🔊 اصلاح طلبان تعهد بدهید در انتخابات ۱۴۰۰ کاندیدا نمیدهید، تا مجلس از سر برجام دست بردارد و اقتصاد کشور نفس بکشد
🗣 #عباس_عبدی (فعال سیاسی):
◀️ انتخاب بایدن از نظر اصولگرایان تندرو غیرمنتظره بود و تقریبا همه محاسبات آنان را برای ۱۴۰۰ بههم زد، زیرا با وجود ترامپ از یکسو تحریمها ادامه مییافت و آنان مستمسکی برای حمله به دولت داشتند و از سوی دیگر چالش اصلی انتخابات بر محور برجام و بازگشت به آن شکل نمیگرفت .
◀️ اصلاحطلبان و سایر نیروهای خیرخواه ملت و کشورصریحا اعلام کنند که هیچ ادعایی در جریان انتخابات۱۴۰۰ نخواهند داشت و راه را به طور کامل برای این جریان بیمسوولیت و قدرتطلب باز میگذارند، مشروط بر اینکه از این اقدامات تخریبی دست بردارند و اجازه دهند برجام برگردد و اقتصاد و جامعه و مردم ایران نفسی تازه کنند و از این وضع موجود خلاص شوند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🗣 #عباس_عبدی (فعال سیاسی):
◀️ انتخاب بایدن از نظر اصولگرایان تندرو غیرمنتظره بود و تقریبا همه محاسبات آنان را برای ۱۴۰۰ بههم زد، زیرا با وجود ترامپ از یکسو تحریمها ادامه مییافت و آنان مستمسکی برای حمله به دولت داشتند و از سوی دیگر چالش اصلی انتخابات بر محور برجام و بازگشت به آن شکل نمیگرفت .
◀️ اصلاحطلبان و سایر نیروهای خیرخواه ملت و کشورصریحا اعلام کنند که هیچ ادعایی در جریان انتخابات۱۴۰۰ نخواهند داشت و راه را به طور کامل برای این جریان بیمسوولیت و قدرتطلب باز میگذارند، مشروط بر اینکه از این اقدامات تخریبی دست بردارند و اجازه دهند برجام برگردد و اقتصاد و جامعه و مردم ایران نفسی تازه کنند و از این وضع موجود خلاص شوند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴شلختگی گفتاری!
🔻#عباس_عبدی
🔘گر بخواهیم برای ایران یک ویژگی منحصر به فرد تعریف کنیم که در دیگر جوامع کمتر دیده میشود، باید بر شلختگی گفتاری دهها و بلکه صدها صاحب سخن که هر کدام در یک پستی مسئول هستند انگشت نهاد.
🔘شلختگی گفتاری یعنی حرفهای بیمعنا زدن یا بیان گزاره های پوچ و اینهمانی، یا اظهاراتی که مستوجب جرم و مجازات است، یا القای کلماتی که معنای دیگری را به ذهن متبادر میکند و... انواع و اقسام گزارههای بیمعنی و نادرست یا دروغ را میتوان برشمرد که اعتبار سخنان آنان را به کلی زایل کرده است. بدتر از همه لحن غیر دیپلماتیک در امور خارجی موجب زیانهای فراوان میباشد. لحنی که غالب آن توهین و تحقیر است.
🔘شلختگی گفتاری ناشی از شلختگی فکری و نداشتن سازمان فکری منسجم است که در نهایت به شلختگی رفتاری و عملی نیز منجر میشود. نکته جالب اینکه هر کس در گفتار بیمنطقتر و شلختهتر باشد، از جانب دیگران بیشتر تقلید میشود! مثل کودکانی که اگر صدها کلمه و حرف خوب و متین بشنوند، یکی را یاد نمیگیرند، ولی خدا نکند از دهان یک نفر فحش بشنوند که همیشه تکرار میکنند!!
شلختگی گفتاری محصول نوعی انحراف در سیاست است که البته خودش نیز به نوعی این انحراف را تقویت میکند.
🔘شلختگی گفتاری ریشه در عوامل گوناگونی دارد. بیریشه بودن یا وجود و فرهنگ لمپن سیاسی یکی از علل رشد این نوع گفتار است. فقدان پاسخگویی در جامعه، مسئولین را مصون از نظارت میکند و این به بیان اظهارات غیر مسئولانه آنان کمک میکند، چرا که متوجه ایراد اظهارات خود نمیشوند. در واقع در غیاب رسانههای مستقل این ادبیات رشد میکند.
🔘علت دیگر فقدان مرزبندیهای تخصصی و حرفهای است. همه در باره همه مسایل و با هر سطحی از اطلاعات داشته یا نداشته حرف میزنند، و هیچ کس هم نیست که از آنان حساب بکشد که، تو به دلیل جایگاه رسمی، چرا وارد عرصهای شدهای که ربطی به جایگاه رسمی تو ندارد؟
🔘تبعیض در رسیدگیهای حقوقی و مصونیت عدهای موجب میشود که این وضع ادامه یابد و تشدید شود. این روزها دیدم که آقای ظریف که وزیر خارجه کشور است، و وزیری فراجناحی نیز باید تلقی شود لب به اعتراض گشوده و میگوید که:
▪️ ”متاسفانه ابزار تبلیغ و حاشیه امن در اختیار دوستان است. طرف به آسانی می گوید ظریف جاسوس است و در مدرسه جاسوسی تربیت شده؛ هیچ اتفاقی هم برایش نمی افتد. میگویند پدربزرگ ظریف عامل بهایی ها و عامل گلوبالیست ها بوده اما مسجد اعظم قم و مسجد هامبورگ با پول ایشان ساخته شد. میگویند پدر فلانی ساواکی است، آن هم فردی که به گاوصندوق علما معروف بوده.“▪️
🔘 هنگامی که وزیر خارجه تا این حد تحت فشار تبعیض آشکار حقوقی و سیاسی باشد، دیگران جای خود دارند. روشن است که چنین گویندگانی تحت تأثیر فضای تبعیضآمیز، تربیت و اخلاق درستی پیدا نمیکنند.
🔘از این عوامل گذشته، شاید یک عامل دیگر که مهم است، فقدان آموزش و قدرت تخیل است، در واقع آنان کمتر نیاز پیدا کردهاند یا یاد گرفتهاند که در هر کاری یا سخنی که میخواهند انجام دهند یا بگویند، خود را به جای مخاطب قرار دهند و تخیل خود را فعال کنند که در صورت جابجا شدن با او از عمل یا گفتار مشابه خود چه برداشتی خواهند داشت؟
🔘این مهم است که ما هر سخنی میخواهیم بگوییم خود را جای مخاطب قرار دهیم که او چه برداشت و احساسی خواهد داشت؟ این یعنی قدرت تخیل داشتن. هزینههایی که جامعه و مردم ایران از گفتار شلخته بسیاری از مسیولین پرداخت میکنند، بسیار سنگین است.
🔘راهحل چیست؟ برطرف کردن عوامل مزبور راهحل است. اضافه بر آنها آموزش نظری و عملی مهم است. برای آموزش نظری طبعاً باید کلاس گذاشت و کتاب معرفی کرد. باید کارگاههای آموزشی و نقد و بررسی گفتارهای شلخته روزانه را گذاشت. کسی نمیتواند کلمه یا مفهومی را که در یک گفتگوی دو نفری یا جمع محدود دوستانه به کار میبرد، عیناً آن را در فضای عمومی و جلوی رسانه تکرار کند. باید آموزش داد که چگونه تخیل ورزند.
🔘آموزش عملی در حقیقت از طریق فعالیتهای حزبی و مشارکت در نهادهای خارج از دولت رخ میدهد. تا هنگامی که چنین نهادهایی به طور جدی شکل نگیرند این ویژگی منفی حل نخواهد شد. البته اصلاحات ساختاری نیز شرط لازم است. شفافیت و پاسخگویی، رفع تبعیضات سیاسی و حقوقی، ارتقای شغلی برحسب صلاحیت و تمایز میان حوزههای گوناگون حرفهای و تقویت نظارت رسانهای آزاد، شروط لازم برای محو شلختگی گفتاری است.
🔘حتماً خواهید گفت که با این توضیحات نباید منتظر حل این مسأله باشیم، شاید. ولی باید امیدوار بود.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔻#عباس_عبدی
🔘گر بخواهیم برای ایران یک ویژگی منحصر به فرد تعریف کنیم که در دیگر جوامع کمتر دیده میشود، باید بر شلختگی گفتاری دهها و بلکه صدها صاحب سخن که هر کدام در یک پستی مسئول هستند انگشت نهاد.
🔘شلختگی گفتاری یعنی حرفهای بیمعنا زدن یا بیان گزاره های پوچ و اینهمانی، یا اظهاراتی که مستوجب جرم و مجازات است، یا القای کلماتی که معنای دیگری را به ذهن متبادر میکند و... انواع و اقسام گزارههای بیمعنی و نادرست یا دروغ را میتوان برشمرد که اعتبار سخنان آنان را به کلی زایل کرده است. بدتر از همه لحن غیر دیپلماتیک در امور خارجی موجب زیانهای فراوان میباشد. لحنی که غالب آن توهین و تحقیر است.
🔘شلختگی گفتاری ناشی از شلختگی فکری و نداشتن سازمان فکری منسجم است که در نهایت به شلختگی رفتاری و عملی نیز منجر میشود. نکته جالب اینکه هر کس در گفتار بیمنطقتر و شلختهتر باشد، از جانب دیگران بیشتر تقلید میشود! مثل کودکانی که اگر صدها کلمه و حرف خوب و متین بشنوند، یکی را یاد نمیگیرند، ولی خدا نکند از دهان یک نفر فحش بشنوند که همیشه تکرار میکنند!!
شلختگی گفتاری محصول نوعی انحراف در سیاست است که البته خودش نیز به نوعی این انحراف را تقویت میکند.
🔘شلختگی گفتاری ریشه در عوامل گوناگونی دارد. بیریشه بودن یا وجود و فرهنگ لمپن سیاسی یکی از علل رشد این نوع گفتار است. فقدان پاسخگویی در جامعه، مسئولین را مصون از نظارت میکند و این به بیان اظهارات غیر مسئولانه آنان کمک میکند، چرا که متوجه ایراد اظهارات خود نمیشوند. در واقع در غیاب رسانههای مستقل این ادبیات رشد میکند.
🔘علت دیگر فقدان مرزبندیهای تخصصی و حرفهای است. همه در باره همه مسایل و با هر سطحی از اطلاعات داشته یا نداشته حرف میزنند، و هیچ کس هم نیست که از آنان حساب بکشد که، تو به دلیل جایگاه رسمی، چرا وارد عرصهای شدهای که ربطی به جایگاه رسمی تو ندارد؟
🔘تبعیض در رسیدگیهای حقوقی و مصونیت عدهای موجب میشود که این وضع ادامه یابد و تشدید شود. این روزها دیدم که آقای ظریف که وزیر خارجه کشور است، و وزیری فراجناحی نیز باید تلقی شود لب به اعتراض گشوده و میگوید که:
▪️ ”متاسفانه ابزار تبلیغ و حاشیه امن در اختیار دوستان است. طرف به آسانی می گوید ظریف جاسوس است و در مدرسه جاسوسی تربیت شده؛ هیچ اتفاقی هم برایش نمی افتد. میگویند پدربزرگ ظریف عامل بهایی ها و عامل گلوبالیست ها بوده اما مسجد اعظم قم و مسجد هامبورگ با پول ایشان ساخته شد. میگویند پدر فلانی ساواکی است، آن هم فردی که به گاوصندوق علما معروف بوده.“▪️
🔘 هنگامی که وزیر خارجه تا این حد تحت فشار تبعیض آشکار حقوقی و سیاسی باشد، دیگران جای خود دارند. روشن است که چنین گویندگانی تحت تأثیر فضای تبعیضآمیز، تربیت و اخلاق درستی پیدا نمیکنند.
🔘از این عوامل گذشته، شاید یک عامل دیگر که مهم است، فقدان آموزش و قدرت تخیل است، در واقع آنان کمتر نیاز پیدا کردهاند یا یاد گرفتهاند که در هر کاری یا سخنی که میخواهند انجام دهند یا بگویند، خود را به جای مخاطب قرار دهند و تخیل خود را فعال کنند که در صورت جابجا شدن با او از عمل یا گفتار مشابه خود چه برداشتی خواهند داشت؟
🔘این مهم است که ما هر سخنی میخواهیم بگوییم خود را جای مخاطب قرار دهیم که او چه برداشت و احساسی خواهد داشت؟ این یعنی قدرت تخیل داشتن. هزینههایی که جامعه و مردم ایران از گفتار شلخته بسیاری از مسیولین پرداخت میکنند، بسیار سنگین است.
🔘راهحل چیست؟ برطرف کردن عوامل مزبور راهحل است. اضافه بر آنها آموزش نظری و عملی مهم است. برای آموزش نظری طبعاً باید کلاس گذاشت و کتاب معرفی کرد. باید کارگاههای آموزشی و نقد و بررسی گفتارهای شلخته روزانه را گذاشت. کسی نمیتواند کلمه یا مفهومی را که در یک گفتگوی دو نفری یا جمع محدود دوستانه به کار میبرد، عیناً آن را در فضای عمومی و جلوی رسانه تکرار کند. باید آموزش داد که چگونه تخیل ورزند.
🔘آموزش عملی در حقیقت از طریق فعالیتهای حزبی و مشارکت در نهادهای خارج از دولت رخ میدهد. تا هنگامی که چنین نهادهایی به طور جدی شکل نگیرند این ویژگی منفی حل نخواهد شد. البته اصلاحات ساختاری نیز شرط لازم است. شفافیت و پاسخگویی، رفع تبعیضات سیاسی و حقوقی، ارتقای شغلی برحسب صلاحیت و تمایز میان حوزههای گوناگون حرفهای و تقویت نظارت رسانهای آزاد، شروط لازم برای محو شلختگی گفتاری است.
🔘حتماً خواهید گفت که با این توضیحات نباید منتظر حل این مسأله باشیم، شاید. ولی باید امیدوار بود.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴داستان دو زن و یک کودک
🔻#عباس_عبدی
🔘انتخاب بایدن از نظر اصولگرایان تندرو غیر منتظره بود و تقریباً همه محاسبات آنان را برای ۱۴۰۰ بهم زد. زیرا با وجود ترامپ از یک سو تحریمها ادامه مییافت و آنان مستمسکی برای حمله به دولت میداشتند، و از سوی دیگر چالش اصلی انتخابات بر محور برجام و بازگشت به آن شکل نمیگرفت زیرا برجام عملاً با خارج شدن آمریکا، زمینگیر شده بود و با وجود ترامپ همچنان زمینگیر میماند. بنابراین در صورت انتخاب ترامپ، حتی اگر انتخاباتی رقابتی را در سال آینده شاهد میبودیم، مسأله سیاست خارجی و برجام نمیتوانست محور رقابتها باشد.
🔘اکنون با شکست ترامپ و آمدن بایدن، صورت کلی ماجرا تغییر کرده است، زیرا بازگشت آمریکا به برجام مشکل اصلی نیست، بلکه مشکل اصلی این است که آیا ایران میخواهد برجام را ادامه دهد یا خیر؟ از این رو توپ مسأله خارجی کشور به زمین ایران میافتاد و بطور طبیعی، این مسأله به موضوع محوری چالشهای انتخاباتی ۱۴۰۰ تبدیل میشود. روشن است که رأی مردم بطور قطع در این چالش به سود منادیان برجام و ادامه دادن آن است و به طور طبیعی اصولگرایانی که در این سالها چهار نعل در مسیر مخالفت با آن حرکت کرده و شعار دادهاند، شکست خواهند خورد.
🔘البته این به شرطی است که شاهد انتخاباتی رقابتی باشیم، و اگر چنین رقابتی نباشد، نتیجه فرقی نمیکند و یکی از تندروها و دوستان اصولگرای آنان به آرزوی خود میرسد، رقابتی بودن و نبودن انتخابش نیز برایش اهمیتی ندارد همچنان که برای دوستان نماینده آنان اهمیتی ندارد.
🔘با این حال از آنجا که این بخش از اصولگرایان این احتمال را میدهند که به عللی این انتخابات رقابتی برگزار شود و شانس آنان چون گذشته کمرنگ شود، در نتیجه در صدد هستند که احتیاط کنند و موضوع برجام را به نقطه غیر قابل برگشت برسانند و کاری را که ترامپ چند سال کوشید و نتوانست انجام دهد، اکنون به نام ایران و با یک قیام و قعود انجام دهند.
🔘هر چند بعید است که به مجلس اجازه داده شود که در این سطح از مسایل ورود موثر کند، در همین مدت نیز در موضوعات کماهمیتتر چنین اجازهای را نیافتهاند چه رسد به موضوعات مهم، ولی فراموش نکنیم که کار از محکمکاری عیب نمیکند، لذا پیشنهاد میشود که مطابق آن داستان مشهور در باره ادعای دو زن درباره مادری یک کودک عمل شود که حاکم، حکم به نصف کردن کودک میدهد و مادر واقعی از خیر ادعای خود میگذرد تا بلکه کودک زنده بماند.
🔘از این رو پیشنهاد میشود که اصلاحطلبان و سایر نیروهای خیرخواه ملت و کشور صریحاً اعلام کنند که هیچ ادعایی در جریان انتخابات ۱۴۰۰ نخواهند داشت و راه را به طور کامل برای این جریان بیمسئولیت و قدرتطلب باز میگذارند، مشروط بر اینکه از این اقدامات تخریبی دست بردارند و اجازه دهند برجام برگردد و اقتصاد و جامعه و مردم ایران نفسی تازه کنند و از این وضع موجود خلاص شوند.
🔘بنده به سهم خود متعهد میشوم که در حد توانم به این ایده پایبند باشم مشروط بر اینکه این گونه طرحها را کنار بگذارند و اجازه ندهند که کشور وارد سیاهچالهای شود که امکان خروج از آن را نداشته باشد.
🔘در داستان مادران و کودک، در نهایت حکم به تحویل کودک به سود مادر واقعی داده شد، ولی در اینجا انتظار نمیرود که چنین اتفاقی رخ دهد، و در نهایت نامادری ان را تصاحب خواهد کرد، اگرچه، در هر حال زنده ماندن این کودک آرزوی مادر واقعی است همین کفایت میکند.
🔘حرص و طمع این گروه از اصولگرایان تندرو برای کسب قدرت فقط قابل قیاس با سلف ناصالح آنان است. نکته پایانی این که برخی افراد قدرت اطلاعاتی و عملیاتی اسراییل را برجسته میکنند در حالی که به نظر من قدرت تحلیلی آنان مهمتر است. همین که نبض رفتاری این جماعت را در دست داشته و میدانند با یک عملیات ترور، مسیری را میگشایند که نتیجهاش از وجود ترامپ هم برای اسراییل بهتر است نشانهای از عمق درک تحلیلی آنان است.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔻#عباس_عبدی
🔘انتخاب بایدن از نظر اصولگرایان تندرو غیر منتظره بود و تقریباً همه محاسبات آنان را برای ۱۴۰۰ بهم زد. زیرا با وجود ترامپ از یک سو تحریمها ادامه مییافت و آنان مستمسکی برای حمله به دولت میداشتند، و از سوی دیگر چالش اصلی انتخابات بر محور برجام و بازگشت به آن شکل نمیگرفت زیرا برجام عملاً با خارج شدن آمریکا، زمینگیر شده بود و با وجود ترامپ همچنان زمینگیر میماند. بنابراین در صورت انتخاب ترامپ، حتی اگر انتخاباتی رقابتی را در سال آینده شاهد میبودیم، مسأله سیاست خارجی و برجام نمیتوانست محور رقابتها باشد.
🔘اکنون با شکست ترامپ و آمدن بایدن، صورت کلی ماجرا تغییر کرده است، زیرا بازگشت آمریکا به برجام مشکل اصلی نیست، بلکه مشکل اصلی این است که آیا ایران میخواهد برجام را ادامه دهد یا خیر؟ از این رو توپ مسأله خارجی کشور به زمین ایران میافتاد و بطور طبیعی، این مسأله به موضوع محوری چالشهای انتخاباتی ۱۴۰۰ تبدیل میشود. روشن است که رأی مردم بطور قطع در این چالش به سود منادیان برجام و ادامه دادن آن است و به طور طبیعی اصولگرایانی که در این سالها چهار نعل در مسیر مخالفت با آن حرکت کرده و شعار دادهاند، شکست خواهند خورد.
🔘البته این به شرطی است که شاهد انتخاباتی رقابتی باشیم، و اگر چنین رقابتی نباشد، نتیجه فرقی نمیکند و یکی از تندروها و دوستان اصولگرای آنان به آرزوی خود میرسد، رقابتی بودن و نبودن انتخابش نیز برایش اهمیتی ندارد همچنان که برای دوستان نماینده آنان اهمیتی ندارد.
🔘با این حال از آنجا که این بخش از اصولگرایان این احتمال را میدهند که به عللی این انتخابات رقابتی برگزار شود و شانس آنان چون گذشته کمرنگ شود، در نتیجه در صدد هستند که احتیاط کنند و موضوع برجام را به نقطه غیر قابل برگشت برسانند و کاری را که ترامپ چند سال کوشید و نتوانست انجام دهد، اکنون به نام ایران و با یک قیام و قعود انجام دهند.
🔘هر چند بعید است که به مجلس اجازه داده شود که در این سطح از مسایل ورود موثر کند، در همین مدت نیز در موضوعات کماهمیتتر چنین اجازهای را نیافتهاند چه رسد به موضوعات مهم، ولی فراموش نکنیم که کار از محکمکاری عیب نمیکند، لذا پیشنهاد میشود که مطابق آن داستان مشهور در باره ادعای دو زن درباره مادری یک کودک عمل شود که حاکم، حکم به نصف کردن کودک میدهد و مادر واقعی از خیر ادعای خود میگذرد تا بلکه کودک زنده بماند.
🔘از این رو پیشنهاد میشود که اصلاحطلبان و سایر نیروهای خیرخواه ملت و کشور صریحاً اعلام کنند که هیچ ادعایی در جریان انتخابات ۱۴۰۰ نخواهند داشت و راه را به طور کامل برای این جریان بیمسئولیت و قدرتطلب باز میگذارند، مشروط بر اینکه از این اقدامات تخریبی دست بردارند و اجازه دهند برجام برگردد و اقتصاد و جامعه و مردم ایران نفسی تازه کنند و از این وضع موجود خلاص شوند.
🔘بنده به سهم خود متعهد میشوم که در حد توانم به این ایده پایبند باشم مشروط بر اینکه این گونه طرحها را کنار بگذارند و اجازه ندهند که کشور وارد سیاهچالهای شود که امکان خروج از آن را نداشته باشد.
🔘در داستان مادران و کودک، در نهایت حکم به تحویل کودک به سود مادر واقعی داده شد، ولی در اینجا انتظار نمیرود که چنین اتفاقی رخ دهد، و در نهایت نامادری ان را تصاحب خواهد کرد، اگرچه، در هر حال زنده ماندن این کودک آرزوی مادر واقعی است همین کفایت میکند.
🔘حرص و طمع این گروه از اصولگرایان تندرو برای کسب قدرت فقط قابل قیاس با سلف ناصالح آنان است. نکته پایانی این که برخی افراد قدرت اطلاعاتی و عملیاتی اسراییل را برجسته میکنند در حالی که به نظر من قدرت تحلیلی آنان مهمتر است. همین که نبض رفتاری این جماعت را در دست داشته و میدانند با یک عملیات ترور، مسیری را میگشایند که نتیجهاش از وجود ترامپ هم برای اسراییل بهتر است نشانهای از عمق درک تحلیلی آنان است.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✅واکنش #عباس_عبدی به انتقادات مدیر بی کفایت شبکه ۳ از دکتر #عادل_فردوسی_پور
🔹کسانی را که می خواهند به چهره تبدیل کنند و یا چهره هستند و می خواهند آن را تبلیغ و تقویت کنند باید در خدمت این مدار محدود باشند و اگر خارج از مدار باشند بلافاصله سعی در تضعیف با حذف چهره را خواهند کرد.
🔹روشن این است که یک مدار محدود وجود دارد و بقیه هم باید دنبال کار خودشان بروند.
🔹نیروهایی به صداوسیما می آیند که کارآمدی، تخصص و درک رسانه ای مناسبی ندارند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔹کسانی را که می خواهند به چهره تبدیل کنند و یا چهره هستند و می خواهند آن را تبلیغ و تقویت کنند باید در خدمت این مدار محدود باشند و اگر خارج از مدار باشند بلافاصله سعی در تضعیف با حذف چهره را خواهند کرد.
🔹روشن این است که یک مدار محدود وجود دارد و بقیه هم باید دنبال کار خودشان بروند.
🔹نیروهایی به صداوسیما می آیند که کارآمدی، تخصص و درک رسانه ای مناسبی ندارند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴سیاست به مثابه اسب عصاری
🔻#عباس_عبدی :
🔘اسب عصاری روی یک دایره بسته در حال حرکت است و یک سنگ بزرگ را به گردش در میآورد تا دانههای گیاهی را فشرده و روغن آنها را بگیرد. انسان این موجود دو پا که جهان را زیر سلطه خود دارد برای فریب حیوان زبان بسته به گونهای عمل میکند که دید آن محدود شود تا متوجه دور و باطل بودن مسیر نشود و گمان کند در مسیر مستقیم حرکت میکند. ولی این ترفندی است که انسان خودش نیز به آن دچار شده است.
🔘سیاست در ایران به مثابه اسب عصاری است که بیهوده روی دایره بسته حرکت میکند و چیزی هم در لابلای سنگهای عصاری برای روغنگیری نیست، فقط استهلاک سنگها و اتلاف انرژی را شاهدیم. سیل خوزستان و اهواز نشانه روشن این ادعا است.
🔘اگر از من پرسیده شود که یک حکومت و دولت کارآمد برای حل مسایل ایران چه کار باید انجام دهد، خواهم گفت که به جای پرداختن به قیمتگذاریهای زیان بار و درگیر شدن با امور جزیی باید سه دفتر ملی را در عالیترین سطح تشکیل دهد. دفتر گزارشهای ملی؛ دفتر طرحهای ملی؛ دفتر پیگیری و نظارت و ارزیابی ملی.
🔘هر مسألهای که در سطح ملی اهمیت پیدا میکند، ابتدا گزارشی جامع در باره آن تهیه شود. سپس در دفتر دوم طرحهای اجرایی آن در حد عنوان تصویب و ابلاغ شود، سپس در دفتر سوم بر اجرا و پیشرفت آنها در عالیتربن سطح نظارت شود.
🔘حوادث از جمله سیلاب و زلزله در اصل از مسایل ملی ما هستند، نه فقط اینها بلکه تعدادی مسأله اساسی دیگر هم داریم که باید برای همه آنها ابتدا گزارش ملی تهیه کرد و از دل آنها ایدهها و طرحهای اجرایی روشن بیرون آورد و اجرا نمود.
🔘سیل فروردین سال ۱۳۹۸ نشان داد که بیتوجهی به طبیعت و فقدان نگاه بلندمدت در اداره کشور، چگونه میتواند یک جامعه را در بنبست سیاستی قرار دهد. آن روزی که طی چند دهه گذشته، مدیران محلی بیتوجه به ضوابط عام در رودخانه کارون دخل و تصرف کردند، جاده ساحلی و پارک و حتی رستوران احداث نمودند، عرض و ارتفاع مجاز را رعایت نکردند، مدیریت یکپارچه را قربانی مدیریت بخشی و منافع خصوصی کردند، انتظار نداشتند که یکی از سیلهای ویرانگر که با دوره ۲۰۰ ساله رخ میدهد، به زودی گریبان همه را خواهد گرفت.
🔘تا اینجا نیز چیز عجیبی نیست، از این رویدادها در کشور زیاد است، ولی مسأله بدتر این است که در مواجهه با این بحران هر کسی سعی میکند آن را تبدیل به نمدی کرده و کلاهی برای سیاست خود بدوزد. و با اعزام هیات برای رسیدگی به خیال خود طرف سیاسی مقابل خود را در منگنه قرار دهد. ولی توجه ندارند که این شتر دیر یا زود در خانهی آنان هم خواهد خوابید.
🔘سال گذشته در پی سیل، رییس جمهور هیأتی را مسئول تهیه گزارش ملی سیل کرد. اکنون و پیش از سیل اخیر نیازمند انتشار و عمومی کردن نتایج این گزارش بودیم. بدون اطلاع عموم مردم و نخبگان از علل ریشهای این حوادث و بدون تعیین طرحهای اجرایی و نیز بدون ابلاغ اقدامات ضروری از سوی دستگاههای اجرایی، تهیه این نوع گزارشها به هیچ نتیجهای نخواهد رسید.
🔘اکنون حداقل ۱۸ ماه از آغاز به کار این گروه میگذرد. همه علاقهمندان به موضوع انتظار داشتند که مهمترین علل بروز این سیل و خسارات سنگین آن و نیز جزییات اقدامات لازم برای پیشگیری از آن در چند نوبت توضیح داده شده باشد و عملکرد مسئولین شهری و استانی و ملی براساس راهکارهای این گزارش سنجیده شود.
🔘متأسفانه تا هنگامی که حل مسایل کشور از طریق مطالعات کارشناسی و اظهار نظرات علمی و مستند و نیز با مشارکت مردم و نخبگان انجام نشود، با همین وضع مواجه خواهیم بود که گمان میکنیم با انعکاس آه و ناله مردم زیاندیده و مصیبت کشیده و لعن و نفرین کردن به این و آن، مشکلی حل میشود.
🔘شاید این و آن شایسته لعن و نفرین باشند، ولی این کار را باید در ذیل ارزیابی از انجام وظایف اصلی آنان که اجرای همان طرحهای اساسی است انجام داد. متأسفانه وضعیت سیل خوزستان حکایت از این دارد که در چند دهه گذشته، برای مدیریت این استان، هیچگاه سیل در اولویت برنامهریزیها نبوده است و از این نظر نیز هیچ برنامه جامعی برای حل آن وجود ندارد. در چنین وضعیتی راهحلهای کوتاهمدت حالت وصله پینه کردن دارد و درمان اساسی نیست.
🔘اگر عصاری نمادی از رنج بیپایان برای اسب عصاری است، دایره معیوب سیاست در ایران نیز رنج بیپایان برای جامعه و مردم است. چون سیاست در اینجا همچنان بر مدار باطل عصاری در حال حرکت است. رسانههای ما بویژه رسانهای که باید پیشرو در اصلاح امور باشد، این دور باطل را تشدید و هموار میکنند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔻#عباس_عبدی :
🔘اسب عصاری روی یک دایره بسته در حال حرکت است و یک سنگ بزرگ را به گردش در میآورد تا دانههای گیاهی را فشرده و روغن آنها را بگیرد. انسان این موجود دو پا که جهان را زیر سلطه خود دارد برای فریب حیوان زبان بسته به گونهای عمل میکند که دید آن محدود شود تا متوجه دور و باطل بودن مسیر نشود و گمان کند در مسیر مستقیم حرکت میکند. ولی این ترفندی است که انسان خودش نیز به آن دچار شده است.
🔘سیاست در ایران به مثابه اسب عصاری است که بیهوده روی دایره بسته حرکت میکند و چیزی هم در لابلای سنگهای عصاری برای روغنگیری نیست، فقط استهلاک سنگها و اتلاف انرژی را شاهدیم. سیل خوزستان و اهواز نشانه روشن این ادعا است.
🔘اگر از من پرسیده شود که یک حکومت و دولت کارآمد برای حل مسایل ایران چه کار باید انجام دهد، خواهم گفت که به جای پرداختن به قیمتگذاریهای زیان بار و درگیر شدن با امور جزیی باید سه دفتر ملی را در عالیترین سطح تشکیل دهد. دفتر گزارشهای ملی؛ دفتر طرحهای ملی؛ دفتر پیگیری و نظارت و ارزیابی ملی.
🔘هر مسألهای که در سطح ملی اهمیت پیدا میکند، ابتدا گزارشی جامع در باره آن تهیه شود. سپس در دفتر دوم طرحهای اجرایی آن در حد عنوان تصویب و ابلاغ شود، سپس در دفتر سوم بر اجرا و پیشرفت آنها در عالیتربن سطح نظارت شود.
🔘حوادث از جمله سیلاب و زلزله در اصل از مسایل ملی ما هستند، نه فقط اینها بلکه تعدادی مسأله اساسی دیگر هم داریم که باید برای همه آنها ابتدا گزارش ملی تهیه کرد و از دل آنها ایدهها و طرحهای اجرایی روشن بیرون آورد و اجرا نمود.
🔘سیل فروردین سال ۱۳۹۸ نشان داد که بیتوجهی به طبیعت و فقدان نگاه بلندمدت در اداره کشور، چگونه میتواند یک جامعه را در بنبست سیاستی قرار دهد. آن روزی که طی چند دهه گذشته، مدیران محلی بیتوجه به ضوابط عام در رودخانه کارون دخل و تصرف کردند، جاده ساحلی و پارک و حتی رستوران احداث نمودند، عرض و ارتفاع مجاز را رعایت نکردند، مدیریت یکپارچه را قربانی مدیریت بخشی و منافع خصوصی کردند، انتظار نداشتند که یکی از سیلهای ویرانگر که با دوره ۲۰۰ ساله رخ میدهد، به زودی گریبان همه را خواهد گرفت.
🔘تا اینجا نیز چیز عجیبی نیست، از این رویدادها در کشور زیاد است، ولی مسأله بدتر این است که در مواجهه با این بحران هر کسی سعی میکند آن را تبدیل به نمدی کرده و کلاهی برای سیاست خود بدوزد. و با اعزام هیات برای رسیدگی به خیال خود طرف سیاسی مقابل خود را در منگنه قرار دهد. ولی توجه ندارند که این شتر دیر یا زود در خانهی آنان هم خواهد خوابید.
🔘سال گذشته در پی سیل، رییس جمهور هیأتی را مسئول تهیه گزارش ملی سیل کرد. اکنون و پیش از سیل اخیر نیازمند انتشار و عمومی کردن نتایج این گزارش بودیم. بدون اطلاع عموم مردم و نخبگان از علل ریشهای این حوادث و بدون تعیین طرحهای اجرایی و نیز بدون ابلاغ اقدامات ضروری از سوی دستگاههای اجرایی، تهیه این نوع گزارشها به هیچ نتیجهای نخواهد رسید.
🔘اکنون حداقل ۱۸ ماه از آغاز به کار این گروه میگذرد. همه علاقهمندان به موضوع انتظار داشتند که مهمترین علل بروز این سیل و خسارات سنگین آن و نیز جزییات اقدامات لازم برای پیشگیری از آن در چند نوبت توضیح داده شده باشد و عملکرد مسئولین شهری و استانی و ملی براساس راهکارهای این گزارش سنجیده شود.
🔘متأسفانه تا هنگامی که حل مسایل کشور از طریق مطالعات کارشناسی و اظهار نظرات علمی و مستند و نیز با مشارکت مردم و نخبگان انجام نشود، با همین وضع مواجه خواهیم بود که گمان میکنیم با انعکاس آه و ناله مردم زیاندیده و مصیبت کشیده و لعن و نفرین کردن به این و آن، مشکلی حل میشود.
🔘شاید این و آن شایسته لعن و نفرین باشند، ولی این کار را باید در ذیل ارزیابی از انجام وظایف اصلی آنان که اجرای همان طرحهای اساسی است انجام داد. متأسفانه وضعیت سیل خوزستان حکایت از این دارد که در چند دهه گذشته، برای مدیریت این استان، هیچگاه سیل در اولویت برنامهریزیها نبوده است و از این نظر نیز هیچ برنامه جامعی برای حل آن وجود ندارد. در چنین وضعیتی راهحلهای کوتاهمدت حالت وصله پینه کردن دارد و درمان اساسی نیست.
🔘اگر عصاری نمادی از رنج بیپایان برای اسب عصاری است، دایره معیوب سیاست در ایران نیز رنج بیپایان برای جامعه و مردم است. چون سیاست در اینجا همچنان بر مدار باطل عصاری در حال حرکت است. رسانههای ما بویژه رسانهای که باید پیشرو در اصلاح امور باشد، این دور باطل را تشدید و هموار میکنند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
سیاست به مثابه اسب عصاری
#عباس_عبدی
🔘اسب عصاری روی یک دایره بسته در حال حرکت است و یک سنگ بزرگ را به گردش در میآورد تا دانههای گیاهی را فشرده و روغن آنها را بگیرد. انسان این موجود دو پا که جهان را زیر سلطه خود دارد برای فریب حیوان زبان بسته به گونهای عمل میکند که دید آن محدود شود تا متوجه دور و باطل بودن مسیر نشود و گمان کند در مسیر مستقیم حرکت میکند. ولی این ترفندی است که انسان خودش نیز به آن دچار شده است.
🔘سیاست در ایران به مثابه اسب عصاری است که بیهوده روی دایره بسته حرکت میکند و چیزی هم در لابلای سنگهای عصاری برای روغنگیری نیست، فقط استهلاک سنگها و اتلاف انرژی را شاهدیم. سیل خوزستان و اهواز نشانه روشن این ادعا است.
🔘اگر از من پرسیده شود که یک حکومت و دولت کارآمد برای حل مسایل ایران چه کار باید انجام دهد، خواهم گفت که به جای پرداختن به قیمتگذاریهای زیان بار و درگیر شدن با امور جزیی باید سه دفتر ملی را در عالیترین سطح تشکیل دهد. دفتر گزارشهای ملی؛ دفتر طرحهای ملی؛ دفتر پیگیری و نظارت و ارزیابی ملی.
🔘هر مسألهای که در سطح ملی اهمیت پیدا میکند، ابتدا گزارشی جامع در باره آن تهیه شود. سپس در دفتر دوم طرحهای اجرایی آن در حد عنوان تصویب و ابلاغ شود، سپس در دفتر سوم بر اجرا و پیشرفت آنها در عالیتربن سطح نظارت شود.
🔘حوادث از جمله سیلاب و زلزله در اصل از مسایل ملی ما هستند، نه فقط اینها بلکه تعدادی مسأله اساسی دیگر هم داریم که باید برای همه آنها ابتدا گزارش ملی تهیه کرد و از دل آنها ایدهها و طرحهای اجرایی روشن بیرون آورد و اجرا نمود.
🔘سیل فروردین سال ۱۳۹۸ نشان داد که بیتوجهی به طبیعت و فقدان نگاه بلندمدت در اداره کشور، چگونه میتواند یک جامعه را در بنبست سیاستی قرار دهد. آن روزی که طی چند دهه گذشته، مدیران محلی بیتوجه به ضوابط عام در رودخانه کارون دخل و تصرف کردند، جاده ساحلی و پارک و حتی رستوران احداث نمودند، عرض و ارتفاع مجاز را رعایت نکردند، مدیریت یکپارچه را قربانی مدیریت بخشی و منافع خصوصی کردند، انتظار نداشتند که یکی از سیلهای ویرانگر که با دوره ۲۰۰ ساله رخ میدهد، به زودی گریبان همه را خواهد گرفت.
🔘تا اینجا نیز چیز عجیبی نیست، از این رویدادها در کشور زیاد است، ولی مسأله بدتر این است که در مواجهه با این بحران هر کسی سعی میکند آن را تبدیل به نمدی کرده و کلاهی برای سیاست خود بدوزد. و با اعزام هیات برای رسیدگی به خیال خود طرف سیاسی مقابل خود را در منگنه قرار دهد. ولی توجه ندارند که این شتر دیر یا زود در خانهی آنان هم خواهد خوابید.
🔘سال گذشته در پی سیل، رییس جمهور هیأتی را مسئول تهیه گزارش ملی سیل کرد. اکنون و پیش از سیل اخیر نیازمند انتشار و عمومی کردن نتایج این گزارش بودیم. بدون اطلاع عموم مردم و نخبگان از علل ریشهای این حوادث و بدون تعیین طرحهای اجرایی و نیز بدون ابلاغ اقدامات ضروری از سوی دستگاههای اجرایی، تهیه این نوع گزارشها به هیچ نتیجهای نخواهد رسید.
🔘اکنون حداقل ۱۸ ماه از آغاز به کار این گروه میگذرد. همه علاقهمندان به موضوع انتظار داشتند که مهمترین علل بروز این سیل و خسارات سنگین آن و نیز جزییات اقدامات لازم برای پیشگیری از آن در چند نوبت توضیح داده شده باشد و عملکرد مسئولین شهری و استانی و ملی براساس راهکارهای این گزارش سنجیده شود.
🔘متأسفانه تا هنگامی که حل مسایل کشور از طریق مطالعات کارشناسی و اظهار نظرات علمی و مستند و نیز با مشارکت مردم و نخبگان انجام نشود، با همین وضع مواجه خواهیم بود که گمان میکنیم با انعکاس آه و ناله مردم زیاندیده و مصیبت کشیده و لعن و نفرین کردن به این و آن، مشکلی حل میشود.
🔘شاید این و آن شایسته لعن و نفرین باشند، ولی این کار را باید در ذیل ارزیابی از انجام وظایف اصلی آنان که اجرای همان طرحهای اساسی است انجام داد. متأسفانه وضعیت سیل خوزستان حکایت از این دارد که در چند دهه گذشته، برای مدیریت این استان، هیچگاه سیل در اولویت برنامهریزیها نبوده است و از این نظر نیز هیچ برنامه جامعی برای حل آن وجود ندارد. در چنین وضعیتی راهحلهای کوتاهمدت حالت وصله پینه کردن دارد و درمان اساسی نیست.
🔘اگر عصاری نمادی از رنج بیپایان برای اسب عصاری است، دایره معیوب سیاست در ایران نیز رنج بیپایان برای جامعه و مردم است. چون سیاست در اینجا همچنان بر مدار باطل عصاری در حال حرکت است. رسانههای ما بویژه رسانهای که باید پیشرو در اصلاح امور باشد، این دور باطل را تشدید و هموار میکنند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#عباس_عبدی
🔘اسب عصاری روی یک دایره بسته در حال حرکت است و یک سنگ بزرگ را به گردش در میآورد تا دانههای گیاهی را فشرده و روغن آنها را بگیرد. انسان این موجود دو پا که جهان را زیر سلطه خود دارد برای فریب حیوان زبان بسته به گونهای عمل میکند که دید آن محدود شود تا متوجه دور و باطل بودن مسیر نشود و گمان کند در مسیر مستقیم حرکت میکند. ولی این ترفندی است که انسان خودش نیز به آن دچار شده است.
🔘سیاست در ایران به مثابه اسب عصاری است که بیهوده روی دایره بسته حرکت میکند و چیزی هم در لابلای سنگهای عصاری برای روغنگیری نیست، فقط استهلاک سنگها و اتلاف انرژی را شاهدیم. سیل خوزستان و اهواز نشانه روشن این ادعا است.
🔘اگر از من پرسیده شود که یک حکومت و دولت کارآمد برای حل مسایل ایران چه کار باید انجام دهد، خواهم گفت که به جای پرداختن به قیمتگذاریهای زیان بار و درگیر شدن با امور جزیی باید سه دفتر ملی را در عالیترین سطح تشکیل دهد. دفتر گزارشهای ملی؛ دفتر طرحهای ملی؛ دفتر پیگیری و نظارت و ارزیابی ملی.
🔘هر مسألهای که در سطح ملی اهمیت پیدا میکند، ابتدا گزارشی جامع در باره آن تهیه شود. سپس در دفتر دوم طرحهای اجرایی آن در حد عنوان تصویب و ابلاغ شود، سپس در دفتر سوم بر اجرا و پیشرفت آنها در عالیتربن سطح نظارت شود.
🔘حوادث از جمله سیلاب و زلزله در اصل از مسایل ملی ما هستند، نه فقط اینها بلکه تعدادی مسأله اساسی دیگر هم داریم که باید برای همه آنها ابتدا گزارش ملی تهیه کرد و از دل آنها ایدهها و طرحهای اجرایی روشن بیرون آورد و اجرا نمود.
🔘سیل فروردین سال ۱۳۹۸ نشان داد که بیتوجهی به طبیعت و فقدان نگاه بلندمدت در اداره کشور، چگونه میتواند یک جامعه را در بنبست سیاستی قرار دهد. آن روزی که طی چند دهه گذشته، مدیران محلی بیتوجه به ضوابط عام در رودخانه کارون دخل و تصرف کردند، جاده ساحلی و پارک و حتی رستوران احداث نمودند، عرض و ارتفاع مجاز را رعایت نکردند، مدیریت یکپارچه را قربانی مدیریت بخشی و منافع خصوصی کردند، انتظار نداشتند که یکی از سیلهای ویرانگر که با دوره ۲۰۰ ساله رخ میدهد، به زودی گریبان همه را خواهد گرفت.
🔘تا اینجا نیز چیز عجیبی نیست، از این رویدادها در کشور زیاد است، ولی مسأله بدتر این است که در مواجهه با این بحران هر کسی سعی میکند آن را تبدیل به نمدی کرده و کلاهی برای سیاست خود بدوزد. و با اعزام هیات برای رسیدگی به خیال خود طرف سیاسی مقابل خود را در منگنه قرار دهد. ولی توجه ندارند که این شتر دیر یا زود در خانهی آنان هم خواهد خوابید.
🔘سال گذشته در پی سیل، رییس جمهور هیأتی را مسئول تهیه گزارش ملی سیل کرد. اکنون و پیش از سیل اخیر نیازمند انتشار و عمومی کردن نتایج این گزارش بودیم. بدون اطلاع عموم مردم و نخبگان از علل ریشهای این حوادث و بدون تعیین طرحهای اجرایی و نیز بدون ابلاغ اقدامات ضروری از سوی دستگاههای اجرایی، تهیه این نوع گزارشها به هیچ نتیجهای نخواهد رسید.
🔘اکنون حداقل ۱۸ ماه از آغاز به کار این گروه میگذرد. همه علاقهمندان به موضوع انتظار داشتند که مهمترین علل بروز این سیل و خسارات سنگین آن و نیز جزییات اقدامات لازم برای پیشگیری از آن در چند نوبت توضیح داده شده باشد و عملکرد مسئولین شهری و استانی و ملی براساس راهکارهای این گزارش سنجیده شود.
🔘متأسفانه تا هنگامی که حل مسایل کشور از طریق مطالعات کارشناسی و اظهار نظرات علمی و مستند و نیز با مشارکت مردم و نخبگان انجام نشود، با همین وضع مواجه خواهیم بود که گمان میکنیم با انعکاس آه و ناله مردم زیاندیده و مصیبت کشیده و لعن و نفرین کردن به این و آن، مشکلی حل میشود.
🔘شاید این و آن شایسته لعن و نفرین باشند، ولی این کار را باید در ذیل ارزیابی از انجام وظایف اصلی آنان که اجرای همان طرحهای اساسی است انجام داد. متأسفانه وضعیت سیل خوزستان حکایت از این دارد که در چند دهه گذشته، برای مدیریت این استان، هیچگاه سیل در اولویت برنامهریزیها نبوده است و از این نظر نیز هیچ برنامه جامعی برای حل آن وجود ندارد. در چنین وضعیتی راهحلهای کوتاهمدت حالت وصله پینه کردن دارد و درمان اساسی نیست.
🔘اگر عصاری نمادی از رنج بیپایان برای اسب عصاری است، دایره معیوب سیاست در ایران نیز رنج بیپایان برای جامعه و مردم است. چون سیاست در اینجا همچنان بر مدار باطل عصاری در حال حرکت است. رسانههای ما بویژه رسانهای که باید پیشرو در اصلاح امور باشد، این دور باطل را تشدید و هموار میکنند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
⭕️ پاسخ یک تناقض
✍️ #عباس_عبدی
🔸چند روز پیش متن زیر را توییت کردم.
«چرا روحانیون عالی در هیچ مراسمی و دیداری شرکت نمیکنند یا دستورالعملهای بهداشتی را حتی بسیار فراتر از اندازه مراعات میکنند؟ پاسخ؛ اعتقاد ناشی از ندای درونی آنان به دستورات علم پزشکی است. پس چرا مریدانشان در ضدیت با علم پزشکی و تبلیغ مثلا طب سنتی کوتاهی نمیکنند؟»
🔸 به مناسبتی با یکی از پزشکان برجسته کشور درباره این توییت صحبت میکردم. او که بشدت به این بازی طب ایرانی و سنتی نقد داشت در عین حال، نکته مورد نظر توییت را به این صورت تایید کرد و پاسخ داد:
🔸«حالا که این را گفتید من یک اعترافی بکنم که جلوی هر کسی نمیتوان گفت؛ چون در این فضای مسموم فوری آدم را متهم میکنند. من وقتی یک روحانی اندکی رده بالا سیاسی یا غیر سیاسی را معاینه میکنم -که خیلی زیاد هم پیش می آید- خیلی راحت تر هستم تا زمانی که یک پزشک متخصص یا یک مهندس تحصیلکرده را ویزیت میکنم. آنها توی حرف آدم نمیپرند اظهار نظر بیخود نمیکنند. فقط راجع به موضوع صحبت میکنند و دستورات را هم خیلی خوب درک میکنند و کامل هم اجرا میکنند در حالی که یک جراح عالیقدر اصلا یک لحظه از گفتن نظرات خودش در مورد بیماری اش باز نمیماند.»
🔸واقعیت این است که این شکاف میان عمل و عقیده نه فقط نزد آقایان، بلکه در میان برخی از پزشکان مسیول نیز به شکل دیگری وجود دارد. برخی از پزشکانی که بخشنامههای مربوط به طب مثلاً سنتی ایران را صادر میکنند، اتفاقاً متخصصان خوبی هستند که بعید است به اندازه سر سوزن به این مثلاً طب ایرانی که معلوم نیست چیه، اعتقاد داشته باشند. ولی هنگامی که در مقام مدیریت قرار میگیرند، به نحوی متفاوت از آنچه که آموختهاند عمل میکنند و حتی ممکن است بودجه و امکانات فراوانی را هم از جیب مردم در این راه هزینه کنند.
🔸راهی که خوب میدانند نه علمی است و نه اثر درمانی دارد که اگر علمی بود یعنی «اثر معناداری» داشت، دیگر نیازی نبود آن را با عنوان بیمسما و غلطانداز طب ایرانی و سنتی معرفی و قالب کنند، بلکه خیلی راحت میتوانستند از طریق نهادهای علمی آن را به عنوان داروی رسمی معرفی و همه پزشکان نیز آن را تجویز کنند.
🔸ولی کیست که نداند پشت ماجرا منافع کلان مالی خوابیده است. کافی است به این جملات توجه کنیم:
🔸نایب رییس انجمن داروسازان ایران، از «فشارهای سیاسی سنگین برای تائید داروها» خبر داد و گفت: «بعضی جریانهای سیاسی با سوداگران سلامت مردم همراه شدهاند و در حال حاضر سازمان غذا و دارو تحت فشار سیاسی سنگین برای تائید واکسن و داروهایی به عنوان دارو و واکسن ضد کرونا است.» وی با تاکید براینکه «بعضیها با سوءاستفاده از تعصبات ملی و مذهبی مردم، پیشینه ایرانی یا اسلامی به این داروها میدهند»، وی همچنین گفت: «اگر به اظهارات بعضی افراد درباره تاریخ تولید واکسن ایرانی کرونا و حمایتها از داروهای طب اسلامی توجه کنیم، نگرانیها بیشتر میشود.»
🔸این تعارض در وزارت بهداشت و نزد پزشکان متخصص از طریق تأیید چیزی که علمی نیست و خلاف آموزههای آنان است ناشی از منافع عدهای و حفظ موقعیت مدیریتی گروهی دیگر است که هر دو را میتوان به حفظ منافع تقلیل داد.
🔸ولی این تعارض نزد طرفداران آقایان، علت دیگری اضافه به منافع مادی برای مریدان دارد، و آن ضدیت ذاتی با علم است، که در عمل با سکوت بالادستیها مواجه میشود. حتی بعضاً این ضدیت علیه علم را بطور ضمنی یا با سکوت خود تایید هم میکنند، هر چند بر حسب تجربه دوستانشان، هیچ گاه سلامت و جان عزیز خود را به دست متولیان این شبه علم نمیسپارند.
🔸بنابراین در حالی که به پزشکان حاذق ارادت میورزند و تمام دستورات آنان را مو به مو اجرا میکنند، همزمان دست مریدان را در ضدیت با علم پزشکی باز میگذارند و چه بسا برخی از مریدان نیز درستی این راه را باور کنند.
🔸ولی اصل ماجرا در تناقضی است که در بطن این ذهنیت وجود دارد. در سطح اندیشه و تبلیغ ضد علم هستند ولی در عمل و هنگامی که به سلامت شخصی میرسند، از بالاترین استانداردهای علم پزشکی تبعیت میکنند.
🔸از آنجا که علم کلیتی یکپارچه است، آنان نمیخواهند با اذعان به راهگشا بودن علم، به منطق سایر علوم از جمله علوم اجتماعی و مدیریت نیز تن دهند، در نتیجه این دشمنی آشتیناپذیر با علم پزشکی را ادامه میدهند. فقط نمیدانم چرا چشم مریدان خوشباور و بدون نفع شخصی، تا این اندازه کمسو است که چنین تناقض آشکاری را نمیبیند؟
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍️ #عباس_عبدی
🔸چند روز پیش متن زیر را توییت کردم.
«چرا روحانیون عالی در هیچ مراسمی و دیداری شرکت نمیکنند یا دستورالعملهای بهداشتی را حتی بسیار فراتر از اندازه مراعات میکنند؟ پاسخ؛ اعتقاد ناشی از ندای درونی آنان به دستورات علم پزشکی است. پس چرا مریدانشان در ضدیت با علم پزشکی و تبلیغ مثلا طب سنتی کوتاهی نمیکنند؟»
🔸 به مناسبتی با یکی از پزشکان برجسته کشور درباره این توییت صحبت میکردم. او که بشدت به این بازی طب ایرانی و سنتی نقد داشت در عین حال، نکته مورد نظر توییت را به این صورت تایید کرد و پاسخ داد:
🔸«حالا که این را گفتید من یک اعترافی بکنم که جلوی هر کسی نمیتوان گفت؛ چون در این فضای مسموم فوری آدم را متهم میکنند. من وقتی یک روحانی اندکی رده بالا سیاسی یا غیر سیاسی را معاینه میکنم -که خیلی زیاد هم پیش می آید- خیلی راحت تر هستم تا زمانی که یک پزشک متخصص یا یک مهندس تحصیلکرده را ویزیت میکنم. آنها توی حرف آدم نمیپرند اظهار نظر بیخود نمیکنند. فقط راجع به موضوع صحبت میکنند و دستورات را هم خیلی خوب درک میکنند و کامل هم اجرا میکنند در حالی که یک جراح عالیقدر اصلا یک لحظه از گفتن نظرات خودش در مورد بیماری اش باز نمیماند.»
🔸واقعیت این است که این شکاف میان عمل و عقیده نه فقط نزد آقایان، بلکه در میان برخی از پزشکان مسیول نیز به شکل دیگری وجود دارد. برخی از پزشکانی که بخشنامههای مربوط به طب مثلاً سنتی ایران را صادر میکنند، اتفاقاً متخصصان خوبی هستند که بعید است به اندازه سر سوزن به این مثلاً طب ایرانی که معلوم نیست چیه، اعتقاد داشته باشند. ولی هنگامی که در مقام مدیریت قرار میگیرند، به نحوی متفاوت از آنچه که آموختهاند عمل میکنند و حتی ممکن است بودجه و امکانات فراوانی را هم از جیب مردم در این راه هزینه کنند.
🔸راهی که خوب میدانند نه علمی است و نه اثر درمانی دارد که اگر علمی بود یعنی «اثر معناداری» داشت، دیگر نیازی نبود آن را با عنوان بیمسما و غلطانداز طب ایرانی و سنتی معرفی و قالب کنند، بلکه خیلی راحت میتوانستند از طریق نهادهای علمی آن را به عنوان داروی رسمی معرفی و همه پزشکان نیز آن را تجویز کنند.
🔸ولی کیست که نداند پشت ماجرا منافع کلان مالی خوابیده است. کافی است به این جملات توجه کنیم:
🔸نایب رییس انجمن داروسازان ایران، از «فشارهای سیاسی سنگین برای تائید داروها» خبر داد و گفت: «بعضی جریانهای سیاسی با سوداگران سلامت مردم همراه شدهاند و در حال حاضر سازمان غذا و دارو تحت فشار سیاسی سنگین برای تائید واکسن و داروهایی به عنوان دارو و واکسن ضد کرونا است.» وی با تاکید براینکه «بعضیها با سوءاستفاده از تعصبات ملی و مذهبی مردم، پیشینه ایرانی یا اسلامی به این داروها میدهند»، وی همچنین گفت: «اگر به اظهارات بعضی افراد درباره تاریخ تولید واکسن ایرانی کرونا و حمایتها از داروهای طب اسلامی توجه کنیم، نگرانیها بیشتر میشود.»
🔸این تعارض در وزارت بهداشت و نزد پزشکان متخصص از طریق تأیید چیزی که علمی نیست و خلاف آموزههای آنان است ناشی از منافع عدهای و حفظ موقعیت مدیریتی گروهی دیگر است که هر دو را میتوان به حفظ منافع تقلیل داد.
🔸ولی این تعارض نزد طرفداران آقایان، علت دیگری اضافه به منافع مادی برای مریدان دارد، و آن ضدیت ذاتی با علم است، که در عمل با سکوت بالادستیها مواجه میشود. حتی بعضاً این ضدیت علیه علم را بطور ضمنی یا با سکوت خود تایید هم میکنند، هر چند بر حسب تجربه دوستانشان، هیچ گاه سلامت و جان عزیز خود را به دست متولیان این شبه علم نمیسپارند.
🔸بنابراین در حالی که به پزشکان حاذق ارادت میورزند و تمام دستورات آنان را مو به مو اجرا میکنند، همزمان دست مریدان را در ضدیت با علم پزشکی باز میگذارند و چه بسا برخی از مریدان نیز درستی این راه را باور کنند.
🔸ولی اصل ماجرا در تناقضی است که در بطن این ذهنیت وجود دارد. در سطح اندیشه و تبلیغ ضد علم هستند ولی در عمل و هنگامی که به سلامت شخصی میرسند، از بالاترین استانداردهای علم پزشکی تبعیت میکنند.
🔸از آنجا که علم کلیتی یکپارچه است، آنان نمیخواهند با اذعان به راهگشا بودن علم، به منطق سایر علوم از جمله علوم اجتماعی و مدیریت نیز تن دهند، در نتیجه این دشمنی آشتیناپذیر با علم پزشکی را ادامه میدهند. فقط نمیدانم چرا چشم مریدان خوشباور و بدون نفع شخصی، تا این اندازه کمسو است که چنین تناقض آشکاری را نمیبیند؟
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴درباره گفتگوی ظریف با روزنامهنگار افغانستانی
🔻#عباس_عبدی :
🔹بسیاری در داخل کشور، مصاحبه دکتر ظریف با خبرنگار شبکه طلوع افغانستان را استثنایی پنداشته و به دلیل چالشی بودن سوالات، از خبرنگار تحلیل و تکریم زیادی کردند. اما آیا واقعا این یک مصاحبه ی ویژه بود؟
🔘بنده فرصت نکردم همه مصاحبه را ببینم؛ فقط دو بخش آن را دیدم که یکی در مورد سوریه و دیگری در مورد ولایت فقیه است. بنابر این درباره بخشهای ندیده نظری ندارم. این دو قسمت به نظرم یک مصاحبه معمولی بود و خبرنگار هم چندان مسلط نیست و البته با ورود مکرر میان سخنان مصاحبه شونده این عدم تسلط را نشان میداد پرسشهای مهمتری میتوانست طرح کند که به دلیل عدم تسلط انجام نداد.
🔘البته به نظرم پاسخ های آقای ظریف هم در همان حد گفتگو، شاید قدری بالاتر از سطح پرسشها بود و چندان دقیق و دیپلماتیک جواب نمیداد. در هر حال، این گفتگو چیز عجیب و غریبی نبود. البته دلیل و انگیزه این گفتگو هم مهم است که اطلاعی از آن ندارم.
🔹گروهی از مخاطبان از داخل افغانستان نیز گفته اند که با شنیدن سخنان ظریف نگاهشان به جمهوری اسلامی و گروه فاطمیون تغییر کرده است. بالاخره کدامیک در کار خود موفق تر بودند؟ ظریف یا خبرنگار؟
🔘نمی دانم نگاه قبلی آنها چه بوده و به چه دلیل عوض شده است. به همین دلیل نمی توان پاسخ شایسته داد. ولی به نظرم ظریف بهتر از این هم می توانست در مورد قضیه سوریه اظهار نظر کند و در مجموع ضعیف برخورد کرد؛ گرچه خبرنگار ضعیف تر از او بود.
🔘فارغ از این که درباره سیاست ایران در سوریه چه نظری داشته باشیم سوریه عرصه جنگ میان دو نیروی رسمی و کلاسیک نیست. در طرف مقابل از دهها کشور حضور داشتند این طرف هم همینطور بود. سوریه فقط منطقه جغرافیایی و میدان جنگ بود و بخشی از جنگ که مرتبط با داعش بود فراتر از هدف سوریه است.
🔘بعلاوه کسی که حضورش در گفتگو محصول حمله و حضور سربازان بینالمللی در کشورش است چگونه میتواند نسبت به این اتفاق معترض باشد؟ میتوان نسبت به اصل سیاست ایران در سوریه معترض بود ولی این جز آن حداقل برای مصاحبه کننده محل اعتراض نباید باشد مگر این که صرفا برای توضیح پرسیده باشد.
🔹علت این تفاوت نظر در افکار عمومی ایران و طرف مقابل، در چه عاملی نهفته است؟
🔘به عبارتی می شود گفت که هر دو جامعه بیش از آن که بخواهند مستقیما درباره مسأله نظر دهند، شاید داوری آنان بیشتر تحت تأثیر نگاهشان به حکومت ها و مواضع انان است. تا وقتی که این وضعیت وجود داشته باشد سخت است که افکار عمومی به تفاهم برسند.
🔹برخی می گویند ظریف مجبور به دفاع از سیاست هایی است که خودش قبول ندارد. اساسا آیا فقط ظریف اینگونه است یا سایر وزرای خارجه جهان هم مجبورند در خصوص تعارض های داخل اینگونه پاسخ یک خبرنگار خارجی را بدهند؟
🔘در عمل همه وزرای خارجه کم و بیش این مشکل را دارند. نباید فکر کنیم که وظیفه آنها این است که فقط از سیاست هایی که قبول دارند دفاع کنند و چیزهایی از حکومتشان که قبول ندارند را رد کنند. آنان بصورت پیشفرض پذیرفتهاند که نماینده حکومت در برابر جهان باشند. از همه موارد باید دفاع کنند. البته توانایی در نوع دفاع کردن بحث دیگری است.
🔘آنان میتوانند وزیر خارجه نشوند ولی اگر شدند آش با جاش. این چالشی است که همه وزرای خارجه با آن مواجه هستند. شاید وزرای دیگر کمتر با این مسأله مواجه باشند. مسأله این است که شدت و ضعف این چالش چقدر است. یعنی کمیت و کیفیت چیزی که قبول ندارند چگونه است؟ ولی در هر حال وزیر خارجه است و پذیرفته و وظیفه دارد که از کل کشور از جمله سیاست خارجی آن دفاع کند و اگر نمی خواهد نباید این پست را بپذیرد.
🔘به نظرم آقای ظریف در شرایطی این وظیفه را عهدهدار است که بیشترین شکاف مورد نظر وجود دارد. یعنی نسبت به قبلیها باید از چیزهای بیشتری دفاع کند که اصلا قبول ندارد. خوب در این موارد باید زیرکانه پاسخ دهد که در مواردی دور از انتظار نشان داده است.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔻#عباس_عبدی :
🔹بسیاری در داخل کشور، مصاحبه دکتر ظریف با خبرنگار شبکه طلوع افغانستان را استثنایی پنداشته و به دلیل چالشی بودن سوالات، از خبرنگار تحلیل و تکریم زیادی کردند. اما آیا واقعا این یک مصاحبه ی ویژه بود؟
🔘بنده فرصت نکردم همه مصاحبه را ببینم؛ فقط دو بخش آن را دیدم که یکی در مورد سوریه و دیگری در مورد ولایت فقیه است. بنابر این درباره بخشهای ندیده نظری ندارم. این دو قسمت به نظرم یک مصاحبه معمولی بود و خبرنگار هم چندان مسلط نیست و البته با ورود مکرر میان سخنان مصاحبه شونده این عدم تسلط را نشان میداد پرسشهای مهمتری میتوانست طرح کند که به دلیل عدم تسلط انجام نداد.
🔘البته به نظرم پاسخ های آقای ظریف هم در همان حد گفتگو، شاید قدری بالاتر از سطح پرسشها بود و چندان دقیق و دیپلماتیک جواب نمیداد. در هر حال، این گفتگو چیز عجیب و غریبی نبود. البته دلیل و انگیزه این گفتگو هم مهم است که اطلاعی از آن ندارم.
🔹گروهی از مخاطبان از داخل افغانستان نیز گفته اند که با شنیدن سخنان ظریف نگاهشان به جمهوری اسلامی و گروه فاطمیون تغییر کرده است. بالاخره کدامیک در کار خود موفق تر بودند؟ ظریف یا خبرنگار؟
🔘نمی دانم نگاه قبلی آنها چه بوده و به چه دلیل عوض شده است. به همین دلیل نمی توان پاسخ شایسته داد. ولی به نظرم ظریف بهتر از این هم می توانست در مورد قضیه سوریه اظهار نظر کند و در مجموع ضعیف برخورد کرد؛ گرچه خبرنگار ضعیف تر از او بود.
🔘فارغ از این که درباره سیاست ایران در سوریه چه نظری داشته باشیم سوریه عرصه جنگ میان دو نیروی رسمی و کلاسیک نیست. در طرف مقابل از دهها کشور حضور داشتند این طرف هم همینطور بود. سوریه فقط منطقه جغرافیایی و میدان جنگ بود و بخشی از جنگ که مرتبط با داعش بود فراتر از هدف سوریه است.
🔘بعلاوه کسی که حضورش در گفتگو محصول حمله و حضور سربازان بینالمللی در کشورش است چگونه میتواند نسبت به این اتفاق معترض باشد؟ میتوان نسبت به اصل سیاست ایران در سوریه معترض بود ولی این جز آن حداقل برای مصاحبه کننده محل اعتراض نباید باشد مگر این که صرفا برای توضیح پرسیده باشد.
🔹علت این تفاوت نظر در افکار عمومی ایران و طرف مقابل، در چه عاملی نهفته است؟
🔘به عبارتی می شود گفت که هر دو جامعه بیش از آن که بخواهند مستقیما درباره مسأله نظر دهند، شاید داوری آنان بیشتر تحت تأثیر نگاهشان به حکومت ها و مواضع انان است. تا وقتی که این وضعیت وجود داشته باشد سخت است که افکار عمومی به تفاهم برسند.
🔹برخی می گویند ظریف مجبور به دفاع از سیاست هایی است که خودش قبول ندارد. اساسا آیا فقط ظریف اینگونه است یا سایر وزرای خارجه جهان هم مجبورند در خصوص تعارض های داخل اینگونه پاسخ یک خبرنگار خارجی را بدهند؟
🔘در عمل همه وزرای خارجه کم و بیش این مشکل را دارند. نباید فکر کنیم که وظیفه آنها این است که فقط از سیاست هایی که قبول دارند دفاع کنند و چیزهایی از حکومتشان که قبول ندارند را رد کنند. آنان بصورت پیشفرض پذیرفتهاند که نماینده حکومت در برابر جهان باشند. از همه موارد باید دفاع کنند. البته توانایی در نوع دفاع کردن بحث دیگری است.
🔘آنان میتوانند وزیر خارجه نشوند ولی اگر شدند آش با جاش. این چالشی است که همه وزرای خارجه با آن مواجه هستند. شاید وزرای دیگر کمتر با این مسأله مواجه باشند. مسأله این است که شدت و ضعف این چالش چقدر است. یعنی کمیت و کیفیت چیزی که قبول ندارند چگونه است؟ ولی در هر حال وزیر خارجه است و پذیرفته و وظیفه دارد که از کل کشور از جمله سیاست خارجی آن دفاع کند و اگر نمی خواهد نباید این پست را بپذیرد.
🔘به نظرم آقای ظریف در شرایطی این وظیفه را عهدهدار است که بیشترین شکاف مورد نظر وجود دارد. یعنی نسبت به قبلیها باید از چیزهای بیشتری دفاع کند که اصلا قبول ندارد. خوب در این موارد باید زیرکانه پاسخ دهد که در مواردی دور از انتظار نشان داده است.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
📝📝انتقاد از تحریمهای آمریکا علیه ایران؟!
✍✍احمد زیدآبادی
روزنامهنگار و کنشگر سیاسی
♈️مهندس عباس عبدی در یکی از مطالب اخیر خود از عدم موضعگیری بسیاری از ایرانیان خارج از کشور بر ضد تحریمهای آمریکا علیه ایران، انتقاد کرده و البته دلایلی هم برای آن برشمرده بود.
♈️به نظرم به دلایلی که آقای عبدی در این باره برشمرده بود، دلایل دیگری هم میتوان اضافه کرد از جمله اینکه: غالب مقامهای جمهوری اسلامی تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه کشور را یا برکت مینامند یا بیاثر میدانند و یا اثر آن را بسیار ناچیز میشمرند!
♈️ حالا وقتی صاحبِ علّه، امری را برکت یا بیاثر یا با اثر ناچیز و قابلِ چشمپوشی قلمداد میکند چطور از دیگران میتوان انتظار داشت که برای مقابله با آن، پیشگام شوند؟
♈️آیا تا کنون یک گزارش رسمی از سوی نهادهای رسمی ایران در مورد تأثیر تحریمهای آمریکا بر ابعاد مختلف زندگی ایرانیان منتشر شده است که بتوان با استناد بدان، از آمریکا بازخواست کرد؟ هر چه بوده اصرار بر بیاهمیتی و بیتأثیری تحریمها و نسبت دادن تمام مشکلات به چشمداشت به دنیای غرب و امضای برجام و فقدان مدیریت جهانی بوده است!...
#احمد_زیدآبادی
#سیاسی
#عباس_عبدی
#تحریم_اقتصادی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍✍احمد زیدآبادی
روزنامهنگار و کنشگر سیاسی
♈️مهندس عباس عبدی در یکی از مطالب اخیر خود از عدم موضعگیری بسیاری از ایرانیان خارج از کشور بر ضد تحریمهای آمریکا علیه ایران، انتقاد کرده و البته دلایلی هم برای آن برشمرده بود.
♈️به نظرم به دلایلی که آقای عبدی در این باره برشمرده بود، دلایل دیگری هم میتوان اضافه کرد از جمله اینکه: غالب مقامهای جمهوری اسلامی تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه کشور را یا برکت مینامند یا بیاثر میدانند و یا اثر آن را بسیار ناچیز میشمرند!
♈️ حالا وقتی صاحبِ علّه، امری را برکت یا بیاثر یا با اثر ناچیز و قابلِ چشمپوشی قلمداد میکند چطور از دیگران میتوان انتظار داشت که برای مقابله با آن، پیشگام شوند؟
♈️آیا تا کنون یک گزارش رسمی از سوی نهادهای رسمی ایران در مورد تأثیر تحریمهای آمریکا بر ابعاد مختلف زندگی ایرانیان منتشر شده است که بتوان با استناد بدان، از آمریکا بازخواست کرد؟ هر چه بوده اصرار بر بیاهمیتی و بیتأثیری تحریمها و نسبت دادن تمام مشکلات به چشمداشت به دنیای غرب و امضای برجام و فقدان مدیریت جهانی بوده است!...
#احمد_زیدآبادی
#سیاسی
#عباس_عبدی
#تحریم_اقتصادی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴حیرتانگیز!
#عباس_عبدی
🔸رویدادهای ایالات متحده را فقط میتوان در قالب کلمه حیرتانگیز و غیر منتظره توصیف کرد. چرا؟ به این علت ساده که اگر چند سال پیش از کسی که با مسایل آمریکا و سیاست آشنا است پرسیده میشد، آیا ممکن است روزی فردی چون ترامپ به کاخ سفید حاکم شود و سپس در برابر نتایج انتخابات بایستد و در پایان هم، کار را به اغتشاش و اوباشگری بکشاند؟
🔸بعید میدانم که کسی برای وقوع چنین رخدادی احتمال حتی اندکی را میداد، حتی در سال 2016 نیز شانس اندکی برای پیروزی ترامپ قابل بودند و کمکم به این واقعیت رسیدند. با وجود این که، رفتارهای نامتعارف او را برای 4 سال تجربه کردند، باز هم کمتر کسی گمان میکرد که پایان کار به اینجا برسد.
🔸این نشان از ظرفیتهای عجیب درون هر جامعهای است که به دلیل غلبه تفکرات متعارف و کلیشهای ما، این واقعیات را تا پیش از رویداد، نمیتوانیم ببینیم.
🔸گر چه اتفاقات چهارشنبه ۶ ژانویه حیرتانگیز بود، ولی نحوه مقابله نظام سیاسی ایالات متحده با ماجرا نیز در نوع خود جالب بود. این برخورد نشاندهنده اعتماد به نفس نظام سیاسی است. هنگامی که تظاهرکنندگان حتی به کنگره کشور هم وارد میشوند، در مقابله با آن، به نسبت خویشتنداری خود را حفظ میکنند، و تا کنون نیز در برابر مواضع غیر قانونی ترامپ بردبارانه برخورد کردهاند.
🔸نکته بدیع ماجرا این است که، پیشاپیش گفته میشد، ترامپ با انتصاب سه نفر از قضات دیوان عالی آمریکا توانسته سوگیری آنان را در هرگونه شکایت احتمالی به صورت قاطعی ۶ بر ۳ به نفع جمهوریخواهان تغییر دهد، ولی در عمل هیچ آبی از این تنور برای او گرم نشد.
🔸اتفاق مهمتر اینکه در نهایت معاون اول ترامپ نیز راهی مخالف او را برگزید و امروز ترامپ تنهاتر از همیشه شده است. خودش مانده و احتمالاً خانوادهاش. اگر زنش از او طلاق نگیرد.! شاید او را در آینده محاکمه کنند، نمیدانیم چه خواهد شد، ولی در کش و قوس دعوا، فعلاً کاری علیه او نکردهاند، چون شاید این کار، به او حقانیتی میداد که شایسته آن نیست.
🔸رویدادهای آمریکا به طور قطع این کشور را در برابر جهان و بویژه چین و تا حدی روسیه تضعیف خواهد کرد، ولی یک نکته مثبت و برجسته آن وجود این حقیقت است که اگر نهادهای اجتماعی و سیاسی و رسمی قدرتمند و مستقل باشند هیچ کس نمیتواند جامعه را از مدار قانون خارج کند.
🔸نهاد رسانه و نهاد قضایی و نهاد نیروهای مسلح و نهاد پولی و بانک مرکزی، چهار نهاد اصلی هستند که کمابیش باید استقلال نسبی خود را حفظ کنند. نگاه کنید که پمپئو به عنوان وزیر امور خارجه چگونه به مزدور گوش به فرمان ترامپ تبدیل شده بود و تا هنگامی که خورشید ترامپ به طور کامل غروب نکرد، به خود اجازه نداد که چیزی خلاف منویات او بگوید.
🔸در مقابل فرماندهان نظامی، مدیران رسانهای، قضات و رییس بانک مرکزی و حتی نهادی مثل سازمان غذا و داروی آمریکا(FDA) و... همگی استقلال نسبی خود را در برابر زیاده خواهیهای او حفظ کردند و تن به خواستهای نامشروع او ندادند.
🔸و بالاخره وجود یک بخش خصوصی قدرتمند این زمینه را فراهم میکند که اگر کسی تحت امر او است و به هر دلیلی با عقاید ترامپ موافق نبود به راحتی استعفا دهد و زندگی خود را در دریای بیکران اقتصاد غیردولتی تأمین کند و به حضور در دولتی که مدیر گوش به فرمان میخواهد، نیازی نداشته باشد.
🔸ترامپ نتوانست رسانهها را ابزار کند. نتوانست قضات را گوش به فرمان کند، نتوانست بانک مرکزی را مطیع اوامر خود کند، نتوانست نیروی نظامی را در خدمت خود بگیرد و بالاخره نتوانست همه اطرافیان خود را مزدور و گوش به فرمان نماید. چون همه اینها تا حدی واجد استقلال بودند.
🔸این همان بخش از حقیقتی بود که کمتر کسی باور میکرد، آمریکا با چنین چالشی مواجه شود.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#عباس_عبدی
🔸رویدادهای ایالات متحده را فقط میتوان در قالب کلمه حیرتانگیز و غیر منتظره توصیف کرد. چرا؟ به این علت ساده که اگر چند سال پیش از کسی که با مسایل آمریکا و سیاست آشنا است پرسیده میشد، آیا ممکن است روزی فردی چون ترامپ به کاخ سفید حاکم شود و سپس در برابر نتایج انتخابات بایستد و در پایان هم، کار را به اغتشاش و اوباشگری بکشاند؟
🔸بعید میدانم که کسی برای وقوع چنین رخدادی احتمال حتی اندکی را میداد، حتی در سال 2016 نیز شانس اندکی برای پیروزی ترامپ قابل بودند و کمکم به این واقعیت رسیدند. با وجود این که، رفتارهای نامتعارف او را برای 4 سال تجربه کردند، باز هم کمتر کسی گمان میکرد که پایان کار به اینجا برسد.
🔸این نشان از ظرفیتهای عجیب درون هر جامعهای است که به دلیل غلبه تفکرات متعارف و کلیشهای ما، این واقعیات را تا پیش از رویداد، نمیتوانیم ببینیم.
🔸گر چه اتفاقات چهارشنبه ۶ ژانویه حیرتانگیز بود، ولی نحوه مقابله نظام سیاسی ایالات متحده با ماجرا نیز در نوع خود جالب بود. این برخورد نشاندهنده اعتماد به نفس نظام سیاسی است. هنگامی که تظاهرکنندگان حتی به کنگره کشور هم وارد میشوند، در مقابله با آن، به نسبت خویشتنداری خود را حفظ میکنند، و تا کنون نیز در برابر مواضع غیر قانونی ترامپ بردبارانه برخورد کردهاند.
🔸نکته بدیع ماجرا این است که، پیشاپیش گفته میشد، ترامپ با انتصاب سه نفر از قضات دیوان عالی آمریکا توانسته سوگیری آنان را در هرگونه شکایت احتمالی به صورت قاطعی ۶ بر ۳ به نفع جمهوریخواهان تغییر دهد، ولی در عمل هیچ آبی از این تنور برای او گرم نشد.
🔸اتفاق مهمتر اینکه در نهایت معاون اول ترامپ نیز راهی مخالف او را برگزید و امروز ترامپ تنهاتر از همیشه شده است. خودش مانده و احتمالاً خانوادهاش. اگر زنش از او طلاق نگیرد.! شاید او را در آینده محاکمه کنند، نمیدانیم چه خواهد شد، ولی در کش و قوس دعوا، فعلاً کاری علیه او نکردهاند، چون شاید این کار، به او حقانیتی میداد که شایسته آن نیست.
🔸رویدادهای آمریکا به طور قطع این کشور را در برابر جهان و بویژه چین و تا حدی روسیه تضعیف خواهد کرد، ولی یک نکته مثبت و برجسته آن وجود این حقیقت است که اگر نهادهای اجتماعی و سیاسی و رسمی قدرتمند و مستقل باشند هیچ کس نمیتواند جامعه را از مدار قانون خارج کند.
🔸نهاد رسانه و نهاد قضایی و نهاد نیروهای مسلح و نهاد پولی و بانک مرکزی، چهار نهاد اصلی هستند که کمابیش باید استقلال نسبی خود را حفظ کنند. نگاه کنید که پمپئو به عنوان وزیر امور خارجه چگونه به مزدور گوش به فرمان ترامپ تبدیل شده بود و تا هنگامی که خورشید ترامپ به طور کامل غروب نکرد، به خود اجازه نداد که چیزی خلاف منویات او بگوید.
🔸در مقابل فرماندهان نظامی، مدیران رسانهای، قضات و رییس بانک مرکزی و حتی نهادی مثل سازمان غذا و داروی آمریکا(FDA) و... همگی استقلال نسبی خود را در برابر زیاده خواهیهای او حفظ کردند و تن به خواستهای نامشروع او ندادند.
🔸و بالاخره وجود یک بخش خصوصی قدرتمند این زمینه را فراهم میکند که اگر کسی تحت امر او است و به هر دلیلی با عقاید ترامپ موافق نبود به راحتی استعفا دهد و زندگی خود را در دریای بیکران اقتصاد غیردولتی تأمین کند و به حضور در دولتی که مدیر گوش به فرمان میخواهد، نیازی نداشته باشد.
🔸ترامپ نتوانست رسانهها را ابزار کند. نتوانست قضات را گوش به فرمان کند، نتوانست بانک مرکزی را مطیع اوامر خود کند، نتوانست نیروی نظامی را در خدمت خود بگیرد و بالاخره نتوانست همه اطرافیان خود را مزدور و گوش به فرمان نماید. چون همه اینها تا حدی واجد استقلال بودند.
🔸این همان بخش از حقیقتی بود که کمتر کسی باور میکرد، آمریکا با چنین چالشی مواجه شود.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴آینده برجام
🔻#عباس_عبدی
🔘۱- یک شب پیش از انتخابات آمریکا گفتگویی تلویزیونی داشتم و در برابر این نکته که از میان بایدن و ترامپ کدام یک برای ایران بهتر هستند، گفتم که مسأله ایران در داخل باید حل شود، ولی در هر حال بایدن و رویکرد او به برجام یک فرصت است و نه بیشتر.
🔘از سوی دیگر از زمان روی کار آمدن ترامپ بارها و به طور مکرر میگفتم و مینوشتم که گفتگو در باره برجام با ترامپ بیمعنی است. گرچه از اصل گفتگو دفاع میکنم، ولی ترامپ دنبال نمایش است و از همه مهمتر اینکه ریشهایترین قاعده اخلاقی که وفای به عهد است را نقض کرد. بدون اینکه اتفاقی که متضمن یا توجیهگر نقض عهد شود رخ داده باشد، و با چنین فردی نمیتوان گفتگو کرد.
🔘اتفاقاً چهار سال حضور او در کاخ سفید، نشان داد که جز چند کشور گوش به فرمان که دستورات او را اجرا کردند، مثل عربستان، بحرین و امارات، با هیچ کشور دیگری نتوانست وارد یک گفتگوی دیپلماتیک شود، چون اساساً به چنین چیزی باور نداشت، همچنان که در سیاست داخلی نیز در نهایت وارد هیچ گفتگویی نشد و تنها در برابر زور و قدرت طرف مقابل عقب نشست و تا آنجا که توانست خرابکاری نیز کرد.
🔘این را نوشتم تا مواضع قبلی خود را برای عدهای افراد یادآوری کنم. هر چند آنان بینیاز از این یادآوری هستند. آنانی که سنگ سردار سلیمانی را به سینه میزنند و زیر عکس ایشان مینشینند و در عین حال طرفدار پروپا قرص ترامپ قاتل سردار بودند و برای انتخاب مجدد او نذر کرده بودند و هیچ خجالتی هم از آن عکس نمیکشیدند.
🔘۲- گرچه اطلاعات دقیق ندارم. حتی به لحاظ تحلیلی هم سخت است که قاطعانه اظهار نظر کرد، ولی اجمالاً گمان کنم که آمریکا به برجام برمیگردد، شاید زود شاید هم قدری طولانیتر. ولی در هر حال حتی اگر برگردد دیر یا زود دو باره با مشکل مواجه خواهیم شد.
🔘این را نیز پیشتر بارها متذکر شدهام که برجام قالبی بود برای حل مسایل دیگر منطقهای. اگر برجام بد است، که هیچ، بهتر است آن را لغو و باطل کنند، ولی اگر خوب و قابل دفاع است، چرا آن را به دیگر موضوعات منطقهای تعمیم نمیدهیم؟ اتفاقاً برجام سختترین موضوع برای توافق بوده و موارد دیگر به نسبت راحتتر هستند.
🔘هنگامی که از تصمیم به گفتگو و توافق در مسایل دیگر منطقهای سخن میگوییم نه به معنای کوتاه آمدن است و نه به معنای سلطهطلبی است. هر توافقی مبتنی بر موازنه قوا است. مگر قطعنامه ۵۹۸ جز این بود که ناشی از موازنه قوای طرفین بود؟ توافق به معنای حداکثر کردن بهرهمندیها است.
🔘اگر ادامه تنشها به نفع ما است خوب ایرادی ندارد این راه را ادامه دهیم. اگر دنبال افزایش قدرت و سپس رسیدن به توافق هستیم، باز هم ایرادی ندارد این کار را انجام دهیم. در غیر این صورت در چارچوب قدرت موجود باید توافق کرد. ولی فراموش نکنیم که درستی دو حالت اول را باید ثابت کرد و نشان داد که با ادامه وضع موجود قوی میشویم نه ضعیف.
🔘واقعیت این است که مولفههای قدرت کشور در حوزه اقتصاد و سیاست و انسجام ملی و... نشانهای از اینکه در حال تقویت هستند ندارند، اثبات این ادعا کار سختی نیست. حتی میتوان با اعداد و ارقام در تمام زمینهها توضیح داد که شاخصها رو به افول و حتی سقوط است.
🔘۳- نکته مهمتر اینکه اگر دولت بایدن گامی به پیش بگذارد، و در عین حال سایر اختلافات در مسیر حل یا مدیریت شدن حرکت نکند، دیر یا زود دچار بحران در روابط خواهیم شد. مسأله فقط ایالات متحده نیست. فراموش نکنیم که ترامپ در خصومت با ایران تنها ماند، زیرا مسأله ما فقط ایالات متحده نبود.
🔘خطری که نباید به آن تن داد تقابل با نظام بینالمللی است، مشابه آنچه که در دوره احمدینژاد رخ داد و قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران صادر شد. این حرفی است که در همان زمان ابتدای آمدن ترامپ هم نوشتم و معتقد بودم اگر به جای ترامپ، کلینتون هم میآمد، باز هم به مشکل برمیخوردیم و چه بسا از طریق سازوکار ماشه برجام را دچار سکته میکردند و اکنون هم گمان میکنم همین وضع میتواند رخ دهد.
🔘۴- مشکل چیست؟ مشکل فقط ایالات متحده نیست، گرچه در این قالب بازنمایی میشود. مشکل نگاه ما به نظام بینالمللی با وضعیت موجود است. نظام موجود هم مورد حمایت چین است و هم روسیه و اروپا و هند و... و آمریکا.
🔘بازی این کشورها برای حفظ منافع ملی خودشان نیز در چارچوب این نظام است. اگر میگوییم که باید در این چارچوب کار کرد، به معنای تسلیم نیست، همچنان که دیگرانی هستند که تسلیم نمیشوند. به معنای پذیرش کلیت اصول حاکم بر آن است. شورای امنیت و نهادهای مهم سازمان ملل، کنوانسیونهای اصلی بینالمللی. اگر نمیپذیریم، خیلی صریح بگوییم و دیگر دنبال احیای برجام هم نباشیم.
🔘برجام فقط در چارچوب این پذیرش معنادار است اگر این را متوجه نبودید، مشکل از توافقکنندگان است و نه از ذات برجام.
@sedayeslahat
🔻#عباس_عبدی
🔘۱- یک شب پیش از انتخابات آمریکا گفتگویی تلویزیونی داشتم و در برابر این نکته که از میان بایدن و ترامپ کدام یک برای ایران بهتر هستند، گفتم که مسأله ایران در داخل باید حل شود، ولی در هر حال بایدن و رویکرد او به برجام یک فرصت است و نه بیشتر.
🔘از سوی دیگر از زمان روی کار آمدن ترامپ بارها و به طور مکرر میگفتم و مینوشتم که گفتگو در باره برجام با ترامپ بیمعنی است. گرچه از اصل گفتگو دفاع میکنم، ولی ترامپ دنبال نمایش است و از همه مهمتر اینکه ریشهایترین قاعده اخلاقی که وفای به عهد است را نقض کرد. بدون اینکه اتفاقی که متضمن یا توجیهگر نقض عهد شود رخ داده باشد، و با چنین فردی نمیتوان گفتگو کرد.
🔘اتفاقاً چهار سال حضور او در کاخ سفید، نشان داد که جز چند کشور گوش به فرمان که دستورات او را اجرا کردند، مثل عربستان، بحرین و امارات، با هیچ کشور دیگری نتوانست وارد یک گفتگوی دیپلماتیک شود، چون اساساً به چنین چیزی باور نداشت، همچنان که در سیاست داخلی نیز در نهایت وارد هیچ گفتگویی نشد و تنها در برابر زور و قدرت طرف مقابل عقب نشست و تا آنجا که توانست خرابکاری نیز کرد.
🔘این را نوشتم تا مواضع قبلی خود را برای عدهای افراد یادآوری کنم. هر چند آنان بینیاز از این یادآوری هستند. آنانی که سنگ سردار سلیمانی را به سینه میزنند و زیر عکس ایشان مینشینند و در عین حال طرفدار پروپا قرص ترامپ قاتل سردار بودند و برای انتخاب مجدد او نذر کرده بودند و هیچ خجالتی هم از آن عکس نمیکشیدند.
🔘۲- گرچه اطلاعات دقیق ندارم. حتی به لحاظ تحلیلی هم سخت است که قاطعانه اظهار نظر کرد، ولی اجمالاً گمان کنم که آمریکا به برجام برمیگردد، شاید زود شاید هم قدری طولانیتر. ولی در هر حال حتی اگر برگردد دیر یا زود دو باره با مشکل مواجه خواهیم شد.
🔘این را نیز پیشتر بارها متذکر شدهام که برجام قالبی بود برای حل مسایل دیگر منطقهای. اگر برجام بد است، که هیچ، بهتر است آن را لغو و باطل کنند، ولی اگر خوب و قابل دفاع است، چرا آن را به دیگر موضوعات منطقهای تعمیم نمیدهیم؟ اتفاقاً برجام سختترین موضوع برای توافق بوده و موارد دیگر به نسبت راحتتر هستند.
🔘هنگامی که از تصمیم به گفتگو و توافق در مسایل دیگر منطقهای سخن میگوییم نه به معنای کوتاه آمدن است و نه به معنای سلطهطلبی است. هر توافقی مبتنی بر موازنه قوا است. مگر قطعنامه ۵۹۸ جز این بود که ناشی از موازنه قوای طرفین بود؟ توافق به معنای حداکثر کردن بهرهمندیها است.
🔘اگر ادامه تنشها به نفع ما است خوب ایرادی ندارد این راه را ادامه دهیم. اگر دنبال افزایش قدرت و سپس رسیدن به توافق هستیم، باز هم ایرادی ندارد این کار را انجام دهیم. در غیر این صورت در چارچوب قدرت موجود باید توافق کرد. ولی فراموش نکنیم که درستی دو حالت اول را باید ثابت کرد و نشان داد که با ادامه وضع موجود قوی میشویم نه ضعیف.
🔘واقعیت این است که مولفههای قدرت کشور در حوزه اقتصاد و سیاست و انسجام ملی و... نشانهای از اینکه در حال تقویت هستند ندارند، اثبات این ادعا کار سختی نیست. حتی میتوان با اعداد و ارقام در تمام زمینهها توضیح داد که شاخصها رو به افول و حتی سقوط است.
🔘۳- نکته مهمتر اینکه اگر دولت بایدن گامی به پیش بگذارد، و در عین حال سایر اختلافات در مسیر حل یا مدیریت شدن حرکت نکند، دیر یا زود دچار بحران در روابط خواهیم شد. مسأله فقط ایالات متحده نیست. فراموش نکنیم که ترامپ در خصومت با ایران تنها ماند، زیرا مسأله ما فقط ایالات متحده نبود.
🔘خطری که نباید به آن تن داد تقابل با نظام بینالمللی است، مشابه آنچه که در دوره احمدینژاد رخ داد و قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران صادر شد. این حرفی است که در همان زمان ابتدای آمدن ترامپ هم نوشتم و معتقد بودم اگر به جای ترامپ، کلینتون هم میآمد، باز هم به مشکل برمیخوردیم و چه بسا از طریق سازوکار ماشه برجام را دچار سکته میکردند و اکنون هم گمان میکنم همین وضع میتواند رخ دهد.
🔘۴- مشکل چیست؟ مشکل فقط ایالات متحده نیست، گرچه در این قالب بازنمایی میشود. مشکل نگاه ما به نظام بینالمللی با وضعیت موجود است. نظام موجود هم مورد حمایت چین است و هم روسیه و اروپا و هند و... و آمریکا.
🔘بازی این کشورها برای حفظ منافع ملی خودشان نیز در چارچوب این نظام است. اگر میگوییم که باید در این چارچوب کار کرد، به معنای تسلیم نیست، همچنان که دیگرانی هستند که تسلیم نمیشوند. به معنای پذیرش کلیت اصول حاکم بر آن است. شورای امنیت و نهادهای مهم سازمان ملل، کنوانسیونهای اصلی بینالمللی. اگر نمیپذیریم، خیلی صریح بگوییم و دیگر دنبال احیای برجام هم نباشیم.
🔘برجام فقط در چارچوب این پذیرش معنادار است اگر این را متوجه نبودید، مشکل از توافقکنندگان است و نه از ذات برجام.
@sedayeslahat
🔴🔴🔴 #عباس_عبدی
🔸اگر کسی پرسید؛ چرا به کسی که مرجع تقلید مُسَلَّم بود و فرزندش شهید شده و خودش سالها در زندان بود میگویند ضدانقلاب و به خانهاش حمله میکنند، بعد برای کسی که با رژیم قبل میپلکیده و در عمرش یک چَک برای انقلاب نخورده میگویند انقلابی، چه پاسخی دارید؟
پیش از نوشتن اندکی فکر کنیم.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔸اگر کسی پرسید؛ چرا به کسی که مرجع تقلید مُسَلَّم بود و فرزندش شهید شده و خودش سالها در زندان بود میگویند ضدانقلاب و به خانهاش حمله میکنند، بعد برای کسی که با رژیم قبل میپلکیده و در عمرش یک چَک برای انقلاب نخورده میگویند انقلابی، چه پاسخی دارید؟
پیش از نوشتن اندکی فکر کنیم.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴پیشنهاد
#عباس_عبدی؛
مناظرۀ مهندس عباس عبدی با نصرالله پژمانفر از نمایندگان جبهۀ پایداری در محل خبرگزاری فارس، به نظرم بسیار جالب آمد.
این مناظره نشان داد که اصولگرایان تا چه اندازه در ضعفِ تئوریک و فقرِ برنامۀ عملی به سر میبرند و حرفی جز حمله به کارنامۀ دولت حسن روحانی ندارند.
از نگاه من البته این جای هیچگونه خوشحالی ندارد بخصوص اینکه حضور آنها در پاستور را در این مقطع تاریخی، از جهاتی کم هزینهترین راهِ سیاسی و اجتماعی برای گذر از بحرانهای کنونی میدانم.
به نظرم حال که قشری از جامعه در هر حال در انتخابات شرکت میکند و مناظرات کاندیداها را پی میگیرد، برای بهبود کیفیت این مناظرات، بهتر است آقای عبدی به عنوان مجری برنامهها برگزیده شود تا کاندیداها وادار به پاسخهای منطقیتر و عملیاتیتر به پرسشهای مربوط به مشکلات واقعی جامعه شوند و این همه وقت و انرژی، بیخود و بیدلیل هرز نرود و منشأ سطحی از آگاهی در جامعه شود. متأسفانه از مجریان صدا و سیما این کار برنمیآید.
#عباس_عبدی
#نصرالله_پژمانفر
#صدا_و_سیما
#مناظره
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#عباس_عبدی؛
مناظرۀ مهندس عباس عبدی با نصرالله پژمانفر از نمایندگان جبهۀ پایداری در محل خبرگزاری فارس، به نظرم بسیار جالب آمد.
این مناظره نشان داد که اصولگرایان تا چه اندازه در ضعفِ تئوریک و فقرِ برنامۀ عملی به سر میبرند و حرفی جز حمله به کارنامۀ دولت حسن روحانی ندارند.
از نگاه من البته این جای هیچگونه خوشحالی ندارد بخصوص اینکه حضور آنها در پاستور را در این مقطع تاریخی، از جهاتی کم هزینهترین راهِ سیاسی و اجتماعی برای گذر از بحرانهای کنونی میدانم.
به نظرم حال که قشری از جامعه در هر حال در انتخابات شرکت میکند و مناظرات کاندیداها را پی میگیرد، برای بهبود کیفیت این مناظرات، بهتر است آقای عبدی به عنوان مجری برنامهها برگزیده شود تا کاندیداها وادار به پاسخهای منطقیتر و عملیاتیتر به پرسشهای مربوط به مشکلات واقعی جامعه شوند و این همه وقت و انرژی، بیخود و بیدلیل هرز نرود و منشأ سطحی از آگاهی در جامعه شود. متأسفانه از مجریان صدا و سیما این کار برنمیآید.
#عباس_عبدی
#نصرالله_پژمانفر
#صدا_و_سیما
#مناظره
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
💢 #مصطفی_تاجزاده:
🔹بر اساس آمار رسمی سازمان ثبت احوال #عباس_عبدی نشان داده که تعداد واقعی فوتیهای #کرونا حدود ۱۹۴ هزار نفر (معادل شهدای ۸ سال جنگ) است. اگر ایران همزمان با سایر کشورها #واکسن میخرید، حدود ۱۰۰هزار هموطن زنده میماندند. مردم خواهان محاکمه مسببان این #فاجعه_ملی هستند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔹بر اساس آمار رسمی سازمان ثبت احوال #عباس_عبدی نشان داده که تعداد واقعی فوتیهای #کرونا حدود ۱۹۴ هزار نفر (معادل شهدای ۸ سال جنگ) است. اگر ایران همزمان با سایر کشورها #واکسن میخرید، حدود ۱۰۰هزار هموطن زنده میماندند. مردم خواهان محاکمه مسببان این #فاجعه_ملی هستند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴اعدام درمانی!
#احمد_زیدآبادی:
روزنامۀ کیهان دیروز در واکنش به پرسش مهندس عباس عبدی در بارۀ حکم اعدامِ زورگیر بزرگراه نیایش، تیترِ نخستِ خود را "حمله به امنیت روانی جامعه؛ زورگیران با قمه، اصلاحطلبان با قلم" انتخاب کرده بود.
ظاهراً افرادی مانند دست اندرکاران روزنامۀ کیهان، تصورشان این است که با این نوع تیترها، مردم به جان آمده از تهاجم فزایندۀ زورگیران و قلدران، به صف حامیان آنها میپیوندند و یا این قبیل افراد را مدافع تأمین امنیت خود در مقابل جماعت قمهدار به حساب میآورند!
واقعیت این است که امروزه امنیت مالی و جانی شهروندان، بیش از هر شرایطی در تاریخ پس از انقلاب در هر کوی و برزنی بخصوص در کلان شهری مانند تهران به خطر افتاده و دیگر کسی جرأت استفاده از موبایل حتی در داخل خودرو خود از بیم ربایش آن ندارد و رفت و آمد در کوچه پس کوچۀ محلات شهر هم همراه با نگرانی و ترس از هجوم زورگیران شده است.
بدون تردید، تأمین امنیت شهروندان نخستین وظیفۀ هر دولتی است و در غیاب امنیت، دولت فاقد معنا میشود.
اینکه چرا در کشور ما که "تأمین امنیت" همواره به عنوان بزرگترین مزیت و افتحار حکومت مطرح شده است، ناامنیهای خیابانی تا این پایه گسترش و توسعه پیدا کرده است، علل و ابعاد فراوانِ اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، اعتقادی و روانی دارد.
بسیاری از کارشناسان، اصل مسئله را به توسعۀ فقر و فلاکت در کشور نسبت میدهند، اما به نظر من فروریختن هنجارهای اخلاقی که حاصل استفادۀ ابزاری از سنتهای نگهبان این هنجارها بوده است، نقش مهمتری را در گسیخته شدنِ مهار تجاوز زورگیران و قلدران به حریم امنیت شهروندان بازی میکند.
باری، هر دولتی موظف است که از راههای معقول و علمی و شناخته شده و قانونی به تکالیف خود بخصوص در حوزۀ تأمین امنیت شهروندان مبادرت کند؛ در غیر این صورت فلسفۀ وجودی خود را از دست خواهد داد.
در این میان اما محافلی مانند دست اندرکاران روزنامۀ کیهان که در واقع عملکرد و نوع رویکرد آنها سبب بروز معضلات بیشماری برای جامعۀ ما شده است، به جای آنکه مسئولیت خود را در این زمینهها بپذیرند بلافاصله "اعدام درمانی" را در برابر هر مسئله یا مشکلی توصیه و بر آن تأکید میکنند.
نگاهی به کارنامۀ کیهان در چند دهۀ گذشته به روشنی نشان میدهد که هر گاه در کشور اتفاقی در هر زمینهای رخ داده است، "اعدام درمانی" تنها پیشنهاد این روزنامه در برابر آن بوده است!
از نگاه این روزنامه، اگر گرانفروشان و محتکران به چوبۀ دار آویخته شوند، دیگر خبری از گرانی نخواهد بود. اگر زورگیران اعدام شوند، دیگر تخم زورگیری برخواهد افتاد. اگر قاچاقچیان مواد مخدر به جوخۀ اعدام سپرده شوند، دیگر اثری از مواد مخدر به جا نخواهد ماند. دست اندرکاران این روزنامه دامنۀ "اعدام درمانی" خود را به این نوع مشکلات هم محدود نمیدانند و آن را به همۀ حوزههای سیاسی و عقیدتی سرایت میدهند. از نظر آنها راه پیشگیری از هر اعتراض سیاسی اعدام است! درخواست همیشگی آنها برای اعدام معترضان به نتیجۀ انتخابات ریاست جمهوری سال 88 بخصوص شیخ مهدی کروبی و مهندس میرحسین موسوی هنوز هم تکرار میشود چنانچه گویی جز اعدام، چیز دیگری به مذاق آنها خوش نمیآید.
ایران هم اکنون پیشتاز صدور و اجرای حکم اعدام در جهان است؛ بدون آنکه این اعدامها تأثیر معناداری در کاهش جرائم مربوط به آنها به جا گذاشته باشد. از نگاه محافل همراه کیهان اما ظاهراً آمار چند صد اعدامی در سال عدد بسیار ریزی است و چنانچه شمار اعدامها به صدهاهزار و بلکه میلیونها نفر در سال برسد، در آن صورت اوضاع وفق مراد خواهد شد!
ظاهراً برخی نیروها در کشور ما به جای آنکه در جهت ریشهیابی و ریشهکنی جرایم اجتماعی و مشکلات جامعه به شیوههای شناخته شدۀ علمی تلاش کنند، از یک سو خود زمینۀ بروز و توسعۀ جرم را با رویکردهای نادرستشان فراهم میآورند و از سوی دیگر، خواهان اعدام گستردۀ مجرمان میشوند و اگر کسی هم در این میان به این شیوههای منسوخ و بیاثر معترض شد و یا حتی پرسشی در بارۀ وجاهت و کارآیی آنها مطرح کرد، او را هم به همدستی با مجرمان متهم میکنند و خواهان اعدامش میشوند!
به قول مرحوم پدرم "خوب کَسبی یاد گرفتهاید!" حتماً با این شیوه ملت ایران را به سعادت دنیوی و اخروی خواهید رساند!
#روزنامه_کیهان
#عباس_عبدی
#زورگیری
#اعدام_درمانی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زیدآبادی:
روزنامۀ کیهان دیروز در واکنش به پرسش مهندس عباس عبدی در بارۀ حکم اعدامِ زورگیر بزرگراه نیایش، تیترِ نخستِ خود را "حمله به امنیت روانی جامعه؛ زورگیران با قمه، اصلاحطلبان با قلم" انتخاب کرده بود.
ظاهراً افرادی مانند دست اندرکاران روزنامۀ کیهان، تصورشان این است که با این نوع تیترها، مردم به جان آمده از تهاجم فزایندۀ زورگیران و قلدران، به صف حامیان آنها میپیوندند و یا این قبیل افراد را مدافع تأمین امنیت خود در مقابل جماعت قمهدار به حساب میآورند!
واقعیت این است که امروزه امنیت مالی و جانی شهروندان، بیش از هر شرایطی در تاریخ پس از انقلاب در هر کوی و برزنی بخصوص در کلان شهری مانند تهران به خطر افتاده و دیگر کسی جرأت استفاده از موبایل حتی در داخل خودرو خود از بیم ربایش آن ندارد و رفت و آمد در کوچه پس کوچۀ محلات شهر هم همراه با نگرانی و ترس از هجوم زورگیران شده است.
بدون تردید، تأمین امنیت شهروندان نخستین وظیفۀ هر دولتی است و در غیاب امنیت، دولت فاقد معنا میشود.
اینکه چرا در کشور ما که "تأمین امنیت" همواره به عنوان بزرگترین مزیت و افتحار حکومت مطرح شده است، ناامنیهای خیابانی تا این پایه گسترش و توسعه پیدا کرده است، علل و ابعاد فراوانِ اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، اعتقادی و روانی دارد.
بسیاری از کارشناسان، اصل مسئله را به توسعۀ فقر و فلاکت در کشور نسبت میدهند، اما به نظر من فروریختن هنجارهای اخلاقی که حاصل استفادۀ ابزاری از سنتهای نگهبان این هنجارها بوده است، نقش مهمتری را در گسیخته شدنِ مهار تجاوز زورگیران و قلدران به حریم امنیت شهروندان بازی میکند.
باری، هر دولتی موظف است که از راههای معقول و علمی و شناخته شده و قانونی به تکالیف خود بخصوص در حوزۀ تأمین امنیت شهروندان مبادرت کند؛ در غیر این صورت فلسفۀ وجودی خود را از دست خواهد داد.
در این میان اما محافلی مانند دست اندرکاران روزنامۀ کیهان که در واقع عملکرد و نوع رویکرد آنها سبب بروز معضلات بیشماری برای جامعۀ ما شده است، به جای آنکه مسئولیت خود را در این زمینهها بپذیرند بلافاصله "اعدام درمانی" را در برابر هر مسئله یا مشکلی توصیه و بر آن تأکید میکنند.
نگاهی به کارنامۀ کیهان در چند دهۀ گذشته به روشنی نشان میدهد که هر گاه در کشور اتفاقی در هر زمینهای رخ داده است، "اعدام درمانی" تنها پیشنهاد این روزنامه در برابر آن بوده است!
از نگاه این روزنامه، اگر گرانفروشان و محتکران به چوبۀ دار آویخته شوند، دیگر خبری از گرانی نخواهد بود. اگر زورگیران اعدام شوند، دیگر تخم زورگیری برخواهد افتاد. اگر قاچاقچیان مواد مخدر به جوخۀ اعدام سپرده شوند، دیگر اثری از مواد مخدر به جا نخواهد ماند. دست اندرکاران این روزنامه دامنۀ "اعدام درمانی" خود را به این نوع مشکلات هم محدود نمیدانند و آن را به همۀ حوزههای سیاسی و عقیدتی سرایت میدهند. از نظر آنها راه پیشگیری از هر اعتراض سیاسی اعدام است! درخواست همیشگی آنها برای اعدام معترضان به نتیجۀ انتخابات ریاست جمهوری سال 88 بخصوص شیخ مهدی کروبی و مهندس میرحسین موسوی هنوز هم تکرار میشود چنانچه گویی جز اعدام، چیز دیگری به مذاق آنها خوش نمیآید.
ایران هم اکنون پیشتاز صدور و اجرای حکم اعدام در جهان است؛ بدون آنکه این اعدامها تأثیر معناداری در کاهش جرائم مربوط به آنها به جا گذاشته باشد. از نگاه محافل همراه کیهان اما ظاهراً آمار چند صد اعدامی در سال عدد بسیار ریزی است و چنانچه شمار اعدامها به صدهاهزار و بلکه میلیونها نفر در سال برسد، در آن صورت اوضاع وفق مراد خواهد شد!
ظاهراً برخی نیروها در کشور ما به جای آنکه در جهت ریشهیابی و ریشهکنی جرایم اجتماعی و مشکلات جامعه به شیوههای شناخته شدۀ علمی تلاش کنند، از یک سو خود زمینۀ بروز و توسعۀ جرم را با رویکردهای نادرستشان فراهم میآورند و از سوی دیگر، خواهان اعدام گستردۀ مجرمان میشوند و اگر کسی هم در این میان به این شیوههای منسوخ و بیاثر معترض شد و یا حتی پرسشی در بارۀ وجاهت و کارآیی آنها مطرح کرد، او را هم به همدستی با مجرمان متهم میکنند و خواهان اعدامش میشوند!
به قول مرحوم پدرم "خوب کَسبی یاد گرفتهاید!" حتماً با این شیوه ملت ایران را به سعادت دنیوی و اخروی خواهید رساند!
#روزنامه_کیهان
#عباس_عبدی
#زورگیری
#اعدام_درمانی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴اعصابکُش!
#عباس_عبدی:
جناب پزشکیان! جناب ستار هاشمی!
شما را به پیر به پیغمبر فکر عاجلی برای سرعت اینترنت و این فیلترینگ اعصابکُش بکنید!
آدم پیر و ذله میشود تا یک ویدئوی ربع ساعتی آپلود شود!
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#عباس_عبدی:
جناب پزشکیان! جناب ستار هاشمی!
شما را به پیر به پیغمبر فکر عاجلی برای سرعت اینترنت و این فیلترینگ اعصابکُش بکنید!
آدم پیر و ذله میشود تا یک ویدئوی ربع ساعتی آپلود شود!
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat