🚩پرسشنامه صدور ویزای جدید آمریکا از متقاضیان میخواهد که فعالیت ۵ ساله اخیر خود در #شبکههای_اجتماعی را تشریح کنند!
رجانیوز
👇🔰
@savaderasanei
رجانیوز
👇🔰
@savaderasanei
🚦چگونه از #شبکههای_اجتماعی بهرهبرداری کنیم؟
🔸ارتباطات شبکهای و شبکهسازی اجتماعی، ضرورتی برای توسعۀ جامعۀ اطلاعاتی است. هر شبکۀ اجتماعی قواعد و منطق خاص ارتباطی و تعاملی خود را دارد. اثرگذاری و نتیجهبخشی در اشتراکگذاری پیام در هر شبکه متناسب با نیاز و هدفگذاری هر کمپین متفاوت خواهد بود.
🔹بنابراین، حرفهایگرایی اقتضا میکند در شبکههای اجتماعی (بهعنوان یک فناوری ارتباطی، تسهیلگر روابط و تسریعکنندۀ مناسبات و تعاملات) حضوری هدفمند داشته باشیم و از آن برای توسعۀ فردی و اجتماعی و ترویج هویت حرفهای و برندینگ سازمانی، آگاهیبخشی، اعتبارافزایی و ارتقای جایگاه و موقعیت، سهمیابی بیشتر از بازار و جذب مخاطب و نیز نقشآفرینی مؤثر برای نیکی اجتماعی (Social Good) و فعالیتهای انساندوستانه و گسترش ارتباطات انسانی و نیل به مفاهمه و انسجام اجتماعی بهره ببریم.
🔸همۀ ما بنا بر نقش و موقعیتی که در جامعه داریم، چه به صورت امر شخصی یا جنبۀ شغلی، باید واجد رویکردی حرفهای باشیم. در هر حال، ملزم به تبعیت از ارزشها و هنجارها هستیم و برای حضور و مشارکت در بافت و ساختار اجتماعی از ظرفیتها و امکانات شبکههای اجتماعی استفاده میکنیم. این فرصت بینظیری است برای دربرگیری اجتماعی بالا به منظور برقراری تعاملات مفید و بههنگام، فراگیرسازی اجتماعی دیدگاهها، محصولات و خدمات در محیطی که مبادله و نشر پیام با سرعتی فوقالعاده تأثیری برجسته بر جای میگذارد.
🔹دولتها برای حکمروایی خوب (Good Governance)، ظرفیتسازی و ایجاد محیط استعدادپرور و بهرهمندی از قابلیتهای مردمی و ایجاد فضای بهینۀ مشارکتی باید سیاست مدونی برای توسعۀ ارتباطات شبکهای داشته باشند. حضور هوشمندانۀ همه، اعم از دولت و حکومت، نهادهای مدنی و مردمی و بخشهای خصوصی و تجاری در شبکههای اجتماعی لازم و بایسته است.
شبکههای اجتماعی بدون مسلح شدن به دانش و #سواد_رسانهای و اطلاعاتی موجب فرهیخنگی، رشد و پرورش فکری نمیشوند. برخورد منفعلانه در مواجهه با انبوه اطلاعات هوشمندی نیست. اینکه بتوان اطلاعات درست را از نادرست تشخیص داد و میزان نیاز به اطلاعات مناسب و مرتبط را تعیین کرد اهمیت دارد. ذهنی که پر از اطلاعات پراکنده، درهم و ازهمگسیخته است، نامنظم، آشفته و متشتت است و واجد ویژگی هوشمندی نیست. اینکه بتوان اطلاعات را به نحوی مطلوب جمعآوری و پردازش و از آن در مواقع مناسب بهرهبرداری کرد، هوشمندی است. انبوه اطلاعات واقعی یا جعلی در فضای مجازی به وفور یافت میشود، که انسانی منفعل را آماج قرار داده میتواند بر فکر، نگرش و منش او اثر سوء بگذارد. تصمیمهای ما در زندگی متأثر از اندوختهها و دریافتهای اطلاعاتی ماست. اگر نتوانیم به طور صحیح اطلاعات مناسب و کافی را دریافت کنیم، نمیتوانیم تصمیمهای درست، انتخابهای دقیق و رفتارهای ثمربخش داشته باشیم.
🔸با این تفاسیر راهکار بهرهگیری مناسب و شایسته از شبکههای اجتماعی تعیین #رژیم_مصرف، قدرت تجزیه و تحلیل (تفکر محاسباتی) و #تفکر_انتقادی (سنجشگری) در مواجهه با پیامهای دریافتی و مدیریت بارشناختی، از توجه تا پذیرش پیامها، پالایش آلودگیهای اطلاعاتی (Information Pollution) و مدیریت #اضافه_بار_اطلاعاتی (Information Overload) است.
📍نباید منفعلانه با شبکههای اجتماعی برخورد کرد و مانند توده مغلوب رسانهها شد، بلکه با #گرینشگری و #مواجهۀ_فعالانه و _نقادانه باید برساخت اجتماعی عموم را تقویت کرد و فردیت در جمعیت را واجد کنش عقلانی و تصمیم خردمندانه ساخت. نباید مغلوب شبکههای اجتماعی شد و تحتتأثیر تظاهرات رفتاری و همجههای اطلاعاتی قرار گرفت. باید با شناخت ظرفیتها و قابلیتهای این شبکهها و انتظارات و خواستههای معقول برای نیل به توسعۀ فردی و اجتماعی، به تعریفی مشخص رسید و رفتاری حرفهای را شروع و دنبال کرد تا بتوان از نتایج آن به نفع جنبههای مختلف زندگی و رشد و بالندگی بهره برد.
✍ #سید_تقی_کمالی
ماهنامه مدیریت ارتباطات
👇🔰
@savaderasanei
🔸ارتباطات شبکهای و شبکهسازی اجتماعی، ضرورتی برای توسعۀ جامعۀ اطلاعاتی است. هر شبکۀ اجتماعی قواعد و منطق خاص ارتباطی و تعاملی خود را دارد. اثرگذاری و نتیجهبخشی در اشتراکگذاری پیام در هر شبکه متناسب با نیاز و هدفگذاری هر کمپین متفاوت خواهد بود.
🔹بنابراین، حرفهایگرایی اقتضا میکند در شبکههای اجتماعی (بهعنوان یک فناوری ارتباطی، تسهیلگر روابط و تسریعکنندۀ مناسبات و تعاملات) حضوری هدفمند داشته باشیم و از آن برای توسعۀ فردی و اجتماعی و ترویج هویت حرفهای و برندینگ سازمانی، آگاهیبخشی، اعتبارافزایی و ارتقای جایگاه و موقعیت، سهمیابی بیشتر از بازار و جذب مخاطب و نیز نقشآفرینی مؤثر برای نیکی اجتماعی (Social Good) و فعالیتهای انساندوستانه و گسترش ارتباطات انسانی و نیل به مفاهمه و انسجام اجتماعی بهره ببریم.
🔸همۀ ما بنا بر نقش و موقعیتی که در جامعه داریم، چه به صورت امر شخصی یا جنبۀ شغلی، باید واجد رویکردی حرفهای باشیم. در هر حال، ملزم به تبعیت از ارزشها و هنجارها هستیم و برای حضور و مشارکت در بافت و ساختار اجتماعی از ظرفیتها و امکانات شبکههای اجتماعی استفاده میکنیم. این فرصت بینظیری است برای دربرگیری اجتماعی بالا به منظور برقراری تعاملات مفید و بههنگام، فراگیرسازی اجتماعی دیدگاهها، محصولات و خدمات در محیطی که مبادله و نشر پیام با سرعتی فوقالعاده تأثیری برجسته بر جای میگذارد.
🔹دولتها برای حکمروایی خوب (Good Governance)، ظرفیتسازی و ایجاد محیط استعدادپرور و بهرهمندی از قابلیتهای مردمی و ایجاد فضای بهینۀ مشارکتی باید سیاست مدونی برای توسعۀ ارتباطات شبکهای داشته باشند. حضور هوشمندانۀ همه، اعم از دولت و حکومت، نهادهای مدنی و مردمی و بخشهای خصوصی و تجاری در شبکههای اجتماعی لازم و بایسته است.
شبکههای اجتماعی بدون مسلح شدن به دانش و #سواد_رسانهای و اطلاعاتی موجب فرهیخنگی، رشد و پرورش فکری نمیشوند. برخورد منفعلانه در مواجهه با انبوه اطلاعات هوشمندی نیست. اینکه بتوان اطلاعات درست را از نادرست تشخیص داد و میزان نیاز به اطلاعات مناسب و مرتبط را تعیین کرد اهمیت دارد. ذهنی که پر از اطلاعات پراکنده، درهم و ازهمگسیخته است، نامنظم، آشفته و متشتت است و واجد ویژگی هوشمندی نیست. اینکه بتوان اطلاعات را به نحوی مطلوب جمعآوری و پردازش و از آن در مواقع مناسب بهرهبرداری کرد، هوشمندی است. انبوه اطلاعات واقعی یا جعلی در فضای مجازی به وفور یافت میشود، که انسانی منفعل را آماج قرار داده میتواند بر فکر، نگرش و منش او اثر سوء بگذارد. تصمیمهای ما در زندگی متأثر از اندوختهها و دریافتهای اطلاعاتی ماست. اگر نتوانیم به طور صحیح اطلاعات مناسب و کافی را دریافت کنیم، نمیتوانیم تصمیمهای درست، انتخابهای دقیق و رفتارهای ثمربخش داشته باشیم.
🔸با این تفاسیر راهکار بهرهگیری مناسب و شایسته از شبکههای اجتماعی تعیین #رژیم_مصرف، قدرت تجزیه و تحلیل (تفکر محاسباتی) و #تفکر_انتقادی (سنجشگری) در مواجهه با پیامهای دریافتی و مدیریت بارشناختی، از توجه تا پذیرش پیامها، پالایش آلودگیهای اطلاعاتی (Information Pollution) و مدیریت #اضافه_بار_اطلاعاتی (Information Overload) است.
