🍃٢٢ بهمن سال ۶۱ بود که در شهرستان ورامین پسری به زمینیان اضافه شد.مهدی صدایش زدند و مادرش هرگز فکر نمی کرد ٣٣سال بعد در ٢٢ بهمن و روز تولدش چشم از جهان بر کشد.
🍃شاگردان زرنگ به وقت#آزمون تند تند سوالات را جواب می دهند وجلسه را ترک می کنند. شهدای جوان هم از آن دسته هستند.از ساعتشان به وقت#زندگی، نهایت استفاده را می برند و هر کدام در#تربیت_نفس وخصوصیات اخلاقی شان کوشا هستند.
🍃شهید ثامنی سال 85 لباس مقدس #سپاه را بر تن کرد و راهش را در دنیا انتخاب کرد.همسر شهید مهدی ثامنی در باره اش می گوید:" زندگیاش در#اردوی_جهادی، سفر زیارتی برای #ایتام و کمکرسانی خلاصه میشد❣
🍃 بارها افرادی را برای اولین بار به سفرهای زیارتی برده بود. هر شب ۲ رکعت نماز میخواند، وقتی جواب #خواستگاری مثبت شد از من هم خواست این ۲ رکعت نماز را بخوانم. مهدی می گفت این#نماز به نیابت از حضرت زهرا (س) برای سلامتی حضرت صاحب الزمان (عج) است که اگر این را بخوانی شبت را با آرامش به صبح میرسانی"😍
🍃همین خصوصیات اخلاقی و وصل بودنش به بالا باعث شد تا#دختر هفت ماهه اش به نام «فاطمه سلما» رابه دستان مادر و همسرش بسپارد وبه امید رهایی زنان و دختران سوری لباس رزم بپوشد.
🍃۲۲ بهمن سال ۹۴ در منطقه تل هور سوریه به شهادت رسید . اعلام کردند #جاوید_الاثر است اما بالاخره در 4 تیر 98 مورد استقبال هموطنانش قرار گرفت تا با عزت و شکوه بسیار در خاک وطن آرام گیرد.
روحش شاد و یادش همواره گرامی باد♥️
🌸به مناسبت سالروز تولد و شهادت
#شهید_مهدی_ثامنی_راد
📅تاریخ تولد : ۲۲ بهمن ۱۳۶۱
📅تاریخ شهادت : ۲۲ بهمن ۱۳۹۴
🥀مزار شهید : ورامین _مسجد مهدیه
@sardare_dellha
🍃شاگردان زرنگ به وقت#آزمون تند تند سوالات را جواب می دهند وجلسه را ترک می کنند. شهدای جوان هم از آن دسته هستند.از ساعتشان به وقت#زندگی، نهایت استفاده را می برند و هر کدام در#تربیت_نفس وخصوصیات اخلاقی شان کوشا هستند.
🍃شهید ثامنی سال 85 لباس مقدس #سپاه را بر تن کرد و راهش را در دنیا انتخاب کرد.همسر شهید مهدی ثامنی در باره اش می گوید:" زندگیاش در#اردوی_جهادی، سفر زیارتی برای #ایتام و کمکرسانی خلاصه میشد❣
🍃 بارها افرادی را برای اولین بار به سفرهای زیارتی برده بود. هر شب ۲ رکعت نماز میخواند، وقتی جواب #خواستگاری مثبت شد از من هم خواست این ۲ رکعت نماز را بخوانم. مهدی می گفت این#نماز به نیابت از حضرت زهرا (س) برای سلامتی حضرت صاحب الزمان (عج) است که اگر این را بخوانی شبت را با آرامش به صبح میرسانی"😍
🍃همین خصوصیات اخلاقی و وصل بودنش به بالا باعث شد تا#دختر هفت ماهه اش به نام «فاطمه سلما» رابه دستان مادر و همسرش بسپارد وبه امید رهایی زنان و دختران سوری لباس رزم بپوشد.
🍃۲۲ بهمن سال ۹۴ در منطقه تل هور سوریه به شهادت رسید . اعلام کردند #جاوید_الاثر است اما بالاخره در 4 تیر 98 مورد استقبال هموطنانش قرار گرفت تا با عزت و شکوه بسیار در خاک وطن آرام گیرد.
روحش شاد و یادش همواره گرامی باد♥️
🌸به مناسبت سالروز تولد و شهادت
#شهید_مهدی_ثامنی_راد
📅تاریخ تولد : ۲۲ بهمن ۱۳۶۱
📅تاریخ شهادت : ۲۲ بهمن ۱۳۹۴
🥀مزار شهید : ورامین _مسجد مهدیه
@sardare_dellha
Telegram
attach 📎
بچهها را جمع کرد و گفت:
«برادرانم!
این مأموریت که قرار است ان شاءالله
انجام دهیم،
نامش #شهادت است.
کسی که عاشق شهادت نیست، نیاید!
بقای جامعه اسلامی در سایه شهادت،
ایثار، تلاش و مقاومت شماست.
اگر درچنین شرایطی از خودمان نگذریم
و به جهاد نپردازیم، ذلت و انحطاط
قطعی خواهد بود.»
زمانی فرا می رسد که #جنگ تمام می شود و رزمندگان امروز به سه دسته تقسیم می شوند:
دسته ای به مخالفت با گذشته خود بر می خیزند و از گذشته خود #پشیمان می شوند
دسته ای راه بی تفاوت می گزینند و در #زندگی مادی خود غرق می شوند و همه چیز را فراموش می کنند.
دسته سوم به گذشته خود وفادار می مانند و احساس مسئولیت می کنند که از شدت مصائب و غصه ها ،دق خواهند کرد
پس از خدا بخواهید که با وصال #شهادت از عواقب زندگی بعد از #جنگ در امان بمانید
🎋 نوشته ای از شهید #حمید_باکری
شهید #حمید_باکری
تاریخ تولد: ۱۳۳۴/۹/۱
تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۶
🌹محل شهادت : جزیره مجنون عراق
محل دفن: مفقود الاثر .. #شهید_گمنام
#سالروزشهادت....
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
#صبحتون_شهدایی
#روزتون_متبرک_ب_نگاه_شهدا
«برادرانم!
این مأموریت که قرار است ان شاءالله
انجام دهیم،
نامش #شهادت است.
کسی که عاشق شهادت نیست، نیاید!
بقای جامعه اسلامی در سایه شهادت،
ایثار، تلاش و مقاومت شماست.
اگر درچنین شرایطی از خودمان نگذریم
و به جهاد نپردازیم، ذلت و انحطاط
قطعی خواهد بود.»
زمانی فرا می رسد که #جنگ تمام می شود و رزمندگان امروز به سه دسته تقسیم می شوند:
دسته ای به مخالفت با گذشته خود بر می خیزند و از گذشته خود #پشیمان می شوند
دسته ای راه بی تفاوت می گزینند و در #زندگی مادی خود غرق می شوند و همه چیز را فراموش می کنند.
دسته سوم به گذشته خود وفادار می مانند و احساس مسئولیت می کنند که از شدت مصائب و غصه ها ،دق خواهند کرد
پس از خدا بخواهید که با وصال #شهادت از عواقب زندگی بعد از #جنگ در امان بمانید
🎋 نوشته ای از شهید #حمید_باکری
شهید #حمید_باکری
تاریخ تولد: ۱۳۳۴/۹/۱
تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۶
🌹محل شهادت : جزیره مجنون عراق
محل دفن: مفقود الاثر .. #شهید_گمنام
#سالروزشهادت....
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
#صبحتون_شهدایی
#روزتون_متبرک_ب_نگاه_شهدا
#عاشقانہاےبہسبڪشهدا
نمازمون ڪه تموم میشد مینشستیم تو یڪی از صحن های #حرم بعدِ زیارتنامه و #دعا
شروع میڪرد به حرف زدن و سفارش ڪردن..
صمیمانه و ساده ولی دلنشین ..بعضی وقتام ساڪت و آروم خیره خیره زل میزد به #گنبد طلا و
اشڪ تو چشاش حلقه میزد حس میڪردم تو نگاش یه #دنیا حرف داره ڪه داره به آقا میگه...
نمیدونم زیر لب چی زمزمه میڪرد
ولی #حالتمعنوی قشنگی داشت
ڪه هنوز جلو چشمام حسشون میڪنم
ڪنارش تموم اون روزا آرامشو بی نهایت و به معنای واقعی حس میڪردم
خاطراتی ڪه با مرورشون سیر نمیشم و برام تڪراری نمیشن
از حرم برمیگشتیم نزدیڪای خونه بودیم ڪه یڪی صداش زد "مهدی.....مهدی...."
شهید شنائی بود
آقامهدی گفت "چی شده...؟
چرا سراسیمه ای ...؟!
با خنده و پرانرژی گفت
"#ماموریت خورده بهمون باید بریم تهران"
قرار شد همگی با قطار برگردیم
خیلی ڪنجڪاو بودم بدونم قضیه چیه ..؟!
تا اینڪه آقامهدی بی مقدمه گفت
"اگه یه روز ما #شهید شیم
شما چیڪار میڪنین ..؟! اگه اومدن و باهاتون مصاحبه ڪردن چی میگین از ما...؟!
مایی ڪه نتونستیم اونجوری ڪه لایقشین واستون #زندگی درست ڪنیم؟!"
جا خوردم گفتم :
"نگید توروخدا حتی فکرشم سخته و اذیتم میڪنه
بعد از شما دنیا رو بهمون بدن میخوایم چیڪار...؟
وقتی ارامش نداریم وقتی شما نباشین."
خندید و گفت :
" ای بابا سعادت از این بالاتر
ڪه بهتون بگن #همسرشهید ..؟!"
جوابی نداشتیم
جز دلشوره و اضطرابی ڪه به جون هردومون افتاده بود....
#همسرشهیدمهدےخراسانی
@sardare_dellha
نمازمون ڪه تموم میشد مینشستیم تو یڪی از صحن های #حرم بعدِ زیارتنامه و #دعا
شروع میڪرد به حرف زدن و سفارش ڪردن..
صمیمانه و ساده ولی دلنشین ..بعضی وقتام ساڪت و آروم خیره خیره زل میزد به #گنبد طلا و
اشڪ تو چشاش حلقه میزد حس میڪردم تو نگاش یه #دنیا حرف داره ڪه داره به آقا میگه...
نمیدونم زیر لب چی زمزمه میڪرد
ولی #حالتمعنوی قشنگی داشت
ڪه هنوز جلو چشمام حسشون میڪنم
ڪنارش تموم اون روزا آرامشو بی نهایت و به معنای واقعی حس میڪردم
خاطراتی ڪه با مرورشون سیر نمیشم و برام تڪراری نمیشن
از حرم برمیگشتیم نزدیڪای خونه بودیم ڪه یڪی صداش زد "مهدی.....مهدی...."
شهید شنائی بود
آقامهدی گفت "چی شده...؟
چرا سراسیمه ای ...؟!
با خنده و پرانرژی گفت
"#ماموریت خورده بهمون باید بریم تهران"
قرار شد همگی با قطار برگردیم
خیلی ڪنجڪاو بودم بدونم قضیه چیه ..؟!
تا اینڪه آقامهدی بی مقدمه گفت
"اگه یه روز ما #شهید شیم
شما چیڪار میڪنین ..؟! اگه اومدن و باهاتون مصاحبه ڪردن چی میگین از ما...؟!
مایی ڪه نتونستیم اونجوری ڪه لایقشین واستون #زندگی درست ڪنیم؟!"
جا خوردم گفتم :
"نگید توروخدا حتی فکرشم سخته و اذیتم میڪنه
بعد از شما دنیا رو بهمون بدن میخوایم چیڪار...؟
وقتی ارامش نداریم وقتی شما نباشین."
خندید و گفت :
" ای بابا سعادت از این بالاتر
ڪه بهتون بگن #همسرشهید ..؟!"
جوابی نداشتیم
جز دلشوره و اضطرابی ڪه به جون هردومون افتاده بود....
#همسرشهیدمهدےخراسانی
@sardare_dellha
ایشان بیش از ۲#سال به عنوان #امور تعمیراتی تراکتور و ادوات کشاورزی با شعار ” همه با هم جهاد سازندگی ” به صورت #افتخاری و #رایگان #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
در سن ۱۸#سالگی و در #تابستان سال ۱۳۶۵# برای #اولین بار #عازم #جبهه های حق علیه باطل در #منطقه عملیاتی #مهران شد.
🍃🌷🍃
در این #سفر #رزمی و #جهادی خود در #منطقه عملیاتی #مهران شاهد #شهادت #دو تن از #دوستان و #هم رزمان و #هم روستایی های خود به نام های #حسین علی شمس آبادی و #محمد قدر آبادی بود.
🍃🌷🍃
ایشان در همانجا به صورت #پاسدار #افتخاری به #ادامه #نبرد بر علیه متجاوزان بعثی عراق پرداخت و اینگونه #مرحله جدیدی از #زندگی و #حیات دوباره اش به عنوان #پاسدار در سال ۱۳۶۵# شکل گرفت.
🍃🌷🍃
درسن ۱۹#سالگی با دختر دایی اش وبا انجام مراسمی #ساده و #معنوی ازدواج کرد.
🍃🌷🍃
ایشان در ادامه #خدمت خود با عنوان #مسئول #تسلیحات گردان عبد ا….🌷در م#نطقه عملیاتی جنوب با #انتظاری و #محمد حصاری آشنا شد.
🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
در سن ۱۸#سالگی و در #تابستان سال ۱۳۶۵# برای #اولین بار #عازم #جبهه های حق علیه باطل در #منطقه عملیاتی #مهران شد.
🍃🌷🍃
در این #سفر #رزمی و #جهادی خود در #منطقه عملیاتی #مهران شاهد #شهادت #دو تن از #دوستان و #هم رزمان و #هم روستایی های خود به نام های #حسین علی شمس آبادی و #محمد قدر آبادی بود.
🍃🌷🍃
ایشان در همانجا به صورت #پاسدار #افتخاری به #ادامه #نبرد بر علیه متجاوزان بعثی عراق پرداخت و اینگونه #مرحله جدیدی از #زندگی و #حیات دوباره اش به عنوان #پاسدار در سال ۱۳۶۵# شکل گرفت.
🍃🌷🍃
درسن ۱۹#سالگی با دختر دایی اش وبا انجام مراسمی #ساده و #معنوی ازدواج کرد.
🍃🌷🍃
ایشان در ادامه #خدمت خود با عنوان #مسئول #تسلیحات گردان عبد ا….🌷در م#نطقه عملیاتی جنوب با #انتظاری و #محمد حصاری آشنا شد.
🍃🌷🍃
🤲 #باوضونیت کنید که مهمان امشب ما حاجت میــده
#یا_زهرا_سلام_الله_علیهامددے
🌷 #میزبان امروز👇
#شهیدابراهیمهادی (سالروز تولدشون)
#وما همه مهمان این عزیز هستیم✋
🟣 حاجت ها رو از #شهدا طلب کنید ، مرام و معرفتشون زیاده حتما دستگیرمون میشن
هر کسی با هر شهیدی خو گرفت
روز محشر آبرو از او گرفت
✋سلام بر همسنگران و دوستداران شهـــــداء🌹
🍃❤️ #زندگی نامه_شهید_ابراهیم_هادی
#پهلوان بسیجی ابراهیم هادی از بنیانگذاران گروه چریکی شهید اندرزگو در جبهه گیلانغرب و ستاره ورزش کشتی کشورمان است.
او در #اولاردیبهشت۱۳۳۶ در محله شهید سعیدی حوالی میدان خراسان به دنیا آمد.
ابراهیم #چهارمین فرزند خانواده بود،او در نوجوانی طعم تلخ یتیمی را چشید،از آنجا بود که همچون مردان بزرگ زندگی را پیش برد.
#شهیدگمنام
#شهیدابراهیمهادی.
#سالروزولادت🌸🎁🎈🎈🎁🎁🎈🎈🎉🎉🎉🎊🎊🎊🎊🎊🎉🎊🎉🎊
🙏خدایا
بہ رد پاهایشان
بہ قطره قطره خونشـان❣
بہ قلب پر #اضطرابمـــان 💔
بہ اشتیاق قلبشــــان ❤️
قسم مےدهیم عاقبتــ مارا ختم بخیر لیاقت به شهادتــ ڪن!🕊
سلام صبح بخیر🌞
یا زهـــ🕊ـــرا"مددی"
@sardare_dellha
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #رهبر_انقلاب: یک راهبرد بسیار مهم و اساسی #همکاری مسئولان کشور در قوای سهگانه است. | مسئولان بر حل مسائل اصلی کشور تمرکز کنند. | مردم #اتحاد خودشان را حفظ کنند.
🔻 تاکید #رهبر انقلاب بر اتحاد جامعه:
🔹 همیشه دشمن حاشیه ایجاد نمیکند، گاهی از روی غفلت حواشی در اطراف مدیران و کارها ایجاد میشود؛ نه مسئولان خود را سرگرم این حواشی کنند و نه مردم به آن توجه کنند.
🔹 دشمن با اتحاد و یکپارچگی #ملت_ایران مخالف است. دشمن مایل است مردم بخاطر عقاید و سلایق مختلف با هم بجنگند.
🔹 در یک جامعه نگاههای مختلف به مسائل هست اما این مانعی ندارد. همه باید در کنار هم #زندگی کنند و با هم کار و #مهربانی کنند.
❤️ السلام علیک یا صاحب الزمان 🇮🇷
@sardare_dellha
🔻 تاکید #رهبر انقلاب بر اتحاد جامعه:
🔹 همیشه دشمن حاشیه ایجاد نمیکند، گاهی از روی غفلت حواشی در اطراف مدیران و کارها ایجاد میشود؛ نه مسئولان خود را سرگرم این حواشی کنند و نه مردم به آن توجه کنند.
🔹 دشمن با اتحاد و یکپارچگی #ملت_ایران مخالف است. دشمن مایل است مردم بخاطر عقاید و سلایق مختلف با هم بجنگند.
🔹 در یک جامعه نگاههای مختلف به مسائل هست اما این مانعی ندارد. همه باید در کنار هم #زندگی کنند و با هم کار و #مهربانی کنند.
❤️ السلام علیک یا صاحب الزمان 🇮🇷
@sardare_dellha
#زندگی_به_رنگ_شهدا
«خط مقدم کارها گره خورده بود خیلی از بچه ها پرپر شده بودند خیلی مجروح شده بودند .
حاجی (حاج حسین خرازی) بی قرار بود اما به رو نمی آورد.
خیلیها داشتند باور میکردند اینجا آخرشه یه وضعی شده بود عجیب تو این گیر و دار حاجی اومد بی سیم چی را صدا زد.
حاجی گفت: هر جور شده با بی سیم، تورجیزاده را پیدا کن (شهید تورجیزاده فرمانده گردان یا زهرا سلام الله علیها )
مداح با اخلاص و از عاشقان حضرت زهرا(س) بود.
خلاصه تورجی زاده را پیدا کردند.
حاجی بی سیم را گرفت با حالت بغض و گریه از پشت بی سیم گفت: تورجی چند خط روضه حضرت زهرا برام بخون.
تورجی فقط یک بیت زمزمه کرد که دیدم حاجی از هوش رفت.
صدا را روی تمام بی سیمها انداخته بودند.
خدا میدونه نفهمیدیم چی شد وقتی به خودمون اومدیم دیدیم بچه ها دارند تکبیر میگند. خط را گرفته بودند. عراقیها را تارو مار کردند. تورجی خونده بود:
😭در بین آن دیوار و در
😭زهــرا صدا می زد پدر
😭دنبال حیـدر می دوید
😭از پهلویش خون می چکید
😭زهرای من، زهرای من...»
یاد شهدا با صلوات🌷
#شهیدمحمدرضاتورجی_زاده🌷
#سالروزشهادت🌷
@sardare_dellha
بعضی اوقات آنقدر باران میآمد
که سنگرها پُر از آب میشد..!
برای جلوگیری از نفوذ باران
روی سنگر پلاستیک میکشیدند
جلوی نفوذ را میگرفت ولی نور را
منعکس میکرد و همین کافی بود
که هواپیماهای دشمن راحت سنگرها را
ببینند و بمباران میکردند ...
#زندگی_در_جنگ
#رزمندگان_تیپ۱۲_قائم
که سنگرها پُر از آب میشد..!
برای جلوگیری از نفوذ باران
روی سنگر پلاستیک میکشیدند
جلوی نفوذ را میگرفت ولی نور را
منعکس میکرد و همین کافی بود
که هواپیماهای دشمن راحت سنگرها را
ببینند و بمباران میکردند ...
#زندگی_در_جنگ
#رزمندگان_تیپ۱۲_قائم
ایشان بیش از ۲#سال به عنوان #امور تعمیراتی تراکتور و ادوات کشاورزی با شعار ” همه با هم جهاد سازندگی ” به صورت #افتخاری و #رایگان #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
در سن ۱۸#سالگی و در #تابستان سال ۱۳۶۵# برای #اولین بار #عازم #جبهه های حق علیه باطل در #منطقه عملیاتی #مهران شد.
🍃🌷🍃
در این #سفر #رزمی و #جهادی خود در #منطقه عملیاتی #مهران شاهد #شهادت #دو تن از #دوستان و #هم رزمان و #هم روستایی های خود به نام های #حسین علی شمس آبادی و #محمد قدر آبادی بود.
🍃🌷🍃
ایشان در همانجا به صورت #پاسدار #افتخاری به #ادامه #نبرد بر علیه متجاوزان بعثی عراق پرداخت و اینگونه #مرحله جدیدی از #زندگی و #حیات دوباره اش به عنوان #پاسدار در سال ۱۳۶۵# شکل گرفت.
🍃🌷🍃
درسن ۱۹#سالگی با دختر دایی اش وبا انجام مراسمی #ساده و #معنوی ازدواج کرد.
🍃🌷🍃
ایشان در ادامه #خدمت خود با عنوان #مسئول #تسلیحات گردان عبد ا….🌷در م#نطقه عملیاتی جنوب با #انتظاری و #محمد حصاری آشنا شد.
🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
در سن ۱۸#سالگی و در #تابستان سال ۱۳۶۵# برای #اولین بار #عازم #جبهه های حق علیه باطل در #منطقه عملیاتی #مهران شد.
🍃🌷🍃
در این #سفر #رزمی و #جهادی خود در #منطقه عملیاتی #مهران شاهد #شهادت #دو تن از #دوستان و #هم رزمان و #هم روستایی های خود به نام های #حسین علی شمس آبادی و #محمد قدر آبادی بود.
🍃🌷🍃
ایشان در همانجا به صورت #پاسدار #افتخاری به #ادامه #نبرد بر علیه متجاوزان بعثی عراق پرداخت و اینگونه #مرحله جدیدی از #زندگی و #حیات دوباره اش به عنوان #پاسدار در سال ۱۳۶۵# شکل گرفت.
🍃🌷🍃
درسن ۱۹#سالگی با دختر دایی اش وبا انجام مراسمی #ساده و #معنوی ازدواج کرد.
🍃🌷🍃
ایشان در ادامه #خدمت خود با عنوان #مسئول #تسلیحات گردان عبد ا….🌷در م#نطقه عملیاتی جنوب با #انتظاری و #محمد حصاری آشنا شد.
🍃🌷🍃
💟#زندگی_به_سبک_شهدا
✅شهید مدافعحرم علیاصغر شیردل
🎙راوے : همسر شهید
آقا علیاصغر محبتشون رو خیلی راحت به خانواده ابراز میکردند. همیشه به امیرعلی میگفتند: "الهــــی بابا قربونت بره، الهی بابا دورت بگــــرده"👶🏻❣
وقتی مأمــــوریت بودند و تماس تلفنی میگرفتند، با امیرعلی که صحبت میکردند، شاید بیســــتتا بــــوس برای همدیگــــر میفرستادنــــد😘😍
با همدیگر خیــــلی رابطه گــــرمی داشتند؛ همیشــــه با هم تفنــــگبازی، شمشیر بازی و جنــــگبازی میکردند و اینقدر جــــدّی و از روی علاقــــه بازی میکردند که انگــــار واقعا جنــــگ شده و این دونفر دارن با هم میجنگنــــد🥊⚔
وقتی با امیرعلی بازی میکردند، واقعاً بچه میشدند و این موضوع خیلی در ذهن امیرعلی باقی مانده و این خاطرات خیلی برایش شیرین و قشنگ است🎊☺️
✋سلام بر همسنگران و دوستداران شهـــــداء🌹
#اندازهارادتتانبهشهداگل #صلواتهدیهکنید🥀
🦋الّلهُمَّ_صَلِّ_عَلَی_مُحَمَّدٍ_وَآلِ_مُحَمَّدٍ
#روزتون_متبرک_ب_نگاه_شهدا
@sardare_dellha
#اینفوگرافی #زندگی نامه #شهید👆
🍃🌷🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠 سر لشگر خلبان شهید حسین خلعتبری💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد
🍃🌷🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠 سر لشگر خلبان شهید حسین خلعتبری💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد
💟#زندگی_به_سبک_شهدا
🔵شهید مدافعحرم کمیل قربانی
🎙راوے: همسر شهید
💜کميل دائماً به من هدیه میداد. بدون هیچ مناسبتی برای من گل میخرید. یکی از بهترین هدیههایی که از کمیل گرفتم، گل رزِ صورتیرنگی بود که خودش با کاغذرنگی تزئین کرده بود و خیلی هم باسلیقه این کار را انجام داده بود. بعضی اوقات هم به من دستنوشتههایش را هدیه میداد، با شعرهایی از حافظ که با خطّ خودش مینوشت.
💙اخلاق خوبی که کمیل داشت، این بود که در بین احادیث و روایات میگشت و آنهایی را که مربوط به «نوع برخورد با همسر» بود، انتخاب میکرد و سعیاش این بود که طبق همانها هم رفتار کند. او همیشه به دنبال لذّتهای حلال بود؛ همین کارهایش مرا بیشتر از همیشه عاشقش میکرد.
🎁#بهمناسبت_سالروز_ولادت
✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات
🍬اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد🍬
🌸
🌸🌼🌺
🌸🌼🌺🌼🌸
🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸
🔵شهید مدافعحرم کمیل قربانی
🎙راوے: همسر شهید
💜کميل دائماً به من هدیه میداد. بدون هیچ مناسبتی برای من گل میخرید. یکی از بهترین هدیههایی که از کمیل گرفتم، گل رزِ صورتیرنگی بود که خودش با کاغذرنگی تزئین کرده بود و خیلی هم باسلیقه این کار را انجام داده بود. بعضی اوقات هم به من دستنوشتههایش را هدیه میداد، با شعرهایی از حافظ که با خطّ خودش مینوشت.
💙اخلاق خوبی که کمیل داشت، این بود که در بین احادیث و روایات میگشت و آنهایی را که مربوط به «نوع برخورد با همسر» بود، انتخاب میکرد و سعیاش این بود که طبق همانها هم رفتار کند. او همیشه به دنبال لذّتهای حلال بود؛ همین کارهایش مرا بیشتر از همیشه عاشقش میکرد.
🎁#بهمناسبت_سالروز_ولادت
✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات
🍬اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد🍬
🌸
🌸🌼🌺
🌸🌼🌺🌼🌸
🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸
💐 #زندگی_به_سبڪ_شهدا
🌹شهـــید حسن باقری
سوار بلیزر بودیم. میرفتیم خط. عراقیها همہ جا را میڪوبیدند. صداے اذان را ڪہ شنید گفت: نگهدار نماز بخونیم. گفتیم: توپ و خمپارہ میاد. خطر دارہ. گفت: ڪسے ڪہ جبهہ مییاد. نماز اول وقت را نباید ترڪ ڪنه.
@sardare_dellha
🌹شهـــید حسن باقری
سوار بلیزر بودیم. میرفتیم خط. عراقیها همہ جا را میڪوبیدند. صداے اذان را ڪہ شنید گفت: نگهدار نماز بخونیم. گفتیم: توپ و خمپارہ میاد. خطر دارہ. گفت: ڪسے ڪہ جبهہ مییاد. نماز اول وقت را نباید ترڪ ڪنه.
@sardare_dellha
زمانی فرا می رسد که #جنگ تمام می شود و رزمندگان امروز به سه دسته تقسیم می شوند:
1⃣ دسته ای به مخالفت با گذشته خود بر می خیزند و از گذشته خود #پشیمان می شوند
2⃣ دسته ای راه بی تفاوت می گزینند و در #زندگی مادی خود غرق می شوند و همه چیز را فراموش می کنند.
3⃣ دسته سوم به گذشته خود وفادار می مانند و احساس مسئولیت می کنند که از شدت مصائب و غصه ها ،دق خواهند کرد
پس از خدا بخواهید که با وصال #شهادت از عواقب زندگی بعد از #جنگ در امان بمانید 🎋 نوشته ای از شهید #حمید_باکری
#سالروزِ_زمینی_شدنت_مبارک فرمانده🥰
🌺به مناسبت سالروز تولد #شهید #حمید_باکری
🔷تاریخ تولد : ۱ آذر ۱۳۳۴
🔷تاریخ شهادت : ۶ اسفند ۱۳۶۲
🔷محل شهادت : جزیره مجنون، عراق
🔷مزار شهید : #جاوید_الاثر 🌹
#سالروز_ولادت....🌺🎉🌺🎉🌺
@sardare_dellha
1⃣ دسته ای به مخالفت با گذشته خود بر می خیزند و از گذشته خود #پشیمان می شوند
2⃣ دسته ای راه بی تفاوت می گزینند و در #زندگی مادی خود غرق می شوند و همه چیز را فراموش می کنند.
3⃣ دسته سوم به گذشته خود وفادار می مانند و احساس مسئولیت می کنند که از شدت مصائب و غصه ها ،دق خواهند کرد
پس از خدا بخواهید که با وصال #شهادت از عواقب زندگی بعد از #جنگ در امان بمانید 🎋 نوشته ای از شهید #حمید_باکری
#سالروزِ_زمینی_شدنت_مبارک فرمانده🥰
🌺به مناسبت سالروز تولد #شهید #حمید_باکری
🔷تاریخ تولد : ۱ آذر ۱۳۳۴
🔷تاریخ شهادت : ۶ اسفند ۱۳۶۲
🔷محل شهادت : جزیره مجنون، عراق
🔷مزار شهید : #جاوید_الاثر 🌹
#سالروز_ولادت....🌺🎉🌺🎉🌺
@sardare_dellha
#زندگی_به_سبک_شهدا❣
🍃آقاافشین، کارکردن در منزل را عار نمیدانست و حتی اگر خسته بود و یا تازه از محلّ کار برمیگشت، در کارهای خانه کمکم میکرد. همیشه طوری برنامهریزی داشتم که با آمدنش، کاری در منزل نباشد؛ اینجور مواقع وقتی میدید کاری نیست، جاروبرقی را میآورد و منزل را جارو میکرد.
🍃برای مثال اگر از مأموریتِ یکماهه برمیگشت، اولین استکان چای یا لیوان آب را خودش میشست؛ وقتی میگفتم شما خسته هستی، میگفت من فقط به مأموریت رفتم درحالیکه شما در این مدت کارهای زیادی انجام دادهای؛ از طرفی برای بچهها هم پدر بودی و هم مادر!
✍راوی:همسر شهید
#شهید_افشین_ذورقی_بحری
#سالروز_ولادت...🌸🎉🌸
🍃آقاافشین، کارکردن در منزل را عار نمیدانست و حتی اگر خسته بود و یا تازه از محلّ کار برمیگشت، در کارهای خانه کمکم میکرد. همیشه طوری برنامهریزی داشتم که با آمدنش، کاری در منزل نباشد؛ اینجور مواقع وقتی میدید کاری نیست، جاروبرقی را میآورد و منزل را جارو میکرد.
🍃برای مثال اگر از مأموریتِ یکماهه برمیگشت، اولین استکان چای یا لیوان آب را خودش میشست؛ وقتی میگفتم شما خسته هستی، میگفت من فقط به مأموریت رفتم درحالیکه شما در این مدت کارهای زیادی انجام دادهای؛ از طرفی برای بچهها هم پدر بودی و هم مادر!
✍راوی:همسر شهید
#شهید_افشین_ذورقی_بحری
#سالروز_ولادت...🌸🎉🌸
💟#زندگی_به_سبک_شهدا
🌕شهید مدافعحرم حسن عبدالله زاده
🎙راوے: همسر شهید
💜حسن خیلی بچه دوست داشت. قبل از بهدنیا آمدنِ فرزند اولم نامش را گذاشت «علیاکبر». هنوز دو ماهش نشده بود که میگفت:«ببرمش هیئت؟!». هرجا میرفتیم، مسافرت یا مهمانی علیاکبر را خودش میآورد و کمکحالم بود. وقت تولد بچههای دیگر هم همینطور بود.
⭐️هر زمان که خانه بود، کارهای بچهها را انجام میداد و وقتی که من مشغول بچهها بودم، خودش غذا درست میکرد. دوست داشت پسرها شجاع و مردانه بار بیایند. با این همه علاقهای که به علیاکبر داشت، وقتی مهدیه به دنیا آمد، خیلی به او ابراز محبت میکرد. نوع تربیتش فرق داشت، لطیف و مهربان.
💜به مهدیه میگفت «ملکه!». مهدیه هم خیلی بابایی بود. شبها در آغوش پدر آرام میگرفت و میخوابید. من در دورانی که حسنآقا بود، کارهای هنری انجام میدادم، با روحیه نظامی که داشت با ظرافت کارهای من را نگاه میکرد و تشویقم میکرد. دوست داشت سرم گرم باشد که وقتی مأموریت میرود، حوصلهام سر نرود.
🎂#بهمناسبت_سالروز_ولادت
✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات
💐اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد💐
@sardare_dellha
🌕شهید مدافعحرم حسن عبدالله زاده
🎙راوے: همسر شهید
💜حسن خیلی بچه دوست داشت. قبل از بهدنیا آمدنِ فرزند اولم نامش را گذاشت «علیاکبر». هنوز دو ماهش نشده بود که میگفت:«ببرمش هیئت؟!». هرجا میرفتیم، مسافرت یا مهمانی علیاکبر را خودش میآورد و کمکحالم بود. وقت تولد بچههای دیگر هم همینطور بود.
⭐️هر زمان که خانه بود، کارهای بچهها را انجام میداد و وقتی که من مشغول بچهها بودم، خودش غذا درست میکرد. دوست داشت پسرها شجاع و مردانه بار بیایند. با این همه علاقهای که به علیاکبر داشت، وقتی مهدیه به دنیا آمد، خیلی به او ابراز محبت میکرد. نوع تربیتش فرق داشت، لطیف و مهربان.
💜به مهدیه میگفت «ملکه!». مهدیه هم خیلی بابایی بود. شبها در آغوش پدر آرام میگرفت و میخوابید. من در دورانی که حسنآقا بود، کارهای هنری انجام میدادم، با روحیه نظامی که داشت با ظرافت کارهای من را نگاه میکرد و تشویقم میکرد. دوست داشت سرم گرم باشد که وقتی مأموریت میرود، حوصلهام سر نرود.
🎂#بهمناسبت_سالروز_ولادت
✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات
💐اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد💐
@sardare_dellha
#زندگی_به_سبک_شهدا❣
🍃نامزدی ما، چهارماه دوستداشتنی بود! تماس میگرفتم و با حالت دلتنگی میپرسیدم آخر هفته تهران میآیی؟ محمدحسین میگفت: باید ببینم چه میشود! چندثانیه بعد، آیفون به صدا درمیآمد و ایشون پشت در ایستاده بود!
🍃یادم هست یکبار دیگر میخواستم برای خرید به بیرون بروم. پول نداشتم. خجالت میکشیدم از پدر و مادرم پول بخواهم. مشغول ورقزدن کتابم بودم که دیدم ۳۰هزارتومن پول لای آن است! از پدر و مادرم سوال کردم که آنها پول برایم گذاشتهاند؟ گفتند نه! مامانم گفت احتمالا کار محمدحسینآقاست. بعد از خرید، هرچه تماس گرفتم و از او پرسیدم، طفره میرفت و میگفت: نمیدونم! من؟ من پول بگذارم؟
✍راوی:همسر شهید
#شهید_محمدحسین_حمزه
#سالروز_ولادت...🌸🎉🌸
🇮🇷 @sardare_dellha
🍃نامزدی ما، چهارماه دوستداشتنی بود! تماس میگرفتم و با حالت دلتنگی میپرسیدم آخر هفته تهران میآیی؟ محمدحسین میگفت: باید ببینم چه میشود! چندثانیه بعد، آیفون به صدا درمیآمد و ایشون پشت در ایستاده بود!
🍃یادم هست یکبار دیگر میخواستم برای خرید به بیرون بروم. پول نداشتم. خجالت میکشیدم از پدر و مادرم پول بخواهم. مشغول ورقزدن کتابم بودم که دیدم ۳۰هزارتومن پول لای آن است! از پدر و مادرم سوال کردم که آنها پول برایم گذاشتهاند؟ گفتند نه! مامانم گفت احتمالا کار محمدحسینآقاست. بعد از خرید، هرچه تماس گرفتم و از او پرسیدم، طفره میرفت و میگفت: نمیدونم! من؟ من پول بگذارم؟
✍راوی:همسر شهید
#شهید_محمدحسین_حمزه
#سالروز_ولادت...🌸🎉🌸
🇮🇷 @sardare_dellha
آی شهدا...
#نوکرتون که بودم...🍃😞
دیگر توان ماندن نیست!
این روزها #اشک امان نمی دهد!😭
دل #بی_قرار تر از همیشه می تپد!
و #نَفَس به سختی بالا می آید...🥺
هوای #شهادت در جان مان افتاده...
آی شهدا...
به رسم #نوکری...
به #جان بی توان...
به #اشک بی امان...
به #دل بی قرار...
به #نفس های به شمارش افتاده...
#دریابید...
دعایم کن...
وقتی می گویم:
دعایم کن!
یعنی دیگر کاری از دست #خودم برای خودم بر نمی آید...
من به #شهادت محتاج ترم تا #زندگی!
پس؛
برایم در این روز ها #شهادت بخواه...
فقط شهادت...💔
شبتون شهدایی 🥀
🇮🇷 @sardare_dellha
#نوکرتون که بودم...🍃😞
دیگر توان ماندن نیست!
این روزها #اشک امان نمی دهد!😭
دل #بی_قرار تر از همیشه می تپد!
و #نَفَس به سختی بالا می آید...🥺
هوای #شهادت در جان مان افتاده...
آی شهدا...
به رسم #نوکری...
به #جان بی توان...
به #اشک بی امان...
به #دل بی قرار...
به #نفس های به شمارش افتاده...
#دریابید...
دعایم کن...
وقتی می گویم:
دعایم کن!
یعنی دیگر کاری از دست #خودم برای خودم بر نمی آید...
من به #شهادت محتاج ترم تا #زندگی!
پس؛
برایم در این روز ها #شهادت بخواه...
فقط شهادت...💔
شبتون شهدایی 🥀
🇮🇷 @sardare_dellha
💟#زندگی_به_سبک_شهدا
🟢شهید مدافعحرم سید رضا طاهر
☔️همسر شهید نقل میکنند: هر وقت بحثمان میشد، واقعا صبوری از سیدرضا بود. گاهی که غُر میزدم، اجازه میداد من حرفهایم را بزنم بعد آرامم میکرد؛ بعضی وقتها از این همه صبوریاش اعصابم خورد میشد. او موقع عصبانیت سکوت میکرد. واقعا صبور بود.
☔️برخی فکر میکنند شهدایی که خانوادهشان را میگذارند تا در راه خدا شهید شوند، خیلی علاقهای به همسر و فرزند و والدینشان ندارند اما خدا شاهد است سیدرضا وقتی تماس میگرفت، میگفت: حالم خوب است، فقط زنگ میزنم صدایت را بشنوم تا آرام شوم. میگفت: گاهی ناخودآگاه میآمدم زنگ بزنم، بچهها میپرسیدند رضا کجا میری؟ میگفتم: باید صدای مادر، خواهر یا همسرم را بشنوم تا آرام شوم و بتوانم کارم را پیش ببرم.
✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات
❄️اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد❄️
🇮🇷 @sardare_dellha
🟢شهید مدافعحرم سید رضا طاهر
☔️همسر شهید نقل میکنند: هر وقت بحثمان میشد، واقعا صبوری از سیدرضا بود. گاهی که غُر میزدم، اجازه میداد من حرفهایم را بزنم بعد آرامم میکرد؛ بعضی وقتها از این همه صبوریاش اعصابم خورد میشد. او موقع عصبانیت سکوت میکرد. واقعا صبور بود.
☔️برخی فکر میکنند شهدایی که خانوادهشان را میگذارند تا در راه خدا شهید شوند، خیلی علاقهای به همسر و فرزند و والدینشان ندارند اما خدا شاهد است سیدرضا وقتی تماس میگرفت، میگفت: حالم خوب است، فقط زنگ میزنم صدایت را بشنوم تا آرام شوم. میگفت: گاهی ناخودآگاه میآمدم زنگ بزنم، بچهها میپرسیدند رضا کجا میری؟ میگفتم: باید صدای مادر، خواهر یا همسرم را بشنوم تا آرام شوم و بتوانم کارم را پیش ببرم.
✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات
❄️اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد❄️
🇮🇷 @sardare_dellha