کانال سردار دلها
967 subscribers
49.4K photos
26.9K videos
257 files
2.32K links
💠بِسمِـ رَبَّ الحٌسٖــیِݩ﴿؏﴾💠
اگه خیمه ی اسلامی آسیب ببیند
بیت الله الحرام و قرآن آسیب خواهد دید
بخشی ازوصیت نامه ی
#حاج_قاسم_سلیمانی
خدایاداغ سردارهرگزتاظهورمهدی فاطمه
از دلها نمیره

آیدی مدیر کانال

@sardaredelha59



https://t.me/sardare_dellha
Download Telegram
#پدر_مادر
حاج قاسم سلیمانی


🌹🌸🍁🌷🌸🌹🍁🌷


@sardare_dellha
#سردار #شهید دفاع مقدس میرعلی یوسفی سادات
🍃🌷🍃
در 16#بهمن1322# روستای سید لر متولدشد.
ازعشایر مغان بود.
شغل پدرش ، گله داری و کشاورزی بود.
🍃🌷🍃
به علت وضع مالی  خوب،پدرش میرزایی برایش اجیر کرد و تا چهارم ابتدایی پیش ایشان درس خواند. در این دوران، با علاقه درس و تکلیف را انجام می داد و میرزا از ایشان راضی بود.
🍃🌷🍃
دوران کودکی را در خانواده نسبتا مرفه گذراند، برای انجام کارهای روزمره در خانه خدمتکار داشتند. رفاه نسبی و آسایش باعث شده بود تا ایشان روحیه شاد و بازیگوش داشته باشد.
🍃🌷🍃
بازی مورد علاقه اش قایم موشک بود. 
برای ادامه تحصیل به مشکین شهر رفت و تا کلاس ششم ابتدایی درس خواند اما پس از آن ترک تحصیل کرد.

چون یکی از اهالی به پدرش گفت نگذار بیشتر از پنج کلاس درس بخواند چون بعدا به حرفت گوش نمی دهد، پدر هم به ادامه تحصیل ایشان زیاد اهمیت ندادند و  ترک تحصیل کرد.

#خصوصیات بارز ایشان در این دوران، #خوش اخلاقی،#شجاعت و# راستگویی بود، با بزرگ تر شدن در کارهای #دامداری و #کشاورزی به #پدر کمک می کرد و در این ایام بود که خواندن #قرآن و رفتن به #مسجد را شروع کرد.
🍃🌷🍃
ولی بعد ازشما دیگه
هممون خانواده
#شهید شدیم۰۰۰!💔


#عزیز_ملت
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🇮🇷
#پدر♥️

🏴 التماس دعای فرج وشهادت 🏴

🌷روحش شاد ویادش گرامی صلوات 🌷

@sardare_dellha
🍃گاهی همه چیز، بعد از #شهادت آغاز می‌شود!
مثلا؛ سهم آنهایی که پشتِ پایِ عزیزشان دل ریخته اند، می‌شود انتظار و چشم به راهی...

🍃#سید_احسان اویی که مادرش خوابِ شهادت را برایش دیده بود، بعد از شهادت همه چشم هارا به راهِ بازگشتِ پیکرش منتظر گذاشت،چه انتظار سختی!..

🍃بعد از#شهادت، گویی کوچه باغِ انار را زمستان به آغوش کشید!
نه شکوفه ای...نه جوانه ای...نه رسیدنی💔

🍃بر سر دخترها،گرمایِ دست#پدر کم بود و میانِ خنده هایشان، همیشه بغضی جولان می‌داد که ای کاش بابا بود😥

🍃این میان اما همسری، عاشقانه دلتنگی ها را به خلوت می‌برد و غصه نبود مَردَش را در خفا و ذره ذره می‌خورد
برایِ دخترها پشت و پناه بود در نبود بابا و برایِ پدرمادرِ احسان؛، مرهمی بر قلب منتظرشان💔

🍃سید احسان، طلسم ماندن‌ها را شکست و او اولین پیکری بود که از خاک#سوریه به آغوش خانواده بازگشت
حالا وقتش بود بارِ پدر بودن را، استخوان‌های تازه برگشته به دوش بکشند.

🍃آمد و در روزِ شهادتِ مظلومانه#مادرِ عالمین،به آغوش خاک سپرده شد،قلبها آرام شده است.انتظار جایش را به دلخوشی داده. دلخوشیِ بودنِ#بابا برایِ دخترها، حتی زیر خروارها خاک
دلخوشی به مزاری سرد که حالا مامنی برای دردِ دل است، دردِ دلِ همسری که سنگینی نگاهِ همیشه همراهِ احسان را، از قابِ عکسِ شیشه ایِ  هم لمس می‌کند.

🍃انار ها شکوفه داده اند و کوچه باغ سرسبز است.هرسال، همین حوالی که می‌شود، عطر سید احسان که می‌پیچد، غنچه انار ها ترک می‌خورد به لبخندی سرخ،زمستان است اما، بویِ بهار در پیچ و خمِ کوچه پیچیده🍃

🍃کوچه باغِ انار، شاید به ماندنت عادت نداشته باشد اما، عطرت را سخت به آغوش کشیده.

#پروازت_مبارک ؛ علتِ لبخند انارها🙃
.
*#کوچه_باغ_انار_به_ماندنم_عادت_نکن ؛ کتابِ زندگینامه شهید🍀

🌸به مناسبت سالروز شهادت
#شهید_احسان_میرسیار

📅تاریخ تولد : ۲۲ اردیبهشت ۱۳۵۹

📅تاریخ شهادت : ۲۲ بهمن ۱۳۹۴


🥀مزار شهید : بی بی زبیده_قرچک

@sardare_dellha
#سردار #شهید دفاع مقدس میرعلی یوسفی سادات
🍃🌷🍃
در 16#بهمن1322# روستای سید لر متولدشد.
ازعشایر مغان بود.
شغل پدرش ، گله داری و کشاورزی بود.
🍃🌷🍃
به علت وضع مالی  خوب،پدرش میرزایی برایش اجیر کرد و تا چهارم ابتدایی پیش ایشان درس خواند. در این دوران، با علاقه درس و تکلیف را انجام می داد و میرزا از ایشان راضی بود.
🍃🌷🍃
دوران کودکی را در خانواده نسبتا مرفه گذراند، برای انجام کارهای روزمره در خانه خدمتکار داشتند. رفاه نسبی و آسایش باعث شده بود تا ایشان روحیه شاد و بازیگوش داشته باشد.
🍃🌷🍃
بازی مورد علاقه اش قایم موشک بود. 
برای ادامه تحصیل به مشکین شهر رفت و تا کلاس ششم ابتدایی درس خواند اما پس از آن ترک تحصیل کرد.

چون یکی از اهالی به پدرش گفت نگذار بیشتر از پنج کلاس درس بخواند چون بعدا به حرفت گوش نمی دهد، پدر هم به ادامه تحصیل ایشان زیاد اهمیت ندادند و  ترک تحصیل کرد.

#خصوصیات بارز ایشان در این دوران، #خوش اخلاقی،#شجاعت و# راستگویی بود، با بزرگ تر شدن در کارهای #دامداری و #کشاورزی به #پدر کمک می کرد و در این ایام بود که خواندن #قرآن و رفتن به #مسجد را شروع کرد.
🍃🌷🍃
#سردار #شهید دفاع مقدس میرعلی یوسفی سادات
🍃🌷🍃
در 16#بهمن1322# روستای سید لر متولدشد.
ازعشایر مغان بود.
شغل پدرش ، گله داری و کشاورزی بود.
🍃🌷🍃
به علت وضع مالی  خوب،پدرش میرزایی برایش اجیر کرد و تا چهارم ابتدایی پیش ایشان درس خواند. در این دوران، با علاقه درس و تکلیف را انجام می داد و میرزا از ایشان راضی بود.
🍃🌷🍃
دوران کودکی را در خانواده نسبتا مرفه گذراند، برای انجام کارهای روزمره در خانه خدمتکار داشتند. رفاه نسبی و آسایش باعث شده بود تا ایشان روحیه شاد و بازیگوش داشته باشد.
🍃🌷🍃
بازی مورد علاقه اش قایم موشک بود. 
برای ادامه تحصیل به مشکین شهر رفت و تا کلاس ششم ابتدایی درس خواند اما پس از آن ترک تحصیل کرد.

چون یکی از اهالی به پدرش گفت نگذار بیشتر از پنج کلاس درس بخواند چون بعدا به حرفت گوش نمی دهد، پدر هم به ادامه تحصیل ایشان زیاد اهمیت ندادند و  ترک تحصیل کرد.

#خصوصیات بارز ایشان در این دوران، #خوش اخلاقی،#شجاعت و# راستگویی بود، با بزرگ تر شدن در کارهای #دامداری و #کشاورزی به #پدر کمک می کرد و در این ایام بود که خواندن #قرآن و رفتن به #مسجد را شروع کرد.
🍃🌷🍃
🕊 بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
اِنّا لله وَ اِنّا اِلَیهِ راجِعون
روح بلند پیشوای مسلمانان و رهبر آزادگان جهان،
#حضرت_امام_خمینی به ملکوت اعلاء پیوست."

▪️جهان تیره شد.
جریانِ شریانِ درخت به احترام
#غم ایستاد. چشم ها جوشیدند و زمین، درد را در آغوش کشید.‌دیوارِ بغضِ مردان فرو ریخت و ترنم #شیونِ زنان به آسمان برخاست.
پدر رفته بود.
#پدر نبود.
پدر... آه، پدر.

▪️پدری که مرد
#خمین بود و پیر غلام #حسین(ع).
پدری که لحن راه گشایَش مرهم خسته دلی های
#عشاق بود.
پدری که در میان ظلمت و رِخوت، ره می نمود به طالبان حقیقت.
پدری که جان در ره احیای اذهان نهاده بود.
پدری پر مهر که خیال لبخندش، برانگیزنده ی
#پایداری جوانان دلداده در ستیزی پررنج و بی عدل بود.

▪️
پدر رفته بود.
پدر نبود.
اما
#ارثیه ای پرارج به یادگار نهاده بود که دستاور جهد و جوش و خروش او و مریدان مخلصش بود.
"جریان یافتن
#جامعه‌ی_اسلامی در مداری بایسته و حاکمیت اسلامی حقیقی"
آری! این است ارثیه ی پرارج آن
پدر پرمهر؛ و کنون بر ماست، پاس داری و نگاه داری اش.

▪️آری! بر ماست، گوش سپاری به نوای
#ولی
به مناسبت سالروز
#رحلت_امام_خمینی

@sardare_dellha
به روایت از #دکتر نیما رضایی،
#استاد #ایمونولوژی #دانشگاه:
#دکتر آقامحمدی #استاد و #همکار من بود و از دوران #دانشجویی و حدود 25#سال است که ایشان را  می‌شناسم.
🍃🌷🍃
ایشان از #نزدیک‌ترین #اساتید به من و شاید من #نزدیک‌ترین فرد به ایشان بودم. 
#دکتر آقامحمدی ، #پدر #بیماری #نقص ایمنی اولیه در #ایران هستند.
🍃🌷🍃
به‌جرئت می‌توانم بگویم #دکتر آقامحمدی #پدر #بیماری‌های #نقص ایمنی در #ایران است و با #فقدان ایشان خیلی از #بیماران #نقص ایمنی #یتیم شدند و #پدرشان را از #دست دادند.
🍃🌷🍃
#دکتر آقامحمدی  #شخصیتی #مثال‌زدنی، #ستودنی و #بی‌نظیربودند، ایشان با #سخت‌کوشی #امور علمی، #پژوهشی و #اجرایی را #پیگیری می‌کردند و آن را به #نتیجه #می‌رسانند.
🍃🌷🍃
#دکتر آقامحمدی در #طول عمر با #برکت خود،  #بانک اطلاعاتی، #شبکه، #مرکز تحقیقات و #مجله #بیماران #نقص ایمنی اولیه را #تأسیس کردند. در این 25#سال نیز سعی کردم #سخت‌کوشی را از ایشان یاد بگیرم و واقعاً زود بود که ایشان را از #دست بدهیم.😔
🍃🌷🍃
🔸وقتی #پدر شهید #رضا_کارگربرزی خاطره ای از سفر پدرش با پای پیاده👣 از کرمان به #کربلا را تعریف می کرد، ناگهان حاج #قاسم_سلیمانی با حالت تعجب😧 از پدر شهید پرسید: مگر شما اهل کرمان هستید⁉️ گفتند: بله

🔹حاج قاسم به فرمانده گفت: چرا به من نگفته بودید که #رضا همشهری ماست؟!
فرمانده گفتند: رضا خودش خواسته بود که این موضوع هیچ جا مطرح نشه⛔️ ومخصوصاً به #حضرتعالی گفته نشود.

