Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مراسمسوگواری برای اسبی که به عنوان ذوالجناح در تعزیههای روستای رینه مازندران، بکار گرفته میشده است.
از صفحه insta: tarikhvadastan
از صفحه insta: tarikhvadastan
اعلام حمایت رغد صدام حسین از سیف الاسلام قذافی در انتخابات ریاست جمهوری لیبی و آرزوی موفقیت برای رسیدن سیف الاسلام به جایگاهی که لایق اوست.
@sahandiranmehr
@sahandiranmehr
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نوازندگانِ خیابانی در ترکیه همواره فعالیتهای زیادی دارند، یکی از این گروهها در حالِ اجرای برنامهای هستند که متوجهی حضور عابری کنجکاو میشوند. آنان میخواهند به او نحوهی آموزش ویولون را فرا دهند غافل از آنکه که «کنان اندرسون»، نوازندهی بینالمللی است که تاکنون اجراهای متعددی در همراهی با موسیقیدانان بزرگی چون سارا برایتمن، کلاود شله و .. داشته است. «کنان» سولوی بینظیری را مقابل چشمان حیرتزدهی نوازندگان و عابرین اجرا میکند.
musicema.com
@sahandiranmehr
musicema.com
@sahandiranmehr
🔴امروز سالگرد درگذشت(1314)، حسن پیر نیا ملقب به مشیر الدوله بانی و موسس آموزش عالی حقوق و سیاست خارجی در ایران است . او را به حق پدر علم سیاست خارجی در ایران می دانند .او دل در گرو مشروطه داشت و خدمات بسیار در مسیر آن انجام داد. می گویند متن فرمان مشروطیت در خانه او و با مشورت او تنظیم شد. مشیرالدوله با راه اندازی مدرسه عالی علوم سیاسی و بعدها تبدیل آن به مدرسه عالی موسس آموزش عالی حقوق در ایران شد . او نخستین رئیس این تشکیلات علمی بود و تلاش های بسیاری برای گشایش و شکل گیری نظام علمی مدارس عالی علوم سیاسی و حقوق در ایران کرد. حسن پیرنیا در ده سال آخر عمر اغلب به کارهای فرهنگی و علمی اشتغال داشت و آثار باارزشی همچون مجموعه سه جلدی تاریخ ایران باستان و داستانهای ایران قدیم و حقوق بینالملل را نوشت. کتاب تاریخ ایران باستان (در سه جلد) نخستین کتابی است که به شیوه علمی و بر اساس مستندات و کشفیات باستانشناسی دربارهٔ گذشته تاریخی ایران نگاشته شده و هنوز هم مورد توجه است.
@sahandiranmehr
@sahandiranmehr
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سندیگو آمریکا- چپ کردن کامیون حامل کیسههای دلار
@sahandiranmehr
@sahandiranmehr
✔️سفلهگان در دوران خشکسالی وناکارآمدی
🔸از تبعات خودکامگی، محروم شدن از ایدهها و چارهجوییهای اهل فن است و نتیجه آنی آن ناکارآمدی و عجیب اینکه خودکامگان در چنین شرایطی نه تنها نقد را برنمیتابند و خیال را هم جرم قلمداد میکنند که به صرافت حاتمبخشی به متملقین هم میافتند. نمونه تاریخی آن نوشته میرزا ملکم خان در رساله «فرقه کج بینان» است:
در سالی که وبا در ایران کشتار می کرد، ارباب قلم می نوشتند: «رقیمه(نامه) شریفه کریمه در احسن ازمنه (بهترین زمان)واصل شد» و هیچ کس نمیپرسید که: ای بی انصاف یاوه گو! «احسن ازمنه» که وقت وبایی باشد، اکرهش (بدترینش) کی خواهد بود؟! چرا...؟ چون در ایران «خیال» هم جرم است چه رسد به کتابت حقیقت!
🔸نمونه دیگر، میرزا حبیب قاآنی که اشعار خوبی هم دارد اما از جهت اخلاقی یکی از ملونترین چهرهها بود ، میرزا آقاخان کرمانی برای توضیح این جنبه او نوشت:"برای قحبه ای بیش از ۲۹ قصیده سروده و در حد مریم عذرا او را بالا برده"، همین قاآنی زمانی که صدراعظم بیکفایتی مثل حاج میرزایآقاسی بر صدرکار بود(وزیر محمد شاه) در وصفش گفت:
ملکی هست در لباس بشر
این خلایق نه لایق بشر است!
وقتی هم امیرکبیر روی کار آمد سرود:
به جای ظالمی شقی نشسته عالمی تقی
که مومنان متقی کنند افتخارها!
🔸منظور قاآنی از ظالم شقی هم کسی نبود به جز میرزای آقاسی! که زمانی از نظر قاآنی، ملت ایران شایسته و لایق خوی آسمانی اش نبودن، در حالیکه همان موقع که گاو حاجی میرزا آقاسی فعال مایشاء خیابانها بود. شاعری به اسم کلاهدوز مراغه ای وقتی اوج بلاهت و ظلم حاجی و اوضاع مشوش مملکت را دید سرود:
روزِ بازار کپک اوغلی و زن قحبه لر است
هر که زن قحبگیاش بیشتر است، پیشتر است!
چرخ باخ که چسان یار قرم نردلر است
خانقلی جانقلی لرصاحب شغل و عمل است!
🔸اين رباعی را هم ملاقربان بيدل رودباری (و به روایتی یغمای جندقی)در زمانی که هزینههای نظامی کمکی به دفع بیگانه نکرد و قناتها عطش مردم و زمین را به هنگام خشکسالی رفع نکرد در حق اتلاف و سرمایه مملکت برای کندن قناتهای معمولا خشک و توپ های جنگی بلااثر، حاجی سروده است یعنی همان زمانی که وقتی مقنیان به حاجی میگفتند، این چاه و قناتها به آب نمیرسد و هدر دادن پول است و نقل مشهوری از حاج میرزا آقاسی است که:« اگر برای من آب ندارد، برای شما نان که دارد». شاعر هم سرود:
نگذاشت برای شاه، حاجی درمی
شد خرج قنات و توپ هر بیش و کمی
نه مزرع دوست را از آن آب نمی
نه خایه خصم را از آن توپ غمی!
@sahandiranmehr
🔸از تبعات خودکامگی، محروم شدن از ایدهها و چارهجوییهای اهل فن است و نتیجه آنی آن ناکارآمدی و عجیب اینکه خودکامگان در چنین شرایطی نه تنها نقد را برنمیتابند و خیال را هم جرم قلمداد میکنند که به صرافت حاتمبخشی به متملقین هم میافتند. نمونه تاریخی آن نوشته میرزا ملکم خان در رساله «فرقه کج بینان» است:
در سالی که وبا در ایران کشتار می کرد، ارباب قلم می نوشتند: «رقیمه(نامه) شریفه کریمه در احسن ازمنه (بهترین زمان)واصل شد» و هیچ کس نمیپرسید که: ای بی انصاف یاوه گو! «احسن ازمنه» که وقت وبایی باشد، اکرهش (بدترینش) کی خواهد بود؟! چرا...؟ چون در ایران «خیال» هم جرم است چه رسد به کتابت حقیقت!
🔸نمونه دیگر، میرزا حبیب قاآنی که اشعار خوبی هم دارد اما از جهت اخلاقی یکی از ملونترین چهرهها بود ، میرزا آقاخان کرمانی برای توضیح این جنبه او نوشت:"برای قحبه ای بیش از ۲۹ قصیده سروده و در حد مریم عذرا او را بالا برده"، همین قاآنی زمانی که صدراعظم بیکفایتی مثل حاج میرزایآقاسی بر صدرکار بود(وزیر محمد شاه) در وصفش گفت:
ملکی هست در لباس بشر
این خلایق نه لایق بشر است!
وقتی هم امیرکبیر روی کار آمد سرود:
به جای ظالمی شقی نشسته عالمی تقی
که مومنان متقی کنند افتخارها!
🔸منظور قاآنی از ظالم شقی هم کسی نبود به جز میرزای آقاسی! که زمانی از نظر قاآنی، ملت ایران شایسته و لایق خوی آسمانی اش نبودن، در حالیکه همان موقع که گاو حاجی میرزا آقاسی فعال مایشاء خیابانها بود. شاعری به اسم کلاهدوز مراغه ای وقتی اوج بلاهت و ظلم حاجی و اوضاع مشوش مملکت را دید سرود:
روزِ بازار کپک اوغلی و زن قحبه لر است
هر که زن قحبگیاش بیشتر است، پیشتر است!
چرخ باخ که چسان یار قرم نردلر است
خانقلی جانقلی لرصاحب شغل و عمل است!
🔸اين رباعی را هم ملاقربان بيدل رودباری (و به روایتی یغمای جندقی)در زمانی که هزینههای نظامی کمکی به دفع بیگانه نکرد و قناتها عطش مردم و زمین را به هنگام خشکسالی رفع نکرد در حق اتلاف و سرمایه مملکت برای کندن قناتهای معمولا خشک و توپ های جنگی بلااثر، حاجی سروده است یعنی همان زمانی که وقتی مقنیان به حاجی میگفتند، این چاه و قناتها به آب نمیرسد و هدر دادن پول است و نقل مشهوری از حاج میرزا آقاسی است که:« اگر برای من آب ندارد، برای شما نان که دارد». شاعر هم سرود:
نگذاشت برای شاه، حاجی درمی
شد خرج قنات و توپ هر بیش و کمی
نه مزرع دوست را از آن آب نمی
نه خایه خصم را از آن توپ غمی!
@sahandiranmehr
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
راغب در نوادر میگه: بدصدایی چشمانش را بسته بود و آواز میخواند. کسی پرسید از چه رو چشمانش را بسته است؟ گرانجانی گفت: از شرم صدای بدش!
گاهی هم گوینده شرمنمیکند و میکروفون از شرم سخنان گوینده، سر در جَیب شرم فرو میکند!
@sahandiranmehr
گاهی هم گوینده شرمنمیکند و میکروفون از شرم سخنان گوینده، سر در جَیب شرم فرو میکند!
@sahandiranmehr
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عاشقانِ تو را مُسلّم شد
بر همه مرگها، بخندیدن
فرعهای درخت، لرزانند
اصل را نیست، خوف لرزیدن
باغبانان عشق را باشد
از دل خویش، میوه برچیدن
جان عاشق نوالهها میپیچ
در مکافاتِ رنج، پیچیدن
#مولانا
#همایون_شجریان
Insta: totia_mosighi
@sahandiranmehr
بر همه مرگها، بخندیدن
فرعهای درخت، لرزانند
اصل را نیست، خوف لرزیدن
باغبانان عشق را باشد
از دل خویش، میوه برچیدن
جان عاشق نوالهها میپیچ
در مکافاتِ رنج، پیچیدن
#مولانا
#همایون_شجریان
Insta: totia_mosighi
@sahandiranmehr
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روسیه- کمک آتشنشانان به عبور بانوی سالمند از خیابان
@sahandiranmehr
@sahandiranmehr
جای ایننماینده مجلس بودم به جای این ادعا، دعوی پیامبری میکردم که بیش از ادعای فروش قطعات، قابل اثبات بود(!):
شخصی دعوی پیغمبری کرد.خلیفه پرسید: معجزه ات چیست؟ گفت: اینکه میدانم در دل شما چه میگذرد! خلیفه پرسید: چه میگذرد؟ گفت: همه تان فکر میکنید من دروغ می گویم.
عبیدزاکانی
@sahandiranmehr
شخصی دعوی پیغمبری کرد.خلیفه پرسید: معجزه ات چیست؟ گفت: اینکه میدانم در دل شما چه میگذرد! خلیفه پرسید: چه میگذرد؟ گفت: همه تان فکر میکنید من دروغ می گویم.
عبیدزاکانی
@sahandiranmehr
✔️سنت کانادایی و کپی بدون ذکر منبع از رقصوطنی!
✍️سهند ایرانمهر
🔸طبق سنت سیاسی در پارلمان کانادا، نخستوزیر( ترودو) و رهبر اپوزیسیون، سعی میکنند(ارین اوتول) رییس مجلس عوام( آنتونی روتا) را در حالیکه وی وانمود میکند تمایلی به نزول اجلال بر صندلی ریاست ندارد بر کرسی بنشانند.
🔸به لحاظ تبارشناسی فکر میکنم این رسم، نوعی کپی بدون ذکر منبع از مراسم عروسی در ایران قبل از دهه هفتاد است که هنوز نیز در برخی مناطق رایج است. در این سنت و به گاه رقص، یک نفر هماهنگ کننده وسط حلقه تماشاگران بسان عقاب تماشاچیان را رصد میکرد و با در نظر گرفتن معیارهایی چون حالت آیرودینامیک ماتحت، ارتجاعی بودن کمکفنر کمر و ترجیحا داشتن سبیل مدل ۷:۲۵ رایج آن زمان به اضافه شلوار خمرهای که جذابیت رقاص را به اعلا درجه برای نسوان بامنشین برساند، یکی را خفت میکرد. شکار نیز بمحض اطلاع از قصد شوم متجاوز برای رقصاندن به عُنف، همچون گرازِ در معرضِ خطر صید شیر، بنای تقلا و اعراض میگذاشت اما نمیگریخت!
🔸اطرافیان فردِ نشان شده نیز هرکدام بخشی از اندام مشارالیه از گردن و دست و پا و شرمگاه را گرفته کشانکشان به قتلگاه میکشاندند. قربانی اما تا لحظه آخر برای نرقصیدن تلاش میکرد و به قول ایرجمیرزا خطاب به خلایق با زبان بدن میسرود:
من از زنهای تهرانی نباشم
از آنهایی که میدانی نباشم!
لیکن در لحظات آخر، نمیدانم هماهنگکننده دست به تنظیمات قربانی میزد یا خود وی دچار شک فلسفی در مقاومت میشد که ناگهان آتش، گلستان میشد و به سبب احساس تکلیف مفرط، لرزشی خفیف از کمر وی به حالت متاستاز به اقصی نقاط وی از اسافل تا اعالی تسری مییافت و طبق روش رقص آن زمان، دستِ رقاص به شکل بال زدن پروانه، پرواز خود را از تهیگاه و گاه عورت به سمت آسمانها آغاز میکرد.
🔸مابقیِ زمان هم صرف تقلای هماهنگ کننده و تماشاگران برای بیرون آوردن همان رقاصی میشد که در آغاز آنگونه جفتکِ اِعراض میپراند. این شیوه البته دیری است از سوی سیاسیون تقلید میشد فلذا عمده آنان پیش از قبول مسئولیت از جیفه سیاست سخنها میگویند و برای عدم قبول مسئولیت تقلاها از خود نشان میدهند تا اینکه لنگوپاچهشان توسط همپالکیهایشان به سمت گود سیاست کشانیده میشود از اینجا به بعد است که مشارالیه احساس تکلیف کرده است و کسی را یارای بیرون کشیدن سیاستپیشه از میدان سیاست وقدرت نیست، حالا در نسخه کانادایی در حد نمایش سمبلیک و قدرت مشروط و در نسخه خاورمیانهایش همچنان همان استمرارِ جنباندن پسین و پروانه هوا کردن و بیرون نیامدن!
#طنز
@sahandiranmehr
✍️سهند ایرانمهر
🔸طبق سنت سیاسی در پارلمان کانادا، نخستوزیر( ترودو) و رهبر اپوزیسیون، سعی میکنند(ارین اوتول) رییس مجلس عوام( آنتونی روتا) را در حالیکه وی وانمود میکند تمایلی به نزول اجلال بر صندلی ریاست ندارد بر کرسی بنشانند.
🔸به لحاظ تبارشناسی فکر میکنم این رسم، نوعی کپی بدون ذکر منبع از مراسم عروسی در ایران قبل از دهه هفتاد است که هنوز نیز در برخی مناطق رایج است. در این سنت و به گاه رقص، یک نفر هماهنگ کننده وسط حلقه تماشاگران بسان عقاب تماشاچیان را رصد میکرد و با در نظر گرفتن معیارهایی چون حالت آیرودینامیک ماتحت، ارتجاعی بودن کمکفنر کمر و ترجیحا داشتن سبیل مدل ۷:۲۵ رایج آن زمان به اضافه شلوار خمرهای که جذابیت رقاص را به اعلا درجه برای نسوان بامنشین برساند، یکی را خفت میکرد. شکار نیز بمحض اطلاع از قصد شوم متجاوز برای رقصاندن به عُنف، همچون گرازِ در معرضِ خطر صید شیر، بنای تقلا و اعراض میگذاشت اما نمیگریخت!
🔸اطرافیان فردِ نشان شده نیز هرکدام بخشی از اندام مشارالیه از گردن و دست و پا و شرمگاه را گرفته کشانکشان به قتلگاه میکشاندند. قربانی اما تا لحظه آخر برای نرقصیدن تلاش میکرد و به قول ایرجمیرزا خطاب به خلایق با زبان بدن میسرود:
من از زنهای تهرانی نباشم
از آنهایی که میدانی نباشم!
لیکن در لحظات آخر، نمیدانم هماهنگکننده دست به تنظیمات قربانی میزد یا خود وی دچار شک فلسفی در مقاومت میشد که ناگهان آتش، گلستان میشد و به سبب احساس تکلیف مفرط، لرزشی خفیف از کمر وی به حالت متاستاز به اقصی نقاط وی از اسافل تا اعالی تسری مییافت و طبق روش رقص آن زمان، دستِ رقاص به شکل بال زدن پروانه، پرواز خود را از تهیگاه و گاه عورت به سمت آسمانها آغاز میکرد.
🔸مابقیِ زمان هم صرف تقلای هماهنگ کننده و تماشاگران برای بیرون آوردن همان رقاصی میشد که در آغاز آنگونه جفتکِ اِعراض میپراند. این شیوه البته دیری است از سوی سیاسیون تقلید میشد فلذا عمده آنان پیش از قبول مسئولیت از جیفه سیاست سخنها میگویند و برای عدم قبول مسئولیت تقلاها از خود نشان میدهند تا اینکه لنگوپاچهشان توسط همپالکیهایشان به سمت گود سیاست کشانیده میشود از اینجا به بعد است که مشارالیه احساس تکلیف کرده است و کسی را یارای بیرون کشیدن سیاستپیشه از میدان سیاست وقدرت نیست، حالا در نسخه کانادایی در حد نمایش سمبلیک و قدرت مشروط و در نسخه خاورمیانهایش همچنان همان استمرارِ جنباندن پسین و پروانه هوا کردن و بیرون نیامدن!
#طنز
@sahandiranmehr
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقتی پسر #ایلان_ماسک سخنرانی پدر را به هنگام سخنرانی برای اکادمی ملی علوم مهندسی و پزشکی آمریکا قطع میکند.
@sahandiranmehr
@sahandiranmehr
🔻مردی از حجّاج بن یوسف میگریخت به دهلیزی رسید. دید سگی آنجا ایمن خفته. گفت کاش سگ بودمی و از جفای حجاج بیاسودمی. ساعتی نگذشت، شنید که حجّاج امر به کشتن سگان کرده است. آمدند و سگ را ریسمان در گردن، ببردند!
✔️المحاضرات/ راغب اصفهانی
#نکته
@sahandiranehr
✔️المحاضرات/ راغب اصفهانی
#نکته
@sahandiranehr
✔️ما و جامعه مورچهای
✍️سهند ایرانمهر
🔸«مارپيچ مرگ» برای زندگی مورچهها معنایی بیش از «مرگ» دارد. مرگ سرنوشت محتوم همه موجودات است اما مارپیچ مرگ نوع عجیبی از مرگ است. مورچههاي شكارچي (army ant) قوه بينايي ندارند و از حس بویایی استفاده میکنند. کافی است کتاب « نظریه پیچیدگی»، «ملانی میچل»را بخوانید تا متوجه شوید آن مورچهای که جزیی از پل ساخته شده از مورچهها برای عبور از رودخانه است، نه درکی از مقصد و هدف دارد و نه خودآگاهی به نقش خود، او کنش خود را بر اساس ضریبی از کنشهای متداول اطرافش به اضافه ماده شیمیایی «فرمون» شکل میدهد حالا فرض کنید سر چندمورچه به ته نفر آخر ختم شود، منهای درک دقیق دورنما و هدف، نتیجه؛ مارپیچی اینچنینی است به نام «مارپیچ مرگ» که انقدر ادامه پیدا میکند که همه رهروان بمیرند.
🔸بزرگترین مارپیچ مرگ کشف شده ۳۶۵ متر بوده است. مورچههای مقلد هم، دورنمای خود را از بغل دستی کپی میکنند و همه اطمینان ویقین به راهی که جمع میسپرند و درنهایت مرگ دستهجمعی. جامعه مورچهای هم همین است. جامعهای که راه ومسیر نه بر مدار خرد واعتماد به نفس وتحلیل آنچه فرد بدان رسیده است که برمدار ردپایی که همه از هم کپی کردهاند، بیهیچ اجتهاد شخصی یا برآوردی از عاقبت کار.
🔸جامعه مورچهای، جامعه «همه همینند» است. جامعه، آزموده را صدباره آزمودن، تسلسل، توقف شی به شی، اسطوره سیزیف، دور باطل نفرت و توهم و هیجان. جامعه «من نمیفهمم، اون بالاییها چی؟ دیگران چی؟». جامعه:« من کیام، فلانی میگه»، جامعه « شنیدهام...گفتهاند»، جامعه خالی از « من اینطور فکر میکنم»، جامعه حکمران نابلد و فرمانبر چشم بسته، جامعه« سر خویش گیر و راه جماعت رو»، جامعه «مصیبت جمعی، شادی فردی». جامعه مورچهای جامعهای است که بینایی در آنتعطیل است و بویایی قوی.
جامعهای که شنیدن،کفایت از دیدن و فهمیدن میکند. جامعه حوالت دادن مسئولیت همهچیز به دیگران از «انقلاب» و «عقبماندگی» تا «شکست» و « ندانمکاری». جامعه «چنان کردند» بهجای« چنان کردم».
🔸در جامعه مورچهایی، «او یا آنها» جایگزین « من» است، زیرا قبول مسئولیت، یعنی قضاوت شدن، هزینه دادن، در تاریخ، نقد و محاکمه شدن، در مسیر، انگشتنما شدن، آماج هجمهها قرار گرفتن و محروم شدن از قیافه حقبهجانب گرفتن و لذت بردن از قیافه عاقلنما و بیتقصیر، جامعه مورچهای،حس فکرکردن و داشتن اراده مستقل ندارد، او تابع است، مقلد است، راوی محض، رونده مستمر در پی دیگری که خود سرگردان است. اینجامعه، جامعه محکوم به مارپیچ مرگ است.این جامعه، جامعه مورچهای است.
Video: @sciencesetfree
@sahandiranmehr
✍️سهند ایرانمهر
🔸«مارپيچ مرگ» برای زندگی مورچهها معنایی بیش از «مرگ» دارد. مرگ سرنوشت محتوم همه موجودات است اما مارپیچ مرگ نوع عجیبی از مرگ است. مورچههاي شكارچي (army ant) قوه بينايي ندارند و از حس بویایی استفاده میکنند. کافی است کتاب « نظریه پیچیدگی»، «ملانی میچل»را بخوانید تا متوجه شوید آن مورچهای که جزیی از پل ساخته شده از مورچهها برای عبور از رودخانه است، نه درکی از مقصد و هدف دارد و نه خودآگاهی به نقش خود، او کنش خود را بر اساس ضریبی از کنشهای متداول اطرافش به اضافه ماده شیمیایی «فرمون» شکل میدهد حالا فرض کنید سر چندمورچه به ته نفر آخر ختم شود، منهای درک دقیق دورنما و هدف، نتیجه؛ مارپیچی اینچنینی است به نام «مارپیچ مرگ» که انقدر ادامه پیدا میکند که همه رهروان بمیرند.
🔸بزرگترین مارپیچ مرگ کشف شده ۳۶۵ متر بوده است. مورچههای مقلد هم، دورنمای خود را از بغل دستی کپی میکنند و همه اطمینان ویقین به راهی که جمع میسپرند و درنهایت مرگ دستهجمعی. جامعه مورچهای هم همین است. جامعهای که راه ومسیر نه بر مدار خرد واعتماد به نفس وتحلیل آنچه فرد بدان رسیده است که برمدار ردپایی که همه از هم کپی کردهاند، بیهیچ اجتهاد شخصی یا برآوردی از عاقبت کار.
🔸جامعه مورچهای، جامعه «همه همینند» است. جامعه، آزموده را صدباره آزمودن، تسلسل، توقف شی به شی، اسطوره سیزیف، دور باطل نفرت و توهم و هیجان. جامعه «من نمیفهمم، اون بالاییها چی؟ دیگران چی؟». جامعه:« من کیام، فلانی میگه»، جامعه « شنیدهام...گفتهاند»، جامعه خالی از « من اینطور فکر میکنم»، جامعه حکمران نابلد و فرمانبر چشم بسته، جامعه« سر خویش گیر و راه جماعت رو»، جامعه «مصیبت جمعی، شادی فردی». جامعه مورچهای جامعهای است که بینایی در آنتعطیل است و بویایی قوی.
جامعهای که شنیدن،کفایت از دیدن و فهمیدن میکند. جامعه حوالت دادن مسئولیت همهچیز به دیگران از «انقلاب» و «عقبماندگی» تا «شکست» و « ندانمکاری». جامعه «چنان کردند» بهجای« چنان کردم».
🔸در جامعه مورچهایی، «او یا آنها» جایگزین « من» است، زیرا قبول مسئولیت، یعنی قضاوت شدن، هزینه دادن، در تاریخ، نقد و محاکمه شدن، در مسیر، انگشتنما شدن، آماج هجمهها قرار گرفتن و محروم شدن از قیافه حقبهجانب گرفتن و لذت بردن از قیافه عاقلنما و بیتقصیر، جامعه مورچهای،حس فکرکردن و داشتن اراده مستقل ندارد، او تابع است، مقلد است، راوی محض، رونده مستمر در پی دیگری که خود سرگردان است. اینجامعه، جامعه محکوم به مارپیچ مرگ است.این جامعه، جامعه مورچهای است.
Video: @sciencesetfree
@sahandiranmehr
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مدرسه شائولین چین، بزرگترین مدرسه آموزش فنون رزمی با ۲۵ هزار رزمیکار
@sahandiranmehr
@sahandiranmehr
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ابرهای خیالانگیز ماماتوس در آسمان آرژانتین
ابر پستانی (Mammatus) پستانکومهای (mammatocumulus) گونهای ابر است که رشتهای از ابرچههای کیسهمانند در زیر سطح اصلی آن قرار دارد. شکل ظاهری این ابرها حاصل کیسههایی از هوای سرد اشباع شدهاست که به سرعت از سطح ابرهای توفانزا پایین میآید و تصویری مانند برآمدگیهای مواج در قسمت زیرین ابر ایجاد میکند. خوشههای پستانی این ابرها معمولاً از یخ تشکیل شدهاند، اما میتواند ترکیبی از یخ و آب مایع نیز باشد.
ابرهای پستانی معمولاً با تشکیل ابرهای سندانی و توفانهای سخت همراهند و در کل پدیدههای نادرند.
@sahandiranmehr
ابر پستانی (Mammatus) پستانکومهای (mammatocumulus) گونهای ابر است که رشتهای از ابرچههای کیسهمانند در زیر سطح اصلی آن قرار دارد. شکل ظاهری این ابرها حاصل کیسههایی از هوای سرد اشباع شدهاست که به سرعت از سطح ابرهای توفانزا پایین میآید و تصویری مانند برآمدگیهای مواج در قسمت زیرین ابر ایجاد میکند. خوشههای پستانی این ابرها معمولاً از یخ تشکیل شدهاند، اما میتواند ترکیبی از یخ و آب مایع نیز باشد.
ابرهای پستانی معمولاً با تشکیل ابرهای سندانی و توفانهای سخت همراهند و در کل پدیدههای نادرند.
@sahandiranmehr
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادربزرگ بودن در برزیل
@sahandiranmehr
@sahandiranmehr
✔️تکذیب ادعای صادرات قطعه از ایران به بنز و بی ام و
در پی ادعای علی جدی عضو کمیسیون صنایع مجلس مبنی بر صادرات قطعه از ایران به بنز و بی ام و ، خبرنگار سایت " اسب بخار" جهت پیگیری این موضوع، به صورت واسطه ای پیامی را برای گروه ب ام و ارسال کرده است و بنا به نوشته این سایت، پس از چند ساعت، BMW Group Info Germany پاسخ این پرسش که “آیا ب ام و از قطعه سازان ایرانی قطعه می خرد؟” را داده است.
🔸پاسخ ب ام و به این سوال به شرح زیر است:
آقای …
از اینکه در تاریخ ۲۲ نوامبر ۲۰۲۱ در ساعت ۰۷:۵۰ دقیقه بعد از ظهر با ما تماس گرفته اید، تشکر می کنیم.
پس از استعلام شما در خصوص واردات قطعه خودرو از جمهوری اسلامی ایران، به اطلاع می رساند که هیچگونه لوازم و قطعات خودرو از جمهوری اسلامی ایران وارد نشده است. به هر حال تیم امنیتی ما همه چیز را در این خصوص پیگیری خواهد کرد.
@sahandiranmehr
در پی ادعای علی جدی عضو کمیسیون صنایع مجلس مبنی بر صادرات قطعه از ایران به بنز و بی ام و ، خبرنگار سایت " اسب بخار" جهت پیگیری این موضوع، به صورت واسطه ای پیامی را برای گروه ب ام و ارسال کرده است و بنا به نوشته این سایت، پس از چند ساعت، BMW Group Info Germany پاسخ این پرسش که “آیا ب ام و از قطعه سازان ایرانی قطعه می خرد؟” را داده است.
🔸پاسخ ب ام و به این سوال به شرح زیر است:
آقای …
از اینکه در تاریخ ۲۲ نوامبر ۲۰۲۱ در ساعت ۰۷:۵۰ دقیقه بعد از ظهر با ما تماس گرفته اید، تشکر می کنیم.
پس از استعلام شما در خصوص واردات قطعه خودرو از جمهوری اسلامی ایران، به اطلاع می رساند که هیچگونه لوازم و قطعات خودرو از جمهوری اسلامی ایران وارد نشده است. به هر حال تیم امنیتی ما همه چیز را در این خصوص پیگیری خواهد کرد.
@sahandiranmehr