"صدای ملّت"
8.74K subscribers
148K photos
73.5K videos
163 files
4.34K links

ولاتلبسوا الحق‌ بالباطل‌ و تکتموا‌ الحق‌ وانتم‌تعلمون‌. حق را با باطل در نیامیزید، حقیقت را که خود می‌دانید پنهان نکنید.

@sedayeslahat
Download Telegram
جا داره همه یک صدا یه #رضا_پهلوی و #مریم_رجوی بگیم #خفه_شو 😡 بعد ببینیم چه خاکی میشه تو سرمون کنیم. مصادره کردن اعتراضات مردمی کثیف‌ترین کار اپوزوسیون خارج نشین است.


اعتراض ما بخاطر وضعیت سیاسی وبحران اقتصادی که نتیجه عملکرد ضعیف دولت روحانی که دولتی اصولگرا بوده میباشد .


@sedayeslahat
#رضا_پهلوی:
پس از بررسی تمام شواهد و جوانب، ما به این نتیجه رسیده‌ایم که پیکر پیداشده در شهرری به احتمال بسیار قوی به #رضاشاه تعلق دارد.
🔴 شمس الواعظین: ترامپ دنبال اجرای مدل اسپانیا در ایران است!

ناصر غضنفری

🔻چند وقت قبل #ماشاالله_شمس_الواعظین #سردبیر کاربلد روزنامه های با شکوهی چون #جامعه و #توس را دیدم. مثل خیلی دیگر از وضعیت نگران بود؛ خیلی نگران.

🔹میگفت مشغول کشاورزی ام و اجازه نمیدهند حرف بزنم. میگفت #ترامپ سرمایه گذاری زیادی روی #رضا_پهلوی انجام داده است.

🔹میگفت؛ #گرید_امنیتی رضاپهلوی از ۳ به ۹ ترقی کرده است و #اف_بی_آی که حفاظت جان او را بر عهده دارد دیگر اجازه نمیدهد با هواپیمای عمومی به جایی سفر کند و فقط با #پرواز_اختصاصی برای دیدن مادرش فرح پهلوی به #فرانسه میرود.

🔹میگفت آمریکا میخواهد #مدل_اسپانیا را درباره #جمهوری_اسلامی اجرا کند: "ژنرال #فرانکو با برانداختن پادشاهی #کارلوس به قدرت رسید اما کاری کرد که دوران سلطنت کارلوس برای مردم به صورت یک نوستالوژی درآمد. #غرب ابتدا از او خواست #رفراندوم برگزار کند. او اما زیر بار نرفت. با کمک غرب #دولت_در_تبعید_اسپانیا تشکیل شد. #جامعه_جهانی هم به جای تشکیلات فرانکو؛ دولت در تبعید را به #رسمیت شناخت و کرسی هاي بین‌المللی اسپانیا را به تبعیدیها واگذار کرد.

🔹بر اثر فشارها؛ فرانکو روز به روز قدرتش کمتر شد تا جایی که یک روزنامه نگار اسپانیایی در توصیف آن وضعیت نوشت حتی نامه هایی که فرانکو به فرمانده ارتشش مینوشت به دست فرمانده نمیرسید. سرانجام فرانکو کنار رفت و خانواده کارلوس دوباره به اسپانیا برگشت و حکومتش را از سر گرفت"

🔹میگفت؛ "ترامپ چنین الگویی برای جمهوری اسلامی در سر دارد. از #مجاهدین_خلق هم #استفاده_ابزاری میکند چرا که میداند آنها به خاطر ترورهاشان منفورتر از آنند که جایی در آینده ایران داشته باشند. ولی چون در کار تشکیلاتی مهارت دارند موقتا به درد پروژه ترامپ میخورند"

🔹می‌گفت؛ "#آقایان خودشان میدانند که من شمس الواعظین روحانی زاده برانداز و معاند نیستم اما تا آبان ۹۸ #ممنوع_المصاحبه ام کرده اند. من هم در روستا مشغول کشاورزی ام، آرامش بیشتری دارد ولی دغدغه هایم همچنان پابرجاست./پویش

@sedayeslahat
جواد امام:

مبارک است انشاالله !
بعد از شکست ترامپ شاهد مواضع مشترک #تندروهای داخلی #رضا_پهلوی و #نتانیاهو در مخالفت با بازگشت به #برجام هستیم.
اگر ذره‌ای از این اشتراک نظر در اظهارات یکی از عناصر دست چندم اصلاح طلب بود آقایون آباء و اجداد ما را هزار باره زنده به گور کرده بودند!!!

#عضویت_در_کانال
👇👇
👇
@sedayeslahat
جواد امام:

با مواضع جدید #احمدي_نژاد ظاهرا در گام‌های بعدی باید منتظر همبستگی #براندازان و اعلام برادرخوانده‌گی با #رضا_پهلوی و #نتانیاهو هم بود!
سکوت در مقابل اظهارات شخصی که ریشه #ایرانی نداشته و بر مردم تحمیل و این همه هزینه ایجاد و باعث مخدوش شدن اعتبار حکومت و بی اعتمادی مردم شده، چیست؟

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴🔴آب یا سراب؟

#احمد_زیدآبادی؛

چند گروه سیاسی با عنوان کلی "جمهوری‌خواهان" نسبت به "رهبرتراشی" برخی رسانه‌ها و شبکه‌های تلویزیونی خارج از کشور از رضا پهلوی هشدار داده‌اند.
از نظر این گروه‌ها چنین اقدامی به بازتولید استبداد در آیندۀ کشور منجر خواهد شد.
ظاهراً این گروه‌ها فایده و ضرورت و امکان انقلاب در ایران را قطعی فرض کرده و از همین جهت نسبت به انحراف احتمالی آن نگران شده‌اند.
واقعیت اما این است که تا این لحظه انقلاب در ایران نه مفید، نه ضروری و نه حتی ممکن است. جمهوری اسلامی به رغم همۀ بحران‌ها و گرفتاری‌های خود، هنوز ابزارها و امکانات و فرصت‌های قابل توجهی برای گذر از شرایط موجود دارد. فقط کافی است برجام را احیاء کند، راهِ سرمایه‌گذاری خارجی در اقتصاد کشور را بگشاید، برای حل معضلات منطقه‌ای وارد گفتگوهای چندجانبه شود، "سوپرانقلابی‌ها" را از نقاط مرکزی قدرت به حاشیه براند، پایگاه اجتماعی خود را به سمت نیروهای میانه‌روتر جامعه گسترش دهد و از فشارهای اجتماعی و فرهنگی علیه مردم عادی دست بردارد.
نظام سیاسی طبعاً برای انجام این امور موانعی جدی پیش رو دارد اما غلبه بر این موانع برایش غیرممکن نیست. بنابراین اگر نظام همین امروز ابتکاری را برای ورود به این مرحله در دستور کار خود قرار دهد، انقلاب عملاً منتفی و تمام نیروهای سرنگونی‌طلب به یکباره بی‌ربط و منزوی می‌شوند.
با این حال، به دلیل ترکیب پیچیده و مبهم و تو در تویِ نیروهای صاحب نفوذ در حاکمیت جمهوری اسلامی، نمی‌توان به انجام این امور مطمئن بود. بنابراین مادامی که جهت سیاست در داخل ایران تغییری معنادار پیدا نکند، بازار تبلیغاتی سرنگونی‌طلبان همچنان داغ خواهد ماند.
بر این مبنا، اگر به دلیل پاره‌ای رفتارهای واکنشی و عصبی و غیرعادی حکومت به تحولات داخلی و پیرامونی، شرایط ایران به بن‌بست برسد و از نظر طیف بزرگی از جامعه، نوعی انقلاب گریزناپذیر تصور شود، به احتمال بسیار، نیرویی مانند همین افراد نزدیک به رضا پهلوی از شانس بیشتری برای سردمداری آن برخوردار خواهند بود.
انقلاب اصولاً پدیده‌ای عقلایی نیست و عمدتاً بر هیجان و عواطف و احساسات و تخیلات و وعده‌های انتزاعی و پا در هوا استوار است. بدین دلیل معمولاً کسانی می‌توانند به انقلاب دامن زنند و سردمدار آن شوند که سنخیتی عمیق با این پدیده‌ها به علاوۀ نوعی روحیۀ تهاجمی و قاطع و خشمگین داشته باشند.
از این رو، افراد اصطلاحاً عاقل که اهل محاسبه و سنجش و احتیاط هستند، اگر هم به دلایلی از جمله کنترل تندروی‌های بی‌رویه و یا شراکت در قدرت و یا کمک به تکثر سیاسی، نقشی در انقلاب و بسیج توده‌ای به عهده گیرند، نقش آنها کاملاً حاشیه‌ای و نهایتاً در خدمت همان تندروها خواهد بود. این دسته از افراد به محض آنکه زبان به انتقاد از تندروها بگشایند، به عنوان موانع انقلاب و اهل مماشات و سازشکاری حذف و در بهترین حالت خانه‌نشین خواهند شد.
در موردِ شرایط خاص ایران اما انقلاب فقط در صورتی شانسی برای ظهور پیدا می‌کند که سازمانِ آن از حمایت برخی قدرت‌های مؤثر خارجی برخوردار باشد. منظور در اینجا حمایتِ دولت آمریکا، اسرائیل و برخی از کشورهای ثروتمند عرب در کنار بی‌تفاوتی و عدم مخالفت اروپا با این مسئله است. بدین جهت، فقط نیرویی می‌تواند مورد حمایت مالی و تبلیغاتی و رسانه‌ای این کشورها قرار گیرد که از همکاری با آنها شرمگین نباشد. بنابراین، نیروهای سردمدار انقلاب عمدتاً کسانی خواهند بود که این روزها بی‌پرده، حمایت این کشورها از دگرگونی سیاسی در ایران را ضروری می‌شمرند.
با همۀ این احوال، به گمان من کوشش برای انقلاب در ایران به احتمال بیشتر، به بی‌نظمی و بی‌ثباتی و هرج و مرج و چه بسا جنگ خونین داخلی طولانی مدت می‌انجامد تا سرنگونی حکومت. اما به فرض آنکه انقلابی صورت گیرد و به پیروزی هم برسد، نتیجۀ آن به احتمال بسیار زیاد، حکومتی اقتدارگرا با نظمی آهنین خواهد بود و با دمکراسی و تکثر سیاسی برای سالیان دراز سر آشتی نخواهد داشت.
این موضوع نه بدان علت است که عده‌ای از سرنگونی‌طلبان خواهان استقرار نظام پادشاهی مطلقه در ایران هستند، بلکه بدان دلیل که استقرار نظم بعد از فروپاشی احتمالی، جز از طریق به کارگیری مشت آهنین امکانپذیر نخواهد بود.
واقعیت این است که بسیاری از کسانی که رهبری انقلاب‌ها را به دست می‌گیرند، پیشاپیش لزوماً قصد اعمالِ دیکتاتوری ندارند، بلکه تا اندازۀ زیادی شرایط بی‌انضباطی و بی‌دولتی پس از انقلاب، آن را بر آنان تحمیل می‌کند. اینکه با چه مکانیسمی این اتفاق رخ می‌دهد، روز بعد به آن خواهم پرداخت.

#جمهوری_خواهان
#رضا_پهلوی
#سرنگونی_طلبان
#دمکراسی

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴🔴انقلاب فرضی و نیروی فائقه!

#احمد_زیدآبادی؛

پیش از آنکه از فضای سیاسی رو به دو قطبی شدن "اعلام قهر" کنم، نوشته‌ای در بارۀ "مکانیسم تحولِ شرایط هرج و مرج گونۀ پس از انقلابات به ظهور دولتی متمرکز و اقتدارگرا" را وعده داده بودم.
همانطور که قبلاً هم توضیح دادم منظور از آن اعلام قهر، نوعی تغییر مخاطب بود و از این پس تا اطلاع ثانوی تنها از مردم دردمند و خطاب به آنها خواهم نوشت.
طبعاً ایجاد خط تمایزی روشن بین گروه‌های مخاطب، کار آسانی نیست و به دلیل عادت گذشته، خلف وعده‌هایی محتمل است، اما تمام توانم را به کار می‌گیرم تا از چارچوبِ اعلام شدۀ جدیدم، تجاوز نکنم.
باری، انقلابات به مفهوم کلاسیک آنها با آنکه احزاب و گروه‌های متکثری درگیرِ عملیاتی کردن‌شان می‌شوند، اما نیروی توفندۀ پیش برندۀ آنها جنبش‌های توده‌ای فراگیر است. در هنگامۀ فراگیر شدن حرکت‌های توده‌وار و غلبۀ آنها بر نیروی حاکم، معمولاً آن گروه یا حزبی شانس تبدیل شدن به قدرت فائقه را پیدا می‌کند که از شیفتگان چشم و گوش بستۀ بیشتری برخوردار باشد.
منظور از شیفتگان چشم و گوش بسته، افرادی است که فردیت رشد یافته‌ای ندارند و چشم و گوش خود را به یک سازمان یا رهبر سپرده‌اند تا به جای آنها بیاندیشد و تصمیم بگیرد. این افراد که معنی زندگی و قدرت خود را در هویت‌های جمعی و سازمانی جستجو می‌کنند و در واقع میلِ به مستحیل و ذوب شدن در این هویت‌های جمعی دارند، به افراط خود را مشتاقِ پیروی و اطاعت بی چون و چرا از رهبرانشان نشان می‌دهند و بیش از آن، تشنۀ قدرت‌نمایی در منازعۀ سیاسی با اغیارند. طبعاً هر چه فضای سیاسی تندتر و خشن‌تر شود، گویی این افراد انرژی و روحیۀ بیشتری پیدا می‌کنند تا جایی که به گونه‌ای نامحسوس، رهبران خود را به سمتِ تندروی و آشتی‌ناپذیری تشویق و سپس هدایت می‌کنند.
طبیعی است که در منازعات روزمرۀ یک وضعیتِ بی‌دولتی و کنترل‌ناپذیر، این نیروها به دلیل انسجام سازمانی و بی‌باکی در استفاده از ابزارهای غیرمدنی دست بالا را پیدا می‌کنند.
در مقابل، گروه‌های اصطلاحاً روشنفکری و اهل میانه‌روی و اعتدال که به زعم خود قدرت سیاسی ناشی از انقلاب را در خدمت دمکراسی و مدنیت و عدالت می‌خواهند، در چنین وضعیت‌هایی کلاهشان پسِ معرکه است. آنها گرچه با انواع فداکاری‌های خود، شرایط ذهنی انقلاب را فراهم می‌کنند، اما پس از پیروزی انقلاب عملاً در حاشیه قرار می‌گیرند و سپس به سرعت حذف می‌شوند. این گروه‌ها بخصوص فاقدِ انبوهِ شیفتگانِ سرسپرده‌اند و هواداران آنها معمولاً دستۀ کوچکی از افراد تحصیل کرده و عموماً مدعی‌اند که گوش شنوایی از رهبران خود ندارند و برای تصمیم‌گیری در بارۀ کوچکترین مسائل، ساعت ها و روزها، جّر و بحث‌ به راه می‌اندازند. در واقع تا این قبیل گروه‌ها بخواهند به حرف و موضعی مشترکی در جمع محدود خود برسند و طی بیانیه‌ای آن را با طمطراق اعلام کنند، گربه آمده و دنبه را ربوده است!
حال در یک شرایط کاملاً فرضی، تصور کنیم که در ایران دوباره انقلاب شده و هیچکدام از فجایعی که وقوع هر یک از آنها کاملاً متحمل است نیز به وقوع نپیوسته است. در آن شرایط کدامیک از نیروهای مدعی دست بالا را پیدا خواهند کرد؟
در ابتدا به نظر می‌رسد که سازمان مجاهدین خلق به دلیل تشکیلات آهنین و اطاعت بی چون چرای هوادارانش، دست بالا را پیدا می‌کند. سازمان مجاهدین اما به رغم اطاعتِ محضِ نیروهایش، فاقد هرگونه جاذبۀ توده‌ای و حرف مردم‌پسند در شرایط امروز ایران است و حتی در بین مردم عادی عمدتاً انزجار تولید می‌کند تا هر نوع دلبستگی. گرچه این سازمان در یک شرایط بی‌دولتی خواهد کوشید که قدرت را قبضه کند، اما به دلیل عدم اقبالِ عمومی بعید است به توفیقی دست یابد. از این رو به احتمال زیاد، آیندۀ این سازمان پس از یک انقلاب فرضی و خیالی، بهتر از گذشته‌اش نخواهد بود و اگر هم دوباره امکان بقایی پیدا کند، برای انتقام از "کهکشانِ" قربانیان جدیدش به دست رژیم جدید، باید از تبعیدگاه تازه، به باقیماندۀ حامیانش تدارک انقلابی دیگر را وعده دهد!
گروه‌های رادیکال مارکسیستی و اتنیکی هم سرنوشت بهتری پیدا نخواهند کرد. آنها اساساً در شرایط پس از انقلاب عامل هرج و مرج به حساب می‌آیند و نقش‌شان در تحرکات انقلابی ایران، دامن زد به تشنجات و توهمات و نهایتاً قربانی شدن در پای آن است.
در آن معرکۀ فرضی، به نظر من نیرویی که استعداد بیشتری برای استفاده از فضای توده‌وار دارد، همان نیروهای نزدیک به رضا پهلوی است که به فرض غلبه، به ناچار نوعی رژیم اقتداگرا و متمرکز از نوع رضاشاهی را اعاده خواهند کرد. (ادامه دارد)

#حرکت_توده_وار
#گروه_روشنفکری
#سازمان_مجاهدین
#رضا_پهلوی

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat