🔴🔴🔴سه ماجرای طنزِ تأملبرانگیز
#احمد_زید_آبادی
1) اینکه جرج سوروس، سرمایهگذار مجاریالاصل آمریکایی، چه نقشی در امور جهان بازی میکند، به من ربطی ندارد! این سرمایهگذار یهودی اما به دلیل دیدگاههای لیبرالیاش به شدت مورد نفرت دونالد ترامپ و نزدیکان اوست به طوری که در هر نقطۀ جهان مشکلی بروز میکند و بحرانی به پا میشود، ترامپ و دوستانش آن را به پای توطئۀ سوروس مینویسند!
جالب اینکه ما هم در کشورمان روزنامهای داریم که به همان اندازۀ ترامپ از سوروس بیزار و متنفر است و عموم مشکلات و نارضایتیهای جامعۀ ایران را به توطئههای او میچسباند! اگر گفتید آن کدام روزنامه است؟ میگم حالا که نفرت از سوروس، وجه اشتراک آن روزنامه و ترامپ شده است، اگر احیاناً دو طرف را به گفتگو برای خنثی کردن توطئههای سوروس توصیه کنیم، خطر مطری ندارد؟
2) نتانیاهو و گانتز در توافقنامۀ خود برای تشکیل دولت وحدت ملی، پاراگرافی را هم به ضمیمه کردن بخشی از کرانۀ باختری رود اردن به اسرائیل بر اساس معاملۀ قرن ترامپ اختصاص دادهاند! طی روزهای اخیر بسیاری از انجمنهای یهودی آمریکا، سازمان ملل، اتحادیۀ اروپا، بریتانیا و فرانسه نسبت به این ماجرا به شدت هشدار دادهاند و بعضاً از تهدید به اعمال تنبیهاتی علیه اسرائیل چشمپوشی نکردهاند.
در این میان اما دریغ از یک کلام اعتراض از طرف "دوستان چینی!"
3) بارها در رسانههای خاص و یا نوشتههای برخی افراد به این جملات برمیخوریم: فلان کار کوبیدن آخرین میخ به تابوت فلان دولت است! یا اقدامِ فلان نهاد زدن به سیم آخر است! از این دسته از رسانهها و نویسندهها باید پرسید؛ مگر چند بار میتوان آخرین میخ را به یک تابوت کوبید و یا چند نوبت میشود به سیم آخر زد؟
#احمد_زیدآبادی
#جرج_سوروس
#دونالد_ترامپ
#چین
#کرانه_باختری
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زید_آبادی
1) اینکه جرج سوروس، سرمایهگذار مجاریالاصل آمریکایی، چه نقشی در امور جهان بازی میکند، به من ربطی ندارد! این سرمایهگذار یهودی اما به دلیل دیدگاههای لیبرالیاش به شدت مورد نفرت دونالد ترامپ و نزدیکان اوست به طوری که در هر نقطۀ جهان مشکلی بروز میکند و بحرانی به پا میشود، ترامپ و دوستانش آن را به پای توطئۀ سوروس مینویسند!
جالب اینکه ما هم در کشورمان روزنامهای داریم که به همان اندازۀ ترامپ از سوروس بیزار و متنفر است و عموم مشکلات و نارضایتیهای جامعۀ ایران را به توطئههای او میچسباند! اگر گفتید آن کدام روزنامه است؟ میگم حالا که نفرت از سوروس، وجه اشتراک آن روزنامه و ترامپ شده است، اگر احیاناً دو طرف را به گفتگو برای خنثی کردن توطئههای سوروس توصیه کنیم، خطر مطری ندارد؟
2) نتانیاهو و گانتز در توافقنامۀ خود برای تشکیل دولت وحدت ملی، پاراگرافی را هم به ضمیمه کردن بخشی از کرانۀ باختری رود اردن به اسرائیل بر اساس معاملۀ قرن ترامپ اختصاص دادهاند! طی روزهای اخیر بسیاری از انجمنهای یهودی آمریکا، سازمان ملل، اتحادیۀ اروپا، بریتانیا و فرانسه نسبت به این ماجرا به شدت هشدار دادهاند و بعضاً از تهدید به اعمال تنبیهاتی علیه اسرائیل چشمپوشی نکردهاند.
در این میان اما دریغ از یک کلام اعتراض از طرف "دوستان چینی!"
3) بارها در رسانههای خاص و یا نوشتههای برخی افراد به این جملات برمیخوریم: فلان کار کوبیدن آخرین میخ به تابوت فلان دولت است! یا اقدامِ فلان نهاد زدن به سیم آخر است! از این دسته از رسانهها و نویسندهها باید پرسید؛ مگر چند بار میتوان آخرین میخ را به یک تابوت کوبید و یا چند نوبت میشود به سیم آخر زد؟
#احمد_زیدآبادی
#جرج_سوروس
#دونالد_ترامپ
#چین
#کرانه_باختری
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴 #احمد_زید_آبادی:
🔹بابک داد و روزگار از دست رفته
درگذشت نابهنگام بابک داد در پاریس، نمونهای دیگر از سرنوشت غمانگیز جامعۀ مطبوعاتی کشور ماست. روزگاری بابک داد مانند بسیاری دیگر از روزنامهنگاران این سرزمین، در زادگاه خود با دلی سرشار از امید به آینده مینوشت و منتشر میکرد.
در ابتدای بهار 79 اما تند بادی سمّی وزید و جوانههای تازهرستۀ درخت مطبوعات ایران را خزانزده کرد. بعد از آن، روزنامهنگاران هر کدام به سویی متواری شدند. جمع بزرگی به تدریج جلای وطن کردند، جمعی دیگر از فعالیت مطبوعاتی دست کشیدند، برخی گرفتار زندان شدند و برخی افتان و خیزان در صدد گشودن روزنی تازه برآمدند، اما بهار دیگر تکرار نشد.
آن جمعهای پرشور و پرتلاش و امیدوار و صمیمی و گرم پراکنده شدند. هر یک از همکاران، سر از نقطهای از این جهان درآورد. پیوندها به آهستگی گسست و علایق از هم فاصله گرفت. دوستیها رنگ باخت و بعضاً به خشم و پرخاش بدل شد. این همه نتیجۀ شکست و نومیدی است!
اینک هر یک از ما در هر گوشه از جهان، به امید بازگشت و تکرار آن تجربههای شیرین سر به بالین میگذاریم و سر از بالین برمیداریم اما وقتی خبر فوت همکاری منتشر میشود، با خود میگوییم نکند..
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔹بابک داد و روزگار از دست رفته
درگذشت نابهنگام بابک داد در پاریس، نمونهای دیگر از سرنوشت غمانگیز جامعۀ مطبوعاتی کشور ماست. روزگاری بابک داد مانند بسیاری دیگر از روزنامهنگاران این سرزمین، در زادگاه خود با دلی سرشار از امید به آینده مینوشت و منتشر میکرد.
در ابتدای بهار 79 اما تند بادی سمّی وزید و جوانههای تازهرستۀ درخت مطبوعات ایران را خزانزده کرد. بعد از آن، روزنامهنگاران هر کدام به سویی متواری شدند. جمع بزرگی به تدریج جلای وطن کردند، جمعی دیگر از فعالیت مطبوعاتی دست کشیدند، برخی گرفتار زندان شدند و برخی افتان و خیزان در صدد گشودن روزنی تازه برآمدند، اما بهار دیگر تکرار نشد.
آن جمعهای پرشور و پرتلاش و امیدوار و صمیمی و گرم پراکنده شدند. هر یک از همکاران، سر از نقطهای از این جهان درآورد. پیوندها به آهستگی گسست و علایق از هم فاصله گرفت. دوستیها رنگ باخت و بعضاً به خشم و پرخاش بدل شد. این همه نتیجۀ شکست و نومیدی است!
اینک هر یک از ما در هر گوشه از جهان، به امید بازگشت و تکرار آن تجربههای شیرین سر به بالین میگذاریم و سر از بالین برمیداریم اما وقتی خبر فوت همکاری منتشر میشود، با خود میگوییم نکند..
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴معمای اردشیر زاهدی!
#احمد_زید_آبادی
اردشیر زاهدی در مصاحبه با تلویزیون بی بی سی بار دیگر مواضعی را مطرح کرده که به شدت مورد استقبال جناح اصولگرا در ایران قرار گرفته است.
اردشیر زاهدی فرزند سپهبد فضلالله زاهدی از عوامل اصلی سقوط دولت دکتر محمد مصدق و از نزدیکترین و وفادارترین افراد به شاه سابق ایران است. او مدتها در مقام وزیر خارجه و سفیر ایران در آمریکا و بریتانیا در کابینۀ امیرعباس هویدا، نخستِ وزیر دولت شاهنشاهی خدمت کرده است.
اینک انسانی با این سوابق، با لحنی از وضعیت بینالمللی و قدرت نظامی جمهوری اسلامی و فرماندهان ارتش و سپاه پاسداران ستایش میکند که بیشتر از زبان جناح اصولگرا در داخل ایران شنیده میشود. او با تأکید بر اینکه از متهم شدن به حمایت از نظام جمهوری اسلامی هراسی ندارد، در اشارهای تلویحی به سیاست آمریکا و اپوزیسیون برانداز خارج از کشور میگوید: "غلط میکنند کسانی که تغییر حکومت در ایران را عامل پیشرفت میدانند."
بیان این نوع سخنان از طرف داماد سابق محمدرضا شاه، به واقع آن دسته از هواخواهان سلطنت پهلوی را که در پی سرنگونی جمهوری اسلامی هستند، به دردسر انداخته است به طوری که بعضاً میکوشند تا او را نادیده بگیرند. با این حال، زاهدی هر از چندی بر صفحۀ تلویزیونهای فارسی زبان خارج از کشور ظاهر میشود و نظرات خود را با تندی و صراحتی بیش از پیش بیان میکند.
درحقیقت، مسئله این است که چرا اردشیر زاهدی به این نقطه نظرات رسیده است؟ آیا او با همراهان سابق خود اختلاف شخصی پیدا کرده و صرفاً برای جریحهدار کردن آنان چنین مواضعی را میگیرد؟ یا اینکه مکنونات قلبی خود را علنی میکند؟
اگر زاهدی مکنونات قلبی خود را بروز میدهد، باز پرسش این است که به چه علت به این مواضع رسیده است؟ آیا از تأثیر رفتار برخی نیروهای برانداز خارجی و حامیان خارجی آنها بر سرنوشت ایران واقعاً نگران است؟ یا علل و عوامل دیگری در میان است؟ اگر منشأ مواضع او نگرانی از طیفی از جمعیت برانداز و سیاست آمریکا و متحدان منطقهای آن باشد، صرفنظر از به جا یا نابجا بودن آن، زاهدی علاقمند است خود را به عنوان شخصیتی "ملیگرا" و "وطندوست" به نمایش بگذارد و هزینهاش را نیز بپردازد.
در این میان، استقبال اصولگرایان از مواضع زاهدی نیز معنایی جز اذعان به وطندوستی او ندارد! حال آیا اذعان به وطندستی فردی با کارنامه و سابقه و خلق و خوی اردشیر زاهدی از سوی اصولگرایان، امری بدون تناقض است؟
اصولگرایان تا کنون تمامیت حکومت پهلوی و نیروهای مؤثر در آن را به وابستگی، وطنفروشی و نوکری اجانب متهم کردهاند، حال چگونه است که مواضع فردی در سطح اردشیر زاهدی را به نوعی وطندوستی و ملیگرایی تعبیر میکنند و با استقبال از آن، در سطح وسیعی منتشر میکنند!
لابد خواهند گفت که "میزان حال فعلی افراد است" اما مگر زاهدی نسبت به وفاداریاش به شاه پشیمان شده است؟
#احمد_زیدآبادی
#اردشیر_زاهدی
#اپوزیسیون_برانداز
#اصولگرایان
#محمد_رضا_شاه
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زید_آبادی
اردشیر زاهدی در مصاحبه با تلویزیون بی بی سی بار دیگر مواضعی را مطرح کرده که به شدت مورد استقبال جناح اصولگرا در ایران قرار گرفته است.
اردشیر زاهدی فرزند سپهبد فضلالله زاهدی از عوامل اصلی سقوط دولت دکتر محمد مصدق و از نزدیکترین و وفادارترین افراد به شاه سابق ایران است. او مدتها در مقام وزیر خارجه و سفیر ایران در آمریکا و بریتانیا در کابینۀ امیرعباس هویدا، نخستِ وزیر دولت شاهنشاهی خدمت کرده است.
اینک انسانی با این سوابق، با لحنی از وضعیت بینالمللی و قدرت نظامی جمهوری اسلامی و فرماندهان ارتش و سپاه پاسداران ستایش میکند که بیشتر از زبان جناح اصولگرا در داخل ایران شنیده میشود. او با تأکید بر اینکه از متهم شدن به حمایت از نظام جمهوری اسلامی هراسی ندارد، در اشارهای تلویحی به سیاست آمریکا و اپوزیسیون برانداز خارج از کشور میگوید: "غلط میکنند کسانی که تغییر حکومت در ایران را عامل پیشرفت میدانند."
بیان این نوع سخنان از طرف داماد سابق محمدرضا شاه، به واقع آن دسته از هواخواهان سلطنت پهلوی را که در پی سرنگونی جمهوری اسلامی هستند، به دردسر انداخته است به طوری که بعضاً میکوشند تا او را نادیده بگیرند. با این حال، زاهدی هر از چندی بر صفحۀ تلویزیونهای فارسی زبان خارج از کشور ظاهر میشود و نظرات خود را با تندی و صراحتی بیش از پیش بیان میکند.
درحقیقت، مسئله این است که چرا اردشیر زاهدی به این نقطه نظرات رسیده است؟ آیا او با همراهان سابق خود اختلاف شخصی پیدا کرده و صرفاً برای جریحهدار کردن آنان چنین مواضعی را میگیرد؟ یا اینکه مکنونات قلبی خود را علنی میکند؟
اگر زاهدی مکنونات قلبی خود را بروز میدهد، باز پرسش این است که به چه علت به این مواضع رسیده است؟ آیا از تأثیر رفتار برخی نیروهای برانداز خارجی و حامیان خارجی آنها بر سرنوشت ایران واقعاً نگران است؟ یا علل و عوامل دیگری در میان است؟ اگر منشأ مواضع او نگرانی از طیفی از جمعیت برانداز و سیاست آمریکا و متحدان منطقهای آن باشد، صرفنظر از به جا یا نابجا بودن آن، زاهدی علاقمند است خود را به عنوان شخصیتی "ملیگرا" و "وطندوست" به نمایش بگذارد و هزینهاش را نیز بپردازد.
در این میان، استقبال اصولگرایان از مواضع زاهدی نیز معنایی جز اذعان به وطندوستی او ندارد! حال آیا اذعان به وطندستی فردی با کارنامه و سابقه و خلق و خوی اردشیر زاهدی از سوی اصولگرایان، امری بدون تناقض است؟
اصولگرایان تا کنون تمامیت حکومت پهلوی و نیروهای مؤثر در آن را به وابستگی، وطنفروشی و نوکری اجانب متهم کردهاند، حال چگونه است که مواضع فردی در سطح اردشیر زاهدی را به نوعی وطندوستی و ملیگرایی تعبیر میکنند و با استقبال از آن، در سطح وسیعی منتشر میکنند!
لابد خواهند گفت که "میزان حال فعلی افراد است" اما مگر زاهدی نسبت به وفاداریاش به شاه پشیمان شده است؟
#احمد_زیدآبادی
#اردشیر_زاهدی
#اپوزیسیون_برانداز
#اصولگرایان
#محمد_رضا_شاه
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴حکم رقص!
#احمد_زید_آبادی
رفته بودم برای خرید از خانه بیرون که یکی شتابان خود را به من رساند و گفت؛ پرسشی دارم! گفتم بفرمایید!
پرسید: آقا شما قرآن را خواندهاید؟
گفتم: آره.
پرسید: آیا در قرآن حکمی در بارۀ رقص داده شده؟
گفتم: نه، اشارهای به این موضوع نشده.
پرسید: یعنی نگفته حرامه؟
گفتم: نه اصلاً در بارهاش هیچ چیز نگفته.
پرسید: نهجالبلاغه چطور؟ آن را هم خواندهای؟
گفتم: بله آن را هم خواندهام.
پرسید: در نهجالبلاغه در بارۀ رقص چی گفته شده؟
گفتم: در آنجا هم من چیزی در بارۀ رقص ندیدم.
پرسید: یعنی نگفته حرامه؟
گفتم: نه چیزی در این مورد نگفته.
پرسید: پس چرا فقیهان رقص را حرام کردهاند؟
گفتم: از خودشان بپرسید!
گفت: اگر میخواستم از خودشان بپرسم که از تو نمیپرسیدم!
گفتم: خب، حالا میگی من چه کار کنم؟
پرسید: رقص را بر اساس چه آیه و روایتی حرام کردهاند؟
گفتم: آیهای که در این مورد وجود نداره و تا آنجا که من اطلاع دارم از واژۀ رقص هم که عربی است در احادیث و روایات ذکری به میان نیامده فقط گویا حدیثی از امام صادق هست که "زَفن" را منع کرده است.
پرسید: زفن همان رقصه؟
گفتم: برخی اینطور تعبیر کردهاند.
پرسید: یعنی فقط بر اساس همین یک حدیث رقص را حرام کردهاند.
گفتم: نه، برخی فقیهان آن را عملی لغو و برخی دیگر لهو دانستهاند و نظرات در این باره هم یکسان نیست.
پرسید: دقیقاً چه نظراتی است؟
گفتم: عدهای به حرمت ذاتی رقص اعتقاد دارند و میگویند لهو و لعب است و یا مستلزم لهو و لعب است، اما عدهای دیگر به حرمت ذاتی آن باور ندارند و میگویند اگر رقص مستلزم مفسدهای نباشد، مشکلی ندارد.
پرسید: آیتالله خمینی نظرش چیست؟
گفتم: نظرش این است که رقص به خودی خود حرمتی ندارد مگر اینکه سبب مفسده شود.
گفت: به نظر تو این رقصی که خراسانیها یا کردها یا مردم دیگر نواحی و مناطق ایران انجام میدهند، مفسدهآمیز است؟
گفتم: نه، اصلاً.
پرسید: پس چرا هر وقت کسی میرقصه این همه بهش بدگویی میکنن. مثلاً رقصیدن محمود دولتآبادی در یک مراسم چه مفسدهای داشت که به او حمله کردند؟ یا چرا صدا و سیما یک سیر رقص محلی پخش نمیکنه که دلمون باز باشه؟
گفتم: اینها را چرا از من میپرسی؟ برو از خودشان بپرس!
گفت: میترسم بپرسم و بعد بگویند این دنبال آزادی فسق و فجوره یا حتی ممکن است بگویند ملحد شده!
گفتم: بعید است فقط به دلیل طرح پرسش، کسی را متهم کنند!
گفت: به هر صورت من میترسم. نمیشود شما به جای من این پرسشها را مطرح کنید؟
گفتم: باشه من میپرسم اما فکر نمیکنی که ممکن است مرا هم به فسق و فجور و الحاد متهم کنن؟
گفت: حالا تو را متهم کنند عیبی نداره! ما بدبخت بیچارهها را متهم نکنند!
#احمد_زیدآبادی
#نهجالبلاغه
#قرآن
#حکم_شرعی
رقص
#آیتالله_خمینی
#محمود_دولت_آبادی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زید_آبادی
رفته بودم برای خرید از خانه بیرون که یکی شتابان خود را به من رساند و گفت؛ پرسشی دارم! گفتم بفرمایید!
پرسید: آقا شما قرآن را خواندهاید؟
گفتم: آره.
پرسید: آیا در قرآن حکمی در بارۀ رقص داده شده؟
گفتم: نه، اشارهای به این موضوع نشده.
پرسید: یعنی نگفته حرامه؟
گفتم: نه اصلاً در بارهاش هیچ چیز نگفته.
پرسید: نهجالبلاغه چطور؟ آن را هم خواندهای؟
گفتم: بله آن را هم خواندهام.
پرسید: در نهجالبلاغه در بارۀ رقص چی گفته شده؟
گفتم: در آنجا هم من چیزی در بارۀ رقص ندیدم.
پرسید: یعنی نگفته حرامه؟
گفتم: نه چیزی در این مورد نگفته.
پرسید: پس چرا فقیهان رقص را حرام کردهاند؟
گفتم: از خودشان بپرسید!
گفت: اگر میخواستم از خودشان بپرسم که از تو نمیپرسیدم!
گفتم: خب، حالا میگی من چه کار کنم؟
پرسید: رقص را بر اساس چه آیه و روایتی حرام کردهاند؟
گفتم: آیهای که در این مورد وجود نداره و تا آنجا که من اطلاع دارم از واژۀ رقص هم که عربی است در احادیث و روایات ذکری به میان نیامده فقط گویا حدیثی از امام صادق هست که "زَفن" را منع کرده است.
پرسید: زفن همان رقصه؟
گفتم: برخی اینطور تعبیر کردهاند.
پرسید: یعنی فقط بر اساس همین یک حدیث رقص را حرام کردهاند.
گفتم: نه، برخی فقیهان آن را عملی لغو و برخی دیگر لهو دانستهاند و نظرات در این باره هم یکسان نیست.
پرسید: دقیقاً چه نظراتی است؟
گفتم: عدهای به حرمت ذاتی رقص اعتقاد دارند و میگویند لهو و لعب است و یا مستلزم لهو و لعب است، اما عدهای دیگر به حرمت ذاتی آن باور ندارند و میگویند اگر رقص مستلزم مفسدهای نباشد، مشکلی ندارد.
پرسید: آیتالله خمینی نظرش چیست؟
گفتم: نظرش این است که رقص به خودی خود حرمتی ندارد مگر اینکه سبب مفسده شود.
گفت: به نظر تو این رقصی که خراسانیها یا کردها یا مردم دیگر نواحی و مناطق ایران انجام میدهند، مفسدهآمیز است؟
گفتم: نه، اصلاً.
پرسید: پس چرا هر وقت کسی میرقصه این همه بهش بدگویی میکنن. مثلاً رقصیدن محمود دولتآبادی در یک مراسم چه مفسدهای داشت که به او حمله کردند؟ یا چرا صدا و سیما یک سیر رقص محلی پخش نمیکنه که دلمون باز باشه؟
گفتم: اینها را چرا از من میپرسی؟ برو از خودشان بپرس!
گفت: میترسم بپرسم و بعد بگویند این دنبال آزادی فسق و فجوره یا حتی ممکن است بگویند ملحد شده!
گفتم: بعید است فقط به دلیل طرح پرسش، کسی را متهم کنند!
گفت: به هر صورت من میترسم. نمیشود شما به جای من این پرسشها را مطرح کنید؟
گفتم: باشه من میپرسم اما فکر نمیکنی که ممکن است مرا هم به فسق و فجور و الحاد متهم کنن؟
گفت: حالا تو را متهم کنند عیبی نداره! ما بدبخت بیچارهها را متهم نکنند!
#احمد_زیدآبادی
#نهجالبلاغه
#قرآن
#حکم_شرعی
رقص
#آیتالله_خمینی
#محمود_دولت_آبادی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴تحریم دادو ستد تسلیحاتی با ایران؛ لغو یا تمدید؟
#احمد_زید_آبادی
با نزدیک شدن موعد لغو داد و ستد تسلیحاتی با ایران بر مبنای توافقنامۀ برجام، دولت آمریکا در صدد برآمده است تا مانع این اقدام شود و تحریم خرید و فروش سلاحهای متعارف با ایران را تا مدت زمانی نامعلوم تمدید کند.
بر همین اساس، گویا وزارت خارجۀ آمریکا طرحی حقوقی را تهیه و تدوین کرده است که بر مبنای آن، ایالات متحده به رغم خروجش از توافقنامۀ برجام، همچنان یکی از طرفهای توافقنامه شناخته شود تا بتواند "مکانیسم ماشه" را برای کشاندن پروندۀ هستهای ایران به شورای امنیت فعال کند و از آن طریق تحریم تسلیحاتی ایران را تمدید کند.
در مورد اعتبار حقوقی اقدام آمریکا بحثهای بسیاری شده که عمدتاً حکایت از سست بودن آن دارد، اما دولت ترامپ تا کنون نشان داده است که فقط تا آنجا تابع مقررات حقوقی بینالمللی است که منافع خاص کشورش را در صحنۀ جهانی تأمین کند، اما همین که معاهدهها یا حتی قطعنامههای شورای امنیت را خلاف برنامههای کلان خود تشخیص دهد، به راحتی آنها را دور میزند و یا نادیده میگیرد.
نمونۀ این رفتار را در مورد ماجرای فلسطین شاهد بودیم. جیسون گرینبلات نمایندۀ سابق آمریکا در گروه تدوین "معاملۀ قرن" بارها تکرار کرد که با توسل به قطعنامههای سازمان ملل نزاع اسرائیلی - فلسطینی قابل حل نیست و بنابراین فلسطینیها به جای آنکه به آن قطعنامهها استناد کنند، باید به واقعیات روی زمین بنگرند! منظور او از واقعیات روی زمین، شهرکهای یهودینشینی است که دولتهای مختلف اسرائیل با نقض مقررات بینالمللی در کرانۀ باختری رود اردن به پا ساختهاند!
در مورد لغو داد و ستد تسلیحاتی با ایران نیز دولت ترامپ قاعدتاً بر "واقعیات روی زمین" انگشت خواهد گذاشت؛ بدین معنا که به جای استدلال حقوقی، ماجرای حضور ایران در خاورمیانه را پیش خواهد کشید، حضوری که از نگاه آمریکا ومتحدانش، مایۀ بیثباتی منطقه شده است و لغو تحریم تسلیحاتی ایران میتواند به ابعاد آن بیفزاید.
به نظرم این نوع برخورد، مشکلی در جلب حمایت سه کشور اروپایی عضو برجام یعنی بریتانیا، فرانسه و آلمان ایجاد نخواهد کرد چرا که آنان نیز از حضور ایران در خاورمیانه بیمناکاند و آن را اقدامی بیثبات کننده و خطرناک میدانند.
در این میان، قاعدتاً دو کشور روسیه و چین به عنوان اعضای دائمی شورای امنیت درجهت لغو یا تمدید تحریم تسلیحاتی ایران میتوانند نقش تعیین کنندهای بازی کنند.
این دو کشور ضمن روابط به نسبت گرم خود با تهران و حتی شاید علاقهشان به فروش سطحی از تسلیحات به ایران با انگیزۀ تجاری، از رفتار کلان جمهوری اسلامی در منطقه راضی به نظر نمیرسند. از این رو، موضعگیری آنها در مورد بند مربوط به لغو تحریم داد و ستد تسلیحاتی با ایران به خلاف گزارش رسانههای بینالمللی چندان هم روشن نیست.
طبعاً آمریکا و متحدان اروپاییاش، روسیه و چین را برای همراهی با تمدید تحریم تسلیحاتی ایران تحت فشار خواهند گذاشت، اما فشار مؤثرتر احتمالاً از جانب اسرائیل وعربستان اعمال خواهد شد.
اسرائیل با هر دو کشور روسیه و چین رابطۀ صمیمانهای دارد. بنابراین از تمام قدرت دیپلماتیک خود و فشار جوامع یهودی سرتاسر جهان استفاده خواهد کرد تا آن دو کشور را به تمدید تحریم تسلیحاتی ایران راضی کند. سعودیها هم گرچه در شرایط کنونی روابط سابق خود را با روسیه ندارند، اما از جهت تحت فشار گذاشتن چین برای کمک به تمدید تحریم تسلیحاتی ایران، همچنان نیروی بسیار مؤثری هستند.
با این حساب، احتمال اینکه روسیه و چین قطعنامۀ احتمالی شورای امنیت برای تداوم تحریم تسلیحاتی ایران را وتو کنند، چندان قوی نیست.
با این حال، تا موعد لغو تحریم تسلیحاتی ایران 5 ماه باقی مانده است. شاید این 5 ماه فرصتی برای چین و روسیه از یک طرف و سه کشور اروپایی از طرف دیگر باشد، تا به کوشش دوبارهای برای متقاعد کردن ایران به ورود به مذاکره برای دستیابی به معاهدۀ هستهای تازهای دست زنند. در واقع 5 ماه فرصت کمی برای این کار است و دولت ایران تن به آن نمیدهد، اما اگر در مقدمات کار، پیشرفتی حاصل شود، چه بسا ماجرای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران در شورای امنیت اصولاً صورت تازهای به خود گیرد.
آخرین احتمال هم این است که آمریکا در پیشبرد هدف تمدید تحریم تسلیحاتی ایران در شورای امنیت موفق نشود و از طرفی ایران هم بر موضع خود برای عدم مذاکره در بارۀ تفاهنمامۀ جدید پافشاری کند. در آن صورت، آمریکا به احتمال زیاد دایرۀ تحریمهای یکجانبۀ خود را به اندازهای وسیع خواهد کرد که هرگونه داد و ستد تسلیحات متعارف با ایران را نیز دربرگیرد.
#احمد_زیدآبادی
#برجام
#شورای_امنیت
#لغو_تحریم_تسلیحاتی_ایران
#تمدید_تحریم
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زید_آبادی
با نزدیک شدن موعد لغو داد و ستد تسلیحاتی با ایران بر مبنای توافقنامۀ برجام، دولت آمریکا در صدد برآمده است تا مانع این اقدام شود و تحریم خرید و فروش سلاحهای متعارف با ایران را تا مدت زمانی نامعلوم تمدید کند.
بر همین اساس، گویا وزارت خارجۀ آمریکا طرحی حقوقی را تهیه و تدوین کرده است که بر مبنای آن، ایالات متحده به رغم خروجش از توافقنامۀ برجام، همچنان یکی از طرفهای توافقنامه شناخته شود تا بتواند "مکانیسم ماشه" را برای کشاندن پروندۀ هستهای ایران به شورای امنیت فعال کند و از آن طریق تحریم تسلیحاتی ایران را تمدید کند.
در مورد اعتبار حقوقی اقدام آمریکا بحثهای بسیاری شده که عمدتاً حکایت از سست بودن آن دارد، اما دولت ترامپ تا کنون نشان داده است که فقط تا آنجا تابع مقررات حقوقی بینالمللی است که منافع خاص کشورش را در صحنۀ جهانی تأمین کند، اما همین که معاهدهها یا حتی قطعنامههای شورای امنیت را خلاف برنامههای کلان خود تشخیص دهد، به راحتی آنها را دور میزند و یا نادیده میگیرد.
نمونۀ این رفتار را در مورد ماجرای فلسطین شاهد بودیم. جیسون گرینبلات نمایندۀ سابق آمریکا در گروه تدوین "معاملۀ قرن" بارها تکرار کرد که با توسل به قطعنامههای سازمان ملل نزاع اسرائیلی - فلسطینی قابل حل نیست و بنابراین فلسطینیها به جای آنکه به آن قطعنامهها استناد کنند، باید به واقعیات روی زمین بنگرند! منظور او از واقعیات روی زمین، شهرکهای یهودینشینی است که دولتهای مختلف اسرائیل با نقض مقررات بینالمللی در کرانۀ باختری رود اردن به پا ساختهاند!
در مورد لغو داد و ستد تسلیحاتی با ایران نیز دولت ترامپ قاعدتاً بر "واقعیات روی زمین" انگشت خواهد گذاشت؛ بدین معنا که به جای استدلال حقوقی، ماجرای حضور ایران در خاورمیانه را پیش خواهد کشید، حضوری که از نگاه آمریکا ومتحدانش، مایۀ بیثباتی منطقه شده است و لغو تحریم تسلیحاتی ایران میتواند به ابعاد آن بیفزاید.
به نظرم این نوع برخورد، مشکلی در جلب حمایت سه کشور اروپایی عضو برجام یعنی بریتانیا، فرانسه و آلمان ایجاد نخواهد کرد چرا که آنان نیز از حضور ایران در خاورمیانه بیمناکاند و آن را اقدامی بیثبات کننده و خطرناک میدانند.
در این میان، قاعدتاً دو کشور روسیه و چین به عنوان اعضای دائمی شورای امنیت درجهت لغو یا تمدید تحریم تسلیحاتی ایران میتوانند نقش تعیین کنندهای بازی کنند.
این دو کشور ضمن روابط به نسبت گرم خود با تهران و حتی شاید علاقهشان به فروش سطحی از تسلیحات به ایران با انگیزۀ تجاری، از رفتار کلان جمهوری اسلامی در منطقه راضی به نظر نمیرسند. از این رو، موضعگیری آنها در مورد بند مربوط به لغو تحریم داد و ستد تسلیحاتی با ایران به خلاف گزارش رسانههای بینالمللی چندان هم روشن نیست.
طبعاً آمریکا و متحدان اروپاییاش، روسیه و چین را برای همراهی با تمدید تحریم تسلیحاتی ایران تحت فشار خواهند گذاشت، اما فشار مؤثرتر احتمالاً از جانب اسرائیل وعربستان اعمال خواهد شد.
اسرائیل با هر دو کشور روسیه و چین رابطۀ صمیمانهای دارد. بنابراین از تمام قدرت دیپلماتیک خود و فشار جوامع یهودی سرتاسر جهان استفاده خواهد کرد تا آن دو کشور را به تمدید تحریم تسلیحاتی ایران راضی کند. سعودیها هم گرچه در شرایط کنونی روابط سابق خود را با روسیه ندارند، اما از جهت تحت فشار گذاشتن چین برای کمک به تمدید تحریم تسلیحاتی ایران، همچنان نیروی بسیار مؤثری هستند.
با این حساب، احتمال اینکه روسیه و چین قطعنامۀ احتمالی شورای امنیت برای تداوم تحریم تسلیحاتی ایران را وتو کنند، چندان قوی نیست.
با این حال، تا موعد لغو تحریم تسلیحاتی ایران 5 ماه باقی مانده است. شاید این 5 ماه فرصتی برای چین و روسیه از یک طرف و سه کشور اروپایی از طرف دیگر باشد، تا به کوشش دوبارهای برای متقاعد کردن ایران به ورود به مذاکره برای دستیابی به معاهدۀ هستهای تازهای دست زنند. در واقع 5 ماه فرصت کمی برای این کار است و دولت ایران تن به آن نمیدهد، اما اگر در مقدمات کار، پیشرفتی حاصل شود، چه بسا ماجرای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران در شورای امنیت اصولاً صورت تازهای به خود گیرد.
آخرین احتمال هم این است که آمریکا در پیشبرد هدف تمدید تحریم تسلیحاتی ایران در شورای امنیت موفق نشود و از طرفی ایران هم بر موضع خود برای عدم مذاکره در بارۀ تفاهنمامۀ جدید پافشاری کند. در آن صورت، آمریکا به احتمال زیاد دایرۀ تحریمهای یکجانبۀ خود را به اندازهای وسیع خواهد کرد که هرگونه داد و ستد تسلیحات متعارف با ایران را نیز دربرگیرد.
#احمد_زیدآبادی
#برجام
#شورای_امنیت
#لغو_تحریم_تسلیحاتی_ایران
#تمدید_تحریم
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴نیشکی هم به سعید لیلاز!
#احمد_زید_آبادی
🔹سعید لیلاز از جمله کارشناسان اقتصادی است که بر آمار و ارقام تسلط مناسبی دارد و از همین رو، پیگیری نظرات او به فهم وضعیت اقتصادی کشور کمک میکند.
در ماههای اخیر اما به نظرم آقای لیلاز از زوایهای به مسائل ایران ورود میکند که نمیتوان آن را بیطرفانه و کارشناسانه توصیف کرد. او با بزرگ کردن برخی دستاوردهای مقطعی و به حاشیه راندن مشکلات کمرشکن اقتصادی، عملاً تصویری از شرایط به دست میدهد که به جای آنکه سبب برانگیختن جناحهای حاکم به جستجوی ابتکارهای تازهای در عرصۀ سیاست داخلی و خارجی شود، عملاً آنان را به ادامۀ وضع موجود ترغیب میکند و از نگاه من، به طور ناخواسته خاکستر در چشم آنها میپاشد!
جالب آنکه اصولگرایان هم به جای آنکه در صدد فهم عمق مشکلات جامعه و تلاش برای یافتن راهحلی واقعی برای آنها برآیند، با پوشش گستردۀ نظرات فوق خوشبینانۀ دوستانی مانند لیلاز سیاست کبک و برف را دنبال میکنند. به نظرم همین نکته باید لیلاز را در ارائۀ تصویرش از وضعیت کشور محتاطتر کند.
#احمد_زیدآبادی
#سعید_لیلاز
#اقتصاد_ایران
#اصولگرایان
#کبک_برف
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زید_آبادی
🔹سعید لیلاز از جمله کارشناسان اقتصادی است که بر آمار و ارقام تسلط مناسبی دارد و از همین رو، پیگیری نظرات او به فهم وضعیت اقتصادی کشور کمک میکند.
در ماههای اخیر اما به نظرم آقای لیلاز از زوایهای به مسائل ایران ورود میکند که نمیتوان آن را بیطرفانه و کارشناسانه توصیف کرد. او با بزرگ کردن برخی دستاوردهای مقطعی و به حاشیه راندن مشکلات کمرشکن اقتصادی، عملاً تصویری از شرایط به دست میدهد که به جای آنکه سبب برانگیختن جناحهای حاکم به جستجوی ابتکارهای تازهای در عرصۀ سیاست داخلی و خارجی شود، عملاً آنان را به ادامۀ وضع موجود ترغیب میکند و از نگاه من، به طور ناخواسته خاکستر در چشم آنها میپاشد!
جالب آنکه اصولگرایان هم به جای آنکه در صدد فهم عمق مشکلات جامعه و تلاش برای یافتن راهحلی واقعی برای آنها برآیند، با پوشش گستردۀ نظرات فوق خوشبینانۀ دوستانی مانند لیلاز سیاست کبک و برف را دنبال میکنند. به نظرم همین نکته باید لیلاز را در ارائۀ تصویرش از وضعیت کشور محتاطتر کند.
#احمد_زیدآبادی
#سعید_لیلاز
#اقتصاد_ایران
#اصولگرایان
#کبک_برف
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴حزبالله لبنان تحت فشار اروپا
در حالی که شیوع کرونا و عوارض ناشی از آن، افکار عمومی جامعۀ جهانی را دلمشغول خود کرده است، ظاهراً آمریکا به کمک متحدانش در حال پیگیری استقرار نظم مورد دلخواه خود بر منطقۀ خاورمیانه است.
اعلام رسمی ممنوعیت فعالیت شاخۀ سیاسی حزبالله لبنان در خاک آلمان به عنوان "گروه تروریستی" یکی از نشانههای بارز چنین تحرکی است، اقدامی که دولت بریتانیا هم وعدۀ انجام آن را داده و به نظرم سایر کشورهای عضو اتحادیۀ اروپا نیز به تدریج به آن خواهند پیوست.
حزبالله لبنان به دو شاخۀ نظامی و سیاسی تبدیل میشود. شاخۀ نظامی آن، از مدتها پیش از سوی آمریکا و متحدان اروپاییاش در فهرست گروههای تروریستی قرار گرفته است، اما افزودن شاخۀ سیاسی آن به "فهرست سیاه" از سوی یک کشور قدرتمند اروپایی، نشان از ارادۀ تازهای برای محدود کردن دامنۀ نفوذ این تشکیلات در خاورمیانه دارد.
حزبالله لبنان دارای توانمندیهای نظامی و رزمی و سیاسی بالایی است به طوری که محافل بینالمللی، نه فقط قدرت آن را بیش از بسیاری از دولتهای ضعیف خاورمیانه ارزیابی میکنند، بلکه دولت لبنان را نیز "بازیچه" یا "اسیر" این گروه میدانند. قدرت حزبالله در تمام ابعاد آن معمولاً به حمایت مالی و تسلیحاتی جمهوری اسلامی از آن نسبت داده میشود، امری که تا مدتها از سوی ایران و حزبالله انکار میشد تا آنکه سید حسن نصرالله رهبر حزبالله چند سال پیش تصمیم گرفت تا از این ماجرا راززدایی کند و همۀ قدرت سازمان تحت رهبری خود را به کمک و حمایت ایران ربط دهد.
از این رو، محافل غربی در کنار اسرائیل و برخی دولتهای عرب منطقه، حزبالله را به عنوان نیروی نیابتی ایران معرفی میکنند و بر این باورند که نفوذ جمهوری اسلامی در لبنان، سوریه، عراق، یمن، نوار غزه و یا هر گوشۀ دیگری از جهان از جمله در آمریکای جنوبی، هر کدام به مراتبی از طریق فعالیتهای شبانه روزی حزبالله ممکن شده است.
بر همین اساس، همزمان با اعمال تحریمهای یکجانبۀ آمریکا علیه ایران، حزبالله لبنان نیز از سوی دولت ترامپ و برخی کشورهای عرب منطقه، هدف انواع تحریمهای مالی و سیاسی قرار گرفت و حتی گفته شد که منظور اصلی از تحریم ایران، خشکاندن منبع کمکهایی است که به طور اخص به سمت حزبالله سرازیر میشود.
در حقیقت، آمریکا و متحدانش قطع نفوذ ایران در منطقه را جز از راه تضعیف حزبالله ممکن نمیدانند و به همین علت، این گروه را در داخل لبنان و همینطور در سوریه و عراق تحت فشار گذاشتهاند، فشاری که اینک در حال گسترش به مناطق دیگر از جمله خاک اروپاست.
با این حساب، اقدام برای بی ثبات کردن دولت تحت حمایت حزبالله در لبنان به ریاست حسان دیاب، افزایش حملات هوایی اسرائیل به امکانات و نیروهای حزبالله در خاک سوریه و مجموعۀ تحرکاتی که برای استقرار دولت جدید در عراق در جریان است، به گنجاندن نام شاخۀ سیاسی حزبالله در فهرست گروههای تروریستی در آلمان، معنای واضحتری میدهد.
همزمان با این اقدامات، دولت ترامپ میکوشد تا طرح صلح خود موسوم به "معاملۀ قرن" را نیز عملی سازد. در واقع دو بلوک سیاسی لیکود و آبی - سفید با توافق خود برای تشکیل دولت وحدت ملی، عملاً در صدد به اجرا گذاشتن معاملۀ قرن بر آمدهاند گرچه به نظر میرسد تقسیم کاری نانوشته هم بین دو طرف در مورد چگونگی پیشبرد این هدف شکل گرفته است.
بلوک لیکود از معاملۀ قرن برداشتی "راستگرایانه" دارد و از بین همۀ مفاد آن، سخت دلبستۀ انضمام بخش بزرگی از کرانۀ باختری رود اردن به اسرائیل با تصمیمی یکجانبه است. در مقابل، بلوک آبی - سفید قرائتی "میانهروانه" از معملۀ قرن ارائه میکند. این بلوک گر چه طرح ترامپ را به عنوان پایه و اساس حل مناقشه با فلسطینیها پذیرفته است، اما انضمام هر بخش از کرانۀ باختری را از مسیر توافق رسمی با آمریکا، جلب حمایت جامعۀ بینالمللی، کسب رضایت اردن و بخصوص توافق با فلسطینیها دنبال میکند.
در این میان، کشورهای اروپایی به شدت مخالف انضمام یکجانبۀ هر بخش از خاک کرانۀ باختری به اسرائیل هستند و از این جهت، احزاب اسرائیلی را تحت فشار گذاشتهاند. از نگاه آنان، سرنوشت کرانۀ باختری باید از طریق گفتگوی مستقیم بین اسرائیل و فلسطینیها تعیین شود. شاید همراه شدن اروپا برای تحت فشار گذاشتن حزبالله، تا اندازهای هم به منظور متقاعد کردن اسرائیل برای پرهیز از تصمیمگیری یکجانبه در بارۀ کرانۀ باختری مربوط باشد.
در هر صورت، بازی چند جانبه و به نسبت پیچیدهای برای شکل بخشیدن به نظم خاورمیانه در دوران پساکرونا آغاز شده است اما تاریخ نشان داده که وضعیت این منطقه بغرنجتر از آن است که امور کاملاً طبق دلخواه بازیگران خاصی پیش رود، هر چند که بدبختانه روند کلی امور به دلخواه راستگرایان اسرائیل پیش رفته است!
#احمد_زید_آبادی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
در حالی که شیوع کرونا و عوارض ناشی از آن، افکار عمومی جامعۀ جهانی را دلمشغول خود کرده است، ظاهراً آمریکا به کمک متحدانش در حال پیگیری استقرار نظم مورد دلخواه خود بر منطقۀ خاورمیانه است.
اعلام رسمی ممنوعیت فعالیت شاخۀ سیاسی حزبالله لبنان در خاک آلمان به عنوان "گروه تروریستی" یکی از نشانههای بارز چنین تحرکی است، اقدامی که دولت بریتانیا هم وعدۀ انجام آن را داده و به نظرم سایر کشورهای عضو اتحادیۀ اروپا نیز به تدریج به آن خواهند پیوست.
حزبالله لبنان به دو شاخۀ نظامی و سیاسی تبدیل میشود. شاخۀ نظامی آن، از مدتها پیش از سوی آمریکا و متحدان اروپاییاش در فهرست گروههای تروریستی قرار گرفته است، اما افزودن شاخۀ سیاسی آن به "فهرست سیاه" از سوی یک کشور قدرتمند اروپایی، نشان از ارادۀ تازهای برای محدود کردن دامنۀ نفوذ این تشکیلات در خاورمیانه دارد.
حزبالله لبنان دارای توانمندیهای نظامی و رزمی و سیاسی بالایی است به طوری که محافل بینالمللی، نه فقط قدرت آن را بیش از بسیاری از دولتهای ضعیف خاورمیانه ارزیابی میکنند، بلکه دولت لبنان را نیز "بازیچه" یا "اسیر" این گروه میدانند. قدرت حزبالله در تمام ابعاد آن معمولاً به حمایت مالی و تسلیحاتی جمهوری اسلامی از آن نسبت داده میشود، امری که تا مدتها از سوی ایران و حزبالله انکار میشد تا آنکه سید حسن نصرالله رهبر حزبالله چند سال پیش تصمیم گرفت تا از این ماجرا راززدایی کند و همۀ قدرت سازمان تحت رهبری خود را به کمک و حمایت ایران ربط دهد.
از این رو، محافل غربی در کنار اسرائیل و برخی دولتهای عرب منطقه، حزبالله را به عنوان نیروی نیابتی ایران معرفی میکنند و بر این باورند که نفوذ جمهوری اسلامی در لبنان، سوریه، عراق، یمن، نوار غزه و یا هر گوشۀ دیگری از جهان از جمله در آمریکای جنوبی، هر کدام به مراتبی از طریق فعالیتهای شبانه روزی حزبالله ممکن شده است.
بر همین اساس، همزمان با اعمال تحریمهای یکجانبۀ آمریکا علیه ایران، حزبالله لبنان نیز از سوی دولت ترامپ و برخی کشورهای عرب منطقه، هدف انواع تحریمهای مالی و سیاسی قرار گرفت و حتی گفته شد که منظور اصلی از تحریم ایران، خشکاندن منبع کمکهایی است که به طور اخص به سمت حزبالله سرازیر میشود.
در حقیقت، آمریکا و متحدانش قطع نفوذ ایران در منطقه را جز از راه تضعیف حزبالله ممکن نمیدانند و به همین علت، این گروه را در داخل لبنان و همینطور در سوریه و عراق تحت فشار گذاشتهاند، فشاری که اینک در حال گسترش به مناطق دیگر از جمله خاک اروپاست.
با این حساب، اقدام برای بی ثبات کردن دولت تحت حمایت حزبالله در لبنان به ریاست حسان دیاب، افزایش حملات هوایی اسرائیل به امکانات و نیروهای حزبالله در خاک سوریه و مجموعۀ تحرکاتی که برای استقرار دولت جدید در عراق در جریان است، به گنجاندن نام شاخۀ سیاسی حزبالله در فهرست گروههای تروریستی در آلمان، معنای واضحتری میدهد.
همزمان با این اقدامات، دولت ترامپ میکوشد تا طرح صلح خود موسوم به "معاملۀ قرن" را نیز عملی سازد. در واقع دو بلوک سیاسی لیکود و آبی - سفید با توافق خود برای تشکیل دولت وحدت ملی، عملاً در صدد به اجرا گذاشتن معاملۀ قرن بر آمدهاند گرچه به نظر میرسد تقسیم کاری نانوشته هم بین دو طرف در مورد چگونگی پیشبرد این هدف شکل گرفته است.
بلوک لیکود از معاملۀ قرن برداشتی "راستگرایانه" دارد و از بین همۀ مفاد آن، سخت دلبستۀ انضمام بخش بزرگی از کرانۀ باختری رود اردن به اسرائیل با تصمیمی یکجانبه است. در مقابل، بلوک آبی - سفید قرائتی "میانهروانه" از معملۀ قرن ارائه میکند. این بلوک گر چه طرح ترامپ را به عنوان پایه و اساس حل مناقشه با فلسطینیها پذیرفته است، اما انضمام هر بخش از کرانۀ باختری را از مسیر توافق رسمی با آمریکا، جلب حمایت جامعۀ بینالمللی، کسب رضایت اردن و بخصوص توافق با فلسطینیها دنبال میکند.
در این میان، کشورهای اروپایی به شدت مخالف انضمام یکجانبۀ هر بخش از خاک کرانۀ باختری به اسرائیل هستند و از این جهت، احزاب اسرائیلی را تحت فشار گذاشتهاند. از نگاه آنان، سرنوشت کرانۀ باختری باید از طریق گفتگوی مستقیم بین اسرائیل و فلسطینیها تعیین شود. شاید همراه شدن اروپا برای تحت فشار گذاشتن حزبالله، تا اندازهای هم به منظور متقاعد کردن اسرائیل برای پرهیز از تصمیمگیری یکجانبه در بارۀ کرانۀ باختری مربوط باشد.
در هر صورت، بازی چند جانبه و به نسبت پیچیدهای برای شکل بخشیدن به نظم خاورمیانه در دوران پساکرونا آغاز شده است اما تاریخ نشان داده که وضعیت این منطقه بغرنجتر از آن است که امور کاملاً طبق دلخواه بازیگران خاصی پیش رود، هر چند که بدبختانه روند کلی امور به دلخواه راستگرایان اسرائیل پیش رفته است!
#احمد_زید_آبادی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅چه اصولی!!
#احمد_زید_آبادی
🔗دو ماه پیش که یک کلیپ رقص از او منتشر شد، در بارهاش تیتر زندند: "حرکات ناموزون کرونایی امین زندگانی روی ته ماندۀ آبرویش"! و نوشتند: "خمیرۀ اندیشههای اغلب سلبریتیها آغشته به بلاهتی مخربتر از کروناست"!
🔗حالا که در گفتگو با یکی از شبکههای صدا و سیما از "گروههای جهادی" مستقر در بهشت زهرا تعریف و تمجید کرده است، "اظهارات جالب" او در بارۀ "جهادگران" را تا توانستهاند با ذوق و شوق پوشش دادهاند!
🔗من نمیدانم این چه "اصولگرایی" است که تمام اصولاش به این است که کسی از آنها تمجید کند یا نکند!
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زید_آبادی
🔗دو ماه پیش که یک کلیپ رقص از او منتشر شد، در بارهاش تیتر زندند: "حرکات ناموزون کرونایی امین زندگانی روی ته ماندۀ آبرویش"! و نوشتند: "خمیرۀ اندیشههای اغلب سلبریتیها آغشته به بلاهتی مخربتر از کروناست"!
🔗حالا که در گفتگو با یکی از شبکههای صدا و سیما از "گروههای جهادی" مستقر در بهشت زهرا تعریف و تمجید کرده است، "اظهارات جالب" او در بارۀ "جهادگران" را تا توانستهاند با ذوق و شوق پوشش دادهاند!
🔗من نمیدانم این چه "اصولگرایی" است که تمام اصولاش به این است که کسی از آنها تمجید کند یا نکند!
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴اصلاحطلبان و آیندهشان
#احمد_زید_آبادی
در حالی که برخی فعالان سیاسی از مرگ اصلاحات و اصلاحطلبان سخن میگویند، طیفهای مختلف این جریان هم مشغول مشاجرهای نه چندان خوشایند با یکدیگر در بارۀ استراتژی گذشته و حال و آیندۀ خود شدهاند.
در مورد اصلاحطلبان فعلاً دو موضوع به نظرم روشن است. نخست اینکه بخشی از پایگاه اجتماعی پر سر و صدای آنها با خشم و سرخوردگی از این جریان بریده و حتی به صورت دشمن آن در آمده است. دوم آنکه، تناقضات فکری و رفتاری اصلاحطلبان آنان را در حوزۀ سیاسی به بنبست کشانده است.
با این همه، به گمان من اعلام مرگ سیاسی اصلاحطلبان اغراقآمیز و مقداری غیرواقع بینانه است و آنها به شرط و شروطی، هنوز شانسی برای ظهور دوباره در آینده دارند.
برخی افراد معمولاً بحث اصلاحطلبان را از اصلاحطلبی جدا میکنند و ضمن اعلام پایان کار اصلاحطلبان، اصل اصلاحطلبی را زنده و پویا میدانند بیآنکه مشخص کنند کدام نیروی سیاسی قرار است حامل رسالت اصلاحطلبی باشد! تفکیک اصلاحطلبان از اصلاحطلبی به لحاظ مفهومی البته مشکلی ندارد اما به واقعیت عینی خاصی هم اشاره نمیکند. به هر حال اگر بنا بر زنده بودن اصلاحطلبی گذاشته شود، حاملان آن عمدتاً همین احزاب و چهرههای اصلاحطلب با آرایش کم و بیش تازهای خواهند بود و گرنه قرار نیست موجودات خاصی از آسمان به زمین آیند و بار اصلاحطلبی را بر دوش گیرند!
در حقیقت، آیندۀ مشروطی که من برای اصلاحطلبان قائلام به صلاحیت و توانایی فکری و عملی آنها مربوط نیست، بلکه صرفاً ناشی از ضعفها و مشکلات دو نیرویی است که عملاً در وسط آن دو
قرار گرفتهاند.
یکی از این دو نیرو، اصولگرایاناند که برای تسخیر یکپارچۀ قدرت مصمم به نظر میرسند. اصولگرایان طبعاً پایگاه اجتماعی ثابت خود را دارند اما از جلب اعتماد عمومی در قشرهای مختلف جامعه بخصوص نیروهای فرهنگی و تحصلکرده ناتواناند. بدون جلب اعتماد عمومی و یا دستکم تأمین سطحی از مطالباتشان برای ساکت و خاموش کردن آنها، نمیتوان جوامع امروزی را اداره کرد بویژه اینکه استفادۀ بیش از اندازه از قوۀ قهریه مشکلات و تناقضات خود را دارد و در شرایط سخت میتواند نتیجۀ معکوس به بار آورد.
در حقیقت، اصولگرایان برای دستیبابی به هر سطحی از موفقیت در ادارۀ کشور، نیازمند پوستاندازی هستند. قاطبۀ آنها اما در چارچوب گذشته منجمد و به اصطلاح فرنگیها فریز شدهاند و به شرایط تصلب رسیدهاند. فقط شاید بخشی از آنها سودای ابتکارات تازه را در سر داشته باشند و از قضا سرنوشت کلی اصولگرایان نیز به عملکرد همین طیف وابسته است. این طیف اما برای غلبه بر رقیبان هم جناحی خود، به پایگاه اجتماعی جدید و گستردهتری احتیاج دارد و از این رو عملاً نیازمند یاری و کمک اصلاحطلبان و حمایت پایگاه اجتماعی آنان است. اگر اصلاحطلبان اوضاع را درست فهم و تحلیل کنند و از طمعورزیهای سیاسی کوتاهمدت و وسوسۀ حضورِ عجولانه در قدرت بپرهیزند احتمال شکلگیری آرایش سیاسی بیسابقهای در کشور جدی خواهد شد.
نیروی دیگری که ناخواسته به کمک اصلاحطلبان برخاسته است، "براندازان" هستند. واقعیت این است که جریان براندازی صاحب مشخصی ندارد و طیفهای مختلف آن به همان اندازه که با جمهوری اسلامی دشمناند با خود نیز سر ستیز دارند. گرچه در این جریان، نیروها از نظر توان فکری و عقلانیت رفتاری و طمئنینۀ سیاسی همسطح نیستند، اما صدای افراد و گروههایی در این طیف بلندتر شده است که اقشار وسیعی از مردم ایران از منویات و برنامههای آنها به وحشت افتادهاند. افرادی که در دنیای مجازی شب و روز به مقدسات دینی و چهرههای موجه ملی ناسزا میگویند و یا به صراحت از اعمال خشونت دفاع میکنند و یا به یکپارچگی کشور بیاعتنایی نشان میدهند و یا در پی جلب حمایت جریانهای راستگرای افراطی منطقه از خود هستند و یا پرخاشگری و عصبانیت را جایگزین منطق و استدلال کردهاند، در داخل جامعۀ ایران عملاً به سمبل و نماد جریان برانداز تبدیل شدهاند! شاید گفته شود این توطئۀ حکومت است. چه توطئه باشد و چه نباشد، واقعیت این است که از نگاه طیف وسیعی از ایرانیان، براندازی مترادف فوران خشم و خشونت و فحاشی و بیمنطقی و نامداراگری شده است و به رغم مشکلات فزایندۀ جاری، آنها را نه فقط از قاطبۀ براندازان سرخورده کرده بلکه به وحشت انداخته است.
سرخوردگی از براندازی خواه ناخواه تمام سودش به جیب اصلاحطلبان میرود و آنها را پس از مدتی دوری از قدرت، به عنوان نیرویی موجهتر از براندازان حیاتی دوباره میبخشد.
شاید جامعۀ ایران به این تمیزی و نظمی که گفته شد پیش نرود، اما تحولات سیاسی و اجتماعی به قول میرفندرسکی:
صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی!
#احمد_زیدآبادی
#اصلاح_طلبان
#اصولگرایان
#براندازان
#میرفندرسکی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زید_آبادی
در حالی که برخی فعالان سیاسی از مرگ اصلاحات و اصلاحطلبان سخن میگویند، طیفهای مختلف این جریان هم مشغول مشاجرهای نه چندان خوشایند با یکدیگر در بارۀ استراتژی گذشته و حال و آیندۀ خود شدهاند.
در مورد اصلاحطلبان فعلاً دو موضوع به نظرم روشن است. نخست اینکه بخشی از پایگاه اجتماعی پر سر و صدای آنها با خشم و سرخوردگی از این جریان بریده و حتی به صورت دشمن آن در آمده است. دوم آنکه، تناقضات فکری و رفتاری اصلاحطلبان آنان را در حوزۀ سیاسی به بنبست کشانده است.
با این همه، به گمان من اعلام مرگ سیاسی اصلاحطلبان اغراقآمیز و مقداری غیرواقع بینانه است و آنها به شرط و شروطی، هنوز شانسی برای ظهور دوباره در آینده دارند.
برخی افراد معمولاً بحث اصلاحطلبان را از اصلاحطلبی جدا میکنند و ضمن اعلام پایان کار اصلاحطلبان، اصل اصلاحطلبی را زنده و پویا میدانند بیآنکه مشخص کنند کدام نیروی سیاسی قرار است حامل رسالت اصلاحطلبی باشد! تفکیک اصلاحطلبان از اصلاحطلبی به لحاظ مفهومی البته مشکلی ندارد اما به واقعیت عینی خاصی هم اشاره نمیکند. به هر حال اگر بنا بر زنده بودن اصلاحطلبی گذاشته شود، حاملان آن عمدتاً همین احزاب و چهرههای اصلاحطلب با آرایش کم و بیش تازهای خواهند بود و گرنه قرار نیست موجودات خاصی از آسمان به زمین آیند و بار اصلاحطلبی را بر دوش گیرند!
در حقیقت، آیندۀ مشروطی که من برای اصلاحطلبان قائلام به صلاحیت و توانایی فکری و عملی آنها مربوط نیست، بلکه صرفاً ناشی از ضعفها و مشکلات دو نیرویی است که عملاً در وسط آن دو
قرار گرفتهاند.
یکی از این دو نیرو، اصولگرایاناند که برای تسخیر یکپارچۀ قدرت مصمم به نظر میرسند. اصولگرایان طبعاً پایگاه اجتماعی ثابت خود را دارند اما از جلب اعتماد عمومی در قشرهای مختلف جامعه بخصوص نیروهای فرهنگی و تحصلکرده ناتواناند. بدون جلب اعتماد عمومی و یا دستکم تأمین سطحی از مطالباتشان برای ساکت و خاموش کردن آنها، نمیتوان جوامع امروزی را اداره کرد بویژه اینکه استفادۀ بیش از اندازه از قوۀ قهریه مشکلات و تناقضات خود را دارد و در شرایط سخت میتواند نتیجۀ معکوس به بار آورد.
در حقیقت، اصولگرایان برای دستیبابی به هر سطحی از موفقیت در ادارۀ کشور، نیازمند پوستاندازی هستند. قاطبۀ آنها اما در چارچوب گذشته منجمد و به اصطلاح فرنگیها فریز شدهاند و به شرایط تصلب رسیدهاند. فقط شاید بخشی از آنها سودای ابتکارات تازه را در سر داشته باشند و از قضا سرنوشت کلی اصولگرایان نیز به عملکرد همین طیف وابسته است. این طیف اما برای غلبه بر رقیبان هم جناحی خود، به پایگاه اجتماعی جدید و گستردهتری احتیاج دارد و از این رو عملاً نیازمند یاری و کمک اصلاحطلبان و حمایت پایگاه اجتماعی آنان است. اگر اصلاحطلبان اوضاع را درست فهم و تحلیل کنند و از طمعورزیهای سیاسی کوتاهمدت و وسوسۀ حضورِ عجولانه در قدرت بپرهیزند احتمال شکلگیری آرایش سیاسی بیسابقهای در کشور جدی خواهد شد.
نیروی دیگری که ناخواسته به کمک اصلاحطلبان برخاسته است، "براندازان" هستند. واقعیت این است که جریان براندازی صاحب مشخصی ندارد و طیفهای مختلف آن به همان اندازه که با جمهوری اسلامی دشمناند با خود نیز سر ستیز دارند. گرچه در این جریان، نیروها از نظر توان فکری و عقلانیت رفتاری و طمئنینۀ سیاسی همسطح نیستند، اما صدای افراد و گروههایی در این طیف بلندتر شده است که اقشار وسیعی از مردم ایران از منویات و برنامههای آنها به وحشت افتادهاند. افرادی که در دنیای مجازی شب و روز به مقدسات دینی و چهرههای موجه ملی ناسزا میگویند و یا به صراحت از اعمال خشونت دفاع میکنند و یا به یکپارچگی کشور بیاعتنایی نشان میدهند و یا در پی جلب حمایت جریانهای راستگرای افراطی منطقه از خود هستند و یا پرخاشگری و عصبانیت را جایگزین منطق و استدلال کردهاند، در داخل جامعۀ ایران عملاً به سمبل و نماد جریان برانداز تبدیل شدهاند! شاید گفته شود این توطئۀ حکومت است. چه توطئه باشد و چه نباشد، واقعیت این است که از نگاه طیف وسیعی از ایرانیان، براندازی مترادف فوران خشم و خشونت و فحاشی و بیمنطقی و نامداراگری شده است و به رغم مشکلات فزایندۀ جاری، آنها را نه فقط از قاطبۀ براندازان سرخورده کرده بلکه به وحشت انداخته است.
سرخوردگی از براندازی خواه ناخواه تمام سودش به جیب اصلاحطلبان میرود و آنها را پس از مدتی دوری از قدرت، به عنوان نیرویی موجهتر از براندازان حیاتی دوباره میبخشد.
شاید جامعۀ ایران به این تمیزی و نظمی که گفته شد پیش نرود، اما تحولات سیاسی و اجتماعی به قول میرفندرسکی:
صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی!
#احمد_زیدآبادی
#اصلاح_طلبان
#اصولگرایان
#براندازان
#میرفندرسکی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴🔴🔴راهحلهای یک آدم خاص!
#احمد_زید_آبادی
امروز با یک آدم خاص که حتماً معرف حضور شماست، در بارۀ چگونگی حل مشکلات کشور مصاحبهای صورت گرفته است که ملاحظه میفرمایید:
س: گویا در این روزهای کرونایی احتکار زیاده شده است...
آدم خاص: بله، خبرش را خودمان تیتر صفحۀ اول روزنامهمان کردیم. اگه چند تا از این محتکران پلشت را بگیرن و بیدرنگ جلوی جوخۀ آتش بگذارن مشکل احتکار حل میشه!
س: گرانی هم که بیداد میکنه....
آدم خاص: بله اگه این گرانفروشان بی وجدان را بگیرن و سر چاراهها آویزون کنن غلط بکنن که دیگه گرانفروشی بکنن!
س: بساط قاچاق کالا هم که همچنان گرم است..
آدم خاص: بله تا حالا چند تا گزارش هم در این مورد رفتهایم. اگر چند تا از این قاچاقچیان خون آشام را دستگیر کنن و بلافاصله با طناب دار حلق آویز کنن این مشکل هم به راحتی حل میشه!
س: دلال بازی هم که ادامه دارد...
آدم خاص: بله، اگر چند تا از این دلالان زالو صفت را بازداشت و فوراً اعدام کنن، بقیه حساب کار دستشون میآد!
س: بساط فساد اقتصادی هم که همچنان گرم است...
آدم خاص: بله اگه این مفسدان را به جای اینکه به زندان محکوم کنن، همه را یکجا اعدام می کردن، بساط فساد برمیافتاد!
س: ظاهراً برخی کارفرمایان در این روزهای دشوار کارگران را اخراج می کنن...
آدم خاص: اگر اینها را بگیرن و نقره داغ کنن، دیگه هوس اخراج کارگران از سرشون می افته...
س: بعضیها همچنان دم از اعتراض می زنن...
آدم خاص: بله، وقتی باهاشون ملایمت میشه پررو میشن دیگه! اگه چند تای اینا را آفتابه به گردنشون میانداختن و در خیابونای شهر می گرداندن و بعد در ملأعام دار میزدن یا تیرباران میکردن، از این غلطا نمیکردن!
س: گویا اخیراً به یکی از "فتنهگران" پستی دادهاند.....
آدم خاص: بله دیگه! چند بار گفتم که اینها و بخصوص سرانشون، کمترین حکمشون اعدامه؟ اگر اعدامشون کرده بودن امروز اینطور وقیحانه و طلبکارانه ادعای پست نمیکردن!
س: اگر کمترین حکمشان اعدام است، بیشترین حکمشان چیست؟
آدم خاص: همانطور که حاج آقا بهرامپور گفت؛ زجرکش کردن!
س: بعضی از این سلبریتیها....
آدم خاص: این مزدوران راهم اگر اعدام کنند بقیه حساب کار دستشون میآد!
س: برخی از این روشنفکران....
آدم خاص: آنها را هم اگز از طناب بالا بکشند مشکل حل میشه!
س:.....
آدم خاص: فقط اعدام راه حلشه!
نیتجه آنکه: اگر شما هیچ هنر دیگری در این دنیا نداشته باشید جز اینکه تصور کنید اعدام بر هر درد بیدرمان دواست و برای حل هر مشکلی آن را تجویز کنید، شاید برخی تصور کنند نابغۀ دهر هستید و بنابراین قدر بینید و در صدر نشینید!
#احمد_زیدآبادی
#احتکار
#گرانفروشی
#فساد
#اعدام
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زید_آبادی
امروز با یک آدم خاص که حتماً معرف حضور شماست، در بارۀ چگونگی حل مشکلات کشور مصاحبهای صورت گرفته است که ملاحظه میفرمایید:
س: گویا در این روزهای کرونایی احتکار زیاده شده است...
آدم خاص: بله، خبرش را خودمان تیتر صفحۀ اول روزنامهمان کردیم. اگه چند تا از این محتکران پلشت را بگیرن و بیدرنگ جلوی جوخۀ آتش بگذارن مشکل احتکار حل میشه!
س: گرانی هم که بیداد میکنه....
آدم خاص: بله اگه این گرانفروشان بی وجدان را بگیرن و سر چاراهها آویزون کنن غلط بکنن که دیگه گرانفروشی بکنن!
س: بساط قاچاق کالا هم که همچنان گرم است..
آدم خاص: بله تا حالا چند تا گزارش هم در این مورد رفتهایم. اگر چند تا از این قاچاقچیان خون آشام را دستگیر کنن و بلافاصله با طناب دار حلق آویز کنن این مشکل هم به راحتی حل میشه!
س: دلال بازی هم که ادامه دارد...
آدم خاص: بله، اگر چند تا از این دلالان زالو صفت را بازداشت و فوراً اعدام کنن، بقیه حساب کار دستشون میآد!
س: بساط فساد اقتصادی هم که همچنان گرم است...
آدم خاص: بله اگه این مفسدان را به جای اینکه به زندان محکوم کنن، همه را یکجا اعدام می کردن، بساط فساد برمیافتاد!
س: ظاهراً برخی کارفرمایان در این روزهای دشوار کارگران را اخراج می کنن...
آدم خاص: اگر اینها را بگیرن و نقره داغ کنن، دیگه هوس اخراج کارگران از سرشون می افته...
س: بعضیها همچنان دم از اعتراض می زنن...
آدم خاص: بله، وقتی باهاشون ملایمت میشه پررو میشن دیگه! اگه چند تای اینا را آفتابه به گردنشون میانداختن و در خیابونای شهر می گرداندن و بعد در ملأعام دار میزدن یا تیرباران میکردن، از این غلطا نمیکردن!
س: گویا اخیراً به یکی از "فتنهگران" پستی دادهاند.....
آدم خاص: بله دیگه! چند بار گفتم که اینها و بخصوص سرانشون، کمترین حکمشون اعدامه؟ اگر اعدامشون کرده بودن امروز اینطور وقیحانه و طلبکارانه ادعای پست نمیکردن!
س: اگر کمترین حکمشان اعدام است، بیشترین حکمشان چیست؟
آدم خاص: همانطور که حاج آقا بهرامپور گفت؛ زجرکش کردن!
س: بعضی از این سلبریتیها....
آدم خاص: این مزدوران راهم اگر اعدام کنند بقیه حساب کار دستشون میآد!
س: برخی از این روشنفکران....
آدم خاص: آنها را هم اگز از طناب بالا بکشند مشکل حل میشه!
س:.....
آدم خاص: فقط اعدام راه حلشه!
نیتجه آنکه: اگر شما هیچ هنر دیگری در این دنیا نداشته باشید جز اینکه تصور کنید اعدام بر هر درد بیدرمان دواست و برای حل هر مشکلی آن را تجویز کنید، شاید برخی تصور کنند نابغۀ دهر هستید و بنابراین قدر بینید و در صدر نشینید!
#احمد_زیدآبادی
#احتکار
#گرانفروشی
#فساد
#اعدام
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
سری که به سنگ خورده
#احمد_زید آبادی:
تا هنگامی که بار ادارهٔ اقتصاد کشور بر دوش دولت حسن روحانی بود، جا به جا میگفتند؛ تحریم زیباترین نعمت و عامل پیشرفت کشور است، اما حالا که مسئولیت ادارهٔ اقتصاد کشور به گردن دوستان خودشان افتاده است، دیگر نه فقط تحریم را زیباترین نعمت نمیدانند بلکه تازه متوجه شدهاند که تحریم به قول ما کرمانیها چه زهرِ زقاتلی است!
پس از آن همه تمجید و ستایش از تحریم، حالا نمیدانند که به چه بهانه و با چه وسیلهای شر آن را از سر خود رفع کنند که به عقبنشینی و اعتراف به اشتباه متهم نشوند؟
در واقع در تمام سالهای گذشته به قصد زمین زدن رقیب، مشغول بستن دست و پای خود بودهاند و این نشان میدهد که آیندهنگری کوچکترین نقشی در سیاستورزی آنها نداشته است. آدمیان در سودای کسب قدرت و ثروت و منزلت و شهرت معمولاً فراموش میکنند که این دنیا حساب و کتابی دارد و اگر قواعد و موازین کار را رعایت نکنند، دیر یا زود گریبانشان را میگیرد.
دیروز حسین جلالی نمایندهٔ مجلس از رفسنجان از اسیدی شدن آبهای زیرزمینی در استان کرمان نالیده بود. او که تاکنون تمام هوش و حواس و دلمشغولیاش معطوف به نوع پوشش بانوان بوده، گویی تازه متوجه بحرانی در استان کرمان شده است که بسیاری از کارشناسان از سالها پیش در مورد نتایج ویرانگر آن هشدار میدهند.
افرادی با چنین بینشی فقط هنگامی به وجود سنگ اعتراف میکنند که سر شخص خودشان به آن برخورد کند! به همین علت است که ادارهٔ کشور بینهایت پرهزینه شده و انواع و اقسام بحرانهای زیستمحیطی و اقتصادی و اجتماعی چون بهمنی ویرانگر به حرکت در آمده است.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#احمد_زید آبادی:
تا هنگامی که بار ادارهٔ اقتصاد کشور بر دوش دولت حسن روحانی بود، جا به جا میگفتند؛ تحریم زیباترین نعمت و عامل پیشرفت کشور است، اما حالا که مسئولیت ادارهٔ اقتصاد کشور به گردن دوستان خودشان افتاده است، دیگر نه فقط تحریم را زیباترین نعمت نمیدانند بلکه تازه متوجه شدهاند که تحریم به قول ما کرمانیها چه زهرِ زقاتلی است!
پس از آن همه تمجید و ستایش از تحریم، حالا نمیدانند که به چه بهانه و با چه وسیلهای شر آن را از سر خود رفع کنند که به عقبنشینی و اعتراف به اشتباه متهم نشوند؟
در واقع در تمام سالهای گذشته به قصد زمین زدن رقیب، مشغول بستن دست و پای خود بودهاند و این نشان میدهد که آیندهنگری کوچکترین نقشی در سیاستورزی آنها نداشته است. آدمیان در سودای کسب قدرت و ثروت و منزلت و شهرت معمولاً فراموش میکنند که این دنیا حساب و کتابی دارد و اگر قواعد و موازین کار را رعایت نکنند، دیر یا زود گریبانشان را میگیرد.
دیروز حسین جلالی نمایندهٔ مجلس از رفسنجان از اسیدی شدن آبهای زیرزمینی در استان کرمان نالیده بود. او که تاکنون تمام هوش و حواس و دلمشغولیاش معطوف به نوع پوشش بانوان بوده، گویی تازه متوجه بحرانی در استان کرمان شده است که بسیاری از کارشناسان از سالها پیش در مورد نتایج ویرانگر آن هشدار میدهند.
افرادی با چنین بینشی فقط هنگامی به وجود سنگ اعتراف میکنند که سر شخص خودشان به آن برخورد کند! به همین علت است که ادارهٔ کشور بینهایت پرهزینه شده و انواع و اقسام بحرانهای زیستمحیطی و اقتصادی و اجتماعی چون بهمنی ویرانگر به حرکت در آمده است.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat