🌹صدرا🌹
174 subscribers
16.2K photos
16.5K videos
632 files
563 links
-مهربانم، عالم از توست
غریبانه چرا میگردی؟❤️😔


اللهم عجل لولیک الفرج
به حق حضرت زینب( س)

به کانال صدرا خوش آمدید.
Download Telegram
🌹🌹🌹🍀🍀نتایج تربیت نفس در قرآن🌹🌹2- وصول به کمال و تعالی انسان
انسان از آن جا که که انسان است و اشرف مخلوقات می باشد وتفاوت او با سایرموجودات در حقیقت او و آثار و کمالاتی است که ویژه اوست و در سایر مخلوقات یافت نمی شود. انسان، موجودی آزاد و مختارآفریده شده است . می تواند با آزادی واختیار، مسیر و هدف خود را انتخاب کند و به سوی آن حرکت نماید. 🌹🍀
انسان یک موجود مرکب ازدوبعد است که یک بعد او مادی و بعد دیگرش، غیرمادی است. خداوند درهمین مورد می فرماید: «إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ طينٍ *فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي‏ فَقَعُوا لَهُ ساجِدينَ»)ص، 72-71)هنگامی که خداوند به فرشتگان گفت که من بشر را ازگل می آفرینم، پس آنگاه که او را به خلقت کامل بیاراستم و ازروح خود در او دمیدم به او سجده کنید. بعد مادی انسان، منشاء تمایلات حیوانی اوست و بعدغیرمادی او، منشاء فطرت و کمالات الهی اوست وبخاطرهمین، ملائکه مامور به سجده بر انسان می شوند. 🌹🍀
همان طور که در آیه 72 از سوره مبارکه «ص » خواندیم، خداوند در جریان تکمیل آخرین مرحله از مراحل وجودی انسان فرمود: « وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي»(حجر، 29) روح انسان را به خودش نسبت می دهد و این نسبت، شدت اتصال و ارتباط انسان با خداوند وبه نوعی ،شرافت وبرتری انسان رامی رساند و نیز در ادامه بیان همین جریان، خطاب به ملائکه فرمود: "همگی برایش سجده کنید." همه ملائکه ،بدون استثنا به او سجده کردند و ابلیس که در بین ملائکه بود به او سجده نکرد و خداوند از ابلیس درباره علت عدم سجده اش به آدم چنین سؤال می نماید: « قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ» ) ص، 75) ای ابلیس، چه چیز تو رامنع کرد از اینکه به چیزی که با دستهای خودم آن را آفریدم سجده کنی؟🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀جمله با «دستان خودم آن را خلق کردم »، حکایت از اهمیت انسان و خلقت او می کند. مرحوم علامه طباطبایی"ره" دراین باره می فرماید:" اینکه در این آیه خلقت بشر را به دست خودنسبت داده و فرموده: «چه مانعت شد از اینکه برای چیزی سجده کنی که من آن را با دستهای خود آفریدم؟" به این منظور بوده که برای آن شرافتی اثبات نموده، بفرماید: هرچیز را به خاطر چیزدیگر آفریدم، ولی آدم را به خاطر خودم. همچنان که جمله « وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي »(حجر، 29) (از روح خودم در او دمیدم) نیز این اختصاص را می رساند. اگر کلمه «ید» را تثنیه آورد و فرمود:« یدی » (دو دستم) با اینکه می توانست مفرد بیاورد؛ برای این است که به کنایه بفهماند در خلقت او اهتمام تام داشتم. چون ماانسانها هم در هرعملی هر دو دست خود را به کار می بندیم که نسبت به آن اهتمام بیشتری داشته باشیم."(طباطبایی ،ج17،1374: 343 )🌹🌹
خداوند، دمیده شدن روح خود در انسان را- که همان دمیده شدن روح انسانی است- مرحله ای جدید در تکامل خلقت اومعرفی می کند و به خاطراین خلقت جدید و به وجود آمدن انسان به خود تبریک گفته و خود را «احسن الخالقین » می نامد.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀بین این دوبعد مادی والهی در انسان، بر سر حاکمیت بر وجود او،نزاع و کشمکش دایمی وجود دارد که نتیجه این نزاع هرچه باشد، شخصیت و سرنوشت انسان را تعیین می کند. یعنی اگر وجود ما دی برانسان حاکم شود، انسان فقط به سوی ارزشهای حیوانی متمایل می شود و چیزی جز آنها را نمی طلبد. اگر فطرت بر وجوداو حاکم شود، ارزشهای الهی را می طلبد و طبیعت او درخدمت فطرتش قرار می گیرد. در این صورت است که برتر از سایر مخلوقات است وخداوند درهمین خصوص فرموده است « وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني‏ آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى‏ كَثيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضيلاً ») اسراء، 70) ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم، و آنها را به مرکب بر و بحرسوار کردیم - و جهان جسم و جان را مسخر انسان ساختیم - واز هر غذای لذیذ و پاکیزه آنها را روزی دادیم و بر بسیاری ازمخلوقات خود، برتری و فضیلت کامل بخشیدیم."🌹🌹
خلاصه اینکه، بنی آدم در میان سایر موجودات عالم ازیک ویژگی و خصیصه ای برخوردار گردیده که از دیگر موجودات جهان امتیاز یافته و آن عقلی است که به وسیله آن حق را از باطل و خیر را از شر تشخیص می دهد وموهبتهای دیگری، از قبیل تسلط بر سایرموجودات و تسخیر آنها برای رسیدن به هدفها به اوبخشیده شده است .🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀دین ،عامل و ضامن رسیدن انسان به هدفی است که، برای آن خلق شده است. بدون دین، زندگی انسان به کمالات محدود حیوانات و گیاهان منحصرمی شود. تنها دین است که، می تواند انسان را به زندگی و حیات شایسته آن برساند. قرآن کریم این حقیقت را با بیانی بسیار زیبا این گونه اعلام می کند:« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا يُحْيِيکُمْ » (انفال ،24) اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! دعوت خدا و پيامبر را اجابت كنيد، هنگامى كه شما را به سوى چيزى مى‏خواند كه شما را حيات مى‏بخشد! مفهوم آیه این می شود که، در اجابت خدا و رسول، سعادت انسان وجود دارد. بنابراین کار دین، رساندن انسانها به مرحله بالاتری از حیات است که بدون آن رسیدن به چنین جایگاهی غیر ممکن است. 🌹🌹🍀لذا، کسانی که دیندار و اهل اجابت دین نیستند دارای حیات هستند، ولی حیات مرحله حیوانی. اما حیات انسانی فقط ویژه اهل دین است. بنابراین دین، عامل اساسی که انسان بااجابت آن به حیات طیبه دست پیدا خواهد کرد. به عبارت دیگر، حیات طیبه مجموعه ای از عقاید، اخلاق و اعمال مطابق دستور خداوند (اعمال صالح) است.
از مجموع آنچه گفته شد و با توجه به این نکته مهم که نوع زندگی ما درآخرت بسته به نوع زندگی مان در دنیا دارد به اهمیت و جایگاه اخلاق و نسبت آن با دین بیشتر پی می بریم.🌹🍀 آنچه که موجب تضمین سعادت انسان در حیات ابدی است این است که انسان در حرکت خود از دنیا به آخرت با خود قلب سلیم یا روح سالم ببرد. اخلاق نیز نقش تعیین کننده ای درسلامت روح انسان دارد. مسئله اخلاق و تهذیب نفس به قدری مهم است که در قرآن کریم، تنها راه رسیدن به سعادت ورستگاری انسان معرفی می شود.(شمس ،9-10) ودر جای دیگر، مهمترین هدف بعثت برمی شمارد.(جمعه ،2)همان طور که پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم نیز، هدف بعثت خود را، تکمیل مکارم اخلاق معرفی فرمود: "انّی بعثت لا تمم مکارم الاخلاق." بنابراین، درباره نسبت دین و اخلاق با توجه به اینکه دین برای انسان آمده تا او را به مقام ویژه انسانیت وخلافت الهی برساند، باید بگوییم این امر، بدون تهذیب اخلاق ،هرگز صورت حقیقی خود را نمی یابد وبه عبارتی بهتر، اخلاق روح دین است. 🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀اخلاق، به قدری مهم است که به تعبیر قرآن کریم اگر رعایت نشود به عقاید نیز لطمه وارد خواهد ساخت و عقاید را از بین می برد. خداوند می فرماید: « ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذينَ أَساؤُا السُّواى‏ أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُنَ » (روم،10) سرانجام کار آنان که به اعمال زشت پرداختند؛ این شد که آیات الهی را تکذیب کردند وآنها را به تمسخر گرفتند.🌹🍀
انسان با برخورداری از روح یا نفحه الهی، قدرت علمی نامحدود و نیز قدرت تربیت پذیری نامحدود دارد تا جایی که می تواند اسماء و صفات خداوند را در خود ایجاد و مستقر کند و مراتب کمال و تقرب به خدا را یکی پس از دیگری طی کند وآینه و مظهر کامل صفات خداوند شود. این همان مقام خلیفة اللهی است که، انسان برای وصول به آن خلق شده است. 🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹تنها کسانی شهید می شوند!🌹
که شهید باشند.🌹.. باید قتلگاهی رقم زد
باید کشت نفس را
شهادت درد دارد
دردش کشتن لذت هاست
باید کشته شویم،تا شهید شویم

🌹شهید_محمد_اتابه❣️
🌹 شهادت: ۹۵/۸/۹@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀نتایج تربیت نفس در قرآن🌹🌹۳- سعادت ورستگاری اخروی🍀
در قرآن کریم درتعداد زیادی از آیات، ایمان و عمل صالح ، قرین هم ذکر شده¬اند و از آن دو به عنوان دو بال برای رسیدن به سعادت در بهشت برین یاد شده است. ایمان مطلوب از دیدگاه اسلام، اجزاء و شرائط خاصی دارد. همانگونه که عمل صالح نیز، برای تأمین سعادت و رستگاری باید حائز ویژگی¬هایی باشد. برای اینکه ایمان در درون انسان محقق شود و تقویت گردد، نیاز است انسان در دو زمینه تلاش و کوشش کند.🌹🍀
الف) کسب شناخت: برخی از آیات قرآن به کسب شناخت و معرفت در تحقق ایمان، دلالت دارند. « إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ » (فاطر،28) از ميان بندگان خدا، تنها دانشمندان از او مى‏ترسند. در این آیه، خشیت که از آثار ایمان است، برخاسته از علم و آگاهی به مقام خداوند معرفی شده است. لذا، کسب معرفت و آگاهی برای تحقق و تقویت ایمان، لازم است، زیرا ایمان بدون معرفت، متزلزل و ناپایدار خواهد بود.🌹🍀
ب) تقویت میل فطری به خداوند: ایمان به خدا، ریشه فطری دارد و در همه انسانها، قدرت وابستگی به قدرتی بی‌نهایت موجود است.خداوند می فر ماید: « فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها، » (روم،30) پس روى خود را متوجّه آيين خالص پروردگار كن! اين فطرتى است كه خداوند، انسانها را بر آن آفريده است.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀شهید مطهری درباره ایمان وعمل صالح می فر ماید:"خداوند در سوره‌ی عصر می‌فرماید که انسان جز با داشتن چهار خصلت، زیانکار و بدبخت است: اوّل ایمان، دوّم عمل صالح، سوّم وادار کردن افراد، یکدیگر را به حق و چهارم توصیه‌ی افراد، یکدیگر را به صبر و خویشتن داری. این چهار رکن، چهار ستون کاخ سعادت بشر می‌باشند." (مطهری،1374: 43) پس،انسان در پرتو ایمان می‌تواند مسیر تعالی را بپیماید و به کمال نهایی دست یابد. بر اثر ایمان، بشر به بالاترین مدارج سعادت دردنیا وعقبی نائل می‌شود. حضرت علی (علیه السلام) در این باره می‌فرماید:" گواه ایمان باطنی افراد، بسیاری تقوی، مالکیت شهوات و پیروزی بر هوای نفس است."( تمیمی آمدی،1366: 864)🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀به طور کلی می‌توان گفت که ایمان به خداوند، برای انسان ثمراتی را به دنبال دارد و مایه سعادت او در دنیا و آخرت می‌شود و این آثار و ثمرات فقط مختص خود فرد نمی‌شود، بلکه در اجتماع نیز اثرات مطلوبی را بر جای می‌گذارد که با استناد به آیات در ادامه به آن خواهیم پرداخت.🌹🌹
از جمله آثار فردی ایمان می¬توان به توکل به خدا: « إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ زادَتْهُمْ إيماناً وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ » (انفال،2) مؤمنان، تنها كسانى هستند كه هر گاه نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان ميگردد و هنگامى كه آيات او بر آنها خوانده مى‏شود، ايمانشان فزونتر مى‏گردد و تنها بر پروردگارشان توكل دارند. عفت و پاکدامنی: « وَ الَّذينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ » (مؤمنون،5) و آنها كه دامان خود را (از آلوده‏شدن به بى‏عفتى) حفظ مى‏كنند. روی گردانی از امور لغو و بیهوده: « وَ الَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ‌ » (مؤمنون،3)، محافظت بر ادای فرائض: « وَ الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ‌ » (مؤمنون،9) وخضوع 🌹🍀در نماز: « الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاَتِهِمْ خَاشِعُونَ‌ » (مؤمنون،2) اشاره کرد. همچنین در بعد اجتماعی نیز ایمان برکات و ثمراتی را برای جامعه اسلامی به همراه دارد که از جمله‌ی آنها می توان این موارد را نام برد: اصلاح اجتماع از طریق ترویج توسعه امر به معروف و نهی از منکر « يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ » (توبه،71)؛ ایجاد رقابت سالم از طریق پیشی گرفتن در امور خیر « أُولٰئِکَ يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَ هُمْ لَهَا سَابِقُونَ‌ » (مؤمنون،61) و تقویت پیوندهای اجتماعی از طریق تقویت روحیه پایبندی به تعهّدات و قراردادها « وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ رَاعُونَ‌«. (مؤمنون،8)🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🌹🍀🍀امّا رکن دیگر رسیدن به سعادت ،عمل صالح است که در حقیقت میوه درخت ایمان است و د و رکن اساسی دارد. یکی نیت پاک و دیگری کارمفید. بنابراین، عمل صالح منحصر در نماز و روزه، حج و زکات و... نیست، بلکه هر کار مفیدی که با نیت پاک انجام پذیرد. عمل صالح شمرده می‌شود، هر چند اندک و ناچیز باشد و آنچه در عمل صالح مهم است، قصد قربت و تقرّب به پروردگار است. خداوند درهمین مورد فر موده است: « مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً »( نحل، 97) هر کس کار شایسته‌ای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است؛ او را به حیاتی پاک زنده می‌داریم.🌹🍀
قرآن کریم می فرماید: « إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ »)فاطر، 10) سخن درست و پاک به سوی او بالا می رود و عمل نیک است که آن را بالا می برد. نقش عمل صالح را این می داند که باعث صعود و ارتقاء درجه سخن نیکو می شود . شاید بتوان گفت که این دو مکمل هم بوده و اثر مستقیم در نیل به زندگی سعادتمندانه دارند. پیامبر رحمت حضرت ختمی مرتبت (ص) در مورد رابطه گفتار یا دانش با عمل می فرماید: من عمل بما علم، رزقه الله علم ما لم یعلم؛ هر که به آنچه می داند عمل کند خداوند دانش آنچه را که نمی داند به او می آموزد. (مجلسی، 1404 ق، ج 78 : 189)🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀خداوند، هرکسی راکه دوست داشته باشد، زندگی وحیات پرازبرکت وصفاوطاعت وبندگی می بخشد. در همین رابطه امام صادق (ع) می فرماید: إذا أحب الله عبداً ألهمه الطاعه، و الزمه القناعه، و فقّهه فی الدین، و قوّاه بالیقین، فاکتفی بالکفاف، و اکتسی بالعفاف ...(مجلسی، 1404 ق ، ج 103 : 26) زمانی که خداوند بنده ای را دوست داشته باشد، طاعت و بندگی را به او الهام می کند و او را ملازم قناعت می سازد و در دین فقیه می گرداند و به یقین قدرت می بخشد و به کفاف روز بی نیازش می سازد و لباس عفت و پاکدامنی به او می پوشاند . 🌹🍀اگر ایمان، در اعماق جان انسان نفوذ کند در اعمال انسان تأثیر می‌گذارد و عمل او را صالح می‌کند و انجام اعمال صالح نیز، باعث تقویت و افزایش ایمان می‌¬گردد. در واقع، ایمان و احساس وابستگی به قدرت الهی به انسان، امید، عشق و مسئولیت می‌دهد. اگر انسانی نیز که عقیده دارد، هر لحظه زیر نظر خداوند است و ذره‌ای از خیر و شر او مورد غفلت نیست در دلش چراغ امید، روشن می‌شود و با عشق و مسئولیت راه را می‌پیماید. با توجه به آیات قرآن، ایمان و عمل صالح، هر دو در کنار هم، ثمرات و آثاری را به دنبال دارند که در واقع، سعادت انسان را در دنیا و آخرت تأمین می‌کنند. 🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀از فوائد و آثار پیوند ایمان و عمل صالح عبارتند از: رسیدن به حیات طیبه: « وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَة » (نحل، 97) در حالى كه مؤمن است او را به حياتى پاك زنده مى‏داريم . نورانیت دل: « لِيُخْرِجَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّور »( طلاق،11 ) تا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‏اند از تاريكيها بسوى نور خارج سازد. استجابت دعاها « وَ يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ » (شوری،26 )، دو چندان شدن حسنات « فَأُولٰئِکَ لَهُمْ جَزَاءُ الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا » (سباء،37)، بخشش گناهان « لَنُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ » (عنکبوت،7 )، دستیابی به پاداش جاودان « فَلَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ‌ » ( تین ،6) و محبوب شدن در دلهاست. « سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمٰنُ وُدّاً » (مریم ،96) 🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀نتایج تربیت نفس در قرآن🌹🍀4- قرب ولقاءالهی🌹🍀
مهمترین و اصلی ترین نتیجه ای که در دنیا و آخرت شخص مجاهد بدان دست می یابد، قرب به پروردگار است. مشاهده می کنیم که خداوند متعال در سوره واقعه، افراد را به سه دسته، مقربین ، اصحاب یمین و اصحاب شمال تقسیم می کند که گروه اول مقربین هستند و پیشی گیرندگان نامیده شده اند «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ‌* أُولٰئِکَ الْمُقَرَّبُونَ‌ ».( واقعه، 11- 10)🌹🍀
مفسرین در تفسیر این آیه آورده اند:" مقربین را، بلندمرتبه ترین طبقات اهل سعادت دانسته اند که طاعت آنها به بالاترین مراتب رحمت پروردگار، نزدیکتر از دیگران است.” (طبرسی، 1372، ج 9 : 325) ویا مفسر دیگری فرموده است: " این مقام از تکمیل عبودیت، هنگامی حاصل می شود که بنده، تابع محض باشد و اراده و عملش را تابع اراده مولایش کند و هیچ چیز نخواهد و عمل نکند، مگر بر وفق اراده مولایش. جایگاه این افراد بالاترین مراتب بهشت در «فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيکٍ مُقْتَدِرٍ»(قمر، 55) است." (طباطبایی، 1417 ق، ج 19 : 120).🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀قرب، امری است اکتسابی، که با توسل به ایمان ، عبادت و عمل صالح محقق می شود. سپس، چون عبودیت و میزان کمال افراد متفاوت است، قرب نیزدارای مراتب است و درجاتی دارد که در آیه «لَهُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ »( انفال، 4) براى آنان درجاتى (مهم) نزد پروردگارشان است، به آن اشاره دارد .حال، این نزدیکی به خداچگونه است؟ درتفسیر این آیه آورده اند: "نزديك بودن خداى تعالى، قرب مكانى و زمانى و شرفى و رتبه‏اى نيست،🌹🍀 بلكه قرب خداوند هيچ ماهيتى ندارد تا اينكه حدّ و تعريف داشته باشد و كيفيتى ندارد تا با رسم تعريف شود، بلكه قرب خداوند، نزديك بودن قيّومى است، مانند قرب آنچه كه قوام و استوارى اشيا به آن است، بلكه مانند قرب وحدت به مراتب اعداد است." (گنابادی، 1372، ج2 : 374)🌹🍀
منظوراز" درجات" در جمله« لَهُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ » مراتب قرب و منزلت و درجات كرامت معنوى است و مغفرت و بهشت از آثار مراتب قرب به خدا است. البته، درجاتى كه خداى تعالى در اين آيه، براى مؤمنين نامبرده اثبات مى‏كند، تمامى آن براى فرد فرد مؤمنين نيست، بلكه مجموع آن براى مجموع مؤمنين است، براى اينكه درجات مذكور از آثار و لوازم ايمان است و چون ايمان داراى مراتب مختلفى است، لذا درجات هم كه خداوند به ازاى آن مى‏دهد مختلف مى‏باشد. بعضى از مؤمنين كسانى هستند كه يكى از آن درجات را دارا مى‏شوند، بعضى ديگر دو درجه و بعضى چند درجه، برحسب اختلافى كه در مراتب ايمان ايشان است.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96