نشاید گفت با دنیا که در دنیا چهها کردی
تو دریا را به منظور بیابانها رها کردی!
بنا دارم نباشم از دلت آزردهدل اما
تو از اول بنا را بر دلآزاری بنا کردی
به من گفتی: هزاران وعدهٔ شیرین به تو دادم
بلی دادی ولی ایبیوفا آیا وفا کردی؟
غم و اندوه و خودآزاری و بیزاری و زاری
مرا با هر چه که بیگانه بودم آشنا کردی
نگو تصمیم داری باز برگردی به این دریا
مگر در آن بیابانی که رفتی کم شنا کردی؟!
وفا دیدی وفا دیدی وفا دیدی وفا دیدی
جفا کردی جفا کردی جفا کردی جفا کردی
#سجاد_نجاری
تو دریا را به منظور بیابانها رها کردی!
بنا دارم نباشم از دلت آزردهدل اما
تو از اول بنا را بر دلآزاری بنا کردی
به من گفتی: هزاران وعدهٔ شیرین به تو دادم
بلی دادی ولی ایبیوفا آیا وفا کردی؟
غم و اندوه و خودآزاری و بیزاری و زاری
مرا با هر چه که بیگانه بودم آشنا کردی
نگو تصمیم داری باز برگردی به این دریا
مگر در آن بیابانی که رفتی کم شنا کردی؟!
وفا دیدی وفا دیدی وفا دیدی وفا دیدی
جفا کردی جفا کردی جفا کردی جفا کردی
#سجاد_نجاری
دلتنگ خندههای توام، گریه میکنم
شبها و روزها، همه دم گریه میکنم
فرقی میان شادی و غم نیست نزد من
وقتی میان شادی و غم گریه میکنم
از بس که نیست همدم و همصحبت و رفیق
گاهی خودم برای خودم گریه میکنم
این روزها عجیب هوای تو کردهام
هم از تو مینویسم و هم گریه میکنم
سخت است شعرِ شاد سرودن برای من
تا میروم سراغ قلم گریه میکنم
گفتی که نااُمید شدی از وصالمان
من هم شدم ولی کمِ کم گریه میکنم
#سجاد_نجاری
شبها و روزها، همه دم گریه میکنم
فرقی میان شادی و غم نیست نزد من
وقتی میان شادی و غم گریه میکنم
از بس که نیست همدم و همصحبت و رفیق
گاهی خودم برای خودم گریه میکنم
این روزها عجیب هوای تو کردهام
هم از تو مینویسم و هم گریه میکنم
سخت است شعرِ شاد سرودن برای من
تا میروم سراغ قلم گریه میکنم
گفتی که نااُمید شدی از وصالمان
من هم شدم ولی کمِ کم گریه میکنم
#سجاد_نجاری
تقدیم چشمهای تو جانی که در تن است
آن چشمها که علت ویرانی من است
از کار بُرد عقل مرا چشمهای تو
حقا که کاربرد تو از کار بردن است
باور نمیکنم که برای منی هنوز
گل از گلم شکفت که این گل، گل من است
دل بردنِ مداوم و دل دادنِ مدام
تکلیف ما و چشم سیاه تو روشن است
ای ماه! در کنار تو گرم است زندگی
با اینکه برف آمده و ماه بهمن است
#سجاد_نجاری
آن چشمها که علت ویرانی من است
از کار بُرد عقل مرا چشمهای تو
حقا که کاربرد تو از کار بردن است
باور نمیکنم که برای منی هنوز
گل از گلم شکفت که این گل، گل من است
دل بردنِ مداوم و دل دادنِ مدام
تکلیف ما و چشم سیاه تو روشن است
ای ماه! در کنار تو گرم است زندگی
با اینکه برف آمده و ماه بهمن است
#سجاد_نجاری
روشهای خرید کتاب «تفاوت» 📘
☑️ روش اول: خرید تلفنی
➖ تماس با انتشارات فصل پنجم و سفارش کتاب🔻
02166909847
☑️ روش دوم: خرید اینترنتی
خرید از وبسایت ایران کتاب
خرید از وبسایت کتاب جم
خرید از وبسایت نهنگ
خرید از وبسایت ۳۰ بوک
کتاب «تفاوت» دومین اثر سجاد نجاری است که شامل اشعار وی در قالب غزل میباشد.
☑️ روش اول: خرید تلفنی
➖ تماس با انتشارات فصل پنجم و سفارش کتاب🔻
02166909847
☑️ روش دوم: خرید اینترنتی
خرید از وبسایت ایران کتاب
خرید از وبسایت کتاب جم
خرید از وبسایت نهنگ
خرید از وبسایت ۳۰ بوک
کتاب «تفاوت» دومین اثر سجاد نجاری است که شامل اشعار وی در قالب غزل میباشد.
با بند بند جان و دلم
عاشقت شدم
صدها هزار عاشق دیوانه
در من است...❤️
#سجاد_نجاری
-ماهگردمونمبارک:)
پ.ن: فعالیت کانال مجددا آغاز خواهد شد.
عاشقت شدم
صدها هزار عاشق دیوانه
در من است...❤️
#سجاد_نجاری
-ماهگردمونمبارک:)
پ.ن: فعالیت کانال مجددا آغاز خواهد شد.
ای ماه شب چارده ماه
پیش تو ستارهای و تو ماه
ای موی تو دلفریب و دلبند
ای روی تو دلپسند و دلخواه
ای کوه کشیدهٔ دماوند
در پیش بلندِ قامتت کاه
خوبم که نشستهام کنارت
خوبم که نگاه میکنی گاه
هر جا بروی روم به آنجا
حتی بروی اگر تو در چاه
یا راه میافتم از پی تو
یا خود تو مرا ببر به همراه
#سجاد_نجاری
پیش تو ستارهای و تو ماه
ای موی تو دلفریب و دلبند
ای روی تو دلپسند و دلخواه
ای کوه کشیدهٔ دماوند
در پیش بلندِ قامتت کاه
خوبم که نشستهام کنارت
خوبم که نگاه میکنی گاه
هر جا بروی روم به آنجا
حتی بروی اگر تو در چاه
یا راه میافتم از پی تو
یا خود تو مرا ببر به همراه
#سجاد_نجاری
من کسی را به تماشا ننشستم جز تو
شد که چشمان کسی را بپرستم جز تو؟
من چه کردم که دلم لایق بیمهری توست؟
من که این پنجره را بر همه بستم جز تو
عهد کردم که هوای رخ یاری نکنم
عهد خود را به هوای که شکستم جز تو؟
من تو را خواستم از هر چه در این عالم بود
هر چه هم بود رسیدهست به دستم جز تو
صبح، غمناکترین خواب جهان را دیدم
خواب دیدم که کنار همه هستم جز تو
من چه کردم که تو را پیش رقیبان جُستم؟
من که از تیر نگاه همه جَستم جز تو
ایستادی که مبادا بنشینی با من
وای بر من! به امید که نشستم جز تو؟
#سجاد_نجاری
شد که چشمان کسی را بپرستم جز تو؟
من چه کردم که دلم لایق بیمهری توست؟
من که این پنجره را بر همه بستم جز تو
عهد کردم که هوای رخ یاری نکنم
عهد خود را به هوای که شکستم جز تو؟
من تو را خواستم از هر چه در این عالم بود
هر چه هم بود رسیدهست به دستم جز تو
صبح، غمناکترین خواب جهان را دیدم
خواب دیدم که کنار همه هستم جز تو
من چه کردم که تو را پیش رقیبان جُستم؟
من که از تیر نگاه همه جَستم جز تو
ایستادی که مبادا بنشینی با من
وای بر من! به امید که نشستم جز تو؟
#سجاد_نجاری