🌹🌹🌹🍀🍀نهایت قرب پروردگار، حضور در مجلس صدق است و قرار گرفتن در پناه و کفایت او: «إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ * فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيکٍ مُقْتَدِرٍ »( قمر، 55- 54) یقيناً پرهيزگاران در باغها و نهرهاى بهشتى جاى دارند، در جايگاه صدق نزد خداوند مالك مقتدر! پس نتیجه می گیریم، هر چه مجاهده با نفس بیشتر باشد ، 🌹🍀ثمره اش ،قرب و نزدیکی بیشتر به خداوند عالمیان است ولذ ت قرب به خداوندآنقدر زیاداست كه رياضت و مجاهدت و شب زندهدارى و تشنگى نيمروزرا بر سالكان، آسان کرده است. خداوند درباره راه نزدیکی به خداوند می فرماید: « وَ مِنَ الْأَعْرابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ يَتَّخِذُ ما يُنْفِقُ قُرُباتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَ صَلَواتِ الرَّسُولِ أَلا إِنَّها قُرْبَةٌ لَهُم » (توبه،99) گروهى (ديگر) از عربهاى باديه نشين، به خدا و روز رستاخيز ايمان دارند و آنچه را انفاق مىكنند، مايه تقرّب به خدا و دعاى پيامبر مىدانند. آگاه باشيد، اينها مايه تقرّب آنهاست! 🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀از ثمرات قرب به خدا،رسیدن به لقاءالله است . منظور از «لقاء» و ملاقات خداوند، ملاقات حسى، مانند ملاقات افراد بشر با يكديگر نيست. به عبارت بهتر، خداوند نه جسم است و نه رنگ و مكان دارد كه با چشم ظاهر ديده شود، بلكه منظور مشاهده آثار قدرت او در صحنه قيامت و پاداشها و كيفرها و نعمتها و عذابهاى او است يا به معنى يك نوع شهود باطنى و قلبى است، زيرا انسان گاه، به جايى مىرسد كه گويى خدا را با چشم دل در برابر خود مشاهده مىكند، بطورى كه هيچ گونه شك و ترديدى براى او باقى نمىماند.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀امام صادق عليه السّلام از جدش امير المؤمنين عليه السّلام چنين نقل مىكند: "حقيقة السعادة ان يختم للرجل عمله بالسعادة، و حقيقة الشقاوة ان يختم للمرء عمله بالشقاوة.يعنى، حقيقت سعادت اين است كه آخرين مرحله زندگى انسان با عمل سعادتمندانهاى پايان پذيرد و حقيقت شقاوت اين است كه آخرين مرحله عمر با عمل شقاوتمندانهاى خاتمه يابد." ( نجفی خمینی، 1398ق ،ج 16:8) واین روایت به اين ترتيب، سعادت و شقاوت ذاتى را به كلى نفى مىكند و سرنوشت انسان را در گرو اعمالش دانسته و راه باز گشت را در تمام مراحل تا پايان عمر براى او باز مى گذارد.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀درمجموع میتوان گفت كه، سالك در اثر مجاهد ت در طاعت و مراقبت در تهذيب نفس و توسل و استعانت و توجه به خدا به قرب او دست می یابد.هر اندازهاى كه از زندگى دنيوى مادى منقطع و علاقه و محبت او به دنيا كمتر باشد، به همين ميزان به زندگى آخرت ،گرايش و محبت و علاقه پيدا كرده و قهراً حالات روحانى و صفات متناسب با زندگى معنوى نورانى در نفس او نقش می بندد. بايد توجه داشت كه طهارت نفس مقام بسيار ارزشمندى است و اگر سالك به اين مقام رسید، درهای خير و رحمت و معرفت و نور براى اودردنیا بازشده و با عالم بالا ارتباط پيدا خواهد كرد ودر نهایت به قرب ولقاءالهی درسرای دیگر، دست می یابد.🌹🍀
در جمع بندی این فصل باید بگویم، تهذیب نفس واخلاق ووصول به کمال وتعالی انسان از نتایج اخلاقی ودنیوی و سعادت ورستگاری اخروی وقرب ولقاء الهی از نتایج اخلاقی واخروی تر بیت نفس می باشد که از خداوند توفیق رسیدن به همه آنها را برای همگان خواستارم.🌹🌹🌹🍀🍀
@sadrasadat96
در جمع بندی این فصل باید بگویم، تهذیب نفس واخلاق ووصول به کمال وتعالی انسان از نتایج اخلاقی ودنیوی و سعادت ورستگاری اخروی وقرب ولقاء الهی از نتایج اخلاقی واخروی تر بیت نفس می باشد که از خداوند توفیق رسیدن به همه آنها را برای همگان خواستارم.🌹🌹🌹🍀🍀
@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀نتیجه گیری
از مباحث مطرح شده می توان دریافت که:
1-انسان ازدو بعد روحانی والهی وجسمانی وحیوانی تشکیل شده است وخداوند از روح خود در او دمیده واورا مسجود ملائکه قرار داده ودرآفرینش او ،تبارک الله احسن الخالقین فرموده است.
