~🕊
#روایت_عشق^'💜'^
یه روز جمعه بود باهم قم رفتیم ، برگشت بهم گفت:
" آدم باید زرنگ باشه، ما از تهران اومدیم زیارت حضرت معصومه (س)؛ باید در عوضش از بی بی معصومه یه هدیه بخواییم و اونا هم میدن"
بهش گفتم هدیه ای که میخوای چیه
برگشت گفت: "شــهادت"
#شهید_عباس_دانشگر♥️🕊
#شهدایمدافعحرم
#اللهم_ارزقنا_توفیق_شهادت_فی_سبیلک
🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
@sardare_dellha
#روایت_عشق^'💜'^
یه روز جمعه بود باهم قم رفتیم ، برگشت بهم گفت:
" آدم باید زرنگ باشه، ما از تهران اومدیم زیارت حضرت معصومه (س)؛ باید در عوضش از بی بی معصومه یه هدیه بخواییم و اونا هم میدن"
بهش گفتم هدیه ای که میخوای چیه
برگشت گفت: "شــهادت"
#شهید_عباس_دانشگر♥️🕊
#شهدایمدافعحرم
#اللهم_ارزقنا_توفیق_شهادت_فی_سبیلک
🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
@sardare_dellha
﷽ 🕊🖤 🕊﷽
#روایت_عشق^'💜'^
یوسف با حالت بغض گفت:
میدونے اون شهیدے ڪه موقع شهادت تنش پارهپاره میشه یعنے خدا خیلے عاشقشه؟
یوسف
شاهرگش پاره شد..
دست چپش؛ پهلوے چپش..
وقتِ شهادتش یازهرایے گفت و رفت..
#شهید_یوسف_فدایینژاد♥️🕊
#روایت_عشق^'💜'^
یوسف با حالت بغض گفت:
میدونے اون شهیدے ڪه موقع شهادت تنش پارهپاره میشه یعنے خدا خیلے عاشقشه؟
یوسف
شاهرگش پاره شد..
دست چپش؛ پهلوے چپش..
وقتِ شهادتش یازهرایے گفت و رفت..
#شهید_یوسف_فدایینژاد♥️🕊
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
#روایت_عشق^'💜'^
خواستن
ازش عڪس بگیرن
گفت بذارید
"سربند یازهرا" ببندم
بعد از شهادتم به درد میخوره...
#شهید_محمد_سلیمانی♥️🕊
🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸
@sardare_dellha
#روایت_عشق^'💜'^
خواستن
ازش عڪس بگیرن
گفت بذارید
"سربند یازهرا" ببندم
بعد از شهادتم به درد میخوره...
#شهید_محمد_سلیمانی♥️🕊
🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸
@sardare_dellha
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
#روایت_عشق^'💜'^
خواستن
ازش عڪس بگیرن
گفت بذارید
"سربند یازهرا" ببندم
بعد از شهادتم به درد میخوره...
#شهید_محمد_سلیمانی♥️🕊
🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸
🍃شبتون شهدایی و مملو از دلتنگی برای شهدا 💔
@sardare_dellha
#روایت_عشق^'💜'^
خواستن
ازش عڪس بگیرن
گفت بذارید
"سربند یازهرا" ببندم
بعد از شهادتم به درد میخوره...
#شهید_محمد_سلیمانی♥️🕊
🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸
🍃شبتون شهدایی و مملو از دلتنگی برای شهدا 💔
@sardare_dellha
#روایت_عشق^'💜'^
🌿#شهید_تورجی_زاده شـھید سـوختھ عشــق بھ خـدا واهلبیت(؏)
یڪے از همرزمان و دوستانشان میگفت حجرهاے داشتم نزدیک حجره #آیتاللهجوادیآملے وایشان از آنجا گذر میڪرد، روزے نوار #دعای_ڪمیل شهید تورجے را گوش مے ڪردم ڪه آقاے جوادے آملے وارد حجره شدند و پرسیدن این صداے ڪیه؟ ایشون سوخته اند..
گفتم صداے یک شهیده گفتند نه شهید نیستند سوخته اند.....ایشان(در عشق خدا) سوخته است.
گفتم: ایشان شهید شده. فرمانده گردان #یازهرا(س) هم بوده. استاد ادامه داد: ایشان قبل از شهادت سوخته بوده...
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده♥️🕊
.
.
@sardare_dellha
🌿#شهید_تورجی_زاده شـھید سـوختھ عشــق بھ خـدا واهلبیت(؏)
یڪے از همرزمان و دوستانشان میگفت حجرهاے داشتم نزدیک حجره #آیتاللهجوادیآملے وایشان از آنجا گذر میڪرد، روزے نوار #دعای_ڪمیل شهید تورجے را گوش مے ڪردم ڪه آقاے جوادے آملے وارد حجره شدند و پرسیدن این صداے ڪیه؟ ایشون سوخته اند..
گفتم صداے یک شهیده گفتند نه شهید نیستند سوخته اند.....ایشان(در عشق خدا) سوخته است.
گفتم: ایشان شهید شده. فرمانده گردان #یازهرا(س) هم بوده. استاد ادامه داد: ایشان قبل از شهادت سوخته بوده...
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده♥️🕊
.
.
@sardare_dellha
#روایت_عشق^'💜'^
پدرش میگفت:
آخرین بارے ڪه آمده بود مرخصے خیلے حال عجیبے داشت،نیمه شب با صداے ناله اش ازخواب پریدم رفتم پشت در اتاقش سرگذاشته بود به سجده و بلند بلند گریه میڪرد میگفت:«خدایا اگرشهادت را نصیبم ڪردے میخواهم مثل مولایم امام حسین #سر نداشته باشم مثل حضرت عباس #بیدست شهیـد شوم »
دعایش مستجاب شد
و یڪجا سر و دستش را داد...
🌿عملیات ڪربلاے پنج
🌿فرمانده گردان سیدالشهدا
🌿لشڪر۴۱ ثارالله
#شهید_ماشاءالله_رشیدی♥️🕊
#سردار_بےدست_بےسر💔
.
.
پدرش میگفت:
آخرین بارے ڪه آمده بود مرخصے خیلے حال عجیبے داشت،نیمه شب با صداے ناله اش ازخواب پریدم رفتم پشت در اتاقش سرگذاشته بود به سجده و بلند بلند گریه میڪرد میگفت:«خدایا اگرشهادت را نصیبم ڪردے میخواهم مثل مولایم امام حسین #سر نداشته باشم مثل حضرت عباس #بیدست شهیـد شوم »
دعایش مستجاب شد
و یڪجا سر و دستش را داد...
🌿عملیات ڪربلاے پنج
🌿فرمانده گردان سیدالشهدا
🌿لشڪر۴۱ ثارالله
#شهید_ماشاءالله_رشیدی♥️🕊
#سردار_بےدست_بےسر💔
.
.
•┈┈••✾•🍃🌸🌼🌸🍃•✾••┈┈•
#روایت_عشق💙
⚘گاهی اوقات که خیلی مشغولیت کاری داشت. بلیط قطار میگرفت و فقط سه چهار ساعتی زیارت میکرد و بعد از زیارت هم راهی راهآهن میشد و به تهران برمیگشت، به اطرافیان میگفت: این زیارتهای سه چهار ساعته خیلی خوبه؛ هم خیلی حال میدهد، هم آدم میتواند به آقا بگوید یا امام رضا (ع) فقط به عشق خود شما آمدم و الان هم بر میگردم.
⚘وقتی پیکر شهید عبداللهزاده به ایران بازگشت، خانواده این بار شگفتانهای خاص برای او که عاشق امام رضا (ع) بود، آماده کرده بودند، اتفاقی از جنس زیارت سهچهارساعته حرم امام رضا علیه السلام .
#شهید_حسن_عبداللهزاده♥️🕊
@sardare_dellha
#روایت_عشق💙
⚘گاهی اوقات که خیلی مشغولیت کاری داشت. بلیط قطار میگرفت و فقط سه چهار ساعتی زیارت میکرد و بعد از زیارت هم راهی راهآهن میشد و به تهران برمیگشت، به اطرافیان میگفت: این زیارتهای سه چهار ساعته خیلی خوبه؛ هم خیلی حال میدهد، هم آدم میتواند به آقا بگوید یا امام رضا (ع) فقط به عشق خود شما آمدم و الان هم بر میگردم.
⚘وقتی پیکر شهید عبداللهزاده به ایران بازگشت، خانواده این بار شگفتانهای خاص برای او که عاشق امام رضا (ع) بود، آماده کرده بودند، اتفاقی از جنس زیارت سهچهارساعته حرم امام رضا علیه السلام .
#شهید_حسن_عبداللهزاده♥️🕊
@sardare_dellha
~🕊
#روایت_عشق^'💜'^
⚘سر قبر #شهید_تورجیزادہ ڪہ رفتیم دقایقے با این شهید آهستہ درد و دل ڪرد و گفت: آمین بگو؛ من هم دستم را روے قبر شهید گذاشتم و گفتم هر چہ گفتہ را جدے نگیر.. اما همسرم دوبارہ تاڪید ڪرد تو ڪہ میدانے من چہ میخواهم، پس دعا ڪن تا بہ خواستهام برسم.
⚘جواز شهادتش را از #شهدای_غواص گرفت..
مراسم تشییع شهداے غواص و بازگشت پرستوهاے مهاجر بہ وطن، شهید خیزاب را براے پیوستن بہ ڪاروان شهدا هوایے ڪردہ و لحظهشمارے میڪرد تا بہ یاران شهیدش بپیوندد.
✍🏻بہ روایت همسر
#شهید_مسلم_خیزاب♥️🕊
@sardare_dellha
#روایت_عشق^'💜'^
⚘سر قبر #شهید_تورجیزادہ ڪہ رفتیم دقایقے با این شهید آهستہ درد و دل ڪرد و گفت: آمین بگو؛ من هم دستم را روے قبر شهید گذاشتم و گفتم هر چہ گفتہ را جدے نگیر.. اما همسرم دوبارہ تاڪید ڪرد تو ڪہ میدانے من چہ میخواهم، پس دعا ڪن تا بہ خواستهام برسم.
⚘جواز شهادتش را از #شهدای_غواص گرفت..
مراسم تشییع شهداے غواص و بازگشت پرستوهاے مهاجر بہ وطن، شهید خیزاب را براے پیوستن بہ ڪاروان شهدا هوایے ڪردہ و لحظهشمارے میڪرد تا بہ یاران شهیدش بپیوندد.
✍🏻بہ روایت همسر
#شهید_مسلم_خیزاب♥️🕊
@sardare_dellha
~🕊
#روایت_عشق^'💜'^
∘ خیلیبهحضرتزینبعلاقهداشت.
∘ یڪےازرزمندههاکهمدّاحبود،مےگفت
∘ درسوریه،وقتےحسینعلےمےآمدتا
∘ درهیئت،عزادارےوسینهزنےکند،
∘ هرروضهاےڪهمےخواندم،مےگفت
∘ بخوان!فقطدوڪلمهیآخررا
∘ ازمظلومیّتحضرتزینببخوان!
∘ وقتےمصیبتحضرتزینبرا
∘ برایشمےخواندم،
∘ آنقدربهسروسینهاشمےزد
∘ ڪهمےگفتمحسینعلے!اینهمه
∘ بهسروصورتتمےزنے،دردتنمےآید؟
∘ مےگفت: نهبهخدا!منمتوجّهنمےشوم!
✍🏻به روایت پدر
#شهید_حسینعلی_کیانی♥️🕊
.
.
♡ایـنْجابِیْــتُالشُّهَــداســت...
@sardare_dellha
#روایت_عشق^'💜'^
∘ خیلیبهحضرتزینبعلاقهداشت.
∘ یڪےازرزمندههاکهمدّاحبود،مےگفت
∘ درسوریه،وقتےحسینعلےمےآمدتا
∘ درهیئت،عزادارےوسینهزنےکند،
∘ هرروضهاےڪهمےخواندم،مےگفت
∘ بخوان!فقطدوڪلمهیآخررا
∘ ازمظلومیّتحضرتزینببخوان!
∘ وقتےمصیبتحضرتزینبرا
∘ برایشمےخواندم،
∘ آنقدربهسروسینهاشمےزد
∘ ڪهمےگفتمحسینعلے!اینهمه
∘ بهسروصورتتمےزنے،دردتنمےآید؟
∘ مےگفت: نهبهخدا!منمتوجّهنمےشوم!
✍🏻به روایت پدر
#شهید_حسینعلی_کیانی♥️🕊
.
.
♡ایـنْجابِیْــتُالشُّهَــداســت...
@sardare_dellha
~🕊
#روایت_عشق^'💜'^
⚘میگفت:
آدمے ڪہ ساڪن #نجف شدہ
نمیتواند جاے دیگرے برود. شما نمیدانید زندگے در ڪنار مولا چہ لذتے دارد.
⚘شیخ هادے بہ مدت سہ سال جهت ادامهے تحصیلات حوزوے در شهر نجف اشرف سڪونت داشت. از زمانے ڪہ ساڪن نجف شد، بہ اعمال و رفتارش خیلے دقت میڪرد. مراقب بود ڪہ ڪارهاے #مڪروہ انجام ندهد.
⚘هادے آن قدر زندگے در نجف را دوست داشت ڪہ میگفت: بیایید همہ برویم آنجا زندگے ڪنیم. آنجا بہ آدم آرامش واقعے مے دهد. میگفت قلب آدم در نجف یڪ جور دیگر میشود.
#شهید_محمدهادی_ذوالفقارے
@sardare_dellha
#روایت_عشق^'💜'^
⚘میگفت:
آدمے ڪہ ساڪن #نجف شدہ
نمیتواند جاے دیگرے برود. شما نمیدانید زندگے در ڪنار مولا چہ لذتے دارد.
⚘شیخ هادے بہ مدت سہ سال جهت ادامهے تحصیلات حوزوے در شهر نجف اشرف سڪونت داشت. از زمانے ڪہ ساڪن نجف شد، بہ اعمال و رفتارش خیلے دقت میڪرد. مراقب بود ڪہ ڪارهاے #مڪروہ انجام ندهد.
⚘هادے آن قدر زندگے در نجف را دوست داشت ڪہ میگفت: بیایید همہ برویم آنجا زندگے ڪنیم. آنجا بہ آدم آرامش واقعے مے دهد. میگفت قلب آدم در نجف یڪ جور دیگر میشود.
#شهید_محمدهادی_ذوالفقارے
@sardare_dellha
~🕊
#روایت_عشق^'💜'^
⚘طی عملیات #تفحص، در منطقه چیلات، پیکر دو شهید پیدا شد… یکی از این شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود. لباس زمستانی هم تنش بود.
⚘#شهید دیگر لای پتو پیچیده شده بود. معلوم بود که این دراز کش مجروح شده است. اما سر شهید دوم بر روی دامن این شهید بود، یعنی شهید نشسته سر آن شهید دوم را به دامن گرفته بود.
⚘#پلاک داشتند، پلاک ها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است. ۵۵۵ و ۵۵۶. فهمیدیم که آنها با هم پلاک گرفته اند. معمولا اینها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم میرفتند پلاک می گرفتند.
⚘....اسامی را جستجو کردیم. دیدیم که آن شهیدی که نشسته است، پدر است و آن شهیدی که درازکش است، پسر است.💔🥀
#شهید_سیدابراهیم_اسماعیلزاده ♥️🕊
و
#شهید_سیدحسین_اسماعیلزاده♥️🕊
🌿اهل روستای باقر تنگه بابلسر
@sardare_dellha
#روایت_عشق^'💜'^
⚘طی عملیات #تفحص، در منطقه چیلات، پیکر دو شهید پیدا شد… یکی از این شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود. لباس زمستانی هم تنش بود.
⚘#شهید دیگر لای پتو پیچیده شده بود. معلوم بود که این دراز کش مجروح شده است. اما سر شهید دوم بر روی دامن این شهید بود، یعنی شهید نشسته سر آن شهید دوم را به دامن گرفته بود.
⚘#پلاک داشتند، پلاک ها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است. ۵۵۵ و ۵۵۶. فهمیدیم که آنها با هم پلاک گرفته اند. معمولا اینها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم میرفتند پلاک می گرفتند.
⚘....اسامی را جستجو کردیم. دیدیم که آن شهیدی که نشسته است، پدر است و آن شهیدی که درازکش است، پسر است.💔🥀
#شهید_سیدابراهیم_اسماعیلزاده ♥️🕊
و
#شهید_سیدحسین_اسماعیلزاده♥️🕊
🌿اهل روستای باقر تنگه بابلسر
@sardare_dellha
~🕊
#روایت_عشق^'💜'^
در خرمشهر فک و صورتش خرد شد !
علیرغم ۱۰ بار عمل جراحی، اثری دلخراش روی صورتش بر جای ماند ولی کوتاه نیامد و عاقبت در آوردگاه #خیبر کوپنش را گرفت! این تعبیر خودِ شهید بود بارها گفته بود که «شهادت»، کوپنی است تا کوپن شهادت، به اسمِ کسی صادر نشود به شهادت نمیرسد..
#شهید_محمدحسین_شیخحسنی♥️🕊
#لشکر۱۷_علی_بن_ابیطالب🌱
🇮🇷@sardare_dellha
#روایت_عشق^'💜'^
در خرمشهر فک و صورتش خرد شد !
علیرغم ۱۰ بار عمل جراحی، اثری دلخراش روی صورتش بر جای ماند ولی کوتاه نیامد و عاقبت در آوردگاه #خیبر کوپنش را گرفت! این تعبیر خودِ شهید بود بارها گفته بود که «شهادت»، کوپنی است تا کوپن شهادت، به اسمِ کسی صادر نشود به شهادت نمیرسد..
#شهید_محمدحسین_شیخحسنی♥️🕊
#لشکر۱۷_علی_بن_ابیطالب🌱
🇮🇷@sardare_dellha
~🕊
#روایت_عشق^'💜'^
🔻 «یک شب نزدیکیهای اذان صبح خواب دیدم که حمید گفت: «خانوم خیلی دلم برات تنگ شده، پاشو بیا مزار» معمولاً عصرها به سر مزارش میرفتم ولی آن روز صبح از خواب که بیدار شدم راهی گلزار شدم، همین که نشستم و گلها را روی سنگ مزار گذاشتم دختری آمد و با گریه من را بغل کرد، هقهق گریههایش امان نمیداد حرفی بزند، کمی که آرام شد گفت: «عکس شهیدتون رو توی خیابون دیدم، به شهید گفتم من شنیدم شماها برای پول رفتید، حق نیستید، باهات یه قراری میذارم، فردا صبح میام سر مزارت، اگر همسرت رو دیدم میفهمم من اشتباه کردم، تو اگه بحق باشی از خودت به من یه نشونه میدی.»
برایش خوابی را که دیده بودم تعریف کردم، گفتم: «من معمولاً غروبها میام اینجا، ولی دیشب خود حمید خواست که من اول صبح بیام سر مزارش.»
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی♥️🕊
🇮🇷@sardare_dellha
#روایت_عشق^'💜'^
🔻 «یک شب نزدیکیهای اذان صبح خواب دیدم که حمید گفت: «خانوم خیلی دلم برات تنگ شده، پاشو بیا مزار» معمولاً عصرها به سر مزارش میرفتم ولی آن روز صبح از خواب که بیدار شدم راهی گلزار شدم، همین که نشستم و گلها را روی سنگ مزار گذاشتم دختری آمد و با گریه من را بغل کرد، هقهق گریههایش امان نمیداد حرفی بزند، کمی که آرام شد گفت: «عکس شهیدتون رو توی خیابون دیدم، به شهید گفتم من شنیدم شماها برای پول رفتید، حق نیستید، باهات یه قراری میذارم، فردا صبح میام سر مزارت، اگر همسرت رو دیدم میفهمم من اشتباه کردم، تو اگه بحق باشی از خودت به من یه نشونه میدی.»
برایش خوابی را که دیده بودم تعریف کردم، گفتم: «من معمولاً غروبها میام اینجا، ولی دیشب خود حمید خواست که من اول صبح بیام سر مزارش.»
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی♥️🕊
🇮🇷@sardare_dellha
~🕊
#روایت_عشق^'💜'^
داوود داشت به دنیا می اومد از #اندیمشک اومدیم #دزفول دنبال بیمارستان میگشتم. پرس و جوکه کردیم ، گفتند : " تنها یه بیمارستان مناسب توی این منطقه است ، بیمارستان حضرت زهرا(س) "
تا حاجی اسم بی بی رو شنید طوری گفت یــا زهـرا که فکر کردم اتفاقی افتاده ، ولی خودش گفت: " اسم همسرم زهراست ، توی عملیات فتح المبین مجروح شدم با رمز یا زهرا(س) ، حالا هم که تولّد بچم تو بیمارستان حضرت زهراست . "
حاجی راست میگفت ، همه زندگیش گره خورده بود به حضرت زهرا(س) ، پیکرش هم شد مهمون همیشگی بهشت زهرا(س).
#شهید_عباس_کریمی♥️🕊
🇮🇷@sardare_dellha
#روایت_عشق^'💜'^
داوود داشت به دنیا می اومد از #اندیمشک اومدیم #دزفول دنبال بیمارستان میگشتم. پرس و جوکه کردیم ، گفتند : " تنها یه بیمارستان مناسب توی این منطقه است ، بیمارستان حضرت زهرا(س) "
تا حاجی اسم بی بی رو شنید طوری گفت یــا زهـرا که فکر کردم اتفاقی افتاده ، ولی خودش گفت: " اسم همسرم زهراست ، توی عملیات فتح المبین مجروح شدم با رمز یا زهرا(س) ، حالا هم که تولّد بچم تو بیمارستان حضرت زهراست . "
حاجی راست میگفت ، همه زندگیش گره خورده بود به حضرت زهرا(س) ، پیکرش هم شد مهمون همیشگی بهشت زهرا(س).
#شهید_عباس_کریمی♥️🕊
🇮🇷@sardare_dellha
~🕊
#روایت_عشق^'💜'^
می گفت:
امیدوارم . . .
هـر گلولہ ای ڪہ بہ تنم می خورد
درد و رنجش را
از عسل شیرین تر حس ڪنم
#شهید_سیفاللہ_تبریزیان♥️🕊
🇮🇷@sardare_dellha
#روایت_عشق^'💜'^
می گفت:
امیدوارم . . .
هـر گلولہ ای ڪہ بہ تنم می خورد
درد و رنجش را
از عسل شیرین تر حس ڪنم
#شهید_سیفاللہ_تبریزیان♥️🕊
🇮🇷@sardare_dellha
~🕊
#روایت_عشق^'💜'^
در خرمشهر فک و صورتش خرد شد !
علیرغم ۱۰ بار عمل جراحی، اثری دلخراش روی صورتش بر جای ماند ولی کوتاه نیامد و عاقبت در آوردگاه #خیبر کوپنش را گرفت! این تعبیر خودِ شهید بود بارها گفته بود که «شهادت»، کوپنی است تا کوپن شهادت، به اسمِ کسی صادر نشود به شهادت نمیرسد..
#شهید_محمدحسین_شیخحسنی♥️🕊
#لشکر۱۷_علی_بن_ابیطالب🌱
.
.
🇮🇷@sardare_dellha
#روایت_عشق^'💜'^
در خرمشهر فک و صورتش خرد شد !
علیرغم ۱۰ بار عمل جراحی، اثری دلخراش روی صورتش بر جای ماند ولی کوتاه نیامد و عاقبت در آوردگاه #خیبر کوپنش را گرفت! این تعبیر خودِ شهید بود بارها گفته بود که «شهادت»، کوپنی است تا کوپن شهادت، به اسمِ کسی صادر نشود به شهادت نمیرسد..
#شهید_محمدحسین_شیخحسنی♥️🕊
#لشکر۱۷_علی_بن_ابیطالب🌱
.
.
🇮🇷@sardare_dellha
#روایت_عشق
∘ خیلیبهحضرتزینبعلاقهداشت.
∘ یڪےازرزمندههاڪهمدّاحبود،مےگفت
∘ درسوریه،وقتےحسینعلےمےآمدتا
∘ درهیئت،عزادارےوسینهزنےڪند،
∘ هرروضهاےڪهمےخواندم،مےگفت
∘ بخوان!فقطدوڪلمهیآخررا
∘ ازمظلومیّتحضرتزینببخوان!
∘ وقتےمصیبتحضرتزینبرا
∘ برایشمےخواندم،
∘ آنقدربهسروسینهاشمےزد
∘ ڪهمےگفتمحسینعلے!اینهمه
∘ بهسروصورتتمےزنے،دردتنمےآید؟
∘ مےگفت: نهبهخدا!منمتوجّهنمےشوم!
✍🏻بہ روایت پدر
#شهید_حسینعلی_ڪیانے
🇮🇷@sardare_dellha
∘ خیلیبهحضرتزینبعلاقهداشت.
∘ یڪےازرزمندههاڪهمدّاحبود،مےگفت
∘ درسوریه،وقتےحسینعلےمےآمدتا
∘ درهیئت،عزادارےوسینهزنےڪند،
∘ هرروضهاےڪهمےخواندم،مےگفت
∘ بخوان!فقطدوڪلمهیآخررا
∘ ازمظلومیّتحضرتزینببخوان!
∘ وقتےمصیبتحضرتزینبرا
∘ برایشمےخواندم،
∘ آنقدربهسروسینهاشمےزد
∘ ڪهمےگفتمحسینعلے!اینهمه
∘ بهسروصورتتمےزنے،دردتنمےآید؟
∘ مےگفت: نهبهخدا!منمتوجّهنمےشوم!
✍🏻بہ روایت پدر
#شهید_حسینعلی_ڪیانے
🇮🇷@sardare_dellha
~🕊
#روایت_عشق^'💜'^
رفته بود قبرستان بقیع. از حضرت زهرا(س) خواسته بود که وقتی شهید شد، مزارش مثل حضرتش بی نشان باشد.
دو سال بعد وقتی در عملیات والفجر هشت شهید شد. پیکرش در منطقه ماند. شهید خرازی فرستاد دنبالش. منطقه را آب گرفته بود. هر چه گشتند خبری نشد، باورش نشد. خودش هم آمد باز خبری نشد که نشد.
🌿همان قبرستان بقیع حاجتش بر آورده شده بود.
#شهید_علی_قوچانی♥️🕊
🇮🇷@sardare_dellha
#روایت_عشق^'💜'^
رفته بود قبرستان بقیع. از حضرت زهرا(س) خواسته بود که وقتی شهید شد، مزارش مثل حضرتش بی نشان باشد.
دو سال بعد وقتی در عملیات والفجر هشت شهید شد. پیکرش در منطقه ماند. شهید خرازی فرستاد دنبالش. منطقه را آب گرفته بود. هر چه گشتند خبری نشد، باورش نشد. خودش هم آمد باز خبری نشد که نشد.
🌿همان قبرستان بقیع حاجتش بر آورده شده بود.
#شهید_علی_قوچانی♥️🕊
🇮🇷@sardare_dellha
~🕊
#روایت_عشق^'💜'^
کر و لال بود !
با دست یه قبر کشید ،
کنار قبر پسرعموی شهیدش . . .
بعد به خودش اشاره کرد!
خندیدیم . . .!
گفتیم تو کجا ؟! شهادت کجا ؟!
کربلای ۸ شهید شد.. :)💔
نوشته بود:
عمری حرف زدم، به من خندیدید!
اما بدانید آقایم با من حرف میزد!
همان جا که اشاره کرده بود ،
خاکش کردیم . . .🥀
🇮🇷@sardare_dellha
#شهید_عبدالمطلب_اکبری♥️🕊
#روایت_عشق^'💜'^
کر و لال بود !
با دست یه قبر کشید ،
کنار قبر پسرعموی شهیدش . . .
بعد به خودش اشاره کرد!
خندیدیم . . .!
گفتیم تو کجا ؟! شهادت کجا ؟!
کربلای ۸ شهید شد.. :)💔
نوشته بود:
عمری حرف زدم، به من خندیدید!
اما بدانید آقایم با من حرف میزد!
همان جا که اشاره کرده بود ،
خاکش کردیم . . .🥀
🇮🇷@sardare_dellha
#شهید_عبدالمطلب_اکبری♥️🕊
~🕊
#روایت_عشق^'💜'^
هفده سال بیشتر تو این دنیا نبود..
سال ۶۳ شناسنامه اش رو دستکاری کرد و رفت جبهه..
دوبار تو جبہه مجروح شد...
یڪبار اصابت ترڪش در اهواز از ناحیه پا..
دومین بار تو ڪردستان از بالای ڪوه افتاد و از ناحیه مهره ڪمر مجروح شد.
آخرشم سال ۶۷ تو شلمچہ رفت رو مین و به شهادت رسید🙃
#شهید_سیدیوسف_موسوی❤️🕊
🇮🇷@sardare_dellha
#روایت_عشق^'💜'^
هفده سال بیشتر تو این دنیا نبود..
سال ۶۳ شناسنامه اش رو دستکاری کرد و رفت جبهه..
دوبار تو جبہه مجروح شد...
یڪبار اصابت ترڪش در اهواز از ناحیه پا..
دومین بار تو ڪردستان از بالای ڪوه افتاد و از ناحیه مهره ڪمر مجروح شد.
آخرشم سال ۶۷ تو شلمچہ رفت رو مین و به شهادت رسید🙃
#شهید_سیدیوسف_موسوی❤️🕊
🇮🇷@sardare_dellha