"صدای ملّت"
8.74K subscribers
148K photos
73.5K videos
163 files
4.34K links

ولاتلبسوا الحق‌ بالباطل‌ و تکتموا‌ الحق‌ وانتم‌تعلمون‌. حق را با باطل در نیامیزید، حقیقت را که خود می‌دانید پنهان نکنید.

@sedayeslahat
Download Telegram
📣 محمود نبویان، از اصول‌گرایان جبهه پایداری، گفته با #مذاکره با آمریکا موافق است ولی به‌شرطی‌که قاسم‌سلیمانی با ترامپ مذاکره کند نه ظریف/ رسانه‌ها به‌نقل از مناظره دیروز نبویان با مصطفی تاجزاده دردانشگاه شریف

@sedayeslahat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
‏⁧#بهزاد_نبوی⁩، فعال سیاسی ⁧#اصلاح‌طلب⁩، در گفت‌و‌گو با وبسایت جماران گفت در حال حاضر موافق ⁧#مذاکره_با_آمریکا⁩ نیست و معتقد است ایران باید در حال حاضر «مقاومتی خردمندانه و عاقلانه» بکند تا جایی که طرف مقابل «وادار به عقب‌نشینی» شود.
💢#مصطفی_تاجزاده:

🔹همه می‌دانند #مذاکره با آمریکا با آمدن روحانی شروع نشد و با رفتن او پایان نمی‌یابد. اکنون که رهبر اذعان دارد ترامپ برای پیروزی در انتخابات نیازمند مذاکره با ایران است، چرا از این فرصت برای لغو یا تعلیق #تحریم‌ها استفاده نکنیم؟ ملت از رهبر انتظار دارد کشور را از این بحران خارج کند.

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴🔴با کی می‌خوای مذاکره کنی؟

#احمد_زیدآبادی :


محمد جواد ظریف گفته، جمهوری اسلامی آمادۀ مذاکره با آمریکا برای بازگشت آن به برجام است!
ای بابا! این ظریف هم که از هیچ جا خبر نداره!
نه که منظورم این باشه خبر نداره جو بایدن قرار نیست به آن برجامِ مورد نظرِ او برگرده! نه این را که حتماً خبر داره و احتمالاً خود را به بی‌خبری می‌زنه!
چیزی که او خبر نداره، سقوط و نابودی قریب‌الوقوع آمریکاست که رسانه‌های اصولگرا هر روز خبرش را منتشر می‌کنند! یعنی این وسط هیچکس پیدا نمی‌شه از ظریف بپرسه؛ اون که داره سقوط می‌کنه با کی می‌خوای مذاکره کنی؟
[ تو این وانفسای کرونا و هزار بدبختی دیگه، حس طنازی آدم که گُل کنه حتماً قورباغه هم ابوعطاء می‌خونه!]

#جواد_ظریف
#مذاکره_با_آمریکا
#کرونا
#طنز

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴🔴توافق 25 ساله‌ای که نتیجۀ معکوس می‌دهد!

