.
#حسین_منزوی
نه حقِ حقم ، نه بدم ، نه خوب ِ مطلق
سیه سپیدم ، که به نیک و بد عجینم ...
مردم ایران اکنون ۴ دهه زندگی پس از انقلاب را تحت نظام سیاسی جدیدشان تجربه کردند اما در اثر رشد چشمگیر جمعیت کشور در دهۀ ۶٠ به جرات میتوان گفت ، ٨۵% از مردم فعلی ایران یا انقلاب را با چشم خود ندیدهاند و یا بسیار جوان تر از آن بودهاند که فهم درستی از حوادث داشته باشند از این رو متکی به حافظۀ والدین ، فیلم ها و گفتگوهای گزینشی تنظیم شده توسط حاکمیت یا مخالفان حاکمیت هستند
در عین حال تورم افسار گسیخته ، بیکاری ، بیهویتی و بی ثباتی و هزار مشکل ریز و درشت دیگر که گریبان گیر جوانان امروز است و عدم دسترسی به منابع قابل اعتماد جهت درک شرایط حقیقی قبل از انقلاب سوالات زیادی را در ذهن این نسل در مورد انقلاب ١٣۵٧ شکل داده است : آیا واقعن لزومی داشت که نسل قبل انقلاب کند ؟ آیا قبل از انقلاب زندگی بهتر نبود و مردن آرامش بیشتری نداستتد ؟ آیا انقلاب یک توطئه خارجی علیه شاه برای از خط توسعه خارج کردن ایران بود ؟ آیا مردم خوشی زیر دلشان زده بود ؟
این سوالات یا همچنان بدون جواب قانع ماندند یا جوابهایی متوهمانه به آنها داده شده است . تاریخ ایران پر از نام مردانیست که نام آنها یا به دلیل خوبیهایشان و یا به خاطر بیلیاقتی ها ماندگار شده است گویی ما ایرانیها عادت کردیم همه چیز را یا سیاه ببینیم یا سفید ... من سلطنت طلب نیستم و بزرگترین هراسم نسبت به آیندۀ ایران بازگشت مجدد سلطنت با توجه به ناآگاهی قشر قابل توجهی از مردم است اما احترام من نسبت به #رضاشاه بیشتر از خیلیهاست
رضا شاه را اگر امروز بسنجیم قطعا دیکتاتور بود اما برای درک رضا شاه باید به این موضوع دقت کرد که او هم دورۀ استالینی بود که در شوروی 20 میلیون نفر انسان را اعدام کرد ، به عبارت دیگر رژیم قبلی مستبد بود به خاطر این بود که در آن دوران همه مستبد بودند و شاهان پهلوی چارهای جز این نداشتند اما امروز که ریشه استبداد از سرتاسر جهان کنده شده مردم ایران دوباره با حکومتی #فردمحور روبهرو شدهاند که تنها تفاوتش با پهلوی قرار دادن یک روحانی به جای اعلاحضرت است ، فراموش نکنید پوششی که حکومتها برای خود انتخاب میکنند لزوماً نوع آنها را مشخص نمیکند چنانکه هیچ حکومت استبدادی تاکنون نام استبدادی را بر خود ننهاده
برای درک خدمات رضاشاه کافیست درآمد و وضعیت کشور در زمان او را مثلا با دوران پس از انقلاب مقایسه کنید ، ایران در ۴٠ سال اخیر یکی از ده کشوری بوده که نزدیک به ٢٠٠٠ میلیارد دلار ثروت ِحاصل از درآمد نفت را در اختیار داشته اما با این همه ثروت امروز کشور ما نه تنها جایی در میان ٣٠ اقتصاد برتر جهان ندارد بلکه میتوان گفت حتی یک سوم از خدمات و سازندگیهای شاهان پهلوی را هم در بعد از انقلاب شاهد نبودیم
بیایید سعی کنیم که #تاریخ_ایران را سیاه یا سفید نبینیم چون اینگونه دیگر مجبور به شکستن بتهایی نمیشویم که آنها را خودمان ساختهایم
@sedayeslahat
#حسین_منزوی
نه حقِ حقم ، نه بدم ، نه خوب ِ مطلق
سیه سپیدم ، که به نیک و بد عجینم ...
مردم ایران اکنون ۴ دهه زندگی پس از انقلاب را تحت نظام سیاسی جدیدشان تجربه کردند اما در اثر رشد چشمگیر جمعیت کشور در دهۀ ۶٠ به جرات میتوان گفت ، ٨۵% از مردم فعلی ایران یا انقلاب را با چشم خود ندیدهاند و یا بسیار جوان تر از آن بودهاند که فهم درستی از حوادث داشته باشند از این رو متکی به حافظۀ والدین ، فیلم ها و گفتگوهای گزینشی تنظیم شده توسط حاکمیت یا مخالفان حاکمیت هستند
در عین حال تورم افسار گسیخته ، بیکاری ، بیهویتی و بی ثباتی و هزار مشکل ریز و درشت دیگر که گریبان گیر جوانان امروز است و عدم دسترسی به منابع قابل اعتماد جهت درک شرایط حقیقی قبل از انقلاب سوالات زیادی را در ذهن این نسل در مورد انقلاب ١٣۵٧ شکل داده است : آیا واقعن لزومی داشت که نسل قبل انقلاب کند ؟ آیا قبل از انقلاب زندگی بهتر نبود و مردن آرامش بیشتری نداستتد ؟ آیا انقلاب یک توطئه خارجی علیه شاه برای از خط توسعه خارج کردن ایران بود ؟ آیا مردم خوشی زیر دلشان زده بود ؟
این سوالات یا همچنان بدون جواب قانع ماندند یا جوابهایی متوهمانه به آنها داده شده است . تاریخ ایران پر از نام مردانیست که نام آنها یا به دلیل خوبیهایشان و یا به خاطر بیلیاقتی ها ماندگار شده است گویی ما ایرانیها عادت کردیم همه چیز را یا سیاه ببینیم یا سفید ... من سلطنت طلب نیستم و بزرگترین هراسم نسبت به آیندۀ ایران بازگشت مجدد سلطنت با توجه به ناآگاهی قشر قابل توجهی از مردم است اما احترام من نسبت به #رضاشاه بیشتر از خیلیهاست
رضا شاه را اگر امروز بسنجیم قطعا دیکتاتور بود اما برای درک رضا شاه باید به این موضوع دقت کرد که او هم دورۀ استالینی بود که در شوروی 20 میلیون نفر انسان را اعدام کرد ، به عبارت دیگر رژیم قبلی مستبد بود به خاطر این بود که در آن دوران همه مستبد بودند و شاهان پهلوی چارهای جز این نداشتند اما امروز که ریشه استبداد از سرتاسر جهان کنده شده مردم ایران دوباره با حکومتی #فردمحور روبهرو شدهاند که تنها تفاوتش با پهلوی قرار دادن یک روحانی به جای اعلاحضرت است ، فراموش نکنید پوششی که حکومتها برای خود انتخاب میکنند لزوماً نوع آنها را مشخص نمیکند چنانکه هیچ حکومت استبدادی تاکنون نام استبدادی را بر خود ننهاده
برای درک خدمات رضاشاه کافیست درآمد و وضعیت کشور در زمان او را مثلا با دوران پس از انقلاب مقایسه کنید ، ایران در ۴٠ سال اخیر یکی از ده کشوری بوده که نزدیک به ٢٠٠٠ میلیارد دلار ثروت ِحاصل از درآمد نفت را در اختیار داشته اما با این همه ثروت امروز کشور ما نه تنها جایی در میان ٣٠ اقتصاد برتر جهان ندارد بلکه میتوان گفت حتی یک سوم از خدمات و سازندگیهای شاهان پهلوی را هم در بعد از انقلاب شاهد نبودیم
بیایید سعی کنیم که #تاریخ_ایران را سیاه یا سفید نبینیم چون اینگونه دیگر مجبور به شکستن بتهایی نمیشویم که آنها را خودمان ساختهایم
@sedayeslahat
Telegram
attach 📎
.
باور کنید سختترین روزهای سال برایم دهه اول محرم است و از آغاز آن لحظهشماری میکنم تا به پایان برسد و خلاص ... اینکه عدالتخواهی و #ایستادگی امام حسین در مقابل ظلم را به گریه و زاری و مزخرف و دروغ تقلیل دادهاند آن هم در جامعهای که ریاکاری از سر و روی مردم آن میبارد واقعا دردناک است !!
مرحوم #حسین_منزوی میگوید :
حد تو رثا نیست ، عزای تو حماسه است
ای کاسته از شأن ِ تو این معرکهگیران ...
@sedayeslahat
باور کنید سختترین روزهای سال برایم دهه اول محرم است و از آغاز آن لحظهشماری میکنم تا به پایان برسد و خلاص ... اینکه عدالتخواهی و #ایستادگی امام حسین در مقابل ظلم را به گریه و زاری و مزخرف و دروغ تقلیل دادهاند آن هم در جامعهای که ریاکاری از سر و روی مردم آن میبارد واقعا دردناک است !!
مرحوم #حسین_منزوی میگوید :
حد تو رثا نیست ، عزای تو حماسه است
ای کاسته از شأن ِ تو این معرکهگیران ...
@sedayeslahat
محمدعلی نجفی ؛ معقول و کارشناس بود و کاندیدای نخست خیلی پستها از وزارت و معاونت و شهردار و ... شاید حالا عجیب به نظر بیاید اما اگر برای ریاستجمهوری کاندید میشد قطعا به او رأی میدادم چون هم مدیر است هم متخصص و از همه مهمتر دزد نیست . بدبختیهایش از دوران عاشقی شروع شد و همۀ زندگی کاری و سابقه و اعتبارش را یکجا پای عشق گذاشت ، به او ایراد بسیار است ولی مگر خودش نمیداند با خودش چه کرده ؟؟ مردی که در بالاترین پلههای مدیریت بود و اینچنین به نابودی خود کمر همت بست : مشکوک ، متهم ، مستعفی ، منزوی و منفور ، گفتند خودکشی کرده حالا هم قتل ... آینه عبرت
به قول #حسین_منزوی
نه حقِ حقم ، نه بدم ، نه خوب ِ مطلق
سیه سپیدم ، که به نیک و بد عجینم ...
@sedayeslahat
به قول #حسین_منزوی
نه حقِ حقم ، نه بدم ، نه خوب ِ مطلق
سیه سپیدم ، که به نیک و بد عجینم ...
@sedayeslahat
╭─┅═ঈ🍀ঈ═┅─╮
╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯
چگونه باغ ِ تو باور کند بهاران را ؟
که سالها نچشیده است، طعم باران را
گمان مبر که چراغان کنند ، دیگر بار
شکفتهها تن عریان شاخساران را
و یا ز روی چمن بسترد دو باره نسیم
غبار خستگی روز و روزگاران را
درخت های کهن ساقه، ساقه دار شوند
به دار کرده بر اینان تن هزاران را
غبار مرگ به رگ های باغ خشکانید
زلال ِ جاری ِ آواز ِ جویباران را
نگاه کن گل من ! باغبان ِ باغت را
و شانه هایش آن رُستگاه ماران را
گرفتم این که شکفتی و بارور گشتی
چگونه می بری از یاد داغ ِیاران را ؟
درخت ِ کوچک من ! ای درخت ِ کوچک من !
صبور باش و فراموش کن بهاران را
به خیره گوش مخوابان ، از این سوی دیوار
صلای سُمّ سمندان ِ شهسواران را
سوار ِ سبز ِ تو هرگز نخواهد آمد ، آه !
به خیره خیره مبر رنج انتظاران را !
#حسین_منزوی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯
چگونه باغ ِ تو باور کند بهاران را ؟
که سالها نچشیده است، طعم باران را
گمان مبر که چراغان کنند ، دیگر بار
شکفتهها تن عریان شاخساران را
و یا ز روی چمن بسترد دو باره نسیم
غبار خستگی روز و روزگاران را
درخت های کهن ساقه، ساقه دار شوند
به دار کرده بر اینان تن هزاران را
غبار مرگ به رگ های باغ خشکانید
زلال ِ جاری ِ آواز ِ جویباران را
نگاه کن گل من ! باغبان ِ باغت را
و شانه هایش آن رُستگاه ماران را
گرفتم این که شکفتی و بارور گشتی
چگونه می بری از یاد داغ ِیاران را ؟
درخت ِ کوچک من ! ای درخت ِ کوچک من !
صبور باش و فراموش کن بهاران را
به خیره گوش مخوابان ، از این سوی دیوار
صلای سُمّ سمندان ِ شهسواران را
سوار ِ سبز ِ تو هرگز نخواهد آمد ، آه !
به خیره خیره مبر رنج انتظاران را !
#حسین_منزوی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
╭─┅═ঈ🔹ঈ═┅─╮
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
╰─┅═ঈ🔸ঈ═┅─╯
اسیر خاکم و نفرین شکستهبالی را
که بسته راه به من، آسمان خالی را
نزد ستارۀ فجر از جبین لیلی و قیس
به هم هنوز ، گره میزند لیالی را
ز ابر یائسه، جای سؤال باران نیست
در او ببین و بدان راز خشکسالی را
به سیب سرخ رسیده بدل شدهست انگار
شفق به خون زده خورشید پرتقالی را
دلم شکسته شد ، این بار هم نجات نداد
شراب عشق تو ، این کوزۀ سفالی را
همه حقیقت من، سایه ایست بر دیوار
مگرد، هان! که نیابی من ِ مثالی را
به ناله کوک کند تا ترنّمم چون ساز
زمانه داد به من، رنج گوشمالی را
هزار بار به تاراج رفت و من هر بار
ز عاج ساختم آن خانۀ خیالی را
پریدهرنگتر از خاطرات عمر من اند
مگر خزان زده سیب و ترنج قالی را
نشان نیافتم این بار هم ز گمشدهام
هر آن چه پرسه زدم عشق و آن حوالی را
در آن غریبه به هر یاد، آن خراب آباد
نمیشناخت دلم، یک تن از اهالی را
بهار نیست، زمستان پس از زمستان است
که خود به هم زده تقویم من، توالی را
هنوز مسألهات مرگ و زندگی است، اگر
جواب میدهم این جملۀ سؤالی را
نهاده ایم قدم، از عدم به سوی عدم
حیات نام مده ، فصل انتقالی را
#حسین_منزوی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
╰─┅═ঈ🔸ঈ═┅─╯
اسیر خاکم و نفرین شکستهبالی را
که بسته راه به من، آسمان خالی را
نزد ستارۀ فجر از جبین لیلی و قیس
به هم هنوز ، گره میزند لیالی را
ز ابر یائسه، جای سؤال باران نیست
در او ببین و بدان راز خشکسالی را
به سیب سرخ رسیده بدل شدهست انگار
شفق به خون زده خورشید پرتقالی را
دلم شکسته شد ، این بار هم نجات نداد
شراب عشق تو ، این کوزۀ سفالی را
همه حقیقت من، سایه ایست بر دیوار
مگرد، هان! که نیابی من ِ مثالی را
به ناله کوک کند تا ترنّمم چون ساز
زمانه داد به من، رنج گوشمالی را
هزار بار به تاراج رفت و من هر بار
ز عاج ساختم آن خانۀ خیالی را
پریدهرنگتر از خاطرات عمر من اند
مگر خزان زده سیب و ترنج قالی را
نشان نیافتم این بار هم ز گمشدهام
هر آن چه پرسه زدم عشق و آن حوالی را
در آن غریبه به هر یاد، آن خراب آباد
نمیشناخت دلم، یک تن از اهالی را
بهار نیست، زمستان پس از زمستان است
که خود به هم زده تقویم من، توالی را
هنوز مسألهات مرگ و زندگی است، اگر
جواب میدهم این جملۀ سؤالی را
نهاده ایم قدم، از عدم به سوی عدم
حیات نام مده ، فصل انتقالی را
#حسین_منزوی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
╭─┅═ঈ🔹ঈ═┅─╮
╰─┅═ঈ🔸ঈ═┅─╯
ای گيسوان رهای تو از آبشاران رهاتر
چشمانت از چشمهسارانِ صافِ سحر با صفاتر
با تو برای چه از غربت دستهايم بگويم؟
ای دوست! ای از غم غربت من به من آشناتر
من با تو از هيچ، از هيچ توفان هراسی ندارم
ای ناخدای وجود من! ای از خدايان خداتر!
ای مرمر سينهی تو در آن طرفه پيراهن سبز
از خرمن ياس، در بستر سبزهها دلرباتر
ای خندههای زلال تو در گوش ذرات جانم
از ريزش می به جام آسمانی تر و خوش صداتر
بگذار راز دلم را بدانی: تو را دوست دارم
ای با من از رازهايم صميمی تر و بی رياتر
آری تو را دوست دارم، وگر اين سخن باورت نيست
اينک نگاه ستايشگرم از زبانم رساتر
#حسین_منزوی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
╰─┅═ঈ🔸ঈ═┅─╯
ای گيسوان رهای تو از آبشاران رهاتر
چشمانت از چشمهسارانِ صافِ سحر با صفاتر
با تو برای چه از غربت دستهايم بگويم؟
ای دوست! ای از غم غربت من به من آشناتر
من با تو از هيچ، از هيچ توفان هراسی ندارم
ای ناخدای وجود من! ای از خدايان خداتر!
