اعتراضات آبان نودوهشت: چرا خونین، چرا مکرر؟
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ یک سال از اعتراضات آبان نودوهشت میگذرد که به خشونتی بیسابقه نیز کشیده شد؛ حوادثی نیازمند هزاران صفحه تحلیل جامعهشناختی، اقتصادی و سیاسی است. این اعتراضات البته اولین نبودند و به نوعی حدیث مکرر جامعه ایرانی در دهههای گذشته هستند: اعتراضاتی که به سرعت خونین میشوند. قصد دارم با مقایسهای تاریخی، نکته مهمی درباره مکرر و خونین شدن آنها را نشان دهم.
☑️⭕️ روایتی تاریخی
✅ سوئد در سالهای 1890 تا 1930 دستخوش اعتراضات و رویارویی شدید کارگران و کارفرماها بود. «سوئد همیشه سرزمین مسامحه و مذاکره نبوده است.» (ص. 281) رویارویی کارگران و پلیس در ماه مه سال 1931 به کشته شدن پنج کارگر در آدالن انجامید. واقعه آدالن در نهایت به معاهده سالتسیوباد (Saltsjöbaden Agreement) میان کنفدراسیون اتحادیههای کارگری و اتحادیه کارفرمایان در دسامبر 1938 انجامید.
✅ مذاکرات برای رسیدن به معاهده سالتسیوباد چند سال طول کشید اما محققان معتقدند سوئد توسعهیافته امروز با سوسیالدموکراسی رفاهی، محصول این معاهده است؛ توافقی که آخرین بار در سال 1976 با مذاکره تغییراتی در آن ایجاد شد و مذاکرات مجدد برای اعمال تغییر در آن در سال 2007 شروع اما در سال 2009 بدون نتیجه پایان یافت. (شرح مبارزات کارگری، معاهده سالتسیوباد و توافق اجتماعی در سوئد را در صفحات 279 تا 326 کتاب «دامهای اجتماعی و مسأله اعتماد» بخوانید.)
☑️⭕️ برگردیم به ایران
✅ چه چیزی سبب شد کشته شدن پنج نفر در سوئد هفت سال مذاکرات و پس از آن معاهدهای پدید آید که هشتاد و دو سال دوام آورده و بنیان انسجام و دموکراسی اجتماعی سوئد امروز شده است؟ چرا خشونت و رویارویی کارگران، کارفرمایان و دولت به شکل سالهای آغاز قرن بیستم در سوئد مکرر نمیشوند؟ پاسخ را باید در سازمانیافتگی جستوجو کرد.
✅ #بو_روثستاین محقق علوم سیاسی سوئدی مینویسد: «پاسخ این پرسش که آیا مناسبات کاری در سوئد کیفیت متمایزی داشت که آنرا از سایر کشورها مجزا میساخت، به شکل واضح و بیابهام بله است. ظرفیت دیالوگ بین طرفین که منجر به معاهده سالتسیوباد شد ناشی از این است که دولت سوئد در اوایل قرن بیستم عرصههایی را نهادینه کرده بود که در آن احزاب میتوانستند به شکل مداوم با یکدیگر ملاقات کنند و سیاستهای بازار کار سوئد را شکل دهند و تکمیل کنند.» (ص. 314)
✅ نکته این است: جامعه سوئد احزاب و اتحادیههای کارگری و کارفرمایی داشت که دولت به آنها میدان داده بود که با یکدیگر مذاکره کنند و بر موضوعاتی به توافق برسند. مذاکرات سخت، پیچیده و طولانی بود، اما بعد از معاهده سالتسیوباد، اعتمادی ایجاد شد که میتوان از طریق مذاکره مسأله حل کرد: این راز مکرر نشدن خشونت است.
✅ معترضان سوئدی به سه چیز اعتماد دارند: یک، تشکلها و احزابی دارند که صدای آنها هستند؛ دو، مذاکره صورت میگیرد و هر قدر طولانی، راهکارهای حل مسأله بررسی میشود؛ سه. دولت بیطرفانه اجازه میدهد تا مذاکرات بین طرفهای درگیر صورت گیرد و ضامن اجرای توافق است. این اعتماد البته پس از چهل سال مناقشه کارگری در ابتدای قرن، پنج کشته، هفت سال مذاکره و هشتاد سال ضمانت اجرای این معاهده ایجاد شده است.
✅ وضعیت امروز ایران ما در سایه این مقایسه چگونه است؟
🔹 یک، معترضان اطمینان دارند که احزاب، تشکلها یا اتحادیههایی وجود ندارند که صدای ایشان باشند و بنابراین باید خودشان مستقیم وارد مسیر اعتراضی شوند. این همان وضعیتی است که هر اعتراض کوچکی را به سرعت خیابانی و جنبشی میکند.
🔹 دو. نبودن احزاب و تشکلها، گفتوگو را ناممکن ساخته است. چه کسانی میتوانند با هم گفتوگو کنند؟ نمایندگان معترضان کیستند و با چه کسانی باید گفتوگو کنند؟
🔹 سه، وقتی نمایندگانی برای گفتوگو نیستند، و معلوم نیست گفتوگو باید در چه شکلی و با چه کسانی انجام شود، سخن گفتن از رسیدن به توافق و پایبندی به آن هم کلاً بیمعناست.
✅ نتیجه این وضعیت: گفتوگوی قبل از هر تصمیم با مردم ناممکن است؛ هر اعتراض حتی کوچکی خیابانی شده و تلقی ضدامنیتی پیدا میکند؛ اعتراض خیابانی در نبود نمایندگان سازمانیافته معترضان خشونت کشیده میشود؛ و پس از پایان خشونتها، مذاکره برای رسیدن به توافق امکان ندارد. هیچ تعهد پایداری بین طرفین شکل نمیگیرد. جامعه و حکومت مسائلشان را حل نمیکنند و همواره در ترس از یکدیگر به انتظار دور بعدی اعتراض-خشونت مینشینند و هر بار اعتراض، خونین و مکرر میشود.
✅ ایران فقط با توسعه تشکلهای حزبی، اتحادیهها و انجمنهای واقعی نماینده ذینفعان و مردم است که راهی سخت به سوی توسعه و آرامش را شروع میکند.
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ یک سال از اعتراضات آبان نودوهشت میگذرد که به خشونتی بیسابقه نیز کشیده شد؛ حوادثی نیازمند هزاران صفحه تحلیل جامعهشناختی، اقتصادی و سیاسی است. این اعتراضات البته اولین نبودند و به نوعی حدیث مکرر جامعه ایرانی در دهههای گذشته هستند: اعتراضاتی که به سرعت خونین میشوند. قصد دارم با مقایسهای تاریخی، نکته مهمی درباره مکرر و خونین شدن آنها را نشان دهم.
☑️⭕️ روایتی تاریخی
✅ سوئد در سالهای 1890 تا 1930 دستخوش اعتراضات و رویارویی شدید کارگران و کارفرماها بود. «سوئد همیشه سرزمین مسامحه و مذاکره نبوده است.» (ص. 281) رویارویی کارگران و پلیس در ماه مه سال 1931 به کشته شدن پنج کارگر در آدالن انجامید. واقعه آدالن در نهایت به معاهده سالتسیوباد (Saltsjöbaden Agreement) میان کنفدراسیون اتحادیههای کارگری و اتحادیه کارفرمایان در دسامبر 1938 انجامید.
✅ مذاکرات برای رسیدن به معاهده سالتسیوباد چند سال طول کشید اما محققان معتقدند سوئد توسعهیافته امروز با سوسیالدموکراسی رفاهی، محصول این معاهده است؛ توافقی که آخرین بار در سال 1976 با مذاکره تغییراتی در آن ایجاد شد و مذاکرات مجدد برای اعمال تغییر در آن در سال 2007 شروع اما در سال 2009 بدون نتیجه پایان یافت. (شرح مبارزات کارگری، معاهده سالتسیوباد و توافق اجتماعی در سوئد را در صفحات 279 تا 326 کتاب «دامهای اجتماعی و مسأله اعتماد» بخوانید.)
☑️⭕️ برگردیم به ایران
✅ چه چیزی سبب شد کشته شدن پنج نفر در سوئد هفت سال مذاکرات و پس از آن معاهدهای پدید آید که هشتاد و دو سال دوام آورده و بنیان انسجام و دموکراسی اجتماعی سوئد امروز شده است؟ چرا خشونت و رویارویی کارگران، کارفرمایان و دولت به شکل سالهای آغاز قرن بیستم در سوئد مکرر نمیشوند؟ پاسخ را باید در سازمانیافتگی جستوجو کرد.
✅ #بو_روثستاین محقق علوم سیاسی سوئدی مینویسد: «پاسخ این پرسش که آیا مناسبات کاری در سوئد کیفیت متمایزی داشت که آنرا از سایر کشورها مجزا میساخت، به شکل واضح و بیابهام بله است. ظرفیت دیالوگ بین طرفین که منجر به معاهده سالتسیوباد شد ناشی از این است که دولت سوئد در اوایل قرن بیستم عرصههایی را نهادینه کرده بود که در آن احزاب میتوانستند به شکل مداوم با یکدیگر ملاقات کنند و سیاستهای بازار کار سوئد را شکل دهند و تکمیل کنند.» (ص. 314)
✅ نکته این است: جامعه سوئد احزاب و اتحادیههای کارگری و کارفرمایی داشت که دولت به آنها میدان داده بود که با یکدیگر مذاکره کنند و بر موضوعاتی به توافق برسند. مذاکرات سخت، پیچیده و طولانی بود، اما بعد از معاهده سالتسیوباد، اعتمادی ایجاد شد که میتوان از طریق مذاکره مسأله حل کرد: این راز مکرر نشدن خشونت است.
✅ معترضان سوئدی به سه چیز اعتماد دارند: یک، تشکلها و احزابی دارند که صدای آنها هستند؛ دو، مذاکره صورت میگیرد و هر قدر طولانی، راهکارهای حل مسأله بررسی میشود؛ سه. دولت بیطرفانه اجازه میدهد تا مذاکرات بین طرفهای درگیر صورت گیرد و ضامن اجرای توافق است. این اعتماد البته پس از چهل سال مناقشه کارگری در ابتدای قرن، پنج کشته، هفت سال مذاکره و هشتاد سال ضمانت اجرای این معاهده ایجاد شده است.
✅ وضعیت امروز ایران ما در سایه این مقایسه چگونه است؟
🔹 یک، معترضان اطمینان دارند که احزاب، تشکلها یا اتحادیههایی وجود ندارند که صدای ایشان باشند و بنابراین باید خودشان مستقیم وارد مسیر اعتراضی شوند. این همان وضعیتی است که هر اعتراض کوچکی را به سرعت خیابانی و جنبشی میکند.
🔹 دو. نبودن احزاب و تشکلها، گفتوگو را ناممکن ساخته است. چه کسانی میتوانند با هم گفتوگو کنند؟ نمایندگان معترضان کیستند و با چه کسانی باید گفتوگو کنند؟
🔹 سه، وقتی نمایندگانی برای گفتوگو نیستند، و معلوم نیست گفتوگو باید در چه شکلی و با چه کسانی انجام شود، سخن گفتن از رسیدن به توافق و پایبندی به آن هم کلاً بیمعناست.
✅ نتیجه این وضعیت: گفتوگوی قبل از هر تصمیم با مردم ناممکن است؛ هر اعتراض حتی کوچکی خیابانی شده و تلقی ضدامنیتی پیدا میکند؛ اعتراض خیابانی در نبود نمایندگان سازمانیافته معترضان خشونت کشیده میشود؛ و پس از پایان خشونتها، مذاکره برای رسیدن به توافق امکان ندارد. هیچ تعهد پایداری بین طرفین شکل نمیگیرد. جامعه و حکومت مسائلشان را حل نمیکنند و همواره در ترس از یکدیگر به انتظار دور بعدی اعتراض-خشونت مینشینند و هر بار اعتراض، خونین و مکرر میشود.
✅ ایران فقط با توسعه تشکلهای حزبی، اتحادیهها و انجمنهای واقعی نماینده ذینفعان و مردم است که راهی سخت به سوی توسعه و آرامش را شروع میکند.
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
اعتراضات آبان نودوهشت: چرا خونین، چرا مکرر؟
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ یک سال از اعتراضات آبان نودوهشت میگذرد که به خشونتی بیسابقه نیز کشیده شد؛ حوادثی نیازمند هزاران صفحه تحلیل جامعهشناختی، اقتصادی و سیاسی است. این اعتراضات البته اولین نبودند و به نوعی حدیث مکرر جامعه ایرانی در دهههای گذشته هستند: اعتراضاتی که به سرعت خونین میشوند. قصد دارم با مقایسهای تاریخی، نکته مهمی درباره مکرر و خونین شدن آنها را نشان دهم.
☑️⭕️ روایتی تاریخی
✅ سوئد در سالهای 1890 تا 1930 دستخوش اعتراضات و رویارویی شدید کارگران و کارفرماها بود. «سوئد همیشه سرزمین مسامحه و مذاکره نبوده است.» (ص. 281) رویارویی کارگران و پلیس در ماه مه سال 1931 به کشته شدن پنج کارگر در آدالن انجامید. واقعه آدالن در نهایت به معاهده سالتسیوباد (Saltsjöbaden Agreement) میان کنفدراسیون اتحادیههای کارگری و اتحادیه کارفرمایان در دسامبر 1938 انجامید.
✅ مذاکرات برای رسیدن به معاهده سالتسیوباد چند سال طول کشید اما محققان معتقدند سوئد توسعهیافته امروز با سوسیالدموکراسی رفاهی، محصول این معاهده است؛ توافقی که آخرین بار در سال 1976 با مذاکره تغییراتی در آن ایجاد شد و مذاکرات مجدد برای اعمال تغییر در آن در سال 2007 شروع اما در سال 2009 بدون نتیجه پایان یافت. (شرح مبارزات کارگری، معاهده سالتسیوباد و توافق اجتماعی در سوئد را در صفحات 279 تا 326 کتاب «دامهای اجتماعی و مسأله اعتماد» بخوانید.)
☑️⭕️ برگردیم به ایران
✅ چه چیزی سبب شد کشته شدن پنج نفر در سوئد هفت سال مذاکرات و پس از آن معاهدهای پدید آید که هشتاد و دو سال دوام آورده و بنیان انسجام و دموکراسی اجتماعی سوئد امروز شده است؟ چرا خشونت و رویارویی کارگران، کارفرمایان و دولت به شکل سالهای آغاز قرن بیستم در سوئد مکرر نمیشوند؟ پاسخ را باید در سازمانیافتگی جستوجو کرد.
✅ #بو_روثستاین محقق علوم سیاسی سوئدی مینویسد: «پاسخ این پرسش که آیا مناسبات کاری در سوئد کیفیت متمایزی داشت که آنرا از سایر کشورها مجزا میساخت، به شکل واضح و بیابهام بله است. ظرفیت دیالوگ بین طرفین که منجر به معاهده سالتسیوباد شد ناشی از این است که دولت سوئد در اوایل قرن بیستم عرصههایی را نهادینه کرده بود که در آن احزاب میتوانستند به شکل مداوم با یکدیگر ملاقات کنند و سیاستهای بازار کار سوئد را شکل دهند و تکمیل کنند.» (ص. 314)
✅ نکته این است: جامعه سوئد احزاب و اتحادیههای کارگری و کارفرمایی داشت که دولت به آنها میدان داده بود که با یکدیگر مذاکره کنند و بر موضوعاتی به توافق برسند. مذاکرات سخت، پیچیده و طولانی بود، اما بعد از معاهده سالتسیوباد، اعتمادی ایجاد شد که میتوان از طریق مذاکره مسأله حل کرد: این راز مکرر نشدن خشونت است.
✅ معترضان سوئدی به سه چیز اعتماد دارند: یک، تشکلها و احزابی دارند که صدای آنها هستند؛ دو، مذاکره صورت میگیرد و هر قدر طولانی، راهکارهای حل مسأله بررسی میشود؛ سه. دولت بیطرفانه اجازه میدهد تا مذاکرات بین طرفهای درگیر صورت گیرد و ضامن اجرای توافق است. این اعتماد البته پس از چهل سال مناقشه کارگری در ابتدای قرن، پنج کشته، هفت سال مذاکره و هشتاد سال ضمانت اجرای این معاهده ایجاد شده است.
✅ وضعیت امروز ایران ما در سایه این مقایسه چگونه است؟
🔹 یک، معترضان اطمینان دارند که احزاب، تشکلها یا اتحادیههایی وجود ندارند که صدای ایشان باشند و بنابراین باید خودشان مستقیم وارد مسیر اعتراضی شوند. این همان وضعیتی است که هر اعتراض کوچکی را به سرعت خیابانی و جنبشی میکند.
🔹 دو. نبودن احزاب و تشکلها، گفتوگو را ناممکن ساخته است. چه کسانی میتوانند با هم گفتوگو کنند؟ نمایندگان معترضان کیستند و با چه کسانی باید گفتوگو کنند؟
🔹 سه، وقتی نمایندگانی برای گفتوگو نیستند، و معلوم نیست گفتوگو باید در چه شکلی و با چه کسانی انجام شود، سخن گفتن از رسیدن به توافق و پایبندی به آن هم کلاً بیمعناست.
✅ نتیجه این وضعیت: گفتوگوی قبل از هر تصمیم با مردم ناممکن است؛ هر اعتراض حتی کوچکی خیابانی شده و تلقی ضدامنیتی پیدا میکند؛ اعتراض خیابانی در نبود نمایندگان سازمانیافته معترضان خشونت کشیده میشود؛ و پس از پایان خشونتها، مذاکره برای رسیدن به توافق امکان ندارد. هیچ تعهد پایداری بین طرفین شکل نمیگیرد. جامعه و حکومت مسائلشان را حل نمیکنند و همواره در ترس از یکدیگر به انتظار دور بعدی اعتراض-خشونت مینشینند و هر بار اعتراض، خونین و مکرر میشود.
✅ ایران فقط با توسعه تشکلهای حزبی، اتحادیهها و انجمنهای واقعی نماینده ذینفعان و مردم است که راهی سخت به سوی توسعه و آرامش را شروع میکند.
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ یک سال از اعتراضات آبان نودوهشت میگذرد که به خشونتی بیسابقه نیز کشیده شد؛ حوادثی نیازمند هزاران صفحه تحلیل جامعهشناختی، اقتصادی و سیاسی است. این اعتراضات البته اولین نبودند و به نوعی حدیث مکرر جامعه ایرانی در دهههای گذشته هستند: اعتراضاتی که به سرعت خونین میشوند. قصد دارم با مقایسهای تاریخی، نکته مهمی درباره مکرر و خونین شدن آنها را نشان دهم.
☑️⭕️ روایتی تاریخی
✅ سوئد در سالهای 1890 تا 1930 دستخوش اعتراضات و رویارویی شدید کارگران و کارفرماها بود. «سوئد همیشه سرزمین مسامحه و مذاکره نبوده است.» (ص. 281) رویارویی کارگران و پلیس در ماه مه سال 1931 به کشته شدن پنج کارگر در آدالن انجامید. واقعه آدالن در نهایت به معاهده سالتسیوباد (Saltsjöbaden Agreement) میان کنفدراسیون اتحادیههای کارگری و اتحادیه کارفرمایان در دسامبر 1938 انجامید.
✅ مذاکرات برای رسیدن به معاهده سالتسیوباد چند سال طول کشید اما محققان معتقدند سوئد توسعهیافته امروز با سوسیالدموکراسی رفاهی، محصول این معاهده است؛ توافقی که آخرین بار در سال 1976 با مذاکره تغییراتی در آن ایجاد شد و مذاکرات مجدد برای اعمال تغییر در آن در سال 2007 شروع اما در سال 2009 بدون نتیجه پایان یافت. (شرح مبارزات کارگری، معاهده سالتسیوباد و توافق اجتماعی در سوئد را در صفحات 279 تا 326 کتاب «دامهای اجتماعی و مسأله اعتماد» بخوانید.)
