This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌀 پيرنيا سرش را از روی كاغذها بلند كرد و گفت: اين را چه كسی خوانده بود؟
گفتند: از شهرستان آمده، از مشهد
پيرنيا گفت : برگ سبز ۲۱۶ باشد .
من همين را پخش می كنم.
اسمت چيست جوان ؟
- محمدرضا شجریان
- اهل مشهدی ؟
- آری
- بايد منتقلت كنم تهران، بايد تهران باشی حيف است... جوان گفت : استاد اگر خواستيد صدای من را پخش كنيد ، بگوييد سياوش است . سياوش بیدگانی
پيرنيا گفت : ميدانی بيدگانی يعنی چه ؟
جوان گفت گوشه ای در دشتی است .
پيرنيا گفت آفرين . پس بلدی . حالا بگو چرا بگويم سياوش بيدگانی ؟
جوان گفت : پدر حساس هستند . مذهبی هستند . شديدا تعصب دارند . اصلا در خانه
نه راديو داريم نه تلويزيون . ايشان حتی
نمی داند كه من بلدم آواز بخوانم . بفهمند
بد می شود .
پيرنيا گفت : خيالت راحت .
نوشت : برگ سبز ۲۱۶ ،
سياوش بيدگانی ... آذر ۱۳۴۶
#خسرو_آواز_ایران
🆔 @Sayehsokhan
گفتند: از شهرستان آمده، از مشهد
پيرنيا گفت : برگ سبز ۲۱۶ باشد .
من همين را پخش می كنم.
اسمت چيست جوان ؟
- محمدرضا شجریان
- اهل مشهدی ؟
- آری
- بايد منتقلت كنم تهران، بايد تهران باشی حيف است... جوان گفت : استاد اگر خواستيد صدای من را پخش كنيد ، بگوييد سياوش است . سياوش بیدگانی
پيرنيا گفت : ميدانی بيدگانی يعنی چه ؟
جوان گفت گوشه ای در دشتی است .
پيرنيا گفت آفرين . پس بلدی . حالا بگو چرا بگويم سياوش بيدگانی ؟
جوان گفت : پدر حساس هستند . مذهبی هستند . شديدا تعصب دارند . اصلا در خانه
نه راديو داريم نه تلويزيون . ايشان حتی
نمی داند كه من بلدم آواز بخوانم . بفهمند
بد می شود .
پيرنيا گفت : خيالت راحت .
نوشت : برگ سبز ۲۱۶ ،
سياوش بيدگانی ... آذر ۱۳۴۶
#خسرو_آواز_ایران
🆔 @Sayehsokhan
این کتاب راهنمای شماست تا بتوانید روابطتان با خود و دیگران را بهبود بخشید.
آگاهیهایی که این کتاب به شما میدهد:
-که هستید؟
-دلیلتان برای آنچه میخواهید چیست؟
-دلیلتان برای انجام کارهایتان چیست؟
-چه میتوانید بکنید یا به دیگران در انجام آن کمک کنید تا ناکامیها را کاهش داده و احساس شادمانی و رضایتمندیتان را افزایش دهید.
جیمز مونتاگنس،از مربیان ارشد موسسه ویلیام گلسر هدفش از نوشتن این کتاب را بیان ساده و شفاف ادراک خود از تئوری انتخاب دکتر ویلیام گلسر میداند.
📕 #درجانزنیم
🖊️#جیمزمونتاگنس
ترجمه: #فهیمه_حبشی_زاده
#انتشارات_اندیشه_شایان
#واقعیت_درمانی
#تئوری_انتخاب
@AndisheShayanPub
🆔 @Sayehsokhan
آگاهیهایی که این کتاب به شما میدهد:
-که هستید؟
-دلیلتان برای آنچه میخواهید چیست؟
-دلیلتان برای انجام کارهایتان چیست؟
-چه میتوانید بکنید یا به دیگران در انجام آن کمک کنید تا ناکامیها را کاهش داده و احساس شادمانی و رضایتمندیتان را افزایش دهید.
جیمز مونتاگنس،از مربیان ارشد موسسه ویلیام گلسر هدفش از نوشتن این کتاب را بیان ساده و شفاف ادراک خود از تئوری انتخاب دکتر ویلیام گلسر میداند.
📕 #درجانزنیم
🖊️#جیمزمونتاگنس
ترجمه: #فهیمه_حبشی_زاده
#انتشارات_اندیشه_شایان
#واقعیت_درمانی
#تئوری_انتخاب
@AndisheShayanPub
🆔 @Sayehsokhan
شاید خوشبختی همین باشد
که با خودت نگویی ..
کاش جای دیگری بودم
کار دیگری داشتم
یک آدم دیگری بودم ..
#آلدوس_هاکسلی
🆔 @Sayehsokhan
که با خودت نگویی ..
کاش جای دیگری بودم
کار دیگری داشتم
یک آدم دیگری بودم ..
#آلدوس_هاکسلی
🆔 @Sayehsokhan
*اصل بقای سختی*
*نشر:* گاهنامه مدیر
■هایدگر فیلسوف آلمانی میگوید: اگر بخواهم با شما رو راست باشم باید بگویم، که زندگی به شکل گُریزناپذیری سخت است و این ربطی به جایی که هستید و جوری که زندگی میکنید، ندارد. من به آن میگویم: *“اصل بقای سختی”*. یعنی سختی از شکلی به شکل دیگر تبدیل میشود ولی نابود نمیشود.
□برای همین هم در يک زندگیِ خیلی خوب و عادی، جاییکه هیچ کسی به هیچ کسی به خاطر عقایدش شلیک نمیکند و همه چیز آرام است؛ آدمهای زیادی مشت مشت قرص ضد افسردگی میخورند که بتوانند خودشان را هر روز صبح از داخل رختخواب بیرون بکشند.
●خیلیها معتقدند که پیشرفت تکنولوژی، اینترنت، نخود فرنگیِ غیر ارگانیک و گِلوتِن، ماها را اینجوری کرده و قدیمها مردم خوشبختتر بودند. شما بشنوید و باور نکنید.
○هزارها سال پیش شاهزادهای هندی به نام سیزارتا یا همان بودا گفت که *“زندگی رنج است.”* رنج، یا به زبان بودا “دوکا”. هایدگر به این میگوید: *“اضطراب وجودی”.* اینها را نگفتم که ناامیدتان کنم.
■چیزهای خوب و دلنشین هم در دنیا کم نیست. میتوانید از آنها در این راه کمک بگیرید. هر وقت داشتید در چاه غم فرو میرفتید مثل “رَسَن” به آن چنگ بیندازید و بیایید بیرون. یکی از این طنابها؛ موسیقی است. اگر توانستید سازی بزنید؛ اگر نتوانستید به آن گوش کنید.
□وقتهایی که شاد هستید، موسیقی گوش کنید و وقتهایی که غمگین بودید، بیشتر موسیقی گوش کنید. آنجا که از هر حرکتی عاجز ماندید؛ برقصید، رقصیدن بهترین و مفیدترین کاری است که میتوانید برای روحتان بکنید. هرجا ریتمی شنیدید که میشد با آن رقصید، خودتان را تکان بدهید، حتی اگر ریتم چکیدن قطرههای آب از شیروانی باشد. رقص از نظر علمی، هم ارتعاش شدن با جریان هستی است. با خودتان و برای خودتان برقصید. راستی اگر صدای خوبی داشتید موقع رقصیدن یک کم هم آواز بخوانید، اما اگر نداشتید هم مهم نیست.
●چیز دیگری که میتوانید بخوانید کتاب است. خواندن کتاب به شما کمک میکند زندگیهای دیگری را که هیچ وقت نمی توانستید تجربه کنید را تجربه کنید.
●فیلم هم همین کار را در یک ابعاد دیگری میکند. اما کتاب همیشه یک سر و گردن بالاتر از فیلم است، چون قوه تخیلتان رو به کار میگیرد؛ و روند ذهنیتر و عمیق تری است. تا میتونید کتاب بخوانید. وسط کتابها حتما چند صفحه هم برای مطالعه در مورد ستارهها و کهکشانها وقت بگذارید، چون کمکتان میکند که ابعاد چیزها را بهتر درک کنید.
○یادتان نرود که در کل هستی کجا ایستادهاید. برای همین، قدیمها بیشتر فیلسوفها ستارهشناس هم بودند. شاید نخواهید یا نتوانید منجّم بشوید. ولی همیشه میتوانید وقتهایی که غمگین هستید، به آسمان نگاه کنید و ببینید که غمهایتان در برابر عظمت کهکشان چقدر کوچک است.
■طنابهای دیگری هم هست؛ چیزهایی مثل *نقاشی کردن*، *عکاسی*، *کاشتن یک درخت*، *آشپزی با ادویههای جدید*، *سفر کردن*، *حرکت…*
□ما برای نشستن خلق نشدهایم. صندلی یکی از خطرناکترین اختراعات بشریست. به جای نشستن *قدم* بزنید؛ *بدوید*، *شنا* کنید. اگر مجبور شدید بنشینید؛ برای خودتان، همنشینهایی پیدا کنید و از مصاحبتشان لذت ببرید. پیدا کردن دوست خوب خیلی هم آسان نیست. اما اگر دوست خوبی باشید؛ دیر یا زود چند تا آدم خوب دورتان جمع خواهند شد. در ضمن، دایره دوستهایتان را به آدمها محدود نکنید.
●شما میتوانید تقریباً با همه موجودات زنده دنیا دوست باشید؛ *گلها*، *علفها*، *ماهیها*، *پرندهها*، و بله حتی *گربهها*. حیوانها گاهی حتی از آدمها هم دوستهای بهتری هستند.
○در زندگی چاه غم زیاد است ولی طناب هم هست؛ سَرِ رَسَن را ول نکنید. اما مراقب باشید که به طنابهای پوسیده مثل الکل، دود، پول و حتی غرور و موقعیت و موفقیت آویزان نشوید، چون از داخل چاه بیرونتان نمی آورند و بدتر رهايتان میکنند.
■ته چاه… بگردید و طنابهای خودتان را پیدا کنید و اگر نتوانستید پیدایش کنید؛ *“ببافیدش”*. آدمهای انگشت شماری طناب بافی بلدند، دانشمندها، کاشفها، مربیهای فوتبال، کمدینها و هنرمندها همه طناب باف هستند و طنابهایی را بافتند که آدمهای دیگر هم میتوانند سرش را بگیرند و با آن از داخل چاه بیرون بیایند.
□اگر ما امروز از سیاه سرفه نمیمیریم برای این است که طنابی را گرفتیم که لویی پاستور سالها پیش بافته است. “سمفونی شماره پنج” طنابی است که بتهوون با نُتها به هم پیوند زده است. “صد سال تنهایی” طنابی است که مارکز با کلمه و خیال به هم بافته است.
●بیشتر طنابهای رهایی را یک روزی کسی که شاید ته چاه زندانی بوده بافته است. باید از آنها استفاده کنیم.
___
@esfahan_new
🆔 @Sayehsokhan
*نشر:* گاهنامه مدیر
■هایدگر فیلسوف آلمانی میگوید: اگر بخواهم با شما رو راست باشم باید بگویم، که زندگی به شکل گُریزناپذیری سخت است و این ربطی به جایی که هستید و جوری که زندگی میکنید، ندارد. من به آن میگویم: *“اصل بقای سختی”*. یعنی سختی از شکلی به شکل دیگر تبدیل میشود ولی نابود نمیشود.
□برای همین هم در يک زندگیِ خیلی خوب و عادی، جاییکه هیچ کسی به هیچ کسی به خاطر عقایدش شلیک نمیکند و همه چیز آرام است؛ آدمهای زیادی مشت مشت قرص ضد افسردگی میخورند که بتوانند خودشان را هر روز صبح از داخل رختخواب بیرون بکشند.
●خیلیها معتقدند که پیشرفت تکنولوژی، اینترنت، نخود فرنگیِ غیر ارگانیک و گِلوتِن، ماها را اینجوری کرده و قدیمها مردم خوشبختتر بودند. شما بشنوید و باور نکنید.
○هزارها سال پیش شاهزادهای هندی به نام سیزارتا یا همان بودا گفت که *“زندگی رنج است.”* رنج، یا به زبان بودا “دوکا”. هایدگر به این میگوید: *“اضطراب وجودی”.* اینها را نگفتم که ناامیدتان کنم.
■چیزهای خوب و دلنشین هم در دنیا کم نیست. میتوانید از آنها در این راه کمک بگیرید. هر وقت داشتید در چاه غم فرو میرفتید مثل “رَسَن” به آن چنگ بیندازید و بیایید بیرون. یکی از این طنابها؛ موسیقی است. اگر توانستید سازی بزنید؛ اگر نتوانستید به آن گوش کنید.
□وقتهایی که شاد هستید، موسیقی گوش کنید و وقتهایی که غمگین بودید، بیشتر موسیقی گوش کنید. آنجا که از هر حرکتی عاجز ماندید؛ برقصید، رقصیدن بهترین و مفیدترین کاری است که میتوانید برای روحتان بکنید. هرجا ریتمی شنیدید که میشد با آن رقصید، خودتان را تکان بدهید، حتی اگر ریتم چکیدن قطرههای آب از شیروانی باشد. رقص از نظر علمی، هم ارتعاش شدن با جریان هستی است. با خودتان و برای خودتان برقصید. راستی اگر صدای خوبی داشتید موقع رقصیدن یک کم هم آواز بخوانید، اما اگر نداشتید هم مهم نیست.
●چیز دیگری که میتوانید بخوانید کتاب است. خواندن کتاب به شما کمک میکند زندگیهای دیگری را که هیچ وقت نمی توانستید تجربه کنید را تجربه کنید.
●فیلم هم همین کار را در یک ابعاد دیگری میکند. اما کتاب همیشه یک سر و گردن بالاتر از فیلم است، چون قوه تخیلتان رو به کار میگیرد؛ و روند ذهنیتر و عمیق تری است. تا میتونید کتاب بخوانید. وسط کتابها حتما چند صفحه هم برای مطالعه در مورد ستارهها و کهکشانها وقت بگذارید، چون کمکتان میکند که ابعاد چیزها را بهتر درک کنید.
○یادتان نرود که در کل هستی کجا ایستادهاید. برای همین، قدیمها بیشتر فیلسوفها ستارهشناس هم بودند. شاید نخواهید یا نتوانید منجّم بشوید. ولی همیشه میتوانید وقتهایی که غمگین هستید، به آسمان نگاه کنید و ببینید که غمهایتان در برابر عظمت کهکشان چقدر کوچک است.
■طنابهای دیگری هم هست؛ چیزهایی مثل *نقاشی کردن*، *عکاسی*، *کاشتن یک درخت*، *آشپزی با ادویههای جدید*، *سفر کردن*، *حرکت…*
□ما برای نشستن خلق نشدهایم. صندلی یکی از خطرناکترین اختراعات بشریست. به جای نشستن *قدم* بزنید؛ *بدوید*، *شنا* کنید. اگر مجبور شدید بنشینید؛ برای خودتان، همنشینهایی پیدا کنید و از مصاحبتشان لذت ببرید. پیدا کردن دوست خوب خیلی هم آسان نیست. اما اگر دوست خوبی باشید؛ دیر یا زود چند تا آدم خوب دورتان جمع خواهند شد. در ضمن، دایره دوستهایتان را به آدمها محدود نکنید.
●شما میتوانید تقریباً با همه موجودات زنده دنیا دوست باشید؛ *گلها*، *علفها*، *ماهیها*، *پرندهها*، و بله حتی *گربهها*. حیوانها گاهی حتی از آدمها هم دوستهای بهتری هستند.
○در زندگی چاه غم زیاد است ولی طناب هم هست؛ سَرِ رَسَن را ول نکنید. اما مراقب باشید که به طنابهای پوسیده مثل الکل، دود، پول و حتی غرور و موقعیت و موفقیت آویزان نشوید، چون از داخل چاه بیرونتان نمی آورند و بدتر رهايتان میکنند.
■ته چاه… بگردید و طنابهای خودتان را پیدا کنید و اگر نتوانستید پیدایش کنید؛ *“ببافیدش”*. آدمهای انگشت شماری طناب بافی بلدند، دانشمندها، کاشفها، مربیهای فوتبال، کمدینها و هنرمندها همه طناب باف هستند و طنابهایی را بافتند که آدمهای دیگر هم میتوانند سرش را بگیرند و با آن از داخل چاه بیرون بیایند.
□اگر ما امروز از سیاه سرفه نمیمیریم برای این است که طنابی را گرفتیم که لویی پاستور سالها پیش بافته است. “سمفونی شماره پنج” طنابی است که بتهوون با نُتها به هم پیوند زده است. “صد سال تنهایی” طنابی است که مارکز با کلمه و خیال به هم بافته است.
●بیشتر طنابهای رهایی را یک روزی کسی که شاید ته چاه زندانی بوده بافته است. باید از آنها استفاده کنیم.
___
@esfahan_new
🆔 @Sayehsokhan
✳ هوشنگ مرادی کرمانی یکی از چهرههای ماندگار ادبیات فارسی است. کتابهایش برندهٔ جوایز متعدد داخلی و خارجی شدهاند و تعداد زیادی از آثارش به فیلم تبدیل شده، از قصههای مجید تا مهمان مامان و خمره.
🆔 @Sayehsokhan
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
🆔 @Sayehsokhan
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
ketabgard_episode 22
Mohsen
🎙️قسمت بیست و دوم پادکست کتابگرد
از قصههای مجید تا خمره با هوشنگ مرادی کرمانی
@ketabgardp
🆔 @Sayehsokhan
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
از قصههای مجید تا خمره با هوشنگ مرادی کرمانی
@ketabgardp
🆔 @Sayehsokhan
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
📓فهرست کتابهایی که در این گفتوگو از آنها حرف زدیم:
دانشکدههای من؛ ماکسیم گورکی
خمره؛ هوشنگ مرادی کرمانی
شما که غریبه نیستید؛ هوشنگ مرادی کرمانی
قصههای مجید؛ هوشنگ مرادی کرمانی
هوشنگ دوم؛ هوشنگ مرادی کرمانی
چکمه؛ هوشنگ مرادی کرمانی
آب انبار؛ هوشنگ مرادی کرمانی
غروب در دیاری غریب؛ بهرام بیضایی
نردبان آسمان؛ محمد شریفی
بار دیگر شهری که دوست میداشتم؛ نادر ابراهیمی
وداع با اسلحه؛ ارنست همینگوی
زندگینامه ناصرخسرو
دیوان حافظ
گلستان سعدی
@ketabgardp
🆔 @Sayehsokhan
دانشکدههای من؛ ماکسیم گورکی
خمره؛ هوشنگ مرادی کرمانی
شما که غریبه نیستید؛ هوشنگ مرادی کرمانی
قصههای مجید؛ هوشنگ مرادی کرمانی
هوشنگ دوم؛ هوشنگ مرادی کرمانی
چکمه؛ هوشنگ مرادی کرمانی
آب انبار؛ هوشنگ مرادی کرمانی
غروب در دیاری غریب؛ بهرام بیضایی
نردبان آسمان؛ محمد شریفی
بار دیگر شهری که دوست میداشتم؛ نادر ابراهیمی
وداع با اسلحه؛ ارنست همینگوی
زندگینامه ناصرخسرو
دیوان حافظ
گلستان سعدی
@ketabgardp
🆔 @Sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍁برخیز که صبحی دیگر از پاییز است
این منظرہ پرشرار و شورانگیز است
نقاش کشیدہ نقشی از مهر و سپهر
این تابلو از عشق و هنر لبریز است
🍁امـروزتون سراسر عشق و خوشبختی 🍁
#سلام_صبحتون_بخیر
🆔 @Sayehsokhan
این منظرہ پرشرار و شورانگیز است
نقاش کشیدہ نقشی از مهر و سپهر
این تابلو از عشق و هنر لبریز است
🍁امـروزتون سراسر عشق و خوشبختی 🍁
#سلام_صبحتون_بخیر
🆔 @Sayehsokhan
🌹عزیزان همراه درود 🌹
امروز بیستم مهرماه کلیه محصولات نشر #سایه_سخن در سایت www.sayehsokhan.com با #بیست_درصد #تخفیف به فروش میرسد.
جهت دسترسی بهتر میتوانید روی لینکهای زیر کلیک کنید👇
👈محصولات آموزش تئوری انتخاب:
👉 https://goo.gl/ySFU3a
👈مجموعهٔ هفت جلدی #تئوری_انتخاب_در_عمل
👉 https://b2n.ir/y78953
👈محصولات آموزش روانشناسی ACT:
👉https://goo.gl/Vb6yf7
👈محصولات ویژۀ روابط درون خانواده:
👉https://goo.gl/jVkiXo
👈محصولات ویژۀ معلمان مدارس:
👉https://b2n.ir/e67759
👈محصولات ویژۀ تربیت نوجوانان:
👉https://goo.gl/soKiM6
👈آثار مفید برای مدیران محترم:
👉https://goo.gl/jmcz85
👈پرورش مهارت های فردی:
👉https://goo.gl/S4xfsh
👈کتابهای صوتی قابل دانلود
👉 https://b2n.ir/y53896
👈کارتها و ابزارها
👉 https://b2n.ir/j07004
🆔 @SayehSokhan
امروز بیستم مهرماه کلیه محصولات نشر #سایه_سخن در سایت www.sayehsokhan.com با #بیست_درصد #تخفیف به فروش میرسد.
جهت دسترسی بهتر میتوانید روی لینکهای زیر کلیک کنید👇
👈محصولات آموزش تئوری انتخاب:
👉 https://goo.gl/ySFU3a
👈مجموعهٔ هفت جلدی #تئوری_انتخاب_در_عمل
👉 https://b2n.ir/y78953
👈محصولات آموزش روانشناسی ACT:
👉https://goo.gl/Vb6yf7
👈محصولات ویژۀ روابط درون خانواده:
👉https://goo.gl/jVkiXo
👈محصولات ویژۀ معلمان مدارس:
👉https://b2n.ir/e67759
👈محصولات ویژۀ تربیت نوجوانان:
👉https://goo.gl/soKiM6
👈آثار مفید برای مدیران محترم:
👉https://goo.gl/jmcz85
👈پرورش مهارت های فردی:
👉https://goo.gl/S4xfsh
👈کتابهای صوتی قابل دانلود
👉 https://b2n.ir/y53896
👈کارتها و ابزارها
👉 https://b2n.ir/j07004
🆔 @SayehSokhan
📚نام کتاب:
#آشنایی_با_وسواس_و_شیوه_های_رهایی_از_آن
✍️ نویسندگان: #پادمال_دی_سیلوا و #استنلی_راکمن
👤ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی و #فریده_محمدی
📇 ناشر: #سایه_سخن
🗞نوبت چاپ: #چاپ_پنجم
📖برشی از کتاب:
👫مسئولیتپذیری در زندگی مشترک
منظور از زندگی مشترک، صرف نظر از موازین قانونی، احساس تعهد بین زن و مرد بالغی است که معیارهایی را که توضیح داده شد، نسبت به یکدیگر احساس و تجربه میکنند و هدفشان این است که با هم و با در میان گذاشتن سهم منصفانه خود یک زندگی مشترک را راهبری کنند. (صفحه انتخابی: ۱۵۹)
👈👈مطالعه این کتاب👉👉
🆔 @sayehsokhan
#آشنایی_با_وسواس_و_شیوه_های_رهایی_از_آن
✍️ نویسندگان: #پادمال_دی_سیلوا و #استنلی_راکمن
👤ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی و #فریده_محمدی
📇 ناشر: #سایه_سخن
🗞نوبت چاپ: #چاپ_پنجم
📖برشی از کتاب:
👫مسئولیتپذیری در زندگی مشترک
منظور از زندگی مشترک، صرف نظر از موازین قانونی، احساس تعهد بین زن و مرد بالغی است که معیارهایی را که توضیح داده شد، نسبت به یکدیگر احساس و تجربه میکنند و هدفشان این است که با هم و با در میان گذاشتن سهم منصفانه خود یک زندگی مشترک را راهبری کنند. (صفحه انتخابی: ۱۵۹)
👈👈مطالعه این کتاب👉👉
🆔 @sayehsokhan
🔴 حاکم و رعیت در #هفت_پیکر
✍ #محمدرضا_طاهری
🔸از تو قهر آید و ز من تدبیر
هرکه گویم گرفتنیست، بگیر!
اشتباه نکنید، این بیت، بخشی از گفتگوی نماینده دولت با نمایندهی نیروهای امنیتی نیست، بلکه بیتی است از نظامی گنجوی شاعر قرن ششم!
گاهی اوقات پرسش ما مردم این است که سیاستمدارانی که با تصمیمها و اقدامهایشان بلاها بر سر بیپناهان و مظلومان میآورند، اساساً دربارهی مردم چگونه میاندیشند و در اتاقهای فکرِ محرمانه با هم چه میگویند؟ فهمیدنش سخت نیست. باید دید گذشتگانی که همینگونه عمل کردهاند چگونه میاندیشیدهاند.
🔸در منظومهی هفتپیکر نظامی، بهرام، پادشاه ساسانی وزیری دارد به نام "راستروشن". راست روشن بر خلاف نامش مردی است ظالم و حیلهگر و کار بلد که خوب میداند چگونه باید رعیّت را دوشید و همچنان بر سر کار باقی ماند. وقتی شاه برای ناز و نوش مدتی حکومت را رها میکند و به گماشتهای میسپارد، این وزیر در جلسهای مهم با گماشتهی شاه نکاتی کلیدی را دربارهی ویژگیهای مردم و چگونگی برخورد با آنها بیان میکند. سخنان او شیوهنامهی حکمرانیِ تمامی حاکمان ظالم در طول تاریخ است. چند بیت از سخنان او را از زبان نظامی بخوانید، با این توضیح که "سیاست" در اینجا به معنای "تنبیه و مجازات کردن" است:
گفت: خلق آرزوطلب شدهاند
شوخ و گستاخ و بیادب شدهاند
نعمت ما ز راه سیریِشان
داد در کار ما دلیریِشان
گر نمالیمشان به رای و به هوش
مُلک را چشم بد بمالد گوش
دَدِگان بر وفا نظر ننهند
حکم را جز به تیغ، سر ننهند
چون سیاست ز یاد شاه شود
پادشاهی بر او تباه شود
دیو باشد رعیّت گستاخ
چون گذاری نهند پای، فراخ؟!
جهد آن کن که از سیاستِ خویش
نشکنی رونق ریاستِ خویش
نفریبی به آشناییِ کس
کسِ خود تیغ خود شناسی و بس
از تو قهر آید و ز من تدبیر
هر که گویم گرفتنیست، بگیر
محتشم را به "مال" مالش کن
بی دِرَم را به خون سگالش کن!
نیک و بد هر دو هست بر تو حلال
از بدان جان ستان، ز نیکان مال
خوار کن خلق را به جاه و به چیز
تا بمانی به چشم خلق عزیز
چون رعیّت زبون و خوار بُوَد
مُلک، پیوسته برقرار بُوَد!
🔸آری، اینگونه که پیداست این باور بسیاری از حاکمان است که "چون رعیت زبون و خوار بود، مُلک پیوسته برقرار بود" گویا تمام برنامه ریزیها و تصمیمات و اقدامات نیز در همین راستا صورت میگیرد که رعیّت را خوار کنند و بدین وسیله مُلک را برقرار.
پ.ن:
ماجرای راستروشن را میتوانید در قسمتهای بیستم و بیستویکم هفتپیکر بشنوید.
@nezamikhani
🆔 @Sayehsokhan
✍ #محمدرضا_طاهری
🔸از تو قهر آید و ز من تدبیر
هرکه گویم گرفتنیست، بگیر!
اشتباه نکنید، این بیت، بخشی از گفتگوی نماینده دولت با نمایندهی نیروهای امنیتی نیست، بلکه بیتی است از نظامی گنجوی شاعر قرن ششم!
گاهی اوقات پرسش ما مردم این است که سیاستمدارانی که با تصمیمها و اقدامهایشان بلاها بر سر بیپناهان و مظلومان میآورند، اساساً دربارهی مردم چگونه میاندیشند و در اتاقهای فکرِ محرمانه با هم چه میگویند؟ فهمیدنش سخت نیست. باید دید گذشتگانی که همینگونه عمل کردهاند چگونه میاندیشیدهاند.
🔸در منظومهی هفتپیکر نظامی، بهرام، پادشاه ساسانی وزیری دارد به نام "راستروشن". راست روشن بر خلاف نامش مردی است ظالم و حیلهگر و کار بلد که خوب میداند چگونه باید رعیّت را دوشید و همچنان بر سر کار باقی ماند. وقتی شاه برای ناز و نوش مدتی حکومت را رها میکند و به گماشتهای میسپارد، این وزیر در جلسهای مهم با گماشتهی شاه نکاتی کلیدی را دربارهی ویژگیهای مردم و چگونگی برخورد با آنها بیان میکند. سخنان او شیوهنامهی حکمرانیِ تمامی حاکمان ظالم در طول تاریخ است. چند بیت از سخنان او را از زبان نظامی بخوانید، با این توضیح که "سیاست" در اینجا به معنای "تنبیه و مجازات کردن" است:
گفت: خلق آرزوطلب شدهاند
شوخ و گستاخ و بیادب شدهاند
نعمت ما ز راه سیریِشان
داد در کار ما دلیریِشان
گر نمالیمشان به رای و به هوش
مُلک را چشم بد بمالد گوش
دَدِگان بر وفا نظر ننهند
حکم را جز به تیغ، سر ننهند
چون سیاست ز یاد شاه شود
پادشاهی بر او تباه شود
دیو باشد رعیّت گستاخ
چون گذاری نهند پای، فراخ؟!
جهد آن کن که از سیاستِ خویش
نشکنی رونق ریاستِ خویش
نفریبی به آشناییِ کس
کسِ خود تیغ خود شناسی و بس
از تو قهر آید و ز من تدبیر
هر که گویم گرفتنیست، بگیر
محتشم را به "مال" مالش کن
بی دِرَم را به خون سگالش کن!
نیک و بد هر دو هست بر تو حلال
از بدان جان ستان، ز نیکان مال
خوار کن خلق را به جاه و به چیز
تا بمانی به چشم خلق عزیز
چون رعیّت زبون و خوار بُوَد
مُلک، پیوسته برقرار بُوَد!
🔸آری، اینگونه که پیداست این باور بسیاری از حاکمان است که "چون رعیت زبون و خوار بود، مُلک پیوسته برقرار بود" گویا تمام برنامه ریزیها و تصمیمات و اقدامات نیز در همین راستا صورت میگیرد که رعیّت را خوار کنند و بدین وسیله مُلک را برقرار.
پ.ن:
ماجرای راستروشن را میتوانید در قسمتهای بیستم و بیستویکم هفتپیکر بشنوید.
@nezamikhani
🆔 @Sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر شفیعی کدکنی:
نیست که دولت مبهوت بازاره؛ نگاهش به علم عین نگاهش به سالن مرغداریه!
یک جایی زمینی پیدا کنن و چند تا اتاق،
همونجور که فکر میکنه اینجا میشه سالن مرغداری زد و مرغ و تخم مرغ تولید کرد و اینا ... خوپ پس دانشگاه هم میزنن!
نگاه اون برنامه ریزای دانشگاهی و وزارت علوم اینه که پولی میگیریم ثبت نام می کنیم، کاغذی هم دست بچه ها میدیم، ولی ...
"۱۹ مهر ماه، روز میلاد استادِ مهر و راستی، دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی"
🆔 @Sayehsokhan
نیست که دولت مبهوت بازاره؛ نگاهش به علم عین نگاهش به سالن مرغداریه!
یک جایی زمینی پیدا کنن و چند تا اتاق،
همونجور که فکر میکنه اینجا میشه سالن مرغداری زد و مرغ و تخم مرغ تولید کرد و اینا ... خوپ پس دانشگاه هم میزنن!
نگاه اون برنامه ریزای دانشگاهی و وزارت علوم اینه که پولی میگیریم ثبت نام می کنیم، کاغذی هم دست بچه ها میدیم، ولی ...
"۱۹ مهر ماه، روز میلاد استادِ مهر و راستی، دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی"
🆔 @Sayehsokhan
📚کتاب: #دفتر_وکالت_من
✍نویسنده: #دکتر_علی_رادانجبلی
📇ناشر: #سایه_سکوت
📖برشی از کتاب:
خواجه و وکیل
باید میرفتم شیراز برای یک دادرسی نفسگیر. گرگ و میش صبح بود که در فرودگاه حاضر شدم. طیاره پرید و من هر چه ورد و دعا بلد بودم خواندم تا شاید بار دیگر پایم به زمین خدا برسد. میترسیدم آثار تحریمها بر صنعت هوانوردی یقه من و مسافران بخت برگشته دیگر را در دل آسمان بگیرد و نا غافل آسمانی بشوم. پرنده آهنی نشست و ساعتی بعد من در اردیبهشت جلالی در شهر حافظ و سعدی بودم.
در دادگاه مجادلهای شد میان من و وکیل شیرازی؛ خوب عرضاندام کرد و در بیرون دادگاه نشان داد که فقط مرد سخن نیست: "شیرازیها، غریبدوست و میهمان نوازند؛ ناهار را سرسفره من باشید كاكو." تعارف نمیکرد، اما عذر آوردم که وقت چندانی ندارم.
حال خوب بود یا هوای خوب که احساس سرزندگی میکردم. چند ساعتی تا پرواز برگشت وقت داشتم.
🖇صفحه انتخابی: ۱۳۷
🛒تهیه این کتاب:
👈برای سفارش اینجا کلیک کنید👉
🆔 @sayehsokhan
✍نویسنده: #دکتر_علی_رادانجبلی
📇ناشر: #سایه_سکوت
📖برشی از کتاب:
خواجه و وکیل
باید میرفتم شیراز برای یک دادرسی نفسگیر. گرگ و میش صبح بود که در فرودگاه حاضر شدم. طیاره پرید و من هر چه ورد و دعا بلد بودم خواندم تا شاید بار دیگر پایم به زمین خدا برسد. میترسیدم آثار تحریمها بر صنعت هوانوردی یقه من و مسافران بخت برگشته دیگر را در دل آسمان بگیرد و نا غافل آسمانی بشوم. پرنده آهنی نشست و ساعتی بعد من در اردیبهشت جلالی در شهر حافظ و سعدی بودم.
در دادگاه مجادلهای شد میان من و وکیل شیرازی؛ خوب عرضاندام کرد و در بیرون دادگاه نشان داد که فقط مرد سخن نیست: "شیرازیها، غریبدوست و میهمان نوازند؛ ناهار را سرسفره من باشید كاكو." تعارف نمیکرد، اما عذر آوردم که وقت چندانی ندارم.
حال خوب بود یا هوای خوب که احساس سرزندگی میکردم. چند ساعتی تا پرواز برگشت وقت داشتم.
🖇صفحه انتخابی: ۱۳۷
🛒تهیه این کتاب:
👈برای سفارش اینجا کلیک کنید👉
🆔 @sayehsokhan
yaar_maraa
<unknown>
یار مرا، غار مرا، عشقِ جگرخوار مرا...
🌲🌲🌲🌲🌲
شعر: مولانای جان
خواننده: استاد شهرام ناظری
آلبوم آتشی در نِیِستان
🆔 @Sayehsokhan
🌲🌲🌲🌲🌲
شعر: مولانای جان
خواننده: استاد شهرام ناظری
آلبوم آتشی در نِیِستان
🆔 @Sayehsokhan
خسرو و شیرین ۰۷
نظامی گنجوی
🎧 نظامی گنجوی ۳۱
#خسرو_و_شیرین
🔹 #قسمت_هفتم
✔️ ماجرای فقاع و فردوسی و اشاره به آن در مقدمهی خسرو و شیرین.
✔️ پیچ تند داستان!
🎤خوانش و شرح: محمدرضا طاهری
@nezamikhani
🆔 @Sayehsokhan
#خسرو_و_شیرین
🔹 #قسمت_هفتم
✔️ ماجرای فقاع و فردوسی و اشاره به آن در مقدمهی خسرو و شیرین.
✔️ پیچ تند داستان!
🎤خوانش و شرح: محمدرضا طاهری
@nezamikhani
🆔 @Sayehsokhan
🌸 ما زندگی را انتخاب نمیکنیم، این زندگی است که ما را انتخاب میکند.
نمیتوانیم شاکی باشیم که چرا زندگی، خوشیها و اندوههای خاصی را به ما اختصاص داده و ما فقط ناگزیریم آنها را بپذیریم و ادامه دهیم.
ما نمیتوانیم زندگیمان را انتخاب کنیم اما میتوانیم تصمیم بگیریم که با شادیها و اندوههایی که به ما داده شده، چگونه برخورد کنیم...
#پائولو_کوئیلو
💝💝💝
سلام. صبح آدینهتون بخیر
الهی که آبشار خیر و برکت و سلامتی در زندگیتون جاری باشه!
🆔 @Sayehsokhan
نمیتوانیم شاکی باشیم که چرا زندگی، خوشیها و اندوههای خاصی را به ما اختصاص داده و ما فقط ناگزیریم آنها را بپذیریم و ادامه دهیم.
ما نمیتوانیم زندگیمان را انتخاب کنیم اما میتوانیم تصمیم بگیریم که با شادیها و اندوههایی که به ما داده شده، چگونه برخورد کنیم...
#پائولو_کوئیلو
💝💝💝
سلام. صبح آدینهتون بخیر
الهی که آبشار خیر و برکت و سلامتی در زندگیتون جاری باشه!
🆔 @Sayehsokhan