهد شد.
در هر صورت، بازیگران صحنۀ فلسطین هر کدام بازی مخصوص خود را پیش میبرند. نقطه قوت فلسطینیها در اعتراض اخیر این است که جامعۀ جهانی با آنان همدل است، اما اگر در این وسط یک عملیات مسلحانه بخصوص از نوع انتحاری آن علیه اتباع اسرائیلی انجام شود، به طرفةالعینی ورق برمیگردد و تمام ماجرا به سود نتانیاهو و حتی عناصر افراطیتر از او در اسرائیل تمام میشود.
این تجربه بارها و بارها تکرار شده به طوری که صورت قطعیت به خود گرفته است.
#بیت_المقدس
#اسرائیل
#حماس
#دولت_بایدن
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴اورانیوم فلزی و آیندۀ برجام
#احمد_زیدآبادی؛
سه کشورِ اروپایی، تولید اورانیوم فلزی با غنای 20 درصد را از سوی جمهوری اسلامی، موجب به خطر افتادن مذاکرات مربوط به احیای برجام دانستهاند و آمریکا نیز آن را سبب پیچیده شدن روند مذاکرات دانسته است.
به نظر میرسد اقدام ایران برای تولید اورانیوم فلزی، واکنش به گرهی باشد که در مذاکرات وین افتاده است.
با آنکه تاکنون همۀ کشورهای دخیل در مذاکرات وین، از پیشرفتِ مذاکرات خبر دادهاند، اما هیچکدام ازآنها تصویر روشنی از توافقهای صورت گرفته و موارد چالش برانگیز باقیمانده ارائه نکردهاند. به عبارت دیگر، مذاکرات مربوط به احیای برجام از نگاه یک ناظر بیرونی، به موضوعی رازآلود و اسرارآمیز تبدیل شده به طوریکه پنداری کشورهای ذینفع در آن، عمد دارند مردم خود را در بارۀ روند و جزئیات آن در تاریکی نگه دارند!
با این حال، میتوان حدس زد که گره پیش آمده در مذاکرات وین، مربوط به اموری فراتر از برنامۀ اتمی ایران باشد.
آمریکا از همان ابتدای امضای برجام، آن را به صورت ابزاری برای رفع خصومت بین تهران و واشنگتن در همۀ زمینههای مورد اختلاف دو طرف مینگریسته است. در واقع، اقدام ترامپ برای خروج از برجام نیز به همین زاویه نگاه آمریکا به برجام مربوط میشد. دولت ترامپ هنگامی که متقاعد شد جمهوری اسلامی ضمن توافق در بارۀ برنامۀ هستهای خود، خیال حل سایر اختلافات خود با آمریکا را ندارد، برای خروج از آن تردیدی به خود راه نداد.
اینک نیز دولت بایدن، احیای برجام را به عنوان دستاوردی برای حل مشکلات دو کشور در همۀ زمینهها مینگرد، اما به نظر میرسد جمهوری اسلامی به رغم بیان مواضعی دوپهلو و مبهم در این باره، قصدی برای ادامۀ این روند ندارد.
بر این اساس، جمهوری اسلامی با سرعت بخشیدن به روند غنیسازی و ساخت اورانیوم فلزی در صدد ارسال این پیام به آمریکاست که هرگونه تأخیر در احیای برجام به معنای عبور هر چه بیشتر از خطوطِ قرمز توافق هستهای است.
دولت بایدن اما در واکنش به اینگونه اقدامات ایران، حتی بیش از شرکای اروپایی خود خونسردی و بعضاً بیتفاوتی نشان میدهد. گویی اعضای دولت بایدن مطمئن هستند که جمهوری اسلامی دیر یا زود شرایط تازه را برای احیای برجام خواهد پذیرفت. دلیل اطمینان آنها احتمالاً همین حوادثی است که این روزها در حوزۀ آب و برق و اعتصابات کارگری در ایران مشاهده میشود. این مسائل در واقع، نوک کوه یخی است که از وخامت اوضاع اقتصادی به روی آب آمده است و چنانچه برجام به سرعت احیا نشود، چه بسا فرمان کنترل اقتصاد ایران از دست مدیران آن به کلی خارج شود.
