#پیامکی_از_بهشت
در زندگیت همواره رهرو و پشتیبان رهبری باش که امتداد آن ولایت حضرت مهدی امام عصر (عج) می باشد و فرمانش فرمان ولایت و فرمان خداست.
#شهید_علیرضا_نوری
#مدافع_حرم
#لشکر_هشت_نجف_اشرف
در زندگیت همواره رهرو و پشتیبان رهبری باش که امتداد آن ولایت حضرت مهدی امام عصر (عج) می باشد و فرمانش فرمان ولایت و فرمان خداست.
#شهید_علیرضا_نوری
#مدافع_حرم
#لشکر_هشت_نجف_اشرف
مجنون حرم بودیم واین جملہ نوشتیم
درخواب ببیند که عدو فاتح اینجاسٺ
مامسٺ حریم حرم وعشق شهادٺ
هررنج وبلایی که رسد معرکه زیباسٺ...
#شهید_علیرضا_نوری
#شهید_روح_الله_کافی_زاده
#لشکر_هشت_نجف_اشرف
@sardare_dellha
درخواب ببیند که عدو فاتح اینجاسٺ
مامسٺ حریم حرم وعشق شهادٺ
هررنج وبلایی که رسد معرکه زیباسٺ...
#شهید_علیرضا_نوری
#شهید_روح_الله_کافی_زاده
#لشکر_هشت_نجف_اشرف
@sardare_dellha
قاصدڪ
به او بگو
جای خالـیاش ؛
این روزهــا
خیلی بہ چشم میآید ...
#شهید_علیرضا_نوری
🌸سلام صبحتون شهدایی 🕊
@sardare_dellha
به او بگو
جای خالـیاش ؛
این روزهــا
خیلی بہ چشم میآید ...
#شهید_علیرضا_نوری
🌸سلام صبحتون شهدایی 🕊
@sardare_dellha
✍🏻 شهید آوینی
🌷شهدا مثل آیه های قرآن مقدسند؛ تقدس آیه های قرآن به این است که حکایت از حق دارند و شهدا نیز این چنینن.🕊
💐اللهمالرزقناتوفیقشهادتفیسبیلک
🥀#شهید_علیرضا_نوری سالروزشهادت
🕊
🥀#شهید_روح الله_کافی زاده🕊
@sardare_dellha
🌷شهدا مثل آیه های قرآن مقدسند؛ تقدس آیه های قرآن به این است که حکایت از حق دارند و شهدا نیز این چنینن.🕊
💐اللهمالرزقناتوفیقشهادتفیسبیلک
🥀#شهید_علیرضا_نوری سالروزشهادت
🕊
🥀#شهید_روح الله_کافی زاده🕊
@sardare_dellha
بهــار آمــده
امّـا ؛ هوا غم انگیز است
هوای بی تـو
دقیقا هـوای پاییـز است ...
شهادت : ۲۹ اسفند ۹۳ سوریه
#شهید_علیرضا_نوری
#سالـروز_شهـادت 🕊
هر گاه که خواستم زندگیاش را بخوانم، #اشک هایم بر گونه هایم هجرت میکردند.
اشک هایی گرم و مزاحم که باعث میشد عکس رخسار پر فروغش را تار ببینم.
هرسخنم با او، با این جمله شروع میشد، بارالها تا چه حد میتوان خوب بود؟
تا چه حد میتوان #عاشق شهــــادت بود؟
تا چه حد میتوان لحظهشماری کرد برای رسیدن به #معشوق؟
او در نهایت به معشوقش رسید، و چه بسیار معشوق زیبایی
مردان خدا پرده پندار دریدند
یعنی همه جا غیرِ خدا هیچ ندیدند
#شهید #علیرضا_نوری
📆 تاریخ تولد : ۵مرداد ۱۳۶۶
📆 تاریخ شهادت : ۲۹اسفند ۱۳۹۳ سوریه شیخ هلال
🥀مزار : گلزار شهدای نجف آباد
#مدافع_حرم
🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
#سلام_صبحتون_بخیر
#روزتون_متبرک_ب_نگاه_شهدا
@sardare_dellha
امّـا ؛ هوا غم انگیز است
هوای بی تـو
دقیقا هـوای پاییـز است ...
شهادت : ۲۹ اسفند ۹۳ سوریه
#شهید_علیرضا_نوری
#سالـروز_شهـادت 🕊
هر گاه که خواستم زندگیاش را بخوانم، #اشک هایم بر گونه هایم هجرت میکردند.
اشک هایی گرم و مزاحم که باعث میشد عکس رخسار پر فروغش را تار ببینم.
هرسخنم با او، با این جمله شروع میشد، بارالها تا چه حد میتوان خوب بود؟
تا چه حد میتوان #عاشق شهــــادت بود؟
تا چه حد میتوان لحظهشماری کرد برای رسیدن به #معشوق؟
او در نهایت به معشوقش رسید، و چه بسیار معشوق زیبایی
مردان خدا پرده پندار دریدند
یعنی همه جا غیرِ خدا هیچ ندیدند
#شهید #علیرضا_نوری
📆 تاریخ تولد : ۵مرداد ۱۳۶۶
📆 تاریخ شهادت : ۲۹اسفند ۱۳۹۳ سوریه شیخ هلال
🥀مزار : گلزار شهدای نجف آباد
#مدافع_حرم
🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
#سلام_صبحتون_بخیر
#روزتون_متبرک_ب_نگاه_شهدا
@sardare_dellha
آخرین پیامک شهید علیرضا نوری
✍همسر شهید نقل میکند: روز وداع با همسرم، درحالیکه بسیار اشک میریختم به او گفتم"علیرضا اگه رفتی و شهید شدی، من و علیاکبر تو این دنیا چه کنیم؟ زندگی بدون تو خیلی سخته تو میری و من میمانم و دلتنگیهای علیاکبرمون و یک قاب عکس و یک پلاک!
مثل همیشه لبخند ملیحی زد و گفت: تا الآنم من هیچکاره بودم؛ شما را به همون خدایی میسپارم که همیشه محافظ تو و پسرم بوده؛ خداتون بزرگه؛نگران نباش.
✍قبل از پرواز به من پیامک زد: بودنش نیازیست همچون نفسکشیدن خدا را میگویم، همیشه پشت و پناهتبا خواندن این پیام، آخرین بند دلم هم پاره شداحساس کردم آخرین پیامک همسرم هست. پیامکی که پر از امید بوداینکه اگر تنهاترین تنها شویباز هم خدا هست. خدا جانشین همه بیپناهیها و دلتنگیهاست.
علیرضا توکلش به خدا زیاد بود. هرگاه کلام من بوی ناامیدی میداد، میگفتلا تَقنَطُوا مِن رَحمَةِالله» از رحمت خدا مأیوس نشوید؛ ایمان و اعتقادش به لطف و حکمت و رحمت خدا اینقدر زیاد بود که با وجود علاقه شدیدی که به من و پسرمان داشت ولی با توکل به خدا با خیالی آسوده، زندگی دنیوی را ترک کرد.
#شهید_علیرضا_نوری
#سالـروز_شهـادت 🕊
✍همسر شهید نقل میکند: روز وداع با همسرم، درحالیکه بسیار اشک میریختم به او گفتم"علیرضا اگه رفتی و شهید شدی، من و علیاکبر تو این دنیا چه کنیم؟ زندگی بدون تو خیلی سخته تو میری و من میمانم و دلتنگیهای علیاکبرمون و یک قاب عکس و یک پلاک!
مثل همیشه لبخند ملیحی زد و گفت: تا الآنم من هیچکاره بودم؛ شما را به همون خدایی میسپارم که همیشه محافظ تو و پسرم بوده؛ خداتون بزرگه؛نگران نباش.
✍قبل از پرواز به من پیامک زد: بودنش نیازیست همچون نفسکشیدن خدا را میگویم، همیشه پشت و پناهتبا خواندن این پیام، آخرین بند دلم هم پاره شداحساس کردم آخرین پیامک همسرم هست. پیامکی که پر از امید بوداینکه اگر تنهاترین تنها شویباز هم خدا هست. خدا جانشین همه بیپناهیها و دلتنگیهاست.
علیرضا توکلش به خدا زیاد بود. هرگاه کلام من بوی ناامیدی میداد، میگفتلا تَقنَطُوا مِن رَحمَةِالله» از رحمت خدا مأیوس نشوید؛ ایمان و اعتقادش به لطف و حکمت و رحمت خدا اینقدر زیاد بود که با وجود علاقه شدیدی که به من و پسرمان داشت ولی با توکل به خدا با خیالی آسوده، زندگی دنیوی را ترک کرد.
#شهید_علیرضا_نوری
#سالـروز_شهـادت 🕊
🌸
💍#ازدواج_به_سبک_شهدا
🌕شهید مدافعحرم علیرضا نوری
💞همسر شهید نقل میکند: من همیشه میگویم ازدواجمان از دو توسل شروع شد. ماجرای این توسلکردن برای خودمان خیلی جالب بود. شهید نوری همیشه میگفت من شما را از حضرت زهرا سلاماللهعلیها گرفتم.
✨آقاعلیرضا تعریف میکرد یک روز که به مشهد رفته بود، در حرم امام رضا علیهالسلام نذر میکند ۴۰ زیارت عاشورا به حضرت زهرا هدیه بدهد تا خدا یک همسر خوب نصیبش بکند. ایشان ۴۰شب پشت سر هم این زیارت عاشورا را میخواند و دقیقاً در آخرین شبی که زیارت عاشورا را میخواند، فردایش شوهرخالهاش مرا به ایشان معرفی میکند.
💞آن زمان خودم در کنگره شهدا کار میکردم و یک هفتهای میشد که به شهدا متوسل شده بودم و میخواستم یکی مثل خودشان نصیبم کنند. نتیجه توسلهایمان این شد که در اسفند سال۱۳۸۸ شهید نوری به خواستگاری من آمد و با هم آشنا شدیم و بعد از آشناییهای اولیه، مراسم خواستگاری کاملاً سنتی برگزار شد. ۱۱خرداد سال۱۳۸۶ عقد و مهر همان سال نیز عروسی کردیم.
#شهید_علیرضا_نوری
#سالـروز_شهـادت 🕊
🌸 اَللَّهُـمَّ 🌸صَلِّ🌸 عَلَی 🌸 مُحَمَّـدٍﷺ
🌸 وَآلِ🌸 مُحَمـَّدﷺ
🌸 وَ عَجِّـل🌸 فَرَجَهُـم
#اللهمعجـللولیڪالفـرج
@sardare_dellha
🌙 #ماه_رمضان_شهدایی
🌷مدافعحرم #شهید_علیرضا_نوری 🌷
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
🎙راوی: همسر شهید:
در ایّام ماه مبارک رمضان، بهخاطر بارداری و شیردهی روزه نمیگرفتم؛ ولی چون میدونستم علیرضا بدون من سحری نمیخوره، بیدار میشدم و باهاش همراهی میکردم و خیالم راحت بود که بدون سحری روزه نگرفته.
فصل پاییز و زمستان که روزههای قضا رو میگرفتم، با اینکه علیرضا حتی یک روزه قضا هم نداشت ولی بهخاطر من سحرها بیدار میشد
و روزهی مستحبّی میگرفت، میگفت: "میخوام تنها نباشی و سحریت رو بخوری! تو بهخاطر من سحرهای ماه رمضان بیدار شدی و همراهی کردی، من هم باید جبران کنم.:
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
🇮🇷صلوات🇮🇷
🌼اللهم
🌼🌼صلی
🌼🌼🌼علی
🌼🌼🌼🌼محمد
🌼🌼🌼🌼🌼وال
🌼🌼🌼🌼🌼🌼محمد
🌼🌼🌼🌼🌼و عجل
🌼🌼🌼🌼فرجهم
🌼🌼🌼به حق
🌼🌼عمه ام
🌼سادات
@sardare_dellha
🌷مدافعحرم #شهید_علیرضا_نوری 🌷
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
🎙راوی: همسر شهید:
در ایّام ماه مبارک رمضان، بهخاطر بارداری و شیردهی روزه نمیگرفتم؛ ولی چون میدونستم علیرضا بدون من سحری نمیخوره، بیدار میشدم و باهاش همراهی میکردم و خیالم راحت بود که بدون سحری روزه نگرفته.
فصل پاییز و زمستان که روزههای قضا رو میگرفتم، با اینکه علیرضا حتی یک روزه قضا هم نداشت ولی بهخاطر من سحرها بیدار میشد
و روزهی مستحبّی میگرفت، میگفت: "میخوام تنها نباشی و سحریت رو بخوری! تو بهخاطر من سحرهای ماه رمضان بیدار شدی و همراهی کردی، من هم باید جبران کنم.:
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
🇮🇷صلوات🇮🇷
🌼اللهم
🌼🌼صلی
🌼🌼🌼علی
🌼🌼🌼🌼محمد
🌼🌼🌼🌼🌼وال
🌼🌼🌼🌼🌼🌼محمد
🌼🌼🌼🌼🌼و عجل
🌼🌼🌼🌼فرجهم
🌼🌼🌼به حق
🌼🌼عمه ام
🌼سادات
@sardare_dellha
~🕊
#عاشقانه_شهدا🙃🍃
عروسیمون توی تالاری بیرون از شهر بود. علیرضا به اقوامش سپرد که وقتی دنبال ماشین عروس اومدین، فقط بیرون شهر بوق بزنید و نمیخواهم صدای بوق ماشین، مردم رو اذیت کند. شاید یکی به سختی بچهاش رو خوابونده باشه یا اینکه آدمِ سالخورده یا بیماری تو خونهای باشه.
خونهی خودمون مجتمع آپارتمانی سپاه بود. علیرضا گفت بریم منزل پدرم و همونجا مهمونها رو ببینیم. چون نمیخواهم کسی تا مجتمع دنبالمون بیاد. آخه سَروصدای مهمونها همسایهها رو بیدار میکنه! بعد از اینکه با مهمونا خداحافظی کردیم، فقط دوتا از خواهرام همراهمون آمدند؛ خیلی بیسروصدا وارد منزل شدند و چندتا عکس گرفتند و رفتند.
از اون شبی که زندگی مشترک ما در اون ساختمان شروع شد، خیلی حواسمون جمع بود که صدای تلویزیون زیاد نباشه! توی راهپلهها به آرومی قدم برداریم و ...! به این شکل علیرضا سعی میکرد که حقّالنّاسی بر گردنش نماند.
✍🏻به روایت همسر
#شهید_علیرضا_نوری♥️🕊
🇮🇷@sardare_dellha
#عاشقانه_شهدا🙃🍃
عروسیمون توی تالاری بیرون از شهر بود. علیرضا به اقوامش سپرد که وقتی دنبال ماشین عروس اومدین، فقط بیرون شهر بوق بزنید و نمیخواهم صدای بوق ماشین، مردم رو اذیت کند. شاید یکی به سختی بچهاش رو خوابونده باشه یا اینکه آدمِ سالخورده یا بیماری تو خونهای باشه.
خونهی خودمون مجتمع آپارتمانی سپاه بود. علیرضا گفت بریم منزل پدرم و همونجا مهمونها رو ببینیم. چون نمیخواهم کسی تا مجتمع دنبالمون بیاد. آخه سَروصدای مهمونها همسایهها رو بیدار میکنه! بعد از اینکه با مهمونا خداحافظی کردیم، فقط دوتا از خواهرام همراهمون آمدند؛ خیلی بیسروصدا وارد منزل شدند و چندتا عکس گرفتند و رفتند.
از اون شبی که زندگی مشترک ما در اون ساختمان شروع شد، خیلی حواسمون جمع بود که صدای تلویزیون زیاد نباشه! توی راهپلهها به آرومی قدم برداریم و ...! به این شکل علیرضا سعی میکرد که حقّالنّاسی بر گردنش نماند.
✍🏻به روایت همسر
#شهید_علیرضا_نوری♥️🕊
🇮🇷@sardare_dellha