🎼 ریشه درخاک
🎙#فریدون_مشیری
✅(در پاسخ دوستی آزادیخواه و ایران دوست که در سال ۱۳۵۲ از این سرزمین کوچ کرد و مرا نیز تشویق به رفتن مینمود.)
🎼تو از این دشتِ خشکِ تشنه
روزی کوچ خواهی کرد و
اشک من تو را بدرود خواهد گفت.
نگاهت تلخ و افسردهست.
دلت را خارخارِ ناامیدی
سخت آزردهست.
غمِ این نابسامانی
همه توش و توانت را ز تن بردهست!
🎼تو با خون و عرق،
این جنگلِ پژمرده را رنگ و رمق دادی.
تو با دست تهی با آن همه توفان بنیانکن در افتادی.
تو را کوچیدن از این خاک،
دل بر کندن از جان است!
تو را با برگ برگ ِ این چمن
پیوندِ پنهان است.
🎼تو را این ابرِ ظلمت گسترِ بیرحمِ بیباران،
تو را این خشکسالیهای پی در پی،
تو را از نیمه ره برگشتن یاران،
تو را تزویر غمخواران،
ز پا افکند!
تو را هنگامهی شوم شغالان،
بانگ بیتعطیل زاغان،
در ستوه آورد.
🎼تو با پیشانی پاک نجیب خویش
که از آن سویِ گندمزار،
طلوع باشکوهش خوشتر از
صد تاج خورشید است؛
تو با آن گونههای سوخته
از آفتابِ دشت،
تو با آن چهرهی افروخته از آتش غیرت
-که در چشمان من
والاتر از صد جامِ جمشید است،
تو با چشمانِ غمباری،
-که روزی چشمهی جوشان شادی بود وُ-
اینک حسرت و افسوس،
بر آن سایه افکندهست، خواهی رفت.
و اشک ِ من تو را بدرود خواهد گفت!
🎼من اینجا ریشه در خاکم.
من اینجا عاشقِ این خاک ِ از آلودگی پاکم.
من اینجا تا نفس باقیست میمانم.
من از اینجا چه میخواهم، نمیدانم!
امیدِ روشنایی
گرچه در این تیرگیها نیست،
من اینجا
باز در این دشتِ خشکِ تشنه میرانم.
من اینجا روزی آخر
از دل این خاک، با دست ِ تهی
گل بر میافشانم.
من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه،
چون خورشید
سرود فتح میخوانم،
و میدانم
تو روزی باز خواهی گشت!
📌از دفتر ریشه در خاک
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🎙#فریدون_مشیری
✅(در پاسخ دوستی آزادیخواه و ایران دوست که در سال ۱۳۵۲ از این سرزمین کوچ کرد و مرا نیز تشویق به رفتن مینمود.)
🎼تو از این دشتِ خشکِ تشنه
روزی کوچ خواهی کرد و
اشک من تو را بدرود خواهد گفت.
نگاهت تلخ و افسردهست.
دلت را خارخارِ ناامیدی
سخت آزردهست.
غمِ این نابسامانی
همه توش و توانت را ز تن بردهست!
🎼تو با خون و عرق،
این جنگلِ پژمرده را رنگ و رمق دادی.
تو با دست تهی با آن همه توفان بنیانکن در افتادی.
تو را کوچیدن از این خاک،
دل بر کندن از جان است!
تو را با برگ برگ ِ این چمن
پیوندِ پنهان است.
🎼تو را این ابرِ ظلمت گسترِ بیرحمِ بیباران،
تو را این خشکسالیهای پی در پی،
تو را از نیمه ره برگشتن یاران،
تو را تزویر غمخواران،
ز پا افکند!
تو را هنگامهی شوم شغالان،
بانگ بیتعطیل زاغان،
در ستوه آورد.
🎼تو با پیشانی پاک نجیب خویش
که از آن سویِ گندمزار،
طلوع باشکوهش خوشتر از
صد تاج خورشید است؛
تو با آن گونههای سوخته
از آفتابِ دشت،
تو با آن چهرهی افروخته از آتش غیرت
-که در چشمان من
والاتر از صد جامِ جمشید است،
تو با چشمانِ غمباری،
-که روزی چشمهی جوشان شادی بود وُ-
اینک حسرت و افسوس،
بر آن سایه افکندهست، خواهی رفت.
و اشک ِ من تو را بدرود خواهد گفت!
🎼من اینجا ریشه در خاکم.
من اینجا عاشقِ این خاک ِ از آلودگی پاکم.
من اینجا تا نفس باقیست میمانم.
من از اینجا چه میخواهم، نمیدانم!
امیدِ روشنایی
گرچه در این تیرگیها نیست،
من اینجا
باز در این دشتِ خشکِ تشنه میرانم.
من اینجا روزی آخر
از دل این خاک، با دست ِ تهی
گل بر میافشانم.
من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه،
چون خورشید
سرود فتح میخوانم،
و میدانم
تو روزی باز خواهی گشت!
📌از دفتر ریشه در خاک
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
Telegram
attach 📎
🔸 #رهایی
به بهانهی ۲۶ مرداد ماه
| سالروز ورود اولین گروه آزادگان به کشور|
از نگاه یاران به یاران ندا میرسد
دورهی رهایی، رهایی فرا میرسد
این شب پریشان، پریشان سحر میشود
روز نو گل افشان، گل افشان به ما میرسد
بخت آن ندارم که یارم کند یاد من
حال من که گوید که گوید به صیاد من
گر چه شد به نیزار گرفتار به بیداد او
عاقبت رسد عشق، رسد عشق، رسد عشق به فریاد من
ساقیا کجایی کجایی که در آتشم
وز غمش ندانی ندانی چه ها میکشم
ساقی از در و بام در و بام بلا میرسد
بر دلم از این عشق ازین عشق چه ها میرسد
#فریدون_مشیری
#ترانه
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
به بهانهی ۲۶ مرداد ماه
| سالروز ورود اولین گروه آزادگان به کشور|
از نگاه یاران به یاران ندا میرسد
دورهی رهایی، رهایی فرا میرسد
این شب پریشان، پریشان سحر میشود
روز نو گل افشان، گل افشان به ما میرسد
بخت آن ندارم که یارم کند یاد من
حال من که گوید که گوید به صیاد من
گر چه شد به نیزار گرفتار به بیداد او
عاقبت رسد عشق، رسد عشق، رسد عشق به فریاد من
ساقیا کجایی کجایی که در آتشم
وز غمش ندانی ندانی چه ها میکشم
ساقی از در و بام در و بام بلا میرسد
بر دلم از این عشق ازین عشق چه ها میرسد
#فریدون_مشیری
#ترانه
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
رهایی - صدیق تعریف
@FereydoonMoshiri
به بهانهی ۲۶مرداد ماه
|سالروز ورود اولین گروه آزادگان به کشور|
تصنیف #رهایی
خواننده: #صدیق_تعریف
تنظیم: #جلال_ذوالفنون
شعر: #فریدون_مشیری
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
|سالروز ورود اولین گروه آزادگان به کشور|
تصنیف #رهایی
خواننده: #صدیق_تعریف
تنظیم: #جلال_ذوالفنون
شعر: #فریدون_مشیری
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
╭─┅═ঈ♥ঈ═┅─╮
╰─┅═ঈ♥ঈ═┅─╯
شنیدم مصرعی شیوا، که شیرین بود مضمونش
« منم مجنون آن لیلا که صد لیلاست مجنونش»
به خود گفتم تو هم مجنون یک لیلای زیبایی
که جان داروی عمر توست در لبهای میگونش
بر آر از سینه جان شعر شورانگیز دلخواهی
مگر آن ماه را سازی بدین افسان افسونش!
نوایی تازه از ساز محبت، در جهان سرکن
کزین آوا بیاسایی ز گردشهای گردونش
به مهر آهنگ او روز و شبت را رنگ دیگر زن
که خود آگاهی از نیرنگ دوران و شبیخونش
ز عشق آغاز کن، تا نقش گردون را بگردانی
که تنها عشق سازد نقش گردون را دگرگونش
به مهر آویز و جان را روشنایی ده که این آیین
همه شادی است فرمانش، همه یاری است قانونش
غم عشق تو را نازم، چنان در سینه رخت افکند
که غمهای دگر را کرد از این خانه بیرونش!
غرور حسنش از ره میبرد، ای دل صبوری کن!
به خود باز آورد بار دگر شعر فریدونش
#فریدون_مشیری
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
╰─┅═ঈ♥ঈ═┅─╯
شنیدم مصرعی شیوا، که شیرین بود مضمونش
« منم مجنون آن لیلا که صد لیلاست مجنونش»
به خود گفتم تو هم مجنون یک لیلای زیبایی
که جان داروی عمر توست در لبهای میگونش
بر آر از سینه جان شعر شورانگیز دلخواهی
مگر آن ماه را سازی بدین افسان افسونش!
نوایی تازه از ساز محبت، در جهان سرکن
کزین آوا بیاسایی ز گردشهای گردونش
به مهر آهنگ او روز و شبت را رنگ دیگر زن
که خود آگاهی از نیرنگ دوران و شبیخونش
ز عشق آغاز کن، تا نقش گردون را بگردانی
که تنها عشق سازد نقش گردون را دگرگونش
به مهر آویز و جان را روشنایی ده که این آیین
همه شادی است فرمانش، همه یاری است قانونش
غم عشق تو را نازم، چنان در سینه رخت افکند
که غمهای دگر را کرد از این خانه بیرونش!
غرور حسنش از ره میبرد، ای دل صبوری کن!
به خود باز آورد بار دگر شعر فریدونش
#فریدون_مشیری
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🍂🍁🌾🍂🌾🍁🍂
🌾
🍂
پشت خرمنهای گندم، لای بازوهای بید
آفتاب زرد، کمکم رو نهفت
بر سر گیسوی گندمزارها
بوسه بدرود تابستان شکفت
از تو بود ای چشمه جوشان تابستان گرم
گر به هرسو، خوشهها جوشید و خرمنها رسید
از تو بود
از گرمی آغوش تو ...
هر گلی خندید و هر برگی دمید...
این همه شهد و شکر از سینه پرشور توست
در دل ذرات هستی نور توست
مستی ما از طلایی خوشه انگور توست...
راستی را، بوسه تو، بوسه بدرود بود ؟
بسته شد آغوش تابستان ؟!
خدایا .. زود بود!
#فریدون_مشیری
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🌾
🍂
پشت خرمنهای گندم، لای بازوهای بید
آفتاب زرد، کمکم رو نهفت
بر سر گیسوی گندمزارها
بوسه بدرود تابستان شکفت
از تو بود ای چشمه جوشان تابستان گرم
گر به هرسو، خوشهها جوشید و خرمنها رسید
از تو بود
از گرمی آغوش تو ...
هر گلی خندید و هر برگی دمید...
این همه شهد و شکر از سینه پرشور توست
در دل ذرات هستی نور توست
مستی ما از طلایی خوشه انگور توست...
راستی را، بوسه تو، بوسه بدرود بود ؟
بسته شد آغوش تابستان ؟!
خدایا .. زود بود!
#فریدون_مشیری
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
╭─┅═ঈ🥀ঈ═┅─╮
╰─┅═ঈ🍷ঈ═┅─╯
پرکن پیاله را، کاین آب آتشین
دیری است ره به حال خرابم نمی برد...
این جام ها که در پیام می شود تهی،
دریای آتش است که ریزم به کام خویش
گرداب می رباید و آبم نمی برد...!
من با سمند سرکش و جادویی شراب،
تا بی کران عالم پندار رفته ام،
تا دشت پرستاره اندیشه های ژرف،
تا مرز ناشناخته ی مرگ و زندگی،
تا کوچه باغ خاطره های گریزپا،
تا شهر یادها...
دیگر شراب هم،
جز تا کنار بستر خوابم نمی برد...
#فریدون_مشیری
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
╰─┅═ঈ🍷ঈ═┅─╯
پرکن پیاله را، کاین آب آتشین
دیری است ره به حال خرابم نمی برد...
این جام ها که در پیام می شود تهی،
دریای آتش است که ریزم به کام خویش
گرداب می رباید و آبم نمی برد...!
من با سمند سرکش و جادویی شراب،
تا بی کران عالم پندار رفته ام،
تا دشت پرستاره اندیشه های ژرف،
تا مرز ناشناخته ی مرگ و زندگی،
تا کوچه باغ خاطره های گریزپا،
تا شهر یادها...
دیگر شراب هم،
جز تا کنار بستر خوابم نمی برد...
#فریدون_مشیری
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
بسوخت جان من این دیدهی جمال پرست
ز دست رفت دل هرزهگرد حال پرست
چگونه زین همه حسرت بود امید نجات
مرا که هست همین چشم ِ خط و خال پرست
نوازش نـَـفَـست با من است در همه حال
چه میگریزی از این شاعر محال پرست
شبی خیال تو از دشت خواب من بگذشت
دگر به خواب نرفت این دل خیال پرست
شکوه حزن تو را نازم ای بهار ملول
که الفتیست تو را با من ملال پرست
بهار من به خموشی کنار سایه گذشت
چمن سپرده به مرغان قیل و قال پرست
#فریدون_مشیری
با یاد سفری با #هوشنگ_ابتهاج
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
بسوخت جان من این دیدهی جمال پرست
ز دست رفت دل هرزهگرد حال پرست
چگونه زین همه حسرت بود امید نجات
مرا که هست همین چشم ِ خط و خال پرست
نوازش نـَـفَـست با من است در همه حال
چه میگریزی از این شاعر محال پرست
شبی خیال تو از دشت خواب من بگذشت
دگر به خواب نرفت این دل خیال پرست
شکوه حزن تو را نازم ای بهار ملول
که الفتیست تو را با من ملال پرست
بهار من به خموشی کنار سایه گذشت
چمن سپرده به مرغان قیل و قال پرست
#فریدون_مشیری
با یاد سفری با #هوشنگ_ابتهاج
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
╭─┅═ঈ✨ঈ═┅─╮
╰─┅═ঈ🌙ঈ═┅─╯
#مادران
نیمه شب،
از نالهی مرغی که در ژرفای ظلمت
بال و پر میزد
ز جا جستم.
نالهی آن مرغ زخمی همچنان از دور میآمد
لحظهای در بهت بنشستم
ناله آن مرغ زخمی همچنان از دور میآمد.
ماه غمگین
ابر سنگین
خانه در غربت
نالهی آن مرغ زخمی همچنان از دور میآمد
لحظههایی شهر سرشار از صدای نالهی مرغان زخمی شد
اوج این موسیقی غمناک، در افلاک؟ میپیچید!
مانده بودم سخت در حیرت که آیا هیچکاری میتوانستم؟
آسمان، هستی، خدا، شب، برگها
چیزی نمیگفتند
آه در هر خانهی این شهر،
مادران با گریه میخفتند،
دانستم!
#فریدون_مشیری
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
╰─┅═ঈ🌙ঈ═┅─╯
#مادران
نیمه شب،
از نالهی مرغی که در ژرفای ظلمت
بال و پر میزد
ز جا جستم.
نالهی آن مرغ زخمی همچنان از دور میآمد
لحظهای در بهت بنشستم
ناله آن مرغ زخمی همچنان از دور میآمد.
ماه غمگین
ابر سنگین
خانه در غربت
نالهی آن مرغ زخمی همچنان از دور میآمد
لحظههایی شهر سرشار از صدای نالهی مرغان زخمی شد
اوج این موسیقی غمناک، در افلاک؟ میپیچید!
مانده بودم سخت در حیرت که آیا هیچکاری میتوانستم؟
آسمان، هستی، خدا، شب، برگها
چیزی نمیگفتند
آه در هر خانهی این شهر،
مادران با گریه میخفتند،
دانستم!
#فریدون_مشیری
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
درگذشت اندوهناک استاد محمدرضا شجریان، هنرمند گرانمایه را به خانواده و دوستداران ایشان تسلیت میگوییم.
-خانوادهی زنده یاد فریدون مشیری
#دیگر_نیست
آه، آن صدای خوش طنین،
شورآفرین، والا
دیروز با ما بود، دیگر نیست.
این آسمان، این ماه، این کوه، این درختان را
با آن نگاه نازنین،
وان خندهی شیرین
گرم تماشا بود، دیگر نیست.
آن چهرهی پر مهر
آن دست گرم
آن قلب پاک
آن عشق
دیروز این جا بود، دیگر نیست.
وقتی سخن می گفت
جان ها پر از آهنگ و آوا بود،
دیگر نیست.
همراه در یک کاروان بودیم و میرفتیم
سیمای او هر گوشه پیدا بود، دیگر نیست.
دنیا، چمن، گل، زندگی، خورشید،
در چشم ما،
-تا بود-
زیبا بود، دیگر نیست.
- #فریدون_مشیری
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
-خانوادهی زنده یاد فریدون مشیری
#دیگر_نیست
آه، آن صدای خوش طنین،
شورآفرین، والا
دیروز با ما بود، دیگر نیست.
این آسمان، این ماه، این کوه، این درختان را
با آن نگاه نازنین،
وان خندهی شیرین
گرم تماشا بود، دیگر نیست.
آن چهرهی پر مهر
آن دست گرم
آن قلب پاک
آن عشق
دیروز این جا بود، دیگر نیست.
وقتی سخن می گفت
جان ها پر از آهنگ و آوا بود،
دیگر نیست.
همراه در یک کاروان بودیم و میرفتیم
سیمای او هر گوشه پیدا بود، دیگر نیست.
دنیا، چمن، گل، زندگی، خورشید،
در چشم ما،
-تا بود-
زیبا بود، دیگر نیست.
- #فریدون_مشیری
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
بسوخت جان من این دیدهی جمال پرست
ز دست رفت دل هرزهگرد حال پرست
چگونه زین همه حسرت بود امید نجات
مرا که هست همین چشم ِ خط و خال پرست
نوازش نـَـفَـست با من است در همه حال
چه میگریزی از این شاعر محال پرست
شبی خیال تو از دشت خواب من بگذشت
دگر به خواب نرفت این دل خیال پرست
شکوه حزن تو را نازم ای بهار ملول
که الفتیست تو را با من ملال پرست
بهار من به خموشی کنار سایه گذشت
چمن سپرده به مرغان قیل و قال پرست
#فریدون_مشیری
با یاد سفری با #هوشنگ_ابتهاج
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
بسوخت جان من این دیدهی جمال پرست
ز دست رفت دل هرزهگرد حال پرست
چگونه زین همه حسرت بود امید نجات
مرا که هست همین چشم ِ خط و خال پرست
نوازش نـَـفَـست با من است در همه حال
چه میگریزی از این شاعر محال پرست
شبی خیال تو از دشت خواب من بگذشت
دگر به خواب نرفت این دل خیال پرست
شکوه حزن تو را نازم ای بهار ملول
که الفتیست تو را با من ملال پرست
بهار من به خموشی کنار سایه گذشت
چمن سپرده به مرغان قیل و قال پرست
#فریدون_مشیری
با یاد سفری با #هوشنگ_ابتهاج
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat