Forwarded from Princejan
🎩 فرهنگ - هر آدمی ژنومی دارد، این ژنوم تقریبا مثل ویندوز یا سیستم IOS ، سیستم عامل بدن شما یا کدینگ بدن شماست. همه مشخصات شما از هر چیزی که فکرش را بکنید داخل این ژنوم ذخیره شده است. اگر بخواهم یک تصوری بدهم به شما، این ژنوم حاوی حدود 46 کتاب مختلف درباره شماست و این کتاب ها بعضی های شان 3000 صفحه مطلب دارند.
پس ببینید در ژنوم هریک از ما چقدر اطلاعات منحصر به فردی وجود دارد که دانشمندان هنوز نتوانستند به رازهای درون اش پی ببرند. حالا در هر سلول شما، یک Copy از این ژنوم منحصر به فرد هم هست.
آقای استیو جابز سال ها پیش برای گرفتن اطلاعاتی درباره چینش ژنوم اش 33 هزاردلار پرداخت کرد، آن را گرفت و قاب کرد در اتاق خواب اش. امروزه با پرداخت 33 دلار این کار در امریکا امکان پذیر است. حال اصلا چرا این ها را گفتم؟ می خواستم به منحصر به فرد بودن تان تاکید کنم.
از نظر من، هر آدمی که در این دنیا یک کارخارق العاده می کند، یا یک موفقیت عالی به دست می آورد، به زبان خیلی ساده با ژنوم رفتاری خودش را جلو رفته و آن را به دست آورده است. این طور نبوده که چنین افرادی ژنوم های رفتاری دیگران را برای خودشان کپی کنند تا موفق شوند.
اینشتین با ژنوم خودش چنین دانشمندی شدو نگفت برم ببینم تسلا چه کرده من همان راه را بروم. کلینت ایستوود با ژنوم خودش چنین کارگردان و هنرمند بزرگی شد. ننشست یک کارگردان درجه دوم کپی کار شود. مهم این بود، این ها هر کدام استعدادها و توانایی های خاصی که مطابق با ژنوم رفتاری شان بود را درست کشف کردند و براساس آن بعد از سال ها به این مرحله رسیدند.
شما مادامی که توانایی های Save شده در ژنوم تان را پیدا نکنید و براساس آن ها جلو نروید انسان پیشرو و موفقی نمی شوید. ممکن است یک کارمند یک شرکت بیمه باشید در شهری دور افتاده، اما در ژنوم شما توانایی تان یک ژنرال نظامی شدن باشد. مثل سردار قاسمی که همین طور شد. ممکن است یک کارمند ساده اداره پست باشید، اما زنوم تان را کشف کنید و بشوید انیشتن.
اگر تا آخر عمر آن را نفهمید، هیچ وقت از زندگی تان راضی به معنای واقعی نمی مانید. حتی ممکن است شما یک آرشیتکت باشید اما در ژنوم شما یک نویسنده برجسته شدن Save شده باش. شما نگاه کنید، محمدحسین شهریار، شاعر نامی ایرانی، پزشکی بود که در نهایت به سمت توانایی اش در ادبیات و شعر گفتن هجرت کرد. پزشک مشهوری نشد، اما کسی شد که روزی که فوت کرد را روز شعر و ادب و پارسی در ایران نامگذاری کردند. ...
این طبیعی است که بعضی ادم ها ژنوم توانایی های شان را بین 20 تا 30 سالگی پیدا می کنند، بعضی ها آن را بین 30 تا 40 سالگی کشف می کنند، برخی حتی بعد از 50 سالگی. مهم این است که بالاخره و قبل از مردن، پیدای اش کنید. مهم این است که اگر می بینید از زندگی یکنواخت تان لذت نمی برید به این فکر کنید صندوق ژنوم شما بسته مانده است! و متاسفانه، دقیق دست خودتان است. یعنی هنوز پیدای اش نکرده اید.
ژنوم توانایی های تان را پیدا کنید، خیلی قبل تر از این که داستان موفقیت های دیگران که با بزرگ نمایی و آب و تاب های احمقانه در رسانه ها مطرح می شود باعث شود احساس ناتوانی و افسردگی کنید از گاهی در جا زدن خود. شما Unique آفریده شده اید. , مطمئنا برای کار خاصی به دنیا آمده اید، این شوخی نیست، این یک حرف برای خوب کردن حال شما نیست، این دقیقا واقعیت زندگی همه ماست.
#فرهنگ
Channel @theprincejan
پس ببینید در ژنوم هریک از ما چقدر اطلاعات منحصر به فردی وجود دارد که دانشمندان هنوز نتوانستند به رازهای درون اش پی ببرند. حالا در هر سلول شما، یک Copy از این ژنوم منحصر به فرد هم هست.
آقای استیو جابز سال ها پیش برای گرفتن اطلاعاتی درباره چینش ژنوم اش 33 هزاردلار پرداخت کرد، آن را گرفت و قاب کرد در اتاق خواب اش. امروزه با پرداخت 33 دلار این کار در امریکا امکان پذیر است. حال اصلا چرا این ها را گفتم؟ می خواستم به منحصر به فرد بودن تان تاکید کنم.
از نظر من، هر آدمی که در این دنیا یک کارخارق العاده می کند، یا یک موفقیت عالی به دست می آورد، به زبان خیلی ساده با ژنوم رفتاری خودش را جلو رفته و آن را به دست آورده است. این طور نبوده که چنین افرادی ژنوم های رفتاری دیگران را برای خودشان کپی کنند تا موفق شوند.
اینشتین با ژنوم خودش چنین دانشمندی شدو نگفت برم ببینم تسلا چه کرده من همان راه را بروم. کلینت ایستوود با ژنوم خودش چنین کارگردان و هنرمند بزرگی شد. ننشست یک کارگردان درجه دوم کپی کار شود. مهم این بود، این ها هر کدام استعدادها و توانایی های خاصی که مطابق با ژنوم رفتاری شان بود را درست کشف کردند و براساس آن بعد از سال ها به این مرحله رسیدند.
شما مادامی که توانایی های Save شده در ژنوم تان را پیدا نکنید و براساس آن ها جلو نروید انسان پیشرو و موفقی نمی شوید. ممکن است یک کارمند یک شرکت بیمه باشید در شهری دور افتاده، اما در ژنوم شما توانایی تان یک ژنرال نظامی شدن باشد. مثل سردار قاسمی که همین طور شد. ممکن است یک کارمند ساده اداره پست باشید، اما زنوم تان را کشف کنید و بشوید انیشتن.
اگر تا آخر عمر آن را نفهمید، هیچ وقت از زندگی تان راضی به معنای واقعی نمی مانید. حتی ممکن است شما یک آرشیتکت باشید اما در ژنوم شما یک نویسنده برجسته شدن Save شده باش. شما نگاه کنید، محمدحسین شهریار، شاعر نامی ایرانی، پزشکی بود که در نهایت به سمت توانایی اش در ادبیات و شعر گفتن هجرت کرد. پزشک مشهوری نشد، اما کسی شد که روزی که فوت کرد را روز شعر و ادب و پارسی در ایران نامگذاری کردند. ...
این طبیعی است که بعضی ادم ها ژنوم توانایی های شان را بین 20 تا 30 سالگی پیدا می کنند، بعضی ها آن را بین 30 تا 40 سالگی کشف می کنند، برخی حتی بعد از 50 سالگی. مهم این است که بالاخره و قبل از مردن، پیدای اش کنید. مهم این است که اگر می بینید از زندگی یکنواخت تان لذت نمی برید به این فکر کنید صندوق ژنوم شما بسته مانده است! و متاسفانه، دقیق دست خودتان است. یعنی هنوز پیدای اش نکرده اید.
ژنوم توانایی های تان را پیدا کنید، خیلی قبل تر از این که داستان موفقیت های دیگران که با بزرگ نمایی و آب و تاب های احمقانه در رسانه ها مطرح می شود باعث شود احساس ناتوانی و افسردگی کنید از گاهی در جا زدن خود. شما Unique آفریده شده اید. , مطمئنا برای کار خاصی به دنیا آمده اید، این شوخی نیست، این یک حرف برای خوب کردن حال شما نیست، این دقیقا واقعیت زندگی همه ماست.
#فرهنگ
Channel @theprincejan
در مورد #آسیب های پنهان و پیدای #شبکه_های_اجتماعی شما را به خواندن مقالۀ آقای #محمدرضا_شعبانعلی با عنوان "من از #توییتر و #فرهنگ_توییتری می ترسم، خیلی می ترسم" در لینک زیر دعوت می کنیم...
‼️ #نکته: مقاله ایشون در دسته مقالات بلند، قرار می گیرد. اما به دلیل #نثر_روان و #استدلال ها و #تمثیل های به جا، مطلب مورد نظرشون رو به خوبی در ذهن می نشانند.
حوصله و تامل کنید
https://goo.gl/cqSCBq
‼️ #نکته: مقاله ایشون در دسته مقالات بلند، قرار می گیرد. اما به دلیل #نثر_روان و #استدلال ها و #تمثیل های به جا، مطلب مورد نظرشون رو به خوبی در ذهن می نشانند.
حوصله و تامل کنید
https://goo.gl/cqSCBq
روزنوشتههای محمدرضا شعبانعلی
من از توییتر، و فرهنگِ توییتری میترسم. خیلی میترسم. - روزنوشتههای محمدرضا شعبانعلی
پیش نوشت: ندارد. اصل بحث: عادت دارم نوشتههایم را با پیشنوشت آغاز کنم. در پیشنوشتها به نکات مختلفی اشاره میکنم که خوانندههای دائمی نوشتههای من به نوعی آنها را حفظ هستند. معمولاً اشاره میکنم که این حرفها بیشتر از جنس سلیقه است و شاید هم درست نباشد…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فرهنگ_سازی
انیمیشن کوتاهی که مرکز تحقیقات ایدز ایران تهیه کرده است. آیا ما هم «نقص آگاهی» داریم؟
منبع: @darbananati
@bakoodak
🆔 @SayehSokhan
انیمیشن کوتاهی که مرکز تحقیقات ایدز ایران تهیه کرده است. آیا ما هم «نقص آگاهی» داریم؟
منبع: @darbananati
@bakoodak
🆔 @SayehSokhan
اين مطلب مختص کسانیه که حوصله خوندن متن های زیاد رو ندارن ، اما اگر بخونن به جواب خيلی از چراهاشون ميرسن ... 👇
💡فرهنگ سه خطی :
يک روز #فرانتس_کافکا نویسنده ی فرانسوی ، در حال قدم زدن در پارک ، چشمش به دختر بچهای افتاد که داشت گريه می کرد . کافکا جلو میرود و علت گريه ی دخترک را جويا می شود .
دخترک همانطور که گريه می کرد پاسخ میدهد : " عروسکم گم شده ... "
کافکا با حالتی کلافه پاسخ میدهد : " امان از اين حواس پرت ... گم نشده ، رفته مسافرت ! "
دخترک دست از گريه میکشد و بهت زده میپرسد : " از کجا میدونی ؟! "
کافکا هم می گويد : " برات نامه نوشته و اون نامه پيش منه ... "
دخترک ذوق زده از او می پرسد که آيا آن نامه را همراه خودش دارد يا نه ، کافکا میگويد : " نه ، توی خونهست . فردا همينجا باش تا برات بيارمش "
کافکا سريعاً به خانهاش بازمیگردد و مشغول نوشتنِ نامه میشود و چنان با دقت که انگار در حال نوشتن کتابی مهم است !
اين نامه نويسی از زبان عروسک را به مدت سه هفته هر روز ادامه میدهد و دخترک در تمام اين مدت فکر میکرده آن نامه ها به راستی نوشته ی عروسکش هستند !
در نهايت کافکا داستان نامهها را با اين بهانه ی عروسک که « دارم عروسی می کنم » به پايان میرساند .
👆 اين ماجرای نگارش كتاب « کافکا و عروسک مسافر » است .
اينکه مردی مانند فرانتس کافکا سه هفته از روزهای سخت عمرش را صرف شادکردن دل کودکی کند و نامه ها را ( به گفته ی همسرش دورا ) با دقتی حتی بيشتر از کتاب ها و داستان هايش بنويسد ، واقعا تأثيرگذار است .
او واقعا باورش شده بود . اما باورپذيری بزرگترين دروغ هم بستگی به صداقتی دارد که به آن بيان می شود .
" امّا چرا عروسکم برای شما نامه نوشته ؟! "
اين دوّمين سوال کليدی بود ! و او ( کافکا ) خود را برای پاسخ دادن به آن آماده کرده بود . پس بی هيچ ترديدی گفت : " چون من نامه رسان عروسک ها هستم "
( کافکا دارای دکترای حقوق بود اما هرگز به وکالت نپرداخت . روحیات لطیفش این اجازه را نمی داد . او در اثر سل در جوانی درگذشت . وی از بزرگ ترین نویسندگان جهان است . )
🔹 جامعهای که در آن راههای طولانی ، راههای کم رفت و آمد و خلوتی شده ،
جامعهای که در آن هیچکس حوصلهی صبر و شکیبایی برای به دست آوردنِ هدفی را ندارد ،
جامعهای استتوسی ست . جامعهای که برای رسیدنِ به هدفش فقط به اندازهی خواندنِ همان سه خطِ بالای استتوسها زمان میگذارد !
جامعهی مبتلا به « فرهنگِ سهخطی » !
ما مردمی شدهایم لنگهی پینوکیو ، که دوست داریم طلاهایمان را بکاریم تا درختِ طلا برداشت کنیم !
مردمی که دنبالِ گلد کوییست و پنتاگون و شرکت های هرمی مشابه میافتند ، یک جای کارِشان لنگ میزند . آن جای کار هم اسماش « فرهنگِ شکیبایی » است .
#فرهنگ_سهخطی به ما میگوید اگر نوشتهای بیشتر از سه سطر شد ، نخوان !
فرهنگِ سهخطی به ما میگوید راهِ رسیدن به هدف چون درست است ، طولانی است . پس یا بیخیالاش بشو یا سراغِ میانبُر بگرد !
🔹 فرهنگِ سهخطی است که نزولخوری دارد ، اختلاس دارد ، دزدی دارد ، بیسوادی دارد ، رشوه دارد ، تنفروشی دارد ، حقخوری و هزار جور دردِ بیدرمانِ دیگر دارد . فرهنگِ سهخطی است که اینهمه آدمِ بیکار دارد .
آدمهای بیکاری که توقع دارند یک ساعت در روز کار کنند و ماهی چند میلیون درآمد داشته باشند !
برای درکِ عمقِ فاجعهای که بر سرِ فرهنگِ ما آمده ، نیازی نیست خیلی جای دوری برویم . به همین #فیسبوک یا #اینستاگرام که نگاه کنیم ، همه چیز دستمان میآید . وقتی که کسی مینویسد : « اوه ! طولانی بود ، نخوندم ! » یا « سرسری یه نیگاه انداختم ، با کلیّتش موافقم ! » یا « چه حوصلهای ! » یا « لایک کردم ، ولی نخوندم ! » و ...
یعنی یک پُلی در جایی از مسیرِ فرهنگِ ما شکسته است که هیچ رفتنی به هدف نمیرسد . آن پُل ، همان فرهنگِ شکیبایی ست .
جامعهای که همه چیز را ساندویچی میخواهد ، در مطالعه ؛ سه خط استتوس برایش بس است .
در ازدواج ؛ بین عشق و نفرتاش ده ثانیه زمان میبرد .
در سیاست ؛ بینِ زندهباد و مُردهبادش ، نصفِ روز کافی ست .
در کار ؛ از فقر تا ثروتش یک اختلاس فاصله دارد .
در تحصیل ؛ از سیکل تا دکترایش یک مدرک آب میخورد .
در هنر ؛ از گمنامی تا شهرتش به اندازهی یک فیلم دو دقیقهای در یوتیوب است !
🔹 فرهنگِ سهخطی به من اجازه میدهد چیزی را نخوانده ، بپسندم .
موضوعی را نفهمیده ، تحلیل کنم .
راهی را نرفته ، پیشنهاد بدهم .
دارویی را نخورده ، تجویز نمایم .
نظری را ندانسته ، نقد کنم ...
فرهنگِ سهخطی به من اجازه میدهد به هر وسیلهای برای رسیدن به هدفام متوسل شوم . چون حوصلهی راههای درست را "که طولانیتر هم هست" ندارم .!
src: @ hamkam42
🆔 @SayehSokhan
💡فرهنگ سه خطی :
يک روز #فرانتس_کافکا نویسنده ی فرانسوی ، در حال قدم زدن در پارک ، چشمش به دختر بچهای افتاد که داشت گريه می کرد . کافکا جلو میرود و علت گريه ی دخترک را جويا می شود .
دخترک همانطور که گريه می کرد پاسخ میدهد : " عروسکم گم شده ... "
کافکا با حالتی کلافه پاسخ میدهد : " امان از اين حواس پرت ... گم نشده ، رفته مسافرت ! "
دخترک دست از گريه میکشد و بهت زده میپرسد : " از کجا میدونی ؟! "
کافکا هم می گويد : " برات نامه نوشته و اون نامه پيش منه ... "
دخترک ذوق زده از او می پرسد که آيا آن نامه را همراه خودش دارد يا نه ، کافکا میگويد : " نه ، توی خونهست . فردا همينجا باش تا برات بيارمش "
کافکا سريعاً به خانهاش بازمیگردد و مشغول نوشتنِ نامه میشود و چنان با دقت که انگار در حال نوشتن کتابی مهم است !
اين نامه نويسی از زبان عروسک را به مدت سه هفته هر روز ادامه میدهد و دخترک در تمام اين مدت فکر میکرده آن نامه ها به راستی نوشته ی عروسکش هستند !
در نهايت کافکا داستان نامهها را با اين بهانه ی عروسک که « دارم عروسی می کنم » به پايان میرساند .
👆 اين ماجرای نگارش كتاب « کافکا و عروسک مسافر » است .
اينکه مردی مانند فرانتس کافکا سه هفته از روزهای سخت عمرش را صرف شادکردن دل کودکی کند و نامه ها را ( به گفته ی همسرش دورا ) با دقتی حتی بيشتر از کتاب ها و داستان هايش بنويسد ، واقعا تأثيرگذار است .
او واقعا باورش شده بود . اما باورپذيری بزرگترين دروغ هم بستگی به صداقتی دارد که به آن بيان می شود .
" امّا چرا عروسکم برای شما نامه نوشته ؟! "
اين دوّمين سوال کليدی بود ! و او ( کافکا ) خود را برای پاسخ دادن به آن آماده کرده بود . پس بی هيچ ترديدی گفت : " چون من نامه رسان عروسک ها هستم "
( کافکا دارای دکترای حقوق بود اما هرگز به وکالت نپرداخت . روحیات لطیفش این اجازه را نمی داد . او در اثر سل در جوانی درگذشت . وی از بزرگ ترین نویسندگان جهان است . )
🔹 جامعهای که در آن راههای طولانی ، راههای کم رفت و آمد و خلوتی شده ،
جامعهای که در آن هیچکس حوصلهی صبر و شکیبایی برای به دست آوردنِ هدفی را ندارد ،
جامعهای استتوسی ست . جامعهای که برای رسیدنِ به هدفش فقط به اندازهی خواندنِ همان سه خطِ بالای استتوسها زمان میگذارد !
جامعهی مبتلا به « فرهنگِ سهخطی » !
ما مردمی شدهایم لنگهی پینوکیو ، که دوست داریم طلاهایمان را بکاریم تا درختِ طلا برداشت کنیم !
مردمی که دنبالِ گلد کوییست و پنتاگون و شرکت های هرمی مشابه میافتند ، یک جای کارِشان لنگ میزند . آن جای کار هم اسماش « فرهنگِ شکیبایی » است .
#فرهنگ_سهخطی به ما میگوید اگر نوشتهای بیشتر از سه سطر شد ، نخوان !
فرهنگِ سهخطی به ما میگوید راهِ رسیدن به هدف چون درست است ، طولانی است . پس یا بیخیالاش بشو یا سراغِ میانبُر بگرد !
🔹 فرهنگِ سهخطی است که نزولخوری دارد ، اختلاس دارد ، دزدی دارد ، بیسوادی دارد ، رشوه دارد ، تنفروشی دارد ، حقخوری و هزار جور دردِ بیدرمانِ دیگر دارد . فرهنگِ سهخطی است که اینهمه آدمِ بیکار دارد .
آدمهای بیکاری که توقع دارند یک ساعت در روز کار کنند و ماهی چند میلیون درآمد داشته باشند !
برای درکِ عمقِ فاجعهای که بر سرِ فرهنگِ ما آمده ، نیازی نیست خیلی جای دوری برویم . به همین #فیسبوک یا #اینستاگرام که نگاه کنیم ، همه چیز دستمان میآید . وقتی که کسی مینویسد : « اوه ! طولانی بود ، نخوندم ! » یا « سرسری یه نیگاه انداختم ، با کلیّتش موافقم ! » یا « چه حوصلهای ! » یا « لایک کردم ، ولی نخوندم ! » و ...
یعنی یک پُلی در جایی از مسیرِ فرهنگِ ما شکسته است که هیچ رفتنی به هدف نمیرسد . آن پُل ، همان فرهنگِ شکیبایی ست .
جامعهای که همه چیز را ساندویچی میخواهد ، در مطالعه ؛ سه خط استتوس برایش بس است .
در ازدواج ؛ بین عشق و نفرتاش ده ثانیه زمان میبرد .
در سیاست ؛ بینِ زندهباد و مُردهبادش ، نصفِ روز کافی ست .
در کار ؛ از فقر تا ثروتش یک اختلاس فاصله دارد .
در تحصیل ؛ از سیکل تا دکترایش یک مدرک آب میخورد .
در هنر ؛ از گمنامی تا شهرتش به اندازهی یک فیلم دو دقیقهای در یوتیوب است !
🔹 فرهنگِ سهخطی به من اجازه میدهد چیزی را نخوانده ، بپسندم .
موضوعی را نفهمیده ، تحلیل کنم .
راهی را نرفته ، پیشنهاد بدهم .
دارویی را نخورده ، تجویز نمایم .
نظری را ندانسته ، نقد کنم ...
فرهنگِ سهخطی به من اجازه میدهد به هر وسیلهای برای رسیدن به هدفام متوسل شوم . چون حوصلهی راههای درست را "که طولانیتر هم هست" ندارم .!
src: @ hamkam42
🆔 @SayehSokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انیمیشن بسیار زیبای نوروز که توسط شبکه تلویزیونی arte فرانسه تهیه و پخش شده و نوروز ایرانی رو به زیبایی به تصویر میکشه.
#جالب
#جذاب
#فرهنگ
با زیرنویس پارسی ببینین!❤️
@Roshanfkrane
🆔 @sayehsokhan
#جالب
#جذاب
#فرهنگ
با زیرنویس پارسی ببینین!❤️
@Roshanfkrane
🆔 @sayehsokhan
✍️چرا کتاب نمی خوانیم⁉️
👤مصطفی صفدری رنجبر (دانش آموخته دکتری مدیریت تکنولوژی دانشگاه علامه طباطبائی)
⏱زمان خواندن: 2-3 دقیقه
📕دیروز توفیقی حاصل شد و به باغ کتاب رفتم. با فضایی بسیار زیبا و جذاب و انبوهی از بهترین کتاب ها مواجه شدم. فضایی که می توانید در آن ساعت ها بچرخید و کتاب های مختلف را ورق بزنید و اگر دوست داشتید تعدادی را بخرید و اگر دوست نداشتید هم کسی با شما کاری ندارد. این فضا را قبلا در کره جنوبی و اتریش تجربه کرده بودم و همیشه آرزو می کردم اینگونه امکاناتی در ایران هم ایجاد گردد و خدا رو شکر گویا ...
📗اما هدفم از این نوشته چیز دیگری است. چرا کتاب نمی خوانیم ؟ به نظر شما ایجاد فضاهایی نظیر باغ کتاب، برگزاری نمایشگاه های دائمی و موقتی کتاب و تخفیف های 20 درصدی در کتاب فروشی ها چقدر توانسته ما را به خرید و مطالعه کتاب ترغیب کند ؟ پاسخ روشن است: خیلی کم. نظر شخصی بنده این است که شاهراه توسعه از کتاب فروشی ها و کتابخانه ها می گذرد و تفاوت سطح توسعه یافتگی کشورهای مختلف به تفاوت در سطح مطالعه مردم این کشورها بستگی دارد. به عبارتی، برای سنجش میزان توسعه کشورها باید در کنار شاخص هایی چون درآمد سرانه، شاخص توسعه انسانی، امید به زندگی، نرخ باسوادی و ... شاخص سرانه مطالعه را نیز به حساب آورد.
📘فکر می کنم در میان پاسخ هایی که به سوال "چرا کتاب نمی خوانیم ؟" داده شده است، بهترین پاسخ را حسن نراقی در کتاب "پی نکته هایی بر جامعه شناسی خودمانی" داده است. او می گوید: "مردم ایران کتاب نمی خوانند. چرا ؟ چون کتاب نمی خوانند". این پاسخ در عین سادگی بسیار عمیق، سنجیده و زیرکانه است. عموما نیازی به مطالعه احساس نمی کنیم، زیرا مسئله و پرسش واقعی در زندگی مان نداریم. به قول یک عزیز که می گفت: بزرگترین مسئله ما در کشور این است که مسئله نداریم و همه سرتا پا پاسخ و جواب هستیم".
📙حسن قاضی مرادی در کتاب "استبداد در ایران" بیان می کند که برای گذار به پیشرفت و تعالی راهی جز "پرسشگری" نداریم. پرسشگری خود نتیجه مواجهه های نو است که ما را به حیرت و تردید وادارد. او معتقد است که خصلت پرسشگری در میان ایرانیان به مرور زمان از بین رفته است. البته او به موانع پرسشگری در میان ایرانیان پرداخته است که برخی از آنها عبارتند از: تداوم و استمرار حکومت های استبدادی در طول تاریخ این کشور؛ رواج فرهنگ تک گویی و ممانعت از شکل گیری فضای گفتگو؛ غلبه علوم نقلی (کلام) بر علوم عقلی (فلسفه)؛ یکی دانستن شک و تردید در موضوعات با بی اعتقادی؛ تقدیرگرایی بی حد و حصر؛ مطلق گرایی و عدم مواجهه منطقی با موضوعات تا جایی که تبدیل به انباشتی از شیفتگی یا نفرت نسبت به پدیده ها شده ایم؛ در آخر اینکه همیشه خود را مالک حقیقت دانسته ایم نه طالب حقیقت در نتیجه پرسشی نداشتیم که به دنبال پاسخ آن برویم.
📔ها جون چانگ در کتاب "نیکوکاران نابکار" اشاره می کند که، برای رواج یک فرهنگ در جامعه، علاوه بر سر دادن شعارهای زیبا نیاز داریم تا مقدمات فراگیر شدن آن فرهنگ را در دنیای واقعی فراهم کنیم. به عبارتی باید شیب زمین بازی را به نفع تحقق آن ارزش تغییر دهیم. در اینجا یاد جمله ارزشمند و طلایی از دکتر فرشاد مومنی افتادم که: تا زمانی که اقتدارهای مبتنی بر ثروت و سیاسی کاری و باند بازی و ظاهر سازی و عوام فریبانه بر اقتدارهای مبتنی بر دانایی غلبه داشته باشند، چرخ توسعه این کشور به حرکت در نمی آید. از سویی یاد مصاحبه ای از پروفسور حسابی افتادم که در پاسخ سوال خبرنگار مبنی بر "راه پیشرفت و توسعه کشور را چه می دانید؟" پاسخ داد: به علم و عالم و علم اندوزی بها و ارزش بدهید.
📖 اما چه باید کرد؟ به نظر اینجانب پاسخ در سه عبارت است: "کتاب بخوانید، کتاب معرفی کنید و کتاب هدیه کنید". صرفنظر از رشته و حوزه تخصصی تان چه مهندس هستید، چه دکتر، چه کارمند، چه شغل آزاد و چه خانه دار تا می توانید در مورد تاریخ ایران و جهان بخوانید. در حد توان و ظرفیتتان اقتصاد، جامعه شناسی، علوم سیاسی و ادبیات بخوانید. حسن نراقی در این باره می گوید: "رمان و رمان خوانی را دست کم نگیرید؛ قصه نویسی و قصه خوانی را فیلسوف مابانه تحقیر نکنید؛ اگر دستتان به جایی می رسد در پرورش استعدادهای تازه و جوان کوتاهی نکنید و مطمئن باشید که البته نه یک شبه ولی در طی زمان به تدریج درست می شود. خیلی هم نباید ناامید بود. به امید آن روز".
(این متن را اگر میپسندید، برای دوستان خود نیز ارسال کنید 🌺)
#فرهنگ_کتابخوانی
@ketabforosh
🆔 @SayehSokhan
👤مصطفی صفدری رنجبر (دانش آموخته دکتری مدیریت تکنولوژی دانشگاه علامه طباطبائی)
⏱زمان خواندن: 2-3 دقیقه
📕دیروز توفیقی حاصل شد و به باغ کتاب رفتم. با فضایی بسیار زیبا و جذاب و انبوهی از بهترین کتاب ها مواجه شدم. فضایی که می توانید در آن ساعت ها بچرخید و کتاب های مختلف را ورق بزنید و اگر دوست داشتید تعدادی را بخرید و اگر دوست نداشتید هم کسی با شما کاری ندارد. این فضا را قبلا در کره جنوبی و اتریش تجربه کرده بودم و همیشه آرزو می کردم اینگونه امکاناتی در ایران هم ایجاد گردد و خدا رو شکر گویا ...
📗اما هدفم از این نوشته چیز دیگری است. چرا کتاب نمی خوانیم ؟ به نظر شما ایجاد فضاهایی نظیر باغ کتاب، برگزاری نمایشگاه های دائمی و موقتی کتاب و تخفیف های 20 درصدی در کتاب فروشی ها چقدر توانسته ما را به خرید و مطالعه کتاب ترغیب کند ؟ پاسخ روشن است: خیلی کم. نظر شخصی بنده این است که شاهراه توسعه از کتاب فروشی ها و کتابخانه ها می گذرد و تفاوت سطح توسعه یافتگی کشورهای مختلف به تفاوت در سطح مطالعه مردم این کشورها بستگی دارد. به عبارتی، برای سنجش میزان توسعه کشورها باید در کنار شاخص هایی چون درآمد سرانه، شاخص توسعه انسانی، امید به زندگی، نرخ باسوادی و ... شاخص سرانه مطالعه را نیز به حساب آورد.
📘فکر می کنم در میان پاسخ هایی که به سوال "چرا کتاب نمی خوانیم ؟" داده شده است، بهترین پاسخ را حسن نراقی در کتاب "پی نکته هایی بر جامعه شناسی خودمانی" داده است. او می گوید: "مردم ایران کتاب نمی خوانند. چرا ؟ چون کتاب نمی خوانند". این پاسخ در عین سادگی بسیار عمیق، سنجیده و زیرکانه است. عموما نیازی به مطالعه احساس نمی کنیم، زیرا مسئله و پرسش واقعی در زندگی مان نداریم. به قول یک عزیز که می گفت: بزرگترین مسئله ما در کشور این است که مسئله نداریم و همه سرتا پا پاسخ و جواب هستیم".
📙حسن قاضی مرادی در کتاب "استبداد در ایران" بیان می کند که برای گذار به پیشرفت و تعالی راهی جز "پرسشگری" نداریم. پرسشگری خود نتیجه مواجهه های نو است که ما را به حیرت و تردید وادارد. او معتقد است که خصلت پرسشگری در میان ایرانیان به مرور زمان از بین رفته است. البته او به موانع پرسشگری در میان ایرانیان پرداخته است که برخی از آنها عبارتند از: تداوم و استمرار حکومت های استبدادی در طول تاریخ این کشور؛ رواج فرهنگ تک گویی و ممانعت از شکل گیری فضای گفتگو؛ غلبه علوم نقلی (کلام) بر علوم عقلی (فلسفه)؛ یکی دانستن شک و تردید در موضوعات با بی اعتقادی؛ تقدیرگرایی بی حد و حصر؛ مطلق گرایی و عدم مواجهه منطقی با موضوعات تا جایی که تبدیل به انباشتی از شیفتگی یا نفرت نسبت به پدیده ها شده ایم؛ در آخر اینکه همیشه خود را مالک حقیقت دانسته ایم نه طالب حقیقت در نتیجه پرسشی نداشتیم که به دنبال پاسخ آن برویم.
📔ها جون چانگ در کتاب "نیکوکاران نابکار" اشاره می کند که، برای رواج یک فرهنگ در جامعه، علاوه بر سر دادن شعارهای زیبا نیاز داریم تا مقدمات فراگیر شدن آن فرهنگ را در دنیای واقعی فراهم کنیم. به عبارتی باید شیب زمین بازی را به نفع تحقق آن ارزش تغییر دهیم. در اینجا یاد جمله ارزشمند و طلایی از دکتر فرشاد مومنی افتادم که: تا زمانی که اقتدارهای مبتنی بر ثروت و سیاسی کاری و باند بازی و ظاهر سازی و عوام فریبانه بر اقتدارهای مبتنی بر دانایی غلبه داشته باشند، چرخ توسعه این کشور به حرکت در نمی آید. از سویی یاد مصاحبه ای از پروفسور حسابی افتادم که در پاسخ سوال خبرنگار مبنی بر "راه پیشرفت و توسعه کشور را چه می دانید؟" پاسخ داد: به علم و عالم و علم اندوزی بها و ارزش بدهید.
📖 اما چه باید کرد؟ به نظر اینجانب پاسخ در سه عبارت است: "کتاب بخوانید، کتاب معرفی کنید و کتاب هدیه کنید". صرفنظر از رشته و حوزه تخصصی تان چه مهندس هستید، چه دکتر، چه کارمند، چه شغل آزاد و چه خانه دار تا می توانید در مورد تاریخ ایران و جهان بخوانید. در حد توان و ظرفیتتان اقتصاد، جامعه شناسی، علوم سیاسی و ادبیات بخوانید. حسن نراقی در این باره می گوید: "رمان و رمان خوانی را دست کم نگیرید؛ قصه نویسی و قصه خوانی را فیلسوف مابانه تحقیر نکنید؛ اگر دستتان به جایی می رسد در پرورش استعدادهای تازه و جوان کوتاهی نکنید و مطمئن باشید که البته نه یک شبه ولی در طی زمان به تدریج درست می شود. خیلی هم نباید ناامید بود. به امید آن روز".
(این متن را اگر میپسندید، برای دوستان خود نیز ارسال کنید 🌺)
#فرهنگ_کتابخوانی
@ketabforosh
🆔 @SayehSokhan
#بازارشناسان_مگ
✅ #فرهنگ_سازمانی یا فرقه؛ مسئله این است
✅چه اتفاقی میافتد وقتی در یک سازمان دشمنی جای همدلی را بگیرد؟ تنگنظری جانشین بلندنظری شود؟ تسویه حسابهای شخصی بر ارزیابی عملکرد اولویت پیدا کند؟ چاپلوسی، نمایشگری و بزرگنمایی کارهای بیاهمیت، از اصالت، نوآوری و کیفیت مهمتر شوند؟ اگر با خودتان میگویید خدا را شکر که سازمان ما چنین نیست، پس حتما این مقاله را تا آخر بخوانید.
✅پیتر دراکر جمله معروفی دارد که خیلی بد به فارسی ترجمه شده است؛ فرهنگ استراتژی را جای صبحانه میخورد. من ترجیح میدهم ترجمه قابل فهمتری برایش پیدا کنم؛ مثلا این: فرهنگ استراتژی را درسته قورت میدهد. این یعنی آنکه تا زمانی که فکری به حال فرهنگ سازمانی خود نکردهاید، دنبال استراتژی و درآمدزایی و سهم بازار و این چیزها نباشید. مطالعات گوناگون نقش فرهنگ در موفقیت سازمانها را اثبات میکند، با این حال خیلی وقتها، در بسیاری از سازمانها، میبینیم فرهنگ از قضا تبدیل به مهمترین گلوگاه و چشم اسفندیاری شده است که سازمان بیشترین ضرر و زیان را از جانب آن میبیند...
✅ ادامه این مقاله را در #بازارشناسان_مگ بخوانیم:
yon.ir/AarFu
www.bazarshenasan.com
#بازارشناسان
@parvizdargi
🆔 @sayehsokhan
✅ #فرهنگ_سازمانی یا فرقه؛ مسئله این است
✅چه اتفاقی میافتد وقتی در یک سازمان دشمنی جای همدلی را بگیرد؟ تنگنظری جانشین بلندنظری شود؟ تسویه حسابهای شخصی بر ارزیابی عملکرد اولویت پیدا کند؟ چاپلوسی، نمایشگری و بزرگنمایی کارهای بیاهمیت، از اصالت، نوآوری و کیفیت مهمتر شوند؟ اگر با خودتان میگویید خدا را شکر که سازمان ما چنین نیست، پس حتما این مقاله را تا آخر بخوانید.
✅پیتر دراکر جمله معروفی دارد که خیلی بد به فارسی ترجمه شده است؛ فرهنگ استراتژی را جای صبحانه میخورد. من ترجیح میدهم ترجمه قابل فهمتری برایش پیدا کنم؛ مثلا این: فرهنگ استراتژی را درسته قورت میدهد. این یعنی آنکه تا زمانی که فکری به حال فرهنگ سازمانی خود نکردهاید، دنبال استراتژی و درآمدزایی و سهم بازار و این چیزها نباشید. مطالعات گوناگون نقش فرهنگ در موفقیت سازمانها را اثبات میکند، با این حال خیلی وقتها، در بسیاری از سازمانها، میبینیم فرهنگ از قضا تبدیل به مهمترین گلوگاه و چشم اسفندیاری شده است که سازمان بیشترین ضرر و زیان را از جانب آن میبیند...
✅ ادامه این مقاله را در #بازارشناسان_مگ بخوانیم:
yon.ir/AarFu
www.bazarshenasan.com
#بازارشناسان
@parvizdargi
🆔 @sayehsokhan
Telegram
attach 📎
Forwarded from فرهنگستان ماندگار ایرانشهر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
توجه به استانداردهای دوگانه و متناقض در روایت قصه های یزد--دکتر محمدرضا سرگلزایی
#یزد #یزدیها #قصه #معماری
#شازده_حمام
#معماری_یزد
#فرهنگ #فرهنگ_یزد #میراث_فرهنگی
#مهندس_بهشتی
#تذکر_یزدی_بودن
#دکتر_محمد_حسین_پاپلی_یزدی
#دکتر_سرگلزایی
#فرهنگستان_ماندگار_ایرانشهر #دبیرستان_ایرانشهر
#روایت_قصه_های_یزد
#استانداردهای_دوگانه
#forghanisymglex
@YazdIranshahr
#یزد #یزدیها #قصه #معماری
#شازده_حمام
#معماری_یزد
#فرهنگ #فرهنگ_یزد #میراث_فرهنگی
#مهندس_بهشتی
#تذکر_یزدی_بودن
#دکتر_محمد_حسین_پاپلی_یزدی
#دکتر_سرگلزایی
#فرهنگستان_ماندگار_ایرانشهر #دبیرستان_ایرانشهر
#روایت_قصه_های_یزد
#استانداردهای_دوگانه
#forghanisymglex
@YazdIranshahr
♨️ #آلکسی_تایمی چیست؟ ♨️
❌ پدرم دلواپس آینده برادرم است! اما حتی یک بار هم اتفاق نیفتاده که با هم به کافی شاپ بروند، در خیابان قدم بزنند و گاهی بلند بخندند.
خواهرم نگران فشار کاری پدرم است!
اما حتی یک بار هم نشده خواستههایش را به تعویق بیندازد تا پدر برای مدتی احساس راحتی کند.
مادرم با فکر #خوشبختی من خوابش نمیبرد اما حتی یک بار هم نشده که با من در مورد خوشبختیام صحبت کند و بپرسد: فرزندم چه چیزی تو را خوشحال میکند؟
من با فکر رنج و سختی مادرم از خواب بیدار میشوم، اما حتی یک بار نشده که دستش را بگیرم با او به سینما بروم، ، فیلم ببینیم و کمی به او آرامش بدهم.
✅ روانشناسان به این حالت آلکسی تایمی یعنی فقر کلمات در #بیان_احساسات می گویند.
در #فرهنگ ما این مریضی یک رسم مرسوم است! احساساتت را پنهان کن و نشان نده ... از یک طرف در خلوت خود، دل مان برای این و آن تنگ میشود، از طرف دیگر وقتی به هم میرسیم انگار که لال مانی میگیریم!
انگار نیرویی نامرئی، فراتر از ما وجود دارد که دهان مان را بسته تا مبادا چیزی در مورد #دلتنگیمان بگوییم!
تکلیف مان را با خودمان روشن نمیکنیم.
یکدیگر را دوست میداریم اما آن قدر شهامت نداریم که دوست داشتنمان را ابراز کنیم!
ما آدمهای فقیری هستیم! البته فقیری که در کلماتش احساسات را پنهان میکند.
آن قدر در بیان احساسات مان آلکسی تایمیک (فقیر در بیان احساسات و ابراز علاقه) هستیم که صبر میکنیم تا وقتی عزیزی از دست رفت، آن وقت تا آخر عمر برایش شعر بگوییم.
از یک جا به بعد، باید این سکوت خطرناک را شکست و راه افتاد.
از یک جا به بعد باید پدر به فرزندش بگوید که چقدر دوستش دارد.
از یک جا به بعد باید #فرزند، دست #پدر را بگیرد و با هم قدم بزنند.
از یک جا به بعد باید #مادر فرزندش را به یک شام دونفره دعوت کند.
از یک جا به بعد باید فرزند در گوش مادرش بگوید: چقدر خوب است که تو را دارم.
از یک جا به بعد باید کسی که دوستش داریم بداند که چقدر با بودنش حال ما را خوب کرده است.
و چه خوب است، آن از یک جا به بعد، همین حالا باشد.
آیا
شما هم مبتلا به آلكسي تايمي هستيد؟؟؟
🆔 @Sayehsokhan
❌ پدرم دلواپس آینده برادرم است! اما حتی یک بار هم اتفاق نیفتاده که با هم به کافی شاپ بروند، در خیابان قدم بزنند و گاهی بلند بخندند.
خواهرم نگران فشار کاری پدرم است!
اما حتی یک بار هم نشده خواستههایش را به تعویق بیندازد تا پدر برای مدتی احساس راحتی کند.
مادرم با فکر #خوشبختی من خوابش نمیبرد اما حتی یک بار هم نشده که با من در مورد خوشبختیام صحبت کند و بپرسد: فرزندم چه چیزی تو را خوشحال میکند؟
من با فکر رنج و سختی مادرم از خواب بیدار میشوم، اما حتی یک بار نشده که دستش را بگیرم با او به سینما بروم، ، فیلم ببینیم و کمی به او آرامش بدهم.
✅ روانشناسان به این حالت آلکسی تایمی یعنی فقر کلمات در #بیان_احساسات می گویند.
در #فرهنگ ما این مریضی یک رسم مرسوم است! احساساتت را پنهان کن و نشان نده ... از یک طرف در خلوت خود، دل مان برای این و آن تنگ میشود، از طرف دیگر وقتی به هم میرسیم انگار که لال مانی میگیریم!
انگار نیرویی نامرئی، فراتر از ما وجود دارد که دهان مان را بسته تا مبادا چیزی در مورد #دلتنگیمان بگوییم!
تکلیف مان را با خودمان روشن نمیکنیم.
یکدیگر را دوست میداریم اما آن قدر شهامت نداریم که دوست داشتنمان را ابراز کنیم!
ما آدمهای فقیری هستیم! البته فقیری که در کلماتش احساسات را پنهان میکند.
آن قدر در بیان احساسات مان آلکسی تایمیک (فقیر در بیان احساسات و ابراز علاقه) هستیم که صبر میکنیم تا وقتی عزیزی از دست رفت، آن وقت تا آخر عمر برایش شعر بگوییم.
از یک جا به بعد، باید این سکوت خطرناک را شکست و راه افتاد.
از یک جا به بعد باید پدر به فرزندش بگوید که چقدر دوستش دارد.
از یک جا به بعد باید #فرزند، دست #پدر را بگیرد و با هم قدم بزنند.
از یک جا به بعد باید #مادر فرزندش را به یک شام دونفره دعوت کند.
از یک جا به بعد باید فرزند در گوش مادرش بگوید: چقدر خوب است که تو را دارم.
از یک جا به بعد باید کسی که دوستش داریم بداند که چقدر با بودنش حال ما را خوب کرده است.
و چه خوب است، آن از یک جا به بعد، همین حالا باشد.
آیا
شما هم مبتلا به آلكسي تايمي هستيد؟؟؟
🆔 @Sayehsokhan
📗📘✍️عزت نفس، احترام به خود و مطالعه
تا وقتي مطالعات ما محدود به خواندن مطالب كوتاه ٣خطي ميشه امكان رشد قدرت درك رويدادهاي پيرامون ما همين خواهد بود كه شرايطش را پذيرا هستيم❗️❓🧐
👇👇👇
📚#فرهنگ_سه_خطی:
✍يک روز #فرانتس_کافکا نویسندهی معروف، در حال قدمزدن در پارک، چشمش به دختر بچهاي افتاد که داشت گريه ميکرد. کافکا جلو ميرود و علت گريه ي دخترک را جويا مي شود. دخترک همانطور که گريه ميکرد پاسخ ميدهد: عروسکم گم شده...
کافکا با حالتي کلافه پاسخ ميدهد: امان از اين حواس پرت,گم نشده,رفته مسافرت! دخترک دست از گريه ميکشد و بهت زده ميپرسد: از کجا ميدوني؟
کافکا هم مي گويد:
برات نامه نوشته و اون نامه پيش منه... دخترک ذوق زده از او مي پرسد که آيا آن نامه را همراه خودش دارد يا نه؟
کافکا ميگويد:
نه,توی خانهست.
فردا همين جا باش تا برات بيارمش...
کافکا سريعاً به خانهاش بازميگردد و مشغول نوشتنِ نامه ميشود و چنان با دقت که انگار در حال نوشتن کتابي مهم است. اين نامه نويسي از زبان عروسک را به مدت سه هفته هر روز ادامه ميدهد و دخترک در تمام اين مدت فکر ميکرده آن نامهها به راستي نوشته عروسکش هستند.
در نهايت کافکا داستان نامهها را با اين بهانه عروسک که «دارم عروسي ميکنم» به پايان ميرساند اين ماجراي نگارش كتاب «کافکا و عروسک مسافر» است.
اينکه مردي مانند فرانتس کافکا سه هفته از روزهاي سخت عمرش را صرف شادکردن دل کودکي کند و نامهها را "به گفته همسرش دورا" با دقتي حتي بيشتر از کتابها و داستانهايش بنويسد, واقعا تأثيرگذار است.
«او واقعا باورش شده بود."اما باورپذيري بزرگترين دروغ هم بستگي به صداقتي دارد که به آن بيان ميشود." امّا چرا عروسکم براي شما نامه نوشته؟
اين دوّمين سوال کليدي بود! و او(کافکا) خود را براي پاسخ دادن به آن آماده کرده بود. پس بيهيچ ترديدي گفت: چون من نامه رسان عروسکها هستم.
(کافکا دارای دکترای حقوق بود اما هرگز به وکالت نپرداخت. روحیات لطیفش این اجازه را نمیداد. او در اثر سل در جوانی در گذشت. وی از بزرگترین نویسندگان جهان است.)
کافکاوعروسک مسافر
🖍جامعهیی که در آن راههای طولانی، راههای کمرفت و آمد و خلوتی شده، جامعهیی که در آن هیچکس حوصلهی صبر و شکیبایی برای به دست آوردنِ هدفی را ندارد، جامعهیی استتوسی ست. جامعهیی که برای رسیدنِ به هدف،ش فقط به اندازهی خواندنِ همان سه خطِ بالای استتوسها زمان میگذارد! جامعهی مبتلا به
«فرهنگِ سهخطی»!
«فرهنگِ شکیبایی» است.
*فرهنگِ سهخطی به ما میگوید اگر نوشتهیی بیشتر از سه سطر شد*، نخوان! فرهنگِ سهخطی به ما میگوید راهِ رسیدن به هدف چون درست است، طولانی است, پس یا بیخیالاش بشو یا سراغِ میانبُر بگرد!
.
فرهنگِ سهخطی است که نزولخوری دارد، اختلاس دارد، دزدی دارد، بیسوادی دارد، رشوه دارد، تنفروشی دارد، حقخوری و هزار جور دردِ بیدرمانِ دیگر دارد. فرهنگِ سهخطی است که این همه آدمِ بیکار دارد.
🖍برای درکِ عمقِ فاجعهیی که بر سرِ فرهنگِ ما آمده، نیازی نیست خیلی جای دوری برویم. به همین فیسبوک که نگاه کنیم، همه چیز دستمان میآید. وقتی که کسی مینویسد: «اوه! طولانی بود، نخوندم!» یا «سرسری یه نیگاه انداختم, با کلیّتش موافقم!» یا
«چه حوصلهیی !» یا
«لایک کردم، ولی نخوندم!»
و...
یعنی یک پُلی در جایی از مسیرِ فرهنگِ ما شکسته است که هیچ رفتنی به هدف نمیرسد.
آن پُل، همان فرهنگِ شکیبایی ست.
جامعهیی که همه چیز را ساندویچی میخواهد، در مطالعه, سه خط استتوس برایش بس است.
در ازدواج؛ بین عشق و نفرتاش ده ثانیه زمان میبرد.
در سیاست؛ بینِ زندهباد و مُردهبادش، نصفِ روز کافی ست.
در کار؛ از فقر تا ثروتش یک اختلاس فاصله دارد.
در تحصیل؛ از سیکل تا دکترایاش یک مدرک آب میخورد.
در هنر؛ از گمنامی تا شهرتاش به اندازهی یک فیلم دو دقیقهیی در یوتیوب است!
.
🖍فرهنگِ سهخطی به من اجازه میدهد چیزی را نخوانده، بپسندم.
موضوعی را نفهمیده، تحلیل کنم.
راهی را نرفته، پیشنهاد بدهم.
دارویی را نخورده، تجویز نمایم.
نظری را ندانسته، نقد کنم...
فرهنگِ سهخطی به من اجازه میدهد به هر وسیلهیی برای رسیدن به هدفام متوسل شوم.
چون حوصلهی راههای درست را "که طولانیتر هم هست" ندارم.!
🖍استتوس= استاتوس
یعنی ؛ وضع ، وضعیت ؛ حالت ، حال ، پایه ، مقام ، شان
https://t.me/sokhan_nab53
🆔 @Sayehsokhan
تا وقتي مطالعات ما محدود به خواندن مطالب كوتاه ٣خطي ميشه امكان رشد قدرت درك رويدادهاي پيرامون ما همين خواهد بود كه شرايطش را پذيرا هستيم❗️❓🧐
👇👇👇
📚#فرهنگ_سه_خطی:
✍يک روز #فرانتس_کافکا نویسندهی معروف، در حال قدمزدن در پارک، چشمش به دختر بچهاي افتاد که داشت گريه ميکرد. کافکا جلو ميرود و علت گريه ي دخترک را جويا مي شود. دخترک همانطور که گريه ميکرد پاسخ ميدهد: عروسکم گم شده...
کافکا با حالتي کلافه پاسخ ميدهد: امان از اين حواس پرت,گم نشده,رفته مسافرت! دخترک دست از گريه ميکشد و بهت زده ميپرسد: از کجا ميدوني؟
کافکا هم مي گويد:
برات نامه نوشته و اون نامه پيش منه... دخترک ذوق زده از او مي پرسد که آيا آن نامه را همراه خودش دارد يا نه؟
کافکا ميگويد:
نه,توی خانهست.
فردا همين جا باش تا برات بيارمش...
کافکا سريعاً به خانهاش بازميگردد و مشغول نوشتنِ نامه ميشود و چنان با دقت که انگار در حال نوشتن کتابي مهم است. اين نامه نويسي از زبان عروسک را به مدت سه هفته هر روز ادامه ميدهد و دخترک در تمام اين مدت فکر ميکرده آن نامهها به راستي نوشته عروسکش هستند.
در نهايت کافکا داستان نامهها را با اين بهانه عروسک که «دارم عروسي ميکنم» به پايان ميرساند اين ماجراي نگارش كتاب «کافکا و عروسک مسافر» است.
اينکه مردي مانند فرانتس کافکا سه هفته از روزهاي سخت عمرش را صرف شادکردن دل کودکي کند و نامهها را "به گفته همسرش دورا" با دقتي حتي بيشتر از کتابها و داستانهايش بنويسد, واقعا تأثيرگذار است.
«او واقعا باورش شده بود."اما باورپذيري بزرگترين دروغ هم بستگي به صداقتي دارد که به آن بيان ميشود." امّا چرا عروسکم براي شما نامه نوشته؟
اين دوّمين سوال کليدي بود! و او(کافکا) خود را براي پاسخ دادن به آن آماده کرده بود. پس بيهيچ ترديدي گفت: چون من نامه رسان عروسکها هستم.
(کافکا دارای دکترای حقوق بود اما هرگز به وکالت نپرداخت. روحیات لطیفش این اجازه را نمیداد. او در اثر سل در جوانی در گذشت. وی از بزرگترین نویسندگان جهان است.)
کافکاوعروسک مسافر
🖍جامعهیی که در آن راههای طولانی، راههای کمرفت و آمد و خلوتی شده، جامعهیی که در آن هیچکس حوصلهی صبر و شکیبایی برای به دست آوردنِ هدفی را ندارد، جامعهیی استتوسی ست. جامعهیی که برای رسیدنِ به هدف،ش فقط به اندازهی خواندنِ همان سه خطِ بالای استتوسها زمان میگذارد! جامعهی مبتلا به
«فرهنگِ سهخطی»!
«فرهنگِ شکیبایی» است.
*فرهنگِ سهخطی به ما میگوید اگر نوشتهیی بیشتر از سه سطر شد*، نخوان! فرهنگِ سهخطی به ما میگوید راهِ رسیدن به هدف چون درست است، طولانی است, پس یا بیخیالاش بشو یا سراغِ میانبُر بگرد!
.
فرهنگِ سهخطی است که نزولخوری دارد، اختلاس دارد، دزدی دارد، بیسوادی دارد، رشوه دارد، تنفروشی دارد، حقخوری و هزار جور دردِ بیدرمانِ دیگر دارد. فرهنگِ سهخطی است که این همه آدمِ بیکار دارد.
🖍برای درکِ عمقِ فاجعهیی که بر سرِ فرهنگِ ما آمده، نیازی نیست خیلی جای دوری برویم. به همین فیسبوک که نگاه کنیم، همه چیز دستمان میآید. وقتی که کسی مینویسد: «اوه! طولانی بود، نخوندم!» یا «سرسری یه نیگاه انداختم, با کلیّتش موافقم!» یا
«چه حوصلهیی !» یا
«لایک کردم، ولی نخوندم!»
و...
یعنی یک پُلی در جایی از مسیرِ فرهنگِ ما شکسته است که هیچ رفتنی به هدف نمیرسد.
آن پُل، همان فرهنگِ شکیبایی ست.
جامعهیی که همه چیز را ساندویچی میخواهد، در مطالعه, سه خط استتوس برایش بس است.
در ازدواج؛ بین عشق و نفرتاش ده ثانیه زمان میبرد.
در سیاست؛ بینِ زندهباد و مُردهبادش، نصفِ روز کافی ست.
در کار؛ از فقر تا ثروتش یک اختلاس فاصله دارد.
در تحصیل؛ از سیکل تا دکترایاش یک مدرک آب میخورد.
در هنر؛ از گمنامی تا شهرتاش به اندازهی یک فیلم دو دقیقهیی در یوتیوب است!
.
🖍فرهنگِ سهخطی به من اجازه میدهد چیزی را نخوانده، بپسندم.
موضوعی را نفهمیده، تحلیل کنم.
راهی را نرفته، پیشنهاد بدهم.
دارویی را نخورده، تجویز نمایم.
نظری را ندانسته، نقد کنم...
فرهنگِ سهخطی به من اجازه میدهد به هر وسیلهیی برای رسیدن به هدفام متوسل شوم.
چون حوصلهی راههای درست را "که طولانیتر هم هست" ندارم.!
🖍استتوس= استاتوس
یعنی ؛ وضع ، وضعیت ؛ حالت ، حال ، پایه ، مقام ، شان
https://t.me/sokhan_nab53
🆔 @Sayehsokhan
Telegram
گلچین سخن بزرگان
سخنان ناب بزرگان و اندیشمندان جهان
#فلسفه تعليم انديشيدن است نه
تعلیم اندیشه ها
🔹استفاده از مطالب يك شخص به معني تاييد مطلق آن شخص ونقد يك مطلب به معناي نفي تمام كارنامه آن شخص نيست.
ادمین تبلیغات👇
#فلسفه تعليم انديشيدن است نه
تعلیم اندیشه ها
🔹استفاده از مطالب يك شخص به معني تاييد مطلق آن شخص ونقد يك مطلب به معناي نفي تمام كارنامه آن شخص نيست.
ادمین تبلیغات👇
در زبان فارسی هیچ کلمهای به اندازهی «فرهنگ» مفهومِ وسیع و گرانمایه نداشته. معانیای که در کتابهای لغت و متنها به آن داده شده بسیار متنوّع و در عین حال به هم پیوسته است و همه باز میگردند به «فضیلتِ انسانی» که از طریق تربیّت و کسب دانش احراز میگردد.
#فرهنگ_و_شبهفرهنگ
💎 دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
🆔 @sarv_e_sokhangoo
🆔 @Sayehsokhan
#فرهنگ_و_شبهفرهنگ
💎 دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
🆔 @sarv_e_sokhangoo
🆔 @Sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فرهنگ_و_اندیشه
معرفی کتاب
📚کاندید
✍#ولتر
🔁#رضا_مرادی
یکی از عبارتهای بسیار مشهور ولتر، نویسنده و فیلسوف فرانسوی سدهی هفدهم، این است که «شخص باید باغ خودش را کشت کند».این عبارت در بخش پایانی داستان «کاندید» آمده است. اما مقصود ولتر از بیان این جمله چه بود و چگونه میتواند راهنمای زندگی امروز ما باشد؟
در این ویدئو با «کاندید» و یکی از پیامهای مهم کتاب آشنا میشویم.
🆔 @Sayehsokhan
معرفی کتاب
📚کاندید
✍#ولتر
🔁#رضا_مرادی
یکی از عبارتهای بسیار مشهور ولتر، نویسنده و فیلسوف فرانسوی سدهی هفدهم، این است که «شخص باید باغ خودش را کشت کند».این عبارت در بخش پایانی داستان «کاندید» آمده است. اما مقصود ولتر از بیان این جمله چه بود و چگونه میتواند راهنمای زندگی امروز ما باشد؟
در این ویدئو با «کاندید» و یکی از پیامهای مهم کتاب آشنا میشویم.
🆔 @Sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فرهنگ_و_اندیشه
جردن پیترسون:
نقش قربانی را رها کن.
نقش «قربانی» نقش دردناکی برای بازی کردن است. این یعنی، اتفاق(های) بدی برای شما افتاده است که در این وضعیت قرار گرفتهاید و این مسئله یکی از گرفتاریهای جامعه است.
«اگر خودتان را مانند یک قربانی بیچاره تصور کنید یا حتی بدتر، قربانیای که غیرمنصفانه قربانی شده است، اوضاع برایتان بسیار بدتر خواهد شد. این استراتژی خوبی نیست. سرانجام فرد رنجوری میشوید. شخصی عصبانی و کینهتوز. متخاصم میشوید و این تنها اول کار است.»
🎥جردن پیترسون، در این ویدئو نگاهی به موضوع ذهنیت قربانی میکند و برای برون رفتن از این ذهنیت توضیحاتی را بیان میکند.
ترجمه و زیرنویس: #شهاب_غدیری
بازبینی و تصحیح: #نوشین_دیلمی
@taft_Iran
🆔 @sayehsokhan
جردن پیترسون:
نقش قربانی را رها کن.
نقش «قربانی» نقش دردناکی برای بازی کردن است. این یعنی، اتفاق(های) بدی برای شما افتاده است که در این وضعیت قرار گرفتهاید و این مسئله یکی از گرفتاریهای جامعه است.
«اگر خودتان را مانند یک قربانی بیچاره تصور کنید یا حتی بدتر، قربانیای که غیرمنصفانه قربانی شده است، اوضاع برایتان بسیار بدتر خواهد شد. این استراتژی خوبی نیست. سرانجام فرد رنجوری میشوید. شخصی عصبانی و کینهتوز. متخاصم میشوید و این تنها اول کار است.»
🎥جردن پیترسون، در این ویدئو نگاهی به موضوع ذهنیت قربانی میکند و برای برون رفتن از این ذهنیت توضیحاتی را بیان میکند.
ترجمه و زیرنویس: #شهاب_غدیری
بازبینی و تصحیح: #نوشین_دیلمی
@taft_Iran
🆔 @sayehsokhan
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#فرهنگ_و_هنر
"ای یوسفِ
خوش نام ما
خوش میروی
بر بام ما..."
#بانو_پریسا
و گروه #درویش
آواز #بیات_ترک
سرپرست گروه:
استاد رضا شفیعیان
شعر:حضرت مولانا
🆔 @Sayehsokhan
"ای یوسفِ
خوش نام ما
خوش میروی
بر بام ما..."
#بانو_پریسا
و گروه #درویش
آواز #بیات_ترک
سرپرست گروه:
استاد رضا شفیعیان
شعر:حضرت مولانا
🆔 @Sayehsokhan
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#فرهنگ_و_هنر
فیلم کوتاه Sniffer
برندهی نخل طلای کن / محصول ۲۰۰۶ نروژ. کارگردان: #بابی_پیرس
(فیلم دربارهی مردی است که خود را از قوانین خشک و روزمرّه رها میکند.)
@taft_Iran
🆔 @sayehsokhan
فیلم کوتاه Sniffer
برندهی نخل طلای کن / محصول ۲۰۰۶ نروژ. کارگردان: #بابی_پیرس
(فیلم دربارهی مردی است که خود را از قوانین خشک و روزمرّه رها میکند.)
@taft_Iran
🆔 @sayehsokhan
#فرهنگ_و_اندیشه
در تربیت فرزندان نجار نباشیم، باغبان باشیم.
✍#امیر_دبیریمهر
دکتر الیسون گوپینگ روانشناس برجستهی امریکایی میگوید: "بزرگترین انحراف و اشکال فرزندپروری در دوران مدرن این است که والدین میخواهند نقش نجار را در قبال فرزندانشان ایفا کنند و از فرزندانشان چیزی را بسازند که میخواهند." این نظریهپرداز برجستهی روانشناسی تربیتی در گفتگو با مهدی ملک محمد روانشناس ایرانی و سردبیر مجلهی سپیده دانایی افزوده: در مدل باغبانی تربیت وظیفه پدر و مادر فقط مراقبت و تدارک محیطی است که فرزند بتواند در ان رشد کند مانند گیاهان در باغچه تا فرصت شکوفایی برای فرزندان فراهم شود و اینکه در چه حوزهای و چطور شکوفا شوند ارتباطی به والدین ندارد. دکتر گوپینگ تاکید میکند پدر و مادر فقط وظیفهی عشق ورزیدن و حمایت کردن دارند و نباید مدل آموزشی خاصی را برای تبدیل فرزند به آنچه در ذهنشان هست پیادهسازی کنند."
🆔 @Sayehsokhan
در تربیت فرزندان نجار نباشیم، باغبان باشیم.
✍#امیر_دبیریمهر
دکتر الیسون گوپینگ روانشناس برجستهی امریکایی میگوید: "بزرگترین انحراف و اشکال فرزندپروری در دوران مدرن این است که والدین میخواهند نقش نجار را در قبال فرزندانشان ایفا کنند و از فرزندانشان چیزی را بسازند که میخواهند." این نظریهپرداز برجستهی روانشناسی تربیتی در گفتگو با مهدی ملک محمد روانشناس ایرانی و سردبیر مجلهی سپیده دانایی افزوده: در مدل باغبانی تربیت وظیفه پدر و مادر فقط مراقبت و تدارک محیطی است که فرزند بتواند در ان رشد کند مانند گیاهان در باغچه تا فرصت شکوفایی برای فرزندان فراهم شود و اینکه در چه حوزهای و چطور شکوفا شوند ارتباطی به والدین ندارد. دکتر گوپینگ تاکید میکند پدر و مادر فقط وظیفهی عشق ورزیدن و حمایت کردن دارند و نباید مدل آموزشی خاصی را برای تبدیل فرزند به آنچه در ذهنشان هست پیادهسازی کنند."
🆔 @Sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فرهنگ_کهن
رقص هخامنشی
قوم زازا در ترکیه فعلی که خودشون رو از نسل ساسانیان دانسته و زبانشان تا حدودی دست نخورده مانده است.
این نوع رقص در زمان پادشاهان سرزمین پارس یا پارسوا بوده و برای انرژی گرفتن قبل از نبرد، از زمان اکد بوده است.
🆔 @sayehsokhan
رقص هخامنشی
قوم زازا در ترکیه فعلی که خودشون رو از نسل ساسانیان دانسته و زبانشان تا حدودی دست نخورده مانده است.
این نوع رقص در زمان پادشاهان سرزمین پارس یا پارسوا بوده و برای انرژی گرفتن قبل از نبرد، از زمان اکد بوده است.
🆔 @sayehsokhan