☑️⭕️ برگردیم به ایران
✅ چه چیزی سبب شد کشته شدن پنج نفر در سوئد هفت سال مذاکرات و پس از آن معاهدهای پدید آید که هشتاد و دو سال دوام آورده و بنیان انسجام و دموکراسی اجتماعی سوئد امروز شده است؟ چرا خشونت و رویارویی کارگران، کارفرمایان و دولت به شکل سالهای آغاز قرن بیستم در سوئد مکرر نمیشوند؟ پاسخ را باید در سازمانیافتگی جستوجو کرد.
✅ #بو_روثستاین محقق علوم سیاسی سوئدی مینویسد: «پاسخ این پرسش که آیا مناسبات کاری در سوئد کیفیت متمایزی داشت که آنرا از سایر کشورها مجزا میساخت، به شکل واضح و بیابهام بله است. ظرفیت دیالوگ بین طرفین که منجر به معاهده سالتسیوباد شد ناشی از این است که دولت سوئد در اوایل قرن بیستم عرصههایی را نهادینه کرده بود که در آن احزاب میتوانستند به شکل مداوم با یکدیگر ملاقات کنند و سیاستهای بازار کار سوئد را شکل دهند و تکمیل کنند.» (ص. 314)
✅ نکته این است: جامعه سوئد احزاب و اتحادیههای کارگری و کارفرمایی داشت که دولت به آنها میدان داده بود که با یکدیگر مذاکره کنند و بر موضوعاتی به توافق برسند. مذاکرات سخت، پیچیده و طولانی بود، اما بعد از معاهده سالتسیوباد، اعتمادی ایجاد شد که میتوان از طریق مذاکره مسأله حل کرد: این راز مکرر نشدن خشونت است.
✅ معترضان سوئدی به سه چیز اعتماد دارند: یک، تشکلها و احزابی دارند که صدای آنها هستند؛ دو، مذاکره صورت میگیرد و هر قدر طولانی، راهکارهای حل مسأله بررسی میشود؛ سه. دولت بیطرفانه اجازه میدهد تا مذاکرات بین طرفهای درگیر صورت گیرد و ضامن اجرای توافق است. این اعتماد البته پس از چهل سال مناقشه کارگری در ابتدای قرن، پنج کشته، هفت سال مذاکره و هشتاد سال ضمانت اجرای این معاهده ایجاد شده است.
✅ وضعیت امروز ایران ما در سایه این مقایسه چگونه است؟
🔹 یک، معترضان اطمینان دارند که احزاب، تشکلها یا اتحادیههایی وجود ندارند که صدای ایشان باشند و بنابراین باید خودشان مستقیم وارد مسیر اعتراضی شوند. این همان وضعیتی است که هر اعتراض کوچکی را به سرعت خیابانی و جنبشی میکند.
🔹 دو. نبودن احزاب و تشکلها، گفتوگو را ناممکن ساخته است. چه کسانی میتوانند با هم گفتوگو کنند؟ نمایندگان معترضان کیستند و با چه کسانی باید گفتوگو کنند؟
🔹 سه، وقتی نمایندگانی برای گفتوگو نیستند، و معلوم نیست گفتوگو باید در چه شکلی و با چه کسانی انجام شود، سخن گفتن از رسیدن به توافق و پایبندی به آن هم کلاً بیمعناست.
✅ نتیجه این وضعیت: گفتوگوی قبل از هر تصمیم با مردم ناممکن است؛ هر اعتراض حتی کوچکی خیابانی شده و تلقی ضدامنیتی پیدا میکند؛ اعتراض خیابانی در نبود نمایندگان سازمانیافته معترضان خشونت کشیده میشود؛ و پس از پایان خشونتها، مذاکره برای رسیدن به توافق امکان ندارد. هیچ تعهد پایداری بین طرفین شکل نمیگیرد. جامعه و حکومت مسائلشان را حل نمیکنند و همواره در ترس از یکدیگر به انتظار دور بعدی اعتراض-خشونت مینشینند و هر بار اعتراض، خونین و مکرر میشود.
✅ ایران فقط با توسعه تشکلهای حزبی، اتحادیهها و انجمنهای واقعی نماینده ذینفعان و مردم است که راهی سخت به سوی توسعه و آرامش را شروع میکند.
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat