☑️ تحلیل
🔵🔵🔵 هر شهروند یک " #آتش_به_اختیار "
آتش به اختیار عبارتی بود که مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان به کار بردند و باعث بروز برخی از نگاه های انتقادی در جامعه شد اما در تفسیر آتش به اختیار باید مواردی را به صورت مشخص مورد توجه قرار داد.
الف) اگر چه به واسطه برخی شیطنت ها به طیفی از دانشجویان در جلسه با رهبری اجازه سخن گفتن داده نشد اما دانشجویان حاضر در جلسه صرفا یک طیف فکری خاص و یا نگاه خاص نبودند که بخواهیم از مفهوم آتش به اختیار اجازه فرمان آشوب ، نا امنی یا هرج و مرج به طیف خاصی را مراد کنیم ، از سویی دیگر به همان میزان که دولت در معرض مواجه با آتش به اختیارهاست قوه قضاییه یا مجلس نیز از طرف طیف های فکری خاص می تواند در معرض این مساله باشد کما اینکه در همین جلسه عملکرد برخی نهادها از قبیل سپاه ، قوه قضائیه و حتی بیت رهبری نیز توسط دانشجویان مورد انتقاد قرار گرفت . پس استفاده از این فرمان صرفا نمی تواند در انحصار طیف خاص یا له یا علیه نهاد خاصی باشد .
ب ) باید دقت داشت آتش به اختیار ها صرفا کنشگران فاقد اندیشه یا در اصطلاح عامیانه شعبان بی مخ های سیاسی نیستند بلکه کنشگرانی هستند که به جامعه و حکومت زاویه انتقادی دارند و صد البته دو بال اندیشه و عمل را با هم در اختیار دارند ، این افراد #فعالان_فکری_عملی هستند که قبل از آنکه بخواهند وارد عمل شوند اصول را شناخته و به آن پایبند بوده اند.
ج ) اگر چه از آتش به اختیارها با عنوان افسران جنگ نرم یاد می شود اما این به آن معنا نیست که آتش به اختیارها سرباز باشند . افسر جنگ نرم به معنای پیوند طولی و عرضی با اصول و ارزشهای انقلاب ۵۷ است ، پیوندی که خود را از طریق التزام #دائمی به اصول قانون اساسی با جامعه برقرار می کند . در واقع آتش به اختیارها افرادی آنارشیست یا بی ارتباط با اصول یا بی شناسنامه نیستند که در یک فرصت غیر قابل پیش بینی وارد عرصه کنشگری شوند و بعد از کنش از میدان یا مسئولیت عمل فرار کنند بلکه اتش به اختیار کسی است که با ارمان ها و ارزشهای انقلاب از طریق ساختار ارزشی نظام پیوند همیشگی داشته اند و در برهه ایی مشخص بر اساس برخی ضرورت ها عمل می کنند.
د ) مهمترین دستاورد آتش به اختیار بودن در کلام رهبری #قداست_زدایی از رفتار و تصمیم های قدرت است ، به این معنا که تاکنون آنچه در نهاد های آموزشی ایدیولوژیک تبلیغ می شد این بود که تصمیم حکومت و یا هر فرد درون نظام تصمیمی الزاما صحیح و بی چون و چراست . مفهوم آتش به اختیار این نگاه را مورد چالش اساسی قرار داد . به عنوان مثال در مساله پروژه های انتقال آب در سرچشمه های کارون با وجود آنکه دستور ها و بعضا بسترهای قانونی فراهم شده است اما از آنجا که انجام این پروژه ها نابودگر طبیعت ، محیط زیست و زندگی مردم است شهروندان با استفاده از این مفهوم مترقی این امکان را دارند که در مقابل این تصمیمات بایستند و واکنش نشان دهند.
ه ) دستاورد دیگر مفهوم آتش به اختیار به زیر سوال رفتن مفهوم قانون گرایی در مفهوم غربی آن است به این معنا که شانیت قانون یا اصالت فرمان قدرت نه با معیارهای ظاهری قانون که از این پس با معیار ایدئولوژی و ارزشهای انقلاب سنجیده می شود ، به این معنا که دستور قدرت یا حاکمیت از آن جهت که از طریق سیستم بروکراسی اعمال می شود التزام آور نیست ، این نگاه می تواند به پویایی جامعه مدنی نیز منجر شود ، در همین بستر حتی می توان اعتراضات و #اعتصابات_کارگری را تبین کرد .
ز ) یکی از نکات برجسته ایی که تاکنون فرهنگ اخلاقی اداری کشور را به ابتذال کشانده است فرهنگ مامورم و معذورم است در این نگاه رفتار انفعالی کنشگران ، به تحرکی اندیشه ورزانه تغییر ماهیت می دهد و هر شهروند به خود این جرات را می دهد که با توجه به اصول در پذیرش و یا رد دستور عمل کند .
🔹نکته پایانی اینکه :
در توضیح مفهوم آتش به اختیار دو نکته را باید مد نظر قرار داد که رهبری حلقه ایی جدای از مردم و مردم حلقه ایی جدا از رهبری و نظام نیستند ، باید به یاد داشت که برخی جریان ها در قدرت سعی دارند با انواع حیل یک جریان و صرفا یک صدا را به عنوان صدای مردم معرفی کنند کما اینکه در جلسه دیدار با رهبری توسط برگزار کنندگان و متولیان برگزاری جلسه ، صدای منتقدین حذف و اجازه سخن گفتن داده نشد اما همین آتش به اختیارهای منتقد بودند که خارج از عرف جلسات بر این رفتارها شوریدند و اعتراض خود را در حضور رهبری عنوان کردند . اعتراضی که منجر به رسمیت یافتن صدایی شد که با وجود حذف آن صدایش شنیده شد و رهبری نیز بر وجود این صدای شنیده نشده صحه گذاشت ، صدایی که شنیده نشد اما طنین و جذبه اش فضای گفتمانی جلسه را تغییر داد . آری این نظام و این رهبری از آن ما و همه ملت است به راحتی آن را به دیگران واگذار نکنیم .
🔹ادامه دارد...
@sedayepayeab1
🔵🔵🔵 هر شهروند یک " #آتش_به_اختیار "
آتش به اختیار عبارتی بود که مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان به کار بردند و باعث بروز برخی از نگاه های انتقادی در جامعه شد اما در تفسیر آتش به اختیار باید مواردی را به صورت مشخص مورد توجه قرار داد.
الف) اگر چه به واسطه برخی شیطنت ها به طیفی از دانشجویان در جلسه با رهبری اجازه سخن گفتن داده نشد اما دانشجویان حاضر در جلسه صرفا یک طیف فکری خاص و یا نگاه خاص نبودند که بخواهیم از مفهوم آتش به اختیار اجازه فرمان آشوب ، نا امنی یا هرج و مرج به طیف خاصی را مراد کنیم ، از سویی دیگر به همان میزان که دولت در معرض مواجه با آتش به اختیارهاست قوه قضاییه یا مجلس نیز از طرف طیف های فکری خاص می تواند در معرض این مساله باشد کما اینکه در همین جلسه عملکرد برخی نهادها از قبیل سپاه ، قوه قضائیه و حتی بیت رهبری نیز توسط دانشجویان مورد انتقاد قرار گرفت . پس استفاده از این فرمان صرفا نمی تواند در انحصار طیف خاص یا له یا علیه نهاد خاصی باشد .
ب ) باید دقت داشت آتش به اختیار ها صرفا کنشگران فاقد اندیشه یا در اصطلاح عامیانه شعبان بی مخ های سیاسی نیستند بلکه کنشگرانی هستند که به جامعه و حکومت زاویه انتقادی دارند و صد البته دو بال اندیشه و عمل را با هم در اختیار دارند ، این افراد #فعالان_فکری_عملی هستند که قبل از آنکه بخواهند وارد عمل شوند اصول را شناخته و به آن پایبند بوده اند.
ج ) اگر چه از آتش به اختیارها با عنوان افسران جنگ نرم یاد می شود اما این به آن معنا نیست که آتش به اختیارها سرباز باشند . افسر جنگ نرم به معنای پیوند طولی و عرضی با اصول و ارزشهای انقلاب ۵۷ است ، پیوندی که خود را از طریق التزام #دائمی به اصول قانون اساسی با جامعه برقرار می کند . در واقع آتش به اختیارها افرادی آنارشیست یا بی ارتباط با اصول یا بی شناسنامه نیستند که در یک فرصت غیر قابل پیش بینی وارد عرصه کنشگری شوند و بعد از کنش از میدان یا مسئولیت عمل فرار کنند بلکه اتش به اختیار کسی است که با ارمان ها و ارزشهای انقلاب از طریق ساختار ارزشی نظام پیوند همیشگی داشته اند و در برهه ایی مشخص بر اساس برخی ضرورت ها عمل می کنند.
د ) مهمترین دستاورد آتش به اختیار بودن در کلام رهبری #قداست_زدایی از رفتار و تصمیم های قدرت است ، به این معنا که تاکنون آنچه در نهاد های آموزشی ایدیولوژیک تبلیغ می شد این بود که تصمیم حکومت و یا هر فرد درون نظام تصمیمی الزاما صحیح و بی چون و چراست . مفهوم آتش به اختیار این نگاه را مورد چالش اساسی قرار داد . به عنوان مثال در مساله پروژه های انتقال آب در سرچشمه های کارون با وجود آنکه دستور ها و بعضا بسترهای قانونی فراهم شده است اما از آنجا که انجام این پروژه ها نابودگر طبیعت ، محیط زیست و زندگی مردم است شهروندان با استفاده از این مفهوم مترقی این امکان را دارند که در مقابل این تصمیمات بایستند و واکنش نشان دهند.
ه ) دستاورد دیگر مفهوم آتش به اختیار به زیر سوال رفتن مفهوم قانون گرایی در مفهوم غربی آن است به این معنا که شانیت قانون یا اصالت فرمان قدرت نه با معیارهای ظاهری قانون که از این پس با معیار ایدئولوژی و ارزشهای انقلاب سنجیده می شود ، به این معنا که دستور قدرت یا حاکمیت از آن جهت که از طریق سیستم بروکراسی اعمال می شود التزام آور نیست ، این نگاه می تواند به پویایی جامعه مدنی نیز منجر شود ، در همین بستر حتی می توان اعتراضات و #اعتصابات_کارگری را تبین کرد .
ز ) یکی از نکات برجسته ایی که تاکنون فرهنگ اخلاقی اداری کشور را به ابتذال کشانده است فرهنگ مامورم و معذورم است در این نگاه رفتار انفعالی کنشگران ، به تحرکی اندیشه ورزانه تغییر ماهیت می دهد و هر شهروند به خود این جرات را می دهد که با توجه به اصول در پذیرش و یا رد دستور عمل کند .
🔹نکته پایانی اینکه :
در توضیح مفهوم آتش به اختیار دو نکته را باید مد نظر قرار داد که رهبری حلقه ایی جدای از مردم و مردم حلقه ایی جدا از رهبری و نظام نیستند ، باید به یاد داشت که برخی جریان ها در قدرت سعی دارند با انواع حیل یک جریان و صرفا یک صدا را به عنوان صدای مردم معرفی کنند کما اینکه در جلسه دیدار با رهبری توسط برگزار کنندگان و متولیان برگزاری جلسه ، صدای منتقدین حذف و اجازه سخن گفتن داده نشد اما همین آتش به اختیارهای منتقد بودند که خارج از عرف جلسات بر این رفتارها شوریدند و اعتراض خود را در حضور رهبری عنوان کردند . اعتراضی که منجر به رسمیت یافتن صدایی شد که با وجود حذف آن صدایش شنیده شد و رهبری نیز بر وجود این صدای شنیده نشده صحه گذاشت ، صدایی که شنیده نشد اما طنین و جذبه اش فضای گفتمانی جلسه را تغییر داد . آری این نظام و این رهبری از آن ما و همه ملت است به راحتی آن را به دیگران واگذار نکنیم .
🔹ادامه دارد...
@sedayepayeab1