2- اول مربی ا نسان ،خود خداوند است واین ربّ بودن خود را بارها در قرآن بیان داشته است.🌹🍀
3- تربیت نفس، نقش اساسی وتعیین کننده در تأمین سعادت بشر ورسیدن او به کمال مطلوب الهی وانسانی دارد. ازآنجاکه انسان، موجودی تربیت پذیراست، خداوند،انبیاءرابه همراه کتاب ومیزان وبینّه کافی برای نیل به این هدف ، فرستاده است. - درقرآن جنبه های مختلف تربیت نفس بیان شده ،اعم ازاحوال نفس ،کمال نفس،ضرورت واهداف تربیت نفس،عوامل تربیت نفس،روشهای تربیت نفس ،آثارونتایج تربیت نفس.🌹🍀
4- مفاهیم مترادف با تربیت نفس درقرآن کریم عبارتند از :تز کیه،اصلاح ،تطهیر می باشد، ولی واژه تزکیه،معنای کاملتری از تربیت نفس را به همراه خود دارد.🌹🍀
5-از ماهیت نفس درقرآن به روح،ذات وحقیقت وقلب وباطن یاد شده است وباتوجه به اوصاف قرآن درباره آن ،توانایی صعود ونزول رادرمراتب کمال دارد. 🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
6
از مباحث مطرح شده می توان دریافت که:
1-انسان ازدو بعد روحانی والهی وجسمانی وحیوانی تشکیل شده است وخداوند از روح خود در او دمیده واورا مسجود ملائکه قرار داده ودرآفرینش او ،تبارک الله احسن الخالقین فرموده است.
2- اول مربی ا نسان ،خود خداوند است واین ربّ بودن خود را بارها در قرآن بیان داشته است.🌹🍀
3- تربیت نفس، نقش اساسی وتعیین کننده در تأمین سعادت بشر ورسیدن او به کمال مطلوب الهی وانسانی دارد. ازآنجاکه انسان، موجودی تربیت پذیراست، خداوند،انبیاءرابه همراه کتاب ومیزان وبینّه کافی برای نیل به این هدف ، فرستاده است. - درقرآن جنبه های مختلف تربیت نفس بیان شده ،اعم ازاحوال نفس ،کمال نفس،ضرورت واهداف تربیت نفس،عوامل تربیت نفس،روشهای تربیت نفس ،آثارونتایج تربیت نفس.🌹🍀
4- مفاهیم مترادف با تربیت نفس درقرآن کریم عبارتند از :تز کیه،اصلاح ،تطهیر می باشد، ولی واژه تزکیه،معنای کاملتری از تربیت نفس را به همراه خود دارد.🌹🍀
5-از ماهیت نفس درقرآن به روح،ذات وحقیقت وقلب وباطن یاد شده است وباتوجه به اوصاف قرآن درباره آن ،توانایی صعود ونزول رادرمراتب کمال دارد. 🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
6
🌹🌹🌹🍀🍀۵- از ماهیت نفس درقرآن به روح،ذات وحقیقت وقلب وباطن یاد شده است وباتوجه به اوصاف قرآن درباره آن ،توانایی صعود ونزول رادرمراتب کمال دارد.
