💫جاے #ساعٺ
نگاه #ٺو
بیدارم مے ڪند؛
☀️هراسے از #چرخش عقربہ ها
نیسٺ
بگذار نگاه #ٺو مدام برایم
زنگ بزند.....
🌷#شهـید_مجید_قربانخانی🕊
🕊سلام صبحتون شهدایے 🌹
@sardare_dellha
نگاه #ٺو
بیدارم مے ڪند؛
☀️هراسے از #چرخش عقربہ ها
نیسٺ
بگذار نگاه #ٺو مدام برایم
زنگ بزند.....
🌷#شهـید_مجید_قربانخانی🕊
🕊سلام صبحتون شهدایے 🌹
@sardare_dellha
﷽ شـُـهـَـداے ِمـُـدافـِـع ِحـَـرَم ﷽
💫جاے #ساعٺ
نگاه #ٺو
بیدارم مے ڪند؛
☀️هراسے از #چرخش عقربہ ها
نیسٺ
بگذار نگاه #ٺو مدام برایم
زنگ بزند.....
🌷#شهـید_مجید_قربانخانی🕊
@sardare_dellha
💫جاے #ساعٺ
نگاه #ٺو
بیدارم مے ڪند؛
☀️هراسے از #چرخش عقربہ ها
نیسٺ
بگذار نگاه #ٺو مدام برایم
زنگ بزند.....
🌷#شهـید_مجید_قربانخانی🕊
@sardare_dellha
💫جاے #ساعٺ
نگاه #ٺو
بیدارم مے ڪند؛
☀️هراسے از #چرخش عقربہ ها
نیسٺ
بگذار نگاه #ٺو مدام برایم
زنگ بزند.....
🌷#شهـید_مجید_قربانخانی🕊
🕊سلام صبحتون شهدایے 🌹
نگاه #ٺو
بیدارم مے ڪند؛
☀️هراسے از #چرخش عقربہ ها
نیسٺ
بگذار نگاه #ٺو مدام برایم
زنگ بزند.....
🌷#شهـید_مجید_قربانخانی🕊
🕊سلام صبحتون شهدایے 🌹
🌹🕊رخسـارِ تو . . .
سپیـد در پیش زینب (س) است
جانـا شفاعتی ، بہ رخِ تیـرہ و تار مــا
🥀🕊#لاله_های_زینبی
💐«روزهای آخر رفتنش وقتی از موضوع خبردار شدیم هرکاری کردیم تا نرود. وقتی که توانست برود اصلا باورمان نشد چون ممنوع الخروج بود.فرمانده خواسته بود رضایت نامه از از طرف ما ببرد که مجید خودش رضایت نامه ای تهیه کرده و انگوشت خودش را زده بود. فرمانده که به موضوع شک داشت خواسته بود با من صحبت کند، مجید هم با پیرزنی هماهنگ کرد که با فرمانده صحبت کند تا راضی شود اما نشد. در آخر به پهلوی شکسته حضرت زهرا(س) قسم خورده و به شرطی که به خط مقدم نرود. شب عملیات وقتی بچه ها به خط شدند،دیدند مجید هم آمد فرمانده دعوایش کرده که مگر نگفتم تو نیا. مجید هم خودش را توی ماشین جا داده و طوری که فرمانده نبیند به خط مقدم رفته.››
✍راوی:پدر شهید
🥀#شهـید_مجید_قربانخانی
#حر_مدافعان_حرم
🇮🇷 @sardare_dellha
سپیـد در پیش زینب (س) است
جانـا شفاعتی ، بہ رخِ تیـرہ و تار مــا
🥀🕊#لاله_های_زینبی
💐«روزهای آخر رفتنش وقتی از موضوع خبردار شدیم هرکاری کردیم تا نرود. وقتی که توانست برود اصلا باورمان نشد چون ممنوع الخروج بود.فرمانده خواسته بود رضایت نامه از از طرف ما ببرد که مجید خودش رضایت نامه ای تهیه کرده و انگوشت خودش را زده بود. فرمانده که به موضوع شک داشت خواسته بود با من صحبت کند، مجید هم با پیرزنی هماهنگ کرد که با فرمانده صحبت کند تا راضی شود اما نشد. در آخر به پهلوی شکسته حضرت زهرا(س) قسم خورده و به شرطی که به خط مقدم نرود. شب عملیات وقتی بچه ها به خط شدند،دیدند مجید هم آمد فرمانده دعوایش کرده که مگر نگفتم تو نیا. مجید هم خودش را توی ماشین جا داده و طوری که فرمانده نبیند به خط مقدم رفته.››
✍راوی:پدر شهید
🥀#شهـید_مجید_قربانخانی
#حر_مدافعان_حرم
🇮🇷 @sardare_dellha