#احمد_زیدآبادی

دلیل مخالفت بسیاری از هموطنان با توافق 25 سالۀ ایران و چین کاملاً قابل درک است چرا که چین دولتی غیرشفاف و متمرکز و اقتدارگرا و بیرحم و ناقض حقوق بشر دارد و افزون بر این، سابقۀ امپرتوری آن نشان می‌دهد که به ملت‌های پیرامون خود صرفاً به دیدۀ خراجگزار می‌نگرد. همین نگاه سبب شده است که چینی‌ها از مصادرۀ بندرگاه کشورهایی که از بازپرداخت بدهی‌هایشان به آن ناتوان مانده‌اند، شرم و حیایی به خود راه ندهد.
در کنار این، ایرانیان به خلاف روابط چند صد ساله‌ای که با اروپا داشته‌اند، با چینی‌ها مراودۀ نزدیکی نداشته‌اند و به همین جهت، با برخی آداب و فرهنگ و رسوم آنها بخصوص زبان و نوع رژیم خوراکی آنها احساس بیگانگی عمیق می‌کنند.
با این حساب، روشن است که نسبت به توافقی که در شرایط تحریم و اضطرار بسته شده و مفاد آن هم محرمانه مانده است، سخت نگران باشند.
با این همه، به نظر من، توافق 25 ساله هر محتوا و مضمونی که داشته باشد، تا زمانی که جمهوری اسلامی سیاست منطقه‌ای کنونی خود را تغییر ندهد، هیچ شانسی برای عملی شدن نخواهد داشت.
در واقع، مخالفت چینی‌ها با سیاست ایران در خاورمیانه هیچ تفاوت بنیادی با شرکای غربی آنها ندارد به طوری که حفط موجودیت اسرائیل و امنیت عربستان برای آنها مقدم بر هر نوع رابطۀ صد درصد سودجویانه با ایران است.
بنابراین، چینی‌ها از این توافق نه برای تقویت سیاست جمهوری اسلامی در برابر اسرائیل و عربستان و دیگر شرکای عرب آنها، بلکه به عنوان اهرمی برای تغییر سیاست منطقه‌ای ایران و کشاندن آن به سر میز مذاکره با آمریکا سود خواهند جست.
به عبارت دیگر، اگر طرفِ ایرانی به منظور تقویت سیاست منطقه‌ای خود و مقابله با آمریکا و متحدانش این توافق را به امضاء رسانده، راه را دقیقاً معکوس طی کرده است! اگر مدیر مسئول کیهان با این واقعیت آشنا بود، در نزاع بر سر توافقنامه، اینطور بی‌محابا خوشحالی نمی‌کرد و از سر غفلت سرنا را از سر گشادش نمی‌زد!
ناگفته نماند، روزگاری که به فرض سیاست منطقه‌ای جمهوری اسلامی تغییر کند، نیازی به اجرای کامل این توافق از سوی ایران نیز احساس نخواهد شد.
#احمد_زیدآبادی
#توافق_25_ساله
#ایران_و_چین
#سیاست_منطقه‌ای_ایران
#مذاکره_با_آمریکا

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴🔴روابط بین‌الملل و اعتماد متقابل

#احمد_زیدآبادی؛

بیش از یک سال پیش، مطلبی با عنوان "روابط بین‌الملل بر اعتماد استوار نیست" در همین کانال نوشتم که با حذفِ پاراگراف نخست آن، در اینجا بازنشرش می‌دهم:
.....اگر اعتماد را به اطمینان نسبت به صداقت و یکرنگی و نیت پاک و خالص دو طرف نسبت به یکدیگر تعریف کنیم، چنین امری بین دوستان نزدیک و صمیمی در زندگی شخصی هم به سختی یافت می‌شود چه رسد به میان دولت‌ها که اساساً روابط‌‌شان مبتنی بر بی‌اعتمادی است!
در حقیقت، اگر انسان‌ها بخواهند هر نوع تعامل خود با دیگری را به عنصر اعتماد مشروط کنند، امور بشر به کلی فلج می‌شود.
برای نمونه، یک فرد عادی در طول روز ممکن است برای روشن شدن صورت مسئله‌ای یا حل مشکلی با ده‌ها نفر از رانندۀ تاکسی و تعمیرکار گرفته تا مغازه‌دار و صاحب بنگاه معاملاتی وارد بحث و گفتگو شود بدون آنکه به صداقت و درستکاری آنها اطمینان و اعتمادی داشته باشد. حال اگر چنین فردی در صدد برآید که تمام امور زندگی خود را از راه تعامل با افراد مورد اعتماد خود پیش ببرد، باید روابط خود را به چند نفر محدود کند و به جای بسط مناسبات اجتماعی خود، در منزلش بست بنشیند!
از قضا، تعاملات مادی بین انسان‌ها معمولاً مبتنی بر بی‌اعتمادی است و به همین دلیل وقتی پای معامله یا بده - بستانی پیش می‌آید، حتی دوستان نزدیک هم بحث قرارداد شفاف و رسمی را پیش می‌کشند تا بعدها حرف و حدیثی پیش نیاید! به همین علت کسانی که معاملات خود را بر پایۀ اعتماد به طرف مقابل پیش می‌برند اغلب خود را نادم و پشیمان معرفی می‌کنند و انگشت حسرت به دندان می‌گزند که چرا سادگی کرده و به طرف‌شان اعتماد داشته‌اند!
حال وقتی بین دوستان هم عمدتاً بنا بر بی‌اعتمادی در امور مادی است، انتظار اعتماد بین رقیبان و دشمنان چه وجهی دارد؟
اساساً دولت‌های ایران و آمریکا روی چه مبنایی باید به هم اعتماد داشته باشند؟ چه چیزشان به هم شبیه است؟ کدام سیاست واحد را در منطقه و جهان دنبال می‌کنند؟ کدام ارزش‌های مشترک را نمایندگی می‌کنند؟ چه منافع یکسانی را برای همدیگر به رسمیت می‌شناسند؟
ممکن است گفته شود حال که اینطور است پس مذاکره بین آنها دیگر چه معنایی دارد؟ درواقع مذاکره به منظور کشف یا خلق ایده، ارزش، سیاست و نفع مشترکی است که بر اساس آن بتوان به خصومت پایان داد یا دست کم آن راکنترل کرد و از دامنه‌اش کاست.
اگر انگیزه‌ای برای کشف یا خلق چنین مشترکاتی بین دو کشور وجود نداشته باشد، در آن صورت باید تصدیق کرد که مذاکره امری بی‌هوده و نه لزوماً مذموم، به منظور خرید زمان توسط یک یا هر دو طرف ماجراست، اما سرنوشت نهایی چنین وضعی افزایش خصومت تا از پای درآمدن یکی توسط دیگری است.
در واقع آنچه برجام را از جان انداخت، مسئلۀ اعتماد و بی‌اعتمادی نبود، بلکه فقدان اراده در بخشی از محافل هر دو سوی ماجرا، برای کشف و بسط زمینه‌های مشترک برای همکاری بود.
به عبارت روشن‌تر، آنچه یک توافق را پایدار یا ناپایدار می‌کند حرکت دو طرف بر ریل منافع مشترک و همسو است، وگرنه هر دولتی هر زمان که پی ببرد یک توافق زمینه‌ساز حرکت طرف مقابل در جهت عکس شده است، دیر یا زود بهانه‌ای برای لغو آن پیدا می‌کند. این هم بخشی از سرشت روابط بین کشورهاست و با اصول اخلاقِ فردی نیز قابل توضیح و تبیین نیست!

#برجام
#مذاکره_با_آمریکا

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴🔴 #مصطفی_تاجزاده:

🔹 دو پرسش: آیا بین حلال‌خواندن #مذاکره با آمریکا و لجن‌پراکن نامیدن معترضان به #فساد ۸هزار و ۸۰۰میلیارد تومانی در شهرداری دوره #قالیباف نسبتی وجود دارد؟

🔹 چرا طبق ماده۷ موافقت‌نامه‌ ۲۰هزار میلیاردی، دو طرف متعهد شدند اطلاعات و مذاکرات مربوط محرمانه بماند؟

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴🔴تار و پود برجام و تقاضای روسیه

#احمد_زیدآبادی:

