💬 داستان های #گلسر و #جکی. . . ( #قسمت_اول)
✳️گاهی اوقات رفتار #نوجوان چنان دشوار است که به هیچ طریقی نمی توان با او کنار آمد و در این اوقات #والدین متعهد می پذیرند که دیگر کاری از دستشان بر نمی آید.
❇️ #جکی 👸دختر لاغراندام، جذاب و مرتبی بود که به شیوه غیر معمول اما بسیار شیک لباس پوشیده بود. او به همراه مادرش پیش من آمده بود.
تا جکی دهان باز کرد خوشحال شدم که مادرش هم آنجا حضور دارد. . .
بی تردید این دختر نوجوان کریه ترین دختری بود که در تمام عمر حرفه ای ام می دیدم.
وقتی دهان به سخن گفتن باز کرد من به جای مادرش خجالت می کشیدم😱🙊 و درک می کردم که همراه آوردن چنین دختری چقدر برایش ناراحت کننده است.😟
❌قبل از اینکه مادرش لب باز کند گفت" این زنیکه هرزه ⛔️ مرا به زور اینجا آورده. باید ببینید این زنیکه چه می خواهد بگوید"
ادامه دارد. . .
📚 #برشی_از_کتاب
#تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
✳️گاهی اوقات رفتار #نوجوان چنان دشوار است که به هیچ طریقی نمی توان با او کنار آمد و در این اوقات #والدین متعهد می پذیرند که دیگر کاری از دستشان بر نمی آید.
❇️ #جکی 👸دختر لاغراندام، جذاب و مرتبی بود که به شیوه غیر معمول اما بسیار شیک لباس پوشیده بود. او به همراه مادرش پیش من آمده بود.
تا جکی دهان باز کرد خوشحال شدم که مادرش هم آنجا حضور دارد. . .
بی تردید این دختر نوجوان کریه ترین دختری بود که در تمام عمر حرفه ای ام می دیدم.
وقتی دهان به سخن گفتن باز کرد من به جای مادرش خجالت می کشیدم😱🙊 و درک می کردم که همراه آوردن چنین دختری چقدر برایش ناراحت کننده است.😟
❌قبل از اینکه مادرش لب باز کند گفت" این زنیکه هرزه ⛔️ مرا به زور اینجا آورده. باید ببینید این زنیکه چه می خواهد بگوید"
ادامه دارد. . .
📚 #برشی_از_کتاب
#تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
💬 #داستان های #گلسر و #جکی. . . ( #قسمت_دوم)
✳در سال هایی که کار #روانپزشکی انجام می دهم #نوجوان #بد_قلق زیاد دیده بودم اما "بد قلق" صفت مناسبی برای جکی نبود.
خیلی از او آزرده شدم.😞
❇ هیچ وقت نشنیده بودم بچه در مورد مادرش آن هم در حضور خودش این طور حرف زشت بزند.😔
گویی می گفت من همینم که هستم و می خواهم باشم و تو و هیچ کس دیگر هم هیچ کاری نمی توانید بکنید.
✳مادرش فقط نشسته بود 😓 و با نگاه ملتمسانه اش می گفت:"🙏 عاجزانه تقاضای کمک می کنم. خجالت می کشم اما خواهش می کنم به او مشاوره بدهید."
من از اینکه نتوانسته بودم شوک شدنم را پنهان کنم خجالتزده شده بودم. خودم را جمع و جور می کردم.
👌از مادرش خواستم تا به بیرون اتاق برود تا لا اقل چند دقیقه ای را آسوده باشد.
❓ از #جکی پرسیدم چیزی هست که بخواهی به من بگویی؟
‼ #جکی چند دقیقه به من مثل دانشمندی که به یک باکتری زیر میکروسکوپ نگاه می کند، خیره شد. سپس گفت" من می دانم تو چه کاری می توانی برای من انجام بدهی. بگو برایم 🚘 #ماشین_بخرند."
#ادامه_دارد ...
📚 #برشی_از_کتاب #تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
✳در سال هایی که کار #روانپزشکی انجام می دهم #نوجوان #بد_قلق زیاد دیده بودم اما "بد قلق" صفت مناسبی برای جکی نبود.
خیلی از او آزرده شدم.😞
❇ هیچ وقت نشنیده بودم بچه در مورد مادرش آن هم در حضور خودش این طور حرف زشت بزند.😔
گویی می گفت من همینم که هستم و می خواهم باشم و تو و هیچ کس دیگر هم هیچ کاری نمی توانید بکنید.
✳مادرش فقط نشسته بود 😓 و با نگاه ملتمسانه اش می گفت:"🙏 عاجزانه تقاضای کمک می کنم. خجالت می کشم اما خواهش می کنم به او مشاوره بدهید."
من از اینکه نتوانسته بودم شوک شدنم را پنهان کنم خجالتزده شده بودم. خودم را جمع و جور می کردم.
👌از مادرش خواستم تا به بیرون اتاق برود تا لا اقل چند دقیقه ای را آسوده باشد.
❓ از #جکی پرسیدم چیزی هست که بخواهی به من بگویی؟
‼ #جکی چند دقیقه به من مثل دانشمندی که به یک باکتری زیر میکروسکوپ نگاه می کند، خیره شد. سپس گفت" من می دانم تو چه کاری می توانی برای من انجام بدهی. بگو برایم 🚘 #ماشین_بخرند."
#ادامه_دارد ...
📚 #برشی_از_کتاب #تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
💬 #رابطه با #نوجوان؛ چشمه ای جوشنده💧
🍃 حمایت من از نوجوانان تلاش برای برقراری ارتباط 🤝 است.
🍂 داشتن یک رابطه خوب با یک بزرگسال مسئول غیر از والدینشان.👍
🌾در این حالت مسئول بودن یعنی اینکه من به داستان آنها گوش می دهم 👂 ولی این مهارت را هم دارم که قانعشان کنم ✌به حرف من یعنی دیدگاه یک فرد بزرگسال توجه کنن.👀
🛎 با چنین ارتباطی می توانم به آنها در هر سنی که باشند کمک کنم 😊 تا با #والدین خود دوباره #ارتباط برقرار نمایند.
📚 #برشی_از_كتاب:
#دعوت_به_مسئولیت_پذیری
✍️ اثر: #دكتر_علی_صاحبی و
#دكتر_عاطفه_سلطانی_فر
📖 صفحه: 133
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @SayehSokhan
🍃 حمایت من از نوجوانان تلاش برای برقراری ارتباط 🤝 است.
🍂 داشتن یک رابطه خوب با یک بزرگسال مسئول غیر از والدینشان.👍
🌾در این حالت مسئول بودن یعنی اینکه من به داستان آنها گوش می دهم 👂 ولی این مهارت را هم دارم که قانعشان کنم ✌به حرف من یعنی دیدگاه یک فرد بزرگسال توجه کنن.👀
🛎 با چنین ارتباطی می توانم به آنها در هر سنی که باشند کمک کنم 😊 تا با #والدین خود دوباره #ارتباط برقرار نمایند.
📚 #برشی_از_كتاب:
#دعوت_به_مسئولیت_پذیری
✍️ اثر: #دكتر_علی_صاحبی و
#دكتر_عاطفه_سلطانی_فر
📖 صفحه: 133
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @SayehSokhan
💬 داستان های #گلسر و #جکی. . . ( #قسمت_اول)
✳️گاهی اوقات رفتار #نوجوان چنان دشوار است که به هیچ طریقی نمی توان با او کنار آمد و در این اوقات #والدین متعهد می پذیرند که دیگر کاری از دستشان بر نمی آید.
❇️ #جکی 👸دختر لاغراندام، جذاب و مرتبی بود که به شیوه غیر معمول اما بسیار شیک لباس پوشیده بود. او به همراه مادرش پیش من آمده بود.
تا جکی دهان باز کرد خوشحال شدم که مادرش هم آنجا حضور دارد. . .
بی تردید این دختر نوجوان کریه ترین دختری بود که در تمام عمر حرفه ای ام می دیدم.
وقتی دهان به سخن گفتن باز کرد من به جای مادرش خجالت می کشیدم😱🙊 و درک می کردم که همراه آوردن چنین دختری چقدر برایش ناراحت کننده است.😟
❌قبل از اینکه مادرش لب باز کند گفت" این زنیکه هرزه ⛔️ مرا به زور اینجا آورده. باید ببینید این زنیکه چه می خواهد بگوید"
ادامه دارد. . .
📚 #برشی_از_کتاب
#تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
✳️گاهی اوقات رفتار #نوجوان چنان دشوار است که به هیچ طریقی نمی توان با او کنار آمد و در این اوقات #والدین متعهد می پذیرند که دیگر کاری از دستشان بر نمی آید.
❇️ #جکی 👸دختر لاغراندام، جذاب و مرتبی بود که به شیوه غیر معمول اما بسیار شیک لباس پوشیده بود. او به همراه مادرش پیش من آمده بود.
تا جکی دهان باز کرد خوشحال شدم که مادرش هم آنجا حضور دارد. . .
بی تردید این دختر نوجوان کریه ترین دختری بود که در تمام عمر حرفه ای ام می دیدم.
وقتی دهان به سخن گفتن باز کرد من به جای مادرش خجالت می کشیدم😱🙊 و درک می کردم که همراه آوردن چنین دختری چقدر برایش ناراحت کننده است.😟
❌قبل از اینکه مادرش لب باز کند گفت" این زنیکه هرزه ⛔️ مرا به زور اینجا آورده. باید ببینید این زنیکه چه می خواهد بگوید"
ادامه دارد. . .
📚 #برشی_از_کتاب
#تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
Forwarded from نشر سایه سخن (sayehsokhan)
💬 #داستان های #گلسر و #جکی. . . ( #قسمت_دوم)
✳در سال هایی که کار #روانپزشکی انجام می دهم #نوجوان #بد_قلق زیاد دیده بودم اما "بد قلق" صفت مناسبی برای جکی نبود.
خیلی از او آزرده شدم.😞
❇ هیچ وقت نشنیده بودم بچه در مورد مادرش آن هم در حضور خودش این طور حرف زشت بزند.😔
گویی می گفت من همینم که هستم و می خواهم باشم و تو و هیچ کس دیگر هم هیچ کاری نمی توانید بکنید.
✳مادرش فقط نشسته بود 😓 و با نگاه ملتمسانه اش می گفت:"🙏 عاجزانه تقاضای کمک می کنم. خجالت می کشم اما خواهش می کنم به او مشاوره بدهید."
من از اینکه نتوانسته بودم شوک شدنم را پنهان کنم خجالتزده شده بودم. خودم را جمع و جور می کردم.
👌از مادرش خواستم تا به بیرون اتاق برود تا لا اقل چند دقیقه ای را آسوده باشد.
❓ از #جکی پرسیدم چیزی هست که بخواهی به من بگویی؟
‼ #جکی چند دقیقه به من مثل دانشمندی که به یک باکتری زیر میکروسکوپ نگاه می کند، خیره شد. سپس گفت" من می دانم تو چه کاری می توانی برای من انجام بدهی. بگو برایم 🚘 #ماشین_بخرند."
#ادامه_دارد ...
📚 #برشی_از_کتاب #تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
✳در سال هایی که کار #روانپزشکی انجام می دهم #نوجوان #بد_قلق زیاد دیده بودم اما "بد قلق" صفت مناسبی برای جکی نبود.
خیلی از او آزرده شدم.😞
❇ هیچ وقت نشنیده بودم بچه در مورد مادرش آن هم در حضور خودش این طور حرف زشت بزند.😔
گویی می گفت من همینم که هستم و می خواهم باشم و تو و هیچ کس دیگر هم هیچ کاری نمی توانید بکنید.
✳مادرش فقط نشسته بود 😓 و با نگاه ملتمسانه اش می گفت:"🙏 عاجزانه تقاضای کمک می کنم. خجالت می کشم اما خواهش می کنم به او مشاوره بدهید."
من از اینکه نتوانسته بودم شوک شدنم را پنهان کنم خجالتزده شده بودم. خودم را جمع و جور می کردم.
👌از مادرش خواستم تا به بیرون اتاق برود تا لا اقل چند دقیقه ای را آسوده باشد.
❓ از #جکی پرسیدم چیزی هست که بخواهی به من بگویی؟
‼ #جکی چند دقیقه به من مثل دانشمندی که به یک باکتری زیر میکروسکوپ نگاه می کند، خیره شد. سپس گفت" من می دانم تو چه کاری می توانی برای من انجام بدهی. بگو برایم 🚘 #ماشین_بخرند."
#ادامه_دارد ...
📚 #برشی_از_کتاب #تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
❌ ۷ جمله ای که به هیچ وجه نباید به #نوجوان تان بگویید.
1️⃣ بزرگ تر که شدی، می فهمی....
2️⃣ وقتی من به سن تو بودم، هیچ وقت ...
3️⃣ چیزی هست که به من نمیگی؟
4️⃣ چرا نمی توانی مثل خواهر/برادرت باشی؟
5️⃣ پول که علف خرس نیست!
6️⃣ چرا همه ش میری توی اتاقت؟!
🆔 @Sayehsokhan
1️⃣ بزرگ تر که شدی، می فهمی....
2️⃣ وقتی من به سن تو بودم، هیچ وقت ...
3️⃣ چیزی هست که به من نمیگی؟
4️⃣ چرا نمی توانی مثل خواهر/برادرت باشی؟
5️⃣ پول که علف خرس نیست!
6️⃣ چرا همه ش میری توی اتاقت؟!
🆔 @Sayehsokhan
💬 داستانهای #گلسر و #جکی. . . ( #قسمت_اول)
✳️گاهی اوقات رفتار #نوجوان چنان دشوار است که به هیچ طریقی نمیتوان با او کنار آمد و در این اوقات #والدین متعهد میپذیرند که دیگر کاری از دستشان بر نمیآید.
❇️ #جکی 👸دختر لاغراندام، جذاب و مرتبی بود که به شیوه غیرمعمول اما بسیار شیک لباس پوشیده بود. او به همراه مادرش پیش من آمده بود.
تا جکی دهان باز کرد خوشحال شدم که مادرش هم آنجا حضور دارد. . .
بیتردید این دختر نوجوان کریهترین دختری بود که در تمام عمر حرفهایام میدیدم.
وقتی دهان به سخنگفتن باز کرد من به جای مادرش خجالت میکشیدم😱🙊 و درک میکردم که همراه آوردن چنین دختری چقدر برایش ناراحت کننده است.😟
❌قبل از اینکه مادرش لب باز کند گفت" این زنیکه هرزه ⛔️ مرا به زور اینجا آورده. باید ببینید این زنیکه چه میخواهد بگوید"
ادامه دارد. . .
📚 #برشی_از_کتاب
#تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
✳️گاهی اوقات رفتار #نوجوان چنان دشوار است که به هیچ طریقی نمیتوان با او کنار آمد و در این اوقات #والدین متعهد میپذیرند که دیگر کاری از دستشان بر نمیآید.
❇️ #جکی 👸دختر لاغراندام، جذاب و مرتبی بود که به شیوه غیرمعمول اما بسیار شیک لباس پوشیده بود. او به همراه مادرش پیش من آمده بود.
تا جکی دهان باز کرد خوشحال شدم که مادرش هم آنجا حضور دارد. . .
بیتردید این دختر نوجوان کریهترین دختری بود که در تمام عمر حرفهایام میدیدم.
وقتی دهان به سخنگفتن باز کرد من به جای مادرش خجالت میکشیدم😱🙊 و درک میکردم که همراه آوردن چنین دختری چقدر برایش ناراحت کننده است.😟
❌قبل از اینکه مادرش لب باز کند گفت" این زنیکه هرزه ⛔️ مرا به زور اینجا آورده. باید ببینید این زنیکه چه میخواهد بگوید"
ادامه دارد. . .
📚 #برشی_از_کتاب
#تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
💬 #داستانهای #گلسر و #جکی. . .
( #قسمت_دوم)
✳در سالهایی که کار #روانپزشکی انجام میدهم #نوجوان #بد_قلق زیاد دیده بودم اما "بد قلق" صفت مناسبی برای جکی نبود.
خیلی از او آزرده شدم.😞
❇ هیچوقت نشنیده بودم بچه در مورد مادرش آنهم در حضور خودش این طور حرف زشت بزند.😔
گویی میگفت من همینم که هستم و میخواهم باشم و تو و هیچکس دیگر هم هیچکاری نمیتوانید بکنید.
✳مادرش فقط نشسته بود 😓 و با نگاه ملتمسانهاش میگفت:"🙏 عاجزانه تقاضای کمک میکنم. خجالت میکشم اما خواهش میکنم به او مشاوره بدهید."
من از اینکه نتوانسته بودم شوک شدنم را پنهان کنم خجالتزده شده بودم. خودم را جمع و جور میکردم.
👌از مادرش خواستم تا به بیرون اتاق برود تا لااقل چند دقیقهای را آسوده باشد.
❓ از #جکی پرسیدم چیزی هست که بخواهی به من بگویی؟
‼ #جکی چند دقیقه به من مثل دانشمندی که به یک باکتری زیر میکروسکوپ نگاه میکند، خیره شد. سپس گفت" من میدانم تو چه کاری میتوانی برای من انجام بدهی. بگو برایم 🚘 #ماشین_بخرند."
#ادامه_دارد ...
📚 #برشی_از_کتاب #تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
( #قسمت_دوم)
✳در سالهایی که کار #روانپزشکی انجام میدهم #نوجوان #بد_قلق زیاد دیده بودم اما "بد قلق" صفت مناسبی برای جکی نبود.
خیلی از او آزرده شدم.😞
❇ هیچوقت نشنیده بودم بچه در مورد مادرش آنهم در حضور خودش این طور حرف زشت بزند.😔
گویی میگفت من همینم که هستم و میخواهم باشم و تو و هیچکس دیگر هم هیچکاری نمیتوانید بکنید.
✳مادرش فقط نشسته بود 😓 و با نگاه ملتمسانهاش میگفت:"🙏 عاجزانه تقاضای کمک میکنم. خجالت میکشم اما خواهش میکنم به او مشاوره بدهید."
من از اینکه نتوانسته بودم شوک شدنم را پنهان کنم خجالتزده شده بودم. خودم را جمع و جور میکردم.
👌از مادرش خواستم تا به بیرون اتاق برود تا لااقل چند دقیقهای را آسوده باشد.
❓ از #جکی پرسیدم چیزی هست که بخواهی به من بگویی؟
‼ #جکی چند دقیقه به من مثل دانشمندی که به یک باکتری زیر میکروسکوپ نگاه میکند، خیره شد. سپس گفت" من میدانم تو چه کاری میتوانی برای من انجام بدهی. بگو برایم 🚘 #ماشین_بخرند."
#ادامه_دارد ...
📚 #برشی_از_کتاب #تئوری_انتخاب_برای_والدین_و_نوجوانان
✍️ اثر: #دکتر_ویلیام_گلسر
👌 ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan