کانال سردار دلها
977 subscribers
48.6K photos
26.3K videos
257 files
2.3K links
💠بِسمِـ رَبَّ الحٌسٖــیِݩ﴿؏﴾💠
اگه خیمه ی اسلامی آسیب ببیند
بیت الله الحرام و قرآن آسیب خواهد دید
بخشی ازوصیت نامه ی
#حاج_قاسم_سلیمانی
خدایاداغ سردارهرگزتاظهورمهدی فاطمه
از دلها نمیره

آیدی مدیر کانال

@sardaredelha59



https://t.me/sardare_dellha
Download Telegram
خداحافظ
کربلایی نریمان پناهی
خداحافظ
ای تمام وجودم....

#حضرت_زینب




@sardare_dellha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖤السَّلامُ عَلَیْکِ یا زینَب الکُبری

🕯شیعه دارد آبرو زیرا
🖤دلش با زینب است

🕯آبرو دارحقیقی در
🖤دو دنیا زینب است

🕯راه ما راه حسین
🖤و مقصد ماکربلاست

🕯افتخار و اعتبار
🖤مکتب ما زینب است

🏴 #وفات_شهادت_گونه #حضرت_زینب_س_تسلیت_باد 🏴

@sardare_dellha
بعد از آن متوجه شدم قبل از آمدن به منزل، #مجروح شده بود و حتی #یک هفته در #بیمارستان #بقیةالله(عج)بستری بود. لباس زیاد می‌پوشید که من متوجه این موضوع نشوم.😭
🍃🌷🍃
#اولین باری که گفت می‌خواهد به #سوریه برود ۳#ماه طول کشید تا برگردد. بار #دوم گفت، برای #آموزش ۸۰۰#نفر #نیرو به یزد می‌برد که بعدا متوجه شدم با همان #نیروهای #فاطمیون #اعزام شد.😭
🍃🌷🍃
من #پنج ماهه باردار بودم که #احمد گاهی در خانه حرف #سوریه را می‌زد. می‌گفت: #سوریه #جنگه شاید برای #مأموریت به آنجا بروم. زیاد جدی نگرفتم. گفتم می‌رود و یک هفته‌ای برمی‌گردد.
🍃🌷🍃
هفته بعد آمد و گفت: حکمم را زدند و باید بروم #سوریه! گفتم احمد! من حالم خوب نیست با این وضعیتم تنهایم نگذار. می‌گفت: زهرا من هم نگرانت هستم، اما تو را به #حضرت زینب (س)🌷سپردم.😭
🍃🌷🍃
به #سوریه رفت و بعد از سه ماه تماس گرفت. می‌گفت: #مسافت زیادی را پیاده آمده تا بتواند تماس بگیرد. نگران من و بچه بود.😭
🍃🌷🍃
مردم گاهی #زخم‌زبان می‌زدند که شوهرت چطور دلش آمد در شرایط بارداری تنهایت بگذارد. یک روز #احمد پیام داد که به خانه می‌آید. سریع رفتم خانه‌مان.
🍃🌷🍃
چند وقت بعد هم #احمد از #سوریه زنگ زد و آن وقت بود که متوجه شدم کجا رفته است. هر دو روز زنگ می‌زد حال #محنا را می‌پرسید. می‌گفت: #دخترمان چه #شکلیه؟😭😭
🍃🌷🍃
از من خواسته بود هر روز از #محنا #عکس بگیرم و بعداً #نشانش بدهم. توی دلم می‌گفتم وقتی #احمد برگشت چه طوری #محنا را به #احمد نشان بدهم.😭
🍃🌷🍃
وقتی #پیکر شهید #میثم نجفی را آوردند، #احمد هر شب به فکر می‌رفت. وقتی چشمش به #عکس #شهید میثم نجفی می‌افتاد می‌گفت: دوستم #دخترش را #ندید و #شهید شد.😭
🍃🌷🍃
اسم #مهنا رو خودش #انتخاب کرد😭#پدری که مشتاق دیدن دخترش بود و با دیدن لباس نوزادی که برای او خریداری می‌شد، دلش غنج می‌رفت، خیلی زود از او #دل کند و #رفت.😭
🍃🌷🍃
حتی صبر نکرد تا چیده شدن #اتاق نوزاد را ببیند و به یاد بسپارد که همه #مهیای آمدن دختر کوچک او هستند. صبر نکرد چون #عشقش به #حضرت زینب(س)🌷#بیشتر از این #حرف‌ها بود.😭
🍃🌷🍃
در #سوریه بود که تلفنی بهم گفت: «#سپردمتان به #حضرت زینب(س)🌷 و از #خانم خواسته‌ام به شما #سر بزند»😭😭😭
🍃🌷🍃
اما منتی نیست، چراکه او برای کسی رفت که خودش اجرش را می‌دهد.

#عنایت حضرت زینب(س)

همسر #شهید سنجرانی می‌گوید: بار دوم، سوم و چهارم اعزامش به سوریه در سال ۹۶آرام‌تر شدم و حرفی نمی‌زدم و گلایه نمی‌کردم که این #آرامش را عنایت حضرت زینب(س) می‌دانم.‌

#غسل شهادت در آب فرات‌

حالا او از یک هفته قبل از شهادت همسرش که طلبیده می‌شود و به زیارت #حضرت زینب(س) مشرف می‌شود.چهارشنبه ۵ مهرماه# پیکر شهید سنجرانی به مشهد می‌رسد و در گلزار معراج شهدای بهشت رضا(ع) در جوار همرزمانش دفن می‌شود.

پدرش #رزمنده دفاع مقدس بود از وقتی خودش راه خدا و پیامبر(ص) را شناخت، در مسجد، جلسه قرآن و مجالس روضه حضور پیدا می‌کرد. مادرش هم از سادات بسیار معتقد بود و رضا را در کودکی با خودش به مجالس مذهبی می‌برد.

این#شهید مدافع حرم که مسئول محور و آموزش بود سرانجام در مهرماه سال ۱۳۹۶ مصادف با دوم محرم‌الحرام در منطقه دیرالزور در نبرد با تکفیری‌ها به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
ایشان سال ۶۷# با پایان یافتن #جنگ تحمیلی، حدود ۲۸#سال #عمار گونه در #سپاه پاسداران ،
#سپاه #امام رضا (ع)🌷مشهد  و #سپاه نیشابور ، #هرمزگان ، #اصفهان در #ماموریت های  خود از #حریم انقلاب  و #نظام اسلامی #پاسداری کرد.
🍃🌷🍃
و پس  از ۱۲#روز #دیده بانی و #نبرد با تکفیری ها  و با  به هلاکت رساندن بیش از ۲۰۰# نفر از #خوارج تکفیری با #درجه #سردار دیده بان ایشان به درجه رفیع#شهادت رسید.
🍃🌷🍃
#سوم اسفند سال۹۴#عازم #سوریه شد، وپس از#توفیق #اولین زیارت خود در #بارگاه
#حضرت زینب(س)🌷 و  #حضرت رقیه (س)🌷با هواپیما به همراه  #دوست دوران دفاع مقدسش #محمد حصاری به سوی #حلب پرواز کرد.
🍃🌷🍃
به روایت از آقای علی هدایتی از همکاران #شهید:
#شهید شمس آبادی به یکی از دوستان در یپیاده روی اربعین گفته بود: «در این زیارت سشهادت در سسوریه را از سامام حسین(ع)🌷 طلب کرده ام.»
🍃🌷🍃
#اخلاص، #تواضع،#خوش اخلاقی،#ادب و #بی ریایی از جمله ویژگی هایی بود که #شهید شمس آبادی را برازنده #شهادت کرد.
🍃🌷🍃
بعد از آن متوجه شدم قبل از آمدن به منزل، #مجروح شده بود و حتی #یک هفته در #بیمارستان #بقیةالله(عج)بستری بود. لباس زیاد می‌پوشید که من متوجه این موضوع نشوم.😭
🍃🌷🍃
#اولین باری که گفت می‌خواهد به #سوریه برود ۳#ماه طول کشید تا برگردد. بار #دوم گفت، برای #آموزش ۸۰۰#نفر #نیرو به یزد می‌برد که بعدا متوجه شدم با همان #نیروهای #فاطمیون #اعزام شد.😭
🍃🌷🍃
من #پنج ماهه باردار بودم که #احمد گاهی در خانه حرف #سوریه را می‌زد. می‌گفت: #سوریه #جنگه شاید برای #مأموریت به آنجا بروم. زیاد جدی نگرفتم. گفتم می‌رود و یک هفته‌ای برمی‌گردد.
🍃🌷🍃
هفته بعد آمد و گفت: حکمم را زدند و باید بروم #سوریه! گفتم احمد! من حالم خوب نیست با این وضعیتم تنهایم نگذار. می‌گفت: زهرا من هم نگرانت هستم، اما تو را به #حضرت زینب (س)🌷سپردم.😭
🍃🌷🍃
به #سوریه رفت و بعد از سه ماه تماس گرفت. می‌گفت: #مسافت زیادی را پیاده آمده تا بتواند تماس بگیرد. نگران من و بچه بود.😭
🍃🌷🍃
مردم گاهی #زخم‌زبان می‌زدند که شوهرت چطور دلش آمد در شرایط بارداری تنهایت بگذارد. یک روز #احمد پیام داد که به خانه می‌آید. سریع رفتم خانه‌مان.
🍃🌷🍃
چند وقت بعد هم #احمد از #سوریه زنگ زد و آن وقت بود که متوجه شدم کجا رفته است. هر دو روز زنگ می‌زد حال #محنا را می‌پرسید. می‌گفت: #دخترمان چه #شکلیه؟😭😭
🍃🌷🍃
از من خواسته بود هر روز از #محنا #عکس بگیرم و بعداً #نشانش بدهم. توی دلم می‌گفتم وقتی #احمد برگشت چه طوری #محنا را به #احمد نشان بدهم.😭
🍃🌷🍃
وقتی #پیکر شهید #میثم نجفی را آوردند، #احمد هر شب به فکر می‌رفت. وقتی چشمش به #عکس #شهید میثم نجفی می‌افتاد می‌گفت: دوستم #دخترش را #ندید و #شهید شد.😭
🍃🌷🍃
اسم #مهنا رو خودش #انتخاب کرد😭#پدری که مشتاق دیدن دخترش بود و با دیدن لباس نوزادی که برای او خریداری می‌شد، دلش غنج می‌رفت، خیلی زود از او #دل کند و #رفت.😭
🍃🌷🍃
حتی صبر نکرد تا چیده شدن #اتاق نوزاد را ببیند و به یاد بسپارد که همه #مهیای آمدن دختر کوچک او هستند. صبر نکرد چون #عشقش به #حضرت زینب(س)🌷#بیشتر از این #حرف‌ها بود.😭
🍃🌷🍃
در #سوریه بود که تلفنی بهم گفت: «#سپردمتان به #حضرت زینب(س)🌷 و از #خانم خواسته‌ام به شما #سر بزند»😭😭😭
🍃🌷🍃
اما منتی نیست، چراکه او برای کسی رفت که خودش اجرش را می‌دهد.

#عنایت حضرت زینب(س)

همسر #شهید سنجرانی می‌گوید: بار دوم، سوم و چهارم اعزامش به سوریه در سال ۹۶آرام‌تر شدم و حرفی نمی‌زدم و گلایه نمی‌کردم که این #آرامش را عنایت حضرت زینب(س) می‌دانم.‌

#غسل شهادت در آب فرات‌

حالا او از یک هفته قبل از شهادت همسرش که طلبیده می‌شود و به زیارت #حضرت زینب(س) مشرف می‌شود.چهارشنبه ۵ مهرماه# پیکر شهید سنجرانی به مشهد می‌رسد و در گلزار معراج شهدای بهشت رضا(ع) در جوار همرزمانش دفن می‌شود.

پدرش #رزمنده دفاع مقدس بود از وقتی خودش راه خدا و پیامبر(ص) را شناخت، در مسجد، جلسه قرآن و مجالس روضه حضور پیدا می‌کرد. مادرش هم از سادات بسیار معتقد بود و رضا را در کودکی با خودش به مجالس مذهبی می‌برد.

این#شهید مدافع حرم که مسئول محور و آموزش بود سرانجام در مهرماه سال ۱۳۹۶ مصادف با دوم محرم‌الحرام در منطقه دیرالزور در نبرد با تکفیری‌ها به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
ایشان سال ۶۷# با پایان یافتن #جنگ تحمیلی، حدود ۲۸#سال #عمار گونه در #سپاه پاسداران ،
#سپاه #امام رضا (ع)🌷مشهد  و #سپاه نیشابور ، #هرمزگان ، #اصفهان در #ماموریت های  خود از #حریم انقلاب  و #نظام اسلامی #پاسداری کرد.
🍃🌷🍃
و پس  از ۱۲#روز #دیده بانی و #نبرد با تکفیری ها  و با  به هلاکت رساندن بیش از ۲۰۰# نفر از #خوارج تکفیری با #درجه #سردار دیده بان ایشان به درجه رفیع#شهادت رسید.
🍃🌷🍃
#سوم اسفند سال۹۴#عازم #سوریه شد، وپس از#توفیق #اولین زیارت خود در #بارگاه
#حضرت زینب(س)🌷 و  #حضرت رقیه (س)🌷با هواپیما به همراه  #دوست دوران دفاع مقدسش #محمد حصاری به سوی #حلب پرواز کرد.
🍃🌷🍃
به روایت از آقای علی هدایتی از همکاران #شهید:
#شهید شمس آبادی به یکی از دوستان در یپیاده روی اربعین گفته بود: «در این زیارت سشهادت در سسوریه را از سامام حسین(ع)🌷 طلب کرده ام.»
🍃🌷🍃
#اخلاص، #تواضع،#خوش اخلاقی،#ادب و #بی ریایی از جمله ویژگی هایی بود که #شهید شمس آبادی را برازنده #شهادت کرد.
🍃🌷🍃