❁﷽❁
#در_پیچ_انتخاب
.
🔸️آقا جواد ۲۵ سال داشتند که اقدام به #خواستگاری از همسرشان نمودند
🔸#همسر_شهید : خانواده بنده وقتی فهمیدند که آقا جواد یک پاسدار است و مدام به ماموریت میرود، بسیار حساس شدند و برای من سختی های چنین زندگی را متذکر شدند و از من خواستند تا خوب فکر کنم و با دقت تصمیم بگیرم.
🔸️برای اینکه درست تصمیم بگیرم خیلی خوب فکر کردم و حتی فکر فقدان ایشان بر اثر شهادت را هم متصور شدم، کاغذی برداشتم و روی آن تصمیمات و دلایل #ازدواج با #آقا_جواد را مکتوب نوشتم که نکنه در حین زندگی آن ها را فراموش و احساس پشیمانی از انتخابم کنم.
🔸️نوشتم که عمر دست خداست اگر با کس دیگری هم ازدواج کنم ممکن است بر اثر مرگ طبیعی از دنیا برود و هر کس ممکن است که چقدر عمر کند
🔸️نوشتم با تکیه بر آیات و #سیره_ائمه ازدواج با مجاهدان خدا موجب رضایت خداست و ازدواج با یک انقلابی خود به گونه ای کمک به انقلاب و اسلام است.
🔸️نوشتم چطور یک زندگی پر اضطراب برای خدا را با یک زندگی آرام عوض کنم حتی به ایشان گفتم که اگر روزی مانع رفتنت به ماموریت شدم آیه ۴۲ سوره توبه را به من یاد آوری کن تا فراموشم نشود که مومنان باید جهاد در راه خدا را از خانواده و زندگی خود بیشتر دوست داشته باشند.
.
#به_جان_میجویمت_جانا_کجائی
#شهادت_مزد_خوبان_است
#راه_و_رسم_شهید_شدن
#شهید_جواد_الله_کرم
#راه_و_رسم_عاشقی
@sardare_dellha
#در_پیچ_انتخاب
.
🔸️آقا جواد ۲۵ سال داشتند که اقدام به #خواستگاری از همسرشان نمودند
🔸#همسر_شهید : خانواده بنده وقتی فهمیدند که آقا جواد یک پاسدار است و مدام به ماموریت میرود، بسیار حساس شدند و برای من سختی های چنین زندگی را متذکر شدند و از من خواستند تا خوب فکر کنم و با دقت تصمیم بگیرم.
🔸️برای اینکه درست تصمیم بگیرم خیلی خوب فکر کردم و حتی فکر فقدان ایشان بر اثر شهادت را هم متصور شدم، کاغذی برداشتم و روی آن تصمیمات و دلایل #ازدواج با #آقا_جواد را مکتوب نوشتم که نکنه در حین زندگی آن ها را فراموش و احساس پشیمانی از انتخابم کنم.
🔸️نوشتم که عمر دست خداست اگر با کس دیگری هم ازدواج کنم ممکن است بر اثر مرگ طبیعی از دنیا برود و هر کس ممکن است که چقدر عمر کند
🔸️نوشتم با تکیه بر آیات و #سیره_ائمه ازدواج با مجاهدان خدا موجب رضایت خداست و ازدواج با یک انقلابی خود به گونه ای کمک به انقلاب و اسلام است.
🔸️نوشتم چطور یک زندگی پر اضطراب برای خدا را با یک زندگی آرام عوض کنم حتی به ایشان گفتم که اگر روزی مانع رفتنت به ماموریت شدم آیه ۴۲ سوره توبه را به من یاد آوری کن تا فراموشم نشود که مومنان باید جهاد در راه خدا را از خانواده و زندگی خود بیشتر دوست داشته باشند.
.
#به_جان_میجویمت_جانا_کجائی
#شهادت_مزد_خوبان_است
#راه_و_رسم_شهید_شدن
#شهید_جواد_الله_کرم
#راه_و_رسم_عاشقی
@sardare_dellha
یکی دو ساعت بعد حاج آقایی با من تماس گرفت و خیلی خونسرد خبر #شهادتش را داد. دنیا روی سرم خراب شد نمیدانستم چکار باید بکنم .... یک ساعت بعد از شنیدن خبر ، به در و دیوار میخوردم.😔
به روایت از پدرشهید جواد کوهساری⚘ :
می گفتند #مدافعان حرم برای پول می روند. 😔#پسرم هیچ احتیاجی به پول نداشت. #ماشین نو برایش خریده بودم. #یک طبقه ی خانه را هم به نامش زده بودم و #هزینه ی نامزدی اش را هم کنار گذاشته بودم. پسرم هیچ نیازی نداشت و رفت.😔
پسرم #آقا جواد یک سال و نیم پیش از #شهادتش در فاز دوم متروی مشهد و در قرارگاه کار میکرد.#بیمه شده بود و حقوق میگرفت. ماشین مدل پایین هم داشت ولی براش ماشین صفر خریده بودم.😔
وقتی #جوادم را در لباس جنگ دیدم ، سر و صورتش را بوسیدم و
گفتم : من راضی ام ، برو ....😔🍃⚘🍃
#جوادم فوق العاده #پاک و #با حیا بود. ابداً ذره ای لغزش از او ندیدم. یکی از همرزمان او در عراق میگفت :#جواد در حالی که تیرها مثل #رگبار از روی سرش رد میشدند در حال جمعآوری #مینها بود تا راه را باز کنه.
به روایت از پدرشهید جواد کوهساری⚘ :
می گفتند #مدافعان حرم برای پول می روند. 😔#پسرم هیچ احتیاجی به پول نداشت. #ماشین نو برایش خریده بودم. #یک طبقه ی خانه را هم به نامش زده بودم و #هزینه ی نامزدی اش را هم کنار گذاشته بودم. پسرم هیچ نیازی نداشت و رفت.😔
پسرم #آقا جواد یک سال و نیم پیش از #شهادتش در فاز دوم متروی مشهد و در قرارگاه کار میکرد.#بیمه شده بود و حقوق میگرفت. ماشین مدل پایین هم داشت ولی براش ماشین صفر خریده بودم.😔
وقتی #جوادم را در لباس جنگ دیدم ، سر و صورتش را بوسیدم و
گفتم : من راضی ام ، برو ....😔🍃⚘🍃
#جوادم فوق العاده #پاک و #با حیا بود. ابداً ذره ای لغزش از او ندیدم. یکی از همرزمان او در عراق میگفت :#جواد در حالی که تیرها مثل #رگبار از روی سرش رد میشدند در حال جمعآوری #مینها بود تا راه را باز کنه.
یکی دو ساعت بعد حاج آقایی با من تماس گرفت و خیلی خونسرد خبر #شهادتش را داد. دنیا روی سرم خراب شد نمیدانستم چکار باید بکنم .... یک ساعت بعد از شنیدن خبر ، به در و دیوار میخوردم.😔
به روایت از پدرشهید جواد کوهساری⚘ :
می گفتند #مدافعان حرم برای پول می روند. 😔#پسرم هیچ احتیاجی به پول نداشت. #ماشین نو برایش خریده بودم. #یک طبقه ی خانه را هم به نامش زده بودم و #هزینه ی نامزدی اش را هم کنار گذاشته بودم. پسرم هیچ نیازی نداشت و رفت.😔
پسرم #آقا جواد یک سال و نیم پیش از #شهادتش در فاز دوم متروی مشهد و در قرارگاه کار میکرد.#بیمه شده بود و حقوق میگرفت. ماشین مدل پایین هم داشت ولی براش ماشین صفر خریده بودم.😔
وقتی #جوادم را در لباس جنگ دیدم ، سر و صورتش را بوسیدم و
گفتم : من راضی ام ، برو ....😔🍃⚘🍃
#جوادم فوق العاده #پاک و #با حیا بود. ابداً ذره ای لغزش از او ندیدم. یکی از همرزمان او در عراق میگفت :#جواد در حالی که تیرها مثل #رگبار از روی سرش رد میشدند در حال جمعآوری #مینها بود تا راه را باز کنه.
به روایت از پدرشهید جواد کوهساری⚘ :
می گفتند #مدافعان حرم برای پول می روند. 😔#پسرم هیچ احتیاجی به پول نداشت. #ماشین نو برایش خریده بودم. #یک طبقه ی خانه را هم به نامش زده بودم و #هزینه ی نامزدی اش را هم کنار گذاشته بودم. پسرم هیچ نیازی نداشت و رفت.😔
پسرم #آقا جواد یک سال و نیم پیش از #شهادتش در فاز دوم متروی مشهد و در قرارگاه کار میکرد.#بیمه شده بود و حقوق میگرفت. ماشین مدل پایین هم داشت ولی براش ماشین صفر خریده بودم.😔
وقتی #جوادم را در لباس جنگ دیدم ، سر و صورتش را بوسیدم و
گفتم : من راضی ام ، برو ....😔🍃⚘🍃
#جوادم فوق العاده #پاک و #با حیا بود. ابداً ذره ای لغزش از او ندیدم. یکی از همرزمان او در عراق میگفت :#جواد در حالی که تیرها مثل #رگبار از روی سرش رد میشدند در حال جمعآوری #مینها بود تا راه را باز کنه.