ای مرمر سينهی تو در آن طرفه پيراهن سبز
از خرمن ياس، در بستر سبزهها دلرباتر
ای خندههای زلال تو در گوش ذرات جانم
از ريزش می به جام آسمانی تر و خوش صداتر
بگذار راز دلم را بدانی: تو را دوست دارم
ای با من از رازهايم صميمی تر و بی رياتر
آری تو را دوست دارم، وگر اين سخن باورت نيست
اينک نگاه ستايشگرم از زبانم رساتر
#حسین_منزوی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
گزیدم از میان مرگها ، اینگونه مردن را:
ترا چون جان فشردن در بر، آنگه جان سپردن را
خوشا از عشق مردن در کنارت، ای که طعم تو،
حلاوت میدهد حتّی، شرنگِ تلخِ مردن را
چه جای شکوه ز اندوه تو؟ وقتی دوستتر دارم
من از هر شادی دیگر، غم عشق تو خوردن را
تو آن تصویر جاویدی که حتّی مرگ جادویی
نداند نقشت از لوح ضمیر من، ستردن را
کنایت بر فراز دار زد جانبازی منصور
که اوج این است، این ! در عشقبازی پا فشردن را
«سیزیف» آموخت از من در طریق امتحان ، آری!
به دوش خسته ، سنگ سرنوشت خویش بردن را
مرا مردن بیاموز و بدین افسانه پایان ده
که دیگر برنمی تابد دلم ، نوبت شمردن را
کجایی ای نسیم نابهنگام ! ای جوانمرگی!
که ناخوش دارم از باد زمستانی ، فسردن را.
#حسین_منزوی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
ترا چون جان فشردن در بر، آنگه جان سپردن را
خوشا از عشق مردن در کنارت، ای که طعم تو،
حلاوت میدهد حتّی، شرنگِ تلخِ مردن را
چه جای شکوه ز اندوه تو؟ وقتی دوستتر دارم
من از هر شادی دیگر، غم عشق تو خوردن را
تو آن تصویر جاویدی که حتّی مرگ جادویی
نداند نقشت از لوح ضمیر من، ستردن را
کنایت بر فراز دار زد جانبازی منصور
که اوج این است، این ! در عشقبازی پا فشردن را
«سیزیف» آموخت از من در طریق امتحان ، آری!
به دوش خسته ، سنگ سرنوشت خویش بردن را
مرا مردن بیاموز و بدین افسانه پایان ده
که دیگر برنمی تابد دلم ، نوبت شمردن را
کجایی ای نسیم نابهنگام ! ای جوانمرگی!
که ناخوش دارم از باد زمستانی ، فسردن را.
#حسین_منزوی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
╭─┅═ঈ✨ঈ═┅─╮
╰─┅═ঈ✨ঈ═┅─╯
در من کسی باز یاد تو افتاد، امشب
بانگی تو را، از درونم صلا داد، امشب
من بیتو، امشب دلم شادمان نیست اینجا
بیمن تو هر جا که هستی دلت شاد، امشب
امشب به رمز بزرگ رهایی رسیدم
آزادم از هر چه غیر از تو، آزاد، امشب
چشم تو روشن که افروخت بعد از چه شبها
یادت چراغی در این ظلمت آباد، امشب
دیوار ذهنم پر از سایههای گذشته است
افتاده بر یک دگر شاد و ناشاد، امشب
یک سایه از تو که گوید: «قرار ملاقات،
نزدیک آن بوتهی سبز شمشاد، امشب!»
یک سایه از من شتابان سوی سایهی تو
با هم مگر سایهها راست میعاد امشب؟
با آنچه رفته است یاد تو یاد خوشی نیست
با این همه کاش، صبحی نمیزاد امشب
در ذهنم ای چهرهات بهترین یادگاری!
زیباترین شعرم ارزانیات باد امشب ...
#حسین_منزوی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
╰─┅═ঈ✨ঈ═┅─╯
در من کسی باز یاد تو افتاد، امشب
بانگی تو را، از درونم صلا داد، امشب
من بیتو، امشب دلم شادمان نیست اینجا
بیمن تو هر جا که هستی دلت شاد، امشب
امشب به رمز بزرگ رهایی رسیدم
آزادم از هر چه غیر از تو، آزاد، امشب
چشم تو روشن که افروخت بعد از چه شبها
یادت چراغی در این ظلمت آباد، امشب
دیوار ذهنم پر از سایههای گذشته است
افتاده بر یک دگر شاد و ناشاد، امشب
یک سایه از تو که گوید: «قرار ملاقات،
نزدیک آن بوتهی سبز شمشاد، امشب!»
یک سایه از من شتابان سوی سایهی تو
با هم مگر سایهها راست میعاد امشب؟
با آنچه رفته است یاد تو یاد خوشی نیست
با این همه کاش، صبحی نمیزاد امشب
در ذهنم ای چهرهات بهترین یادگاری!
زیباترین شعرم ارزانیات باد امشب ...
#حسین_منزوی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat