شده گاهی دلت از لرزش یک تار، بلرزد؟
زیرِ سنگینیِ آن بغضِ دل آزار بلرزد؟
شده صدبار کنی توبه و هربار از اول
باز بیچاره دلت در قدمِ یار، بلرزد
شده آیا که زِ هجرش بخوری خونِ دل، اما
دل و دستت چو شوَد، لحظه ی دیدار، بلرزد؟
شده هربار که دستت چو نوازنده ی تاری
به سرِ سلسله ی گیسوی دلدار، بلرزد؟
شده یک بار بخواهی که زِ حِسَت، شوَد آگاه
وتمامِ بدنت موقع ِ اقرار، بلرزد؟
شده خود را بفریبی که دلت را کُنی آرام
و زبانت چو بخواهد کُنَد انکار بلرزد؟
مست از باده ی "عشق" اَر که شدی،هوش نیایی
گرچه پایت درِ میخانه، به اجبار، بلرزد
هرکه آمد، دل و دین را همه یکجا به فنا داد
ای دوصد داد، از این دل، که به "اصرار" بلرزد
#شیوا_صالحی
#سنگ_صبور
@sange3abur
زیرِ سنگینیِ آن بغضِ دل آزار بلرزد؟
شده صدبار کنی توبه و هربار از اول
باز بیچاره دلت در قدمِ یار، بلرزد
شده آیا که زِ هجرش بخوری خونِ دل، اما
دل و دستت چو شوَد، لحظه ی دیدار، بلرزد؟
شده هربار که دستت چو نوازنده ی تاری
به سرِ سلسله ی گیسوی دلدار، بلرزد؟
شده یک بار بخواهی که زِ حِسَت، شوَد آگاه
وتمامِ بدنت موقع ِ اقرار، بلرزد؟
شده خود را بفریبی که دلت را کُنی آرام
و زبانت چو بخواهد کُنَد انکار بلرزد؟
مست از باده ی "عشق" اَر که شدی،هوش نیایی
گرچه پایت درِ میخانه، به اجبار، بلرزد
هرکه آمد، دل و دین را همه یکجا به فنا داد
ای دوصد داد، از این دل، که به "اصرار" بلرزد
#شیوا_صالحی
#سنگ_صبور
@sange3abur
Telegram
attach 📎