This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#پیمان_نوین_شاهزاده_رضا_پهلوی
#جاوید_خاندان_بزرگ_پهلوی
#نسل_شیک_پاسارگادی
#نسل_شیک_پاسارگادی_تمومش_میکنه
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام_زندانیان_سیاسی
#شاههنشاه_آریامهر_عقاب_اوپک
#رای_بی_رای
#سکوت_ما_خیانت_است
🔴 به کمپین نه👎
#نه_به_جمهوری_اسلامی_بپیوندید
#جمهوری_اسلامی_انتخاب_من_نیست
مردمی که تحت قانون ظلم به سر می برند:
شهامت و فضیلت اخلاقی را از دست میدهند
و به مرض ترس و چاپلوسی گرفتار میشوند.
#میرزا_آقاخان_کرمانی
🔴 هم میهنان گرامی
هموطنان بزرگوار ، شیر مردان ، شیر زنان ، ایرانیان ، فرزندان ایران زمین
بپا خیزید که مام میهن ، اسیر دست اهریمنان و زندانی ایرانستیزان اهریمن پرست شده
ضحاکیان زمان ،
ایران و ایرانی را به تاراج و یغما برده اند و از ایران زمین جز نامش چیزی باقی نمانده است
گر درنگ نمایید نامی از ایران هم باقی نخواهد ماند...
# هموطن بپاخیز اتحادهمه اقشار رمز پیروزیست
#بیتفاوت_نباشیم
#ایران_را_پس_میگیریم
#جاوید شاه 👊👊👊 محکمی است بر دهان نظام ولایت مطلقه وقیح
#پهلویسم
🤖
#جاوید_خاندان_بزرگ_پهلوی
#نسل_شیک_پاسارگادی
#نسل_شیک_پاسارگادی_تمومش_میکنه
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام_زندانیان_سیاسی
#شاههنشاه_آریامهر_عقاب_اوپک
#رای_بی_رای
#سکوت_ما_خیانت_است
🔴 به کمپین نه👎
#نه_به_جمهوری_اسلامی_بپیوندید
#جمهوری_اسلامی_انتخاب_من_نیست
مردمی که تحت قانون ظلم به سر می برند:
شهامت و فضیلت اخلاقی را از دست میدهند
و به مرض ترس و چاپلوسی گرفتار میشوند.
#میرزا_آقاخان_کرمانی
🔴 هم میهنان گرامی
هموطنان بزرگوار ، شیر مردان ، شیر زنان ، ایرانیان ، فرزندان ایران زمین
بپا خیزید که مام میهن ، اسیر دست اهریمنان و زندانی ایرانستیزان اهریمن پرست شده
ضحاکیان زمان ،
ایران و ایرانی را به تاراج و یغما برده اند و از ایران زمین جز نامش چیزی باقی نمانده است
گر درنگ نمایید نامی از ایران هم باقی نخواهد ماند...
# هموطن بپاخیز اتحادهمه اقشار رمز پیروزیست
#بیتفاوت_نباشیم
#ایران_را_پس_میگیریم
#جاوید شاه 👊👊👊 محکمی است بر دهان نظام ولایت مطلقه وقیح
#پهلویسم
🤖
📘کتاب : #سه_مکتوب
نویسنده : #میرزا_آقاخان_کرمانی
به کوشش #بهرام_چوبینه
گوینده : بانو ف ایرانی
"ای علمای بی علم و عمل اسلام، آن قدر یاوه سرائی و بیهوده گوئی در دین و آئین اسلام چرا؟ کدام علوم حقوق را نوشتید؟ و کدام قانون معامله را به عدالت تحقیق کردید؟ کدام علم یا فایده را تاسیس نمودید؟ کشف کدام مجهول را سبب شدید؟ منفعت و فایده شما برای اسلام و مسلمانان چه بود جز اینکه در مسائل فرعیه آنقدر سخن گفتید و خرافات بهم بافتید و اختلافات نمودید که اصل و فرع هر دو از میان رفت و جنس و فصل بی اصل مهمل شد". برگ 156
🔹میرزا آقا خان کرمانی از روشنفکران برجسته عصر مشروطه و از پیشگامان خردگرایی در ایران میباشد.
نویسنده : #میرزا_آقاخان_کرمانی
به کوشش #بهرام_چوبینه
گوینده : بانو ف ایرانی
"ای علمای بی علم و عمل اسلام، آن قدر یاوه سرائی و بیهوده گوئی در دین و آئین اسلام چرا؟ کدام علوم حقوق را نوشتید؟ و کدام قانون معامله را به عدالت تحقیق کردید؟ کدام علم یا فایده را تاسیس نمودید؟ کشف کدام مجهول را سبب شدید؟ منفعت و فایده شما برای اسلام و مسلمانان چه بود جز اینکه در مسائل فرعیه آنقدر سخن گفتید و خرافات بهم بافتید و اختلافات نمودید که اصل و فرع هر دو از میان رفت و جنس و فصل بی اصل مهمل شد". برگ 156
🔹میرزا آقا خان کرمانی از روشنفکران برجسته عصر مشروطه و از پیشگامان خردگرایی در ایران میباشد.
♦️⚡️میرزا آقاخان کرمانی در کتاب سه مکتوب شرح قتلعام ده نفر از بابیانی را که برای قتل، سهم قلندران و درویشان شده بودند، شرح میدهد. او که شاهد عینی این کشتار بوده، شرح واقعه را بدین صورت مینویسد:
[...من در زاویهٔ میدان شاه طهران، درجهٔ بیرحمی و پایهٔ بیمروتی و طبع خونریزی و خوی ستمگری طبقات رعیت را ملاحظه و سیر نمودم. از هر طبقه رذالتمآبتر و شریرتر و خونخوارتر قلندران بیآزار و درویشان بیکیشان بیعار بودند که آن ده نفر بیچارهٔ... بابی را که برای کشتن به اینان سپرده بودند.
اولاً آن بیعاران آن بیچارگان را دست بسته، سر و پای برهنه و یقهدریده، ریش و بروتکَنده، سر و روی به خاک آکنده، رختهای پاره پاره و صورتهای به خاک و خون و آب دهان آلوده، از خیابان شمسالعماره وارد میدان شاه کردند.
خلاصه در آن آشوب و همهمه و غوغا و غلغله و دهشت و هلهله که درویشان بیآزار و لوطیان بدکردار باد به شاخ نفیرها کرده و ولوله در میدان شاه انداختند... ایشان (آن ده نفر بابی) را در وسط میدان نشاندند و آن خوشسرشتان با ارّهها و تبرزینها اطراف آن بیچارگان را فرو کوفته مشغول به خواندن ذکر جلی "هو هو الّا هو" و "نادعلی" شدند و هر یک از آنان را درویشی با ارّه و تبرزین برابر نموده چون حلقهٔ ذکر به آخر میرسید، یک دفعه آن تبرزین ها و ارّهها را بر فرق آنان فرو میآوردند. مردم شهر در اطراف نظارهکنان، دستکزنان، آفرین گویان و شاباشکشان بودند و این حرکت وحشیانه و فعل زشت را تحسین کرده و میستودند. این آفرین و تحسینها در حالت آن نادرویشان تأثیر غریبی کرده بود که در هر دورهٔ حلقه، ذکر را بلندتر و تبرزین ها را سختتر بر مغز آن بینوایان مینواختند تا عاقبت، کار ایشان را ساختند.
من از تماشای آن مغزهای پریشان و سر و صورتهای تکهپاره شدهٔ پر از خون که بر خاک ریخته و بر کفنهای سفید درویشان پاشیده و آنان را گلگون ساخته، حالم دگرگون و حزین و اندوهم افزون شد.
بعد از آن که آن بیکیشان این دلریشان را بدین قسم زار و نزار کشتند، باز دست از کشتهٔ آنان برنداشته، محض خوشآمد نَظّارهگران و ازدیاد حظ تماشاییان شیشههای نفت آورده بر آن بدنهای پاره پاره و خردشده ریختند و آتش زده، ختم مبارک "هو هو" و ذکر جلی "الّا هو" را به آخر رسانیدند...]
ص ۳۱۰ تا ۳۱۲
عنوان : #سه_مکتوب
نوشته : #میرزا_آقاخان_کرمانی
به کوشش و ویرایش #بهرام_چوبینه
آلمان، پخشیران
[...من در زاویهٔ میدان شاه طهران، درجهٔ بیرحمی و پایهٔ بیمروتی و طبع خونریزی و خوی ستمگری طبقات رعیت را ملاحظه و سیر نمودم. از هر طبقه رذالتمآبتر و شریرتر و خونخوارتر قلندران بیآزار و درویشان بیکیشان بیعار بودند که آن ده نفر بیچارهٔ... بابی را که برای کشتن به اینان سپرده بودند.
اولاً آن بیعاران آن بیچارگان را دست بسته، سر و پای برهنه و یقهدریده، ریش و بروتکَنده، سر و روی به خاک آکنده، رختهای پاره پاره و صورتهای به خاک و خون و آب دهان آلوده، از خیابان شمسالعماره وارد میدان شاه کردند.
خلاصه در آن آشوب و همهمه و غوغا و غلغله و دهشت و هلهله که درویشان بیآزار و لوطیان بدکردار باد به شاخ نفیرها کرده و ولوله در میدان شاه انداختند... ایشان (آن ده نفر بابی) را در وسط میدان نشاندند و آن خوشسرشتان با ارّهها و تبرزینها اطراف آن بیچارگان را فرو کوفته مشغول به خواندن ذکر جلی "هو هو الّا هو" و "نادعلی" شدند و هر یک از آنان را درویشی با ارّه و تبرزین برابر نموده چون حلقهٔ ذکر به آخر میرسید، یک دفعه آن تبرزین ها و ارّهها را بر فرق آنان فرو میآوردند. مردم شهر در اطراف نظارهکنان، دستکزنان، آفرین گویان و شاباشکشان بودند و این حرکت وحشیانه و فعل زشت را تحسین کرده و میستودند. این آفرین و تحسینها در حالت آن نادرویشان تأثیر غریبی کرده بود که در هر دورهٔ حلقه، ذکر را بلندتر و تبرزین ها را سختتر بر مغز آن بینوایان مینواختند تا عاقبت، کار ایشان را ساختند.
من از تماشای آن مغزهای پریشان و سر و صورتهای تکهپاره شدهٔ پر از خون که بر خاک ریخته و بر کفنهای سفید درویشان پاشیده و آنان را گلگون ساخته، حالم دگرگون و حزین و اندوهم افزون شد.
بعد از آن که آن بیکیشان این دلریشان را بدین قسم زار و نزار کشتند، باز دست از کشتهٔ آنان برنداشته، محض خوشآمد نَظّارهگران و ازدیاد حظ تماشاییان شیشههای نفت آورده بر آن بدنهای پاره پاره و خردشده ریختند و آتش زده، ختم مبارک "هو هو" و ذکر جلی "الّا هو" را به آخر رسانیدند...]
ص ۳۱۰ تا ۳۱۲
عنوان : #سه_مکتوب
نوشته : #میرزا_آقاخان_کرمانی
به کوشش و ویرایش #بهرام_چوبینه
آلمان، پخشیران