کانال خبری سمیع آباد
1.32K subscribers
46.4K photos
44.1K videos
108 files
2.55K links
🔴کانالی مردمی 🔴
#مطالبه_گری و #پیگیری
#اخبار_روز
#حوادث
#تبلیغات
#نیازمندیهای_روز
#موسیقی
#سوژه #عکس_های_ارسالی
#صدای_مردم
(با ارسال به مسئول مربوطه و پیگیری سریع)

💢 ارسال پیام↘️:

Ad1: @ABDOLKARIMSHARAKI

Ad2: @omidr2342
Download Telegram
#شعر_معنوے

❣️❣️❣️معبودا❣️❣️❣️

🍃اگر عــــبد گنه ڪارم
❣️تو را دارم چه غم دارم

🍃اگر مـــــرغ گرفتارم
❣️تو را دارم چه غم دارم

🍃اگر آلــوده و پســـتم
🍃و گر خالے بود دسـتم

🍃و گــر سنگین بود بارم
❣️تو را دارم چه غـم دارم

🍃اگر آتش برافروزے تن
🍃و جــــان مـرا سوزی

🍃چه باک از شعـلۀ نارم
❣️تو را دارم چه غم دارم

🍃هم از لطفت بود هستم
🍃هم از جام تو سرمـستم

🍃هم از شوق تو سرشارم
❣️تو را دارم چه غـــم دارم

🍃چه در صحرا چه در دریا
🍃چه در پایین چـه در بالا

🍃به هر جانب ڪه رو آرم
❣️تو را دارم چه غــم دارم

🍃ڪِ‍‍ـیـَم من عبـد شرمنده
🍃سِیَـه روے و سـرافڪنده

🍃ڪه با این جــرم بسیارم
❣️تو را دارم چــه غـم دارم

🍃تهے از برگ و از بارم
🍃میان لالــــه ها خارم

🍃نباشد ڪَــس خریدارم
❣️تو را دارم چه غم دارم

🍃قرار مــن شڪیب من
🍃طبیب من حبیب من

🍃دوایم ده ڪه بیـــمارم
❣️تو را دارم چه غم دارم

🍃تو ستّار العیوب هستے
🍃تو غفّار الذّنوب هستی

🍃نه آبـــے در سبو دارم
🍃نه نائے در گلـــو دارم

🍃نــه بر رو آبـــرو دارم
❣️تو را دارم چه غم دارم

❣️❣️❣️خدایا دوستت دارم❣️❣️❣️


🎙 #پایگاه‌خبری‌سمیع_آباد ( درشهر) بروزترین و جامع ترین رسانه  شهر سمیع آباد و بخش پایین جام

سمیع آباد خبر
🆔@sami_abad_khabar
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
#شعر_شب

اگر در جهان از جهان رسته‌ای است/ در از خلق بر خویشتن بسته‌ای است

کس از دست جور زبانها نرست/ اگر خودنمای است و گر حق پرست

اگر برپری چون ملک ز آسمان/ به دامن در آویزدت بدگمان

به کوشش توان دجله را پیش بست/ نشاید زبان بداندیش بست

فرا هم نشینند تردامنان/ که این زهد خشک است و آن دام نان

تو روی از پرستیدن حق مپیچ/ بهل تا نگیرند خلقت به هیچ

چو راضی شد از بنده یزدان پاک/ گر اینها نگردند راضی چه باک؟

بد اندیش خلق از حق آگاه نیست/ ز غوغای خلقش به حق راه نیست

از آن ره به جایی نیاورده‌اند/ که اول قدم پی غلط کرده‌اند

دو کس بر حدیثی گمارند گوش/ از این تا بدان، ز اهرمن تا سروش

یکی پند گیرد دگر ناپسند/ نپردازد از حرفگیری به پند

فرو مانده در کنج تاریک جای/ چه دریابد از جام گیتی نمای؟

مپندار اگر شیر و گر روبهی/ کز اینان به مردی و حیلت رهی

که یارد به کنج سلامت نشست؟/ که پیغمبر از خبث ایشان نرست

خدا را که مانند و انباز و جفت/ ندارد، شنیدی که ترسا چه گفت؟

رهایی نیابد کس از دست کس/ گرفتار را چاره صبر است و بس


🎙 #پایگاه‌خبری‌سمیع_آباد ( درشهر) بروزترین و جامع ترین رسانه  شهر سمیع آباد و بخش پایین جام

سمیع آباد خبر
🆔@sami_abad_khabar
#شعر_جام

#زعفران

سر رسیده همزمان با فصل باران زعفران
موجی از برگ‌ست هر سوی خیابان زعفران


با ولع میخواهمش چون آفتاب روشنِ
ظهر پاییزی میان چایِ فنجان زعفران


فوجی از سارِ بنفش از دامنش برخاسته
بر سر و ‌روی خیال‌انگیز آبان زعفران


مهر ماهِ عصرِ پاییزی چه غوغا می‌شود
دسته‌کردن‌های گلها روی ایوان زعفران


با تمام نابسامانی اوضاع جهان
یک بِرَند بی‌نظیرست در خراسان زعفران



#مرضیه_جامی_الاحمدی
#روشنا
#تربت_جام



🎙 #پایگاه‌خبری‌سمیع_آباد ( درشهر) بروزترین و جامع ترین رسانه  شهر سمیع آباد و بخش پایین جام

سمیع آباد خبر
🆔@sami_abad_khabar
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#شعر
⭕️ معرفی جالب عبدالرحمان جامی به فارسیِ تاجیکی

▫️ برنامه «صبح ختلان»؛ تلوزیون تاجیکستان

▫️ نورالدین عبدالرحمن بن احمدبن محمد جامی،موسیقیدان،صوفی،ادیب وشاعر بزرگ ایران(۲۴ آبان ۷۹۳ه.ش،خرگرد - ۲۷آبان ۸۷۱ه.ش،هرات)

بزرگترین اثر وی هفت اورنگ مشتمل بر هفت مثنوی به نامهای سلسله ذهب، سلامان و ابسال، تحفه الابرار، سبحه الابرار، یوسف و زلیخا، لیلی ومجنون و خردنامه اسکندری است.

📆 امروز ۲۴ آبان روز بزرگداشت ایشان است
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

🎙 #پایگاه‌خبری‌سمیع_آباد ( درشهر) بروزترین و جامع ترین رسانه  شهر سمیع آباد و بخش پایین جام

سمیع آباد خبر
🆔@sami_abad_khabar
#شعر
⭕️ نگاهی کوتاه به زندگینامه عبدالرحمان جامی

👤 نورالدّین عبد الرّحمن بن احمد بن محمد (۲۴ آبان ۷۹۳ خرگرد – ۲۷ آبان ۸۷۱ هرات)، معروف به جامی و ملقب به خاتم الشعرا همه‌چیزدان، شاعر، موسیقی‌دان، ادیب و صوفی نام‌دار فارسی‌زبان سده ۹ قمری است.

▫️ از طرف پدر نسبش به محمد بن حسن شیبانی، فقیه معروف حنفی سده ۲ قمری می‌رسد.از خراسان کوچ کرد و در شهر جام با شهرت دشتی منصب قضاوت یافت و ماندگار شد.

▫️ روزگار کودکی و تحصیلات مقدماتی جامی در خرگرد جام، که در آن زمان یکی از تبعات هرات بود در کنار پدرش سپری شد. در حدود سیزده سالگی همراه پدرش به هرات رفت و در آنجا اقامت گزید؛ در همان‌جا به تعلم و تعلیم پرداخت و قسمت عمده حیاتش نیز در همان‌جا به سر آمد و از آن زمان به جامی شهرت یافت. وی در شعر ابتدا دشتی تخلص می‌کرد، سپس آن را به جامی تغییر داد که خود علت آن را تولدش در شهر جام و ارادتش به شیخ الاسلام احمد جام ذکر کرده‌است.

▫️ جامی مقدّمات ادبیات فارسی و عربی را نزد پدرش آموخت و چون خانواده‌اش شهر هرات را برای اقامت خود برگزیدند، او نیز فرصت یافت تا در مدرسه نظامیه هرات که از مراکز علمی معتبر آن زمان بود، مشغول به تحصیل شود و علوم متداول زمان خود را همچون صرف و نحو، منطق، حکمت مشایی، حکمت اشراق، طبیعیات، ریاضیات، فقه، اصول، حدیث، قرائت، و تفسیر به خوبی بیاموزد و از محضر استادانی چون خواجه علی سمرقندی و محمد جاجرمی استفاده کند.

▫️ در این دوره بود که جامی با تصوّف آشنا و مجذوب آن شد به‌طوریکه در حلقه مریدان سعدالدین محمد کاشغری نقشبندی درآمد و به تدریج چنان به مقام معنوی خود افزود که بعد از مرگ مرشدش (۸۶۰ ه‍.ق برابر با ۱۴۵۵ م) خلیفه طریقت نقشبندیه گردید. پس از گذشت چند سالی جامی راه سمرقند را در پیش گرفت که در سایه حمایت پادشاه علم دوست تیموری الغ بیگ به کانون تجمّع دانشمندان و دانشجویان تبدیل شده بود. در سمرقند نیز نورالدّین توانست استادانش را شیفته ذکاوت و دانش خود کند. او که سرودن شعر را در جوانی آغاز کرده و در آن شهرتی یافته بود، با تکیه زدن بر مقام ارشاد و به نظم کشیدن تعالیم عرفانی و صوفیانه به محبوبیتی عظیم در میان اهل دانش و معرفت دست یافت.

جامی به افتادگی و گشاده‌رویی معروف بود و با اینکه زندگی‌ای بسیار ساده داشت و هیچ‌گاه مدح زورمندان را نمی‌گفت، شاهان و امیران همواره به او ارادت می‌ورزیدند و خود را مرید او می‌دانستند. جانشینان الغ بیگ خصوصاً سلطان حسین بایقرا و امیر او علیشیر نوایی تا آخر عمر او را محترم می‌داشتند و اوزون حسن آق قویونلو، سلطان محمّد فاتح پادشاه عثمانی و ملک الاشراف پادشاه مصر از ارادتمندان او بودند.(منبع ویکی پدیا)


🎙 #پایگاه‌خبری‌سمیع_آباد ( درشهر) بروزترین و جامع ترین رسانه  شهر سمیع آباد و بخش پایین جام

سمیع آباد خبر
🆔@sami_abad_khabar
┄┅═✧❁❣️❁✧═┅┄

چه می ارزد دراین دنیای فانی
در این آشـوبِ مرگِ ناگهانی

ز هم دلگیر باشیم و نباشیم
کنارِهم رفیق و یارِ جانی

چه سود ازکینه ودلسردبودن
جدا ازهم در این فصل خزانی

هزاران سال زیستن چیست وقتی
نباشد عشق ولطف ومهربانی

بهار آمد چه سود از اینکه در دل
نهال کینه هردم می نشانی

چوخواهی شادی دل،بی نهایت
محبت کن به هرکس می توانی

به وَالله جز دل عاشق ننوشد
لبی از شهدِ ناب زندگــانی

#شعر: فاروق پورحبیب


🎙 #پایگاه‌خبری‌سمیع_آباد ( درشهر) بروزترین و جامع ترین رسانه  شهر سمیع آباد و بخش پایین جام

سمیع آباد خبر
🆔@sami_abad_khabar
#شعر_جام

💐💐 گرانی 💐💐


فلج شد کلِّ کشور از گرانی
از این سر تا به آن سر از گرانی

قم و تهران و رشت و تربت جام
بم و بیرجند و بندر از گرانی

ببین که ارزشِ این پولِ ملّی
شده برگِ چغندر از گرانی

شده حال خرابِ عده ای هم
چو اوضاع غضنفر از گرانی

چرا اینجا ندارد ارتباطی
برادر با برادر از گرانی ؟

چرا مارا پس از چل سال و اَندی
فقیری شد مقدّر از گرانی؟؟؟

پدر خم شد به زیر بار پشتش
خودش را زد به هر در از گرانی

جناب شیخ مان را خواب برده
گمانم روی منبر از گرانی

عمل می‌خواهد این اوضاع ناجور
نه یک شخصِ سخنور از گرانی

به زیرِ بارِ فقر و مشکلات است
همین بیچاره "قنبر" از گرانی!!!

خدایا باز هم صد بار شُکرت
اگر شد خِشتکم تر از گرانی!!

عبدالرحمن قنبری
تربت جام



🎙 #پایگاه‌خبری‌سمیع_آباد ( درشهر) بروزترین و جامع ترین رسانه  شهر سمیع آباد و بخش پایین جام

سمیع آباد خبر
🆔@sami_abad_khabar
#شعر_معنوے

❣️❣️❣️معبودا❣️❣️❣️

🍃اگر عــــبد گنه ڪارم
❣️تو را دارم چه غم دارم

🍃اگر مـــــرغ گرفتارم
❣️تو را دارم چه غم دارم

🍃اگر آلــوده و پســـتم
🍃و گر خالے بود دسـتم

🍃و گــر سنگین بود بارم
❣️تو را دارم چه غـم دارم

🍃اگر آتش برافروزے تن
🍃و جــــان مـرا سوزی

🍃چه باک از شعـلۀ نارم
❣️تو را دارم چه غم دارم

🍃هم از لطفت بود هستم
🍃هم از جام تو سرمـستم

🍃هم از شوق تو سرشارم
❣️تو را دارم چه غـــم دارم

🍃چه در صحرا چه در دریا
🍃چه در پایین چـه در بالا

🍃به هر جانب ڪه رو آرم
❣️تو را دارم چه غــم دارم

🍃ڪِ‍‍ـیـَم من عبـد شرمنده
🍃سِیَـه روے و سـرافڪنده

🍃ڪه با این جــرم بسیارم
❣️تو را دارم چــه غـم دارم

🍃تهے از برگ و از بارم
🍃میان لالــــه ها خارم

🍃نباشد ڪَــس خریدارم
❣️تو را دارم چه غم دارم

🍃قرار مــن شڪیب من
🍃طبیب من حبیب من

🍃دوایم ده ڪه بیـــمارم
❣️تو را دارم چه غم دارم

🍃تو ستّار العیوب هستے
🍃تو غفّار الذّنوب هستی

🍃نه آبـــے در سبو دارم
🍃نه نائے در گلـــو دارم

🍃نــه بر رو آبـــرو دارم
❣️تو را دارم چه غم دارم

❣️❣️❣️خدایا دوستت دارم❣️❣️❣️



‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🎙 #پایگاه‌خبری‌سمیع_آباد ( درشهر) بروزترین و جامع ترین رسانه  شهر سمیع آباد و بخش پایین جام

سمیع آباد خبر
🆔@sami_abad_khabar
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#شعر_جام

شعری از شیخ جام از کتاب روضه المذنبین با صدای شاعر تربت جامی خانم مریم فیضی



🎙 #پایگاه‌خبری‌سمیع_آباد ( درشهر) بروزترین و جامع ترین رسانه  شهر سمیع آباد و بخش پایین جام

سمیع آباد خبر
🆔@sami_abad_khabar
#شعر_شب

بیهوده میازار خودت را، مده پندم
وقت است که بار سفر خویش ببندم

چون سد ضعیفی که به سیلاب شکسته ست
پاشیده در این زندگی از هم رگ و بندم

در گوشه ی ساحل دگر آرام گرفتم
هر چند که از طایفه ی موج بلندم

گنداب شود آب زلالی که بماند
باید بروم تا که در این چاله نگندم

"از دست عزیزان چه بگویم گله ای نیست؟"
از عالم و آدم گله مندم...گله مندم

#فرهاد_شریفی


🎙 #پایگاه‌خبری‌سمیع_آباد ( درشهر) بروزترین و جامع ترین رسانه  شهر سمیع آباد و بخش پایین جام

سمیع آباد خبر
🆔@sami_abad_khabar
💞#شعر ( زن خوب...)

زنی خوب است که بی آزار باشد
صبور و نرم و خوش رفتار باشد

به فکر جیب "شُو"باشدهمیشه
نه دائم راهـــیِ بازار باشد

چو پروانه بگردد گِرد شوهر
مطیع امر او بسیار باشد

زنی اهل عبادت ،با متانت
مُحَجَّب ،پاک و پرهیزگار باشد

به فرزندانِ خود همچون معلم
به امر تربیت هوشیار باشد

به فکر آبروی خویش وشوهر
زنی محبوب و مردم دار باشد

بسازد با کم و بسیارِ شوهر
قرارش لحظه ی دشوار باشد

زنی باشد که با "شُوی" بداخلاق
زِ حُسنِ خُلـــق برخوردار باشد

چنین زن را به جَنّت ،نزدِ الله
مقام حوریِ ابرار باشد



🎙
#پایگاه‌خبری‌سمیع_آباد ( درشهر) بروزترین و جامع ترین رسانه  شهر سمیع آباد و بخش پایین جام

سمیع آباد خبر
🆔@sami_abad_khabar
#شعر (رسم زندگانی)

پسر آمد به سوی مادر خویش
بگفت مادر چرا رنجم دهی بیش
برو امشب برایم خواستگاری
اگر تو بچه ات را دوست داری
بدو مادر بگفتا ای پسر جان
تو را من دوست دارم بهتر از جان
ز بین دختران خویش و اقوام
یکی را کن نشان آهسته آرام
پسر از شادمانی جفتکی زد
جلوی چشم مادر پشتکی زد
بگفت مادر به قربان نگاهت
به قربان دو چشمان سیاهت
دلم با دخترِ همسایه گیر است
همانکه نام زیبایش "مُنیر" است
بگفت مادر : برو پیرهن به بَر کن
برو دایی مرادت را خبر کن
خلاصه رفت پسر با مام و دایی
به خواسگاریِ آن یارِفدایی
به آداب و رسومات زمانه
شدند داخل به رسم عاقلانه
دو تا پیرهن خریدند پای عقدش
النگوی طلا با پول نقدش
خریدند خانه با کلی وسیله
همانطوری که رسم است در قبیله
خلاصه عقد هم بستند درآن دَم
به هم زان لحظه گشتند یار ومحرم
گذشت ماهی وکردند زندگانی
ولیکن صفحه برگشت ناگهانی
پسر از زن گرفتن شد پشیمان
بیوفتاد اختلاف در بین ایشان
میان آن دو جنگی آتشین شد
دل هردو زهمدیگر غمین شد
پسر مُشتی زد و زن لنگ کفشی
نداشت اُلفت میان آن دو نقشی
خروس وماکیان پَرّیده بر هم
نمی آمد یکی از دیگری کم
جدال بینِشان هر روز بیشتر
به پا میکرد هر روزی یکی شَر
خلاصه بینشان آمد جدایی
پسر از بهر " مَهر" اندر گدایی
شدند انگشت نمای مردم شهر
به کام هردوشد آن زندگی زهر
ندانستند چو رسم زندگی را
بنا کردند چنین شرمندگی را



🎙
#پایگاه‌خبری‌سمیع_آباد ( درشهر) بروزترین و جامع ترین رسانه  شهر سمیع آباد و بخش پایین جام

سمیع آباد خبر
🆔@sami_abad_khabar
😂😜😂
😉
#شعر (ور افتاد هرکسی با زن درافتاد)

رفیقی داشتم باخشمِ بسیار
همیشه با عیالش داشت پیکار
بدوگفتم مکن اینگونه ای دوست
مکن خود را به خشم زن گرفتار
به من می گفت دایم: «ای خلیلی»
تو زن ترسی و خیلی زن ذلیلی
نترسد زن ز شُو ،آدم نگردد
شود پُر رو و رویش کم نگردد
خلاصه هرچه گفتم بی ثمر بود
تو گویی گوش آن دیوانه کر بود
شنیدم یک شبی درجنگ وپیکار
زن خود را همی زد سخت وبسیار
زد او زن را و زن بر او غضب کرد
به دادگاه رفت و مهرش را طلب کرد
بر او شد عرصه تنگ وآمدش زور
به گ.. خوردن رضا شد مردِ مغرور
به پای زن فتاد و زار میزد
بسی بوسه به پای یار میزد
که عفوم کن میندازم به زندان
کنم خدمت تورا بانو دو چندان
دل آن زن به رحم آمد برایش
گذشت از مَهر وماند اندر سرایش
چو خُفت این غائله،گفتم چه حالی؟
کنون چون جوجه در مُشت عیالی
کشید آهی و سرافکنده در زیر
گریست برحال زار خود دلی سیر
بگفت هرگز ندیدی زور زن را
که می آرَد سرت صد فوت وفن را
بگفتم :گفتمت از من نصیحت
جدل هرگز مکن با زن جماعت
مَثل داریم«نبین فلفل چه ریز است
یکی بشکن ببین جانا چه تیزاست»
درست است پیش چشمت زن ضعیف است
ولیکن چون تو صد مرد را حریف است
چه خوش گفت شاعری چون از خَر افتاد
« وَر افتاد هرکسی با زن دَر افتاد »



🎙
#پایگاه‌خبری‌سمیع_آباد ( درشهر) بروزترین و جامع ترین رسانه  شهر سمیع آباد و بخش پایین جام

سمیع آباد خبر
🆔@sami_abad_khabar
#شعر( اینترنت)

از آن روزی که اینترنت بنا شد
زن خانه ز مرد خود جدا شد
نه چای آماده و نه استکانی
دریغ از پختن یک لقمه نانی
سر شب تا به هنگام سحرگاه
موبایلش روشن است هر گاه و بی گاه
گهی اینترنت و واتس آپ و گه چت
پیامک میزند این خط به اون خط
خیالش نیست مردش خسته و زار
رجوع کرده به منزل ازسر کار
سرش توی موبایلش خنده برلب
چتش داغ است با صغری و کوکب
ندارد الفتی با مرد خانه
نه با هم گفتگوی عاشقانه
قدیما مرد و زن همراه و همدل
ولی اکنون زهم دورند و غافل
یکی این سو یکی آن سوی خانه
امان از این بلاهای زمانه
از آن روزی که اینترنت بنا شد
زن وشوهر گرفتار خطا شد
گرفتاری دنیای مجازی
گرفته زندگانی را به بازی
چه می بینی؟ بسی دلهای بیمار
رفاقت ها، خیانت های بسیار
طلاق و کودکان بی گناهی
ندارند هیچ آغوش وپناهی
روان افسرده و دلمَرگی و درد
فغان از دست این دنیای نامرد



🎙
#پایگاه‌خبری‌سمیع_آباد ( درشهر) بروزترین و جامع ترین رسانه  شهر سمیع آباد و بخش پایین جام

سمیع آباد خبر
🆔@sami_abad_khabar
#شعر:

✍🏾: محمد عبدی از تربت جام

شب آمد وای بر بی‌سرپرستان
زدست ظالمان و خودپرستان

نه اطعامی نه جایی نه پناهی
به تاریکی محض و در تباهی

برفته خانه و کاشانه در باد
شکسته در گلو هرگونه فریاد

خدایا غزه در خون مانده تنها
بفریادش برس ای حیّ دانا

🎙 #پایگاه‌خبری‌سمیع_آباد ( درشهر) بروزترین و جامع ترین رسانه  شهر سمیع آباد و بخش پایین جام

سمیع آباد خبر
🆔@sami_abad_khabar
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#شعر_جام

شاعر: مریم فیضی تربت جام
دکلمه : ظاهر جان غوریان افغانستان
صداگذاری : احمد منصوری


🎙 #پایگاه‌خبری‌سمیع_آباد ( درشهر) بروزترین و جامع ترین رسانه  شهر سمیع آباد و بخش پایین جام

سمیع آباد خبر
🆔@sami_abad_khabar
#شعر_جام

مصیبت وارده را به تمام خانواده های داغدیده بخصوص شهرستان طبس و استان‌های خراسان و مملکت ایران تسلیت عرض می کنم

پدر نان داد پدر جان داد
پدر جان را بر نان داد

به سختی تازه نان آورد
ولی جان را چه آسان داد

پدر هر روز در معدن
لباس کارگری برتن

به زیر خاک و در گلخن
چه نان هایی که بر خان داد

خدا رحمت کند اورا
که او نان حلال آورد

به دست پینه بسته او
صفا بر دین و ایمان داد

اگر چه گرد و خاکی بود
واز این کار شاکی بود

ولی انسان پاکی بود
چنین درسی به مایان داد

تنی خسته و روح آزاد
به زیر کوه جان می داد

ولی با داد و با فریاد
جوانی را به آرمان داد

شهید راه نان او شد
مه روح و روان او شد

بهشتی را روان او شد
جهانی را به افغان داد

بنال ای زنده دل از غم
که ایران را گرفت ماتم

به روز اول مهر و
پدر جان را بر نان داد


✍️حاج فخرالدین زنده دل

🎙 #پایگاه‌خبری‌سمیع_آباد ( درشهر) بروزترین و جامع ترین رسانه  شهر سمیع آباد و بخش پایین جام

سمیع آباد خبر
🆔@sami_abad_khabar