🌹صدرا🌹
171 subscribers
16.2K photos
16.5K videos
632 files
564 links
-مهربانم، عالم از توست
غریبانه چرا میگردی؟❤️😔


اللهم عجل لولیک الفرج
به حق حضرت زینب( س)

به کانال صدرا خوش آمدید.
Download Telegram
🌹🌹🌹🍀🍀د- معاتبه
معاتبه، در لغت به معنای ملامت وسرزنش به همراه شدت وغلظت در کلام یا غیر آن است.(مصطفوی ،1360،ج8: 23) گام بعدي كه بعد از «محاسبه » انجام مي گيرد، مساله معاتبه و معاقبه يعني سرزنش و مجازات نفس است در برابر خطاها و خلافهايي كه از او سرزده است-از مرحله خفيف و ملايم مانند سرزنش گرفته تا مرحله كيفرهاي مختلف - كساني كه در مسير قرب خدا گام برمي دارند و به سير و سلوک مشغولند، نيز در برابر نفس سركش بايد چنين باشند .
🌹🍀اگر انسان در محاسبه، مـتـوجــه اشـتباهاتی در رفتارش شـــد ،باید خــود را تنبیه کند تا لغزش هایش جبران شود. مثلا، خود را ملزم کند که روز بعد را روزه بگیرد یا مبلغی انفاق کند یا قدری قرآن تلاوت نماید یا کار خیر دیگری انجام دهد تاگذشته، جبران شود، زيرا اگر انسان حساب كند و در مقابل كارهاي خلاف، هيچ واكنشي نشان ندهد، نتيجه معكوس خواهد شد.🌹🍀 به تعبير ديگر، باعث جرأت و جسارت نفس می شود. قرآن مجيد تا آن حدّ به اين مساله اهميت داده كه به نفس «لوّامه » سوگند ياد مي كند و مي فرمايد: «وَ لاَ أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ» (قیامت،2) و مي دانيم نفس لوامه ،همان وجدان بيداري است كه صاحبش را به هنگام ارتكاب كار خلاف، ملامت و سرزنش مي كند كه اين خود نوعي معاقبه و مجازات خويشتن است.🌹🌹
روشن است كه معاقبه و مجازات خويشتن در برابر كارهاي خلافي كه از انسان سرزده سلسله مراتبي دارد كه از ملامت شروع مي شود، سپس به مراحل شديدتر مانند محروم كردن خويشتن از بعضي لذائذ زندگي در يك مدت معين منتهي مي شود🌹🍀خداوند می فرماید: « وَ عَلَى الثَّلاثَةِ الَّذينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذا ضاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ وَ ضاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَ ظَنُّوا أَنْ لا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلاَّ إِلَيْهِ ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ» (توبه، 118) (همچنين) آن سه نفر كه (از شركت در جنگ تبوك) تخلّف جستند، (و مسلمانان با آنان قطع رابطه نمودند،) تا آن حدّ كه زمين با همه وسعتش بر آنها تنگ شد (حتّى) در وجود خويش، جايى براى خود نمى‏يافتند (در آن هنگام) دانستند پناهگاهى از خدا جز بسوى او نيست سپس خدا رحمتش را شامل حال آنها نمود، (و به آنان توفيق داد) تا توبه كنند خداوند بسيار توبه‏پذير و مهربان است!🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀صاحب تفسیرجامع ،درباره شأن نزول این آیه فر موده است:"در قرآن مجيد به نمونه جالبي از اين موضوع درآیه 118توبه در مورد سه نفر از متخلفان جنگ تبوك اشاره شده است كه" پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم پس از بازگشت از جنگ به مسلمانان دستور داد كه با آنها ترك رابطه كنند تا آنجا كه زمين با آن همه وسعتش بر آنها تنگ شده آنها در مقام توبه بر آمدند و به مجازات خويش پرداختند. به اين صورت كه، خودشان نيز يكديگر را ترك گفتند و در انزواي كامل به ادامه توبه مشغول شدند، پس از مد تي خداوند توبه آنها را پذيرفت." (بروجردی،ج3،1366: 177) 🌹🌹
جمله ی «و ضاقت عليهم انفسهم؛ نفس آنها بر آنها (نيز) تنگ شد» ممكن است اشاره به همان مساله «معاقبه نفس» باشد، زیرا، "آنان براي مجازات خويشتن يكديگر را ترك گفتند و در انزواي مطلق فرو رفتند و اينجا بود كه خداوند توبه آنان را پذيرفت".(سور آبادی،ج2، 1380: 990)
🌹🍀حضرت علی علیه السلام درمورد معاقبه نفس، فرموده اند"هر کس نفس خودرا سرزنش کرد، آن را اصلاح کرده وهر کس آنرا بستاید ،ذبحش نموده است."(تمیمی آمدی ،1366: 239) پس به این ترتیب،نفس با محروم ماندن از لذتهاوخواهشها وتوبیخ وسرزنش ها ،رام شده وبه راه صحیح درآمده ودرصدد جبران آن عمل نا صواب خود بر می آید.🍀🌹 برگر فته از کتاب ترییت نفس در قرآن🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀مهمترین شیوه های تربیت نفس در قرآن🌹قسمت چهارم🌹۲-انذار وبشارت
بر اساس آموزه¬هاي قرآن، یکی از راههای تربیت نفس، «انذار» و «بشارت» است. انذار به معناي بيم دادن و ترساندن از عذاب ¬ها است وبشارت به معناي مژده دادن به پاداش¬ ها است. انذار و بشارت بايد توأم با هم باشند؛ چرا كه علاقه به جلب منفعت و ميل به دفع ضرر، هر دو در وجود آدمي نهفته است و يكي بدون ديگري، نمي¬ تواند كافي باشد. به همين علت، انذار به تنهايي نتيجه ¬اي جز يأس و نااميدي به بار نمي¬ آورد و بشارت به تنهايي، ثمره ¬اي جز جرأت بر معصيت و غفلت نخواهد داشت.
قرآن کریم، سرفصل بعثت انبیا راانذار وبشارت می داند و می فرماید:« اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ » (بقره ، 213) خداوند پيامبران را فرستاد كه مژده دهند نيكوكاران را و تهديد نمايند زشتكاران را. هم چنین در مواردى، حضرت محمد(صلى الله عليه وآله) را به عنوان بيم دهنده آشكار ذكر كرده است. «إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذيرٌ مُبينٌ» (اعراف،184)🌹🍀
قرآن مجيد، گروهى از مؤمنان را (نه پيامبران) از هر قومى تشويق مى كند بيرون روند كه دانش دينى فراگيرند ـ معارف و احكام اسلامى بياموزند ـ تا مردم خويش را وقتى به سوى آنان باز مى گردند، بيم دهند. شايد بترسند و بپرهيزند. «وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ» (توبه، 122) بر اساس اين آيه، انذار به حدّى از اهميّت برخوردار است كه هر مؤمنى بايد ابتدا، معرفت عميق دينى كسب نمايد تا بتواند ديگران را نيز هشدار و انذار دهد. اين مسأله بدين صورت قابل تشريح است از آن جا كه انذار، شيوه اى براى بيدارى و هشيارى است، خود منذر و بيم دهنده بايد از دانش بالايى برخوردار باشد و به مراتب برتر بيدارى و معرفت دست يافته باشد.🌹🍀
با بررسى آياتى كه مربوط به انذار وبشارت است، مى توانيم آنها را در يك طبقه بندى دوگانه قرار دهيم. در بعضى آيات، پیآمدهاى انذار وبشارت مربوط به این جهان و حوادث آن است (ملك، 17؛ قمر، 16؛ اعراف، 4؛ يوسف، 107؛ اعراف، 97؛ مائده، 66)، در حالى كه در آيات دسته دوم، پیآمدها به جهان آخرت باز مى گردد. (مريم، 27؛ ليل، 14؛ شورى، 7؛ مريم، 39؛ يونس، 2؛ زمر، 20؛ بقره، 25) در آيات دسته اول، قرآن كريم غالباً نمونه هايى را بیان می کند كه طى آن ها، امّت هاى گذشته، شاهد بروز پاداش ياكيفر الهى بوده اند وبه این وسیله می خواهد، حتمی بودن وقوع پاداش و كيفر الهى آنهارا بیان کند. 🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀نكته مهم ديگر اين كه، پيامبرصلى الله عليه وآله، رسالت خود را با بيم دادن به خويشاوندان نزديكش آغاز نمود. «وَ أَنْذِرْ عَشيرَتَكَ الْأَقْرَبينَ » و عشيره و نزديكان خود را از عذاب بترسان! (شعراء: 214) شروع از نزديكان، چه بسا تأثير رسالت پيامبرصلى الله عليه وآله را آسانتر كرده باشد. هنگامى كه مردم مشاهده كنند الگويشان (پيامبر) و خويشاوندان نزديكش پيش از همه مورد انذار پروردگار هستند، آن ها نيز به راحتى به حقانيت پيامبرصلى الله عليه وآله و رسالتش ايمان مى آورند.
به فرموده قرآن، انذار در كساني اثر مي¬ گذارد كه گوش شنوا و قلب آماده دارند و دو ويژگي تبعيت از ذكر الهي و خشيت از خداي رحمان در وجودشان به وديعت، قرار داده شده است. «إِنَّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَ خَشِيَ الرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَ أَجْرٍ كَريمٍ » تو تنها كسي را انذار مي -كني كه از اين ذكر (قرآن) پيروي كند و از خداوند رحمان در پنهان بترسد. چنين كسي را به آمرزش و پاداش پر ارزش بشارت ده. (یس،11)وهمین طور درافراد لجوج ومعاند اثرنمی کند ومی فرماید : «قُلْ إِنَّما أُنْذِرُكُمْ بِالْوَحْيِ وَ لا يَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعاءَ إِذا ما يُنْذَرُونَ» (انبیاء،45) ولی آنها که گوششان کر است ،هنگامی که انذار می شوند سخنان را نمی شنوند. 🌹🍀
صاحب تفسیر کوثر فرموده اند:"شايد بتوان گفت كه در قرآن بيش از هر شيوه‏اى از شيوه موعظه حسنه، استفاده شده است و با آوردن مطالب احساس برانگيزى، عواطف شنونده به نفع مطلب مورد نظر تحريك شده و سپس آن مطلب القا شده است.🌹🍀گاهى با يادآورى مهربانى و رحمت خدا و گاهى با ياد آورى نعمت‏هاى بهشتى و گاهى با خطاب‏هاى محبّت آميز و گاهى با بيان مَثَل‏ها و قصّه‏هاى زيبا و گاهى با دادن وعده‏هاى شيرين، عواطف شنونده تحريك شده تا مطلب را به خوبى درك كند و آن را در درون خود جاى دهد.(صف،10؛زمر،18)"( جعفری، بی تا، ج‏6، ص: 242)🌹🍀
خلاصه،تربیت در قر آن را می توان درچهار مرحله بیان کرد: 🌹قرآن در اولين برخوردش با مؤمنين،آنان را با مواعظ حسنه اندرزشان مى‏دهد و از خواب غفلت بيدارشان مى‏كند و 🌹در مرحله دوم به پاكسازى باطن آنان می پردازد تا جايى كه بكلى رذائل باطنى انسانهاى مؤمن رابرطرف سازد. در 🌹مرحله سوم، آنان را به سوى معرفت الهی واعمال صالح راهنمايى مى‏كند.🌹در مرحله چهارم، جامه رحمت ومغفرت بر آنان پوشانيده و بر اريكه سعادت مستقرشان مى‏سازد تا جايى كه به انبياء و صديقين و شهداء و صالحين ملحقشان نموده و در زمره بندگان مقرب خود قرار میدهد.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌹🌹🌹🍀🍀مهمترین شیوه های تربیت نفس در قرآن🌹قسمت پنجم🌹۳-یاد مرگ و قیامت
یکی ازروشهای تاثیر گذار قرآن برای تربیت نفس ،یاد مرگ می باشد. یاد مرگ و قیامت در تهذیب روح انسان، تأثیر فراوان دارد وشهوتها رادرنفس می میراند و غفلت انسان را از بین می برد. یاد مرگ آرزوها را کوتاه می کند، موجب بیداری و کناره گیری از گناهان شده و آدمی را برای سرای جاودانی آماده می سازد . هر که از مردن ،عبرت نگیرد و بیچارگی و عجز خود راهنگام مرگ به خاطر نیاورد و طول توقف خود را در قبر وحیرانی در قیا مت را ملاحظه نکند؛ امید رسیدن به سعادت در او نیست. ازطرفی، انسان باید با خود شرط کند که بر خلاف امر الهی رفتار نکند. 🌹🍀به این طریق که نفس خود را مخاطب قرار دهد و به او یاد آور شود که من جز سرمایه گران بهای عمر کالایی ندارم و اگر از دست برود، تمام هستی ام از دست می رود و به خود بگوید: فکر کن عمر تو پایان یافته و از دیدن حوادث بعد از مرگ سخت پشیمان شده ای و فریاد «رّب ارجعون» سر داده ای، سپس به نفس خویش در مورد مراقبت از اعضاء و جوارح سفارش کند.🌹🍀
قرآن کریم علت گمراهی افراد معصیت کار را ، فراموشی قیامت و روز حساب می داند ومی فرماید: « إِنَّ الَّذينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَديدٌ بِما نَسُوا يَوْمَ الْحِسابِ» (ص،26) کسانی که از راه خداوند گمراه شوند، عذاب شدیدی به خاطر فراموش کردن روز حساب دارند.
امام صادق علیه السلام می فرماید: ذکر الموت، یمیت الشهوات فی النفس و یقلع منابت الغفله (مجلسی، 1404 ق، ج 6 : 132)؛ یاد مرگ،شهوتها در نفس را می میراند و غفلت انسان را از بین می برد.🌹🌹
كسي كه همواره به ياد مرگ و قيامت باشد، بي‌شک مراقب اعمال و رفتار و خود خواهد بود و تلاش مي‌كند تا كارش را بر طبق رضاي حق تعالي و مطابق با دستوراتش انجام دهد. همچنين ياد مرگ،آثاری به همراه خود دارداز جمله ،غفلت‌زدايي و آگاهي بخشي و زهد و بي رغبتي به دنيا وکوتاهی آرزوها را می توان نام برد.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96

6
🌹🌹🌹🍀🍀۶-دعا
از نظر قرآن مجید، دعا ندای فطرت بیدار انسان خداجوست که از عمق جانش برمی خیزد و همانند عاشقی شیدا، معشوق ناپیدایش را می خواند و به درگاهش دست نیاز می برد. خداجویان عاشق در سختی و راحتی، گرسنگی وسیری، اندوه و شادی، نیازمندی و بی نیازی و... او را می خوانند. قرآن مجید، حالت خوش خداجویان مخلص را چنین توصیف می کند: «تَتَجافى‏ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعا»(سجده، 16) بستر خواب را رها می کنند، پروردگارشان را با بیم و امید می خوانند .
دعا محبوبترین عمل، نزد خدا بوده و مایه رشد و سعادت انسان است. خدای تعالی به رسولش می فرماید:«وَ إِذَا سَأَلَکَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ‌ »( بقره، 186)؛ هنگامی که بندگانم درباره من از تو می پرسند (بگو) البته که من به آنها نزدیکم. کسی که مرا بخواند ، اجابت می کنم. پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان آورند تا به حق و سعادت راه یابند.
دعا، مایه ارزش انسان در درگاه الهی است و اعتنای خدا به بشر به واسطه دعا و راز و نیاز و گریه و زاری به درگاه او می باشد. خداوند متعال به رسولش می فرماید: « قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُم»(فرقان، 77) بگو اگر دعای شما نباشد، پروردگار من به شما اعتنایی نمی کند. پروردگار متعال، بندگانش را دوست دارد و خیر و سعادت آنان را می خواهد و نمی پسندد که بندگانش بد بخت و بدعاقبت شوند. از این رو، آنان را به مقتضای فطرت دعوت کرده و راه رشد و سعادت را به آنها نشان داده که مبادا از دعا غفلت کنند و سفارش می کند:« ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَکُمْ» (غافر، 60) مرا بخوانيد تا دعاى شما را بپذيرم.🌹🍀
در روایات اهل بیت علیهم السلام ،گاهی از دعا به عنوان عبادتی مستقل، بهترین عبادت، مغز و روح پرستش یاد شده و از محبوبترین کارها در روی زمین شمرده شده است . گاهی نیز از آن به عنوان وسیله رفع گرفتاریها، دفع بلا و مصیبت، شفای دردها، کلید نجات، گنجینه رستگاری، سلاح و سپر مؤمن و بهترین وسیله نزدیکی به درگاه خدا یاد شده است. پیشوایان ما می کوشیدند، فرهنگ دعا و استمداد از درگاه خداوند متعال در میان مسلمانان برای همیشه زنده بماند. از این رو، به پیروان خود سفارش می کردند در تمام حالات زندگی با خدا ارتباط داشته و حاجت های خود را از او بخواهند از او کمک بگیرند. حتی مسائل کوچک خود را با خدا در میان بگذارند . چنانچه در حدیث قدسی آمده که خداوند به حضرت موسی (ع) فرمود:🌹🍀
« یا موسی سلنی کلّ ما تحتاج الیه، حتی علف شاتک و ملح عجینک»(مجلسی ، 1404 ق ، ج 93 : 303)؛ ای موسی! به هر چه نیاز داری، حتی علف گوسفند و نمک خمیرت را از من بخواه.پیامبر اکرم(ص) فرمود:« الدعا مخ العباده . »(مجلسی ، 1404 ق، ج 93 : 300)؛ دعا مغز و روح عبادت است .همچنین فرمود:"دعا، سلاح مؤمن و ستون دین و نور آسمانها و زمین است." (کلینی، 1365، ج 4 : 213)🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀مهمترین شیوه های تربیت نفس در قرآن🌹قسسمت ششم🌹۷-ذکر خدا
ذکر خدای سبحان از بهترین اعمال نزد خدا، و نشان همنشینی با محبوب واقعی بوده و مایه شرافت و رستگاری انسان می باشد. در آیات و روایات مورد سفارش واقع شده است. قرآن کریم می فرماید:«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِيراً » (احزاب، 41) اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد. خدا را بسيار ياد كنيد. 🌹🌹
علی علیه السلام می فرماید: ذکر الله، سجیّه کل محسن و شیمه کل مؤمن(تمیمی آمدی، 1366، ج 4 : 30)؛ یاد خدا، خصلت هر نیکوکار و خوی هر مؤمنی است.امام صادق علیه السلام فرمود: ما مِن شیءٍ إلّا و له حدّ ینتهی الیه إلّا الذکر، فلیس له حدّ ینتهی الیه ... (کلینی، ج 4، 1365: 258) هر چیزی را حدّی است که به آن منتهی می شود، مگر ذکر که حدّی ندارد که به آن پایان یابد.🌹🍀
از آیات قرآنی و سخنان اولیای گرامی اسلام ،استفاده می شود که ذکر عبارت است از، یاد خدا در همه احوال و پیشامدها و توجه به حضور در محضر الهی و او را حاضر و ناظر بر اعمال و رفتار خویش دانستن و این که هیچ امری بر او پوشیده نمی ماند. از این رو، هنگام روبرو شدن با تکالیف واجب به یاد خدا بوده و آنها را انجام دهد و هنگام روبرو شدن با محرمات و معاصی از خدا، غافل نباشد و از انجام آن پرهیز نماید .🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀چنان که قرآن کریم می فرماید: « يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُورُ» ( غافر، 19) خداوند، خیانت های چشمان و آنچه در سینه ها پنهان ساخته اند، می داند. در روایتی امام صادق (ع) از جمله سخت ترین تکالیف خداوند بر بندگانش را به یاد خدا بودن در هر جا شمرده، می فرماید: « منظور از ذکر خدا، گفتن « سبحان الله و الحمد الله و لا اله الا الله و الله اکبر» نیست، گرچه اینها هم ذکر است، بلکه مقصود آن است که اگر انسان با حرام خدا رو به رو شد، یاد خدا او را از آن باز دارد.» (مجلسی ، 1404 ق، ج 93 : 151)🌹🌹
امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده که فرمود:« هر کسی که اوامر خدا را اطاعت نموده و از گناهان پرهیز کرد، همانا او ذاکر خداست،گرچه نماز و روزه (مستحبی) و قرائت قرآن او اندک باشد و هر کس که معصیت و نافرمانی خدا نماید، خدا را فراموش کرده، گرچه نماز و روزه و تلاوت قرآن او بیش از حد معمول بوده باشد.»( مجلسی، 1404 ق، ج 93 : 156)🍀🌹
از این احادیث به خوبی روشن می شود که منظور از ذکر، تنها ذکر زبانی نیست. گرچه ذکر زبانی هم ذکر بوده و در اسلام دارای اهمیت است. لکن مقصود حقیقی از ذکر خدا ، رسیدن به درجه ای از ایمان و اعتقاد است که انسان بر اثر آن ،پیوسته خود را زیر نظر خدا دانسته و در نهان و آشکار، او را شاهد وناظر اعمالش بداند و از زشتی ها دوری گزیده و وظایف خود را برابر او انجام دهد. به عبارت دیگر، حقیقت ذکر، توجه قلبی به خداوند متعال است که در اعمال انسان پرتو افکند. ذکر خدا انواعی دارد که برخی از آنها را در زیر می آوریم:🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀الف- ذکر زبانی
ذکر زبانی، به جا آوردن حمد و ثنای الهی، نجوا کردن (آهسته حرف زدن)، درد دل کردن، درخواست کمک از در گاه خدای سبحان و پناه بردن از شر شیاطین انس و جن به آن بارگاه مقدس است. ذکر زبانی گرچه از تمام مراتب ذکرنازلتر است ولی در عین حال مفید فایده است.
در روایات اهل بیت علیهم السلام این گونه ذکر، زیاد به چشم می خورد و حتی مورد سفارش قرار گرفته است ؛ آن گونه که خود آن بزرگواران نیز در این زمینه، الگوی پیروان خود هستند.امام صادق علیه السلام فرمود:« پدرم کثیر الذکر بود. من او را هنگام غذا خوردن و راه رفتن در حال ذکر خدا می یافتم، حتی صحبت کردن با دیگران، او را از یاد خدا باز نمی داشت . زبانش با گفتن لا اله الا الله به کامش چسبیده بود. او ما را جمع می کرد. کسانی را که قرآن خواندن می دانستند به قرائت قرآن و کسانی را که قرآن خواندن نمی دانستند، به ذکر خدا فرمان می داد تا خورشید طلوع کند» (کلینی، 1365، ج 4 : 258).
تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها گفتن تسبیحات اربعه، یا الله، یا رب، لا حول ولا قوّه الا بالله و استغفار و مانند آن، از جمله ذکرهای زبانی می باشند که هر کدام ثواب مخصوصی داشته و اثر ارزنده ای در انسان ایجاد می کند. باید توجه داشت، که ذکر زبانی لقلقه زبان نشود و همراه با غفلت دل نباشد،بلکه ذکر زبانی نشان ذکر قلبی باشد.🌹🌹
ب- ذکر قلبی
ذکر قلبی، همان توجه به خدای سبحان است که دل را صفا و صیقل داده، جلوه گاه محبوب می کند و روح را تصفیه کرده، انسان را از قید اسارت نفس می رهاند. اگر قلب به ذکر محبوب و یاد حق تعالی عادت کرد و با آن عجین شد، انسان را دگرگون می کند. بطوری که حرکات و سکنات چشم، زبان، دست، پا و سایر اعضا با ذکر حق انجام می گیرد و برخلاف وظایف، امری انجام نمی دهند. کاملترین و بهترین مراتب ذکر نیز، همین است که در همه مراتب انسانی جاری شده ،و حکمش ظاهر و باطن و نهان و آشکار را دربرمی گیرد و اگر ذکر زبانی از نظر اسلام مطلوب است و به آن سفارش شده، سرّش در آن است که زبان قلب گشوده شود و به حدی برسد که زبان، چشم، گوش و سایر اعضای بدن از قلب پیروی کنند تا بدین وسیله دل برای ورود صاحب منزل پاک و پاکیزه گردد.🌹🌹
برخی از مفسرین آورده اند:" چون نور ايمان به تدريج در دل تابيده مى‏شود و هم چنان رو به زيادى مى‏گذارد تا به حد تمام رسيده و حقيقتش كامل شود. مرتبه اول آن كه همان تاثر قلب است عبارت است از وجل و ترس و تكان خوردن دل در هنگام ذكر خدا، و جمله« إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ»(انفال، 2) جز اين نيست كه مؤمنين كامل كسانى ميباشند كه چون خدا ياد كرده شود دلها آنها بترسد، اشاره به آن است."(طباطبایی،ج 9، 1374 :11)🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌹🌹🌹🍀🍀علی علیه السلام فرمود:"همانا خداوند سبحان، ذکر را جلا و صفای دلها قرار داده است." (تمیمی آمدی، 1366، ج 2 : 558)امام خمینی قدس سرّه می نویسد:« پس ای عزیز! در راه ذکر و یاد محبوب، تحمل مشاقّ هر چه بکنی، کم کرده ای. دل را عادت بده به یاد محبوب، بلکه به خدا، صورت قلب، صورت ذکر حق شود کلمه طیبه لا اله الا الله صورت اخیره و کمال أقصای نفس گردد که از این زادی بهتر برای سلوک الی الله و مصلحی نیکوتر برای معایب نفس و راهبری خوبتر در معارف الهیه یافت نشود. پس اگر طالب کمالات ... و مهاجر الی الله هستی، قلب را عادت بده به تذکّر محبوب...» (موسوی الخمینی، 1375، ج 1 : 249).
ذکر عملی ،آن است که که انسان در عمل ،خدا را ناظر و شاهد اعمال و رفتار خود دانسته، هر جا که صحبت واجب باشد، آن جا حاضر بوده و هر جا صحبت از محارم الهی، گناه و نافرمانی خدا باشد، غایب باشد و در حال گناه و نافرمانی دیده نشود.ذکر خدا و یادآوری صفات و نعمتهای الهی، نیاز حیاتی برای انسان بودن و انسانی زیستن است. یاد خدا، نگهبان هویت انسان و پاسدار ارزشهای معنوی است. ذکر خدا،ریشه اصلاح قلب و موجب آبادی و حیات آن و روشن بینی، اطمینان و آرامش دل است. اینک به برخی از آثار ارزنده ذکر خدا می پردازیم:
الف- آرامش و اطمینان دل:🌹🌹
روح انسان « ربّانی» است« قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي » (اسراء، 85) بگو: روح از فرمان پروردگار من است" ویا فرموده است : « وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي » ( حجر، 29) و در او از روح خود (يك روح شايسته و بزرگ) دميدم، تا با خدا پیوند نداشته باشد، قرار و آرام نمی گیرد. پیوند روح و دل انسان با خدا به وسیله یاد خدا، پدید می آید و برقرار می ماند. علت اصلی اضطرابها و آشفتگی های روانی، خستگیها و افسردگیهای روحی انسان دوره صنعتی ،غفلت از یاد خدا است. برای آرامش دل باید به یاد خدا روی آورد:« أَلاَ بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ‌ »(رعد، 28) آگاه باشيد، تنها با ياد خدا دلها آرامش مى‏يابد!
ب- توجه خدا به انسان:🌹🍀
در صورتی که انسان به یاد خدا باشد، خدا به یاد اوست. « فَاذْكُرُوني‏ أَذْكُرْكُم‏ » (بقره، 152) و توجه خدا که مدیر و مدبّر همه امور است به انسان ،همه مشکلات جسمی و روحی او را برطرف می سازد. 🌹🍀
ج - رستگاری
قرآن کریم می فرماید: «وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»(جمعه، 10) زیاد به یاد خدا باشید، امید است رستگار شوید. 🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀روش های تربیت نفس در قرآن🌹قسمت هفتم🌹۸- عبودیت
عبادت، اظهار بندگي و نياز در پيشگاه خداوند تعالي، و بيان خو استه ها و تقاضاي تكامل از درگاهش و تقديس ذات مقدس اوست. عبادت و بندگي در برابر پروردگار متعال، مايه پرهيزگاري و تقرب به ذات اقدس الهي است.
قرآن كريم مي فرمايد: « يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ وَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ » (بقره، 21) اي مردم، پروردگارتان را كه شما و پیشینیانتان را آفريده بپرستيد، شايد با تقوا شويد. هر چه انسان در مسير عبادت خدا گام بردارد، نزد خدا و خلق محبوبتر و با ارزشتر مي شود. به عبارت ديگر، در جهان آفرينش معيار ارزش گذاري مخلوقات، عبادت وبندگی است. هر چه انسان از راه عبادت، كوچكي و وابستگي خويش را به خداوند نشان دهد از عزت و آزادگي بيشتري بر خوردار مي گردد."امام صادق عليه السلام فرمودند: امام حسين عليه السلام نزد يارانش آمدند و فرمودند، خداوند معتال بندگان را جز براي اينكه او را بشناسند، نيافريد. وقتي آنان خدا را شناختند او را مي پرستند و هرگاه او را بپرستند از پرستش ديگران بي نياز خواهند بود." (مجلسی، 1404 ق، ج 5 : 314). 🌹🍀
بنابراين، ارزش عبادت در اين است كه انسان را از تمام مخلوقات خدا بي نياز كرده، او را در اوج آزاد گي و عزت، وابسته به ذات مقدس خدا نگه مي دارد كه عين رستگاري است. چنان كه امير مومنان علي عليه السلام فرمود: " عبادت فوز و رستگاري است."( تمیمی آمدی، 1366، ج 1 : 25) خداوند در آفرينش انسان، هدف بسيار مهمي را دنبال كرده است. قرآن كريم آن هدف مهم را چنين معرفي مي كند:«وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ‌ »( ذاریات، 56) من جنّ و انس را نيافريدم جز براى اينكه عبادتم كنند (و از اين راه تكامل يابند و به من نزديك شوند)!🌹🍀
چنان كه گذشت انسان با پرستش خدا، ارج و منزلت خويش را بالا مي برد وگرنه، ذات مقدس خداوند، كمترين نيازي به عبادات ما ندارد. از اين رو، خداوند در ابتداي آفرينش انسان از او پيمان مي گيرد كه در مسير عبادت او كه «صراط مستقيم » است، گام بردارد و جز او را نپرستند كه آن راه شيطان است. 🌹🌹خداي تعالي در قرآن مجيد مي فرمايد: «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَني‏ آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ * وَ أَنِ اعْبُدُوني‏ هذا صِراطٌ مُسْتَقيمٌ» ( یس، 61- 60) اي فرزندان آدم! آيا با شما پيمان نبستم كه شيطان را نپرستيد؟ زيرا او دشمن آشكار شماست و مرا عبادت كنيد كه راه راست همين است. 🍀🌹درتفسیر این آیه آورده اند:"خداوند سبحان در اين آيه ضمن اين كه انسان را از عبادت و اطاعت شيطان منع مي كند، هدف و غايت زيستن را،عبادت و اطاعت از خود مي داند و پيمان و قانون خلقت را شاهد مي آورد كه بايد انسانها عبوديت خدا را بر بندگي غير خدا مقدم بدارند و دليلش را، درست بودن اين راه مي داند ."(مکارم شیرازی، 1374، ج 18 : 224).🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀۹- - زهد وترک تعلقات دنیوی
زهد راستين آن است كه انسان نسبت به غير خدا، بي رغبت و نسبت به خدا، راغب باشد . آن خدايي كه همه عا لم دردست اوست و در اعماق هستي انسان، حضور و ظهورداشته و بر آن احاطه دارد.نشانه زهد در سوره حديد آمده است:« لِکَيْلاَ تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَ لاَ تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ » (حدید، 23) اين بخاطر آن است كه براى آنچه از دست داده‏ايد تأسف نخوريد و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشيد. اگر كسي خواست بفهمد كه آيا به مقام زهد رسيده و به قرارگاه آن بار يافته است يا نه، نشانه آن اين است كه، نه هنگام آمدن متاع دنيا خوشحال شود و نه هنگام رخت بربستن آن نگران گردد.
🌹🍀قرآن ،همان گونه كه هدف وحي را پاکی روح آدمي مي داند، راه تهذيب روح را هم ارائه كرده و مي فرمايد: « وَ لِيَبْتَلِيَ اللَّهُ ما في‏ صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ ما في‏ قُلُوبِكُمْ وَ اللَّهُ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»(آل عمران، 154) و اينها براي اين است كه خداوند آن چه را كه در سينه هايتان پنهان داريد، بيازمايد. و آنچه را در دلهاي شما (از ايمان) است، خالص گرداند. 🌹🍀جهاد اكبر واصغر و هر گونه دستور الهي، براي آزمودن دل است. اگر دلي تيره باشد، خداوند با فیوضات مکررخود از راه آزمون هاي علمي و عملي ،این تيرگي ها را برطرف می كند. 🌹🌹
گناه، آلودگي است و گنهكار، آلوده است و آلوده را به حريم كبرياي الهي راهي نيست. خداوند وقتي ناخالصي را زدود، صفا را در قلب مي نهد. البته، شفافيت و صفا مراتبي دارد كه اگر به كمال خود برسد، خداي تعالي معرفت خود را تا آن جا كه ظرفيت دارد به آن قلب عطا مي كند و اگر به اين اوج نرسد، بعضي از مراحل پايين تر علوم و الهام ها را بهره او قرار مي دهد و گوشه اي از اسرار نهاني و غيب را به او مي فهماند.🌹🍀
قرآن كريم، مرجع همه اوصاف رذيله را، شرك و مبدأ همه اوصاف فاضله را ،ايمان به خدا و توحيد خالص مي داند. به اين معنا كه، منشأ گناهاني كه در قرآن و روايات به آنها اشاره شده مانند، غرور، ريا، عجب، تكبر و ... كه به هواپرستي منتهي مي شود وآن هم خود در واقع، نوعی شرك محسوب می گردد.🍀🌹خداوند در همین مورد می فر ماید: « قُلْ أَ رَأَيْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُوني‏ ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّماوات» (احقاف،4) به آنان بگو: اين معبودهايى را كه غير از خدا پرستش مى‏كنيد به من نشان دهيد چه چيزى از زمين را آفريده‏اند، يا شركتى در آفرينش آسمانها دارند؟ 🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀روش های تربیت نفس درقرآن🌹قسمت هشتم🌹۱۰-خوف و رجا
شخص باایمان، گرچه باید همواره از جهت گناه و خطای خود از عذاب الهی بترسد و از کیفر و مؤاخذه او ایمن نباشد، ولی در عین حال باید به رحمت و آمرزش پروردگار مهربان نیز امیدوار باشد.🌹🍀
🌹« رجا»، به معنای امیدوار بودن و در مقابل ناامیدی است. انسان باید به رحمت الهی امیدوار باشد. امید به رحمت خدا، این است که انسان در عین حالی که در کسب رضای الهی می کوشد، برای دوری از عذاب خدا به خدا پناه برد و به او امیدوار باشدو نیز، برای نیل به درجات بالاتر کمال و رهایی از کوتاهیها و غفلتها و آثار ناشی از آنها، به رحمت الهی امید داشته باشد و گناهان او هر چند بسیار سنگین باشد، او را از رحمت خدا مأیوس نسازد، زیرا یأس از رحمت گسترده خدا، انسان را به ورطه گناه بیشتر می کشاند و فساد و تباهی فرد در اثر یأس زیاد می گردد. اما، اگر امیدوار باشد، با تنبه و توجه به گناه و فساد خویش و مشاهده روزنه نجات توبه کرده، از گناه بیشتر خودداری می کند و رو به اصلاح خویش می گذارد و ممکن است تا آنجا پیش رود که گذشته ناهنجار خویش را جبران کند.🌹🍀
خدای مهربان می فرماید: « وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ» (یوسف، 87) و از رحمت الهی مأیوس نباشید. زیرا جزء گروه کافران ،کسی از رحمت خدا ناامید نیست. ونیز می فرماید: « قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ » ( زمر، 53) بگو ای بندگان من که بر نفس خویش تعدّی کرده اید( یعنی به خود ستم روا داشته، مرتکب گناه شده اید) از رحمت خدا مأیوس نشوید؛ زیرا خدا همه گناهان را می آمرزد. او آمرزنده و مهربان است.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀حقیقت رجا آن است که آدمی، دل خود را برای انتظار محبوب و به دست آوردن آن آماده سازد. برای رسیدن به آن تلاش کند و نسبت به آنچه از قدرت و اختیار او خارج است، امید فضل و کرم خدا را داشته باشد. این حالت، رجا نام دارد. ولی هر گاه اسباب رسیدن به آن امر مورد انتظار را آماده نکرده باشد، آن را غرور و نادانی می نامند. با توجه به معنای حقیقی رجا به این نتیجه می رسیم که انسان هر چند پاره ای گناهان را انجام داده باشد، نباید از رحمت الهی نومید شده و در انجام وظایف دینی خود تعلل ورزد. زیرا شیطان مترصد همین لحظه بوده تا خرمن طاعت و بندگی بنده را به آتش کشاند و ناامیدی را بر او مسلط سازد.🌹🌹
«خوف»، در لغت به معنای ترس، بیم و هراس بوده(دهخدا، 1334، واژه خوف) و در اصطلاح عبارت است از آن که، قلب به جهت نگرانی از حوادث ناخوشایندی که در آینده نزدیک تحقق می یابد به درد آید و بسوزد.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96