#قصه_هاي_كوتاه_يك_مشاور
#سيلي_واقعيت_و_زهرمار
(_خيابانِ شلوغ، ظهرِ داغِ تابستانيِ ماهِ رمضان)
ماشين جوش مي آورد، گازِ كولر از دريچه ها به داخل ميزند. شلم شوربايي ميشود. همسر مجبور ميشود ماشين را به كناري هل دهد. گلويش خشك و دهانش بهم چسبيده. عرق سرد بر بدنش مي نشيند. در همين حين، موتوريِ دوسرنشينه اي كه با سرعت بالا نزديك ميشد، با بوق ممتد و گوش خراشش اعتراض خود را به جهت راه بنداني كه ماشين ايجاد كرده، اعلام ميكند. همسر بلافاصله با فرياد ميگويد: #زهرمار!!
موتوري به سرعت دور ميزند، جلوي ماشين را ميگيرد و دو سرنشين به همسر حمله ميكنند...
قانون، قانون #واقعيت است. جوابِ هاي ، هوي است. مهم نيست كه درچه حالي، ولي هرحال امكاني براي انفجار باروت خشم نيمه سركوب شده بين هم وطنان است. در هر لحظه و در حال تنها كسي كه ميتوانيم #كنترل كنيم، فقط و فقط خودمان هستيم. او بوق ميزند،ما هيچ كنترلي بر روي او نداريم كه به او شرايط را بفهمانيم تا مارا درك كند و بوق نزند. #مسئوليت كلمات مان با خودمان است. اگر تحريك كردي، در انتظار پاسخ باش!
اين دنيا دنياي #واقعيت است. ديگر از مادر خبري نيست كه در جواب بهانه گيري هايمان،نوازش كند و يا دهان باز كنيم و او به سرعت پستان در دهانمان فروكند. دهان برخلافِ قواعد بازكني، مشت است كه مي آيد. همسر سكوت ميكرد شايد، اين طور نميخورد سيلي.
فحش اولين و دردسترس ترين ابزار از جعبه ابزار #سيستم_رفتاري ماست. هميشه در دسترس ترين، بهترين نيست. هميشه و در هر موقعيت (حتي بدترينها) ما درحال #انتخاب رفتارهايي از خزانه ي رفتاريمان هستيم. باكمي تامل ميتوانيم دست به انتخاب هاي آگاهانه تري بزنيم.
👤 #احسان_درخشاني_مشاور
منبع: @moshaverhamyar
🆔 @SayehSokhan
#سيلي_واقعيت_و_زهرمار
(_خيابانِ شلوغ، ظهرِ داغِ تابستانيِ ماهِ رمضان)
ماشين جوش مي آورد، گازِ كولر از دريچه ها به داخل ميزند. شلم شوربايي ميشود. همسر مجبور ميشود ماشين را به كناري هل دهد. گلويش خشك و دهانش بهم چسبيده. عرق سرد بر بدنش مي نشيند. در همين حين، موتوريِ دوسرنشينه اي كه با سرعت بالا نزديك ميشد، با بوق ممتد و گوش خراشش اعتراض خود را به جهت راه بنداني كه ماشين ايجاد كرده، اعلام ميكند. همسر بلافاصله با فرياد ميگويد: #زهرمار!!
موتوري به سرعت دور ميزند، جلوي ماشين را ميگيرد و دو سرنشين به همسر حمله ميكنند...
قانون، قانون #واقعيت است. جوابِ هاي ، هوي است. مهم نيست كه درچه حالي، ولي هرحال امكاني براي انفجار باروت خشم نيمه سركوب شده بين هم وطنان است. در هر لحظه و در حال تنها كسي كه ميتوانيم #كنترل كنيم، فقط و فقط خودمان هستيم. او بوق ميزند،ما هيچ كنترلي بر روي او نداريم كه به او شرايط را بفهمانيم تا مارا درك كند و بوق نزند. #مسئوليت كلمات مان با خودمان است. اگر تحريك كردي، در انتظار پاسخ باش!
اين دنيا دنياي #واقعيت است. ديگر از مادر خبري نيست كه در جواب بهانه گيري هايمان،نوازش كند و يا دهان باز كنيم و او به سرعت پستان در دهانمان فروكند. دهان برخلافِ قواعد بازكني، مشت است كه مي آيد. همسر سكوت ميكرد شايد، اين طور نميخورد سيلي.
فحش اولين و دردسترس ترين ابزار از جعبه ابزار #سيستم_رفتاري ماست. هميشه در دسترس ترين، بهترين نيست. هميشه و در هر موقعيت (حتي بدترينها) ما درحال #انتخاب رفتارهايي از خزانه ي رفتاريمان هستيم. باكمي تامل ميتوانيم دست به انتخاب هاي آگاهانه تري بزنيم.
👤 #احسان_درخشاني_مشاور
منبع: @moshaverhamyar
🆔 @SayehSokhan
Forwarded from دنیای امن
امروز فرصت بیشتری برای شناخت دنیای #خرسهای_کوچولو بگذاریم .
حدس بزنیم امروز در دنیای آنها چه اتفاقی رخ داده؟
چه #احساسهایی را تجربه کردند .
با بچه ها یک #قصه از اتفاقاتی که برایشان افتاده و #احساساتشان بسازیم .
همراه بچه هابا همه کارتهای بالا قصه بسازیم .
و به بچه ها کمک کنیم احساس هر کارت را حدس بزنند .
#دنیای_خرسهای_کوچولو
#احساسات
#آزیتا_محمدکریمی
#روانشناس_کودک_نوجوان #رواندرمانگر_بیمارستان_روانپزشکی_روزبه #انتشارات_سایه_سخن
#لینک_خرید_این_محصول👇
https://goo.gl/eH9xc7
@donyaye_amne_koodak
@SayehSokhan
حدس بزنیم امروز در دنیای آنها چه اتفاقی رخ داده؟
چه #احساسهایی را تجربه کردند .
با بچه ها یک #قصه از اتفاقاتی که برایشان افتاده و #احساساتشان بسازیم .
همراه بچه هابا همه کارتهای بالا قصه بسازیم .
و به بچه ها کمک کنیم احساس هر کارت را حدس بزنند .
#دنیای_خرسهای_کوچولو
#احساسات
#آزیتا_محمدکریمی
#روانشناس_کودک_نوجوان #رواندرمانگر_بیمارستان_روانپزشکی_روزبه #انتشارات_سایه_سخن
#لینک_خرید_این_محصول👇
https://goo.gl/eH9xc7
@donyaye_amne_koodak
@SayehSokhan
💭 ؛ #قصه 240
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یک حکیم سالخوردهی چینی از دشتی پر از برف رد میشد که به زنی برخورد که گریه میکرد.
حکیم پرسید:
- شما چرا گریه میکنید؟
- چون به زندگیام فکر میکنم، به جوانیام، به آن چهرهی زیبایی که در آینه میدیدم و مردی که دوستش داشتم.
این از رحمت خدا به دور است که به من توانایی به خاطر آوردن گذشته را داده است. او میدانست که من بهار زندگیام را به خاطر میآورم و گریه میکنم.
حکیم در آن دشت پر برف ایستاد
و به نقطهای خیره شد و به فکر فرو رفت.
عاقبت، گریهی زن بند آمد.
او پرسید:
- شما در آنجا چه میبینید؟
حکیم پاسخ داد:
- دشتی پر از گل سرخ. خداوند وقتی به من توانایی به یاد آوردن را داد، نسبت به من لطف داشت.
میدانست که من در زمستان همیشه میتوانم بهار را به خاطر بیاورم و لبخند بزنم...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#پائولو_کوئیلو
📖 @MyLibraries
🆔 @sayehsokhan
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یک حکیم سالخوردهی چینی از دشتی پر از برف رد میشد که به زنی برخورد که گریه میکرد.
حکیم پرسید:
- شما چرا گریه میکنید؟
- چون به زندگیام فکر میکنم، به جوانیام، به آن چهرهی زیبایی که در آینه میدیدم و مردی که دوستش داشتم.
این از رحمت خدا به دور است که به من توانایی به خاطر آوردن گذشته را داده است. او میدانست که من بهار زندگیام را به خاطر میآورم و گریه میکنم.
حکیم در آن دشت پر برف ایستاد
و به نقطهای خیره شد و به فکر فرو رفت.
عاقبت، گریهی زن بند آمد.
او پرسید:
- شما در آنجا چه میبینید؟
حکیم پاسخ داد:
- دشتی پر از گل سرخ. خداوند وقتی به من توانایی به یاد آوردن را داد، نسبت به من لطف داشت.
میدانست که من در زمستان همیشه میتوانم بهار را به خاطر بیاورم و لبخند بزنم...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#پائولو_کوئیلو
📖 @MyLibraries
🆔 @sayehsokhan
💭 ؛ #قصه 268
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روشنایی چراغهای خیابان خوشامدگوییِ گرم سرمای شبانهای بود که داشت از راه میرسید.
انحنای نیمکت پارک با ستون فقرات خستهاش آشنا بود.
پتوی پشمی سالویشن "آرمی"، دور شانههایش پیچیده شده و آرامشبخش بود و یک جفت کفشی که امروز در میان زبالهها پیدا کرده بود کاملا اندازهاش بودند.
فکر کرد: "خدایا! زندگی چقدر خوب است."
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#اندرو_ییهانت
📖 @MyLibraries
🆔 @sayehsokhan
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روشنایی چراغهای خیابان خوشامدگوییِ گرم سرمای شبانهای بود که داشت از راه میرسید.
انحنای نیمکت پارک با ستون فقرات خستهاش آشنا بود.
پتوی پشمی سالویشن "آرمی"، دور شانههایش پیچیده شده و آرامشبخش بود و یک جفت کفشی که امروز در میان زبالهها پیدا کرده بود کاملا اندازهاش بودند.
فکر کرد: "خدایا! زندگی چقدر خوب است."
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#اندرو_ییهانت
📖 @MyLibraries
🆔 @sayehsokhan
Forwarded from کتابدرمانی
قصه زیبای سرنوشت شفقت در زندگی
#قصه_درمانی
#دکتر_علی_صاحبی
“تنها #زمان است که قادر است عظمت و زیبایی #شفقت و #مهربانی را درک کند.”
با صدای :#نیکو_قاسمی
@booktherapy1
#قصه_درمانی
#دکتر_علی_صاحبی
“تنها #زمان است که قادر است عظمت و زیبایی #شفقت و #مهربانی را درک کند.”
با صدای :#نیکو_قاسمی
@booktherapy1
Forwarded from فرهنگستان ماندگار ایرانشهر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
توجه به استانداردهای دوگانه و متناقض در روایت قصه های یزد--دکتر محمدرضا سرگلزایی
#یزد #یزدیها #قصه #معماری
#شازده_حمام
#معماری_یزد
#فرهنگ #فرهنگ_یزد #میراث_فرهنگی
#مهندس_بهشتی
#تذکر_یزدی_بودن
#دکتر_محمد_حسین_پاپلی_یزدی
#دکتر_سرگلزایی
#فرهنگستان_ماندگار_ایرانشهر #دبیرستان_ایرانشهر
#روایت_قصه_های_یزد
#استانداردهای_دوگانه
#forghanisymglex
@YazdIranshahr
#یزد #یزدیها #قصه #معماری
#شازده_حمام
#معماری_یزد
#فرهنگ #فرهنگ_یزد #میراث_فرهنگی
#مهندس_بهشتی
#تذکر_یزدی_بودن
#دکتر_محمد_حسین_پاپلی_یزدی
#دکتر_سرگلزایی
#فرهنگستان_ماندگار_ایرانشهر #دبیرستان_ایرانشهر
#روایت_قصه_های_یزد
#استانداردهای_دوگانه
#forghanisymglex
@YazdIranshahr
Nima and That High Mountain
ChaaiGoosh
فایل صوتی اپیزود هشتم با نیما -
اپیزود هشتم با نیما - نیما و آن کوه بلند
در این اپیزود نیما از عشقش به کوهنوردی و داستان سفرش به قله اورست میگه
این اپیزود چایگوش رو از دست ندین
پادکست #پادکست_فارسی #قصه #شنیدن #چای_گوش
🆔 @Sayehsokhan
اپیزود هشتم با نیما - نیما و آن کوه بلند
در این اپیزود نیما از عشقش به کوهنوردی و داستان سفرش به قله اورست میگه
این اپیزود چایگوش رو از دست ندین
پادکست #پادکست_فارسی #قصه #شنیدن #چای_گوش
🆔 @Sayehsokhan
Forwarded from کتابدرمانی
قصه زیبای سرنوشت شفقت در زندگی
#قصه_درمانی
#دکتر_علی_صاحبی
“تنها #زمان است که قادر است عظمت و زیبایی #شفقت و #مهربانی را درک کند.”
با صدای :#نیکو_قاسمی
@booktherapy1
#قصه_درمانی
#دکتر_علی_صاحبی
“تنها #زمان است که قادر است عظمت و زیبایی #شفقت و #مهربانی را درک کند.”
با صدای :#نیکو_قاسمی
@booktherapy1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اپیزود #یازدهم با #امیر_علی
رقصی چنین
یه شب چهارشنبهسوری، تو کوچههای گیشا، امیر علیِ قصه ما با یه دنیای جدید آشنا میشه که مسیر زندگیشو عوض میکنه.
با یه چایی داغ و آهنگهای خاطره انگیز هیپ هاپ دهه ۷۰ و ۸۰ بریم به دنیای Break Dance و #امیر_علی.
#پادکست #پادکست_فارسی #قصه #شنیدن #چای_گوش
Music:
Bomfunk MC's - Freestyler
Dr. Alban - It's My Life
RUN DMC, Jason Nevins - It's Like That
Flying Steps - In Da Arena
Bomfunk MC's - Super Electric
Busta Rhymes & Mariah Carey - Baby If You Give It To Me
The Chemical Brothers - Galvanize
Hichkas - Ekhtelaf
Fort Minor - Remember The Name
Eminem - Lose Yourself
The Script - Hall of Fame
Linkin Park - Mellen Gi & Tommee Profitt Remix - In The End
Ludovico Einaudi - Experience
🆔 @SayehSokhan👇👇👇
رقصی چنین
یه شب چهارشنبهسوری، تو کوچههای گیشا، امیر علیِ قصه ما با یه دنیای جدید آشنا میشه که مسیر زندگیشو عوض میکنه.
با یه چایی داغ و آهنگهای خاطره انگیز هیپ هاپ دهه ۷۰ و ۸۰ بریم به دنیای Break Dance و #امیر_علی.
#پادکست #پادکست_فارسی #قصه #شنیدن #چای_گوش
Music:
Bomfunk MC's - Freestyler
Dr. Alban - It's My Life
RUN DMC, Jason Nevins - It's Like That
Flying Steps - In Da Arena
Bomfunk MC's - Super Electric
Busta Rhymes & Mariah Carey - Baby If You Give It To Me
The Chemical Brothers - Galvanize
Hichkas - Ekhtelaf
Fort Minor - Remember The Name
Eminem - Lose Yourself
The Script - Hall of Fame
Linkin Park - Mellen Gi & Tommee Profitt Remix - In The End
Ludovico Einaudi - Experience
🆔 @SayehSokhan👇👇👇