اگرچه مادرش اُم بنین است، و لیکن مادرش زهراست، عباس...!
🖌از رؤیاهای صادقه، در جنگ اشعار علامه جلیل مرحوم آقا میرزا محمدتقی بن عبد الرزاق موسوی احمد آبادی (آیت الله سید محمدتقی اصفهانی ره صاحب کتاب مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم علیه السلام) رؤیای ذیل به خط و علامه ثقه جليل وعالم زاهد بی بدیل مرحوم آقا میرزا محمدباقر امام جماعت مسجد امامزاده اسماعیل (آیت الله محمدباقر فقیه ایمانی ره) دیده شد که عینا نقل می شود:
بسم الله الرحمن الرحیم این رؤیایی است صادقه که وقوع یافت از برای این احقر ضعیف محمدباقر شریف، در وقت سحر از شب دوشنبه هشتم شهر جمادى الأول از سنه هزار و سیصد و چهل و دو، و آن چنین است که:
دیدم در مسجد عظیمی هستم و مشغول نماز بودم و در مقابل من ده دوازده زرع دورتر جماعتی پشت به قبله نماز، می کردند و در آن حال شحصی متصل صدا می زدند که چرا کسی اینها را منع نمی کند و خود رفتند برای منع آنها، پس چون در حال تشهد رسیدم آقای جلیلی که عمامه سیاه بر سر مبارکشان بودند آوردند و در پهلوی من طرف راست نشستند. چون سلام دادم، لوحی را که مانند کتاب بود باز کردند و در صفحه ی طرف دست چپ، دست مبارک را روی خطی از آن گذاردند و فرمودند: «بخوان»! من تقریبا دو سطر از آن را خواندم از خواب بیدار شدم و آن عبارات به عینها در نظرم بود و آنها چنین است: «عن الشيخ أبي القاسم حسین بن روح: لقد جرت عادة أهل بلدكم باحتمال الأذى و ترک الدعاء في فرج مولاكم صاحب الامر علیه السلام فویل لكم و عظم مصيبتكم واغفلتاه واغفلتاه فادعوا له و انتظروا فرج مولاكم.»: رسم مردم سرزمین تان این شده که صدمه و زیان را تحمل می کنند و دعا برای گشایش امر آقایشان صاحب الامر صلوات الله علیه را ترک کرده اند؛ پس وای بر شما و مصیبت تان بزرگ شده و آن را نادیده گرفتید و از آن غفلت کردید، پس برای امام تان دعا کنید و منتظر گشایش امر آقایتان باشید).
و چون بیدار شدم و در تفکر حفظ کردن عبارات مذكوره بودم که محو نشود پس دو مرتبه چشم من به هم رفت، در آن حال دیدم مقابل دری ایستاده ام و پرده بر آن افتاده بود. پس کسی از عقب پرده، پرده را پس نمودند و فرمودند حضرت صدیقه طاهره سلام الله عليها اینجا تشریف دارند و تو را می طلبند. پس چون خواستم وارد شوم آن کس که اذن دخول دادند و بعد دانستم که حضرت فضه سلام الله عليها می باشند، فرمودند:
«از آداب رفتن خدمت ایشان آن است که صلوات و سلام بر ایشان بفرستی و دعا در فرج حضرت صاحب الامر كنید.» پس من در حال رفتن در آن حجره چنین می خواندم و می رفتم « اَللّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ عَلي مَوْلاتَنا فاطِمَةَ الزَّهْراَّءُ وَ عَجِلْ في فَرَجِ مولٰانا صٰاحِبَ اَلزَمانْ» و آن حجره به قدری ظلمانی بود که هیچکس دیده نمی شد و چنين معلوم بود که اینجا «بیت الاحزان» است و رفتم تا به موقعی که فرمودند: «اینجا تشریف دارند و مشغول نمازند و سلام کن بر ایشان» و اشاره فرمودند: که به آن سلامی باشد که در نظر من بود و آن زاد المعاد علامه مجلسی قدس الله روحه الشریف روایت فرموده اند، در اعمال ماه جمادی الثانیه و آن مختصر است و اولش«السَّلامُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ ...» است؛ پس من سلام نمودم به آن سلام و چون از نماز فارغ شدند جواب فرمودند. پس چنین فرمودند:
«عليكُم بِمُوالاتَنا و اتباع آثارنا و مِن اَهمّها الصلوة في اوقاتها و الدعاء في فرج القائم»: (بر شما باد! به محبت ما و پیروی از سخنان ما و مهمترین آنها اقامه نماز در اوقات آن و دعا برای ظهور قائم علیه السلام است) و بعد هم فرمودند:
آن کس که کتاب را در خواب قبل به تو نشان دادند «كان ولدى العباس» آن فرزندم عباس بود و در خواب اول هم آن جناب امر فرمودند به من که این رؤیا را نقل کن و التحرير في اليوم الرابع عشر من الشهر المذكور ۱۳۴۳ انتهى نقل رؤيا.
📚ناگفته های عارفان، صص123-125.
#فاطمیه
#فاطمه_زهرا
#آداب_انتظار
#امام_زمان
#حضرت_عباس
#ابوالفضل_العباس
#دعای_فرج
#محمدباقر_فقیه_ایمانی
#ذکر_محبوب
#صلوات_نامه
💐به ارواح دلسوختگان و عزاداران صدیقه طاهره سلام الله عليها و ابوالفضل العباس سلام الله علیه و منتظران حضرت ولیعصر ارواحنافداه صلواتی هدیه بفرمائید.
@salavatnameh
🖌از رؤیاهای صادقه، در جنگ اشعار علامه جلیل مرحوم آقا میرزا محمدتقی بن عبد الرزاق موسوی احمد آبادی (آیت الله سید محمدتقی اصفهانی ره صاحب کتاب مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم علیه السلام) رؤیای ذیل به خط و علامه ثقه جليل وعالم زاهد بی بدیل مرحوم آقا میرزا محمدباقر امام جماعت مسجد امامزاده اسماعیل (آیت الله محمدباقر فقیه ایمانی ره) دیده شد که عینا نقل می شود:
بسم الله الرحمن الرحیم این رؤیایی است صادقه که وقوع یافت از برای این احقر ضعیف محمدباقر شریف، در وقت سحر از شب دوشنبه هشتم شهر جمادى الأول از سنه هزار و سیصد و چهل و دو، و آن چنین است که:
دیدم در مسجد عظیمی هستم و مشغول نماز بودم و در مقابل من ده دوازده زرع دورتر جماعتی پشت به قبله نماز، می کردند و در آن حال شحصی متصل صدا می زدند که چرا کسی اینها را منع نمی کند و خود رفتند برای منع آنها، پس چون در حال تشهد رسیدم آقای جلیلی که عمامه سیاه بر سر مبارکشان بودند آوردند و در پهلوی من طرف راست نشستند. چون سلام دادم، لوحی را که مانند کتاب بود باز کردند و در صفحه ی طرف دست چپ، دست مبارک را روی خطی از آن گذاردند و فرمودند: «بخوان»! من تقریبا دو سطر از آن را خواندم از خواب بیدار شدم و آن عبارات به عینها در نظرم بود و آنها چنین است: «عن الشيخ أبي القاسم حسین بن روح: لقد جرت عادة أهل بلدكم باحتمال الأذى و ترک الدعاء في فرج مولاكم صاحب الامر علیه السلام فویل لكم و عظم مصيبتكم واغفلتاه واغفلتاه فادعوا له و انتظروا فرج مولاكم.»: رسم مردم سرزمین تان این شده که صدمه و زیان را تحمل می کنند و دعا برای گشایش امر آقایشان صاحب الامر صلوات الله علیه را ترک کرده اند؛ پس وای بر شما و مصیبت تان بزرگ شده و آن را نادیده گرفتید و از آن غفلت کردید، پس برای امام تان دعا کنید و منتظر گشایش امر آقایتان باشید).
و چون بیدار شدم و در تفکر حفظ کردن عبارات مذكوره بودم که محو نشود پس دو مرتبه چشم من به هم رفت، در آن حال دیدم مقابل دری ایستاده ام و پرده بر آن افتاده بود. پس کسی از عقب پرده، پرده را پس نمودند و فرمودند حضرت صدیقه طاهره سلام الله عليها اینجا تشریف دارند و تو را می طلبند. پس چون خواستم وارد شوم آن کس که اذن دخول دادند و بعد دانستم که حضرت فضه سلام الله عليها می باشند، فرمودند:
«از آداب رفتن خدمت ایشان آن است که صلوات و سلام بر ایشان بفرستی و دعا در فرج حضرت صاحب الامر كنید.» پس من در حال رفتن در آن حجره چنین می خواندم و می رفتم « اَللّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ عَلي مَوْلاتَنا فاطِمَةَ الزَّهْراَّءُ وَ عَجِلْ في فَرَجِ مولٰانا صٰاحِبَ اَلزَمانْ» و آن حجره به قدری ظلمانی بود که هیچکس دیده نمی شد و چنين معلوم بود که اینجا «بیت الاحزان» است و رفتم تا به موقعی که فرمودند: «اینجا تشریف دارند و مشغول نمازند و سلام کن بر ایشان» و اشاره فرمودند: که به آن سلامی باشد که در نظر من بود و آن زاد المعاد علامه مجلسی قدس الله روحه الشریف روایت فرموده اند، در اعمال ماه جمادی الثانیه و آن مختصر است و اولش«السَّلامُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ ...» است؛ پس من سلام نمودم به آن سلام و چون از نماز فارغ شدند جواب فرمودند. پس چنین فرمودند:
«عليكُم بِمُوالاتَنا و اتباع آثارنا و مِن اَهمّها الصلوة في اوقاتها و الدعاء في فرج القائم»: (بر شما باد! به محبت ما و پیروی از سخنان ما و مهمترین آنها اقامه نماز در اوقات آن و دعا برای ظهور قائم علیه السلام است) و بعد هم فرمودند:
آن کس که کتاب را در خواب قبل به تو نشان دادند «كان ولدى العباس» آن فرزندم عباس بود و در خواب اول هم آن جناب امر فرمودند به من که این رؤیا را نقل کن و التحرير في اليوم الرابع عشر من الشهر المذكور ۱۳۴۳ انتهى نقل رؤيا.
📚ناگفته های عارفان، صص123-125.
#فاطمیه
#فاطمه_زهرا
#آداب_انتظار
#امام_زمان
#حضرت_عباس
#ابوالفضل_العباس
#دعای_فرج
#محمدباقر_فقیه_ایمانی
#ذکر_محبوب
#صلوات_نامه
💐به ارواح دلسوختگان و عزاداران صدیقه طاهره سلام الله عليها و ابوالفضل العباس سلام الله علیه و منتظران حضرت ولیعصر ارواحنافداه صلواتی هدیه بفرمائید.
@salavatnameh
Forwarded from صلوات نامه
اگرچه مادرش اُم بنین است، و لیکن مادرش زهراست، عباس...!
🖌از رؤیاهای صادقه، در جنگ اشعار علامه جلیل مرحوم آقا میرزا محمدتقی بن عبد الرزاق موسوی احمد آبادی (آیت الله سید محمدتقی اصفهانی ره صاحب کتاب مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم علیه السلام) رؤیای ذیل به خط و علامه ثقه جليل وعالم زاهد بی بدیل مرحوم آقا میرزا محمدباقر امام جماعت مسجد امامزاده اسماعیل (آیت الله محمدباقر فقیه ایمانی ره) دیده شد که عینا نقل می شود:
بسم الله الرحمن الرحیم این رؤیایی است صادقه که وقوع یافت از برای این احقر ضعیف محمدباقر شریف، در وقت سحر از شب دوشنبه هشتم شهر جمادى الأول از سنه هزار و سیصد و چهل و دو، و آن چنین است که:
دیدم در مسجد عظیمی هستم و مشغول نماز بودم و در مقابل من ده دوازده زرع دورتر جماعتی پشت به قبله نماز، می کردند و در آن حال شحصی متصل صدا می زدند که چرا کسی اینها را منع نمی کند و خود رفتند برای منع آنها، پس چون در حال تشهد رسیدم آقای جلیلی که عمامه سیاه بر سر مبارکشان بودند آوردند و در پهلوی من طرف راست نشستند. چون سلام دادم، لوحی را که مانند کتاب بود باز کردند و در صفحه ی طرف دست چپ، دست مبارک را روی خطی از آن گذاردند و فرمودند: «بخوان»! من تقریبا دو سطر از آن را خواندم از خواب بیدار شدم و آن عبارات به عینها در نظرم بود و آنها چنین است: «عن الشيخ أبي القاسم حسین بن روح: لقد جرت عادة أهل بلدكم باحتمال الأذى و ترک الدعاء في فرج مولاكم صاحب الامر علیه السلام فویل لكم و عظم مصيبتكم واغفلتاه واغفلتاه فادعوا له و انتظروا فرج مولاكم.»: رسم مردم سرزمین تان این شده که صدمه و زیان را تحمل می کنند و دعا برای گشایش امر آقایشان صاحب الامر صلوات الله علیه را ترک کرده اند؛ پس وای بر شما و مصیبت تان بزرگ شده و آن را نادیده گرفتید و از آن غفلت کردید، پس برای امام تان دعا کنید و منتظر گشایش امر آقایتان باشید).
و چون بیدار شدم و در تفکر حفظ کردن عبارات مذكوره بودم که محو نشود پس دو مرتبه چشم من به هم رفت، در آن حال دیدم مقابل دری ایستاده ام و پرده بر آن افتاده بود. پس کسی از عقب پرده، پرده را پس نمودند و فرمودند حضرت صدیقه طاهره سلام الله عليها اینجا تشریف دارند و تو را می طلبند. پس چون خواستم وارد شوم آن کس که اذن دخول دادند و بعد دانستم که حضرت فضه سلام الله عليها می باشند، فرمودند:
«از آداب رفتن خدمت ایشان آن است که صلوات و سلام بر ایشان بفرستی و دعا در فرج حضرت صاحب الامر كنید.» پس من در حال رفتن در آن حجره چنین می خواندم و می رفتم « اَللّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ عَلي مَوْلاتَنا فاطِمَةَ الزَّهْراَّءُ وَ عَجِلْ في فَرَجِ مولٰانا صٰاحِبَ اَلزَمانْ» و آن حجره به قدری ظلمانی بود که هیچکس دیده نمی شد و چنين معلوم بود که اینجا «بیت الاحزان» است و رفتم تا به موقعی که فرمودند: «اینجا تشریف دارند و مشغول نمازند و سلام کن بر ایشان» و اشاره فرمودند: که به آن سلامی باشد که در نظر من بود و آن زاد المعاد علامه مجلسی قدس الله روحه الشریف روایت فرموده اند، در اعمال ماه جمادی الثانیه و آن مختصر است و اولش«السَّلامُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ ...» است؛ پس من سلام نمودم به آن سلام و چون از نماز فارغ شدند جواب فرمودند. پس چنین فرمودند:
«عليكُم بِمُوالاتَنا و اتباع آثارنا و مِن اَهمّها الصلوة في اوقاتها و الدعاء في فرج القائم»: (بر شما باد! به محبت ما و پیروی از سخنان ما و مهمترین آنها اقامه نماز در اوقات آن و دعا برای ظهور قائم علیه السلام است) و بعد هم فرمودند:
آن کس که کتاب را در خواب قبل به تو نشان دادند «كان ولدى العباس» آن فرزندم عباس بود و در خواب اول هم آن جناب امر فرمودند به من که این رؤیا را نقل کن و التحرير في اليوم الرابع عشر من الشهر المذكور ۱۳۴۳ انتهى نقل رؤيا.
📚ناگفته های عارفان، صص123-125.
#فاطمیه
#فاطمه_زهرا
#آداب_انتظار
#امام_زمان
#حضرت_عباس
#ابوالفضل_العباس
#دعای_فرج
#محمدباقر_فقیه_ایمانی
#ذکر_محبوب
#صلوات_نامه
💐به ارواح دلسوختگان و عزاداران صدیقه طاهره سلام الله عليها و ابوالفضل العباس سلام الله علیه و منتظران حضرت ولیعصر ارواحنافداه صلواتی هدیه بفرمائید.
@salavatnameh
🖌از رؤیاهای صادقه، در جنگ اشعار علامه جلیل مرحوم آقا میرزا محمدتقی بن عبد الرزاق موسوی احمد آبادی (آیت الله سید محمدتقی اصفهانی ره صاحب کتاب مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم علیه السلام) رؤیای ذیل به خط و علامه ثقه جليل وعالم زاهد بی بدیل مرحوم آقا میرزا محمدباقر امام جماعت مسجد امامزاده اسماعیل (آیت الله محمدباقر فقیه ایمانی ره) دیده شد که عینا نقل می شود:
بسم الله الرحمن الرحیم این رؤیایی است صادقه که وقوع یافت از برای این احقر ضعیف محمدباقر شریف، در وقت سحر از شب دوشنبه هشتم شهر جمادى الأول از سنه هزار و سیصد و چهل و دو، و آن چنین است که:
دیدم در مسجد عظیمی هستم و مشغول نماز بودم و در مقابل من ده دوازده زرع دورتر جماعتی پشت به قبله نماز، می کردند و در آن حال شحصی متصل صدا می زدند که چرا کسی اینها را منع نمی کند و خود رفتند برای منع آنها، پس چون در حال تشهد رسیدم آقای جلیلی که عمامه سیاه بر سر مبارکشان بودند آوردند و در پهلوی من طرف راست نشستند. چون سلام دادم، لوحی را که مانند کتاب بود باز کردند و در صفحه ی طرف دست چپ، دست مبارک را روی خطی از آن گذاردند و فرمودند: «بخوان»! من تقریبا دو سطر از آن را خواندم از خواب بیدار شدم و آن عبارات به عینها در نظرم بود و آنها چنین است: «عن الشيخ أبي القاسم حسین بن روح: لقد جرت عادة أهل بلدكم باحتمال الأذى و ترک الدعاء في فرج مولاكم صاحب الامر علیه السلام فویل لكم و عظم مصيبتكم واغفلتاه واغفلتاه فادعوا له و انتظروا فرج مولاكم.»: رسم مردم سرزمین تان این شده که صدمه و زیان را تحمل می کنند و دعا برای گشایش امر آقایشان صاحب الامر صلوات الله علیه را ترک کرده اند؛ پس وای بر شما و مصیبت تان بزرگ شده و آن را نادیده گرفتید و از آن غفلت کردید، پس برای امام تان دعا کنید و منتظر گشایش امر آقایتان باشید).
و چون بیدار شدم و در تفکر حفظ کردن عبارات مذكوره بودم که محو نشود پس دو مرتبه چشم من به هم رفت، در آن حال دیدم مقابل دری ایستاده ام و پرده بر آن افتاده بود. پس کسی از عقب پرده، پرده را پس نمودند و فرمودند حضرت صدیقه طاهره سلام الله عليها اینجا تشریف دارند و تو را می طلبند. پس چون خواستم وارد شوم آن کس که اذن دخول دادند و بعد دانستم که حضرت فضه سلام الله عليها می باشند، فرمودند:
«از آداب رفتن خدمت ایشان آن است که صلوات و سلام بر ایشان بفرستی و دعا در فرج حضرت صاحب الامر كنید.» پس من در حال رفتن در آن حجره چنین می خواندم و می رفتم « اَللّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ عَلي مَوْلاتَنا فاطِمَةَ الزَّهْراَّءُ وَ عَجِلْ في فَرَجِ مولٰانا صٰاحِبَ اَلزَمانْ» و آن حجره به قدری ظلمانی بود که هیچکس دیده نمی شد و چنين معلوم بود که اینجا «بیت الاحزان» است و رفتم تا به موقعی که فرمودند: «اینجا تشریف دارند و مشغول نمازند و سلام کن بر ایشان» و اشاره فرمودند: که به آن سلامی باشد که در نظر من بود و آن زاد المعاد علامه مجلسی قدس الله روحه الشریف روایت فرموده اند، در اعمال ماه جمادی الثانیه و آن مختصر است و اولش«السَّلامُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ ...» است؛ پس من سلام نمودم به آن سلام و چون از نماز فارغ شدند جواب فرمودند. پس چنین فرمودند:
«عليكُم بِمُوالاتَنا و اتباع آثارنا و مِن اَهمّها الصلوة في اوقاتها و الدعاء في فرج القائم»: (بر شما باد! به محبت ما و پیروی از سخنان ما و مهمترین آنها اقامه نماز در اوقات آن و دعا برای ظهور قائم علیه السلام است) و بعد هم فرمودند:
آن کس که کتاب را در خواب قبل به تو نشان دادند «كان ولدى العباس» آن فرزندم عباس بود و در خواب اول هم آن جناب امر فرمودند به من که این رؤیا را نقل کن و التحرير في اليوم الرابع عشر من الشهر المذكور ۱۳۴۳ انتهى نقل رؤيا.
📚ناگفته های عارفان، صص123-125.
#فاطمیه
#فاطمه_زهرا
#آداب_انتظار
#امام_زمان
#حضرت_عباس
#ابوالفضل_العباس
#دعای_فرج
#محمدباقر_فقیه_ایمانی
#ذکر_محبوب
#صلوات_نامه
💐به ارواح دلسوختگان و عزاداران صدیقه طاهره سلام الله عليها و ابوالفضل العباس سلام الله علیه و منتظران حضرت ولیعصر ارواحنافداه صلواتی هدیه بفرمائید.
@salavatnameh