-سلام، برادر من، از راه راهی دور آمدهای خانه، خانه توست. مرد سلام کرد.
_ ای فرزند امیرالمومنین به پاس نعمتی که خداوند ارزانی تان داشته است یاریم کنید دشمنی هولناک و خونریز دارم؛ دشمنی بی پروا که نه به کودکان رحم می کند و نه حرمت بزرگتر را پاس می دارد". امام با شگفتی در چشمان مرد نگریست و پرسید دشمن تو کیست تا بر سر جایش بنشانم و داد تو از او بستانم". -آقای من دشمن من تنگدستی و فقر است؛ راز دشمنی او را با خودم نمی دانم!
امام سرفرو انداخت. پس از دمی درنگ، خدمتکار را صدا زد هرچه در خزانه است بیاور.
خادم با ۵ هزار درهم بازگشت. لبخند صورت تکیده و اندوه زده ی مرد را آراست؛ لبخندی پس از روزها تلخ کامی و نامرادی. -برادرم، این اندک را بپذیر، اگر دیگربار دشمن ستم روا داشت به دیدنم بیا اما هرگز فراموش نشود که اعتدال و میانه روی راه بر دشمن می بندند!
-سپاسگزارم ای فرزند پیامبر، عهد و پیمان می بندم که به دام اسراف و زیاده روی نیفتم تا دشمن بر من شبیخون نزند اما اگر دشمن بی هیچ دلیل آمد خواهم آمد تا او را سر جایش بنشانی!
تبسمی نرم و چهره زیبای امام نشست.
-بسیار خوب این در همیشه به روی شما باز است.
#فروردین۱۴۰۲
#کتابخانه
#دبیرستان_سلام_فرمانیه
#نشاط_وخودباوری
_ ای فرزند امیرالمومنین به پاس نعمتی که خداوند ارزانی تان داشته است یاریم کنید دشمنی هولناک و خونریز دارم؛ دشمنی بی پروا که نه به کودکان رحم می کند و نه حرمت بزرگتر را پاس می دارد". امام با شگفتی در چشمان مرد نگریست و پرسید دشمن تو کیست تا بر سر جایش بنشانم و داد تو از او بستانم". -آقای من دشمن من تنگدستی و فقر است؛ راز دشمنی او را با خودم نمی دانم!
امام سرفرو انداخت. پس از دمی درنگ، خدمتکار را صدا زد هرچه در خزانه است بیاور.
خادم با ۵ هزار درهم بازگشت. لبخند صورت تکیده و اندوه زده ی مرد را آراست؛ لبخندی پس از روزها تلخ کامی و نامرادی. -برادرم، این اندک را بپذیر، اگر دیگربار دشمن ستم روا داشت به دیدنم بیا اما هرگز فراموش نشود که اعتدال و میانه روی راه بر دشمن می بندند!
-سپاسگزارم ای فرزند پیامبر، عهد و پیمان می بندم که به دام اسراف و زیاده روی نیفتم تا دشمن بر من شبیخون نزند اما اگر دشمن بی هیچ دلیل آمد خواهم آمد تا او را سر جایش بنشانی!
تبسمی نرم و چهره زیبای امام نشست.
-بسیار خوب این در همیشه به روی شما باز است.
#فروردین۱۴۰۲
#کتابخانه
#دبیرستان_سلام_فرمانیه
#نشاط_وخودباوری
📙کتاب آیین زندگی (وصایای امیرالمؤمنین (ع) به امام حسن مجتبی(ع)
✍ترجمه و توضیح سید مهدی شجاعی
آیین زندگی ترجمه و شرح نامه ۳۱ نهج البلاغه است، وصایای حضرت علی (ع) به امام حسن (ع). نام کتاب، تعريف دقیقی است از محتوای ارزنده کتاب که به راستی این وصایا دستورالعمل کاملی است برای زندگی، چه در دنیا چه برای آخرت.
ترجمه سید مهدی شجاعی، به دلیل ارتباط عاطفی و درونی اش با متن به دل خواننده نیز می نشیند.
خواندن این کتاب را برای کسانی که به دنبال دستورالعملی برای زندگی درست در این دنیا هستند مناسب است.
#کتابخانه
#دبيرستان_سلام_فرمانيه
#نشاط_وخودباورى
✍ترجمه و توضیح سید مهدی شجاعی
آیین زندگی ترجمه و شرح نامه ۳۱ نهج البلاغه است، وصایای حضرت علی (ع) به امام حسن (ع). نام کتاب، تعريف دقیقی است از محتوای ارزنده کتاب که به راستی این وصایا دستورالعمل کاملی است برای زندگی، چه در دنیا چه برای آخرت.
ترجمه سید مهدی شجاعی، به دلیل ارتباط عاطفی و درونی اش با متن به دل خواننده نیز می نشیند.
خواندن این کتاب را برای کسانی که به دنبال دستورالعملی برای زندگی درست در این دنیا هستند مناسب است.
#کتابخانه
#دبيرستان_سلام_فرمانيه
#نشاط_وخودباورى
معرفی کتاب
📙 یوزپلنگانی که با من دویده اند
✍بیژن نجدی
کتاب، روایت ۱۰ داستان کوتاه است که هر کدام کاملاً مجزا و با نثری خاص و لطیف و شعرگونه نوشته شده است. و دارای نشانههایی از سبک مدرن و پستمدرن است، برندهی قلم زرین «جایزهی گردون» در سال 1373 و برگزیدهی نویسندگان و منتقدان مطبوعات شد.
نجدی، بهدلیل سبک خاصی که در روایتها و شخصیتپردازیها داشت، داستانها را بهشکلی خاص و منحصربهفرد ساخته و پرداخته است، بهگونهای که مخاطب را تا عمیقترین فضاهای توصیفی میکشاند. جملات کوتاهی که در جانبخشیدن اشیاء بیجان بهکار میبرد، نشاندهنده سبک خاص این نویسنده است.
سبک داستانهای او واقعگرایی و فراواقعگرایی است و استفاده از صور خیال،استعاره،تشبیه و تمثیل به وفور در آثار او دیده میشود.
یوزپلنگ استعاره از نسل، آرمان و کسانی است که همانند یوزپلنگ در آستانه انقراض و مورد هجوم هستند. باورهای کسانی که به گذشتههای نزدیک یا دور ما تعلق دارند و شاید دیگر تکرار نشوند.
#کتابخانه
#اردیبهشت۱۴۰۲
#دبیرستان_سلام_فرمانیه
#نشاط_وخودباوری
📙 یوزپلنگانی که با من دویده اند
✍بیژن نجدی
کتاب، روایت ۱۰ داستان کوتاه است که هر کدام کاملاً مجزا و با نثری خاص و لطیف و شعرگونه نوشته شده است. و دارای نشانههایی از سبک مدرن و پستمدرن است، برندهی قلم زرین «جایزهی گردون» در سال 1373 و برگزیدهی نویسندگان و منتقدان مطبوعات شد.
نجدی، بهدلیل سبک خاصی که در روایتها و شخصیتپردازیها داشت، داستانها را بهشکلی خاص و منحصربهفرد ساخته و پرداخته است، بهگونهای که مخاطب را تا عمیقترین فضاهای توصیفی میکشاند. جملات کوتاهی که در جانبخشیدن اشیاء بیجان بهکار میبرد، نشاندهنده سبک خاص این نویسنده است.
سبک داستانهای او واقعگرایی و فراواقعگرایی است و استفاده از صور خیال،استعاره،تشبیه و تمثیل به وفور در آثار او دیده میشود.
یوزپلنگ استعاره از نسل، آرمان و کسانی است که همانند یوزپلنگ در آستانه انقراض و مورد هجوم هستند. باورهای کسانی که به گذشتههای نزدیک یا دور ما تعلق دارند و شاید دیگر تکرار نشوند.
#کتابخانه
#اردیبهشت۱۴۰۲
#دبیرستان_سلام_فرمانیه
#نشاط_وخودباوری
برشی از کتاب :
یوزپلنگانی که با من دویده اند..
کتاب با وصیت نويسنده شروع می شود.
نیمی از سنگها، صخره ها، کوهستان را گذاشته ام
با دره هایش، پیاله های شیر
به خاطر پسرم
نیم دگر کوهستان، وقف باران است.
دریایی آبی و آرام را
با فانوس روشن دریایی
می بخشم به همسرم.
شب های دریا را
بی آرام، بی آبی
با دلشوره های فانوس دریایی
به دوستان دور دوران سربازی
که حالا پیر شده اند.
رودخانه که می گذرد زیر پل
مال تو
دختر پوست کشیده من بر استخوان بلور
که آب
پیراهنت شود تمام تابستان
هر مزرعه و درخت
کشتزار و علف را
به کویر بدهید، ششدانگ
به دانه های شن، زیر آفتاب
از صدای سه تار من
سبز سبز پاره های موسیقی
که ریخته ام در شیشه های گلاب و گذاشته ام
روی رف
یک سهم به مثنوی مولانا
دو سهم به « نی » بدهید
و می بخشم به پرندگان
رنگها، کاشی ها، گنبدها
به "یوزپلنگانی که با من دویده اند"غار و قندیل های آهک و تنهایی
و بوی باغچه را
به فصل هایی که می آیند
بعد از من ....
#کتابخانه
#اردیبهشت۱۴۰۲
#دبیرستان_سلام_فرمانیه
#نشاط_وخودباوری
یوزپلنگانی که با من دویده اند..
کتاب با وصیت نويسنده شروع می شود.
نیمی از سنگها، صخره ها، کوهستان را گذاشته ام
با دره هایش، پیاله های شیر
به خاطر پسرم
نیم دگر کوهستان، وقف باران است.
دریایی آبی و آرام را
با فانوس روشن دریایی
می بخشم به همسرم.
شب های دریا را
بی آرام، بی آبی
با دلشوره های فانوس دریایی
به دوستان دور دوران سربازی
که حالا پیر شده اند.
رودخانه که می گذرد زیر پل
مال تو
دختر پوست کشیده من بر استخوان بلور
که آب
پیراهنت شود تمام تابستان
هر مزرعه و درخت
کشتزار و علف را
به کویر بدهید، ششدانگ
به دانه های شن، زیر آفتاب
از صدای سه تار من
سبز سبز پاره های موسیقی
که ریخته ام در شیشه های گلاب و گذاشته ام
روی رف
یک سهم به مثنوی مولانا
دو سهم به « نی » بدهید
و می بخشم به پرندگان
رنگها، کاشی ها، گنبدها
به "یوزپلنگانی که با من دویده اند"غار و قندیل های آهک و تنهایی
و بوی باغچه را
به فصل هایی که می آیند
بعد از من ....
#کتابخانه
#اردیبهشت۱۴۰۲
#دبیرستان_سلام_فرمانیه
#نشاط_وخودباوری
داستان کتاب، از شهادت امام صادق (ع) شروع میشود و ماجرای انتخاب جانشینی برای ایشان در مدینه. خلیفه یکی از شش چشم را مامور به قتل وصی امام صادق کرده است اما امام با ذکاوت تمام پیش از شهادت جز موسی پنج نفر دیگر از جمله شخص خلیفه را وصی خود قرار داده است و همین توطئه، شهادت امام تازه شیعیان(امام کاظم ع) را خنثی میکند.
موسیترین به طور، از زبان شش نفر روایت میشود. شش چشم برای چهار خلیفه که سی و پنج سال در پنهانکاری مطلق اخبار و اطلاعات قلمرو اسلامی را برای خلفای اسلامی ارسال میکردند و آنها را در جریان امر قرار میدادند.
انتخاب شش راوی، جذابیت اثر را برای مخاطب نهتنها دوچندان می کند که به زیرکی قلم نویسنده، نیز گواهی می دهد.
موسی ترین به طور، ادبیاتی پخته و مبتنی بر پژوهش در منابع و متون دینی است.
کتاب را به علاقمندان رمان های مذهبی پیشنهاد میکنیم.
#کتابخانه
#اردیبهشت۱۴۰۲
#دبیرستان_سلام_فرمانیه
#نشاط_وخودباوری
موسیترین به طور، از زبان شش نفر روایت میشود. شش چشم برای چهار خلیفه که سی و پنج سال در پنهانکاری مطلق اخبار و اطلاعات قلمرو اسلامی را برای خلفای اسلامی ارسال میکردند و آنها را در جریان امر قرار میدادند.
انتخاب شش راوی، جذابیت اثر را برای مخاطب نهتنها دوچندان می کند که به زیرکی قلم نویسنده، نیز گواهی می دهد.
موسی ترین به طور، ادبیاتی پخته و مبتنی بر پژوهش در منابع و متون دینی است.
کتاب را به علاقمندان رمان های مذهبی پیشنهاد میکنیم.
#کتابخانه
#اردیبهشت۱۴۰۲
#دبیرستان_سلام_فرمانیه
#نشاط_وخودباوری
دبیرستان سلام فرمانیه
داستان کتاب، از شهادت امام صادق (ع) شروع میشود و ماجرای انتخاب جانشینی برای ایشان در مدینه. خلیفه یکی از شش چشم را مامور به قتل وصی امام صادق کرده است اما امام با ذکاوت تمام پیش از شهادت جز موسی پنج نفر دیگر از جمله شخص خلیفه را وصی خود قرار داده است و همین…
برشی از کتاب
📙 موسی ترین به طور
✍سید علی شجاعی
ما شش تن، نهانترین راز خلافت عباسیان، شش چشم بودیم برای چهار خلیفه. به بلاخیز ترین ایام عباسیان و طوفانیترین روزگارشان از شوال صد و چهل و هشت تا رجب صد و هشتاد و سه. از بودنمان تنها همان چهار خبر داشتند و نه بیش. و نه حتی خودمان.
ما هر شش که دیدهبان کشتی گرفتار فتنهها، زنده بودیم برای حیات حکومت. در آن قریب سی و پنج سال، جان خلافت به نگاه ما گره خورده بود. ما نهانترین راز خلافت عباسیان، ما که شش چشم برای چهار خلیفه، ما شش تن؛
من، یزید بن رباح؛
و من، اشعث بن سیار؛
و من، زیاد یمانی؛
و من، ابوبکر بن ابیالعوجاء؛
و من، مروان ابن جریر؛
و من؛ عمر بن مغیره رواسی.....
#کتابخانه
#اردیبهشت۱۴۰۲
#دبیرستان_سلام_فرمانیه
#نشاط_وخودباوری
📙 موسی ترین به طور
✍سید علی شجاعی
ما شش تن، نهانترین راز خلافت عباسیان، شش چشم بودیم برای چهار خلیفه. به بلاخیز ترین ایام عباسیان و طوفانیترین روزگارشان از شوال صد و چهل و هشت تا رجب صد و هشتاد و سه. از بودنمان تنها همان چهار خبر داشتند و نه بیش. و نه حتی خودمان.
ما هر شش که دیدهبان کشتی گرفتار فتنهها، زنده بودیم برای حیات حکومت. در آن قریب سی و پنج سال، جان خلافت به نگاه ما گره خورده بود. ما نهانترین راز خلافت عباسیان، ما که شش چشم برای چهار خلیفه، ما شش تن؛
من، یزید بن رباح؛
و من، اشعث بن سیار؛
و من، زیاد یمانی؛
و من، ابوبکر بن ابیالعوجاء؛
و من، مروان ابن جریر؛
و من؛ عمر بن مغیره رواسی.....
#کتابخانه
#اردیبهشت۱۴۰۲
#دبیرستان_سلام_فرمانیه
#نشاط_وخودباوری
📚ژوزه مائورو ده واسکونسلوس در ۲۶ فوریه سال ۱۹۲۰ در برزیل به دنیا آمد. او دورگه پرتغالی- سرخپوست بود. ژوزه به سبب فقر شدید خانواده، خانه را در کودکی ترک کرد تا نزد اقوامش در ناتال زندگی کند. از ۱۰ تا ۱۵ سالگی در دبیرستان درس خواند و پس از دوران مدرسه مشاغل متعددی، را تجربه کرد؛ حافظه قدرتمند و تخیل گسترده در نهایت او را به سوی نویسندگی سوق داد.
، ماجرای ژوزه واسکونسلوس پنج ساله است که نسبت به سنش بسیار باهوشتر است.بارزترین وجه شخصیت این کودک شیطنتهای باورنکردنی و قدرت تخیل بی پایان اوست.
📕برشی از کتاب
✍️ژوزه_واسکونسلوس
دیگر به راستی می دانستم درد یعنی چه. درد به معنای کتک خوردن تا حد بیهوش شدن نبود. بریدن پا بر اثر یک تکه شیشه و بخیه زدن در داروخانه نبود. درد یعنی چیزی که دل آدم را در هم می شکند و انسان ناگزیر است با آن بمیرد بدون آن که بتواند رازش را با کسی در میان بگذارد.
#کتابخانه
#خرداد۱۴۰۲
#دبیرستان_سلام_فرمانیه
#نشاط_وخودباوری
، ماجرای ژوزه واسکونسلوس پنج ساله است که نسبت به سنش بسیار باهوشتر است.بارزترین وجه شخصیت این کودک شیطنتهای باورنکردنی و قدرت تخیل بی پایان اوست.
📕برشی از کتاب
✍️ژوزه_واسکونسلوس
دیگر به راستی می دانستم درد یعنی چه. درد به معنای کتک خوردن تا حد بیهوش شدن نبود. بریدن پا بر اثر یک تکه شیشه و بخیه زدن در داروخانه نبود. درد یعنی چیزی که دل آدم را در هم می شکند و انسان ناگزیر است با آن بمیرد بدون آن که بتواند رازش را با کسی در میان بگذارد.
#کتابخانه
#خرداد۱۴۰۲
#دبیرستان_سلام_فرمانیه
#نشاط_وخودباوری
📙جوشن حسینی
✍️سید مهدی شجاعی
نويسنده درهر بند صفاتی را با نثر موزون ادبی به حضرت امام حسین(ع) می دهد و شامل هزار سلام به امام سوم شیعیان است. او تلاش می کند در هریک از این سلام ها تصویر تازه و روشن از امام بزرگوار ارائه کند.
«جوشن حسینی» با نگاه خلاقه موجود در نگارش سعی کرده از فضای رایج مرثیهسرایی برای امام حسین فاصله بگیرد.
کوتاهی عبارات به کار رفته در این مسیر از سویی باعث تاثیرگذاری بیشتر جملات و عبارات در جان و ذهن مخاطب شده، این کتاب کوچک منظومهای است زیبا و بدیع برای بازخوانی و یادآوری صفات سید و سالار شهیدان و دریچه ای است تازه برای ایجاد ارتباطی نو با ایشان.
🏴📚🏴📚🏴📚
برشی از کتاب:
جوشن حسینی
سید مهدی شجاعی
سلام برحسین، بر پا دارنده نماز
سلام بر حسین، امرکننده به معروف.
سلام برحسین نهی کننده از منکر،
سلام بر حسین، ادا کننده حق و جهاد در راه خدا،
سلام بر حسین، آشکار کننده دعوت به سوي خدا،
سلام بر حسین، اقامه کننده حدود خدا،
سلام برحسین، نشر دهنده احکام شریعت خدا،
سلام بر حسین، مروج سنت های خدا
سلام بر حسین، واصل به مقصد رضای خدا
سلام بر حسین، تصدیق کننده همه پیامبران خدا و....
#کتابخانه
#محرم١۴۰۲
#دبیرستان_سلام_فرمانیه
#نشاط_وخودباوری
✍️سید مهدی شجاعی
نويسنده درهر بند صفاتی را با نثر موزون ادبی به حضرت امام حسین(ع) می دهد و شامل هزار سلام به امام سوم شیعیان است. او تلاش می کند در هریک از این سلام ها تصویر تازه و روشن از امام بزرگوار ارائه کند.
«جوشن حسینی» با نگاه خلاقه موجود در نگارش سعی کرده از فضای رایج مرثیهسرایی برای امام حسین فاصله بگیرد.
کوتاهی عبارات به کار رفته در این مسیر از سویی باعث تاثیرگذاری بیشتر جملات و عبارات در جان و ذهن مخاطب شده، این کتاب کوچک منظومهای است زیبا و بدیع برای بازخوانی و یادآوری صفات سید و سالار شهیدان و دریچه ای است تازه برای ایجاد ارتباطی نو با ایشان.
🏴📚🏴📚🏴📚
برشی از کتاب:
جوشن حسینی
سید مهدی شجاعی
سلام برحسین، بر پا دارنده نماز
سلام بر حسین، امرکننده به معروف.
سلام برحسین نهی کننده از منکر،
سلام بر حسین، ادا کننده حق و جهاد در راه خدا،
سلام بر حسین، آشکار کننده دعوت به سوي خدا،
سلام بر حسین، اقامه کننده حدود خدا،
سلام برحسین، نشر دهنده احکام شریعت خدا،
سلام بر حسین، مروج سنت های خدا
سلام بر حسین، واصل به مقصد رضای خدا
سلام بر حسین، تصدیق کننده همه پیامبران خدا و....
#کتابخانه
#محرم١۴۰۲
#دبیرستان_سلام_فرمانیه
#نشاط_وخودباوری
معرفی کتاب:
📗ابوالمشاغل
✍نادر ابراهیمی
این کتاب خواندنی، جلد دوم ابن مشغله است که به فرازوفرودهای زندگی نادر ابراهیمی در یافتن یک شغل مناسب میپردازد؛ زبان کتاب، روان و شیوا و بسیار صمیمانه است؛ چنانکه مخاطب احساس میکند در اغلب خاطرات آن، سهیم بوده است.
برشی از کتاب 📚:
من اعتقاد دارم که یک بخش بسیار زیبا و دلنشین زندگی، رؤیاپردازیهای مربوط به آینده است و غوطه خوردن در دریای مواج و خروشان آرزوها؛ فقط به یک شرط: به شرط آنکه ارتباط واقعیت با رؤیا و ارتباط عمل با اندیشه قطع نشود.
بر بالهای سپید و پهناور این خیال بلند پرواز نشستن، و با آن به دور، دورترین نقطهها سفر کردن، چقدر شیرینِ شیرین است و چقدر خوب خستگیها را از تن و روح آدمی میتکاند. _ بله… البته باز هم به همان شرط،به شرط آنکه در بازگشت، گیوههایت را وَربکشی و بخواهی که به هر ترتیب که هست، یک قدم، فقط یک قدم، به سوی آن مقصد باورنکردنی، آن خیالِ بلورین، آن جعبه رنگ صدهزار رنگ، و آن عطر پاشیده برداری.
از هیچ سفری، دست خالی نباید بازگشت.
#کتابخانه
#دبیرستان_سلام_فرمانیه
#نشاط_وخودباوری
📗ابوالمشاغل
✍نادر ابراهیمی
این کتاب خواندنی، جلد دوم ابن مشغله است که به فرازوفرودهای زندگی نادر ابراهیمی در یافتن یک شغل مناسب میپردازد؛ زبان کتاب، روان و شیوا و بسیار صمیمانه است؛ چنانکه مخاطب احساس میکند در اغلب خاطرات آن، سهیم بوده است.
برشی از کتاب 📚:
من اعتقاد دارم که یک بخش بسیار زیبا و دلنشین زندگی، رؤیاپردازیهای مربوط به آینده است و غوطه خوردن در دریای مواج و خروشان آرزوها؛ فقط به یک شرط: به شرط آنکه ارتباط واقعیت با رؤیا و ارتباط عمل با اندیشه قطع نشود.
بر بالهای سپید و پهناور این خیال بلند پرواز نشستن، و با آن به دور، دورترین نقطهها سفر کردن، چقدر شیرینِ شیرین است و چقدر خوب خستگیها را از تن و روح آدمی میتکاند. _ بله… البته باز هم به همان شرط،به شرط آنکه در بازگشت، گیوههایت را وَربکشی و بخواهی که به هر ترتیب که هست، یک قدم، فقط یک قدم، به سوی آن مقصد باورنکردنی، آن خیالِ بلورین، آن جعبه رنگ صدهزار رنگ، و آن عطر پاشیده برداری.
از هیچ سفری، دست خالی نباید بازگشت.
#کتابخانه
#دبیرستان_سلام_فرمانیه
#نشاط_وخودباوری
برشى از كتاب رساله الحقوق امام سجاد (ع)
📗حق مادر :
اما حق مادر برتو آن است که بدانی او حمل کرده است تو را نه ماه طوری که هیچ کس حاضر نیست این
چنین، دیگری را حمل کند و به تو شیره جانش را خورانده است قسمی که هیچ کس دیگر حاضر نیست این
کار را انجام دهد و با تمام وجود؛ با گوشش، چشمش؛ دستش، پایش، مویش، پوست بدنش و جمیع اعضا و
جوارحش تو را حمایت و مواظبت نموده است و این کار را از روی شوق و عشق انجام داده و رنج و درد و غم
و گرفتاری دوران بارداری را به خاطر تو تحمل نموده است؛ تا زمانی که خـدای متعال، تو را از عالم رحم به
عالم خارج انتقال داد.
پس این مادر بوده که حاضر شده گرسنه بماند و تو سیر باشی؛ برهنه بماند و تو لباس داشته باشی؛ تشنه
بماند و تو سیراب باشی؛ در آفتاب بنشیند تا تو در سایه او آرام استراحت کنی؛ ناراحتی را تحمل کند تا تو در
نعمت و آسایش به زندگی ادامـه داده و رشد نمایی و در اثر نوازش او به خواب راحت و استراحت لذیذ دست
یابی.
شکم او خانه ی تو و آغوش او گهواره تو و و خود او حافظ و نگهدارنده ی تو بود؛
سردی و گرمی دنیا را تحمل می کرد؛ تا تو در آسایش و ناز و نعمت زندگی کنی.
پس شکر گزار مادر باش به اندازه ای که برای تو زحمت کشیده است؛ و نمی توانی از او قدر دانی نمایی مگر
به عنایت و توفیق خداوند متعال
📗حق پدر :
ما حق پدرت بر تو آن است که بدانی او اصل و ریشه تو است؛ و تو فرع و شاخه او هستی؛ و اگر او نبود تو
نبودی؛ پس هر وقت در خودت چیزی می بینی که موجـب پیدا شدن غرور در تو می گردد، متوجه باش که
پدرت اصل و اساس آن نعمت است و خداوند را به خاطر این نعمت بزرگ ستایش و از او تشکر کن به
اندازه ی نعمتی کـه به تو ارزانی نموده است و قوتی نیست مگر به قوت خداوند متعال.
📗حق استاد:
اما حق کسی که تو را تعلیم می دهد آن آست که در تعظیم و تکریم و احترام او کوتاهی نکرده؛ محضر و
مجلس او را بزرگ شماری و به نحو احسن به گفتـار او در حال درس گوش فرا دهی و با پیشانی باز ازگفتارش
و درسش استقبال کنی. برای آنکه بتواند در آموزش تو موفق باشد تو خود نیز استاد را در ایـن امر کمک کـن.
بـه این بیان که در حال درس و شنیدن سخنان استاد، ذهنت را کامل آماده کن و دقت داشته باش و قلب و
دلت را برای پذیرش آنچه می شنوی پاک بگردان و خاطراتت را در آن حال فراموش کرده به لذایذ و امور
دیگر فکر نکن. و بدان که تو از طرف معلم و استاد رسالت داری تا آنچه را که از او می آموزی به غیر خودت
منتقل نمایی و باید همانطور که شنیده ای به دیگران انتقال دهی و چیزی از آن کم یا به آن اضافه نکنی و
قوتی نیست مگر به قوت خداوند متعال.
#بهمن۱۴۰۲
#کتابخانه
#دبیرستان_سلام_فرمانیه
#نشاط_وخودباوری
📗حق مادر :
اما حق مادر برتو آن است که بدانی او حمل کرده است تو را نه ماه طوری که هیچ کس حاضر نیست این
چنین، دیگری را حمل کند و به تو شیره جانش را خورانده است قسمی که هیچ کس دیگر حاضر نیست این
کار را انجام دهد و با تمام وجود؛ با گوشش، چشمش؛ دستش، پایش، مویش، پوست بدنش و جمیع اعضا و
جوارحش تو را حمایت و مواظبت نموده است و این کار را از روی شوق و عشق انجام داده و رنج و درد و غم
و گرفتاری دوران بارداری را به خاطر تو تحمل نموده است؛ تا زمانی که خـدای متعال، تو را از عالم رحم به
عالم خارج انتقال داد.
پس این مادر بوده که حاضر شده گرسنه بماند و تو سیر باشی؛ برهنه بماند و تو لباس داشته باشی؛ تشنه
بماند و تو سیراب باشی؛ در آفتاب بنشیند تا تو در سایه او آرام استراحت کنی؛ ناراحتی را تحمل کند تا تو در
نعمت و آسایش به زندگی ادامـه داده و رشد نمایی و در اثر نوازش او به خواب راحت و استراحت لذیذ دست
یابی.
شکم او خانه ی تو و آغوش او گهواره تو و و خود او حافظ و نگهدارنده ی تو بود؛
سردی و گرمی دنیا را تحمل می کرد؛ تا تو در آسایش و ناز و نعمت زندگی کنی.
پس شکر گزار مادر باش به اندازه ای که برای تو زحمت کشیده است؛ و نمی توانی از او قدر دانی نمایی مگر
به عنایت و توفیق خداوند متعال
📗حق پدر :
ما حق پدرت بر تو آن است که بدانی او اصل و ریشه تو است؛ و تو فرع و شاخه او هستی؛ و اگر او نبود تو
نبودی؛ پس هر وقت در خودت چیزی می بینی که موجـب پیدا شدن غرور در تو می گردد، متوجه باش که
پدرت اصل و اساس آن نعمت است و خداوند را به خاطر این نعمت بزرگ ستایش و از او تشکر کن به
اندازه ی نعمتی کـه به تو ارزانی نموده است و قوتی نیست مگر به قوت خداوند متعال.
📗حق استاد:
اما حق کسی که تو را تعلیم می دهد آن آست که در تعظیم و تکریم و احترام او کوتاهی نکرده؛ محضر و
مجلس او را بزرگ شماری و به نحو احسن به گفتـار او در حال درس گوش فرا دهی و با پیشانی باز ازگفتارش
و درسش استقبال کنی. برای آنکه بتواند در آموزش تو موفق باشد تو خود نیز استاد را در ایـن امر کمک کـن.
بـه این بیان که در حال درس و شنیدن سخنان استاد، ذهنت را کامل آماده کن و دقت داشته باش و قلب و
دلت را برای پذیرش آنچه می شنوی پاک بگردان و خاطراتت را در آن حال فراموش کرده به لذایذ و امور
دیگر فکر نکن. و بدان که تو از طرف معلم و استاد رسالت داری تا آنچه را که از او می آموزی به غیر خودت
منتقل نمایی و باید همانطور که شنیده ای به دیگران انتقال دهی و چیزی از آن کم یا به آن اضافه نکنی و
قوتی نیست مگر به قوت خداوند متعال.
#بهمن۱۴۰۲
#کتابخانه
#دبیرستان_سلام_فرمانیه
#نشاط_وخودباوری
معرفی کتاب
📕خدا کند که بیایی
✍سید مهدی شجاعی
کتاب از مجموعه متن های ادبی-دینی است که با نثری روان و جذاب نوشته شده است.فصل پایانی با نام «خدا کند تو بیایی» خطاب به امام زمان (ع) است. نثر کتاب ساده و صمیمی و ادیبانه است. در هر مقاله با استفاده از آیات و احادیث به شرح موضوع مربوط پرداخته شده است.
دربرشی از کتاب میخوانیم:
از عمق ناپیدای مظلومیت ما، صدایی آمدنت را وعده میداد. صدا را، عدل خداوندی صلابت میبخشید و مهربانی گرما میداد و ما هرچه استقامت، از این صدا گرفتیم و هرچه تحمل، از این نوا دریافتیم. در زیر سهمگینترین پنجههای شکنجه تاب میآوردیم که شکنج زلف تو را میدیدیم. در کشاکش تازیانهها و چکاچک شمشیرها، برق نگاه تو تابمان میداد و صدای گامهای آمدنت توانمان میبخشید.
#کتابخانه
#دبیرستان_سلام_فرمانیه
#نشاط_وخودباوری
📕خدا کند که بیایی
✍سید مهدی شجاعی
کتاب از مجموعه متن های ادبی-دینی است که با نثری روان و جذاب نوشته شده است.فصل پایانی با نام «خدا کند تو بیایی» خطاب به امام زمان (ع) است. نثر کتاب ساده و صمیمی و ادیبانه است. در هر مقاله با استفاده از آیات و احادیث به شرح موضوع مربوط پرداخته شده است.
دربرشی از کتاب میخوانیم:
از عمق ناپیدای مظلومیت ما، صدایی آمدنت را وعده میداد. صدا را، عدل خداوندی صلابت میبخشید و مهربانی گرما میداد و ما هرچه استقامت، از این صدا گرفتیم و هرچه تحمل، از این نوا دریافتیم. در زیر سهمگینترین پنجههای شکنجه تاب میآوردیم که شکنج زلف تو را میدیدیم. در کشاکش تازیانهها و چکاچک شمشیرها، برق نگاه تو تابمان میداد و صدای گامهای آمدنت توانمان میبخشید.
#کتابخانه
#دبیرستان_سلام_فرمانیه
#نشاط_وخودباوری
برشی از کتاب:
از همه مهمتر، به خودت دروغ مگو. کسی که به خودش دروغ میگوید و به دروغِ خودش گوش میدهد، به چنان بنبستی میرسد که حقیقتِ درون یا پیراموناش را تمیز نمیدهد، و این است که احترام به خود و دیگران را از دست میدهد و با نداشتنِ احترام دست از محبت میکشد، و برای مشغول کردن و پرت کردنِ حواسش از بیمحبتی، به لذات خشن راه میدهد و در رذالتهای خویش در حیوانیت فرو میرود، و همهاش هم از دروغزنیِ مداوم به دیگران و به خویشتن. آدمی که به خود دروغ میگوید، بسیار آسانتر از دیگران مورد اهانت قرار میگیرد.
📙#برادران _کارامازوف
✍️#فئودور_داستایفسکی
#کتابخانه
#دبیرستان_سلام_فرمانیه
#نشاط_وخودباوری
از همه مهمتر، به خودت دروغ مگو. کسی که به خودش دروغ میگوید و به دروغِ خودش گوش میدهد، به چنان بنبستی میرسد که حقیقتِ درون یا پیراموناش را تمیز نمیدهد، و این است که احترام به خود و دیگران را از دست میدهد و با نداشتنِ احترام دست از محبت میکشد، و برای مشغول کردن و پرت کردنِ حواسش از بیمحبتی، به لذات خشن راه میدهد و در رذالتهای خویش در حیوانیت فرو میرود، و همهاش هم از دروغزنیِ مداوم به دیگران و به خویشتن. آدمی که به خود دروغ میگوید، بسیار آسانتر از دیگران مورد اهانت قرار میگیرد.
📙#برادران _کارامازوف
✍️#فئودور_داستایفسکی
#کتابخانه
#دبیرستان_سلام_فرمانیه
#نشاط_وخودباوری