آری او #اخلاص را در جزئیات هم میدانست👌

@sardare_dellha
شوکه شدم در حالی که اشک در چشمانم حلقه زده بود گفتم مگه #عملیات بود؟
گفته نه نمی دونم چطور #شهید شده؟
برگشتم بلیط را پس دادم رفتم #معراج #شهدا😭
🍃🌷🍃
به مسئول #معراج گفتم #برادرم #شهید شده میگذارید برم اونو ببینم
با یک نفر رفتیم سردخانه
در یک تابوت را باز کرد دیدم #امیره 😭😭چند لحظه ای بهش خیره شدم😭😭
🍃🌷🍃
برگشتم بیرون😔
دلم راضی نشد گفتم اجازه می دهید یک بار دیگر برم ببینم
رفتم بالای سرش نشستم
باهاش کلی نجوا کردم و گلایه کردم که مگر قرار نبود باهم باشیم........😭
🍃🌷🍃
بعد رفتم #پایگاه ابوذر
دیدم دارند می روند به خانواده اش خبر بدهند من را هم با خودشان بردند
نامردا منو انداختند جلو😭
🍃🌷🍃
رفتم در زدم #پدر# امیر (حاج حسین) اومد تا منو دید رنگش پرید😔
گفت چیزی شده #امیر چیزی شده گفتم نه مجروح شده در بیمارستانه بیاییدبرویم
اصرار کرد گفت اگر #شهید شده بگو من تحملش را دارم
😭
🍃🌷🍃
با اصرار فهمید😭
با هم رفتیم بالای سر #امیر .... باید می بودید و میدیدید که این پدر با #پسر #ارشدش چه می کرد
#می بویید و #می بوسید....😭😭
🍃🌷🍃
#اولین #شهید مدافع حرم لرستان، ماشاالله  شمسه
🍃🌷🍃
در سال 1346# در خانواده‌ای مذهبی در روستای «سراب» از توابع بروجرد متولد شد.

پدر ایشان ،آقامحمد» #موذن و #متولی #مسجد و مادرش خانمی #مومن و #پاکدامن بودند.
🍃🌷🍃
متاهل بود،  در سال 1366#  ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو فرزند دختر و یک پسر است.
🍃🌷🍃
ایشان از کودکی #خصوصیات #منحصر به فردی داشت، مانند #احترام به #پدر و #مادر و #خواهر و#برادرهایش، #دلسوزبود و #ایمان قوی داشت.
🍃🌷🍃
#خصوصیات اخلاقی اش در تمام اقوام #زبانزد #خاص و #عام بود:و همه ایشان  را به #محبت و #حلال #مشکلات بودن و #حامی #مستضعفین بودن #می‌شناسند.
🍃🌷🍃
#متواضع و #فروتن بود،و اهمیتی به #پست و #مقام در زندگی #نمی داد، به صورتی که  بسیاری از اقوام تا بعد از #شهادت ایشان از #درجه اش #مطلع نبودند.
🍃🌷🍃
ایشان #دقت زیادی در برپایی #نماز اول وقت، #نماز شب و #تلاوت قرآن  می‌کرد، و انس  با #قرآنش تا حدی بود که حتی قبل از رفتن به #سوریه از #قرآن #مسئلت خواهی می‌کرد
🍃🌷🍃
#صبح 20#فروردین خودم را درگیر کتاب آیین نامه کردم و سراغ تلویزیون نرفتم اما عصر #برادرش از منطقه ای پرسید که #مرتضی در #سوریه مشغول #نبرد بود چون زیر نویس شبکه خبر، از حمله به #سوریه و #شهادت گفته بود.
🍃🌷🍃
اسم محل را به یاد نداشتم. به چند نفر از #همکاران چابهار زنگ زدم تا اسم دقیق محل حضور #مرتضی را بپرسم اما دوستانش که از #شهادت #مرتضی خبر داشتند طفره رفتند و گفتند اسم شهر را می پرسند و خبر می دهند.
🍃🌷🍃
راهی آموزشگاه رانندگی شدم که در کلاس، از طرف پدر شوهرم تماسی داشتم اما رد دادم در این بین تماس ها از خطی ناشناس ادامه داشت و به ناچار پاسخ دادم.

مسئولی از من خواست خودم را به خانه  پدر شوهرم برسانم. آشفتگی و نگرانی بر قلب و جسمم حاکم شده بود. با آژانس تماس گرفتم و تاکسی خواستم اما سرگردان آن را لغو کردم.😭

با برادر #شهید تماس گرفتم و با هزاران اندیشه خوب و بد خودم را به خانه رساندم.😭
🍃🌷🍃
در منزل #پدر #مرتضی #غوغایی بود و دیدن آن همه آدم، پرچم و لباس های سیاه مرا غافل گیر کرده بود. خیلی ها انگار از #شهادت #مرتضی با خبر بودند، رمقی برای راه رفتن نداشتم، جلوی در نشستم و ...😭😭😭😭
🍃🌷🍃
💢چشم #پدر دلگرم به لبخند #مادر و چشم مادر خیره به #اشک شوق پدر شد و بار دیگر جوانمردی پا به عرصه هستی گذاشت.

پسرشاگرد خوبی بود وپدرهم معلم خوبی👌 که راه ورسم #مردانگی رابه اوآموخت. #محمدرضا شیفته ی مردانگی سیدالشهدا و غیرت #ابوالفضل شد. رد پای آموخته هایش، سبب شد تا سِیلی از جوانان را شیفته مرام و خوشرویی خود کند، ردپایی که عطر #ایمان در جای جای خاکش به مشام میرسد و مشام هارا نوازش می کند.

💢در گفت و گوهایش با مادر گفته بود.
«قول میدهم مادر که #شهید شوم آخر»
سر را فدای #حرم عمه سادات کرد و قول او برای همیشه ماندگار و یادگار شد.
غیرتش باعث شد جانش♥️ را #فدا کند تا مبادا نگاه چپ حرامی ها سوی حرم عقیله بنی هاشم باشد

چه عاشقانه پر کشید🕊 و جام #شهادت را سر کشید. رفت اما تجربه و مردانگی خود را به یادگار گذاشت تا سرمشق شیر مردانی باشد که #عشق به وصال‌ِ معشوق دارند💞 و آرزوی نوشیدن جام #شهادت در دل....

#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری

@sardare_dellha
🔸زندگی شهدا🌷 را #الگوی زندگی خودشان قرار می دادند. شهید مدافع حرم محمود رضا #بیضایی، مربی آقا هادی بودند، خیلی از ایشان تعریف می کردند، همیشه می گفتند: « ما باید #انتقام شهید بیضایی را از این تکفیری ها بگیریم.»

🔹قاب عکس📸 این #شهید را به دیوار خانه زده بودند و از #مادر قول گرفته بودند که عکس را هیچ وقت بر ندارند شهدای #مدافع_حرم را که به کشور می آوردند🇮🇷 حالشان عوض می شد، خیلی تحت تأثیر قرار می گرفتند😔

🔸آخرین بار که در شهرمان #شهید آوردند رو کردند به من و گفتند: فاطمه جان! #شهید_بعدی إن شاءالله خودمم☺️ همان موقع فهیمدم که ایشان را از دست می دهم😢 همان هم شد و شهید بعدی🌷 #آقا_هادی شجاع بود.

🔹در خانواده هم من شاهد بودم که چقدر متأثر از #پدر هستند، در خیلی از کارهای شان پدرشان را الگو قرار می دادند👌 زیباتر از همه مسجد رفتن شان بود. اینکه می دیدم همسرم کارهای شان را طوری تنظیم می کنند که با پدرشوهرم برای اقامه #نماز_جماعت به مسجد بروند👥 برایم دلنشین بود.

#شهید_هادی_شجاع
#شهید_محمودرضابیضائی
#سالروزشهادت



@sardare_dellha
🔸زندگی شهدا🌷 را #الگوی زندگی خودشان قرار می دادند. شهید مدافع حرم محمود رضا #بیضایی، مربی آقا هادی بودند، خیلی از ایشان تعریف می کردند، همیشه می گفتند: « ما باید #انتقام شهید بیضایی را از این تکفیری ها بگیریم.»

🔹قاب عکس📸 این #شهید را به دیوار خانه زده بودند و از #مادر قول گرفته بودند که عکس را هیچ وقت بر ندارند شهدای #مدافع_حرم را که به کشور می آوردند🇮🇷 حالشان عوض می شد، خیلی تحت تأثیر قرار می گرفتند😔

🔸آخرین بار که در شهرمان #شهید آوردند رو کردند به من و گفتند: فاطمه جان! #شهید_بعدی إن شاءالله خودمم☺️ همان موقع فهیمدم که ایشان را از دست می دهم😢 همان هم شد و شهید بعدی🌷 #آقا_هادی شجاع بود.

🔹در خانواده هم من شاهد بودم که چقدر متأثر از #پدر هستند، در خیلی از کارهای شان پدرشان را الگو قرار می دادند👌 زیباتر از همه مسجد رفتن شان بود. اینکه می دیدم همسرم کارهای شان را طوری تنظیم می کنند که با پدرشوهرم برای اقامه #نماز_جماعت به مسجد بروند👥 برایم دلنشین بود.

#شهید_هادی_شجاع
#شهید_محمودرضابیضائی
#سالروزشهادت

📎روزتون شهــــدایی

@sardare_dellha
🌙سلام بر شهیدے که #پدر بود
سلام بر
#سرباز امام زمانم

امشب بیا برای پسرهای بی‌
پدر
عطری بیار از نفس آخر شهید

روز
پدر رسیده، بیا ماه مهربان
دستی بکش به روی سر دختر شهید

🤲 الّٰلهُمَّ ارْزُقْنٰا شَهٰادَةَ فِی سَبیلِک 🤲

#حاج_قاسم
#یاد_شهدا_با_صلوات

@sardare_dellha


🔹یک‌بار چند تن از فرزندان شهدای کرمان
به دیدار مقام معظم رهبری آمده بودند،
بعد از دیدار می‌خواستند که حاج قاسم را ببینند.

🔸من آنها را به منزل حاج قاسم بردم.
شهید سلیمانی بعد از دیدار با فرزندان
شهدای کرمان به من گفت که
بلیط برگشت این بچه‌ها کِی هست؟

🔹من هم گفتم که شب قرار است به
کرمان برگردند. گفت برو و بلیط برگشت
آنها را پس بده تا شب در خانه من باشند.

🔸بعد حاج قاسم این بچه‌ها را به امامزاده
پنج‌تن برد و شب در منزل خودش از آنها
پذیرایی کردند.

او مانند یک #پدر با آنها رفتار می‌کرد.


أنتَ‌قَلبي..
#ماه_دلم♥️
#خاطرات_سرداردلها

🇮🇷@sardare_dellha
🔹 شهید حاج‌قاسم‌ سلیمانی:
من شهادت می‌دهم پدرم در طول عُمر
یک گندم حرام وارد زندگی‌اش نکرد...

#رزق_حلال
#پدر_شهیـد
# شادی روحش‌ به دلخواه صلوات

🇮🇷@sardare_dellha
✍️ من ذره‌ای ناراحتی از این پسر ندارم

▫️بــه اطرافیانش بسیار محبت می‌كرد. بــه مــن خیلی محبـت داشـت. شاید بــاور نكنید، اما می‌آمد مــن را می‌بوییـد و می‌بوسـید؛ مثل كسی كــه گلی را بــو می‌كند، مـن را می‌بویید.

▫️می‌گفت همه افتخار من این اسـت كـه مادری فداكار مثـل تـو دارم. بـه مـن می‌گفت هـر چیـزی كه لازم داری و می‌خواهی بــه مــن بگـو و چــرا بــه بچه‌های دیگرت می‌گویی؟ بگذار ایـن اجـر بـه مـن برسـد. مـن ذره‌ای ناراحتی از ایـن پسـرم نـدارم. ماننـد یـک پسـر هجـده سـاله، شیرین‌زبان و خندان بــود.

#پدر_موشکی_ایران
#شهید_تهرانی_مقدم🌷


🇮🇷 @sardare_dellha