This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#خاطراتی از دفاع حرم
آمیخته با اشک و لبخند
#مسئول مرکزآموزش لشکرفاطمیون وفرمانده عملیات آزادسازی دیرالزور
#رضا_سنجرانی(کرار)
آمیخته با اشک و لبخند
#مسئول مرکزآموزش لشکرفاطمیون وفرمانده عملیات آزادسازی دیرالزور
#رضا_سنجرانی(کرار)
ایشان بیش از ۲#سال به عنوان #امور تعمیراتی تراکتور و ادوات کشاورزی با شعار ” همه با هم جهاد سازندگی ” به صورت #افتخاری و #رایگان #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
در سن ۱۸#سالگی و در #تابستان سال ۱۳۶۵# برای #اولین بار #عازم #جبهه های حق علیه باطل در #منطقه عملیاتی #مهران شد.
🍃🌷🍃
در این #سفر #رزمی و #جهادی خود در #منطقه عملیاتی #مهران شاهد #شهادت #دو تن از #دوستان و #هم رزمان و #هم روستایی های خود به نام های #حسین علی شمس آبادی و #محمد قدر آبادی بود.
🍃🌷🍃
ایشان در همانجا به صورت #پاسدار #افتخاری به #ادامه #نبرد بر علیه متجاوزان بعثی عراق پرداخت و اینگونه #مرحله جدیدی از #زندگی و #حیات دوباره اش به عنوان #پاسدار در سال ۱۳۶۵# شکل گرفت.
🍃🌷🍃
درسن ۱۹#سالگی با دختر دایی اش وبا انجام مراسمی #ساده و #معنوی ازدواج کرد.
🍃🌷🍃
ایشان در ادامه #خدمت خود با عنوان #مسئول #تسلیحات گردان عبد ا….🌷در م#نطقه عملیاتی جنوب با #انتظاری و #محمد حصاری آشنا شد.
🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
در سن ۱۸#سالگی و در #تابستان سال ۱۳۶۵# برای #اولین بار #عازم #جبهه های حق علیه باطل در #منطقه عملیاتی #مهران شد.
🍃🌷🍃
در این #سفر #رزمی و #جهادی خود در #منطقه عملیاتی #مهران شاهد #شهادت #دو تن از #دوستان و #هم رزمان و #هم روستایی های خود به نام های #حسین علی شمس آبادی و #محمد قدر آبادی بود.
🍃🌷🍃
ایشان در همانجا به صورت #پاسدار #افتخاری به #ادامه #نبرد بر علیه متجاوزان بعثی عراق پرداخت و اینگونه #مرحله جدیدی از #زندگی و #حیات دوباره اش به عنوان #پاسدار در سال ۱۳۶۵# شکل گرفت.
🍃🌷🍃
درسن ۱۹#سالگی با دختر دایی اش وبا انجام مراسمی #ساده و #معنوی ازدواج کرد.
🍃🌷🍃
ایشان در ادامه #خدمت خود با عنوان #مسئول #تسلیحات گردان عبد ا….🌷در م#نطقه عملیاتی جنوب با #انتظاری و #محمد حصاری آشنا شد.
🍃🌷🍃
بعد از آن به مدت يک سال با وانت در بين شهرهاي مختلف به کار مشغول بود و خانواده اش تا مدتي از ایشان بي خبر بودند تا اين که در اوايل #سال ۱۳۵۷ دستگير و به بازداشتگاه دژبان اهواز منتقل شد.
#شهید علی غیور اصلی طي مدتي که محاکمه شد در بند مشترک بود. به دليل تاثير گذاري بر #نظاميان و تشويقشان که از ارتش فرار و به نيروهاي انقلابي ملحق شوند به بند #انفرادي منتقل شد. در این دوران #دفتري از اشعار خود هم تهيه کرد.
پس از چند ماه حکم اعدامش صادر شد اما با #پيروزي انقلاب به همراه ديگر زندانيان سياسي ، آزاد شد و مدتي بعد به همراه علي شمخاني ، انجمن اسلامي را تشکيل دادند. #استوار دوم نيروي زميني لشکر ۹۲ اهواز بودو به یسپاه پاسداران انقلاب اسلامي پيوست و #مسئول آموزش نظامي کل استان خوزستان شد.
علاقه زيادي به امام خميني (ره) داشت و از ايشان به عنوان هديه اي آسماني نام مي برد و سعي مي کرد#هدفشون رو از انقلاب و مبارزه با استکبار بهتر درک کند و به ديگران هم انتقال دهد.
#شهید علی غیور اصلی طي مدتي که محاکمه شد در بند مشترک بود. به دليل تاثير گذاري بر #نظاميان و تشويقشان که از ارتش فرار و به نيروهاي انقلابي ملحق شوند به بند #انفرادي منتقل شد. در این دوران #دفتري از اشعار خود هم تهيه کرد.
پس از چند ماه حکم اعدامش صادر شد اما با #پيروزي انقلاب به همراه ديگر زندانيان سياسي ، آزاد شد و مدتي بعد به همراه علي شمخاني ، انجمن اسلامي را تشکيل دادند. #استوار دوم نيروي زميني لشکر ۹۲ اهواز بودو به یسپاه پاسداران انقلاب اسلامي پيوست و #مسئول آموزش نظامي کل استان خوزستان شد.
علاقه زيادي به امام خميني (ره) داشت و از ايشان به عنوان هديه اي آسماني نام مي برد و سعي مي کرد#هدفشون رو از انقلاب و مبارزه با استکبار بهتر درک کند و به ديگران هم انتقال دهد.
آنگاه به کمک #برادر #شهید سعیدی نیا #بشکه های 20 لیتری آب را پر کرده و کنار #چادر بچه ها می گذاشت تا #صبح #راحت تر #وضو بگیرند.
🍃🌷🍃
در #نمازهایش آنقدر #العفو العفو می گفت گویا از هر گناهکاری گناهکارتر است و ما می گفتیم: #خدایا او را ببخش.😭
🍃🌷🍃
به عنوان #مسئول گزینش #سپاه به نیروهایش می گفت: یادتان باشد #نیرویی را که #پذیرش می کنید و یا به عنوان #زیردست کار می کند. باید طوری #پرورش دهید که از او یک #شهید، یک #شاهد، یک نفر #نمونه بسازید.
🍃🌷🍃
واین یعنی اینکه تمام کسانی که #مسئولیت دارند باید همگی از #شهدا و #شاهدان و #اسوه ها باشند وگرنه ساختن #شهید جز از #شهید برنخواهد آمد.
🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
در #نمازهایش آنقدر #العفو العفو می گفت گویا از هر گناهکاری گناهکارتر است و ما می گفتیم: #خدایا او را ببخش.😭
🍃🌷🍃
به عنوان #مسئول گزینش #سپاه به نیروهایش می گفت: یادتان باشد #نیرویی را که #پذیرش می کنید و یا به عنوان #زیردست کار می کند. باید طوری #پرورش دهید که از او یک #شهید، یک #شاهد، یک نفر #نمونه بسازید.
🍃🌷🍃
واین یعنی اینکه تمام کسانی که #مسئولیت دارند باید همگی از #شهدا و #شاهدان و #اسوه ها باشند وگرنه ساختن #شهید جز از #شهید برنخواهد آمد.
🍃🌷🍃
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#خاطراتی از دفاع حرم
آمیخته با اشک و لبخند
#مسئول مرکزآموزش لشکرفاطمیون وفرمانده عملیات آزادسازی دیرالزور
#رضا_سنجرانی(کرار)
آمیخته با اشک و لبخند
#مسئول مرکزآموزش لشکرفاطمیون وفرمانده عملیات آزادسازی دیرالزور
#رضا_سنجرانی(کرار)
ایشان بیش از ۲#سال به عنوان #امور تعمیراتی تراکتور و ادوات کشاورزی با شعار ” همه با هم جهاد سازندگی ” به صورت #افتخاری و #رایگان #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
در سن ۱۸#سالگی و در #تابستان سال ۱۳۶۵# برای #اولین بار #عازم #جبهه های حق علیه باطل در #منطقه عملیاتی #مهران شد.
🍃🌷🍃
در این #سفر #رزمی و #جهادی خود در #منطقه عملیاتی #مهران شاهد #شهادت #دو تن از #دوستان و #هم رزمان و #هم روستایی های خود به نام های #حسین علی شمس آبادی و #محمد قدر آبادی بود.
🍃🌷🍃
ایشان در همانجا به صورت #پاسدار #افتخاری به #ادامه #نبرد بر علیه متجاوزان بعثی عراق پرداخت و اینگونه #مرحله جدیدی از #زندگی و #حیات دوباره اش به عنوان #پاسدار در سال ۱۳۶۵# شکل گرفت.
🍃🌷🍃
درسن ۱۹#سالگی با دختر دایی اش وبا انجام مراسمی #ساده و #معنوی ازدواج کرد.
🍃🌷🍃
ایشان در ادامه #خدمت خود با عنوان #مسئول #تسلیحات گردان عبد ا….🌷در م#نطقه عملیاتی جنوب با #انتظاری و #محمد حصاری آشنا شد.
🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
در سن ۱۸#سالگی و در #تابستان سال ۱۳۶۵# برای #اولین بار #عازم #جبهه های حق علیه باطل در #منطقه عملیاتی #مهران شد.
🍃🌷🍃
در این #سفر #رزمی و #جهادی خود در #منطقه عملیاتی #مهران شاهد #شهادت #دو تن از #دوستان و #هم رزمان و #هم روستایی های خود به نام های #حسین علی شمس آبادی و #محمد قدر آبادی بود.
🍃🌷🍃
ایشان در همانجا به صورت #پاسدار #افتخاری به #ادامه #نبرد بر علیه متجاوزان بعثی عراق پرداخت و اینگونه #مرحله جدیدی از #زندگی و #حیات دوباره اش به عنوان #پاسدار در سال ۱۳۶۵# شکل گرفت.
🍃🌷🍃
درسن ۱۹#سالگی با دختر دایی اش وبا انجام مراسمی #ساده و #معنوی ازدواج کرد.
🍃🌷🍃
ایشان در ادامه #خدمت خود با عنوان #مسئول #تسلیحات گردان عبد ا….🌷در م#نطقه عملیاتی جنوب با #انتظاری و #محمد حصاری آشنا شد.
🍃🌷🍃
بعد از آن به مدت يک سال با وانت در بين شهرهاي مختلف به کار مشغول بود و خانواده اش تا مدتي از ایشان بي خبر بودند تا اين که در اوايل #سال ۱۳۵۷ دستگير و به بازداشتگاه دژبان اهواز منتقل شد.
#شهید علی غیور اصلی طي مدتي که محاکمه شد در بند مشترک بود. به دليل تاثير گذاري بر #نظاميان و تشويقشان که از ارتش فرار و به نيروهاي انقلابي ملحق شوند به بند #انفرادي منتقل شد. در این دوران #دفتري از اشعار خود هم تهيه کرد.
پس از چند ماه حکم اعدامش صادر شد اما با #پيروزي انقلاب به همراه ديگر زندانيان سياسي ، آزاد شد و مدتي بعد به همراه علي شمخاني ، انجمن اسلامي را تشکيل دادند. #استوار دوم نيروي زميني لشکر ۹۲ اهواز بودو به یسپاه پاسداران انقلاب اسلامي پيوست و #مسئول آموزش نظامي کل استان خوزستان شد.
علاقه زيادي به امام خميني (ره) داشت و از ايشان به عنوان هديه اي آسماني نام مي برد و سعي مي کرد#هدفشون رو از انقلاب و مبارزه با استکبار بهتر درک کند و به ديگران هم انتقال دهد.
#شهید علی غیور اصلی طي مدتي که محاکمه شد در بند مشترک بود. به دليل تاثير گذاري بر #نظاميان و تشويقشان که از ارتش فرار و به نيروهاي انقلابي ملحق شوند به بند #انفرادي منتقل شد. در این دوران #دفتري از اشعار خود هم تهيه کرد.
پس از چند ماه حکم اعدامش صادر شد اما با #پيروزي انقلاب به همراه ديگر زندانيان سياسي ، آزاد شد و مدتي بعد به همراه علي شمخاني ، انجمن اسلامي را تشکيل دادند. #استوار دوم نيروي زميني لشکر ۹۲ اهواز بودو به یسپاه پاسداران انقلاب اسلامي پيوست و #مسئول آموزش نظامي کل استان خوزستان شد.
علاقه زيادي به امام خميني (ره) داشت و از ايشان به عنوان هديه اي آسماني نام مي برد و سعي مي کرد#هدفشون رو از انقلاب و مبارزه با استکبار بهتر درک کند و به ديگران هم انتقال دهد.
#سردار#شهید دفاع مقدس، اسماعیل لشگری
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۳۹/۵/۱۲# در روستای ضیاءآباد از توابع شهر تاکستان ،درخانواده ای مذهبی و روستایی متولد شد.
🍃🌷🍃
ایشان #برادر #شهید هم هست.
#آقا داود #برادر و#همرزم ایشان واز #شهدای دفاع مقدس هستند، ۲#سال قبل از ایشان به #شهادت رسیدند.
🍃🌷🍃
در سال 1354# به تهران مهاجرت کرد و ضمن #ادامه تحصیل در دوره متوسطه برای #تأمین #معاش در #کارگاه آبکاری مشغول به #کار شد.
🍃🌷🍃
ایشان یکی از #پامنبری های مرحوم #کافی و از #فعالان #برنامه های فرهنگی مهدیه تهران بود و هم زمان در #کلاس های اصول عقاید
#مسجد امام زمان (عج)♡خیابان آزادی شرکت می کرد.
🍃🌷🍃
و ایشان درعین حال از #ورزش #غافل #نبود با #دریافت #دان 5#رشته رزمی #کونگ فو به عنوان#مسئول #کمیته رزم آوران اسلام #استان تهران منصوب شد.
🍃🌷🍃
با شروع #نهضت اسلامی به #رهبری #امام خمینی(ره) بارها به زادگاهش سفر کرد و به #روشنگری در خصوص #جنایات حکومت پهلوی پرداخت.
🍃🌷🍃
با شروع #جنگ عازم #خدمت مقدس سربازی شد و ایشان به طور #داوطلب به #جبهه رفت و در این راه #بارها به #افتخار #جانبازی نائل شد.
🍃🌷🍃
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۳۹/۵/۱۲# در روستای ضیاءآباد از توابع شهر تاکستان ،درخانواده ای مذهبی و روستایی متولد شد.
🍃🌷🍃
ایشان #برادر #شهید هم هست.
#آقا داود #برادر و#همرزم ایشان واز #شهدای دفاع مقدس هستند، ۲#سال قبل از ایشان به #شهادت رسیدند.
🍃🌷🍃
در سال 1354# به تهران مهاجرت کرد و ضمن #ادامه تحصیل در دوره متوسطه برای #تأمین #معاش در #کارگاه آبکاری مشغول به #کار شد.
🍃🌷🍃
ایشان یکی از #پامنبری های مرحوم #کافی و از #فعالان #برنامه های فرهنگی مهدیه تهران بود و هم زمان در #کلاس های اصول عقاید
#مسجد امام زمان (عج)♡خیابان آزادی شرکت می کرد.
🍃🌷🍃
و ایشان درعین حال از #ورزش #غافل #نبود با #دریافت #دان 5#رشته رزمی #کونگ فو به عنوان#مسئول #کمیته رزم آوران اسلام #استان تهران منصوب شد.
🍃🌷🍃
با شروع #نهضت اسلامی به #رهبری #امام خمینی(ره) بارها به زادگاهش سفر کرد و به #روشنگری در خصوص #جنایات حکومت پهلوی پرداخت.
🍃🌷🍃
با شروع #جنگ عازم #خدمت مقدس سربازی شد و ایشان به طور #داوطلب به #جبهه رفت و در این راه #بارها به #افتخار #جانبازی نائل شد.
🍃🌷🍃
ایشان #مسئول گروه 40#نفری متشکل از #نیروهای #بسیج و #ارتش در #شوش دانیال نبی(ع)🌷، #فرمانده دسته ، #فرمانده گروهان ، #معاون و #فرمانده گردان #عمار لشکر 27
#حضرت محمدرسول الله(ص)🌷 بود.
🍃🌷🍃
#شرکت در #عملیات های #سرنوشت ساز مانند #عملیات رمضان و #کربلای 5 از جمله #سوابق مسئولیتی ایشان در#جبهه بود.
🍃🌷🍃
فرازی از وصیت نامه #شهید:
#خدایا🤍 می دانی، سالها پیش
تصمیم به #شهادت در راهت گرفتم
و امیدوارم این #جسم و #جان گناهکار حقیر را #بپذیرید
از گذشته بسیار دور مصمم شدم در این راه حرکت کنم
🍃🌷🍃
#عزیزان بسیاری در #شهادت از حقیر #سبقت گرفتند
که با بعضی از آنها چقدر انس گرفتم
که دوری از آنها برایم مشکل بود
#برادرم داوود (#شهید داوود لشگری)
که بسیار #مظلوم بوده
همیشه در #غربت به سر می برد
او که چه #مشتاق
به دیدار #خدا🤍رفت.
🍃🌷🍃
مادر عزیز و مهربانم و پدرم
اگر جنازه ام برنگشت، منتظر نباشید
و دنبال جنازه ام نگردید
والسلام
#۶۵/۱۰/۲۲ - #اسماعیل لشگری »
🍃🌷🍃
#حضرت محمدرسول الله(ص)🌷 بود.
🍃🌷🍃
#شرکت در #عملیات های #سرنوشت ساز مانند #عملیات رمضان و #کربلای 5 از جمله #سوابق مسئولیتی ایشان در#جبهه بود.
🍃🌷🍃
فرازی از وصیت نامه #شهید:
#خدایا🤍 می دانی، سالها پیش
تصمیم به #شهادت در راهت گرفتم
و امیدوارم این #جسم و #جان گناهکار حقیر را #بپذیرید
از گذشته بسیار دور مصمم شدم در این راه حرکت کنم
🍃🌷🍃
#عزیزان بسیاری در #شهادت از حقیر #سبقت گرفتند
که با بعضی از آنها چقدر انس گرفتم
که دوری از آنها برایم مشکل بود
#برادرم داوود (#شهید داوود لشگری)
که بسیار #مظلوم بوده
همیشه در #غربت به سر می برد
او که چه #مشتاق
به دیدار #خدا🤍رفت.
🍃🌷🍃
مادر عزیز و مهربانم و پدرم
اگر جنازه ام برنگشت، منتظر نباشید
و دنبال جنازه ام نگردید
والسلام
#۶۵/۱۰/۲۲ - #اسماعیل لشگری »
🍃🌷🍃
به روایت از همسر #شهید :
#آقا مرتضی، به شدت #تابع #مقام معظم رهبری♥️ بودند و #خودش را در برابر #ایشان #مسئول می دانست بیشتر #سخنرانی هایشان را دنبال می کردند.
🍃🌷🍃
به #خانواده و #ما هم #پیروی از #ایشان را #توصیه می کردند حتی می گفتند #سکوت کنیم تا راحت #گفته های #رهبری را #گوش کنند.
🍃🌷🍃
#نیروی سپاه #منطقه و#کارش، #چابهار بود و #نیروهای آن جا به #سوریه اعزام نمی شدند البته چند نفر از #همکارانش از آن جا عازم #سوریه شده و باز گشته بودند بنابراین #شهادت او را تصور نمی کردم.😭
🍃🌷🍃
و چون #پیگیری و #اصرار #مرتضی را برای رفتن می دیدم، رفتن و بازگشتش را مانند #همکارانش در چابهار تصور می کردم. دیگر حرفی باقی نمی ماند.
🍃🌷🍃
در #صحبت ها #مرتضی می گفت انتخاب با خودت هست، جواب #حضرت زینب (س)🌷
و #امام حسین (ع)🌷را خودت باید بدهی، #شهید شدن و خانواده #شهید بودن #لیاقت می خواهد.😭
🍃🌷🍃
هر چه بود بین #او و #خدایش🤍 بود، #عهدی در #سکوت که حتی با من هم بازگو نکرد اما راه #سوریه را برایش خواستنی کرد. تا این که بالاخره رفتنش برای 21#اسفند 96# قطعی شد.😭
🍃🌷🍃
#آقا مرتضی، به شدت #تابع #مقام معظم رهبری♥️ بودند و #خودش را در برابر #ایشان #مسئول می دانست بیشتر #سخنرانی هایشان را دنبال می کردند.
🍃🌷🍃
به #خانواده و #ما هم #پیروی از #ایشان را #توصیه می کردند حتی می گفتند #سکوت کنیم تا راحت #گفته های #رهبری را #گوش کنند.
🍃🌷🍃
#نیروی سپاه #منطقه و#کارش، #چابهار بود و #نیروهای آن جا به #سوریه اعزام نمی شدند البته چند نفر از #همکارانش از آن جا عازم #سوریه شده و باز گشته بودند بنابراین #شهادت او را تصور نمی کردم.😭
🍃🌷🍃
و چون #پیگیری و #اصرار #مرتضی را برای رفتن می دیدم، رفتن و بازگشتش را مانند #همکارانش در چابهار تصور می کردم. دیگر حرفی باقی نمی ماند.
🍃🌷🍃
در #صحبت ها #مرتضی می گفت انتخاب با خودت هست، جواب #حضرت زینب (س)🌷
و #امام حسین (ع)🌷را خودت باید بدهی، #شهید شدن و خانواده #شهید بودن #لیاقت می خواهد.😭
🍃🌷🍃
هر چه بود بین #او و #خدایش🤍 بود، #عهدی در #سکوت که حتی با من هم بازگو نکرد اما راه #سوریه را برایش خواستنی کرد. تا این که بالاخره رفتنش برای 21#اسفند 96# قطعی شد.😭
🍃🌷🍃