6-اقسام مهم نفس درقرآن شامل، مسوله ،اماره ،لوامه،مطمئنه می باشد .انسان باید این مراحل را بشناسد وتلاش کند به کاملترین آنها که نفس مطمئنه است دست یابد.🌹🍀
7- ضرورت تربیت نفس در آیات قرآن بیان شده است تاانسان بتواند درسایه آن به مراحل کامل انسانیت برسد.
8-هدف اصلی تربیت نفس،رسیدن به قرب ولقاء الهی است که با تلاش ومجاهد ت فراوان وتهذیب نفس حاصل می شود .
9- باید موانع اصلی که در مسیر رسیدن به کمال نهایی وجود دارند شناخته شوند که شامل :هوای نفس، دنیاو شیطان می باشد. راه حل مقابله باآنها، همان ارتقاء ایمان وتقوی و خودسازی است.🌹🍀
10- نفس که تزکیه شود ،خود منشاء کمال طلبی،حقیقت جویی،عزت طلبی وعدالت طلبی می گردد.
11-کمال نفس در قرآن ،رسیدن به نفس مطمئنه وتخلق پیداکردن به اخلاق الهی است. دراین حالت است که خداوند، آن رابالفظ "راضیه" و"مرضیه" مخاطب قرار داده وبه بهشت ویژه ومخصوصش دعوت می کند.
12- این نفس کمال یافته منشاء صفاتی مثل بندگی،اخلاص ،توکل کردن وکمک به رسیدن به قرب الهی است.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
6-اقسام مهم نفس درقرآن شامل، مسوله ،اماره ،لوامه،مطمئنه می باشد .انسان باید این مراحل را بشناسد وتلاش کند به کاملترین آنها که نفس مطمئنه است دست یابد.🌹🍀
7- ضرورت تربیت نفس در آیات قرآن بیان شده است تاانسان بتواند درسایه آن به مراحل کامل انسانیت برسد.
8-هدف اصلی تربیت نفس،رسیدن به قرب ولقاء الهی است که با تلاش ومجاهد ت فراوان وتهذیب نفس حاصل می شود .
9- باید موانع اصلی که در مسیر رسیدن به کمال نهایی وجود دارند شناخته شوند که شامل :هوای نفس، دنیاو شیطان می باشد. راه حل مقابله باآنها، همان ارتقاء ایمان وتقوی و خودسازی است.🌹🍀
10- نفس که تزکیه شود ،خود منشاء کمال طلبی،حقیقت جویی،عزت طلبی وعدالت طلبی می گردد.
11-کمال نفس در قرآن ،رسیدن به نفس مطمئنه وتخلق پیداکردن به اخلاق الهی است. دراین حالت است که خداوند، آن رابالفظ "راضیه" و"مرضیه" مخاطب قرار داده وبه بهشت ویژه ومخصوصش دعوت می کند.
12- این نفس کمال یافته منشاء صفاتی مثل بندگی،اخلاص ،توکل کردن وکمک به رسیدن به قرب الهی است.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀۱۳-عواملی در تربیت نفس موثرندازجمله، دعا،تفکر،شکر،تقوا،وهمنشینی با نیکان......است. بعضی از این عوامل فردی است، مثل: توبه ،تفکر... وبعضی ازآنها اجتماعی است، مثل : خانواده ودوستان ....وبعضی از آنهااز طرف خداوند متعال است،مثل:هدایت تشریعی ودریافت فیض ورحمت الهی...🌹🍀
14- انذار و بشارت ویاد مرگ و قیامت و مراقبه و محاسبه و زهد وامر به معروف و نهی از منکر..... از روش های مهم تربیت نفس محسوب میشوند که بعضی از آنها ،توسط مربیان وفرستادگان الهی انجام می شود ،مثل :انذار وبشارت وموعظه بعضی توسط افرادیک جامعه عملی میشود، مثل:امر به معروف ونهی از منکروبرخی کاملا شخصی ودرونی است ونیاز به واعظ درونی دارد،مثل:زهد ومراقبه ومحاسبه . 🌹🍀
15- تربیت نفس، گاهی آثاراخلاقی دارد که در همین دنیا حاصل میشود، مانند: تهذیب نفس واخلاق و وصول به کمال وتعالی انسان وگاهی آثار آن اخروی است مانند: به کمال سعادت ورستگاری اخروی رسیدن ودر نهایت همه اینها به قرب ولقاء الهی دست پیدا کردن می باشد. 🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
14- انذار و بشارت ویاد مرگ و قیامت و مراقبه و محاسبه و زهد وامر به معروف و نهی از منکر..... از روش های مهم تربیت نفس محسوب میشوند که بعضی از آنها ،توسط مربیان وفرستادگان الهی انجام می شود ،مثل :انذار وبشارت وموعظه بعضی توسط افرادیک جامعه عملی میشود، مثل:امر به معروف ونهی از منکروبرخی کاملا شخصی ودرونی است ونیاز به واعظ درونی دارد،مثل:زهد ومراقبه ومحاسبه . 🌹🍀
15- تربیت نفس، گاهی آثاراخلاقی دارد که در همین دنیا حاصل میشود، مانند: تهذیب نفس واخلاق و وصول به کمال وتعالی انسان وگاهی آثار آن اخروی است مانند: به کمال سعادت ورستگاری اخروی رسیدن ودر نهایت همه اینها به قرب ولقاء الهی دست پیدا کردن می باشد. 🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀امام هادی علیه السلام و مهدویت🌹🍀 دوران زندگی امام هادی (ع) شاهد جریاناتی بوده که در صدد نفی و از بین بردن و به انحراف کشاندن اساس اسلام بود. در این دوران امام جواد (ع) چه نقشی را ایفا کرد؟ فعالیت های آن حضرت و سخنان آن حضرت در مورد آخرین منجی (ع) چه بوده است که سبب شد اسلام تثبیت گردد و راه خود را ادامه دهد؟ در این نوشتار برآنیم تا نقش امام هادی(ع) رادرحفظ اسلام ناب محمدی (ص) وتثبیت مقام امامت ونجات آن از گرداب سخت وهولناکی که باآن روبروشده بود را مورد بررسی قراردهیم .🌹🍀 هر چند باید تصریح کرد دردوران ایشان، با توجه به تعدد آراء وعقاید و اصطکاک پیش آمده در بین آنها ،اتحاد شیعیان مستحکم گردید و آن حضرت باجریانات انحرافی موجود در جامعه درجهت صیانت از اسلام به شدت مبا رزه نموده ، به گونه ای که پس ازدوران امامت آن حضرت هیچ انشعابی درشیعه پدید نیامد. 🌹🍀با به امامت رسیدن آن حضرت وپدرش امام جواد (ع)در سن 9 و8سالگی وهمین طور با سازماندهی واداره تشکیلات وکالت و بیان احادیث روشنگردرباره ظهور آخرین منجی، اذهان را برای دوران حضور وغیبت ولی عصر(عج) آماده کرده و وظایف منتظران را بیان نمودند..🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀مقدمه: دهمین پیشوای شیعیان درنیمه ذیحجه سال212هجری قمری درصریا متولد شد.(کلینی،ج1،ص:497؛مجلسی،ج50، 1404ق،ص:113) بشارت ولادت این اختر آسمان امامت رابیش از 200سال قبل رسول خدا(ص) داده وفرموده اند: خداوند درصلب او(امام جواد)نطفه ای نیکو،خجسته وپاکیزه به ودیعت نهاده ونام آن را علی بن محمد گذارده است. لباس بزرگی و وقار را بر اندامش پوشانده واو را بر علوم واسرار آگاه ساخته است.(شیخ صدوق،ج1،1378، ص:50-51،حدیث 29) 🌹🍀پدر بزرگوارش نام نوزادرا"علی" نهاد و سنت اسلامی ر ادرباره اش اجرا کرد و کنیه ایشان ابوالحسن سوم است- بعداز امام کاظم(ع)و امام رضا (ع) که این کنیه رادارند- ولقب های آن بزرگوار نقی ، هادی، عالم، مرتضی، فقیه، امین و عسکری است.(ابن شهر آشوب، بی تا،ج4،ص:401)، این القاب، بیانگر بعضی ازاوصاف وفضایل اخلاقی وکمالات معنوی آن امام همام است که بیشتر از دیگر صفات در وجودش تجلی پیدا کرده است.🌹🍀 مادر آن بزرگوار ، "سمانه مغربیه" است که به "سیده ام الفضل" معروف بود. وی در پاکدامنی، تقوا و بندگی خدا، گوی سبقت را از دیگر مردم زمان وعصر خود ربوده بود.امام هادی(ع) در وصف او می فرماید: مادرم عارف به حق می باشد و اهل بهشت است. شیطان سر کش به او نزدیک نمی شود و مکر زورگوی لجوج به وی نمی رسد و خداوند حافظ اوست و او درزمره مادران صدیقین وصالحان قرار دارد .(جریر طبری، بی تا،ص:216 ) 🌹🍀امام هادی علیه السلام پس از شهادت پدر بزرگوارش امام جواد(ع) درذیحجه سال220هجری قمری، عهده دار مقام امامت شد. سن او هنگام تصدی امامت نزدیک به هشت سال بود و مدت امامتش 33سال به طول کشید که حدود13 سال آن را در مدینه و بیست سال آخر را درسامرا گذراند..🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀ازآنجا که پدربزرگوارش درحدود همین سن(9سالگی) به امامت رسیده بود. مشکل خردسالی تا حدود زیادی حل شده بود، تردید خاصّی درامامت آن حضرت برای بزرگان شیعه به وجود نیامد. علاوه براین، اذهان را برای به امامت رسیدن آخرین منجی بشریّت امام زمان(عج) در سن 5سالگی آماده کرد.آماده کردن شیعیان برای مواجهه با عصر غیبت یکی از مهمترین راهبردهایی است که ائمه اطهار(ع) همواره آن را دنبال می کردند. 🌹🍀آماده سازی مردم در این زمینه از مدت ها قبل آغاز شده بود که به چند نمونه روایات در این زمینه اشاره می شود. ابراهيم كرخى گويد: شرفياب حضور امام ششم جعفر بن محمد الصادق (ع) شدم و نزد آن حضرت نشسته بودم كه ابو الحسن موسى بن جعفر كه هنوز پسر بچهاى بود وارد شد. من برخاستم و او را بوسيدم و نشستم امام ششم فرمود:🌹🍀" اى ابراهيم هم او است كه پس از من امام تو است هم او است كه مردمى در باره او به هلاكت رسند و مردمى ديگر به سعادت رسند خدا كشنده او را لعنت كند و عذاب روحش را دو چندان نمايد. آگاه باش كه محققا خدا از صلب او بهترين اهل زمين معاصر او را بيرون آورد هم نام جدش باشد و وارث علم و احكام و فضائل او و معدن امامت و رأس حكمت بود و پس ازشگفتي هاى نوين و كرامات، جبار بنى فلان از روى حسد او را بكشد ولى خدا كار خود را به نهايت رساند و اگر چه مشركان را بد آيد و از صلب او تتمه دوازده امام را كه مهدى باشند در آورد 🌹🍀و آنان را به كرامت خود مخصوص سازد و در دار القدس خويش جاى دهد هر آنكه به دوازدهمين آنان اقرار آورد چون كسى باشد كه پيش رسول خدا شمشير آخته و از آن حضرت دفاع كرده است. او است كه گرفتارى شيعيان را بعد از سختى و بلاى طولانى و ناله و ترس فرج بخشد. اى ابراهيم ، خوشا بر كسى كه آن زمان را دريابد"( ابن بابویه،1377ش، ج2، ص: 4 )🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🌹🍀🍀امام ششم عليه السلام در تفسير قول خداى عز و جل (در سوره انعام آيه 158 يَوْمَ يَأْتي بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ لا يَنْفَعُ نَفْساً إيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ في إيمانِها خَيْر اما آن روز كه بعضى از آيات پروردگارت تحقّق پذيرد، ايمانآوردن افرادى كه قبلًا ايمان نياوردهاند، يا در ايمان شان عمل نيكى انجام ندادهاند، سودى به حالشان نخواهد داشت! ) فرمود آيات، امامان باشند و آيه منتظره، قائم عليه السلام است. در آن روز ايمان كسى كه پيش از قيام او به شمشير ايمان نداشته سودى ندهد و اگر چه به پدران گذشته او ايمان داشته باشد.( همان،ج2،ص:27). 🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🍀درهمه این روایات، چیزی که عیان می باشد این است که روایات متعددی از معصومین علیهم السلام درطول سالیان متمادی بیان شده است تاا ذهان را برای عصر غیبت امام زمان (عج) آماده کنند. 🌹🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀گسترش فساد و عيّاشى در دستگاه خلافت: خوشگذرانى، هوسرانى و شب نشينىهاى توأم با ميگسارى و آوازهخوانى از ويژگي هاى زمامداران دوره دوّم عبّاسى است. در اين دوره به لحاظ فراغت خلفا از كارهاى ادارى و سياسى كشور، دستگاه خلافت بيش از پيش به عيّاشى و بىبندوبارى روى آورد و خلفا و درباريان به جاى رسيدگى به كار مردم و اداره امور كشور، وقت خود را به خوشگذرانى و بزم هاى آنچنانى مىگذراندند. 🌹🍀در دوران امامت امام هادى عليه السلام، قلمرو اسلامى، صحنه درگيري ها و آشوب هاى گروه هاى مختلف بود. علّت اساسى آن، تبديل دستگاه خلافت به سلطنت بود كه پادشاهى آن را نظاميان ترك بر عهده داشتند و خلفا تنها ابزار اعمال سياست هاى آنان بودند. 🌹🍀در چنين شرايطى، طبيعى بود كه مخالفان حكومت نيز صبغه نظامى به خود بگيرند و دست به شمشير ببرند؛ بدين جهت است كه مىبينيم در اين دوره، بازارِ برخوردهاى نظامى جناح هاى مخالف حكومت با حكومت داران ترك، گرم تر از دورههاى پيشين است و كشمكشهاى سياسى و اعتقادى دوران مأمون در اين دوره، جاى خود را به تحرّكات سياسى و برخوردهاى نظامى داده است. اين آشوبها و فتنهها در بيشتر مناطق به ويژه بغداد، اندلس، فارس، طبرستان، ماوراءالنّهر، سرزمين شام و ... به چشم مىخورد.(کامل،ج6،ص:447)🌹🍀 نتايج زيانبار اين كشمكشها در درون جامعه اسلامى متوجّه تودههاى مردم مىشد كه راه به جايى نداشتند. آنان، هم از سوى حكومت و عوامل ستمگر و سنگدل آن همچون «ابن زيّات» و «ابن خصيب» تحت فشار و اذيّت و آزار بودند و هم از ناحيه گروه هاى شورشگر، منتهى از ناحيه هر كدام به نحوى. تنها راه نجات مردم از اين تنگنا ، روى آوردن به مكتب اهل بيت عليهم السلام و پناه بردن به دامن پيشواى دلسوز امّت؛ حضرت امام على الهادى عليه السلام بود(همان،ص:234).🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
