▫️


در گلستان محبت سایه گل آتش است
آبروی اشک خون آلود بلبل آتش است

سوختیم از بی نیازی خرمن صد آرزو
در کف ما برق شمشیر توکل آتش است

حیرت نظاره شوخی حجاب دیده شد
کز فروغ چهره اش آیینه یک گل آتش است


#اسیر_شهرستانی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰ 📓 ✰┅═─

▫️


محبت خانه زاد سینه ماست
خموشی همدم دیرینه ماست

ز جوی سینه صافی می خورد آب
فراموشی که تیغ کینه ماست


#اسیر_شهرستانی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰ 📓 ✰┅═─

▫️


خوابهای بی اثر تأثیر فریاد من است
بیزبانی گلستان خاطر شاد من است

حلقه دامش رم از چشم غزالان می کند
شرم طفلی سخت دامنگیر صیاد من است


#اسیر_شهرستانی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰ 📓 ✰┅═─

▫️


اگر دانم که عشقت گرمتر خواهد تب خود را
نسازم آشنای استجابت یارب خود را

دو عالم مطلب از یاد دو عالم می رود فریاد
اگر آرم به یاد خویش ترک مطلب خود را

زهر صبح دلم خورشید عالمتاب می تابد
به دست تیره روزی داده ام تا کوکب خود را


#اسیر_شهرستانی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰ 📓 ✰┅═─

▫️


سرنوشتم چون تمنا چین ابرویی بس است
بازگشتم چون تماشا با گل رویی بس است

در محبت دل به حرف آشنایی بسته ایم
حلقه زنجیر ما دیوانگان هویی بس است


#اسیر_شهرستانی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰ 📓 ✰┅═─

▫️


سیر باغ او خیال خاطر شاد خود است
صیدگاهش سایه سرو چمن زاد خود است

سرنوشتم آیتی در شأن خوبیهای اوست
خاطرم جمع است اگر گاهی مرا یاد خود است


#اسیر_شهرستانی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰ 📓 ✰┅═─

▫️


چشمت به جام هر که شراب نگاه ریخت
اول ز رشک،خون من بیگناه ریخت

آیینه شبنمی است که از شرم روی تو
یک قطره عرق شد و بر خاک راه ریخت


#اسیر_شهرستانی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰ 📓 ✰┅═─

▫️


نسیم بی نیازی کرد تا روشن چراغم را
هوای ناامیدی برد از سر کشت باغم را

ز گلشن می برد بی اختیارم دشت پیمایی
پریشان کرد زلف سایه سروی دماغم را


#اسیر_شهرستانی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰ 📓 ✰┅═─

▫️


می کند مشق تپیدن دل دیوانه ما
بال پرواز شود باده به پیمانه ما

حاصل نشو و نما دیده بیدار شود
گشته صحرا صدف پر گهر از دانه ما


#اسیر_شهرستانی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰ 📓 ✰┅═─

▫️


پرکاری معشوق نهان است در این باغ
هر جلوه ز هر شیوه نشان است در این باغ

صبح طرب از باده کشان است در این باغ
آن گل که نخندید خزان است در این باغ

هر تازه نهال از خم آغوش نسیمی
در صید نظر تیر و کمان است در این باغ


#اسیر_شهرستانی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰ 📓 ✰┅═─

▫️


دعایی می‌کنم آمینی از تأثیر می‌خواهم
سراپا دل شوم بهر تمنایی که من دانم

اسیر از ساغرت بوی گل خورشید می‌آید
مگر یک قطره نوشیدی ز مینایی که من دانم


#اسیر_شهرستانی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰ 📓 ✰┅═─

▫️


دور چشم بد زسوز سینه غمناک ما
بعد مردن گل کند یا رب سپند از خاک ما

بوی گل را در طلسم گلستان پیچیده ایم
راز او را در قفس دارد دل صد چاک ما

بارها از یاد جولان سمندی سوختیم
تا شود روشن چراغ بخت از خاشاک ما


#اسیر_شهرستانی
#صـبح_بخیـر 👌🪴

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰ 📓 ✰┅═─

▫️


در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط
آشنایی ها غلط ، نا آشنایی ها غلط 

نسخه ی آشفته ی دیوان عمر ما مپرس
خط غلط معنی غلط انشا غلط املا غلط


#اسیر_شهرستانی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰ 📓 ✰┅═─