📍نباید منفعلانه با شبکههای اجتماعی برخورد کرد و مانند توده مغلوب رسانهها شد، بلکه با #گرینشگری و #مواجهۀ_فعالانه و _نقادانه باید برساخت اجتماعی عموم را تقویت کرد و فردیت در جمعیت را واجد کنش عقلانی و تصمیم خردمندانه ساخت. نباید مغلوب شبکههای اجتماعی شد و تحتتأثیر تظاهرات رفتاری و همجههای اطلاعاتی قرار گرفت. باید با شناخت ظرفیتها و قابلیتهای این شبکهها و انتظارات و خواستههای معقول برای نیل به توسعۀ فردی و اجتماعی، به تعریفی مشخص رسید و رفتاری حرفهای را شروع و دنبال کرد تا بتوان از نتایج آن به نفع جنبههای مختلف زندگی و رشد و بالندگی بهره برد.
✍ #سید_تقی_کمالی
ماهنامه مدیریت ارتباطات
👇🔰
@savaderasanei
🚩 کمی #پررو باشید؛ مقداری حرفهای عجیب و غریب بزنید تا #آدم_معروف شوید!
🔸تا حالا از خودتان پرسیدهاید چرا #فضای_مجازی اینقدر آدم مشهور دارد؟ کسانی که تعداد دنبال کنندگان آنها بیش از بازیگران و ورزشکاران یا همان آدم معروفهای دنیای واقعی بیشتر هستند.
این افراد، آدم معمولیهای جامعه قبل از ظهور #شبکههای_اجتماعی مانند اینستاگرام هستند. در شبکههای اجتماعی برای معروف شدن احتیاجی به داشتن هنر ندارید. اتفاقا هرچه بیهنر تر معروف تر!
🔸سری به صفحههای آدممعروفهای اینستاگرام بزنید. آنها فحش میدهند، حرفهای بیمحتوا میزنند. رفتار عجیب و غریب نشان میدهند و بعد معروف میشوند.
🔸هر روز هم به تعداد این سلبریتیهای فضای مجازی بیشتر میشود. دلیل آنهم مشخص است. معروف شدن در فضای مجازی آسان است. هیچ زحمتی نمیخواهد بکشید. کافی است کمی #پررو باشید. مقداری حرفهای عجیب و غریب بلد باشید و یک موبایل و اینترنت داشته باشید. معروف شدن دو کودک شمالی و اصفهانی را ببیند. در فضای مجازی معروف شدند و بعد تلویزیون از آنها دعوت کرد و معروف تر شدند!!!
🔸به نظر شما الان خانوادهها یا خود فرزندان برای معروف شدن سعی میکنند درس بخوانند یا هنری یاد بگیرند یا تلاش میکنند با کمی حرکات عجیب و ادبیات متفاوت معروف شوند. قطعا راه دوم را انتخاب میکنند. بدون سختی به جایی میرسند که در دنیای واقعی حاصل زحمت چند ساله است. سوالی در این میان مطرح میشود که تلویزیون به عنوان یکی از رسانههای فراگیر، چرا از اینگونه مشهور شدن استقبال میکند?!
🔸دلیل اقبال اهالی فضای مجازی به این افراد به خاطر این است که ما در دنیای واقعی با #بحران_آدم_معروف روبرو هستیم.
میخواهم کمی به گذشته برگردیم. در زمانهایی که چندان هم دور نیست و بسیاری از مردم آن روزها را به چشم خود دیده اند. جامعه ایرانی در هر زمینهای یک قهرمان داشت. هر زمینهای یعنی از مذهب و سیاست بگیرید تا به ورزش و موسیقی و سینما برسید. کسانی بودند که میتوانستند جامعه را هدایت کنند. در زمانهای نه چندان دور شعرایی بودند که مردم شعرهای آن را حفظ میکردند و چهره به چهره برای هم نقل میکردند. شعرهایی که بسیاری از آنها برای ساختن یک جامعه سروده شده بود.
🚨جامعه امروز ایران با #بحران_قهرمان روبرو شده است. #عادی_ها تبدیل به #سوپر_استار_ها شدهاند. معروف شدن این جنس آدمها باعث میشود جامعه از دانایی خالی شود.
🔸باید به شدت فکری به حال این نبود قهرمانها و عادی شدن جامعه کنیم. جامعهای که همه چیز در آن عادی شود نمیتواند به سوی فرزانگی گام بردارد. در جامعه عادی شده با چند حرف عجیب و غریب میشود، معروف شد.
✍ #مصطفی_داننده / عصر ایران
👇🔰
📲 @savaderasanei
🔸تا حالا از خودتان پرسیدهاید چرا #فضای_مجازی اینقدر آدم مشهور دارد؟ کسانی که تعداد دنبال کنندگان آنها بیش از بازیگران و ورزشکاران یا همان آدم معروفهای دنیای واقعی بیشتر هستند.
این افراد، آدم معمولیهای جامعه قبل از ظهور #شبکههای_اجتماعی مانند اینستاگرام هستند. در شبکههای اجتماعی برای معروف شدن احتیاجی به داشتن هنر ندارید. اتفاقا هرچه بیهنر تر معروف تر!
🔸سری به صفحههای آدممعروفهای اینستاگرام بزنید. آنها فحش میدهند، حرفهای بیمحتوا میزنند. رفتار عجیب و غریب نشان میدهند و بعد معروف میشوند.
🔸هر روز هم به تعداد این سلبریتیهای فضای مجازی بیشتر میشود. دلیل آنهم مشخص است. معروف شدن در فضای مجازی آسان است. هیچ زحمتی نمیخواهد بکشید. کافی است کمی #پررو باشید. مقداری حرفهای عجیب و غریب بلد باشید و یک موبایل و اینترنت داشته باشید. معروف شدن دو کودک شمالی و اصفهانی را ببیند. در فضای مجازی معروف شدند و بعد تلویزیون از آنها دعوت کرد و معروف تر شدند!!!
🔸به نظر شما الان خانوادهها یا خود فرزندان برای معروف شدن سعی میکنند درس بخوانند یا هنری یاد بگیرند یا تلاش میکنند با کمی حرکات عجیب و ادبیات متفاوت معروف شوند. قطعا راه دوم را انتخاب میکنند. بدون سختی به جایی میرسند که در دنیای واقعی حاصل زحمت چند ساله است. سوالی در این میان مطرح میشود که تلویزیون به عنوان یکی از رسانههای فراگیر، چرا از اینگونه مشهور شدن استقبال میکند?!
🔸دلیل اقبال اهالی فضای مجازی به این افراد به خاطر این است که ما در دنیای واقعی با #بحران_آدم_معروف روبرو هستیم.
میخواهم کمی به گذشته برگردیم. در زمانهایی که چندان هم دور نیست و بسیاری از مردم آن روزها را به چشم خود دیده اند. جامعه ایرانی در هر زمینهای یک قهرمان داشت. هر زمینهای یعنی از مذهب و سیاست بگیرید تا به ورزش و موسیقی و سینما برسید. کسانی بودند که میتوانستند جامعه را هدایت کنند. در زمانهای نه چندان دور شعرایی بودند که مردم شعرهای آن را حفظ میکردند و چهره به چهره برای هم نقل میکردند. شعرهایی که بسیاری از آنها برای ساختن یک جامعه سروده شده بود.
🚨جامعه امروز ایران با #بحران_قهرمان روبرو شده است. #عادی_ها تبدیل به #سوپر_استار_ها شدهاند. معروف شدن این جنس آدمها باعث میشود جامعه از دانایی خالی شود.
🔸باید به شدت فکری به حال این نبود قهرمانها و عادی شدن جامعه کنیم. جامعهای که همه چیز در آن عادی شود نمیتواند به سوی فرزانگی گام بردارد. در جامعه عادی شده با چند حرف عجیب و غریب میشود، معروف شد.
✍ #مصطفی_داننده / عصر ایران
👇🔰
📲 @savaderasanei
🚦آیا شما #خودشیفته_دیجیتالی هستید؟
📍اخیرا، انجمن روانپزشکی آمریکا، تمایل عکس گرفتن از خود یا همان عکس #سلفی را به عنوان اختلال روانی تایید کرده است که آن را با اصطلاح «#سلفیتیس» ( selfitis#)، نامیده اند.
📍تعریف: «تمایل وسواسی- اجباری برای گرفتن عکس از خود و فرستادن آن در شبکههای اجتماعی، تا بتوانند کمبود عزت نفس و شکاف حاصل از فقدان صمیمیت را جبران نمایند و در سه سطح رده بندی می شود: لب مرزی، حاد و مزمن.»
🔸۱- اگر روزی سه عکس سلفی از خود میگیرید، اما آنها را در #شبکههای_اجتماعی به اشتراک نمیگذارید، در رده سلفیتیس لب مرزی قرار میگیرید.
🔸۲- اگر روزی حداقل سه عکس از خودتان را به این شبکهها ارسال میکنید، دچار اختلال سلفیتیس حاد هستید.
🔸۳- اگر اشتیاق غیرقابل کنترلی برای گرفتن روزانه شش عکس از خود و ارسال آنها را تجربه میکنید، شما دچار اختلال سلفیتیس مزمن هستید.
📍 افرادی با مشخصههای «توجهطلب با اعتماد بهنفس پایین»، «خودشیفتهها»، «افراد دوری گزین»، «افرادی که به دنبال آخرین مد هستند»، «وابستگی ایجاد شده به دنبال انتشار عکس و دریافت لایک» بیشتر درگیر این حالت هستند.
🚨 این پدیده میتواند اختلال «#خودشیفتگی_دیجیتالی» به همراه داشته باشد.
▫️مرکز آموزش سواد سایبری
📲 @savaderasanei
📍اخیرا، انجمن روانپزشکی آمریکا، تمایل عکس گرفتن از خود یا همان عکس #سلفی را به عنوان اختلال روانی تایید کرده است که آن را با اصطلاح «#سلفیتیس» ( selfitis#)، نامیده اند.
📍تعریف: «تمایل وسواسی- اجباری برای گرفتن عکس از خود و فرستادن آن در شبکههای اجتماعی، تا بتوانند کمبود عزت نفس و شکاف حاصل از فقدان صمیمیت را جبران نمایند و در سه سطح رده بندی می شود: لب مرزی، حاد و مزمن.»
🔸۱- اگر روزی سه عکس سلفی از خود میگیرید، اما آنها را در #شبکههای_اجتماعی به اشتراک نمیگذارید، در رده سلفیتیس لب مرزی قرار میگیرید.
🔸۲- اگر روزی حداقل سه عکس از خودتان را به این شبکهها ارسال میکنید، دچار اختلال سلفیتیس حاد هستید.
🔸۳- اگر اشتیاق غیرقابل کنترلی برای گرفتن روزانه شش عکس از خود و ارسال آنها را تجربه میکنید، شما دچار اختلال سلفیتیس مزمن هستید.
📍 افرادی با مشخصههای «توجهطلب با اعتماد بهنفس پایین»، «خودشیفتهها»، «افراد دوری گزین»، «افرادی که به دنبال آخرین مد هستند»، «وابستگی ایجاد شده به دنبال انتشار عکس و دریافت لایک» بیشتر درگیر این حالت هستند.
🚨 این پدیده میتواند اختلال «#خودشیفتگی_دیجیتالی» به همراه داشته باشد.
▫️مرکز آموزش سواد سایبری
📲 @savaderasanei
🚦 #سبک_زندگی_مجازی
📍در چه شرایطی باید از گذاشتن عکس و فیلم کودک در #فضای_مجازی و #شبکههای_اجتماعی خودداری کرد؟!
✍ #دکتر_علیرضا_سفیدچیان (روانپزشک)
📲 @savaderasanei
📍در چه شرایطی باید از گذاشتن عکس و فیلم کودک در #فضای_مجازی و #شبکههای_اجتماعی خودداری کرد؟!
✍ #دکتر_علیرضا_سفیدچیان (روانپزشک)
📲 @savaderasanei
🚦 کدام #سلبریتی شما را مصرف میکند؟
📍 یکی از توهمهایی که #شبکههای_اجتماعی میدهند این است که فکر میکنیم ما هستیم که همه چیز را #انتخاب میکنیم!
🔸ممکن است در ابتدا ما یک منبع خبری یا یک سلبریتی را «انتخاب» کنیم اما بعد از این انتخاب، بیشتر اوقات به یک طعمه یا مصرفکننده تبدیل میشویم که حق انتخابی ندارد جز اینکه صدا، چهره و حرفهای آن منبع یا فرد را ببلعد و در بستهبندی جدید تکرار کند.
🔸بسیاری از سلبریتیها دانسته یا ندانسته این کار را با ما میکنند. آنها فکر، روح، #زمان و نگرش ما را مصرف میکنند.
🔸سلبریتیها با خانه و ماشین و لباسهای شیک، دندانها و پوست سفید، لبخندهای رو به دوربین، ظاهر متفاوت و خوشبختنمایی ما را با #حسرت تنها میگذارند و میتوانند به یک #سلاح_حواسپرتی_جمعی تبدیل شوند.
🔸سلبریتیهای تهیمایه در هرجای جهان حتی با ژستهای آزادیخواهانه و از روی خیرخواهی، ممکن است بهترین سرباز برای دیکتاتورها شوند.
🔸آنها حواس ما را از واقعیتهای پیرامون پرت میکنند و به ما رویاهای دروغین میفروشند.
🔸اینکه #همه میتوانند به ثروت و شهرت خیرهکننده برسند. اینکه در همین دنیا #همه میتوانند عدالت، خوشبختی و شادی واقعی را تجربه کنند. اینکه اگر شما موفق نیستید دلیلش #فقط تنبلی است و تاریخ، جغرافیا، سیاست و شانس هیچ نقشی در آن ندارد!
🔸هنر سلبریتیها این است که مستقیم به ما نمیگویند چه کاری بکنیم، اما آرامآرام ما را فتح میکنند. بدون اینکه حتی متوجه باشیم میبینیم مثل آنها لباس میپوشیم، فکر میکنیم، حرف میزنیم، شبیه آنها ژست میگیریم یا مثل آنها دست به خوشبختنمایی میزنیم.
🔸گاهی حتی مقاومت میکنیم که «امکان ندارد و من اینطور نیستم»! اما «به من بگو در شبکههای اجتماعی چه کسی را فالو میکنی تا بگویم کی هستی!». دیر آدم متوجه میشود که مدتها توسط سلبریتیها مصرف شده است.
🚨چطور بفهمیم توسط یک سلبریتی مصرف میشویم؟
+ دنبالش نکنید و بعد از یک هفته از خودتان بپرسید بدون دیدن عکس، ویدئو و نوشتههای او چیز ارزشمندی از دست دادهاید یا نه؟ صرفاً به او معتاد بودید یا از او چیزهایی یاد میگرفتید که شما را به انسان بهتری تبدیل میکرد؟
🔹پاسخ به این سوالات حتی در خلوت هم نیاز به #شجاعت دارد.
✍ #احسان_محمدی
📲 @savaderasanei
📍 یکی از توهمهایی که #شبکههای_اجتماعی میدهند این است که فکر میکنیم ما هستیم که همه چیز را #انتخاب میکنیم!
🔸ممکن است در ابتدا ما یک منبع خبری یا یک سلبریتی را «انتخاب» کنیم اما بعد از این انتخاب، بیشتر اوقات به یک طعمه یا مصرفکننده تبدیل میشویم که حق انتخابی ندارد جز اینکه صدا، چهره و حرفهای آن منبع یا فرد را ببلعد و در بستهبندی جدید تکرار کند.
🔸بسیاری از سلبریتیها دانسته یا ندانسته این کار را با ما میکنند. آنها فکر، روح، #زمان و نگرش ما را مصرف میکنند.
🔸سلبریتیها با خانه و ماشین و لباسهای شیک، دندانها و پوست سفید، لبخندهای رو به دوربین، ظاهر متفاوت و خوشبختنمایی ما را با #حسرت تنها میگذارند و میتوانند به یک #سلاح_حواسپرتی_جمعی تبدیل شوند.
🔸سلبریتیهای تهیمایه در هرجای جهان حتی با ژستهای آزادیخواهانه و از روی خیرخواهی، ممکن است بهترین سرباز برای دیکتاتورها شوند.
🔸آنها حواس ما را از واقعیتهای پیرامون پرت میکنند و به ما رویاهای دروغین میفروشند.
🔸اینکه #همه میتوانند به ثروت و شهرت خیرهکننده برسند. اینکه در همین دنیا #همه میتوانند عدالت، خوشبختی و شادی واقعی را تجربه کنند. اینکه اگر شما موفق نیستید دلیلش #فقط تنبلی است و تاریخ، جغرافیا، سیاست و شانس هیچ نقشی در آن ندارد!
🔸هنر سلبریتیها این است که مستقیم به ما نمیگویند چه کاری بکنیم، اما آرامآرام ما را فتح میکنند. بدون اینکه حتی متوجه باشیم میبینیم مثل آنها لباس میپوشیم، فکر میکنیم، حرف میزنیم، شبیه آنها ژست میگیریم یا مثل آنها دست به خوشبختنمایی میزنیم.
🔸گاهی حتی مقاومت میکنیم که «امکان ندارد و من اینطور نیستم»! اما «به من بگو در شبکههای اجتماعی چه کسی را فالو میکنی تا بگویم کی هستی!». دیر آدم متوجه میشود که مدتها توسط سلبریتیها مصرف شده است.
🚨چطور بفهمیم توسط یک سلبریتی مصرف میشویم؟
+ دنبالش نکنید و بعد از یک هفته از خودتان بپرسید بدون دیدن عکس، ویدئو و نوشتههای او چیز ارزشمندی از دست دادهاید یا نه؟ صرفاً به او معتاد بودید یا از او چیزهایی یاد میگرفتید که شما را به انسان بهتری تبدیل میکرد؟
🔹پاسخ به این سوالات حتی در خلوت هم نیاز به #شجاعت دارد.
✍ #احسان_محمدی
📲 @savaderasanei
🚦فروتنی فکری، دریچهای به سوی گفت و گوهای سازنده در #شبکههای_اجتماعی
📍در نخستین سالهای استفادهی گسترده از اینترنت بسیاری فکر میکردند که آدمها هرچه بیشتر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، مهربانتر و آگاهتر میشوند و دنیا جای پرصلح و صفاتری خواهد شد.
🔸اکنون در سال ۲۰۲۳ این باور کمی سادهلوحانه به نظر میرسد. حالا بهخوبی میدانیم که اینترنت انسانها را به هم وصل میکند، اما لزوماً همدلی پدید نمیآورد. بهقول ایان لزلی، روزنامهنگار و نویسندهی بریتانیایی: «اینترنت، در بدترین حالت، مثل دستگاه عظیم تولید نفرتِ متقابل میماند.»
🔹در وهلهی نخست، مشکل از جذاببودن مخالفت نشئت میگیرد. بهقول پل گراهام، کارآفرین سیلیکونولی: «مخالفت بیش از موافقتْ مردم را به هیجان میآورد.» آدمها در هنگام مخالفت حرفهای بیشتری برای گفتن دارند و البته در قیاس با موافقت، بهسرعت برانگیخته میشوند. در نتیجه، مطالب یا نظرات ستیزهجویانه بیشتر لایک میخورند و بازتوییت میشوند.
🔺مشکل اما از آنجا آغاز میشود که نظر مخالف را به هویتِ خود یا دیگران گره بزنیم. در این صورت، بهجای آنکه ذهن خود را برای فهم دیدگاه دیگران آماده کنیم، از آن سپری میسازیم و بر دفاع از خویشتن تمرکز میکنیم. [...]
🔺مشکل دیگر ــ و از نظر ما، مهمترین آفت ــ از پرورش نوعی نخوتِ شناختی در شبکههای اجتماعی سرچشمه میگیرد. شواهد نشان میدهد که شیوهی پاداشدهیِ اینترنت بهگونهای است که افراد برآورد نادرستی از میزان داناییِ خود دارند و آن را بهگونهای کاذب دست بالا میگیرند.
🔷زیستمحیطِ اینترنت با پاداشدادن به اتاقهای پژواک و محیطهای همنظر و خودکامروا و تخریب روحیهی پرسشگری و جستوجوی مُجدانهی حقیقت خصلتِ گشودگی به نظرات مخالف را از بین میبَرد.
به عبارت دیگر، اینترنت بر نخوتِ شناختی ما دامن میزند و خیال میکنیم بیش از آنچه میدانیم دانا هستیم. فیدها و الگوریتمهای جهتمندِ شبکههای اجتماعی ما را به درون اتاقهای پژواکی میراند که در آن برای نظرات ما هورا میکشند و نظرات مخالف را دست میاندازند. جماعت دستچینشدهی خودمان ما را، که از چالشهای جدی در امان ماندهایم، تشویق میکنند. بدین ترتیب، کمکم تواناییمان برای خودارزیابیِ دقیق را از دست میدهیم و بهتدریج خودمان را بسیار بیش از آنچه واقعاً هستیم آگاه میدانیم.
📍 اما فروتنی فکری چیست؟
ابتدا باید میان فروتنی، بهطور عام، و فروتنیِ فکری، بهطور خاص، فرق بگذاریم. درحالیکه فروتنی، در معنای عمومی و اخلاقیِ خود، به نگرش انسان در مورد کاستیهای خویش در «تمام حوزهها» بازمیگردد، فروتنیِ فکری عمدتاً به «محدودیتهای شناختی» راجع میشود.
🔸 فروتنی فکری، بهطور ساده و خلاصه، عبارت است از پذیرش محدودیتهای فکریِ خودمان. بدیهی است که فروتنی فکری در این معنا ریشهای دیرینه دارد و تبار آن به جهل سقراطی یا «دانم که ندانم» بازمیگردد. بااینحال، فروتنی فکری، در مقام حوزهای مستقل و متمرکز از پژوهشهای انسانی، مفهومی نو و مدرن به شمار میآید که در دهههای اخیر در مطالعات میانرشتهای بسط و گسترش یافته است. فروتنی فکری مفهومی چندوجهی است و براساس مدلهای گوناگون تعاریفی متفاوت دارد.
🔸با این وصف، میتوان برخی از مؤلفههایی را برشمرد که پژوهشگران کمابیش بر سر آن توافق دارند:
▫️پذیرش اینکه باورها و نظرات ما ممکن است اشتباه باشند؛
▫️آگاهی از خودفریبیِ ذهن و قبول محدودیتهای فکری؛
▫️سعی در پرهیز از حالت تدافعیگرفتن در زمانی که نظراتمان به چالش کشیده میشوند؛
▫️توجه به نظرات دیگران و تأمل بر شواهد تازهای که ممکن است به رد باور کنونی ما بینجامد.
🔺طبق مطالعات انجامشده، کسانی که در آزمونهای فروتنیِ فکری نمرات بالاتری میگیرند به احتمال زیاد در برابر دیدگاههای سیاسی و مذهبیِ مخالف رواداریِ بیشتر و تعصب کمتری از خود نشان میدهند و نسبت به دوستی با اعضای برونگروهی در پلتفرمهای اجتماعی تمایل بیشتری بروز میدهند. همچنین احتمال کمتری دارد که از گروههای مخالف اهریمنسازی کنند یا به آنان انگ نادانی یا شرارت بزنند. بهطورکلی، درحالیکه تفکرِ بسته به تحقیر نظرات و استدلالهای طرف مقابل میانجامد، فروتنی فکری بحثها را بهسوی گفتوگوهای محترمانه سوق میدهد.
📍اما چگونه میتوانیم فروتنی فکری را در خود تقویت کنیم و آن را رواج دهیم؟
1⃣ خالیکردن موقتیِ انبار ذهن
2⃣ تمرین استدلال مخالف
3⃣ قدمنهادن در آن سوی پرچینهایی که طی سالها در پیرامون شخصیت خود ساختهایم.
4⃣ تبدیل باور نادرست
5⃣ هنر توجهکردن به نظرات متفاوت دیگران
6⃣ رفتار توأم با درنگ بهجای رفتار تکانشی
7⃣ ابراز مخالفت در قالبی محترمانه و دوستانه
8⃣ در پی حقیقت باشیم، از زبان هرکس که خارج شود.
▫️ژئوپلیتیک رسانه
📲 @savaderasanei
📍در نخستین سالهای استفادهی گسترده از اینترنت بسیاری فکر میکردند که آدمها هرچه بیشتر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، مهربانتر و آگاهتر میشوند و دنیا جای پرصلح و صفاتری خواهد شد.
🔸اکنون در سال ۲۰۲۳ این باور کمی سادهلوحانه به نظر میرسد. حالا بهخوبی میدانیم که اینترنت انسانها را به هم وصل میکند، اما لزوماً همدلی پدید نمیآورد. بهقول ایان لزلی، روزنامهنگار و نویسندهی بریتانیایی: «اینترنت، در بدترین حالت، مثل دستگاه عظیم تولید نفرتِ متقابل میماند.»
🔹در وهلهی نخست، مشکل از جذاببودن مخالفت نشئت میگیرد. بهقول پل گراهام، کارآفرین سیلیکونولی: «مخالفت بیش از موافقتْ مردم را به هیجان میآورد.» آدمها در هنگام مخالفت حرفهای بیشتری برای گفتن دارند و البته در قیاس با موافقت، بهسرعت برانگیخته میشوند. در نتیجه، مطالب یا نظرات ستیزهجویانه بیشتر لایک میخورند و بازتوییت میشوند.
🔺مشکل اما از آنجا آغاز میشود که نظر مخالف را به هویتِ خود یا دیگران گره بزنیم. در این صورت، بهجای آنکه ذهن خود را برای فهم دیدگاه دیگران آماده کنیم، از آن سپری میسازیم و بر دفاع از خویشتن تمرکز میکنیم. [...]
🔺مشکل دیگر ــ و از نظر ما، مهمترین آفت ــ از پرورش نوعی نخوتِ شناختی در شبکههای اجتماعی سرچشمه میگیرد. شواهد نشان میدهد که شیوهی پاداشدهیِ اینترنت بهگونهای است که افراد برآورد نادرستی از میزان داناییِ خود دارند و آن را بهگونهای کاذب دست بالا میگیرند.
🔷زیستمحیطِ اینترنت با پاداشدادن به اتاقهای پژواک و محیطهای همنظر و خودکامروا و تخریب روحیهی پرسشگری و جستوجوی مُجدانهی حقیقت خصلتِ گشودگی به نظرات مخالف را از بین میبَرد.
به عبارت دیگر، اینترنت بر نخوتِ شناختی ما دامن میزند و خیال میکنیم بیش از آنچه میدانیم دانا هستیم. فیدها و الگوریتمهای جهتمندِ شبکههای اجتماعی ما را به درون اتاقهای پژواکی میراند که در آن برای نظرات ما هورا میکشند و نظرات مخالف را دست میاندازند. جماعت دستچینشدهی خودمان ما را، که از چالشهای جدی در امان ماندهایم، تشویق میکنند. بدین ترتیب، کمکم تواناییمان برای خودارزیابیِ دقیق را از دست میدهیم و بهتدریج خودمان را بسیار بیش از آنچه واقعاً هستیم آگاه میدانیم.
📍 اما فروتنی فکری چیست؟
ابتدا باید میان فروتنی، بهطور عام، و فروتنیِ فکری، بهطور خاص، فرق بگذاریم. درحالیکه فروتنی، در معنای عمومی و اخلاقیِ خود، به نگرش انسان در مورد کاستیهای خویش در «تمام حوزهها» بازمیگردد، فروتنیِ فکری عمدتاً به «محدودیتهای شناختی» راجع میشود.
🔸 فروتنی فکری، بهطور ساده و خلاصه، عبارت است از پذیرش محدودیتهای فکریِ خودمان. بدیهی است که فروتنی فکری در این معنا ریشهای دیرینه دارد و تبار آن به جهل سقراطی یا «دانم که ندانم» بازمیگردد. بااینحال، فروتنی فکری، در مقام حوزهای مستقل و متمرکز از پژوهشهای انسانی، مفهومی نو و مدرن به شمار میآید که در دهههای اخیر در مطالعات میانرشتهای بسط و گسترش یافته است. فروتنی فکری مفهومی چندوجهی است و براساس مدلهای گوناگون تعاریفی متفاوت دارد.
🔸با این وصف، میتوان برخی از مؤلفههایی را برشمرد که پژوهشگران کمابیش بر سر آن توافق دارند:
▫️پذیرش اینکه باورها و نظرات ما ممکن است اشتباه باشند؛
▫️آگاهی از خودفریبیِ ذهن و قبول محدودیتهای فکری؛
▫️سعی در پرهیز از حالت تدافعیگرفتن در زمانی که نظراتمان به چالش کشیده میشوند؛
▫️توجه به نظرات دیگران و تأمل بر شواهد تازهای که ممکن است به رد باور کنونی ما بینجامد.
🔺طبق مطالعات انجامشده، کسانی که در آزمونهای فروتنیِ فکری نمرات بالاتری میگیرند به احتمال زیاد در برابر دیدگاههای سیاسی و مذهبیِ مخالف رواداریِ بیشتر و تعصب کمتری از خود نشان میدهند و نسبت به دوستی با اعضای برونگروهی در پلتفرمهای اجتماعی تمایل بیشتری بروز میدهند. همچنین احتمال کمتری دارد که از گروههای مخالف اهریمنسازی کنند یا به آنان انگ نادانی یا شرارت بزنند. بهطورکلی، درحالیکه تفکرِ بسته به تحقیر نظرات و استدلالهای طرف مقابل میانجامد، فروتنی فکری بحثها را بهسوی گفتوگوهای محترمانه سوق میدهد.
📍اما چگونه میتوانیم فروتنی فکری را در خود تقویت کنیم و آن را رواج دهیم؟
1⃣ خالیکردن موقتیِ انبار ذهن
2⃣ تمرین استدلال مخالف
3⃣ قدمنهادن در آن سوی پرچینهایی که طی سالها در پیرامون شخصیت خود ساختهایم.
4⃣ تبدیل باور نادرست
5⃣ هنر توجهکردن به نظرات متفاوت دیگران
6⃣ رفتار توأم با درنگ بهجای رفتار تکانشی
7⃣ ابراز مخالفت در قالبی محترمانه و دوستانه
8⃣ در پی حقیقت باشیم، از زبان هرکس که خارج شود.
▫️ژئوپلیتیک رسانه
📲 @savaderasanei
Telegram
فراسو | رسانه، فرهنگ و جامعه
🍁 چگونه از حبابهای اطلاعاتی خارج شویم؟
گاه در فضای مجازی به نظر میرسد جامعه آبستن تحولی شگرف است، در حالی که در دنیای واقعی همه چیز آرام و امور مثل همیشه در جریان است. اگر شما هم چنین پدیدهای را تجربه کردهاید، حتماً این ویدیو را ببینید.
© از: کانال…
گاه در فضای مجازی به نظر میرسد جامعه آبستن تحولی شگرف است، در حالی که در دنیای واقعی همه چیز آرام و امور مثل همیشه در جریان است. اگر شما هم چنین پدیدهای را تجربه کردهاید، حتماً این ویدیو را ببینید.
© از: کانال…