در واقع سخن آمریکا این است که دو خانواده نمیتوانند اختلاف خود را در مورد پارک ماشین خود در مقابل پارکینگ طرف مقابل حل کنند اما از روز بعد، زبالههای خود را جلوی درِ ورودی دیگری بگذارند! مقامهای جمهوری اسلامی هنوز کلام روشنی در رد این منطق مطرح نکردهاند.
#مذکرات_وین
#اورانیوم_فلزی
#احیای_برجام
#دولت_بایدن
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی؛
سه کشورِ اروپایی، تولید اورانیوم فلزی با غنای 20 درصد را از سوی جمهوری اسلامی، موجب به خطر افتادن مذاکرات مربوط به احیای برجام دانستهاند و آمریکا نیز آن را سبب پیچیده شدن روند مذاکرات دانسته است.
به نظر میرسد اقدام ایران برای تولید اورانیوم فلزی، واکنش به گرهی باشد که در مذاکرات وین افتاده است.
با آنکه تاکنون همۀ کشورهای دخیل در مذاکرات وین، از پیشرفتِ مذاکرات خبر دادهاند، اما هیچکدام ازآنها تصویر روشنی از توافقهای صورت گرفته و موارد چالش برانگیز باقیمانده ارائه نکردهاند. به عبارت دیگر، مذاکرات مربوط به احیای برجام از نگاه یک ناظر بیرونی، به موضوعی رازآلود و اسرارآمیز تبدیل شده به طوریکه پنداری کشورهای ذینفع در آن، عمد دارند مردم خود را در بارۀ روند و جزئیات آن در تاریکی نگه دارند!
با این حال، میتوان حدس زد که گره پیش آمده در مذاکرات وین، مربوط به اموری فراتر از برنامۀ اتمی ایران باشد.
آمریکا از همان ابتدای امضای برجام، آن را به صورت ابزاری برای رفع خصومت بین تهران و واشنگتن در همۀ زمینههای مورد اختلاف دو طرف مینگریسته است. در واقع، اقدام ترامپ برای خروج از برجام نیز به همین زاویه نگاه آمریکا به برجام مربوط میشد. دولت ترامپ هنگامی که متقاعد شد جمهوری اسلامی ضمن توافق در بارۀ برنامۀ هستهای خود، خیال حل سایر اختلافات خود با آمریکا را ندارد، برای خروج از آن تردیدی به خود راه نداد.
اینک نیز دولت بایدن، احیای برجام را به عنوان دستاوردی برای حل مشکلات دو کشور در همۀ زمینهها مینگرد، اما به نظر میرسد جمهوری اسلامی به رغم بیان مواضعی دوپهلو و مبهم در این باره، قصدی برای ادامۀ این روند ندارد.
بر این اساس، جمهوری اسلامی با سرعت بخشیدن به روند غنیسازی و ساخت اورانیوم فلزی در صدد ارسال این پیام به آمریکاست که هرگونه تأخیر در احیای برجام به معنای عبور هر چه بیشتر از خطوطِ قرمز توافق هستهای است.
دولت بایدن اما در واکنش به اینگونه اقدامات ایران، حتی بیش از شرکای اروپایی خود خونسردی و بعضاً بیتفاوتی نشان میدهد. گویی اعضای دولت بایدن مطمئن هستند که جمهوری اسلامی دیر یا زود شرایط تازه را برای احیای برجام خواهد پذیرفت. دلیل اطمینان آنها احتمالاً همین حوادثی است که این روزها در حوزۀ آب و برق و اعتصابات کارگری در ایران مشاهده میشود. این مسائل در واقع، نوک کوه یخی است که از وخامت اوضاع اقتصادی به روی آب آمده است و چنانچه برجام به سرعت احیا نشود، چه بسا فرمان کنترل اقتصاد ایران از دست مدیران آن به کلی خارج شود.
در واقع سخن آمریکا این است که دو خانواده نمیتوانند اختلاف خود را در مورد پارک ماشین خود در مقابل پارکینگ طرف مقابل حل کنند اما از روز بعد، زبالههای خود را جلوی درِ ورودی دیگری بگذارند! مقامهای جمهوری اسلامی هنوز کلام روشنی در رد این منطق مطرح نکردهاند.
#مذکرات_وین
#اورانیوم_فلزی
#احیای_برجام
#دولت_بایدن
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴واژههایی که سنجیده انتخاب شدهاند
#احمد_زیدآبادی:
ند پرایس سخنگوی وزارت خارجۀ آمریکا از حق ایرانیان برای"اعتراضهای مسالمتآمیز" حمایت کرده است.
شماری از نیروهای مخالف جمهوری اسلامی این نوع موضع گیری را "محافظهکارانه" دانستهاند.
به نظر میرسد که ند پرایس تک تک واژههای خود را برای اظهارنظر در بارۀ ناآرامیهای اخیر در برخی از شهرهای ایران، کاملاً سنجیده و با دقت و احتیاط آنها را انتخاب کرده است.
این نوع دقت و احتیاط در موضعِ همۀ مقامهای دولت بایدن دربارۀ دیگر مسائل مربوط به ایران نیز دیده میشود.
بر خلاف اعضای دولت ترامپ که از هر واژۀ دمدستی و خارج از عرف دیپلماتیک علیه رهبران جمهوری اسلامی استفاده میکردند، مقامهای دولت بایدن الفاظ کاملاً متعارف و چارچوبداری را در برابر ایران به کار میگیرند.
این بدان معناست که دمکراتهای حاکم بر آمریکا به مصالحه با جمهوری اسلامی همچنان امیدوارند و تا اندازهای به همین دلیل به بیثباتسازی ایران روی خوش نشان نمیدهند.
متأسفانه در لحن طرف ایرانی این مقدار خویشتنداری دیده نمیشود. برخی از محافل جمهوری اسلامی با همان ادبیات بی در و پیکری در بارۀ دولت بایدن سخن میگویند که از ابتدای انقلاب عادتشان شده است.
اگر طرف ایرانی هم خواهانِ دستیابی به نوعی مصالحه دست کم در مورد احیای برجام با آمریکاست، قاعدتاً باید لحن خود را نیز متناسب با آن تلطیف کند وگرنه داستان یکی از همولایتیهای ما میشود که با پادرمیانی همسایهها به منزل یکی از خصمانِ دیرین خود برای آشتی رفته و پس از کلی اظهار تمایل به رفع خصومت گفته بود:
حالا خیال نکنی توی گ....وَر مَ داخل آدم هستی!
#ند_پرایس
#اعتراض_مسالمت_آمیز
#دولت_بایدن
#جمهوری_اسلامی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی:
ند پرایس سخنگوی وزارت خارجۀ آمریکا از حق ایرانیان برای"اعتراضهای مسالمتآمیز" حمایت کرده است.
شماری از نیروهای مخالف جمهوری اسلامی این نوع موضع گیری را "محافظهکارانه" دانستهاند.
به نظر میرسد که ند پرایس تک تک واژههای خود را برای اظهارنظر در بارۀ ناآرامیهای اخیر در برخی از شهرهای ایران، کاملاً سنجیده و با دقت و احتیاط آنها را انتخاب کرده است.
این نوع دقت و احتیاط در موضعِ همۀ مقامهای دولت بایدن دربارۀ دیگر مسائل مربوط به ایران نیز دیده میشود.
بر خلاف اعضای دولت ترامپ که از هر واژۀ دمدستی و خارج از عرف دیپلماتیک علیه رهبران جمهوری اسلامی استفاده میکردند، مقامهای دولت بایدن الفاظ کاملاً متعارف و چارچوبداری را در برابر ایران به کار میگیرند.
این بدان معناست که دمکراتهای حاکم بر آمریکا به مصالحه با جمهوری اسلامی همچنان امیدوارند و تا اندازهای به همین دلیل به بیثباتسازی ایران روی خوش نشان نمیدهند.
متأسفانه در لحن طرف ایرانی این مقدار خویشتنداری دیده نمیشود. برخی از محافل جمهوری اسلامی با همان ادبیات بی در و پیکری در بارۀ دولت بایدن سخن میگویند که از ابتدای انقلاب عادتشان شده است.
اگر طرف ایرانی هم خواهانِ دستیابی به نوعی مصالحه دست کم در مورد احیای برجام با آمریکاست، قاعدتاً باید لحن خود را نیز متناسب با آن تلطیف کند وگرنه داستان یکی از همولایتیهای ما میشود که با پادرمیانی همسایهها به منزل یکی از خصمانِ دیرین خود برای آشتی رفته و پس از کلی اظهار تمایل به رفع خصومت گفته بود:
حالا خیال نکنی توی گ....وَر مَ داخل آدم هستی!
#ند_پرایس
#اعتراض_مسالمت_آمیز
#دولت_بایدن
#جمهوری_اسلامی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat