نشر سایه سخن
9.79K subscribers
13.1K photos
4.76K videos
270 files
3.8K links


📚📚کتابخانه ای همراه؛
همراه با شما تا هنر زندگی🌹🌹

خرید کتاب:
⬇️⬇️⬇️⬇️
www.sayehsokhan.com

📚ثبت سفارش مستقیم کتاب در دایرکت اینستاگرام:
👇👇👇👇
https://b2n.ir/s05391

آدرس: خ 12فروردین، کوچه بهشت آیین، پ 19 همکف
تلفن:66496410
Download Telegram
Forwarded from Kohan
🔵🔴«هیولای رامِ مادر»


مادر استالین شبیه همۀ مادران دنیا بود. پسرش را مانند همۀ مادران دنیا دوست داشت و دربارۀ پسرش می‌گفت: «پسری نمونه است. آرزو می‌کنم هر مادری پسری مانند او داشته باشد.» اما اگر در جهان ده نفر دیگر مانند پسر او وجود داشت، احتمالاً نسل بشر منقرض می‌شد. نامش کِتِوان گِلادزه بود، زنی دردکشیده که زندگی سختی داشت و تنها چیزی که زندگی برایش گذاشته بود، همان پسر نمونه بود. کِتِوان در نوجوانی خانه‌های مردم را تمیز می‌کرد تا پولی درآورد. با مردی کفاش ازدواج کرد. چند سالی زندگی خوب و نسبتاً متمولی داشتند. سه پسر به دنیا آورد. دو پسر اول مردند و فقط یوسف (همان استالین) برایش ماند. شوهرش به زودی به الکل اعتیاد پیدا کرد و یوسف و مادرش را مرتب کتک می‌زد تا اینکه یک روز بی‌خبر گذاشت و رفت و مادر دوباره با تمیز کردن خانۀ مردم خرج زندگی را درمی‌آورد.

می‌خواست این تک‌پسرش روحانی شود. اما روحانی‌ستیزترین فرمانروای قرن بیستم شد. البته برای مادرش پسری دلسوز ماند. وقتی پس از انقلاب روسیه استالین به کادر رهبری کشور رسید، مصادف بود با حملۀ روسیه به گرجستان. مادر را به قصری منتقل کرد و اتاقی در اختیارش گذاشت. از ۱۹۲۷ که استالین قدرت را در شوروی قبضه کرد، همواره چند نگهبان از مادرش در تفلیس مراقبت می‌کردند. اما وقتی مادر در ۱۹۳۷ در تنهایی درگذشت، استالین برای خاکسپاری نرفت. آن روزها درگیر دسیسه‌ای شریرانه بود تا پاکسازی بزرگی به راه اندازد، قربانی اول هم توخاچفسکی بود، ژنرال بلندپایه و محبوب روس.

برای اینکه بگویم این «پسر نمونه» در روزهای مرگ مادر دست در چه کاری داشت، باید به هانا آرنت رجوع کنیم. آرنت در جلد سوم کتاب «عناصر و خاستگاه‌های حاکمیت توتالیتر»، جمله‌ای تکان‌دهنده دربارۀ استالین دارد که می‌توان روزها به آن اندیشید و بر خود لرزید. می‌گوید: «جنگی که رایش سوم [یعنی هیتلر] با همۀ ابزارهای جنایتکارانه علیه اتحاد شوروی به پیش برد، همچنان قربانیان بسیار کم‌تری بر جا گذاشت تا «جنگی» که استالین در دهۀ ۱۹۳۰ علیه کشور خود به راه انداخت.» جمله را دوباره و سه‌باره بخوانید و به خاطر بسپارید. پیش‌تر در نوشتاری به جمله‌ای از ارنست نولته، دیگر اندیشمند آلمانی، در این باره اشاره کرده‌ام که در کنایۀ تکان‌دهندۀ مشابهی می‌گوید، استالین بزرگ‌ترین رهبر کمونیست‌های جهان بود و هیتلر بزرگ‌ترین دشمن کمونیست‌های جهان، اما استالین کمونیست‌های بسیار بیش‌تری را کشت تا هیتلر!

و باز باید جملۀ تکان‌دهندۀ دیگری، این بار از الکساندر سولژنیتسین، نویسندۀ پرآوازۀ روس اشاره کنم که با کتاب «مجمع‌الجزایر گولاگ» دوزخ هولناک شوروی را بر جهانیان برملا می‌کند. او در همین کتاب می‌نویسد: ««این آدم‏ها که ۲۴ سال خوشبختی کمونیستی را به جان چشیده‏اند، در ۱۹۴۱ چیزی می‏دانستند که هیچ‏کس در جهان نمی‏دانست: می‏دانستند که در کل سیارۀ زمین و در کل تاریخ رژیمی خبیث‏تر، خونخوارتر و همزمان هوشمندتر از رژیم بولشویستی که خود را شوروی می‏نامد وجود ندارد؛ می‏دانستند که نه به لحاظ نابودگری و توان پایداری و نه به لحاظ هدف‏گذاری رادیکال و تمامیت‏خواهی مطلق و یکپارچه، هیچ رژیم زمینی دیگری با آن همسنگ نیست، حتی رژیم بچه‌‏مدرسه‏‌ایِ هیتلر...»

سولژنیتسین هیتلر را در برابر استالین «بچه‌مدرسه‌ای» می‌نامد. اما داستان چیست؟ مسئله چیزی است که در همان جملۀ آرنت بیان شد. آرنت شرح می‌دهد رژیم‌های توتالیتر چگونه در کشور خود مانند فاتحانی بیگانه رفتار می‌کنند و اتفاقاً اوج قساوت را در کشور خود و علیه ملت خود بروز می‌دهند. آرنت می‌نویسد: «حاکم توتالیتر مانند فاتحی بیگانه به گنج‌ها و ثروت‌های کشور خود تنها به منزلۀ منبع غارت می‌نگرد که به او امکان می‌دهد برنامه‌های جنبش برای فتح جهان را به پیش راند. او فقط به همین متعهد است و این یعنی هیچ ملت، مردم و سرزمینی این بهره‌کشی چپاولگرانۀ نظام‌مند را پایانی نمی‌نهد. این فرایند هیچ درجۀ اشباعی نمی‌شناسد، زیرا در اصل می‌تواند به حدی نامتناهی استمرار یابد. بنابراین حاکم توتالیتر از فاتح بیگانه بدتر است؛ به گونه‌ای است که انگار از هیچ‌جا نیامده است و کارهای چپاولگرانه و تجاوزگرانه‎اش در نهایت به سود هیچ‌کس نیست... جنبش‌های توتالیتر هر جا باشند در خانۀ خودشانند، مانند دستۀ ملخ‌ها که هر جا فرود آیند آن‌جا خانه‌شان است. در این میان کشوری که... میهن دیکتاتور توتالیتر است، حتی وضع ناگوارتری دارد تا مناطقی که به تصرف او درآمده است، زیرا هیچ‌ جای دیگر بی‌رحمی سرکوبگری نمی‌تواند چنین ابعاد نظام‌مند و مؤثری به خود گیرد.»

⭕️پی‌نوشت:
بندهایی که از آرنت آوردم، از جلد سوم عناصر و خاستگاه‌های حاکمیت توتالیتر است که ترجمۀ آن را در دست دارم.

مهدی تدینی/فاشیسم پژوه

#استالینیسم #توتالیتاریسم
| تاریخ‌اندیشی
t.me/bestdiplomacy
Forwarded from سخنرانی‌ها
🔊فایل صوتی

ابراهیم صحافی

#اندیشه_هانا_آرنت
#توتالیتاریسم

جلسه اول

▫️هانا آرنت کیست؟
▫️چرا باید کتاب توتالیتاریسم هانا آرنت را بخوانیم؟
▫️خطر بالقوه توتالیتاریسم در چه جوامعی وجود دارد؟
▫️چرا هانا آرنت موافق اعدام آیشمن نبود؟
▫️چرا کشتار تبدیل به یک مسئله ساده و بی‌اهمیت می‌شود؟
▫️در حکومت توتالیتاریستی مسئولیت فردی چه نقشی دارد؟
▫️چرا هانا آرنت مقوله عشق را موضوع پایان‌نامه دکترا خویش قرار داد؟
▫️فکر مدرن چگونه بوجود آمد؟
▫️فرد مدرن چگونه متولد شد؟
▫️مدرنیته چیست؟
▫️دوران سنت و دوران مدرنیته چه ویژگیهایی دارند؟
▫️توتالیتاریسم در بستر کدام دوره سریعتر رشد می‌کند؟


.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Forwarded from سخنرانی‌ها
🔊فایل صوتی

ابراهیم صحافی

#اندیشه_هانا_آرنت
#توتالیتاریسم

جلسه دوم



▫️بررسی مفاهیم نظریه سیاسی هانآرنت مقدمه‌ای بر مطالعه کتاب #توتالیتاریسم است
▫️از نظر هانا آرنت سه قلمرو وجود دارد: قلمرو خصوصی، قلمرو عمومی، قلمرو دولتی
▫️حامیان انسان در دنیای قدیم: دین، اخلاق سنتی، اقتدار خانواده و دولت
▫️چگونه انسان به خلاقیت فردی می‌رسد؟
▫️انسان در جامعه مدرن چگونه به پشتوانه می‌رسد؟
▫️روابط بین انسان‌ها در دوران مدرن چه تغییراتی پیدا می‌کند؟
▫️ارکان جامعه مدرن: دوستی، گفتگو، محفل، مطبوعات آزاد، کتاب، احزاب آزاد، جامعه مدنی
▫️در دوران مدرن پیش‌نیاز جامعه مدنی چیست؟
▫️چگونه در جامعه مدنی دولت‌ها مهار می‌شوند؟
▫️پروسه گذار از جامعه سنتی به جامعه مدنی چگونه شکل می‌گیرد؟
▫️وظایف دولت‌ها در دنیای مدرن چیست؟
▫️چگونه دولت‌های توتالیتر، قلمرو عمومی را تسخیر می‌کنند؟

.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