"#شهدای_آسمانی"
کجا میری بچه ؟
مدرسه.
این چیه ؟
کتابه.
پاسبان کتاب را گذاشت کنار و شروع کرد جیب های محمود را دنبال اعلامیه گشتن.
فکرش نمیرسید که شاید این کتاب هم مثل اعلامیه ممنوع باشد.
#شهید_محمود_کاوه🌷
@sardare_dellha
کجا میری بچه ؟
مدرسه.
این چیه ؟
کتابه.
پاسبان کتاب را گذاشت کنار و شروع کرد جیب های محمود را دنبال اعلامیه گشتن.
فکرش نمیرسید که شاید این کتاب هم مثل اعلامیه ممنوع باشد.
#شهید_محمود_کاوه🌷
@sardare_dellha
وقتی شهید شد، مهاباد غرق عزا و ماتم و فاتحه شد، مردم میگفتند کاوه برایمان امنیت و آسایش آورده بود...
#شهید_محمود_کاوه
@sardare_dellha
#شهید_محمود_کاوه
@sardare_dellha
🔹زمانی که جلسه برگزار میشد سر ساعت که میشد در را می بست.
اگر کسی ۱۰ دقیقه دیر می آمد راهش نمیداد.
میگفت: همان پشت در بایست.
🔹بعد از جلسه هم با توپ و تشر عصبانی میرفت سراغش و میگفت: وقتی توی جلسه ۱۰ دقیقه دیر می آیی لابد در عملیات هم میخواهی به دشمن بگویی ۱۰ دقیقه صبر کن بروم آمادہ بشوم بعد بیایم بجنگیم.
اینکه نمیشود!!
🔹این نیروها زیر دست ما امانت اند میخواهی این جور نگه شان داری؟
#شهید_محمود_کاوه🌷🍃
یاد شهدا با صلوات🌸🍃
@sardare_dellha
اگر کسی ۱۰ دقیقه دیر می آمد راهش نمیداد.
میگفت: همان پشت در بایست.
🔹بعد از جلسه هم با توپ و تشر عصبانی میرفت سراغش و میگفت: وقتی توی جلسه ۱۰ دقیقه دیر می آیی لابد در عملیات هم میخواهی به دشمن بگویی ۱۰ دقیقه صبر کن بروم آمادہ بشوم بعد بیایم بجنگیم.
اینکه نمیشود!!
🔹این نیروها زیر دست ما امانت اند میخواهی این جور نگه شان داری؟
#شهید_محمود_کاوه🌷🍃
یاد شهدا با صلوات🌸🍃
@sardare_dellha
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
فرمانده بود
امابرای گرفتن غذامث بقیه رزمنده هاتوی صف می ایستاد🍲
سرصف غذاهم جلویی هابه احترامش کنارمی رفتند
می خواستند او زودتر غذاش روبگیره
اوهم عصبانی می شد
ول می کرد ومی رفت
نوبتش هم که می رسید
آشپزها غذای بهتربراش می ریختند🍛
او هم متوجه می شد و میداد به پشت سریش...
#شهید_محمود_کاوه
🇮🇷شادی روح مطهر شهدا صلوات🇮🇷
🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸
🍃شبتون شهدایی و مملو از دلتنگی برای شهدا 💔
@sardare_dellha
فرمانده بود
امابرای گرفتن غذامث بقیه رزمنده هاتوی صف می ایستاد🍲
سرصف غذاهم جلویی هابه احترامش کنارمی رفتند
می خواستند او زودتر غذاش روبگیره
اوهم عصبانی می شد
ول می کرد ومی رفت
نوبتش هم که می رسید
آشپزها غذای بهتربراش می ریختند🍛
او هم متوجه می شد و میداد به پشت سریش...
#شهید_محمود_کاوه
🇮🇷شادی روح مطهر شهدا صلوات🇮🇷
🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸
🍃شبتون شهدایی و مملو از دلتنگی برای شهدا 💔
@sardare_dellha
به مناسبت سالروز تولد شهید محمود کاوه💖
🍃بر گواه تاریخ، تاریخ تکرار خواهد شد. حال افسانه بوده باشد که خمیر مایه واقعیت دارد.
و اما کاوه زمان ما که خود را انداخت در دهان ضحاک خون خوار و با دست خالی #مقاومت کرد در برابر خونخواران زمانش، کوموله ک اندکی رحم در درون سینه نداشت و مثل قصاب سر میبرید و سلاخی میکرد ایستاد زمانی ک فقط امید داشت و شهرها یکی پس از دیگری از دست میرفت آن هم با دست خالی و بدون #گلوله و مهمات که رییس جمهور محبوب آن زمان بر جوان پیرو خط امام تحریم کرده بود..
🍃شاید چاره همه مشکلات #جنگیدن باشد نه مقاومت، اما #مقاومت امثال کاوهها معنای متفاوتی دارد، شاید جنگیدنی است که مستضعفان کمترین اثر را پذیرا باشند و جنگ بر سر جابجایی #پول و #قدرت نباشد.
و راه مقاومت بسی و اصلا هموار نخواهد بود....
✍نویسنده : #محمد_صادق_زارع
🌹به مناسبت سالروز #تولد #شهید_محمود_کاوه
📅تاریخ تولد : ۱ خرداد ۱۳۴۰
🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂
📅تاریخ شهادت : ۱۱ شهریور ۱۳۶۵
🥀مزار شهید : مشهد
@sardare_dellha
🍃بر گواه تاریخ، تاریخ تکرار خواهد شد. حال افسانه بوده باشد که خمیر مایه واقعیت دارد.
و اما کاوه زمان ما که خود را انداخت در دهان ضحاک خون خوار و با دست خالی #مقاومت کرد در برابر خونخواران زمانش، کوموله ک اندکی رحم در درون سینه نداشت و مثل قصاب سر میبرید و سلاخی میکرد ایستاد زمانی ک فقط امید داشت و شهرها یکی پس از دیگری از دست میرفت آن هم با دست خالی و بدون #گلوله و مهمات که رییس جمهور محبوب آن زمان بر جوان پیرو خط امام تحریم کرده بود..
🍃شاید چاره همه مشکلات #جنگیدن باشد نه مقاومت، اما #مقاومت امثال کاوهها معنای متفاوتی دارد، شاید جنگیدنی است که مستضعفان کمترین اثر را پذیرا باشند و جنگ بر سر جابجایی #پول و #قدرت نباشد.
و راه مقاومت بسی و اصلا هموار نخواهد بود....
✍نویسنده : #محمد_صادق_زارع
🌹به مناسبت سالروز #تولد #شهید_محمود_کاوه
📅تاریخ تولد : ۱ خرداد ۱۳۴۰
🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂
📅تاریخ شهادت : ۱۱ شهریور ۱۳۶۵
🥀مزار شهید : مشهد
@sardare_dellha
میخواست بیدارش کند؛ نمیگذاشتم. بحثمان گرفت. گفتم: مگه تو نمیدونی اون چقدر کم میخوابه؟ صدای محمود کاوه از توی اتاق بلند شد: اون بیرون چه خبره؟ به طرف گفتم: آخرش کار خودت رو کردی؟ در اتاق را باز کردم. گفتم: یه بسیجیه، میگه با شما کار داره. آمد دم در. گفت: من در خدمتام. طرف، خیلی خونسرد گفت: راستش میخواستم با شما عکس بگیرم. محمود دمپایی پاش کرد. گفت: کجا میخوای عکس بگیری؟ گفت: توی محوطه. چهار_ پنج بار کشاندش اینطرف و آنطرف تا سرانجام عکساش را گرفت. محمود که برگشت، رفتم سراغ بسیجی. ناراحت و دمغ گفتم: ارزشش رو داشت برای یه عکس، فرمانده تیپ رو از خواب بیدار کنی و هی ببریش اینور و اونور؟
سرش را انداخت پایین. گفت: راستش شنیده بودم آدم فروتنیه؛ ولی دوست داشتم از نزدیک ببینم.
#شهید_محمود_کاوه
🕊@sardare_dellha
سرش را انداخت پایین. گفت: راستش شنیده بودم آدم فروتنیه؛ ولی دوست داشتم از نزدیک ببینم.
#شهید_محمود_کاوه
🕊@sardare_dellha