💥اگر ترس گاهی شما را در زندگی به عقب می‌اندازد، این کتاب را از دست ندهید!💥

📚 #از_اجتناب_دست_بردار کتابی است کاربردی، جذاب و با لحنی خودمانی که #متیو_اس_بون ، #دکتر_جنیفر_گرگ و #دکتر_لیزا_کوین آن را نوشته‌اند و خانم‌ها #سحر_محمدی و #الهه_اکبری با دقت و حوصله آن را به فارسی برگردانده‌اند.

👌این کتاب شامل 25ریزمهارت برای مواجهه با ترس است و تمام این ریزمهارت‌ها تمرین‌هایی است که متشکل از گام‌هایی کوچک برای ایجاد تعهد و نزدیک‌ترشدن به انسانی است که از اجتناب دست برداشته.

🛒 این کتاب را می‌توانید با تخفیف ویژه از لینک زیر دریافت کنید:
https://b2n.ir/m89553

🆔 @SayehSokhan

عامل سرزندگیِ ما انجام‌دادن کارهایی است که برای خودمان مهم‌اند، نه کارهایی که دیگران را خوشحال و راضی می‌کند. طبق پژوهش‌ها، وقتی درگیر اهدافی هستیم که برای خودمان مهم است، نسبت به زمانی که درگیر اهدافی هستیم که برای دیگران مهم است، نشاط بیش‌تری را تجربه می‌کنیم و همچنین در مسیر حرکت به سمت اهداف خود نیز شادابی و نشاطمان افزایش می‌یابد. زمانی که کم‌تر روی شادمان‌کردن دیگران تمرکز می‌کنیم، که معمولاً موقتی و خارج از کنترل ماست، و بیش‌تر روی اقداماتی که برای خودمان مهم است مترکز می‌شویم، سرزندگی بیش‌تری را در زندگی تجربه می‌کنیم.

📚 #کتاب : #از_اجتناب_دست_بردار
✍️ اثر: #متیو_بون و #دکتر_جنیفر_گرک و #دکتر_لیزا_کوین
👌 ترجمه: #سحر_محمدی و #الهه_اکبری
📖 صفحه: 111
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan

عادت‌های ذهن را دریابید. ذهن معمولاً به چه موضوعاتی ورود می‌کند؟ مراقب آن دسته افکار باشید که می‌گوید شما از عهدۀ کاری بر نمی‌آیید (فقط یک فکر)؛ اگر مردم فلان چیز را دربارۀ شما بدانند، دیگر دوستتان ندارند (فقط یک فکر)؛ این بهترین کتابی است که تاکنون خوانده‌اید (فقط یک فکر «درست»؛ ما هم با آن موافقیم.).

📚 #کتاب : #از_اجتناب_دست_بردار
✍️ اثر: #متیو_بون و #دکتر_جنیفر_گرک و #دکتر_لیزا_کوین
👌 ترجمه: #سحر_محمدی و #الهه_اکبری
📖 صفحه: 90
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan

پروبال دادن به هیجان‌ها به معنای قدرت‌دادنِ بیش‌ازحد به آن است؛ یعنی دامن‌زدن به آتش آن و پروارکردنش با غذاهایی مضر که نوع دیگری از اجتناب است؛ زیرا شما را از صرفِ تجربۀ هیجان، همان‌گونه که هست، دور می‌کند و در عوض، به آن جلوه‌ای اغراق‌آمیز می‌دهد. این نیز ممکن است اشکال مختلفی داشته باشد. برای مثال، اگر احساس عصبانیت می‌کنید، می‌توانید به خشم پروبال دهید، بدن‌گونه که مدام به خودتان یادآوری کنید چه اشتباهی کرده‌اید، انگیزۀ شیطانی‌ای را که عصبانی‌تان کرده، تصور کنید و بی‌عدالتی‌های دیگری را که در زندگی تجربه کرده‌اید، به یاد بیاورید. همچنین می‌توانید جیغ‌وداد کنید یا خانه را با عصبانیت ترک کنید (اتفاقاً تحقیقات نشان می‌دهند که بروز عصبانیت از این راه‌ها معمولاً آتش خشم را شعله‌ورتر می‌کند).

📚 #کتاب : #از_اجتناب_دست_بردار
✍️ اثر: #متیو_بون و #دکتر_جنیفر_گرک و #دکتر_لیزا_کوین
👌 ترجمه: #سحر_محمدی و #الهه_اکبری
📖 صفحه: 65
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan

ما تفکر و صحبت دربارۀ احساسات را محکوم نمی‌کنیم، بلکه صرفاً می‌گوییم این فعالیت‌ها با تجربۀ هیجان‌ها یکی نیست. یادتان هست به شما گفتیم: «هرچه بکاری، همان را برداشت می‌کنی»؟ هنگامی‌که به چیز بدی فکر می‌کنید، به نوعی نتیجۀ مطلوب دست می‌یابید: شاید احساس حقانیت («به این بی‌عدالتی نگاه کنید!»)، اعتباربخشی به خود («با این کار نشان می‌دهم چه احساس بدی دارم») یا محافظت از خود («اگر مدام به آن رویداد فکر کنم، دوباده تکرار نمی‌شود») این‌ها نتایج مهمی است، خصوصاً در ابتدای کار؛ اما سرانجام ممکن است از ناراحتی ناشی از تماس با درد اجتناب کنید.

📚 #کتاب : #از_اجتناب_دست_بردار
✍️ اثر: #متیو_بون و #دکتر_جنیفر_گرک و #دکتر_لیزا_کوین
👌 ترجمه: #سحر_محمدی و #الهه_اکبری
📖 صفحه: 64
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan

وقتی متوجه می‌شوید که در حال اجتناب از کاری مهم هستید، به یاد داشته باشید که مشکلِ اجتناب تنبلی نیست. «تنبلی» فقط راهکاری دردسترس برای اجتناب است. ازاین‌رو، بهتر است اجتناب را با مسئلۀ کنترل نامؤثر مرتبط بدانیم، زیرا شما احتمالاً با اجتناب کردن از تکلیفی معنادار، اما دشوار (مثلِ ورزش‌کردن، تماس با دوستی قدیمی که خیلی وقت است با ارتباطی نداشته‌اید) سعی دارید از افکار و احساساتی که در پیِ انجام ‌دادن آن‌کار ایجاد می‌شود (مانندِ بی‌حوصلگی یا احساس گناه ) دوری کنید. در واقع سعی می‌کنید با اجتناب از قرارگرفتن در موقعیت‌هایی که این احساسات را تحریک می‌کند، کنترل اوضاع را در دست بگیرید؛ اما این امر آن‌ها را برای همیشه از بین نمی‌برد و معمولاً ماندگارترشان می‌کند.

📚 #کتاب : #از_اجتناب_دست_بردار
✍️ اثر:  #متیو_بون و #دکتر_جنیفر_گرک و #دکتر_لیزا_کوین
👌 ترجمه: #سحر_محمدی و #الهه_اکبری
📖 صفحه: 182
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan

اگر افکار و احساساتتان به شما آسیب نمی‌رساند، پس نیاز به اجتناب از آن‌ها، به طرز چشمگیری کاهش می‌یابد. در حقیقت، یادگیریِ مهارتِ مشاهده‌کردنِ مشاهده‌گر کمکتان می‌کند ترس و ناراحتی و احساس گناه و شرم و آسیب‌پذیری را به چیزهایی که باید از آن‌ها اجتناب کنید، تبدیل نکنید و در عوض، به تقویتِ عضلات «مدیریت لحظه‌های سخت» بپردازید.

📚 #کتاب : #از_اجتناب_دست_بردار
✍️ اثر:  #متیو_بون و #دکتر_جنیفر_گرک و #دکتر_لیزا_کوین
👌 ترجمه: #سحر_محمدی و #الهه_اکبری
📖 صفحه:45
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan

در آغوش کشیدنِ تردید

آیا می‌نوانید در زندگی داخل گرداب شیرجه بزنید و مسیر درست را طی کنید و به سمت اهدافتان بروید؟ هرچه نتیجه نشدنی‌تر به نظر برسد، معمولاً تمایل ما به انجام‌دادنش کم‌تر می‌شود. بنابراین، در‌آغوش کشیدن تردید، حتی زمانی که ذهن دل‌شکستگی احتمالی را همچون سدی در مقابلتان قرار می‌دهد، بخش حیاتی اقدام جسورانه است. به نظر می‌رسد ما باید دیوانه‌وار نتیجه را رها کنیم.


📚 #کتاب : #از_اجتناب_دست_بردار
✍️ اثر:  #متیو_بون و #دکتر_جنیفر_گرک و #دکتر_لیزا_کوین
👌 ترجمه: #سحر_محمدی و #الهه_اکبری
📖 صفحه: 136
📇 انتشارات: #سایه_سخن

🆔 @Sayehsokhan

این‌جا چه خبر است؟
 
به‌یقین، درک تفاوت بین خودتان و شنیده‌ها و مشاهده‌هایتان آسان است. این‌ها چیزهای جداگانه‌ است درست است؟ اما دربارۀ افکار و احساسات چطور؟
نکتۀ مهم: «شما افکار خود نیستید» ادعایی علمی نیست. «خود چیست؟» و نسخه‌ها مختلفِ «من کیستم؟ » پرسش‌هایی است که ذهن فیلسوفان پشت میزنشین و دانشگاهی را تا هزاره‌های آینده مشغول خواهد کرد.
آن‌چه این‌جا پیشنهاد می‌‌دهیم دیدگاهی بسیار مفید است که می‌توانید به کمک آن به افکار خود (وهر چیز دیگری که درونتان تجربه می‌کنید) نگاه کنید؛ گویی به چیزی در فضای اتاق نگاه می‌کنید. از این منظر شما افکارتان نیستید. افکار به‌سادگی تجربیاتی است که کسب کرده‌اید. آن‌ها بخشی از شما هستند؛ اما کل وجودتان نیستند. این دیدگاه، برای انجام‌دادنِ کارهای جدید، به شما آزادی کامل می‌دهد.


📚 #کتاب : #از_اجتناب_دست_بردار
✍️ اثر:  #متیو_بون و #دکتر_جنیفر_گرک و #دکتر_لیزا_کوین
👌 ترجمه: #سحر_محمدی و #الهه_اکبری
📖 صفحه: ۸۴
📇 انتشارات: #سایه_سخن

🆔 @Sayehsokhan

نوع جدیدی از آزادی
 
فکری قدیمی و دردناک را که مقابلتان پدیدار می‌شود، در نظر بگیرید؛ چیزی مثلِ «به هیچ‌کس نمی‌توانم اعتماد کنم»، «مردم فقط ناامیدم می‌کنند»، «به‌قدر کافی خوب نخواهم‌بود»، «من با دیگران فرق دارم». چه می‌شد اگر می‌توانستید وقتی آن فکر سروکله‌اش پیدا می‌شود، تماشایش کنید و فقط متوجه آن باشید، به همان طریقی که رفت‌وآمد اتومبیل‌ها را در خیابان تماشا می‌کنید؟
چه می‌شد اگر این دیدگاه را داشتید که این فکر، شما نیستید، بلکه بیش‌تر چیزی است که تجربه می‌کنید؛ چیزی که پدیدار می‌شود، اما در اصل تفاوتی با فکری مانندِ «شاید ناهار یک ساندویچ پنیر بخورم»، ندارد. افکار از هرچه ساخته شده باشد، این فکر دردناکِ قدیمی هم از همان چیزها ساخته شده است و صرفاً نسخۀ دردناکی است از «شاید ناهار یک ساندویچ پنیر بخورم».


📚 #کتاب : #از_اجتناب_دست_بردار
✍️ اثر:  #متیو_بون و #دکتر_جنیفر_گرک و #دکتر_لیزا_کوین
👌 ترجمه: #سحر_محمدی و #الهه_اکبری
📖 صفحه: ۸۴
📇 انتشارات: #سایه_سخن

🆔 @Sayehsokhan