می ديد وطن را،
که سراپا همه درد است.
می ديد که خون در رگ مردم،
افسرده و سرد است.
بيگانه نشسته ست بر اورنگ
از ريشه دگرگون شده فرهنگ
می گفت که: “هنگام نبرد است”
با تيغ سخن روی بدان ميدان آورد.
شهنامه به ايران و به ايرانی می گفت:
يک روز شما در تن تان گوهر جان بود
يک روز شما بر سرتان تاج کيان بود
در خون شما گرمی شور و هيجان بود
وان پرچمتان رأيت مهر و خرد و داد
افراشته بر بام جهان بود.
شهنامه به آن مردم خود باخته می گفت،
بار دگر آن گونه توانمند، توان بود.
اين دفتر دانايی،
اين طرفه رهاورد،
الهام خدايی
فرمان اهوراست
"روانشاد فریدون مشیری برای فردوسی بزرگ"
#فردوسی
#شاهنامه
#شکوه_ایران_باز_خواهد_گشت
@yousarzamin
که سراپا همه درد است.
می ديد که خون در رگ مردم،
افسرده و سرد است.
بيگانه نشسته ست بر اورنگ
از ريشه دگرگون شده فرهنگ
می گفت که: “هنگام نبرد است”
با تيغ سخن روی بدان ميدان آورد.
شهنامه به ايران و به ايرانی می گفت:
يک روز شما در تن تان گوهر جان بود
يک روز شما بر سرتان تاج کيان بود
در خون شما گرمی شور و هيجان بود
وان پرچمتان رأيت مهر و خرد و داد
افراشته بر بام جهان بود.
شهنامه به آن مردم خود باخته می گفت،
بار دگر آن گونه توانمند، توان بود.
اين دفتر دانايی،
اين طرفه رهاورد،
الهام خدايی
فرمان اهوراست
"روانشاد فریدون مشیری برای فردوسی بزرگ"
#فردوسی
#شاهنامه
#شکوه_ایران_باز_خواهد_گشت
@yousarzamin
بابک هیچگاه به فکر امان نامه و تسلیم نبود. آنگاه که افشین با خلیفه همدست شده بود و برای بابک خرمدین امان نامه گرفته بود تا با حیله و فریب، قیام بابک را سرکوب کند هیچکدام از یاران بابک جرئت نمی کردند که امان نامه را به بابک برسانند چون می دانستند که بابک مرگ را به زانو زدن در برابر دشمن ترجیح می دهد و تسلیم شدن را بدترین ننگ می داند. وقتی فرستاده افشین امان نامه را به بابک رساند، بابک پرخاشگر پیغامی به پسرش نگاشت و گفت: «یک روز پادشاهی بِه از چهل سال بردگی است. مهم نیست که زنده بمانم یا بمیرم، هر کجا از من یاد شود، من آنجا پادشاهم.»
#شکوه_ایران_باز_خواهد_گشت
@yousarzamin
#شکوه_ایران_باز_خواهد_گشت
@yousarzamin
کانال. سرزمین کهن ایران دیار شاهان
بابک هیچگاه به فکر امان نامه و تسلیم نبود. آنگاه که افشین با خلیفه همدست شده بود و برای بابک خرمدین امان نامه گرفته بود تا با حیله و فریب، قیام بابک را سرکوب کند هیچکدام از یاران بابک جرئت نمی کردند که امان نامه را به بابک برسانند چون می دانستند که بابک مرگ…
🚩 بابک خرمدین، روان جاویدان
بابک دلاوری بود زاده آذرآبادگان که بیش از بیست سال بر ضد مسلمین جنگید و شکست نخورد. خرمدینان قیام های بسیاری بر ضد مسلمانان در ایران تدارک دیدند تا بتوانند دوباره فرهنگ پیشین را زنده کنند. بابک در قلعه خویش که در کلیبر آذربایجان شرقی واقع است به مسلمین ضربات مهلکی وارد کرد و خلیفه مسلمان عباسی را چنان ترسانده بود که خلیفه برای سر بابک، پول هنگفتی تعیین کرده بود. بابک، سربازانش را گارد جاویدان مینامید؛ نامی که هخامنشیان بر سپاه زبده خود گذاشته بودند و ساسانیان نیز از آنها پیروی کردند. مازیار کارنوندیان که از قیام کنندگان بزرگ بر ضد اسلام در مازندران بود می گوید: «من و افشین و بابک هر سه از دیرباز عهد کردیم بر آنکه دولت از عرب بازستانیم و ملک و جهانداری با خاندان کسرویان (خسروان ساسانی) کنیم.» در نهایت، بابک با خیانت افشین توسط خلیفه دستگیر شد و به بدترین شکل ممکن شهید شد. خلیفه دستور داد نخست پاها و سپس دست های بابک را بریدند و تنش را پاره پاره کردند. گویند هنگامی که پاهای بابک را جدا کردند، بابک دستانش را به خون آغشته کرد و به صورتش مالید و صورتش را سرخ کرد. خلیفه از او می پرسد که چرا چنین کردی؟ بابک می گوید: «صورتم را سرخ کردم تا زردی چهره ام که از خون هدر رفته ام است را بپوشانم تا تو گمان نکنی که زردی رخسارم از ترس خلیفه است.» باسورث، تاریخدان و خاور شناس انگلیسی می گوید که بی شک قیام های بابک پایه های دینی داشته است و بر ضد اسلام صورت گرفته. تورج دریایی می نویسد: خرمدینان نمایندگان احساسات ملی ایران بودند که مشتاقانه در انتظار بازگرداندن حکومت پادشاهی ایران بودند.
📚 بابک خرمدین - #امیرحسین_خنجی
📚 بابک خرمدین - #سعید_نفیسی
#شکوه_ایران_باز_خواهد_گشت
@yousarzamin
بابک دلاوری بود زاده آذرآبادگان که بیش از بیست سال بر ضد مسلمین جنگید و شکست نخورد. خرمدینان قیام های بسیاری بر ضد مسلمانان در ایران تدارک دیدند تا بتوانند دوباره فرهنگ پیشین را زنده کنند. بابک در قلعه خویش که در کلیبر آذربایجان شرقی واقع است به مسلمین ضربات مهلکی وارد کرد و خلیفه مسلمان عباسی را چنان ترسانده بود که خلیفه برای سر بابک، پول هنگفتی تعیین کرده بود. بابک، سربازانش را گارد جاویدان مینامید؛ نامی که هخامنشیان بر سپاه زبده خود گذاشته بودند و ساسانیان نیز از آنها پیروی کردند. مازیار کارنوندیان که از قیام کنندگان بزرگ بر ضد اسلام در مازندران بود می گوید: «من و افشین و بابک هر سه از دیرباز عهد کردیم بر آنکه دولت از عرب بازستانیم و ملک و جهانداری با خاندان کسرویان (خسروان ساسانی) کنیم.» در نهایت، بابک با خیانت افشین توسط خلیفه دستگیر شد و به بدترین شکل ممکن شهید شد. خلیفه دستور داد نخست پاها و سپس دست های بابک را بریدند و تنش را پاره پاره کردند. گویند هنگامی که پاهای بابک را جدا کردند، بابک دستانش را به خون آغشته کرد و به صورتش مالید و صورتش را سرخ کرد. خلیفه از او می پرسد که چرا چنین کردی؟ بابک می گوید: «صورتم را سرخ کردم تا زردی چهره ام که از خون هدر رفته ام است را بپوشانم تا تو گمان نکنی که زردی رخسارم از ترس خلیفه است.» باسورث، تاریخدان و خاور شناس انگلیسی می گوید که بی شک قیام های بابک پایه های دینی داشته است و بر ضد اسلام صورت گرفته. تورج دریایی می نویسد: خرمدینان نمایندگان احساسات ملی ایران بودند که مشتاقانه در انتظار بازگرداندن حکومت پادشاهی ایران بودند.
📚 بابک خرمدین - #امیرحسین_خنجی
📚 بابک خرمدین - #سعید_نفیسی
#شکوه_ایران_باز_خواهد_گشت
@yousarzamin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺شاهنشاه آریامهر: ما می توانیم قاطعانه و بدون کوچکترین تردیدی بگوییم که ایران نه تنها کشوری اقتصادی خواهد شد بلکه طبق محاسبات من طی ۱۲ سال آینده وارد دورانی خواهد شد که به آن تمدن بزرگ میگوییم!
کنفرانس مطبوعاتی شاه با موضوع "تمدن بزرگ" در مهرماه ۱۳۵۰
چی دادیم چی گرفتیم !
ننگ و مرگ برکسانی که بفهمد و سکوت کند.
#شکوه_ایران_باز_خواهد_گشت
@yousarzamin
کنفرانس مطبوعاتی شاه با موضوع "تمدن بزرگ" در مهرماه ۱۳۵۰
چی دادیم چی گرفتیم !
ننگ و مرگ برکسانی که بفهمد و سکوت کند.
#شکوه_ایران_باز_خواهد_گشت
@yousarzamin
🌟 ایران دوستی را از رستم فرخزاد بیاموزیم 🌟
👁🗨 هنگامه ای که یزدگرد دانست تازیان به مرز ها هجوم آورده اند سپاه گرد آورد.
عمر سعد وقاص را با سپاه
فرستاد تا جنگ جوید ز شاه
چو آگاه شد زان سخن یزدگرد
ز هر سو سپاه اندر آورد گرد
👁🗨 یزدگرد نامه به رستم نوشت و به او دستور داد به جنگ با تازیان رود. رستم در آن زمان در خراسان بود و تا فرمان شاهی را شنید شتابانه لشگر آراست.....
بفرمود تا پور هرمزد راه
بپیماید و برکشد با سپاه
👁🗨 سپهسالار رستم فرخزاد، دلاور و شیر بیشه ی ایرانی و نماد ایران پرستی، سپاه آراست و به نبرد با تازیان رفت. رستم تنها جنگجو نبود بلکه همانطور که فردوسی پاکزاد می گوید دانشمند و خردمند و ستاره شناس بود.
که رستم بدش نام و بیدار بود
خردمند و گرد و جهاندار بود
ستاره شمر بود و بسیار هوش
به گفتار موبد نهاده دو گوش
👁🗨 رستم در میانه میدان جنگ به برادرش که در دربار شاه بود نامه نوشت و به او اندرز هایی داد که هر ایرانی باید در دلش پرورش دهد...
همه پیش یزدان نیایش کنید
شب تیره او را ستایش کنید
👁🗨 رستم می دانست در این جنگ کشته خواهد شد اما از هیچ رشادتی دریغ نکرد.
که من با سپاهی به سختی درم
به رنج و غم و شوربختی درم
رهایی نیابم سرانجام ازین
خوشا باد نوشین ایران زمین
👁🗨 رستم در ادامه از برادرش می خواهد که همه چیز را کنار بگذارد و تنها از شاهنشاه پشتیبانی کند.
چو گیتی بود تنگ بر شهریار
تو گنج و تن و جان گرامی مدار
کزین تخمه نامدار ارجمند
نماندست جز شهریار بلند
به کوشش مکن هیچ سستی به کار
به گیتی جز او نیست پروردگار
ز ساسانیان یادگار اوست و بس
کزین پس نبیند ازین تخمه کس
دریغ این سر و تاج و این مهر و داد
که خواهد شدن تخم شاهی به باد
تو پیروز باش و جهاندار باش
ز بهر تن شه به تیمار باش
گر او را بد آید تو شو پیش اوی
به شمشیر بسپار پرخاش جوی
👁🗨 رستم در ادامه سخنی می گوید که آتش دل را شعله ور می کند. او وقتی آگاه می شود که ساسانیان فرو خواهد ریخت اینچنین می گوید:
دل من پر از خون شد و روی زرد
دهان خشک و لبها شده لاژورد
که تا من شدم پهلوان از میان
چنین تیره شد بخت ساسانیان
چنان بی وفا گشت گردان سپهر
دژم گشت و از ما ببرید مهر
👁🗨 رستم با اینکه دانست تازیان پیروز می شوند اما مقابلشان با شجاعت ایستاد و اینچنین گفت:
بزرگان که در قادسی با منند
درشتند و بر تازیان دشمنند
گمانند کین بیش بیرون شود
ز دشمن زمین رود جیحون شود
ز راز سپهری کس آگاه نیست
ندانند کین رنج کوتاه نیست
چو میروی طبری و چون ارمنی
به جنگ اند با کیش اهرمنی
👁🗨 در پایان، رستم به برادرش آخرین سفارش ها را می کند و به او می گوید که به مادر هم درود مرا برسان و بگو زین پس من را نخواهد دید و از من خشنود باشد.
سخن هر چه گفتم به مادر بگوی
نبیند همانا مرا نیز روی
درودش ده از ما و بسیار پند
بده تا نباشد به گیتی نژند
👁🗨 سپس پند های پایانی به برادر:
تو را ای برادر تن آباد باد
دل شاه ایران به تو شاد باد
که این قادسی گورگاه من است
کفن جوشن و خون کلاه من است
دو دیده ز شاه جهان برمدار
فدا کن تن خویش در کارزار
که زود آید این روز اهرمنی
چو گردون گردان کند دشمنی
#شکوه_ایران_باز_خواهد_گشت
@yousarzamin
👁🗨 هنگامه ای که یزدگرد دانست تازیان به مرز ها هجوم آورده اند سپاه گرد آورد.
عمر سعد وقاص را با سپاه
فرستاد تا جنگ جوید ز شاه
چو آگاه شد زان سخن یزدگرد
ز هر سو سپاه اندر آورد گرد
👁🗨 یزدگرد نامه به رستم نوشت و به او دستور داد به جنگ با تازیان رود. رستم در آن زمان در خراسان بود و تا فرمان شاهی را شنید شتابانه لشگر آراست.....
بفرمود تا پور هرمزد راه
بپیماید و برکشد با سپاه
👁🗨 سپهسالار رستم فرخزاد، دلاور و شیر بیشه ی ایرانی و نماد ایران پرستی، سپاه آراست و به نبرد با تازیان رفت. رستم تنها جنگجو نبود بلکه همانطور که فردوسی پاکزاد می گوید دانشمند و خردمند و ستاره شناس بود.
که رستم بدش نام و بیدار بود
خردمند و گرد و جهاندار بود
ستاره شمر بود و بسیار هوش
به گفتار موبد نهاده دو گوش
👁🗨 رستم در میانه میدان جنگ به برادرش که در دربار شاه بود نامه نوشت و به او اندرز هایی داد که هر ایرانی باید در دلش پرورش دهد...
همه پیش یزدان نیایش کنید
شب تیره او را ستایش کنید
👁🗨 رستم می دانست در این جنگ کشته خواهد شد اما از هیچ رشادتی دریغ نکرد.
که من با سپاهی به سختی درم
به رنج و غم و شوربختی درم
رهایی نیابم سرانجام ازین
خوشا باد نوشین ایران زمین
👁🗨 رستم در ادامه از برادرش می خواهد که همه چیز را کنار بگذارد و تنها از شاهنشاه پشتیبانی کند.
چو گیتی بود تنگ بر شهریار
تو گنج و تن و جان گرامی مدار
کزین تخمه نامدار ارجمند
نماندست جز شهریار بلند
به کوشش مکن هیچ سستی به کار
به گیتی جز او نیست پروردگار
ز ساسانیان یادگار اوست و بس
کزین پس نبیند ازین تخمه کس
دریغ این سر و تاج و این مهر و داد
که خواهد شدن تخم شاهی به باد
تو پیروز باش و جهاندار باش
ز بهر تن شه به تیمار باش
گر او را بد آید تو شو پیش اوی
به شمشیر بسپار پرخاش جوی
👁🗨 رستم در ادامه سخنی می گوید که آتش دل را شعله ور می کند. او وقتی آگاه می شود که ساسانیان فرو خواهد ریخت اینچنین می گوید:
دل من پر از خون شد و روی زرد
دهان خشک و لبها شده لاژورد
که تا من شدم پهلوان از میان
چنین تیره شد بخت ساسانیان
چنان بی وفا گشت گردان سپهر
دژم گشت و از ما ببرید مهر
👁🗨 رستم با اینکه دانست تازیان پیروز می شوند اما مقابلشان با شجاعت ایستاد و اینچنین گفت:
بزرگان که در قادسی با منند
درشتند و بر تازیان دشمنند
گمانند کین بیش بیرون شود
ز دشمن زمین رود جیحون شود
ز راز سپهری کس آگاه نیست
ندانند کین رنج کوتاه نیست
چو میروی طبری و چون ارمنی
به جنگ اند با کیش اهرمنی
👁🗨 در پایان، رستم به برادرش آخرین سفارش ها را می کند و به او می گوید که به مادر هم درود مرا برسان و بگو زین پس من را نخواهد دید و از من خشنود باشد.
سخن هر چه گفتم به مادر بگوی
نبیند همانا مرا نیز روی
درودش ده از ما و بسیار پند
بده تا نباشد به گیتی نژند
👁🗨 سپس پند های پایانی به برادر:
تو را ای برادر تن آباد باد
دل شاه ایران به تو شاد باد
که این قادسی گورگاه من است
کفن جوشن و خون کلاه من است
دو دیده ز شاه جهان برمدار
فدا کن تن خویش در کارزار
که زود آید این روز اهرمنی
چو گردون گردان کند دشمنی
#شکوه_ایران_باز_خواهد_گشت
@yousarzamin
⬛️ رضاشاه بزرگ پس از 16 سال پادشاهی در چه شرایطی درگذشت⬛️
25 شهريور 1320ش رضاشاه بزرگ به كنارهگيري از پادشاهی وادار شد و به جاي او فرزندش محمدرضا پهلوي بر تخت شاهی جلوس نمود. سپس رضاشاه وادار به ترك تهران و عزيمت به سوي اصفهان شد، پس از آن از راه يزد و كرمان وارد بندر عباس شد و روز پنجم مهرماه با كشتي محقر پستي به نام ” بندرا“ به همراه خانواده، عدهاي خدمه و منشي ویژه ی خود، علي ايزدي خاك ايران را ترك كرد. روز دهم مهر ماه به ساحل بمبئي نزديك شد ولي به دستور دولت انگلستان به جاي توقف در بمبئي با كشتي ديگري به نام ” برمه “ عازم موريس شد، پس از ده روز درياپيمايي كشتی در بندر ” لويي “ لنگر انداخت، سپس رضاخان به اتفاق همراهان با چندين دستگاه اتومبيل به محلي كه براي آنان درنظر گرفته شده بود به ” مُكا “ انتقال يافت . آب و هواي گرم و شرجي موريس روز به روز رضاخان را ناراحت و بيمارتر ميكرد، رضاخان درخواست سفر به امريكاي جنوبي و سپس به كانادا را نمود ولي انگليسيها از خيال فرستادن او به كانادا منصرف شده و تنها پذیرفتند به آفريقاي جنوبي و بندر دوربان يا ژوهانسبورگ سفر كند.پس از مدتي اقامت در دوربان عازم ژوهانسبورگ شدند. رضاخان پادشاه مستعفي، در ژوهانسبورگ آخرين ماههاي زندگي خود را با اندوه و تلخكامي سپري كرد و با بيماري قلبي كه عارض او شده بود بالاخره در 4 امرداد ماه 1323 درگذشت. تصميم گرفته شد پیکر وي موميايي شود و به جاي ايران به مصر انتقال يابد. بدين ترتيب پیکر وي مدتي در خاك مصر به صورت امانت نگهداري شد و در ارديبهشت 1329 به تهران انتقال يافت و در مقبرهاي كه در جوار حضرت عبدالعظيم شهرری احداث گرديده بود دفن شد.
#روحت_شاد_رضا_شاه
#شکوه_ایران_باز_خواهد_گشت
#نور_بر_تاریکی_پیروز_است
#ایران_ققنوس
@yousarzamin
25 شهريور 1320ش رضاشاه بزرگ به كنارهگيري از پادشاهی وادار شد و به جاي او فرزندش محمدرضا پهلوي بر تخت شاهی جلوس نمود. سپس رضاشاه وادار به ترك تهران و عزيمت به سوي اصفهان شد، پس از آن از راه يزد و كرمان وارد بندر عباس شد و روز پنجم مهرماه با كشتي محقر پستي به نام ” بندرا“ به همراه خانواده، عدهاي خدمه و منشي ویژه ی خود، علي ايزدي خاك ايران را ترك كرد. روز دهم مهر ماه به ساحل بمبئي نزديك شد ولي به دستور دولت انگلستان به جاي توقف در بمبئي با كشتي ديگري به نام ” برمه “ عازم موريس شد، پس از ده روز درياپيمايي كشتی در بندر ” لويي “ لنگر انداخت، سپس رضاخان به اتفاق همراهان با چندين دستگاه اتومبيل به محلي كه براي آنان درنظر گرفته شده بود به ” مُكا “ انتقال يافت . آب و هواي گرم و شرجي موريس روز به روز رضاخان را ناراحت و بيمارتر ميكرد، رضاخان درخواست سفر به امريكاي جنوبي و سپس به كانادا را نمود ولي انگليسيها از خيال فرستادن او به كانادا منصرف شده و تنها پذیرفتند به آفريقاي جنوبي و بندر دوربان يا ژوهانسبورگ سفر كند.پس از مدتي اقامت در دوربان عازم ژوهانسبورگ شدند. رضاخان پادشاه مستعفي، در ژوهانسبورگ آخرين ماههاي زندگي خود را با اندوه و تلخكامي سپري كرد و با بيماري قلبي كه عارض او شده بود بالاخره در 4 امرداد ماه 1323 درگذشت. تصميم گرفته شد پیکر وي موميايي شود و به جاي ايران به مصر انتقال يابد. بدين ترتيب پیکر وي مدتي در خاك مصر به صورت امانت نگهداري شد و در ارديبهشت 1329 به تهران انتقال يافت و در مقبرهاي كه در جوار حضرت عبدالعظيم شهرری احداث گرديده بود دفن شد.
#روحت_شاد_رضا_شاه
#شکوه_ایران_باز_خواهد_گشت
#نور_بر_تاریکی_پیروز_است
#ایران_ققنوس
@yousarzamin
دو پادشاه پس از ۱۴۰۰ سال
***
به سالروز درگذشت دو پادشاه پهلوی رسیدیم . پادشاهانی بی همتا در تاریخ ۱۴۰۰ ساله ی پس از اسلام که در کنار مردم و در برابر واپسگرایان دینی و اربابان محلی ایستادند
و حقوق اجتماعی, زنان, کارگران و کشاورزان را به آنان بازگرداندند.
گرچه خودشان رفتند اما میراث شان با وجود ۴۰ سال سرکوب واپسگرایان مذهبی ریشه دوانده است
روشنگر نسل سوخته
#ایران_ققنوس
#نور_بر_تاریکی_پیروز_است
#شکوه_ایران_باز_خواهد_گشت
@yousarzamin
***
به سالروز درگذشت دو پادشاه پهلوی رسیدیم . پادشاهانی بی همتا در تاریخ ۱۴۰۰ ساله ی پس از اسلام که در کنار مردم و در برابر واپسگرایان دینی و اربابان محلی ایستادند
و حقوق اجتماعی, زنان, کارگران و کشاورزان را به آنان بازگرداندند.
گرچه خودشان رفتند اما میراث شان با وجود ۴۰ سال سرکوب واپسگرایان مذهبی ریشه دوانده است
روشنگر نسل سوخته
#ایران_ققنوس
#نور_بر_تاریکی_پیروز_است
#شکوه_ایران_باز_خواهد_گشت
@yousarzamin
برخیز ساقیا بده آن جام خسروی
تا درکشم به یاد شهنشاه پهلوی
#ایران_ققنوس
#نور_بر_تاریکی_پیروز_است
#شکوه_ایران_باز_خواهد_گشت
@yousarzami
تا درکشم به یاد شهنشاه پهلوی
#ایران_ققنوس
#نور_بر_تاریکی_پیروز_است
#شکوه_ایران_باز_خواهد_گشت
@yousarzami
مهر وطن افسانه شد، گلزار ما ویرانه شد
شد خوار خاکِ باستان، ایرانیان ایرانیان
از چه چنین پژمردگی، بیچارگی افسردگی
در کالبد تان نیست جان، ایرانیان ایرانیان
مستی و سستی تا به کی، خواری و پستی تا به کی
تا کی روا آه ک فغان، ایرانیان ایرانیان
ننگ است ننگ این زندگی، فریاد زین شرمندگی
از دست داده فر و شان، ایرانیان ایرانیان
آخر خدا را همتی، ای قوم ایران غیرتی
خواری بود بارِ گران، ایرانیان ایرانیان
این خاک اندر باستان، آزاده بوده است و جوان
از زور بازوی یلان، ایرانیان ایرانیان
آرید یاد آن روز را، آن لشکر پیروز را
یادی هم از شاهنشهان، ایرانیان ایرانیان
جمشید و سام و زاب کو، تهمورس و داراب کو
کو ایرج از پیشینیان، ایرانیان ایرانیان
کوروش چه شد کمبوج کو، کو اردشیر و فر او
کیخسرو آن شاه کیان، ایرانیان ایرانیان
از پهلوانان زمان، چون شد بلاش و اردوان
شیر افکنان اشکانیان، ایرانیان ایرانیان
شاپور کو بهرام کو، آن شوکت و آن نام کو
کو اردشیر بابکان، ایرانیان ایرانیان
کو نرسی و پرویز ما، شاه طرب انگیز ما
کو دادگر نوشیروان، ایرانیان ایرانیان
فرخنده پی فیروز کو، آن سال و ماه و روز کو
پوران دخت مهربان، ایرانیان ایرانیان
کو آنکه از کین کشته شد، در خاک و خون آغشته شد
کو یزدگرد نوجوان، ایرانیان ایرانیان
از دور چرخِ کجمدار، نه شهر ماند نه شهریار
رفتند این ساسانیان، ایرانیان ایرانیان
ایران ما زین رفتگان، شد یادگاری شایگان
مدهید از کف رایگان، ایرانیان ایرانیان
تخت کی و جمشید را، هم پرچم خورشید را
دارید تا دارید جان، ایرانیان ایرانیان
ما خواب و دشمن در کمین، چشمان و دل پر آز و کین
بگرفته از ما خان و مان، ایرانیان ایرانیان
ای خفتگان ای خفتگان، مدهوش و از خود رفتگان
شد خاکتان از ناکسان، ایرانیان ایرانیان
#ابراهیم_پورداود
#افتخارم_اینست_ایرانیم
#آرمان_ما_ایرانشهر_ماستr
#شکوه_ایران_باز_خواهد_گشت
#ایران_ققنوس
@yousarzamin
شد خوار خاکِ باستان، ایرانیان ایرانیان
از چه چنین پژمردگی، بیچارگی افسردگی
در کالبد تان نیست جان، ایرانیان ایرانیان
مستی و سستی تا به کی، خواری و پستی تا به کی
تا کی روا آه ک فغان، ایرانیان ایرانیان
ننگ است ننگ این زندگی، فریاد زین شرمندگی
از دست داده فر و شان، ایرانیان ایرانیان
آخر خدا را همتی، ای قوم ایران غیرتی
خواری بود بارِ گران، ایرانیان ایرانیان
این خاک اندر باستان، آزاده بوده است و جوان
از زور بازوی یلان، ایرانیان ایرانیان
آرید یاد آن روز را، آن لشکر پیروز را
یادی هم از شاهنشهان، ایرانیان ایرانیان
جمشید و سام و زاب کو، تهمورس و داراب کو
کو ایرج از پیشینیان، ایرانیان ایرانیان
کوروش چه شد کمبوج کو، کو اردشیر و فر او
کیخسرو آن شاه کیان، ایرانیان ایرانیان
از پهلوانان زمان، چون شد بلاش و اردوان
شیر افکنان اشکانیان، ایرانیان ایرانیان
شاپور کو بهرام کو، آن شوکت و آن نام کو
کو اردشیر بابکان، ایرانیان ایرانیان
کو نرسی و پرویز ما، شاه طرب انگیز ما
کو دادگر نوشیروان، ایرانیان ایرانیان
فرخنده پی فیروز کو، آن سال و ماه و روز کو
پوران دخت مهربان، ایرانیان ایرانیان
کو آنکه از کین کشته شد، در خاک و خون آغشته شد
کو یزدگرد نوجوان، ایرانیان ایرانیان
از دور چرخِ کجمدار، نه شهر ماند نه شهریار
رفتند این ساسانیان، ایرانیان ایرانیان
ایران ما زین رفتگان، شد یادگاری شایگان
مدهید از کف رایگان، ایرانیان ایرانیان
تخت کی و جمشید را، هم پرچم خورشید را
دارید تا دارید جان، ایرانیان ایرانیان
ما خواب و دشمن در کمین، چشمان و دل پر آز و کین
بگرفته از ما خان و مان، ایرانیان ایرانیان
ای خفتگان ای خفتگان، مدهوش و از خود رفتگان
شد خاکتان از ناکسان، ایرانیان ایرانیان
#ابراهیم_پورداود
#افتخارم_اینست_ایرانیم
#آرمان_ما_ایرانشهر_ماستr
#شکوه_ایران_باز_خواهد_گشت
#ایران_ققنوس
@yousarzamin
بانو ، واژه ای پارسی
ﻭﺍﮊﻩ ﺑﺎﻧﻮ : ﺩﺭريشه ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﻭﺍﮊﻩ ﭘﻬﻠﻮﯼ ﮔﯿﺎﻧﻮ به چم ﭘﺮﺗﻮﯼ ﯾﺰﺩﺍﻧﯿﺴﺖ . ﺑﺎﻧﻮ ﯾﮏ ﻭﺍﮊﻩ ﭘﺎﺭﺳﯽ ﮐﻬﻦ هست
( ﺑﺎﻥ + ﻭ = ﺑﺎﻧﻮ ) ﺑﺎﻥ ﺩﺭ ﻧﺎﻡ ﺑﺎﻧﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ .
ﺑﺎﻥ به چم ﺑﺎﻻ آمده
و ﺑه ﮐﺴﯽ هست ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺎﻻ ﺟﺎ ﺩﺍﺭﺩ ، ﺍﯾﻦ ﺑﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﮔﺮﺍﻣﯽ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺑﺎﻧﻮﺍﻥ هست ،
بانو چراغ خانه و روشناي خانه ناميده شده و در اوستا به جم روشنايي هست .
بانوك + ا =. بانوكا
بانو كا نام شهبانوي پارس در كتيبه هاي پرسپوليس نوشته شده و بارها آمده. واژه ايي از ادب پارسي هخامنشيان. همان بانو آتوسا
به چم بانوي روشنايي و دانايي
ايزد بانوي اردي سورآناهيتا
ايزد بانوي روشنايي و آب ها ،
ﻭﺍﮊﻩ ﺧﺎﻧﻢ و خاتون از تركي آمده ﻭ ﺭﯾﺸﻪ ﭘﺎﺭﺳﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ.
ﺧﺎﻥ ﻭ ﺑﯿﮓ هم براي مهربان به كار مى رود ﻭ ﺧﺎﻧﻢ و يا ﻭﺑﯿﮕﻢ بهره مى جويند
بانو ﺍﺯ ﺭﯾﺸﻪ زندگي آمده از زنده از آفريت.
کد به خانه و درانده ي ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽ ﺍﯾﺪ .
كه واژه پارسي و خوارزمي هست .
ﻭﺍﮊﻩ ﻫﻤﺴﺮ ( ﻫﻢ-ﺳﺮ )واژه ايي ﮔﻮﯾﺎﺳﺖ .
ﮐﻪ بانوان ﺩﺭ ﺍﯾﯿﻦ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﻣﺎ ﻫﻤﭙﺎﯾﻪ ﻣﺮﺩ هست
و ﺩﻭ تن ﺍﺯ ﺷﺎﻫﺎﻥ ﺳﺎﺳﺎﻧﯿﺎﻥ بانو ﻫﺴﺘﻨﺪ ﭘﻮﺭﺍﻧﺪﺧﺖ ﻭ ﺍﺫﺭ ﻣﯿﺪﺧﺖ .دختران انوشيروان
بسی سال بانوی ایران بُدم
به هر کار پشت دلیران بُدم
#افتخارم_اینست_ایرانیم
#آرمان_ما_ایرانشهر_ماستr
#نور_بر_تاریکی_پیروز_است
#شکوه_ایران_باز_خواهد_گشت
@yousarzamin
ﻭﺍﮊﻩ ﺑﺎﻧﻮ : ﺩﺭريشه ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﻭﺍﮊﻩ ﭘﻬﻠﻮﯼ ﮔﯿﺎﻧﻮ به چم ﭘﺮﺗﻮﯼ ﯾﺰﺩﺍﻧﯿﺴﺖ . ﺑﺎﻧﻮ ﯾﮏ ﻭﺍﮊﻩ ﭘﺎﺭﺳﯽ ﮐﻬﻦ هست
( ﺑﺎﻥ + ﻭ = ﺑﺎﻧﻮ ) ﺑﺎﻥ ﺩﺭ ﻧﺎﻡ ﺑﺎﻧﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ .
ﺑﺎﻥ به چم ﺑﺎﻻ آمده
و ﺑه ﮐﺴﯽ هست ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺎﻻ ﺟﺎ ﺩﺍﺭﺩ ، ﺍﯾﻦ ﺑﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﮔﺮﺍﻣﯽ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺑﺎﻧﻮﺍﻥ هست ،
بانو چراغ خانه و روشناي خانه ناميده شده و در اوستا به جم روشنايي هست .
بانوك + ا =. بانوكا
بانو كا نام شهبانوي پارس در كتيبه هاي پرسپوليس نوشته شده و بارها آمده. واژه ايي از ادب پارسي هخامنشيان. همان بانو آتوسا
به چم بانوي روشنايي و دانايي
ايزد بانوي اردي سورآناهيتا
ايزد بانوي روشنايي و آب ها ،
ﻭﺍﮊﻩ ﺧﺎﻧﻢ و خاتون از تركي آمده ﻭ ﺭﯾﺸﻪ ﭘﺎﺭﺳﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ.
ﺧﺎﻥ ﻭ ﺑﯿﮓ هم براي مهربان به كار مى رود ﻭ ﺧﺎﻧﻢ و يا ﻭﺑﯿﮕﻢ بهره مى جويند
بانو ﺍﺯ ﺭﯾﺸﻪ زندگي آمده از زنده از آفريت.
کد به خانه و درانده ي ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽ ﺍﯾﺪ .
كه واژه پارسي و خوارزمي هست .
ﻭﺍﮊﻩ ﻫﻤﺴﺮ ( ﻫﻢ-ﺳﺮ )واژه ايي ﮔﻮﯾﺎﺳﺖ .
ﮐﻪ بانوان ﺩﺭ ﺍﯾﯿﻦ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﻣﺎ ﻫﻤﭙﺎﯾﻪ ﻣﺮﺩ هست
و ﺩﻭ تن ﺍﺯ ﺷﺎﻫﺎﻥ ﺳﺎﺳﺎﻧﯿﺎﻥ بانو ﻫﺴﺘﻨﺪ ﭘﻮﺭﺍﻧﺪﺧﺖ ﻭ ﺍﺫﺭ ﻣﯿﺪﺧﺖ .دختران انوشيروان
بسی سال بانوی ایران بُدم
به هر کار پشت دلیران بُدم
#افتخارم_اینست_ایرانیم
#آرمان_ما_ایرانشهر_ماستr
#نور_بر_تاریکی_پیروز_است
#شکوه_ایران_باز_خواهد_گشت
@yousarzamin
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شاهان #ایرانی هرگز مانند #یونان و #روم خود را #خدا ندانستند
در پاسخ به اهريمنان ایران ستيز
#کتیبه خشایارشا-شاه را به #انگلیسی پارسی امروز و #پارسی_باستان خواندیم
#افتخارم_اینست_ایرانیم
#آرمان_ما_ایرانشهر_ماست
#چو_ایران_نباشد_تن_من_مباد
#نور_بر_تاریکی_پیروز_است
#شکوه_ایران_باز_خواهد_گشت
#ققنوس_ایران_بر_خواهد_خاست
@sarzaminkohaniran
در پاسخ به اهريمنان ایران ستيز
#کتیبه خشایارشا-شاه را به #انگلیسی پارسی امروز و #پارسی_باستان خواندیم
#افتخارم_اینست_ایرانیم
#آرمان_ما_ایرانشهر_ماست
#چو_ایران_نباشد_تن_من_مباد
#نور_بر_تاریکی_پیروز_است
#شکوه_ایران_باز_خواهد_گشت
#ققنوس_ایران_بر_خواهد_خاست
@sarzaminkohaniran