فایل صوتی سخنرانی صادق زیباکلام در
اجلاس بین المللی مقابله با آثار جنگ بر محیط زیست|۱۹آبان۱۳۹۴
https://www.mediafire.com/?ln9kj028xva05
اجلاس بین المللی مقابله با آثار جنگ بر محیط زیست|۱۹آبان۱۳۹۴
https://www.mediafire.com/?ln9kj028xva05
فایل سخنرانی در اجلاس بین المللی مقابله با آثار جنگ بر محیط زیست از آدرس ذیل نیز قابل دریافت است.
http://www.mediafire.com/?5csz96h0ng6yccm
http://www.mediafire.com/?5csz96h0ng6yccm
فصل دوم کتاب «تولد اسرائیل»
http://www.mediafire.com/?7n286eegis9u7cr/ib03.pdf
#تولد_اسرائیل #زیباکلام
http://www.mediafire.com/?7n286eegis9u7cr/ib03.pdf
#تولد_اسرائیل #زیباکلام
📖 📖 📖 📖 📖 📖 📖 📖 📖 📖
معرفی فصل دوم کتاب «تولد اسرائیل»
در فصل اول کتاب با دیدگاهها و نظریههای رایج در ایران پیرامون چگونگی به وجود آمدن اسرائیل در ایران آشنا شدیم. خلاصه همه آنها هم آن است که غربیهای استعمارگر با تبانی و نقشه صهیونیزم را به وجود آوردند و بعد هم با مشارکت و همکاری صهیونیزم سرزمین فلسطین را اشغال کرده و در سال۱۳۲۷(۱۹۴۸) کشور اسراییل را ایجاد نمودند. دلایل و انگیزههای مختلفی به استعمار برای ایجاد اسراییل نسبت داده میشود. از نفت و گاز خاورمیانه گرفته تا سرکوب جنبشهای اسلامی و نهضتهای مردمی و ضد غربی تا ایجاد اختلاف و چنددستگی میان مسلمانان در خاورمیانه تا... .
تنها نکتهای که در ایران در خصوص اسباب و علل و دلایل به وجود آمدن اسراییل وجود ندارد ابتداییترین و بدیهیترین پرسشها در خصوص انسانهایی است که به آنجا آمدند یا به آنجا آورده شدند. اینها چه کسانی بودند؟ چرا به فلسطین آمدند؟ چرا بهجای دیگری نرفتند؟ خودشان آمدند؟ یا بهاجبار آورده شدند؟ از کجا آمدند؟ از یک کشور و یک سرزمین به فلسطین آمدند یا از کشورها و مناطق مختلف به آنجا آمدند؟ دلایل آمدن همه آنها یکسان بود یا به دلایل مختلفی به فلسطین آمدند؟ با توجه به این واقعیت که فلسطین در سال۱۳۲۷ سرزمینی عمدتاً کشاورزی و بهغایت عقبمانده بود، چرا مهاجرین آنجا را انتخاب کردند؟ و یک دوجین پرسشهای اساسی دیگر. فیالواقع تئوریهای توطئه و فرضیههای دایی جان ناپلئونی که در ایران در خصوص اسباب و علل به وجود آمدن اسراییل رواج دارند، نه اشارهای به ۴۰۰۰سال تاریخ خاورمیانه دارند و نه بهطریقاولی به ۴۰۰۰سال تاریخ یهودیت. نقطه آغازین همه نظریههایی که در ایران در این زمینه وجود دارند اوایل قرن بیستم و حداکثر سالهای پایانی قرن نوزدهم که صهیونیزم شکل میگیرد است. آنها نه اساساً علم و آگاهی چندانی از ۱۸۰۰سال زندگی یهودیها در اروپا دارند(قبل از رفتنشان از اروپا به فلسطین) و نه بهطریقاولی به بیش از ۲۰۰۰سال تاریخ یهودیت در خاورمیانه قبل آوارگی و آمدنشان به اروپا.
بعد از فراغت از فرضیههای توطئه کار خودمان را با فصل دوم که آشنایی با جغرافیای محل مناقشه یعنی آشنایی با جغرافیای خاورمیانه است شروع میکنیم.
#تولد_اسرائیل #زیباکلام #فلسطین #اسرائیل
پی نوشت: بخش های مختلف این کتاب را از طریق شبکه های مجازی اینجانب می توان مطالعه نمود:
fb.com/sadeghZibakalam
instagram.com/zibakalamSadegh
telegram.me/sadeghZibakalam
twitter.com/sadeghzibakalam
📖 📖 📖 📖 📖 📖 📖 📖 📖 📖
معرفی فصل دوم کتاب «تولد اسرائیل»
در فصل اول کتاب با دیدگاهها و نظریههای رایج در ایران پیرامون چگونگی به وجود آمدن اسرائیل در ایران آشنا شدیم. خلاصه همه آنها هم آن است که غربیهای استعمارگر با تبانی و نقشه صهیونیزم را به وجود آوردند و بعد هم با مشارکت و همکاری صهیونیزم سرزمین فلسطین را اشغال کرده و در سال۱۳۲۷(۱۹۴۸) کشور اسراییل را ایجاد نمودند. دلایل و انگیزههای مختلفی به استعمار برای ایجاد اسراییل نسبت داده میشود. از نفت و گاز خاورمیانه گرفته تا سرکوب جنبشهای اسلامی و نهضتهای مردمی و ضد غربی تا ایجاد اختلاف و چنددستگی میان مسلمانان در خاورمیانه تا... .
تنها نکتهای که در ایران در خصوص اسباب و علل و دلایل به وجود آمدن اسراییل وجود ندارد ابتداییترین و بدیهیترین پرسشها در خصوص انسانهایی است که به آنجا آمدند یا به آنجا آورده شدند. اینها چه کسانی بودند؟ چرا به فلسطین آمدند؟ چرا بهجای دیگری نرفتند؟ خودشان آمدند؟ یا بهاجبار آورده شدند؟ از کجا آمدند؟ از یک کشور و یک سرزمین به فلسطین آمدند یا از کشورها و مناطق مختلف به آنجا آمدند؟ دلایل آمدن همه آنها یکسان بود یا به دلایل مختلفی به فلسطین آمدند؟ با توجه به این واقعیت که فلسطین در سال۱۳۲۷ سرزمینی عمدتاً کشاورزی و بهغایت عقبمانده بود، چرا مهاجرین آنجا را انتخاب کردند؟ و یک دوجین پرسشهای اساسی دیگر. فیالواقع تئوریهای توطئه و فرضیههای دایی جان ناپلئونی که در ایران در خصوص اسباب و علل به وجود آمدن اسراییل رواج دارند، نه اشارهای به ۴۰۰۰سال تاریخ خاورمیانه دارند و نه بهطریقاولی به ۴۰۰۰سال تاریخ یهودیت. نقطه آغازین همه نظریههایی که در ایران در این زمینه وجود دارند اوایل قرن بیستم و حداکثر سالهای پایانی قرن نوزدهم که صهیونیزم شکل میگیرد است. آنها نه اساساً علم و آگاهی چندانی از ۱۸۰۰سال زندگی یهودیها در اروپا دارند(قبل از رفتنشان از اروپا به فلسطین) و نه بهطریقاولی به بیش از ۲۰۰۰سال تاریخ یهودیت در خاورمیانه قبل آوارگی و آمدنشان به اروپا.
بعد از فراغت از فرضیههای توطئه کار خودمان را با فصل دوم که آشنایی با جغرافیای محل مناقشه یعنی آشنایی با جغرافیای خاورمیانه است شروع میکنیم.
#تولد_اسرائیل #زیباکلام #فلسطین #اسرائیل
پی نوشت: بخش های مختلف این کتاب را از طریق شبکه های مجازی اینجانب می توان مطالعه نمود:
fb.com/sadeghZibakalam
instagram.com/zibakalamSadegh
telegram.me/sadeghZibakalam
twitter.com/sadeghzibakalam
📖 📖 📖 📖 📖 📖 📖 📖 📖 📖
سلام،
این مهم فراموش شده بود:
حذف رشته علوم انسانی در مدارس دولتی،
شهروند (صفحه اول):
http://mobile.shahrvand-newspaper.ir/News/Mobile/Main/50977/
استاد؛ ضمنأ علاوه بر تلویزیون ایران فردا، اتاق خبر شبکه من و تو نیز سخنان جنابعالی را در این باره پخش کرد.
بااحترام
این مهم فراموش شده بود:
حذف رشته علوم انسانی در مدارس دولتی،
شهروند (صفحه اول):
http://mobile.shahrvand-newspaper.ir/News/Mobile/Main/50977/
استاد؛ ضمنأ علاوه بر تلویزیون ایران فردا، اتاق خبر شبکه من و تو نیز سخنان جنابعالی را در این باره پخش کرد.
بااحترام
روزنامه شهروند
حذف رشته علوم انسانی در مدارس دولتی
از سال آینده پذیرش دانش آموز در رشته علو م انسانی آسان نخواهد بود
Forwarded from Deleted Account
«صادق زیباکلام»، استاد دانشگاه تهران معتقد است تصمیمی که وزارت آموزشوپرورش در این زمینه گرفته، نشاندهنده بنبست علوم انسانی در ایران است و درواقع علوم انسانی را به بنبست کشاندهاند.
او میگوید: «مشکل اساسی این است که در ایران به علوم انسانی بهعنوان ابزاری برای انتقال و القای ایدئولوژی به جامعه نگاه میشود و نه برای فهم جامعه، فهم تاریخ و فهم انسان. نگاه بیطرفانه به این دانش وجود ندارد و هرچه هست، نگاه ایدئولوژیک است.
از آنجا که در این زمینه توفیقی حاصل نشده، بنابراین علوم انسانی را ناکارآمد دیده و علوم انسانی هم در این شرایط دچار بحران عمیقی شده است.» زیباکلام ادامه داد: «از یکسو آموزشوپرورش میخواهد علوم انسانی را به کلی جمع کند، ازسوی دیگر شورای عالی انقلاب فرهنگی میخواهد علوم انسانی را اسلامی کند و درهمین احوال سند تغییر بنیادی علوم انسانی تهیه میشود، همه اینها نشاندهنده شکست تلاشهای نظام آموزشی ایران در بهرهگیری از علوم انسانی است و این راهکار حذفی اعلام به بنبست رسیدن در این زمینه است.»
زیباکلام افزود: «همه ما میدانیم اگر آموزش و پرورش احساس میکرد که از علوم انسانی نتیجه گرفته و موفق هستند و فارغالتحصیلان روزبهروز به خواسته آنها نزدیک میشوند، این رشته را حذف نمیکرد.»
به گفته زیباکلام، حذف علوم انسانی از دبیرستانها درواقع مقدمهای برای حذف تدریجی آن در دانشگاهها در سالهای آینده است. البته او این اقدام را تصمیمی شتاب زده میداند که پیامدهای اجتماعی آن در سالهای آینده روشن میشود: «متاسفانه یکی از روشهای نامعقول درجامعه ما این است که در آموزش و پرورش تصمیمات سریع گرفته میشود، مثلا تصمیم گرفته میشود پیشدانشگاهی حذف شود و چند سال بعد تصمیم میگیرند، راهنمایی را جمع کنند و دوباره مشخص میشود که این تصمیم درست نبوده است. حالا حذف علوم انسانی از دبیرستانهای دولتی هم، متاسفانه و بدبختانه یک تصمیم شتابزده و ناپخته است. بدون اینکه با دانشگاهیان و صاحبنظران مطرح شده باشد، این تصمیم را گرفتند و چند سال بعد مشخص خواهد شد که این تصمیم چقدر غلط بوده و کسانی که علاقهمند به علوم انسانی هستند، قربانیان این تصمیم میشوند.»
او میگوید: «مشکل اساسی این است که در ایران به علوم انسانی بهعنوان ابزاری برای انتقال و القای ایدئولوژی به جامعه نگاه میشود و نه برای فهم جامعه، فهم تاریخ و فهم انسان. نگاه بیطرفانه به این دانش وجود ندارد و هرچه هست، نگاه ایدئولوژیک است.
از آنجا که در این زمینه توفیقی حاصل نشده، بنابراین علوم انسانی را ناکارآمد دیده و علوم انسانی هم در این شرایط دچار بحران عمیقی شده است.» زیباکلام ادامه داد: «از یکسو آموزشوپرورش میخواهد علوم انسانی را به کلی جمع کند، ازسوی دیگر شورای عالی انقلاب فرهنگی میخواهد علوم انسانی را اسلامی کند و درهمین احوال سند تغییر بنیادی علوم انسانی تهیه میشود، همه اینها نشاندهنده شکست تلاشهای نظام آموزشی ایران در بهرهگیری از علوم انسانی است و این راهکار حذفی اعلام به بنبست رسیدن در این زمینه است.»
زیباکلام افزود: «همه ما میدانیم اگر آموزش و پرورش احساس میکرد که از علوم انسانی نتیجه گرفته و موفق هستند و فارغالتحصیلان روزبهروز به خواسته آنها نزدیک میشوند، این رشته را حذف نمیکرد.»
به گفته زیباکلام، حذف علوم انسانی از دبیرستانها درواقع مقدمهای برای حذف تدریجی آن در دانشگاهها در سالهای آینده است. البته او این اقدام را تصمیمی شتاب زده میداند که پیامدهای اجتماعی آن در سالهای آینده روشن میشود: «متاسفانه یکی از روشهای نامعقول درجامعه ما این است که در آموزش و پرورش تصمیمات سریع گرفته میشود، مثلا تصمیم گرفته میشود پیشدانشگاهی حذف شود و چند سال بعد تصمیم میگیرند، راهنمایی را جمع کنند و دوباره مشخص میشود که این تصمیم درست نبوده است. حالا حذف علوم انسانی از دبیرستانهای دولتی هم، متاسفانه و بدبختانه یک تصمیم شتابزده و ناپخته است. بدون اینکه با دانشگاهیان و صاحبنظران مطرح شده باشد، این تصمیم را گرفتند و چند سال بعد مشخص خواهد شد که این تصمیم چقدر غلط بوده و کسانی که علاقهمند به علوم انسانی هستند، قربانیان این تصمیم میشوند.»
صادق #زیباکلام | روزنامه آرمان | 16آذر1394
http://zibakalam.com/news/2147
#صادق_زیباکلام #16آذر #جنبش_دانشجویی #روز_دانشجو
http://zibakalam.com/news/2147
#صادق_زیباکلام #16آذر #جنبش_دانشجویی #روز_دانشجو
📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕
16 آذر، جنبش دانشجویی و نقد قدرت
روزنامه آرمان | 16 آذر 1394
ديروز #رئيس_جمهور به مناسبت #روز_دانشجو در بين دانشجويان #دانشگاه شريف حاضر شد و مسائلي را مطرح كرد كه با استقبال مخاطبانش روبرو شد. در واقع #16_آذر و سخنراني به مناسبت روز دانشجو فرصت و امكاني بود كه در اختيار رئيسجمهور قرار گرفت تا وي بتواند باورهايش را به صورت غيرمستقيم مطرح كند. از جمله آنكه آقاي #حسن_روحاني درباره پاسخگو بودن نهاد قدرت بدان اشاره كرد كه هيچ مسئولي نميتواند پاسخگو نباشد. اساسا قدرت و اختيارات با پاسخگويي همراه است. نميتوان قدرت داشت اما در قبال تصميماتي كه از قدرت سرچشمه ميگيرد، پاسخگو نبود. ايشان در بخش ديگر به مساله نقد قدرت اشاره كردند و بار اصلي نقد قدرت را برعهده دانشگاه دانستند. البته نگارنده در اين زمينه با رئيسجمهور مخالف است و بر اين باور است كه از منظر جامعهشناسي، نقش دانشگاه مشخص است. دانشگاه جاي توسعه علمي و پژوهش است. نقدي كه مورد نظر آقاي روحاني است هرچند بايد وجود داشته باشد، اما دانشگاه نيست كه بايد نقد قدرت را نخستين وظيفه خود بداند؛ نقد قدرت بايد توسط مهمترين ارگان و نهادهای نظام مردمسالار يعني پارلمان انجام شود. به عبارت ديگر اين مردم هستند كه بايد دولت را نقد كنند و دولت بايد در قبال مردم پاسخگو باشد اما طبيعي است كه دولت نميتواند به همه افراد جامعه پاسخگو باشد، لذا مجلس اين وظيفه را برعهده خواهد گرفت. در نظامي كه مردمسالار نيست، دولت نسبت به آنچه انجام داده يا از آن خودداري كرده است، احساس پاسخگويي نميكند. بالعکس در نظام مبتني بر #دموكراسي پارلمانی نمايندگان مردم و در مرحله بعد رسانهها و مطبوعات بايد به نقد قدرت بپردازند و سياستها و تصميمات دولت را نقد كنند. البته دانشگاهيان اعم از دانشجويان يا اساتيد هم ميتوانند نقد قدرت كنند اما نبايد فراموش كرد اين وظيفه زماني به دانشگاه محول ميشود كه احزاب، تشكلهاي سياسي و مجلس به نهادهايی همسو و تاییدکننده تبديل شوند نه مجلسي كه در آن امثال محمد #مصدق، سيدحسن #مدرس و #مهدي_بازرگان حضور دارند. در واقع بايد در پارلمان، نمايندگان مستقل و آزاديخواهي باشند كه از کسی باكي نداشته و بتوانند دولتمردان و صاحبان قدرت را نقد كنند. در كل رئيسجمهور مساله نقد قدرت و پاسخگو بودن مسئولان را در جامعه مطرح كردند که نفس بيان اين مطالب بسیار مفيد بود و تا همين اندازه كه ايشان اين مسائل را مطرح ميكنند بايد خوشحال بود و خدا را شكر كرد.
📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕
16 آذر، جنبش دانشجویی و نقد قدرت
روزنامه آرمان | 16 آذر 1394
ديروز #رئيس_جمهور به مناسبت #روز_دانشجو در بين دانشجويان #دانشگاه شريف حاضر شد و مسائلي را مطرح كرد كه با استقبال مخاطبانش روبرو شد. در واقع #16_آذر و سخنراني به مناسبت روز دانشجو فرصت و امكاني بود كه در اختيار رئيسجمهور قرار گرفت تا وي بتواند باورهايش را به صورت غيرمستقيم مطرح كند. از جمله آنكه آقاي #حسن_روحاني درباره پاسخگو بودن نهاد قدرت بدان اشاره كرد كه هيچ مسئولي نميتواند پاسخگو نباشد. اساسا قدرت و اختيارات با پاسخگويي همراه است. نميتوان قدرت داشت اما در قبال تصميماتي كه از قدرت سرچشمه ميگيرد، پاسخگو نبود. ايشان در بخش ديگر به مساله نقد قدرت اشاره كردند و بار اصلي نقد قدرت را برعهده دانشگاه دانستند. البته نگارنده در اين زمينه با رئيسجمهور مخالف است و بر اين باور است كه از منظر جامعهشناسي، نقش دانشگاه مشخص است. دانشگاه جاي توسعه علمي و پژوهش است. نقدي كه مورد نظر آقاي روحاني است هرچند بايد وجود داشته باشد، اما دانشگاه نيست كه بايد نقد قدرت را نخستين وظيفه خود بداند؛ نقد قدرت بايد توسط مهمترين ارگان و نهادهای نظام مردمسالار يعني پارلمان انجام شود. به عبارت ديگر اين مردم هستند كه بايد دولت را نقد كنند و دولت بايد در قبال مردم پاسخگو باشد اما طبيعي است كه دولت نميتواند به همه افراد جامعه پاسخگو باشد، لذا مجلس اين وظيفه را برعهده خواهد گرفت. در نظامي كه مردمسالار نيست، دولت نسبت به آنچه انجام داده يا از آن خودداري كرده است، احساس پاسخگويي نميكند. بالعکس در نظام مبتني بر #دموكراسي پارلمانی نمايندگان مردم و در مرحله بعد رسانهها و مطبوعات بايد به نقد قدرت بپردازند و سياستها و تصميمات دولت را نقد كنند. البته دانشگاهيان اعم از دانشجويان يا اساتيد هم ميتوانند نقد قدرت كنند اما نبايد فراموش كرد اين وظيفه زماني به دانشگاه محول ميشود كه احزاب، تشكلهاي سياسي و مجلس به نهادهايی همسو و تاییدکننده تبديل شوند نه مجلسي كه در آن امثال محمد #مصدق، سيدحسن #مدرس و #مهدي_بازرگان حضور دارند. در واقع بايد در پارلمان، نمايندگان مستقل و آزاديخواهي باشند كه از کسی باكي نداشته و بتوانند دولتمردان و صاحبان قدرت را نقد كنند. در كل رئيسجمهور مساله نقد قدرت و پاسخگو بودن مسئولان را در جامعه مطرح كردند که نفس بيان اين مطالب بسیار مفيد بود و تا همين اندازه كه ايشان اين مسائل را مطرح ميكنند بايد خوشحال بود و خدا را شكر كرد.
📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕
تشکر صادق #زیباکلام از آیت الله محسن #غرویان
http://www.zibakalam.com/news/2148
روزنامه قانون | ۱۸ آذر ۱۳۹۴
#اربعین #عاشورا
http://www.zibakalam.com/news/2148
روزنامه قانون | ۱۸ آذر ۱۳۹۴
#اربعین #عاشورا
📘📘📘📘📘📘📘📘📘📘
تشکر صادق #زیباکلام از آیت الله محسن #غرویان
روزنامه قانون | ۱۸ آذر ۱۳۹۴
جناب آیتالله محسن غرویان دامت افاضاته
با سلام و تحیات، از اظهار لطف، دفاع و حمایت شجاعانهتان از اینجانب بهواسطه یادداشت «عاشورا را ایرانیزه نکنیم» (روزنامه قانون ۱۰آذر) صمیمانه تشکر مینمایم. حقیقتش را بخواهید و فارغ از تعارفات معموله از اینکه یک روحانی جلیلالقدر و باسواد شیعه از بنده حمایت كرد، خوشحال شدم. کار جنابعالی غایت آزاداندیشی بود و ارزشی مضاعف داشت چراکه متأسفانه عوامزدگی و تلاش در جذب و جلب عوام بدل به یک تجارت پر خیروبرکت سیاسی شده است و کمتر رجل سیاسی و اجتماعی را میتوان سراغ گرفت که دغدغه اینکه سخنی بگویند که موجب رنجش عوام شود را نداشته باشد. ایبسا هدف برخی از سخنان انبساط خاطر عوام و پرهیز از گفتن برخی دیگر نگرانیها از رنجش آنان باشد. خوشحالم که در جنابعالی آنقدر آزادگی و تقوای سیاسی بود که حاضر شدید خلاف جهت آب شنا کنید؛ وقتی تشخیص دادید که بنده بهناحق به تیغ جفای بیدینی گرفتار آمدهام. آن یادداشت سیلی از دشنام و ناسزا علیه من به راه انداخت. از دشنامهای کلاسیک (مزدوری غرب، آمریکا، اسراییل و غیره) گرفته تا طرفداری از وهابیت، داعش و عربستان تا کفر و الحاد و زندقه تا دشمنی با اهلبیت!
جناب غرویان، مخاطب بنده در این نامه بیشتر سرورانی است که بنده را مورد سرزنش، دشنام و توهین قرار داده بودند. اعتراض آن یادداشت به خطبا و نویسندگانی بود که در جریان #عاشورا نوشته و گفته بودند که «#محرم و عاشورا با هویت ایرانی ما گره خورده است»، «ایرانیان عاشورا را زنده نگه داشتند» و مطالبی ازایندست که تشیع را در یک قالب و هویت ملی- ایرانی میریخت. بخش دیگر آنهم هشداری بود که هر نوع قیاس با حج بیتالله الحرام ریختن آب به آسیاب اختلاف شیعه و سنی است. جناب غرویان، نمیدانم گفتن اینکه برای #تشیع و عاشورا نبايد هویتی و محملی ملیگرایانه و ایرانی - پارسی بسازیم، چرا اینقدر برای عدهای سنگین و غیرقابلتحمل است که مینویسند «حمله بیشرمانه صادق زیباکلام به عاشورا و اربعین»؛ «چرا کسی در دهان زیباکلام نمیزند«؛ «توهین و جسارت بیسابقه صادق زیباکلام به قیام سالار شهیدان و مراسم گرامیداشت اربعین» و غیره.
جناب غرویان عزیز، همه حرفم آن بود که «ایرانیزه کردن تشیع، عاشورا و اربعین» چشم بستن روی بدیهیات تاریخ اسلام است. تشیع از زمان به قدرت رسیدن صفویه در ۱۵۰۰ در ایران تبدیل به مذهب رسمی کشور میشود. قبل از قرن شانزدهم جمعیت کمی از ایرانیان #شیعه بودند و همچون سایر سرزمینهای اسلامی اکثریت با #اهل_سنت بود...
📘📘📘📘📘📘📘📘📘📘
تشکر صادق #زیباکلام از آیت الله محسن #غرویان
روزنامه قانون | ۱۸ آذر ۱۳۹۴
جناب آیتالله محسن غرویان دامت افاضاته
با سلام و تحیات، از اظهار لطف، دفاع و حمایت شجاعانهتان از اینجانب بهواسطه یادداشت «عاشورا را ایرانیزه نکنیم» (روزنامه قانون ۱۰آذر) صمیمانه تشکر مینمایم. حقیقتش را بخواهید و فارغ از تعارفات معموله از اینکه یک روحانی جلیلالقدر و باسواد شیعه از بنده حمایت كرد، خوشحال شدم. کار جنابعالی غایت آزاداندیشی بود و ارزشی مضاعف داشت چراکه متأسفانه عوامزدگی و تلاش در جذب و جلب عوام بدل به یک تجارت پر خیروبرکت سیاسی شده است و کمتر رجل سیاسی و اجتماعی را میتوان سراغ گرفت که دغدغه اینکه سخنی بگویند که موجب رنجش عوام شود را نداشته باشد. ایبسا هدف برخی از سخنان انبساط خاطر عوام و پرهیز از گفتن برخی دیگر نگرانیها از رنجش آنان باشد. خوشحالم که در جنابعالی آنقدر آزادگی و تقوای سیاسی بود که حاضر شدید خلاف جهت آب شنا کنید؛ وقتی تشخیص دادید که بنده بهناحق به تیغ جفای بیدینی گرفتار آمدهام. آن یادداشت سیلی از دشنام و ناسزا علیه من به راه انداخت. از دشنامهای کلاسیک (مزدوری غرب، آمریکا، اسراییل و غیره) گرفته تا طرفداری از وهابیت، داعش و عربستان تا کفر و الحاد و زندقه تا دشمنی با اهلبیت!
جناب غرویان، مخاطب بنده در این نامه بیشتر سرورانی است که بنده را مورد سرزنش، دشنام و توهین قرار داده بودند. اعتراض آن یادداشت به خطبا و نویسندگانی بود که در جریان #عاشورا نوشته و گفته بودند که «#محرم و عاشورا با هویت ایرانی ما گره خورده است»، «ایرانیان عاشورا را زنده نگه داشتند» و مطالبی ازایندست که تشیع را در یک قالب و هویت ملی- ایرانی میریخت. بخش دیگر آنهم هشداری بود که هر نوع قیاس با حج بیتالله الحرام ریختن آب به آسیاب اختلاف شیعه و سنی است. جناب غرویان، نمیدانم گفتن اینکه برای #تشیع و عاشورا نبايد هویتی و محملی ملیگرایانه و ایرانی - پارسی بسازیم، چرا اینقدر برای عدهای سنگین و غیرقابلتحمل است که مینویسند «حمله بیشرمانه صادق زیباکلام به عاشورا و اربعین»؛ «چرا کسی در دهان زیباکلام نمیزند«؛ «توهین و جسارت بیسابقه صادق زیباکلام به قیام سالار شهیدان و مراسم گرامیداشت اربعین» و غیره.
جناب غرویان عزیز، همه حرفم آن بود که «ایرانیزه کردن تشیع، عاشورا و اربعین» چشم بستن روی بدیهیات تاریخ اسلام است. تشیع از زمان به قدرت رسیدن صفویه در ۱۵۰۰ در ایران تبدیل به مذهب رسمی کشور میشود. قبل از قرن شانزدهم جمعیت کمی از ایرانیان #شیعه بودند و همچون سایر سرزمینهای اسلامی اکثریت با #اهل_سنت بود...
📘📘📘📘📘📘📘📘📘📘
❗️توضیح: متاسفانه متن نامه در برخی از سایتها به صورت ناقص منتشر شده بود که این اشتباه در صفحات اجتماعی اینجانب نیز تسری یافت. بدین وسیله متن کامل نامه که در روزنامه قانون مورخ ۱۸آذر۱۳۹۴ منتشر شد، بازنشر میگردد. صادق زیباکلام
http://www.zibakalam.com/news/2148
http://www.zibakalam.com/news/2148
Zibakalam
تشکر صادق زیباکلام از آیت الله محسن غرویان
وب سایت شخصی دکتر صادق زیباکلام
توضیح: متاسفانه متن نامه در برخی از سایتها به صورت ناقص منتشر شده بود که این اشتباه در صفحات اجتماعی اینجانب نیز تسری یافت. بدین وسیله متن کامل نامه که در روزنامه قانون مورخ 18 آذر 1394 منتشر شد، بازنشر میگردد. صادق زیباکلام
📘📘📘📘📘📘📘📘📘📘
تشکر صادق #زیباکلام از آیت الله محسن #غرویان
روزنامه قانون | ۱۸ آذر ۱۳۹۴
جناب آیتالله محسن غرویان دامت افاضاته
با سلام و تحیات، از اظهار لطف، دفاع و حمایت شجاعانهتان از اینجانب بهواسطه یادداشت «عاشورا را ایرانیزه نکنیم» (روزنامه قانون ۱۰آذر) صمیمانه تشکر مینمایم. حقیقتش را بخواهید و فارغ از تعارفات معموله از اینکه یک روحانی جلیلالقدر و باسواد شیعه از بنده حمایت كرد، خوشحال شدم. کار جنابعالی غایت آزاداندیشی بود و ارزشی مضاعف داشت چراکه متأسفانه عوامزدگی و تلاش در جذب و جلب عوام بدل به یک تجارت پر خیروبرکت سیاسی شده است و کمتر رجل سیاسی و اجتماعی را میتوان سراغ گرفت که دغدغه اینکه سخنی بگویند که موجب رنجش عوام شود را نداشته باشد. ایبسا هدف برخی از سخنان انبساط خاطر عوام و پرهیز از گفتن برخی دیگر نگرانیها از رنجش آنان باشد. خوشحالم که در جنابعالی آنقدر آزادگی و تقوای سیاسی بود که حاضر شدید خلاف جهت آب شنا کنید؛ وقتی تشخیص دادید که بنده بهناحق به تیغ جفای بیدینی گرفتار آمدهام. آن یادداشت سیلی از دشنام و ناسزا علیه من به راه انداخت. از دشنامهای کلاسیک (مزدوری غرب، آمریکا، اسراییل و غیره) گرفته تا طرفداری از وهابیت، داعش و عربستان تا کفر و الحاد و زندقه تا دشمنی با اهلبیت!
جناب غرویان، مخاطب بنده در این نامه بیشتر سرورانی است که بنده را مورد سرزنش، دشنام و توهین قرار داده بودند. اعتراض آن یادداشت به خطبا و نویسندگانی بود که در جریان #عاشورا نوشته و گفته بودند که «#محرم و عاشورا با هویت ایرانی ما گره خورده است»، «ایرانیان عاشورا را زنده نگه داشتند» و مطالبی ازایندست که تشیع را در یک قالب و هویت ملی- ایرانی میریخت. بخش دیگر آنهم هشداری بود که هر نوع قیاس با #حج بیتالله الحرام ریختن آب به آسیاب اختلاف شیعه و سنی است. جناب غرویان، نمیدانم گفتن اینکه برای #تشیع و عاشورا نبايد هویتی و محملی ملیگرایانه و ایرانی - پارسی بسازیم، چرا اینقدر برای عدهای سنگین و غیرقابلتحمل است که مینویسند «حمله بیشرمانه صادق زیباکلام به عاشورا و اربعین»؛ «چرا کسی در دهان زیباکلام نمیزند«؛ «توهین و جسارت بیسابقه صادق زیباکلام به قیام سالار شهیدان و مراسم گرامیداشت اربعین» و غیره.
📘📘📘📘📘📘📘📘📘📘
تشکر صادق #زیباکلام از آیت الله محسن #غرویان
روزنامه قانون | ۱۸ آذر ۱۳۹۴
جناب آیتالله محسن غرویان دامت افاضاته
با سلام و تحیات، از اظهار لطف، دفاع و حمایت شجاعانهتان از اینجانب بهواسطه یادداشت «عاشورا را ایرانیزه نکنیم» (روزنامه قانون ۱۰آذر) صمیمانه تشکر مینمایم. حقیقتش را بخواهید و فارغ از تعارفات معموله از اینکه یک روحانی جلیلالقدر و باسواد شیعه از بنده حمایت كرد، خوشحال شدم. کار جنابعالی غایت آزاداندیشی بود و ارزشی مضاعف داشت چراکه متأسفانه عوامزدگی و تلاش در جذب و جلب عوام بدل به یک تجارت پر خیروبرکت سیاسی شده است و کمتر رجل سیاسی و اجتماعی را میتوان سراغ گرفت که دغدغه اینکه سخنی بگویند که موجب رنجش عوام شود را نداشته باشد. ایبسا هدف برخی از سخنان انبساط خاطر عوام و پرهیز از گفتن برخی دیگر نگرانیها از رنجش آنان باشد. خوشحالم که در جنابعالی آنقدر آزادگی و تقوای سیاسی بود که حاضر شدید خلاف جهت آب شنا کنید؛ وقتی تشخیص دادید که بنده بهناحق به تیغ جفای بیدینی گرفتار آمدهام. آن یادداشت سیلی از دشنام و ناسزا علیه من به راه انداخت. از دشنامهای کلاسیک (مزدوری غرب، آمریکا، اسراییل و غیره) گرفته تا طرفداری از وهابیت، داعش و عربستان تا کفر و الحاد و زندقه تا دشمنی با اهلبیت!
جناب غرویان، مخاطب بنده در این نامه بیشتر سرورانی است که بنده را مورد سرزنش، دشنام و توهین قرار داده بودند. اعتراض آن یادداشت به خطبا و نویسندگانی بود که در جریان #عاشورا نوشته و گفته بودند که «#محرم و عاشورا با هویت ایرانی ما گره خورده است»، «ایرانیان عاشورا را زنده نگه داشتند» و مطالبی ازایندست که تشیع را در یک قالب و هویت ملی- ایرانی میریخت. بخش دیگر آنهم هشداری بود که هر نوع قیاس با #حج بیتالله الحرام ریختن آب به آسیاب اختلاف شیعه و سنی است. جناب غرویان، نمیدانم گفتن اینکه برای #تشیع و عاشورا نبايد هویتی و محملی ملیگرایانه و ایرانی - پارسی بسازیم، چرا اینقدر برای عدهای سنگین و غیرقابلتحمل است که مینویسند «حمله بیشرمانه صادق زیباکلام به عاشورا و اربعین»؛ «چرا کسی در دهان زیباکلام نمیزند«؛ «توهین و جسارت بیسابقه صادق زیباکلام به قیام سالار شهیدان و مراسم گرامیداشت اربعین» و غیره.
جناب غرویان عزیز، همه حرفم آن بود که «ایرانیزه کردن تشیع، عاشورا و اربعین» چشم بستن روی بدیهیات تاریخ اسلام است. تشیع از زمان به قدرت رسیدن #صفویه در قرن شانزدهم در ایران تبدیل به #مذهب_رسمی_کشور میشود. قبل از قرن شانزدهم جمعیت کمی از ایرانیان #شیعه بودند و همچون سایر سرزمینهای اسلامی اکثریت با #اهل_سنت بود. آیا طبیعی نبود که بهتبع آنکه #حکومت_شیعه شده بود و مملکت هم به آیین تشیع درآمده بود، باورها، اعتقادات و آداب و سنن تشیع گسترش یافته و نسبت به رعایت و بزرگداشت آنها تلاش و اهتمام خیلی بیشتر از گذشته صورت میگرفت؟ چگونه میشود آن تحول تاریخی و آثار و پی آمدهای آن را نادیده انگاشت؟ صفویه نخستین حکومت رسمی تشیع بود که از زمان رحلت رسولالله(ص) یعنی بعد از قریب به ۸۰۰سال تشکیل شده بود. تا قبل از آن حکومتی رسمی و فراگیر به نام شیعه تشکیل نشده بود. در ۲۵۰سال از آن ۸۰۰سال یعنی تا قبل از آغاز غیبت کبری، همواره یک امام معصوم وجود میداشت که ازنظر شیعیان حکومت از آن ایشان میبود که به ناحق از جانب خلیفه غصب شده بود. بعد از غیبت هم ایضاً هیچ حکومتی به نام تشیع تشکیل نشد با توجه به اینکه حتی اگر شیعیان ازنظر نظامی هم بر حکومت غالب میشدند امام معصوم(ع) حضور نداشتند که در رأس حکومت قرار بگیرند. از زمان غیبت تا به قدرت رسیدن صفویه نزدیک به ۵۰۰سال میگذرد و شیعیان در طی آن پنج قرن بهصورت یک اقلیت و پراکنده به سر میبردند. بعضاً هم با «حکومتهای جور» همکاری میکردند و بعضاً هم نمیکردند. بعضاً هم از جانب برخی حکام تحتفشار قرار میگرفتند و بعضاً آرام زندگی میکردند؛
اما به قدرت رسیدن قبایل ترک نژاد قزلباش که در آناتولی و مناطق شمالی ایران سکنی داشتند آن نظم و نسق ۵۰۰ساله را دگرگون ساخت. رهبران قزلباش در تبریز خطبه به نام دوازده امام(ع) خواندند و برای نخستینبار پس از ۸۰۰سال از رحلت رسولالله(ص) به نام تشیع حکومت تشکیل دادند، بدون حضور امام معصوم(ع). با رسمی شدن تشیع بهعنوان مذهب رسمی و با توجه به اینکه نه قزلباشان اشراف چندانی به مبانی تشیع داشتند و نه ایران در آن مقطع مرکزیتی برای تشیع به شمار میآمد، یکی از نخستین اقدامات فرمانروایان صفوی دعوت از علمای شیعه از نقاط دیگر جهان اسلام ازجمله از علمای جبل عامل در لبنان بود.
بخشی از این پرسش بنیادی که نسل اول فرمانروایان صفوی چگونه توانستند در غیاب امام معصوم(ع) به نام شیعه حکومت تشکیل بدهند و با مشکل «عدم مشروعیت» یا غصبی بودن حکومت مواجه نشوند در کتاب «سنت و مدرنیته» اینجانب(انتشارات روزنه) آمده است. ضمن آنکه بههیچروی ادعا ندارم که به موضوع عمیقاً پرداختهشده و هیچ ابهام و اما و اگری وجود ندارد. این کتاب جناب غرویان در سال ۱۳۷۷ انتشار یافته و ظرف ۱۷ سال گذشته بارها تجدید چاپ شده است. ازجمله مباحث مهم این کتاب چگونگی تعامل تاریخی نهاد دین و روحانیت شیعه با حکومت بالأخص در عصر قاجاراست. درست است که این کتاب خیلی سازگاری با رویکرد رسمی دولتی ندارد اما یقیناً اگر آنچه در این حوزههای حساس گفته شده نادرست میبودند یا محل تردید، یقیناً انتشار کتاب با مشکل مواجه میشد. مطالب کتاب «سنت و مدرنیته» در خصوص تعامل، رویکرد و رابطه میان نهاد دین و روحانیت شیعه از یکسو و حکومت یا ساختار قدرت از سویی دیگر را که بنده از خودم جعل نکردهام.
جناب غروبان عزیز، ممکن است بخشهایی از تاریخ را که خیلی سازگاری با باورها و پارادایم امروزیمان پیدا نمیکنند ما روایت نکنیم و یا در مورد آنها سکوت کنیم؛ ممکن است که حتی بخشهایی از تاریخ را وارونه ساخته و جعل نماییم؛ اما آنچه مسلم است همه گذشته را نمیشود برای همیشه همچون روزنامه باطله خمیر کرد و از نو مطالب جدیدی بر روی آنها نوشت.
در خصوص بزرگداشت مراسم اربعین ، رفتن به راهپیمایی و در مجموعه رویکرد جدیدی که ظرف دوسهساله اخیر به وجود آمده، بنده فقط یک پرسش ساده دارم: اگر به مطبوعات سه چهار سال پیش در خصوص چگونگی برگزاری مراسم اربعین در ایران(و البته نه در عراق که کاملاً با ایران متفاوت بوده) نگاهی بیندازیم، چه تصویری از برگزاری اربعین تا چند سال پیش به ما میدهند؟ و آنوقت میتوانیم از خودمان بپرسیم که چرا چند سال است اینگونه برگزار میشود؟
ایام به کام باد
صادق زیباکلام
شانزدهم آذر یک هزار و سیصد و نودوچهار
📘📘📘📘📘📘📘📘📘📘
اما به قدرت رسیدن قبایل ترک نژاد قزلباش که در آناتولی و مناطق شمالی ایران سکنی داشتند آن نظم و نسق ۵۰۰ساله را دگرگون ساخت. رهبران قزلباش در تبریز خطبه به نام دوازده امام(ع) خواندند و برای نخستینبار پس از ۸۰۰سال از رحلت رسولالله(ص) به نام تشیع حکومت تشکیل دادند، بدون حضور امام معصوم(ع). با رسمی شدن تشیع بهعنوان مذهب رسمی و با توجه به اینکه نه قزلباشان اشراف چندانی به مبانی تشیع داشتند و نه ایران در آن مقطع مرکزیتی برای تشیع به شمار میآمد، یکی از نخستین اقدامات فرمانروایان صفوی دعوت از علمای شیعه از نقاط دیگر جهان اسلام ازجمله از علمای جبل عامل در لبنان بود.
بخشی از این پرسش بنیادی که نسل اول فرمانروایان صفوی چگونه توانستند در غیاب امام معصوم(ع) به نام شیعه حکومت تشکیل بدهند و با مشکل «عدم مشروعیت» یا غصبی بودن حکومت مواجه نشوند در کتاب «سنت و مدرنیته» اینجانب(انتشارات روزنه) آمده است. ضمن آنکه بههیچروی ادعا ندارم که به موضوع عمیقاً پرداختهشده و هیچ ابهام و اما و اگری وجود ندارد. این کتاب جناب غرویان در سال ۱۳۷۷ انتشار یافته و ظرف ۱۷ سال گذشته بارها تجدید چاپ شده است. ازجمله مباحث مهم این کتاب چگونگی تعامل تاریخی نهاد دین و روحانیت شیعه با حکومت بالأخص در عصر قاجاراست. درست است که این کتاب خیلی سازگاری با رویکرد رسمی دولتی ندارد اما یقیناً اگر آنچه در این حوزههای حساس گفته شده نادرست میبودند یا محل تردید، یقیناً انتشار کتاب با مشکل مواجه میشد. مطالب کتاب «سنت و مدرنیته» در خصوص تعامل، رویکرد و رابطه میان نهاد دین و روحانیت شیعه از یکسو و حکومت یا ساختار قدرت از سویی دیگر را که بنده از خودم جعل نکردهام.
جناب غروبان عزیز، ممکن است بخشهایی از تاریخ را که خیلی سازگاری با باورها و پارادایم امروزیمان پیدا نمیکنند ما روایت نکنیم و یا در مورد آنها سکوت کنیم؛ ممکن است که حتی بخشهایی از تاریخ را وارونه ساخته و جعل نماییم؛ اما آنچه مسلم است همه گذشته را نمیشود برای همیشه همچون روزنامه باطله خمیر کرد و از نو مطالب جدیدی بر روی آنها نوشت.
در خصوص بزرگداشت مراسم اربعین ، رفتن به راهپیمایی و در مجموعه رویکرد جدیدی که ظرف دوسهساله اخیر به وجود آمده، بنده فقط یک پرسش ساده دارم: اگر به مطبوعات سه چهار سال پیش در خصوص چگونگی برگزاری مراسم اربعین در ایران(و البته نه در عراق که کاملاً با ایران متفاوت بوده) نگاهی بیندازیم، چه تصویری از برگزاری اربعین تا چند سال پیش به ما میدهند؟ و آنوقت میتوانیم از خودمان بپرسیم که چرا چند سال است اینگونه برگزار میشود؟
ایام به کام باد
صادق زیباکلام
شانزدهم آذر یک هزار و سیصد و نودوچهار
📘📘📘📘📘📘📘📘📘📘
فایل صوتی سخنرانی صادق زیباکلام
در دانشگاه آزاد پردیس ۱۷ آذر۱۳۹۴
http://www.mediafire.com/?gnnpe8wp27vq0wg
در دانشگاه آزاد پردیس ۱۷ آذر۱۳۹۴
http://www.mediafire.com/?gnnpe8wp27vq0wg
مناظره صادق #زیباکلام و عباس #سلیمی_نمین
به مناسبت #روز_دانشجو
#دانشگاه_علوم_پزشکی_ایلام
۲۲آذر۱۳۹۴ ساعت۲۰
سالن شهدای جامعه پزشکی
به مناسبت #روز_دانشجو
#دانشگاه_علوم_پزشکی_ایلام
۲۲آذر۱۳۹۴ ساعت۲۰
سالن شهدای جامعه پزشکی
به دلیل نامعلومی دسترسی به اکانت شخصی فیسبوک اینجانب غیرممکن شده، به هر حال مطالب اینجانب از طریق شبکه های مجازی منتشر می گردد.
#زیباکلام
#زیباکلام