📚 #برشی_از_کتاب : #خلع_سلاح_همسر_انتقادگر
✍️ اثر: #میشل_اسکین
👌 ترجمه: #دکتر_زهرا_اندوز و #دکتر_حسن_حمیدپور
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
✍️ اثر: #میشل_اسکین
👌 ترجمه: #دکتر_زهرا_اندوز و #دکتر_حسن_حمیدپور
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
بیان مشکل
از مثال غول دریاچه یا مثال دیگری با استفاده از پیش نویس تحلیل منطقی استفاده کنید.
ابتدا باید افکار خود را با معنای کامل آن بیان کنید.
بعضی پیشنهادات انجام این کار به شرح زیر است:
هر دو نیمه جمله شرطی را مشخص کنید؛ به جای «مادرم از من متنفر می شود» باید گفت «اگر من خانۀ کثیفی داشته باشم مادرم از من متنفر می شود».
معانی ضمیرها را مشخص سازید؛ به جای گفتن «آن مصیبت خواهدبود» باید گفت «زندگی ام مصیبت خواهدبود».
تمام بخش های جمله را مشخص کنید؛ «من در زندگی ام یک شکست خورده ام» به جای «من شکست خورده هستم».
📚 #برشی_از_کتاب : #شناخت_درمانی_گروهی
📘#نام_اصلی:
#Cognitive_therapy_in_groups
✍️ اثر: #مایکل_فری
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی و #دکتر_حسن_حمیدپور و #دکتر_زهرا_اندوز
📖 صفحه: 238 و 239
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
از مثال غول دریاچه یا مثال دیگری با استفاده از پیش نویس تحلیل منطقی استفاده کنید.
ابتدا باید افکار خود را با معنای کامل آن بیان کنید.
بعضی پیشنهادات انجام این کار به شرح زیر است:
هر دو نیمه جمله شرطی را مشخص کنید؛ به جای «مادرم از من متنفر می شود» باید گفت «اگر من خانۀ کثیفی داشته باشم مادرم از من متنفر می شود».
معانی ضمیرها را مشخص سازید؛ به جای گفتن «آن مصیبت خواهدبود» باید گفت «زندگی ام مصیبت خواهدبود».
تمام بخش های جمله را مشخص کنید؛ «من در زندگی ام یک شکست خورده ام» به جای «من شکست خورده هستم».
📚 #برشی_از_کتاب : #شناخت_درمانی_گروهی
📘#نام_اصلی:
#Cognitive_therapy_in_groups
✍️ اثر: #مایکل_فری
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی و #دکتر_حسن_حمیدپور و #دکتر_زهرا_اندوز
📖 صفحه: 238 و 239
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
بعضی از افراد فوراً باورهایشان را به شکل «یافتم» یا پدیده لامپ روشن تغییر می دهند و بعضی دیگر احتیاج دارند برای تغییر باورهایشان، درست مثل یادگیری یک مهارت جدید سخت کارکنند. احتمالاً صحیح تر آن است که گفته شود باورها در یک دامنه مشخص از یک دامنه به دامنه دیگر تغییر می کنند: گاهی اوقات باورها سریع تغییر می کنند، گاهی اوقات وقت زیادی لازم است تا همانند تغییر یک عادت بد که سال هاست داریم، تغییر کنند.
احتمالاً شما نیز بیشتر باورهایی دارید که به راحتی تغییر می کنند و تعدادی باور دیگر که برای تغییرشان باید بیشتر کار کنید.
📚 #برشی_از_کتاب : #شناخت_درمانی_گروهی
📘#نام_اصلی:
#Cognitive_therapy_in_groups
✍️ اثر: #مایکل_فری
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی و #دکتر_حسن_حمیدپور و #دکتر_زهرا_اندوز
📖 صفحه: 282
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
احتمالاً شما نیز بیشتر باورهایی دارید که به راحتی تغییر می کنند و تعدادی باور دیگر که برای تغییرشان باید بیشتر کار کنید.
📚 #برشی_از_کتاب : #شناخت_درمانی_گروهی
📘#نام_اصلی:
#Cognitive_therapy_in_groups
✍️ اثر: #مایکل_فری
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی و #دکتر_حسن_حمیدپور و #دکتر_زهرا_اندوز
📖 صفحه: 282
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
این ها ویژگی های «مخالف ورزها» است:
1.«مخالف ورزها» باید مستقیماً با باور غلط متضاد باشند.
برای مثال اگر باور غلطی این بود:« اگر در این امتحان شکست بخورم بی ارزشم» یک «مخالف ورز» مستقیم این خواهدبود:« نمره ام در این امتحان هیچ ربطی به ارزش من به عنوان یک شخص ندارد.»
2.یک «مخالف ورز» باید بیان قابل قبولی از واقعیت باشد.
برای مثال:« من نیاز ندارم همه مرا دوست داشته باشند تا خوشحال باشم.» جمله ای منطقی است و « اصلا اهمیتی ندارد اگر هیچ کس مرا دوست نداشته باشد.» منطقی نیست.
...
📚 #برشی_از_کتاب : #شناخت_درمانی_گروهی
📘#نام_اصلی:
#Cognitive_therapy_in_groups
✍️ اثر: #مایکل_فری
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی و #دکتر_حسن_حمیدپور و #دکتر_زهرا_اندوز
📖 صفحه: 256
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
1.«مخالف ورزها» باید مستقیماً با باور غلط متضاد باشند.
برای مثال اگر باور غلطی این بود:« اگر در این امتحان شکست بخورم بی ارزشم» یک «مخالف ورز» مستقیم این خواهدبود:« نمره ام در این امتحان هیچ ربطی به ارزش من به عنوان یک شخص ندارد.»
2.یک «مخالف ورز» باید بیان قابل قبولی از واقعیت باشد.
برای مثال:« من نیاز ندارم همه مرا دوست داشته باشند تا خوشحال باشم.» جمله ای منطقی است و « اصلا اهمیتی ندارد اگر هیچ کس مرا دوست نداشته باشد.» منطقی نیست.
...
📚 #برشی_از_کتاب : #شناخت_درمانی_گروهی
📘#نام_اصلی:
#Cognitive_therapy_in_groups
✍️ اثر: #مایکل_فری
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی و #دکتر_حسن_حمیدپور و #دکتر_زهرا_اندوز
📖 صفحه: 256
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
افکار خودآیند در سطح رخ نمی دهند و این که این افکار خودآیند با باورهای مرکزی یا طرحواره هایی که درست در لایه زیرین این سطح هستند، ارتباط دارد. این باورهای مرکزی هستند که با هیجانات منفی تداعی شده اند. بنابراین هر وقت باور مرکزی تحریک می شود ما هیجان منفی احساس می کنیم. فکر خودآیند نزدیک تر به باور مرکزی باعث می شود هیجان منفی شدیدتری احساس کنیم. در پیکان های رو به پایینی که انجام دادیم، این ارتباطات را دنبال کردیم و باورهای مرکزی را که واقعا هیجانمان را بر می انگیزانند، کشف کردیم و بعداً این اطلاعات را در نقشه های شناختی نشان دادیم.
📚 #برشی_از_کتاب : #شناخت_درمانی_گروهی
📘#نام_اصلی:
#Cognitive_therapy_in_groups
✍️ اثر: #مایکل_فری
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی و #دکتر_حسن_حمیدپور و #دکتر_زهرا_اندوز
📖 صفحه: 253
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
📚 #برشی_از_کتاب : #شناخت_درمانی_گروهی
📘#نام_اصلی:
#Cognitive_therapy_in_groups
✍️ اثر: #مایکل_فری
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی و #دکتر_حسن_حمیدپور و #دکتر_زهرا_اندوز
📖 صفحه: 253
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
فضای فیزیکی مناسب
اولین نیاز این است که اتاقی برای اعضای گروه در نظر گرفته شود که به نسبتِ تعدادشان مناسب باشد. به چند روش میتوان در کلاس حاضر شد: به صورت دایرهوار یا به صورت کلاسی که افراد پشت میزهای جداگانه مینشینند یا به صورت دستهای کوچک از میزها که افراد را از یکدیگر جدا میکنند. علاوه بر این هوای محیط باید مناسب باشد و از فضای خارج از ساختمان عوامل مُخل به داخل نفوذ نکند. از آنجا که دریک کار گروهی مقداری نوشتن لازم است، میز و صندلی راحتی همراه با یک سطح صاف برای نوشتن، احتمالاً بهتر از صندلی دستهدار است.
📚 #برشی_از_کتاب : #شناخت_درمانی_گروهی
📘#نام_اصلی:
#Cognitive_therapy_in_groups
✍️ اثر: #مایکل_فری
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی و #دکتر_حسن_حمیدپور و #دکتر_زهرا_اندوز
📖 صفحه: ۹۵
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
اولین نیاز این است که اتاقی برای اعضای گروه در نظر گرفته شود که به نسبتِ تعدادشان مناسب باشد. به چند روش میتوان در کلاس حاضر شد: به صورت دایرهوار یا به صورت کلاسی که افراد پشت میزهای جداگانه مینشینند یا به صورت دستهای کوچک از میزها که افراد را از یکدیگر جدا میکنند. علاوه بر این هوای محیط باید مناسب باشد و از فضای خارج از ساختمان عوامل مُخل به داخل نفوذ نکند. از آنجا که دریک کار گروهی مقداری نوشتن لازم است، میز و صندلی راحتی همراه با یک سطح صاف برای نوشتن، احتمالاً بهتر از صندلی دستهدار است.
📚 #برشی_از_کتاب : #شناخت_درمانی_گروهی
📘#نام_اصلی:
#Cognitive_therapy_in_groups
✍️ اثر: #مایکل_فری
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی و #دکتر_حسن_حمیدپور و #دکتر_زهرا_اندوز
📖 صفحه: ۹۵
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
هر کدام از این سیستمها میتواند روی دیگری تأثیر بگذارد. اگر ما بدویم یا تمرین کنیم، اسید لاکتیک میسازیم. اگر تندتند نفس بکشیم، دیاکسید کربن کمتری در خونمان جاری میشود. با آرام کردن ماهیچه هایمان یا به کمک دارو (مانند والیوم) فیزیولوژی بدنمان تغییر پیدا میند.
به همین ترتیب اگر به یک موضوع خطرناک فکر کنیم یا تصور کنیم یا این که آن را به خاطر بیاوریم، فرایندهای فیزیولوژی و رفتار ما میتواند بر تفکرمان اثر بگذارد. اگر داروی آرامبخش بخوریم، فکر میکنیم راحت و آرام هستیم؛ یا اگر تمرین بدنی یا ورزش زیادی انجام دهیم، فکر میکنیم چقدر تلاش کردهایم. بنابر این می توانید ببینید این سه سیستم (رفتار، تفکر و فیزیولوژی) در ایجاد عملکرد هیجانی درگیر هستند و در وسط همۀ آنها هیجان قرار میگیرد یا آنچه ما احساس میکنیم.
📚 #برشی_از_کتاب : #شناخت_درمانی_گروهی
📘#نام_اصلی:
#Cognitive_therapy_in_groups
✍️ اثر: #مایکل_فری
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی و #دکتر_حسن_حمیدپور و #دکتر_زهرا_اندوز
📖 صفحه: ۱۲۳
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
به همین ترتیب اگر به یک موضوع خطرناک فکر کنیم یا تصور کنیم یا این که آن را به خاطر بیاوریم، فرایندهای فیزیولوژی و رفتار ما میتواند بر تفکرمان اثر بگذارد. اگر داروی آرامبخش بخوریم، فکر میکنیم راحت و آرام هستیم؛ یا اگر تمرین بدنی یا ورزش زیادی انجام دهیم، فکر میکنیم چقدر تلاش کردهایم. بنابر این می توانید ببینید این سه سیستم (رفتار، تفکر و فیزیولوژی) در ایجاد عملکرد هیجانی درگیر هستند و در وسط همۀ آنها هیجان قرار میگیرد یا آنچه ما احساس میکنیم.
📚 #برشی_از_کتاب : #شناخت_درمانی_گروهی
📘#نام_اصلی:
#Cognitive_therapy_in_groups
✍️ اثر: #مایکل_فری
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی و #دکتر_حسن_حمیدپور و #دکتر_زهرا_اندوز
📖 صفحه: ۱۲۳
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
آلبرت الیس که تفکراتش زیربنای اغلب آموزشهایی است که در برنامۀ حاضر ارائه میشود، اولین کسی بود که مدل را به این شکل توضیح داد. حال به ارائۀ چند مثال از مدل ABC میپردازیم. A میتواند یک واقعه باشد، نظیر دیدن یک مار بیخطر یا مرگ فرد مورد علاقه. A همچنین میتواند جمع چندین واقعه باشد یا هر گونه فکری که بتواند واقعهای فعالساز باشد. برای مثال، فکر کردن در بارۀ مادرتان به سلسله افکاری منجر میشود که پس از آن هیجان به دنبالش خواهد آمد . برای یک شخص مضطرب واقعهها میتوانند درونی باشند، نظیر مشاهدۀ ضربان قلب سریع یا احساس سبکی در سر. ...
📚 #برشی_از_کتاب : #شناخت_درمانی_گروهی
📘#نام_اصلی:
#Cognitive_therapy_in_groups
✍️ اثر: #مایکل_فری
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی و #دکتر_حسن_حمیدپور و #دکتر_زهرا_اندوز
📖 صفحه: ۱۲۵
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
📚 #برشی_از_کتاب : #شناخت_درمانی_گروهی
📘#نام_اصلی:
#Cognitive_therapy_in_groups
✍️ اثر: #مایکل_فری
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی و #دکتر_حسن_حمیدپور و #دکتر_زهرا_اندوز
📖 صفحه: ۱۲۵
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
خلاصۀ جلسۀ چهارم
🔸مرور و بررسی تکلیف خانگی جلسۀ قبل
🔸درس اول: مرور و بررسی پیکان رو به پایین و پیکان رو به پایین پیشرفته .
🔸تمرین: ادامۀ پیکان رو به پایین.
🔸درس دوم: انواع باورها.
🔸تمرین: طبقهبندی باورها
🔸تکلیف خانگی برای هفتۀ بعد.
📚 #برشی_از_کتاب : #شناخت_درمانی_گروهی
📘#نام_اصلی:
#Cognitive_therapy_in_groups
✍️ اثر: #مایکل_فری
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی و #دکتر_حسن_حمیدپور و #دکتر_زهرا_اندوز
📖 صفحه: ۱۸۸
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
🔸مرور و بررسی تکلیف خانگی جلسۀ قبل
🔸درس اول: مرور و بررسی پیکان رو به پایین و پیکان رو به پایین پیشرفته .
🔸تمرین: ادامۀ پیکان رو به پایین.
🔸درس دوم: انواع باورها.
🔸تمرین: طبقهبندی باورها
🔸تکلیف خانگی برای هفتۀ بعد.
📚 #برشی_از_کتاب : #شناخت_درمانی_گروهی
📘#نام_اصلی:
#Cognitive_therapy_in_groups
✍️ اثر: #مایکل_فری
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی و #دکتر_حسن_حمیدپور و #دکتر_زهرا_اندوز
📖 صفحه: ۱۸۸
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
#کتاب
📚 #خلع_سلاح_همسر_انتقادگر
✍🏻اثر #ميشل_اسکين
📝ترجمهی #دکتر_زهرا_اندوز و #دکتر_حسن_حمیدپور
📕 چاپ: #پنجم
🆔 @Sayehsokhan👇👇👇
📚 #خلع_سلاح_همسر_انتقادگر
✍🏻اثر #ميشل_اسکين
📝ترجمهی #دکتر_زهرا_اندوز و #دکتر_حسن_حمیدپور
📕 چاپ: #پنجم
🆔 @Sayehsokhan👇👇👇
✍️ #دکتر_حسن_حمیدپور
🖊 تفکراتی که حال ما را خراب میکند
🏷 ۱. ذهنخوانی (mind reading)
فکر میکنید، بدون شواهد کافی میدانید که دیگران به چه چیزی فکر میکنند.
- جواب سلامم را نداد، پس حتماً از دست من ناراحت است.
🏷 ۲. پیشگویی (furtune telling)
پیشبینی میکنید که حوادث آینده، بد از آب در میآیند یا این که خطرات زیادی شما را تهدید میکند.
- در امتحان شکست میخورم یا کاری گیر من نخواهد آمد.
🏷 ۳. فاجعهسازی (catastrophizing): معتقدید هر چه اتفاق افتاده یا خواهد افتاد به شدت افتضاح، ناخوشایند و غیر قابل تحمل است.
- افتضاح میشود اگر در دانشگاه قبول نشوم.
🏷 ۴. برچسبزدن (labling)
به خودتان یا دیگران، صفات کلی و منفی نسبت میدهید.
- من آدم بدبختی هستم یا من آدم بیارزشی هستم.
🏷 ۵. نادیدهگرفتن جنبههای مثبت (discounting positives)
مدعی هستید که کارهای مثبت خودتان یا دیگران پیش پا افتاده و ناچیز هستند.
- این کار از عهده همه بر میآید یا قبولشدن در کنکور که کار مهمی نیست.
🏷 ۶. فیلتر منفی (negative filter)
تقریباً همیشه جنبههای منفی را میبینید و به جنبههای مثبت توجه نمیکنید.
- هیچ کس مرا دوست ندارد.
🏷 ۷. تعمیم افراطی (overgeneralizing)
بر پایه یک حادثه، الگوهای کلی منفی را استنباط میکنید.
- این اتفاق همیشه برای من اتفاق میافتد یا در همه کارها شکست میخورم.
🏷 ۸. تفکر دوقطبی (dichotomus thinking)
به وقایع پیرامون و انسانهای اطراف با دید همه یا هیچ نگاه میکنید.
- همه مرا طرد میکنند یا همه وقتم تلف شد.
🏷 ۹. بایداندیشی (have to think)
بهجای اینکه حوادث را بر پایه چیزی که هستند ارزیابی کنید، بیشتر آنها را بر اساس چیزی که باید باشند، تفسیر میکنید.
- باید کارم را خوب انجام بدهم یا باید در کنکور قبول شوم.
🏷 ۱۰. شخصیسازی (personalizing)
علت بروز حوادث منفی را به خودتان نسبت میدهید و سهم دیگران را در بروز مشکل نادیده میگیرید.
- ازدواجم بههم خورد، چون من مقصر بودم.
🏷 ۱۱. سرزنشگری (blaming)
دیگران را علت مشکلات و احساسات منفی خود میدانید و از طرفی مسئولیت تغییر رفتارتان را نیز فراموش میکنید.
- دیگران باعث عصبانیت من میشوند یا والدینم باعث و بانی همه مشکلات من هستند.
🏷 ۱۲. مقایسههای ناعادلانه (unfair comparisons)
حوادث را طبق معیارهای ناعادلانه تفسیر میکنید. خودتان را با کسانی مقایسه میکنید که از شما برترند و به این نتیجه میرسید که آدم حقیری هستید.
- او خیلی موفقتر از من است یا شاگرد اول کلاس در امتحان خیلی بهتر از من عمل کرد.
🏷 ۱۳. تاسفگرایی (regret orientation)
بهجای این که در حال حاضر به کاری فکر کنید که از دستتان بر میآید، بیشتر به این مسئله میاندیشید که ای کاش در گذشته بهتر عمل میکردید.
- اگر تلاش کرده بودم، شغل بهتری پیدا میکردم یا ای کاش این حرف را نمیزدم.
🏷 ۱۴. چی میشد اگر (what if)
دائم از خودتان سؤال میکنید چی میشود اگر چنین اتفاقی بیفتد و با هیچ جوابی راضی نمیشوید.
- حرف شما درست است، اما چی میشود اگر مضطرب شوم؟ یا چی میشود اگر نفسم در سینه حبس شود؟
🏷 ۱۵. استدلال هیجانی (emotional reasoning)از احساسات خود برای تفسیر واقعیت استفاده میکنید.
- چون دلم شور میزند، پس اتفاق ناگواری میافتد.
📗 دکتر حسن حمیدپور از کتاب تکنیکهای شناخت درمانى، رابرت لیهی
🆔 @Sayehsokhan
🖊 تفکراتی که حال ما را خراب میکند
🏷 ۱. ذهنخوانی (mind reading)
فکر میکنید، بدون شواهد کافی میدانید که دیگران به چه چیزی فکر میکنند.
- جواب سلامم را نداد، پس حتماً از دست من ناراحت است.
🏷 ۲. پیشگویی (furtune telling)
پیشبینی میکنید که حوادث آینده، بد از آب در میآیند یا این که خطرات زیادی شما را تهدید میکند.
- در امتحان شکست میخورم یا کاری گیر من نخواهد آمد.
🏷 ۳. فاجعهسازی (catastrophizing): معتقدید هر چه اتفاق افتاده یا خواهد افتاد به شدت افتضاح، ناخوشایند و غیر قابل تحمل است.
- افتضاح میشود اگر در دانشگاه قبول نشوم.
🏷 ۴. برچسبزدن (labling)
به خودتان یا دیگران، صفات کلی و منفی نسبت میدهید.
- من آدم بدبختی هستم یا من آدم بیارزشی هستم.
🏷 ۵. نادیدهگرفتن جنبههای مثبت (discounting positives)
مدعی هستید که کارهای مثبت خودتان یا دیگران پیش پا افتاده و ناچیز هستند.
- این کار از عهده همه بر میآید یا قبولشدن در کنکور که کار مهمی نیست.
🏷 ۶. فیلتر منفی (negative filter)
تقریباً همیشه جنبههای منفی را میبینید و به جنبههای مثبت توجه نمیکنید.
- هیچ کس مرا دوست ندارد.
🏷 ۷. تعمیم افراطی (overgeneralizing)
بر پایه یک حادثه، الگوهای کلی منفی را استنباط میکنید.
- این اتفاق همیشه برای من اتفاق میافتد یا در همه کارها شکست میخورم.
🏷 ۸. تفکر دوقطبی (dichotomus thinking)
به وقایع پیرامون و انسانهای اطراف با دید همه یا هیچ نگاه میکنید.
- همه مرا طرد میکنند یا همه وقتم تلف شد.
🏷 ۹. بایداندیشی (have to think)
بهجای اینکه حوادث را بر پایه چیزی که هستند ارزیابی کنید، بیشتر آنها را بر اساس چیزی که باید باشند، تفسیر میکنید.
- باید کارم را خوب انجام بدهم یا باید در کنکور قبول شوم.
🏷 ۱۰. شخصیسازی (personalizing)
علت بروز حوادث منفی را به خودتان نسبت میدهید و سهم دیگران را در بروز مشکل نادیده میگیرید.
- ازدواجم بههم خورد، چون من مقصر بودم.
🏷 ۱۱. سرزنشگری (blaming)
دیگران را علت مشکلات و احساسات منفی خود میدانید و از طرفی مسئولیت تغییر رفتارتان را نیز فراموش میکنید.
- دیگران باعث عصبانیت من میشوند یا والدینم باعث و بانی همه مشکلات من هستند.
🏷 ۱۲. مقایسههای ناعادلانه (unfair comparisons)
حوادث را طبق معیارهای ناعادلانه تفسیر میکنید. خودتان را با کسانی مقایسه میکنید که از شما برترند و به این نتیجه میرسید که آدم حقیری هستید.
- او خیلی موفقتر از من است یا شاگرد اول کلاس در امتحان خیلی بهتر از من عمل کرد.
🏷 ۱۳. تاسفگرایی (regret orientation)
بهجای این که در حال حاضر به کاری فکر کنید که از دستتان بر میآید، بیشتر به این مسئله میاندیشید که ای کاش در گذشته بهتر عمل میکردید.
- اگر تلاش کرده بودم، شغل بهتری پیدا میکردم یا ای کاش این حرف را نمیزدم.
🏷 ۱۴. چی میشد اگر (what if)
دائم از خودتان سؤال میکنید چی میشود اگر چنین اتفاقی بیفتد و با هیچ جوابی راضی نمیشوید.
- حرف شما درست است، اما چی میشود اگر مضطرب شوم؟ یا چی میشود اگر نفسم در سینه حبس شود؟
🏷 ۱۵. استدلال هیجانی (emotional reasoning)از احساسات خود برای تفسیر واقعیت استفاده میکنید.
- چون دلم شور میزند، پس اتفاق ناگواری میافتد.
📗 دکتر حسن حمیدپور از کتاب تکنیکهای شناخت درمانى، رابرت لیهی
🆔 @Sayehsokhan