به گفتۀ سرگئی لاوروف وزیر خارجۀ روسیه "مسکو از واشنگتن خواسته است تا قبل از به نتیجه رسیدن مذاکرات وین بر سر احیای برجام، تضمین دهد که تحریم‌های اخیر علیه مسکو به همکاری این کشور با ایران ارتباطی پیدا نمی‌کند."
از منظر "حفظ منافع روسیه"، درخواست لاوروف امر نامعقولی به حساب نمی‌آید، زیرا به طور منطقی، در سیاست بین‌الملل برای یک کشور دلیلی وجود ندارد که بخواهد به جوش خوردن معامله‌ای کمک کند که خودش از آن متضرر شود و یا هیچ نصیبی نبرد.
روسیه مانند دیگر کشورهای عضو برجام، طبعاً منافع خاص خود را از احیای برجام دنبال می‌کند. این منافع از نگاه لاوروف "حقِ تجارت کامل و آزاد اقتصادی، سرمایه‌گذاری و همکاری‌های فنی-نظامی با ایران" است.
از نگاه رهبران کرملین، تحریم‌های اقتصادی گستردۀ متحدان غربی علیه روسیه در پی تجاوز نظامی‌اش به خاک اوکراین، استفاده از این "حق" را برای مسکو به خطر انداخته است. بنابراین، روس‌ها می‌خواهند که رابطۀ اقتصادی‌شان با ایران از تحریم‌های غرب مستثنی شود، زیرا اگر نشود، آنها عملاً به فرایندی کمک کرده‌اند که خودشان را از منافع آن به کلی محروم می‌کند و در مقابل، به رقبایشان یاری می‌رساند.
شاید آمریکا درخواست روسیه را چندان هم غیرمنطقی نبیند و در صدد مستثنی کردن رابطۀ اقتصادی آن کشور با ایران از دایرۀ تحریم‌ها بر آید. چنین استثنایی اما برای ایران می‌تواند بسیار پرمخاطره باشد چرا که در آن صورت، ایران به صورت مهمترینِ کانال امن و مطمئنِ تجارت روسیه با دنیا در می‌آید. تبدیل شدن به چنین کانالی شاید در ظاهر امر چندان هم مخاطره‌آمیز به نظر نرسد و حتی چه بسا کسانی در داخل ایران آن را غنیمت هم بدانند، اما در پشت ماجرا دامی عظیم دهان گشوده است!
اگر روس‌ها برای تجارت با دنیا به کانال ایران متکی شوند، بدون تردید در صدد استفادۀ حداکثری از آن برخواهند آمد. به عبارت دیگر، آنها برای رفع تمام حوائج خود، یک سلسله ابتکارات اقتصادی را به ایران توصیه خواهند کرد که قاعدتاً بخش بزرگی از آنها با نیازها و منافع اقتصادی ایران سازگار نخواهد بود و چه بسا با آن در تضاد باشد. اگر جمهوری اسلامی این ابتکارات را به تمامی بپذیرد، کشور را عملاً به ابزاری در خدمت تأمین منافع روسیه در خواهد آورد و اگر نپذیرد، با فشار و تهدید مسکو روبرو خواهد شد.
خطر واقعی اما آنجاست که برخی نیروهای متنفذ در هیئت حاکمه از روی خصومت با غرب و یا دلایل دیگر، چندان هم از تبدیل کشور به ابزاری برای تأمین منافع ساکنان کرملین ناخشنود به نظر نمی‌رسند. این نیروها ممکن است از این فرصت استفاده کرده و پیوندهای اقتصادی و سیاسی و فنی و امنیتی با مسکو را چنان محکم کنند که کشور عملاً به صورت یکی از اقمار روسیه در آید به طوری که اگر روزی هم میل به نافرمانی از دستورات کرملین پیدا کرد، با سرنوشتی مشابه اوکراین روبرو شود.
از این رو، جزئیات هر نوع تضمین احتمالی آمریکا به روسیه در مورد تجارت آزاد با ایران باید به دقت بررسی شود.
از منظر منافع ایران اما گرفتار کردن کشور در منازعات و توافقات قدرت‌های جهانی یکسره زیانبار است. متأسفانه برنامۀ هسته‌ای جمهوری اسلامی، راه دخالت قدرت‌های جهانی در امور کشور را گشود و توافقنامۀ برجام به این دخالت مُهر رسمی زد. اینک کشور در کشاکش قدرت‌های بزرگ چنان درگیر شده است که هر کدام از آنها به سهم خود چیزی را طلب می‌کنند.
اگر در همان سال 82 تمام تأسیسات حساسیت‌برانگیز هسته‌ای از بیخ و بن برچیده می‌شد راه دخالت‌های فزایندۀ بین‌المللی هم در امور کشور بسته می‌ماند.
اگر مسئولان کشور واقعاً از به خطر افتادن استقلال کشور نگرانی دارند باید راهی نهایی برای رهایی از این وضعیت پیدا کنند. بدبختانه جنگ اوکراین، در حالِ تبدیل کردن برجام به تاروپودی بر دامن کشور است. اگر این توافقنامه بی هیچ زد و بندی بین قدرت‌های بزرگ قابل احیاست، باید به سرعت آن را به انجام رساند، اما اگر قرار به تبدیل شدن کشور به گوشت قربانی میان بلوک‌های قدرت جهانی است، شاید بتوان راهی برای خلاصی از آن پیدا کرد.
به نظرم از همان ابتدا، مذاکره با شش قدرت جهانی برای دستیابی به توافق اشتباه بوده است. ایران در مورد پروندۀ هسته‌ای عمدتاً با آمریکا مشکل داشت و باید از طریق مذاکره با آن کشور موضوع را حل می‌کرد. اما خصومت ضد آمریکایی مانع از این رویکرد شد. در نتیجه شش قدرت بین‌المللی بی‌دلیل شریک ماجرا شده‌اند و هر کدام نیز منافع خود را از طریق آن می‌جویند. از بخت بد، منافع این شش قدرت با جنگ اوکراین به طور بی‌سابقه‌ای متعارض شده است و بخشی از هزینۀ این تعارض می‌تواند بر سر کشور ما سرشکن شود.

#احیای_برجام
#درخواست_روسیه
#مذاکره_با_آمریکا
#تأسیسات_اتمی

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴🔴مذاکره در هنگامۀ جنگ

#احمد_زیدآبادی:

سید ابراهیم رئیسی: "عده‌ای ما را متهم به نگاه تک بعدی به شرق می‌کنند و می‌گویند همانگونه که در گذشته نگاه‌ها متوجه غرب بود، امروز دولت چشم به شرق دوخته است. این سخن صحیحی نیست و دولت بدنبال توسعه روابط با همه کشورها و ایجاد توازن در سیاست خارجی کشور است."
حرف نیکویی است به شرط آنکه عملی شود.
در همین ماجرای جنگ اوکراین با آنکه روابط روسیه با تمام بلوک غرب بحرانی شده و طرفین روزانه به تهدید و تحریم یکدیگر مشغولند، اما گفتگو و مذاکره بین آنها قطع نشده است و رهبران همۀ طرف‌های بحران به طور دائم با هم در تماسند. حتی ولادیمیر زلنسکی رئیس جمهور اوکراین با آنکه کشورش مورد تجاوز نظامی روسیه قرار گرفته، راه مذاکره با رهبران مسکو را نبسته است.
حال این چه سرّی است که جمهوری اسلامی اختلافش با آمریکا را به قطع مذاکره و تماس با مقام‌های آن کشور پیوند زده و مرحله به مرحله از آن تابوسازی می‌کند؟ مخالفت با گفتگو و مذاکره با یکی از قطب‌های اصلی قدرت در جهان، چه نسبتی با بلوغ سیاسی و اعتماد به نفس و "ایجاد توازن در سیاست خارجی" دارد، که این همه بر آن اصرار و پافشاری می‌شود؟

#ابراهیم_رئیسی
#مذاکره_با_آمریکا
#ولادیمیر_زلنسکی
#جنگ_اوکراین

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
🔴🔴🔴یک نفر پیدا نمی‌شود...؟

#احمد_زیدآبادی:

دولت ترکیه مسیر خود را به سمت نزدیکی فزاینده به اسرائیل و کشورهای عرب حوزۀ جنوب خلیج فارس کج کرده است.
حسن مراد مرجان سفیر ترکیه در واشینگتن در اشاره‌ای اصطلاحاً سربسته اما به واقع آشکار به ایران، از تهدیدهای منطقه‌ای مشترک علیه اسرائیل و ترکیه سخن به میان آورده و خواستار همکاری دو کشور "برای مقابله با تروریسم و بازیگران بدخواه منطقه‌ای" شده است.
در اینجا قصد تحلیل این رویکرد در میان نیست بلکه صرفاً توجه به نکته‌ای در رفتارِ جمهوری اسلامی منظور است.
بزرگترین مشکل جمهوری اسلامی، نگرش ایستای مسئولان آن به عموم مسائل است. در حالی که همۀ کشورها بر اساس "مقتضیات روز" سیاست‌های خود را تنظیم و در صورت ضرورت تغییر می‌دهند، در جمهوری اسلامی گویی ایستایی و تغییرناپذیری و عدم انعطاف به مهمترین ارزش تبدیل شده است.
سیاست بنا به سرشت خود امری سیال است زیرا زمانه در گردش و چرخش ابدی است. از همین رو، عموم کشورها بنا به تغییر وضعیت، فکر و رویکرد و رفتار خود را تغییر می‌دهند؛ چنانچه ترکیۀ اردوغان گوی سبقت را در این زمینه از همه ربوده است!
در کشور ما اما هر نرمش و چرخش و انعطافی در سیاست، "کفر ابلیس" و "عدول از ارزش‌ها" و "تجدیدنظرطلبی خائنانه" تعبیر می‌شود؛ تعابیری که در بین قشری از هواخواهان متعصب حکومت به شکل سنگواره درآمده و بر اثر فشار آنها، عملاً نظام تصمیم‌گیری فلج شده است.
در واقع بر اساس همین نگرش سنگواره‌ای است که ایالات متحده آمریکا به عنوان دشمنی ابدی و ازلی تعریف شده است، دشمنی که از نگاه آنان اصلاً مهم نیست که کارتر و کلینتون و اوباما و بایدن بر آن حاکم باشند و یا ریگان و بوش پدر و بوش پسر و ترامپ! این کشور در هر حالتی دشمن است حتی اگر سیاست برخی از رؤسای جمهور آن، ایجاد نوعی توازن بین ایران و دیگر بازیگران منطقه‌ای باشد.
واقعیت این است که دولت بایدن تنش‌زدایی با جمهوری اسلامی را به نفع کشورش می‌بیند و این موضوع با خواست متحدان منطقه‌ای آن کشور سازگار نیست. به همین علت نیز بایدن از هر سو به شدت تحت فشار قرار گرفته است تا از این سیاست دست بکشد. بدون تردید، توان دولت بایدن برای مقاومت در برابر فشارهای پیدا و پنهان این کشورها نامحدود نیست و او به ناچار مجبور است دیر یا زود از زیر بار این فشارها خود را خلاص کند.
در این بین اما در تهران گویی دولتِ بایدن لولویی فرض شده است که هرگونه تماس و گفتگوی مستقیم با آن زمین و زمان را زیر و زبر خواهد کرد!
یعنی یک نفر در این نظام پیدا نمی‌شود که از فشار متعصبان نهراسد و به جای واسطه‌تراشی و معطل این و آن ماندن، گوشی تلفن را بردارد و راست و مستقیم از بایدن یا بلینکن بپرسد که حرف دقیق‌شان در بارۀ برجام و راه‌های غلبه بر موانع احیای آن چیست؟
اگر این کار ساده و ابتدایی و کاملاً منطقی و موجه از دست مسئولان برای به نتیجه رساندن یک پروندۀ بسیار حساس و حیاتی برنمی‌آید، آنها با کدام جرأت و جسارت می‌خواهند در بارۀ دیگر معضلات این کشور تصمیم‌های سخت و دشوار بگیرند؟
به نظرم، غلبۀ قرائت ایستای از دین به نگرش سیاسی بسیاری از تصمیم‌گیران نیز سرایت کرده است. وقتی که عده‌ای یک حکم شرعی را فقط در همان قالب نخستین آن، برای تمام زمان‌ها و مکان‌ها، مناسب و از هر جهت تحول‌ناپذیر می‌دانند چگونه می‌توانند از پویایی لازم در دیگر زمینه‌ها برخوردار شوند؟
بدبختانه ترس از تماس، ترس از گفتگو، ترس از بحث و تبادل نظر، ترس از مذاکره دامن همه را در کشور ما فرا گرفته است چنانکه گویی همه افتخارشان به پرهیز از تماس با دیگران است!
در کشور ما معمولاً "دگم"ها قدر می‌بینند و "دگماتیست‌ها" بر صدر می‌نشینند. ظاهراً خیلی هم فرق نمی‌کند در حکومت باشند یا خارج از حکومت و یا بر حکومت!

#روابط_ترکیه_اسرائیل
#مذاکره_با_آمریکا
#احیای_برجام
#دگماتیسم

#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat