چرا شعار «عبور از روحانی» خطاست؟ 2
صادق زیباکلام
چرا شعار «عبور از روحانی» خطاست؟|بخش دوم
متن یادداشت را در آدرس ذیل بخوانید:
https://t.me/sadeghZibakalam/2066
متن یادداشت را در آدرس ذیل بخوانید:
https://t.me/sadeghZibakalam/2066
♦️چرا شعار «عبور از روحانی» خطاست؟ | بخش دوم
🔻صادق زیباکلام|چهارم دیماه۱۳۹۶
👈بخش دوم فایل صوتی یادداشت را در آدرس ذیل بشنوید:
https://t.me/sadeghZibakalam/2065
🔹تراژدی «قبض و بسط دمکراسی» جامعه ایران که ظرف ۱۱۰سال گذشته یعنی از مشروطه در سال۱۲۸۵ تا به امروز جریان داشته، بزرگترین مانع تحقق دموکراسی در کشور شده است. کمتر کشوری را میتوان در قرن بیستم سراغ گرفت که مردمش بهاندازه ایران برای تحقق دموکراسی مبارزه کرده و هزینه پرداخته باشند. معذلک و علیرغم بیش از یک قرن مبارزه برای آزادی و دمکراسی، حد و اندازه آن در جامعهمان همین اندازه است که شاهد آن هستیم. از انتخابات مجلس و نظارت استصوابیمان گرفته تا گرفتار شدن اندیشمندان و متفکرینمان، بسته شدن مطبوعات به بهانه «تشویش اذهان عمومی»، «اقدام علیه امنیت کشور» و «تبلیغ علیه نظام» تا وضعیت حاکمیت قانون تا پاسخگو نبودن مسئولین تا...
🔹جناب دکتر همایون کاتوزیان بزرگوار از این رفتار قبض و بسط گونه «دموکراسی – استبداد» در تاریخ معاصر ایران بهعنوان «جامعه کلنگی» یاد میکند. چه جامعه ایران را «کلنگی» بدانیم یا «اسیر استبداد شرقی ویتفگل»، یا هر اسباب و علل و تعبیر جامعهشناسانه و تاریخی دیگری که برای توصیف و تبیین جانسخت بودن و تداوم اقتدارگرایی در جامعه ایران بکار بریم، واقعیت آن است که به نسبت بیش از یک قرن تلاش مستمر برای تحقق دموکراسی در جامعهمان، سهم و اندازه دموکراسی میبایستی در جامعهمان خیلی بیشتر از آن چیزی میبود که امروزه هست. غرب به کنار، هند و ژاپن هم به کنار، دستکم بهاندازه افغانستان، پاکستان، بنگلادش و اندونزی میبایستی جامعه ما امروز دموکراتیک میبود. هیچکدام این کشورها سابقه بیش از یک قرن مبارزه برای تحقق دموکراسی را در کارنامهشان ندارند. معذلک بسیاری از آنها در تحقق دمکراسی دهها سال از ما جلوترند.
🔹شاید یک دلیل این ناکامی و درجا زدن تاریخی، تندروی و چپرویهایی باشد که هر بار که یک مختصر فضای باز سیاسی در جامعهمان به وجود آمده، ما بیصبرانه خواستهایم «یکشبه ره صدساله برویم» و با یک پرش تند و رادیکال جبران گذشتهها را بنماییم؛ و حاصل صرفاً یک ناکامی و یک عقبگرد دیگر شده است.
🔹 «عبور از روحانی» فقط طنین تلخ «عبور از خاتمی» در دوران اصلاحات را تداعی نمیکند. من میتوانم چشمانم را ببندم و تهران۱۱۰ سال پیش را مجسم کنم که عدهای دارند شعار «عبور از مشروطه» را میدهند. شماری از مشروطهخواهان تندرو، خواهان «عدم دخالت روحانیت در امور سیاسی»، «گرفتن مالیات از مشروبفروشیها و روسپیخانهها» و... این دست شعارها بودند. من میتوانم چشمانم را ببندم و میدان بهارستان را در ۶۵سال پیش تجسم نمایم که رهبران رادیکال و انقلابی حزب توده دارند شعار «عبور از مصدق» را سر میدهند. مجسمههای شاه را دارند در میدان ۲۴اسفند (انقلاب فعلی) پایین میآورند و شعار «زندهباد جمهوری» میدهند؛ و من همان تندروی و رادیکالیسم را در انقلاب اسلامی و در دوم خرداد۷۶ و دوران اصلاحات شاهد بودم. «عبور از خاتمی» همان بلایی را بر سر دوم خرداد و اصلاحات و درستتر گفته باشیم بر سر پیشرفت دموکراسی که در ۸سال ریاست جمهوری سید مظلوم در کشور به وجود آمده بود آورد که شعار «عبور از مصدق» حزب توده در سال۱۳۳۲ و «عبور از مشروطه» حیدرخان عمو اوقلی و سید حسن تقیزاده در سال۱۲۸۵ بر سر مشروطه آوردند.
🔹 اما من فرض میگیرم که اشتباه میکنم و نه چپرویها و تندرویهای مشروطهخواهان رادیکال نقشی در ناکامی مشروطه داشت، نه چپرویهای حزب توده و سایرین، راه را برای کودتای ۲۸ مرداد هموار نمود، نه چپرویهای بعد از انقلاب فاتحه آرمانهای دمکراتیک انقلاب را خواند و نه عدم موفقیت اصلاحطلبان ارتباطی به تندرویهای اصلاحطلبان رادیکال و شعار «عبور از خاتمی» و قلعوقمع مرحوم هاشمی رفسنجانی پیدا میکند. درعینحال و بازهم همچنان با شعار «عبور از روحانی» مخالفت میورزم و معتقدم این شعار مصداق «یک گام بهپیش و دو گام به عقب خواهد بود».
👈بخش دوم فایل صوتی یادداشت را در آدرس ذیل بشنوید:
https://t.me/sadeghZibakalam/2065
🔻صادق زیباکلام|چهارم دیماه۱۳۹۶
👈بخش دوم فایل صوتی یادداشت را در آدرس ذیل بشنوید:
https://t.me/sadeghZibakalam/2065
🔹تراژدی «قبض و بسط دمکراسی» جامعه ایران که ظرف ۱۱۰سال گذشته یعنی از مشروطه در سال۱۲۸۵ تا به امروز جریان داشته، بزرگترین مانع تحقق دموکراسی در کشور شده است. کمتر کشوری را میتوان در قرن بیستم سراغ گرفت که مردمش بهاندازه ایران برای تحقق دموکراسی مبارزه کرده و هزینه پرداخته باشند. معذلک و علیرغم بیش از یک قرن مبارزه برای آزادی و دمکراسی، حد و اندازه آن در جامعهمان همین اندازه است که شاهد آن هستیم. از انتخابات مجلس و نظارت استصوابیمان گرفته تا گرفتار شدن اندیشمندان و متفکرینمان، بسته شدن مطبوعات به بهانه «تشویش اذهان عمومی»، «اقدام علیه امنیت کشور» و «تبلیغ علیه نظام» تا وضعیت حاکمیت قانون تا پاسخگو نبودن مسئولین تا...
🔹جناب دکتر همایون کاتوزیان بزرگوار از این رفتار قبض و بسط گونه «دموکراسی – استبداد» در تاریخ معاصر ایران بهعنوان «جامعه کلنگی» یاد میکند. چه جامعه ایران را «کلنگی» بدانیم یا «اسیر استبداد شرقی ویتفگل»، یا هر اسباب و علل و تعبیر جامعهشناسانه و تاریخی دیگری که برای توصیف و تبیین جانسخت بودن و تداوم اقتدارگرایی در جامعه ایران بکار بریم، واقعیت آن است که به نسبت بیش از یک قرن تلاش مستمر برای تحقق دموکراسی در جامعهمان، سهم و اندازه دموکراسی میبایستی در جامعهمان خیلی بیشتر از آن چیزی میبود که امروزه هست. غرب به کنار، هند و ژاپن هم به کنار، دستکم بهاندازه افغانستان، پاکستان، بنگلادش و اندونزی میبایستی جامعه ما امروز دموکراتیک میبود. هیچکدام این کشورها سابقه بیش از یک قرن مبارزه برای تحقق دموکراسی را در کارنامهشان ندارند. معذلک بسیاری از آنها در تحقق دمکراسی دهها سال از ما جلوترند.
🔹شاید یک دلیل این ناکامی و درجا زدن تاریخی، تندروی و چپرویهایی باشد که هر بار که یک مختصر فضای باز سیاسی در جامعهمان به وجود آمده، ما بیصبرانه خواستهایم «یکشبه ره صدساله برویم» و با یک پرش تند و رادیکال جبران گذشتهها را بنماییم؛ و حاصل صرفاً یک ناکامی و یک عقبگرد دیگر شده است.
🔹 «عبور از روحانی» فقط طنین تلخ «عبور از خاتمی» در دوران اصلاحات را تداعی نمیکند. من میتوانم چشمانم را ببندم و تهران۱۱۰ سال پیش را مجسم کنم که عدهای دارند شعار «عبور از مشروطه» را میدهند. شماری از مشروطهخواهان تندرو، خواهان «عدم دخالت روحانیت در امور سیاسی»، «گرفتن مالیات از مشروبفروشیها و روسپیخانهها» و... این دست شعارها بودند. من میتوانم چشمانم را ببندم و میدان بهارستان را در ۶۵سال پیش تجسم نمایم که رهبران رادیکال و انقلابی حزب توده دارند شعار «عبور از مصدق» را سر میدهند. مجسمههای شاه را دارند در میدان ۲۴اسفند (انقلاب فعلی) پایین میآورند و شعار «زندهباد جمهوری» میدهند؛ و من همان تندروی و رادیکالیسم را در انقلاب اسلامی و در دوم خرداد۷۶ و دوران اصلاحات شاهد بودم. «عبور از خاتمی» همان بلایی را بر سر دوم خرداد و اصلاحات و درستتر گفته باشیم بر سر پیشرفت دموکراسی که در ۸سال ریاست جمهوری سید مظلوم در کشور به وجود آمده بود آورد که شعار «عبور از مصدق» حزب توده در سال۱۳۳۲ و «عبور از مشروطه» حیدرخان عمو اوقلی و سید حسن تقیزاده در سال۱۲۸۵ بر سر مشروطه آوردند.
🔹 اما من فرض میگیرم که اشتباه میکنم و نه چپرویها و تندرویهای مشروطهخواهان رادیکال نقشی در ناکامی مشروطه داشت، نه چپرویهای حزب توده و سایرین، راه را برای کودتای ۲۸ مرداد هموار نمود، نه چپرویهای بعد از انقلاب فاتحه آرمانهای دمکراتیک انقلاب را خواند و نه عدم موفقیت اصلاحطلبان ارتباطی به تندرویهای اصلاحطلبان رادیکال و شعار «عبور از خاتمی» و قلعوقمع مرحوم هاشمی رفسنجانی پیدا میکند. درعینحال و بازهم همچنان با شعار «عبور از روحانی» مخالفت میورزم و معتقدم این شعار مصداق «یک گام بهپیش و دو گام به عقب خواهد بود».
👈بخش دوم فایل صوتی یادداشت را در آدرس ذیل بشنوید:
https://t.me/sadeghZibakalam/2065
Telegram
صادق زیباکلام - Sadegh Zibakalam
چرا شعار «عبور از روحانی» خطاست؟|بخش دوم
متن یادداشت را در آدرس ذیل بخوانید:
https://t.me/sadeghZibakalam/2066
متن یادداشت را در آدرس ذیل بخوانید:
https://t.me/sadeghZibakalam/2066
جناب آقای دکتر محمدجواد ظریف
وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران ادامالله ظله العالی علی رٶوسالمسلمین
باسلام و تحیات. غیبت ایران در قطعنامه مجمع عمومی سازمان در محکومیت و توقف دولت میانمار نسبت به نسلکشی مسلمانان روهینگیا ضمن غمانگیز بودن درعینحال باورنکردنی هم بود. البته مخالفت روسیه، چین و «محور مقاومت اسلامی» یعنی سوریه قهرمان و انقلابی هم، چندان به دور از انتظار نبود. رفتار روسیه و چین در قبال مسلمانانِ خودشان جای انتظار و توقع زیادی نسبت به همدردی با مسلمانان کشورهای دیگر باقی نمی گذارد. رژیم بعثی-سکولار دمشق را هم بجز ایران، هیچکس ازجمله خود رژیم سوریه هم بعنوان اسلامگرا و مدافع مسلمین توصیف نمیکند. اما نمیدانم خودداری امالقرای جهان اسلام و علمدار حمایت از مسلمین از جمله فلسطینیها را در عدم محکومیت قتلعام مسلمانان میانمار چگونه میتوان توجیه نمود؟
ایام به کام باد
صادق زیباکلام
https://www.instagram.com/p/BdLM8WdBuzY/
وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران ادامالله ظله العالی علی رٶوسالمسلمین
باسلام و تحیات. غیبت ایران در قطعنامه مجمع عمومی سازمان در محکومیت و توقف دولت میانمار نسبت به نسلکشی مسلمانان روهینگیا ضمن غمانگیز بودن درعینحال باورنکردنی هم بود. البته مخالفت روسیه، چین و «محور مقاومت اسلامی» یعنی سوریه قهرمان و انقلابی هم، چندان به دور از انتظار نبود. رفتار روسیه و چین در قبال مسلمانانِ خودشان جای انتظار و توقع زیادی نسبت به همدردی با مسلمانان کشورهای دیگر باقی نمی گذارد. رژیم بعثی-سکولار دمشق را هم بجز ایران، هیچکس ازجمله خود رژیم سوریه هم بعنوان اسلامگرا و مدافع مسلمین توصیف نمیکند. اما نمیدانم خودداری امالقرای جهان اسلام و علمدار حمایت از مسلمین از جمله فلسطینیها را در عدم محکومیت قتلعام مسلمانان میانمار چگونه میتوان توجیه نمود؟
ایام به کام باد
صادق زیباکلام
https://www.instagram.com/p/BdLM8WdBuzY/
Instagram
صادق زیباکلام
. جناب آقای دکتر #محمدجواد_ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران ادامالله ظله العالی علی رٶوسالمسلمین باسلام و تحیات. غیبت ایران در قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل در محکومیت و توقف دولت #میانمار نسبت به نسلکشی مسلمانان #روهینگیا ضمن غمانگیز بودن درعینحال…
چرا شعار «عبور از روحانی» خطاست؟ 3
صادق زیباکلام
چرا شعار «عبور از روحانی» خطاست؟|بخش سوم
متن یادداشت را در آدرس ذیل بخوانید:
https://t.me/sadeghZibakalam/2071
متن یادداشت را در آدرس ذیل بخوانید:
https://t.me/sadeghZibakalam/2071
♦️چرا شعار «عبور از روحانی» خطاست؟ | بخش سوم
🔻صادق زیباکلام|ششم دیماه۱۳۹۶
👈بخش سوم فایل صوتی یادداشت را در آدرس ذیل بشنوید:
https://t.me/sadeghZibakalam/2070
🔹اولین مشکلم با «شعار عبور از روحانی» آن است که از روحانی عبور کنیم که به کجا برسیم؟ کدام ژان ژاک روسو، ماهاتما گاندی، نلسون ماندلا، محمد مصدق یا مهندس مهدی بازرگان منتظر است که بعد از عبور از روحانی، زمام امور کشور را در دست بگیرد؟ آیا غیرازاین است که بعد از «عبور از روحانی» به جناب حجتالاسلام رئیسی، یا حتی خود احمدینژاد و اگر خیلی شانس بیاوریم به دکتر علی لاریجانی خواهیم رسید؟
🔹 به جِد معتقدم اگر روحانی نتواند یک حداقلی از مطالبات مردم را تحقق بخشد و دولتش شکست بخورد (که احتمال آن بالأخص در حوزه اقتصاد خیلی هم کم نیست)، بخش عمدهای از آن ۲۴میلیون نفری که به وی رأی دادند در انتخابات۱۴۰۰ شکست نخواهند کرد و شماری از آنها هم به آقای رئیسی رأی خواهند داد (همچنان که برخی از ۲۲میلیون نفری که در خرداد۱۳۸۰ به آقای خاتمی رأی داده بودند، چهار سال بعدش در تیر۸۴ به آقای احمدینژاد رأی دادند). درنتیجه جناب رئیسی با ۱۶میلیون رأیی که خودشان دارند، بعلاوه آراء سرخورده از روحانی به آسانی آرایشان در خرداد۱۴۰۰ به بالای ۲۵میلیون هم ممکن است برسد.
🔹میماند این آلترناتیو که «ایکاش فریب زیباکلام را نمیخوردیم و اساساً در انتخابات ۲۹اردیبهشت شرکت نمیکردیم». کم نیستند کسانی که درنتیجه سرخوردگی از روحانی اساساً نفس شرکت در انتخابات برایشان به زیر سؤال رفته. اساس این اندیشه که «ما با شرکت در انتخابات، به نظام مشروعیت میبخشیم و باعث تداوم آن میشویم»، همانقدر نادرست است که «با عدم شرکت ما در انتخابات مشروعیتش به زیر سؤال میرود». شرکت یا عدم شرکت ما در انتخابات نه موجبات تقویت مشروعیت نظام میشود و نه برعکس عدم شرکتمان در انتخابات مشروعیتش را با بحران روبرو میسازد. شرکت در انتخابات اصلیترین و مهمترین آثار و تبعاتش نه بر روی مشروعیت نظام که اتفاقاً بر روی زندگی روزمره خود ما میباشد. تجربه چندین انتخاباتی که تقریباً با بایکوت بسیاری از رأیدهندگان روبرو شدند بهجز ضرر و زیان حاصل دیگری نداشت. اگر در انتخابات ۲۹اردیبهشت شرکت نمیکردیم کدام ضایعه مولمه و جبرانناپذیر برای نظام به وجود میآمد؟ آیا غیرازاین میشد که امروز جناب حجتالاسلام رئیسی و مجموعهای از اصولگرایان بعلاوه برخی از احمدینژادیها امروز در پاستور بودند؟ آیا در طی ۸سالی که اصولگرایان قوه مجریه را در دست داشتند کشور موفق به پیشرفتهای زیادی گردید؟ آیا کم بر مملکت در آن ۸سال آسیب وارد شد؟ حتی با این فرض که آقای روحانی در مابقی ریاستجمهوریشان همچنان به مطالبات ۲۴میلیون بیتفاوت باقی بمانند، آیا ریاست جمهوری ایشان بیشتر کمک به پیشرفت دموکراسی خواهد کرد یا ریاست جمهوری آقای رئیسی؟
🔹 یک راه رسیدن به پاسخ این پرسش تجزیهوتحلیل و نظریهپردازی سیاسی است. روش دیگر آن است که نگاهی به حاصل چند انتخابات که بسیاری از منتقدین یا ناراضیان در آنها شرکت نکردند بیندازیم. بسیاری از ما در انتخابات مجالس هفتم، هشتم و نهم چندان شرکت نکردیم. حاصل آنها چه بود؟ در تهرانی که قریب به 6میلیون واجد رأی دادن دارد، اگر حتی ۱۰درصد رأیدهندگان هم در انتخابات شرکت میکردند نامزدهای اصولگرا میبایستی دستکم با ۶۰۰هزار رأی به مجلس راه مییافتند؛ اما بسیاری از آنها که در میانشان تندروهای جبهه پایداری هم قرار داشتند با حولوحوش ۳۰۰هزار رأی به مجلس راه یافتند. مسئولیت تندروهایی که به مدت ۱۲سال و با ۵درصد آراء حوزه انتخابیه تهران و در برخی مراکز استانهای بزرگ دیگر با حداکثر۲۰-1۰درصد آراء انتخابشده بودند برعهده من و شمایی بود که در آن انتخابات شرکت نکردیم. حاصل تحریم ما شد راهیابی نمایندگانی به مجلس که ۹۵درصد مردم تهران به آنها رأی نداده بودند. مقصر تبدیل قوه مقننه به مجالس مطیع «بلهقربانگو» با «وکیلالدوله»هایی که با ۵درصد آراء حوزههای انتخابیهشان به مجلس راهیافته بودند بیش از آنکه نظارت استصوابی و ردصلاحیتهای غیرقانونی شورای نگهبان باشد، من و شمایی بودیم که میخواستیم خیلی انقلابی عمل کنیم و در انتخابات شرکت نکردیم. همین تراژدی در انتخابات شورای شهر تهران اتفاق افتاد و نامزدهای اصولگرا، شورای شهر۱۴میلیون نفری پایتخت را با حولوحوش ۸۰تا۱۰۰هزار رأی به دست آوردند و به مدت ۱۲سال بر شورای شهر و شهرداری پایتخت حکومت کردند. حاصل شد شورای شهری که کمربسته و مطیع اوامر جناب قالیباف و بدنه اصولگرای قدرت بود.
👈بخش سوم فایل صوتی یادداشت را در آدرس ذیل بشنوید:
https://t.me/sadeghZibakalam/2070
🔻صادق زیباکلام|ششم دیماه۱۳۹۶
👈بخش سوم فایل صوتی یادداشت را در آدرس ذیل بشنوید:
https://t.me/sadeghZibakalam/2070
🔹اولین مشکلم با «شعار عبور از روحانی» آن است که از روحانی عبور کنیم که به کجا برسیم؟ کدام ژان ژاک روسو، ماهاتما گاندی، نلسون ماندلا، محمد مصدق یا مهندس مهدی بازرگان منتظر است که بعد از عبور از روحانی، زمام امور کشور را در دست بگیرد؟ آیا غیرازاین است که بعد از «عبور از روحانی» به جناب حجتالاسلام رئیسی، یا حتی خود احمدینژاد و اگر خیلی شانس بیاوریم به دکتر علی لاریجانی خواهیم رسید؟
🔹 به جِد معتقدم اگر روحانی نتواند یک حداقلی از مطالبات مردم را تحقق بخشد و دولتش شکست بخورد (که احتمال آن بالأخص در حوزه اقتصاد خیلی هم کم نیست)، بخش عمدهای از آن ۲۴میلیون نفری که به وی رأی دادند در انتخابات۱۴۰۰ شکست نخواهند کرد و شماری از آنها هم به آقای رئیسی رأی خواهند داد (همچنان که برخی از ۲۲میلیون نفری که در خرداد۱۳۸۰ به آقای خاتمی رأی داده بودند، چهار سال بعدش در تیر۸۴ به آقای احمدینژاد رأی دادند). درنتیجه جناب رئیسی با ۱۶میلیون رأیی که خودشان دارند، بعلاوه آراء سرخورده از روحانی به آسانی آرایشان در خرداد۱۴۰۰ به بالای ۲۵میلیون هم ممکن است برسد.
🔹میماند این آلترناتیو که «ایکاش فریب زیباکلام را نمیخوردیم و اساساً در انتخابات ۲۹اردیبهشت شرکت نمیکردیم». کم نیستند کسانی که درنتیجه سرخوردگی از روحانی اساساً نفس شرکت در انتخابات برایشان به زیر سؤال رفته. اساس این اندیشه که «ما با شرکت در انتخابات، به نظام مشروعیت میبخشیم و باعث تداوم آن میشویم»، همانقدر نادرست است که «با عدم شرکت ما در انتخابات مشروعیتش به زیر سؤال میرود». شرکت یا عدم شرکت ما در انتخابات نه موجبات تقویت مشروعیت نظام میشود و نه برعکس عدم شرکتمان در انتخابات مشروعیتش را با بحران روبرو میسازد. شرکت در انتخابات اصلیترین و مهمترین آثار و تبعاتش نه بر روی مشروعیت نظام که اتفاقاً بر روی زندگی روزمره خود ما میباشد. تجربه چندین انتخاباتی که تقریباً با بایکوت بسیاری از رأیدهندگان روبرو شدند بهجز ضرر و زیان حاصل دیگری نداشت. اگر در انتخابات ۲۹اردیبهشت شرکت نمیکردیم کدام ضایعه مولمه و جبرانناپذیر برای نظام به وجود میآمد؟ آیا غیرازاین میشد که امروز جناب حجتالاسلام رئیسی و مجموعهای از اصولگرایان بعلاوه برخی از احمدینژادیها امروز در پاستور بودند؟ آیا در طی ۸سالی که اصولگرایان قوه مجریه را در دست داشتند کشور موفق به پیشرفتهای زیادی گردید؟ آیا کم بر مملکت در آن ۸سال آسیب وارد شد؟ حتی با این فرض که آقای روحانی در مابقی ریاستجمهوریشان همچنان به مطالبات ۲۴میلیون بیتفاوت باقی بمانند، آیا ریاست جمهوری ایشان بیشتر کمک به پیشرفت دموکراسی خواهد کرد یا ریاست جمهوری آقای رئیسی؟
🔹 یک راه رسیدن به پاسخ این پرسش تجزیهوتحلیل و نظریهپردازی سیاسی است. روش دیگر آن است که نگاهی به حاصل چند انتخابات که بسیاری از منتقدین یا ناراضیان در آنها شرکت نکردند بیندازیم. بسیاری از ما در انتخابات مجالس هفتم، هشتم و نهم چندان شرکت نکردیم. حاصل آنها چه بود؟ در تهرانی که قریب به 6میلیون واجد رأی دادن دارد، اگر حتی ۱۰درصد رأیدهندگان هم در انتخابات شرکت میکردند نامزدهای اصولگرا میبایستی دستکم با ۶۰۰هزار رأی به مجلس راه مییافتند؛ اما بسیاری از آنها که در میانشان تندروهای جبهه پایداری هم قرار داشتند با حولوحوش ۳۰۰هزار رأی به مجلس راه یافتند. مسئولیت تندروهایی که به مدت ۱۲سال و با ۵درصد آراء حوزه انتخابیه تهران و در برخی مراکز استانهای بزرگ دیگر با حداکثر۲۰-1۰درصد آراء انتخابشده بودند برعهده من و شمایی بود که در آن انتخابات شرکت نکردیم. حاصل تحریم ما شد راهیابی نمایندگانی به مجلس که ۹۵درصد مردم تهران به آنها رأی نداده بودند. مقصر تبدیل قوه مقننه به مجالس مطیع «بلهقربانگو» با «وکیلالدوله»هایی که با ۵درصد آراء حوزههای انتخابیهشان به مجلس راهیافته بودند بیش از آنکه نظارت استصوابی و ردصلاحیتهای غیرقانونی شورای نگهبان باشد، من و شمایی بودیم که میخواستیم خیلی انقلابی عمل کنیم و در انتخابات شرکت نکردیم. همین تراژدی در انتخابات شورای شهر تهران اتفاق افتاد و نامزدهای اصولگرا، شورای شهر۱۴میلیون نفری پایتخت را با حولوحوش ۸۰تا۱۰۰هزار رأی به دست آوردند و به مدت ۱۲سال بر شورای شهر و شهرداری پایتخت حکومت کردند. حاصل شد شورای شهری که کمربسته و مطیع اوامر جناب قالیباف و بدنه اصولگرای قدرت بود.
👈بخش سوم فایل صوتی یادداشت را در آدرس ذیل بشنوید:
https://t.me/sadeghZibakalam/2070
Telegram
صادق زیباکلام - Sadegh Zibakalam
چرا شعار «عبور از روحانی» خطاست؟|بخش سوم
متن یادداشت را در آدرس ذیل بخوانید:
https://t.me/sadeghZibakalam/2071
متن یادداشت را در آدرس ذیل بخوانید:
https://t.me/sadeghZibakalam/2071
چرا شعار عبور از روحانی خطاست؟ 4
صادق زیباکلام
چرا شعار «عبور از روحانی» خطاست؟|بخش چهارم
متن یادداشت را در آدرس ذیل بخوانید:
https://t.me/sadeghZibakalam/2074
متن یادداشت را در آدرس ذیل بخوانید:
https://t.me/sadeghZibakalam/2074
♦️چرا شعار «عبور از روحانی» خطاست؟ | بخش چهارم
🔻صادق زیباکلام|هفتم دیماه۱۳۹۶
👈بخش چهارم فایل صوتی یادداشت را در آدرس ذیل بشنوید:
https://t.me/sadeghZibakalam/2073
🔹کارنامه اصولگرایان بر شورای شهر و شهرداری همانقدر غمانگیز بود که کارنامه مدیریتیشان بر مجلس و قوهمجریه. جناب قالیباف شهرداری تهران را در مهرماه با بدهی ۷۵هزار میلیارد تومانی به اصلاحطلبان تحویل دادند.
🔹این البته همه هنر اصولگرایان نبود. آنها تهران را تبدیل به جنگلی از بتونآرمه نمودند؛ شریانهای هوای تهران را با برجسازی در انتهای اتوبان همت مسدود نمودند و شهرداری را که بهنگام جلوس جناب قالیباف دارای ۳۵هزار پرسنل میبود با قریب ۸۰هزار حقوقبگیر تحویل آقای محمدعلی نجفی دادند.
🔹حاصل مدیریت ۱۲ساله اصولگرایان بر شهرداری تهران فقط تبدیل پایتخت به جنگلی از برجهای سر به فلک کشیده، مجتمعهای تجاری، هایپرمارکتها و شاپینگسنترهای غولآسا نبود. اصولگرایان که اعتقادات ژرفی به الگوهای توسعه سبز، توسعه پایدار و بالاخره توجه ویژهای به مسائل زیستمحیطی دارند، به کمک الگوی «برج- باغ»سازی موفق شدند تتمه باغهای شمال و شرق تهران را هم نابود نمایند تا در عوض بتوانند برای شهرداری ۸۰هزارنفری و هزینههای برنامههای فرهنگی آن ایجاد درآمد نمایند، چون مردم تهران از شهرداری فضای سبز، حملونقل عمومی و هوای پاک نمیخواستند بلکه اولویتشان بر روی تهیه شام و نهار و دادن سرویس به راهپیمایان اربعین و بالا بردن بیلبوردهای آمریکاستیزی و غربستیزی بود.
🔹بگذارید به دستاورد دیگر مدیرت مشعشع اصولگرایان بر شهرداری تهران اشاره نمایم. آنها شورای شهر را در شرایطی ترک کردند که شهرداری تهران بهواسطه استخدامهای بیدروپیکر و بیحسابوکتاب جناب قالیباف و همکاران نظامیشان مجبور است در ماه ۵۵۰میلیارد تومان حقوق بپردازد. برای درک بهتر این رقم میتوانید آن را با کل بودجه جاری یکساله محیطزیست کشور با ۶۰۰۰پرسنل و محیطبان که در حدود ۳۰۰میلیارد تومان میباشد مقایسه نمایید.
🔹به نظر من مسئولیت مصیبتی که بر شهر تهران در ۱۲سال مدیریت اصولگرایان رفت، بیش از آنکه متوجه اصولگرایان باشد، متوجه ۶میلیون واجدین شرایط رأی دادن میشد که به صندوقهای رأی در آن ۱۲سال پشت کردند و اصولگرایان توانستند با یکی، دو درصد آرا وارد شورای شهر تهران شوند.
🔹نه دوستان تردیدی نداشته باشید که گزینه عدم شرکت در انتخابات بدترین گزینه سیاسی است. علیرغم همه سرخوردگیها از عملکرد روحانی، فراکسیون امید و عزل و نصبهای آقای نجفی، نخواهید که عملکرد آنها را با عملکرد اصولگرایان مقایسه نمایید. میماند مطالباتمان از روحانی و عقبگرد او از آنها که در فرصت دیگری به آن خواهیم پرداخت.
👈بخش چهارم فایل صوتی یادداشت را در آدرس ذیل بشنوید:
https://t.me/sadeghZibakalam/2073
🔻صادق زیباکلام|هفتم دیماه۱۳۹۶
👈بخش چهارم فایل صوتی یادداشت را در آدرس ذیل بشنوید:
https://t.me/sadeghZibakalam/2073
🔹کارنامه اصولگرایان بر شورای شهر و شهرداری همانقدر غمانگیز بود که کارنامه مدیریتیشان بر مجلس و قوهمجریه. جناب قالیباف شهرداری تهران را در مهرماه با بدهی ۷۵هزار میلیارد تومانی به اصلاحطلبان تحویل دادند.
🔹این البته همه هنر اصولگرایان نبود. آنها تهران را تبدیل به جنگلی از بتونآرمه نمودند؛ شریانهای هوای تهران را با برجسازی در انتهای اتوبان همت مسدود نمودند و شهرداری را که بهنگام جلوس جناب قالیباف دارای ۳۵هزار پرسنل میبود با قریب ۸۰هزار حقوقبگیر تحویل آقای محمدعلی نجفی دادند.
🔹حاصل مدیریت ۱۲ساله اصولگرایان بر شهرداری تهران فقط تبدیل پایتخت به جنگلی از برجهای سر به فلک کشیده، مجتمعهای تجاری، هایپرمارکتها و شاپینگسنترهای غولآسا نبود. اصولگرایان که اعتقادات ژرفی به الگوهای توسعه سبز، توسعه پایدار و بالاخره توجه ویژهای به مسائل زیستمحیطی دارند، به کمک الگوی «برج- باغ»سازی موفق شدند تتمه باغهای شمال و شرق تهران را هم نابود نمایند تا در عوض بتوانند برای شهرداری ۸۰هزارنفری و هزینههای برنامههای فرهنگی آن ایجاد درآمد نمایند، چون مردم تهران از شهرداری فضای سبز، حملونقل عمومی و هوای پاک نمیخواستند بلکه اولویتشان بر روی تهیه شام و نهار و دادن سرویس به راهپیمایان اربعین و بالا بردن بیلبوردهای آمریکاستیزی و غربستیزی بود.
🔹بگذارید به دستاورد دیگر مدیرت مشعشع اصولگرایان بر شهرداری تهران اشاره نمایم. آنها شورای شهر را در شرایطی ترک کردند که شهرداری تهران بهواسطه استخدامهای بیدروپیکر و بیحسابوکتاب جناب قالیباف و همکاران نظامیشان مجبور است در ماه ۵۵۰میلیارد تومان حقوق بپردازد. برای درک بهتر این رقم میتوانید آن را با کل بودجه جاری یکساله محیطزیست کشور با ۶۰۰۰پرسنل و محیطبان که در حدود ۳۰۰میلیارد تومان میباشد مقایسه نمایید.
🔹به نظر من مسئولیت مصیبتی که بر شهر تهران در ۱۲سال مدیریت اصولگرایان رفت، بیش از آنکه متوجه اصولگرایان باشد، متوجه ۶میلیون واجدین شرایط رأی دادن میشد که به صندوقهای رأی در آن ۱۲سال پشت کردند و اصولگرایان توانستند با یکی، دو درصد آرا وارد شورای شهر تهران شوند.
🔹نه دوستان تردیدی نداشته باشید که گزینه عدم شرکت در انتخابات بدترین گزینه سیاسی است. علیرغم همه سرخوردگیها از عملکرد روحانی، فراکسیون امید و عزل و نصبهای آقای نجفی، نخواهید که عملکرد آنها را با عملکرد اصولگرایان مقایسه نمایید. میماند مطالباتمان از روحانی و عقبگرد او از آنها که در فرصت دیگری به آن خواهیم پرداخت.
👈بخش چهارم فایل صوتی یادداشت را در آدرس ذیل بشنوید:
https://t.me/sadeghZibakalam/2073
Telegram
صادق زیباکلام - Sadegh Zibakalam
چرا شعار «عبور از روحانی» خطاست؟|بخش چهارم
متن یادداشت را در آدرس ذیل بخوانید:
https://t.me/sadeghZibakalam/2074
متن یادداشت را در آدرس ذیل بخوانید:
https://t.me/sadeghZibakalam/2074
♦️مسئولیت نابسامانیهای کشور بر عهده کیست؟
🖍درباره اعتراضات دیروز مشهد
🔻صادق زیباکلام| ۸دیماه۱۳۹۶
🔹ایکاش میشد معجزهای میتوانست اتفاق بیفتاد و مردم ریشههای گرانی، فقر، بیکاری، تورم، رکود اقتصادی، از بین رفتن سپردههایشان در صندوقهای موسسات مالی، ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی، بیآبی، آلودگی هوا، از بین رفتن جنگلها، خشک شدن دریاچه اورمیه، تخریب هولناک محیط زیست کشور، زلزله، ناامیدی جوانان و فارغالتحصیلان برتر دانشگاههای کشور، افزایش اعتیاد، فحشا، خشونت و سایرمصیبتها و بلیههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور را به پای بیکفایتی و مدیریت ناتوان روحانی و دولتش مینوشتند. به خیا بانها ریخته و شعار «مرگ برروحانی» سر میدادند. البته اگر شعارهای «مرگ بر آمریکا»، «مرگ برانگلیس»، «مرگ برفتنهگر» هم سر میداندند که دیگر نورعلینور میشد و تندروها به وجد در میآمدند.
🔹اما در دنیای واقعی معجزهها کمتر اتفاق میافتند. نه اینکه روحانی کارنامه خیلی موفقی داشته، اما به سختی میتوان به مردم القا کرد که اگر بودجه جنگلداری یا محیط زیست کشور بر روی هم به ۸۰۰میلیارد تومان در سال هم نمیرسند اما در عوض بودجه موسسات تبلیغی–فرهنگی حوزوی ده برابر جنگلبانی و محیط زیست است، مقصرش روحانی است.
🔹اگر از بودجه ۳۸هزار میلیارد تومانی عمرانی کشور، تا پایان آبانماه فقط ۸هزار میلیارد آن هزینه شده و مابقی را دولت نداشته که هزینه نماید، مقصرش صرفا دولت روحانی نیست. صد البته که روحانی و دولتش هم بیتقصیر نیستند. اما قصورش بیشتر از این بابت است که وقتی روحانی در تلویزیون ظاهر میشود بجای صحبتهای سطحی، کانه مخاطبینش کودکان دوره ابتدایی هستند، به طرح مسائل جدی و واقعی کشور نمیپردازد، به مردم نمیگوید که چقدر از درآمدهای کشور در کنترل قوه مجریه است و یا چه میزان فرمان سیاست خارجی و رابطه با دنیا در دوست روحانی، تا برسیم به سیاستها و تصمیمات کلان دیگر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور.
🔹این هم حکایتی است که سیاست های مالی، پولی، اقتصادی، نظامی، روابط خارجی و تصمیمات مهم کشور در اختیار رئیسجمهور نیست یا اختیارات وی در اتخاذ آنها محدود است، اما درعوض وقتی مشکلات و بحران در مملکت ظاهر میشود انگشت اتهامات به سمت دولت گرفته میشود و قوه مجریه صرفا میبایستی پاسخگو باشد.
https://www.instagram.com/p/BdSZBRpBzLw/
🖍درباره اعتراضات دیروز مشهد
🔻صادق زیباکلام| ۸دیماه۱۳۹۶
🔹ایکاش میشد معجزهای میتوانست اتفاق بیفتاد و مردم ریشههای گرانی، فقر، بیکاری، تورم، رکود اقتصادی، از بین رفتن سپردههایشان در صندوقهای موسسات مالی، ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی، بیآبی، آلودگی هوا، از بین رفتن جنگلها، خشک شدن دریاچه اورمیه، تخریب هولناک محیط زیست کشور، زلزله، ناامیدی جوانان و فارغالتحصیلان برتر دانشگاههای کشور، افزایش اعتیاد، فحشا، خشونت و سایرمصیبتها و بلیههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور را به پای بیکفایتی و مدیریت ناتوان روحانی و دولتش مینوشتند. به خیا بانها ریخته و شعار «مرگ برروحانی» سر میدادند. البته اگر شعارهای «مرگ بر آمریکا»، «مرگ برانگلیس»، «مرگ برفتنهگر» هم سر میداندند که دیگر نورعلینور میشد و تندروها به وجد در میآمدند.
🔹اما در دنیای واقعی معجزهها کمتر اتفاق میافتند. نه اینکه روحانی کارنامه خیلی موفقی داشته، اما به سختی میتوان به مردم القا کرد که اگر بودجه جنگلداری یا محیط زیست کشور بر روی هم به ۸۰۰میلیارد تومان در سال هم نمیرسند اما در عوض بودجه موسسات تبلیغی–فرهنگی حوزوی ده برابر جنگلبانی و محیط زیست است، مقصرش روحانی است.
🔹اگر از بودجه ۳۸هزار میلیارد تومانی عمرانی کشور، تا پایان آبانماه فقط ۸هزار میلیارد آن هزینه شده و مابقی را دولت نداشته که هزینه نماید، مقصرش صرفا دولت روحانی نیست. صد البته که روحانی و دولتش هم بیتقصیر نیستند. اما قصورش بیشتر از این بابت است که وقتی روحانی در تلویزیون ظاهر میشود بجای صحبتهای سطحی، کانه مخاطبینش کودکان دوره ابتدایی هستند، به طرح مسائل جدی و واقعی کشور نمیپردازد، به مردم نمیگوید که چقدر از درآمدهای کشور در کنترل قوه مجریه است و یا چه میزان فرمان سیاست خارجی و رابطه با دنیا در دوست روحانی، تا برسیم به سیاستها و تصمیمات کلان دیگر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور.
🔹این هم حکایتی است که سیاست های مالی، پولی، اقتصادی، نظامی، روابط خارجی و تصمیمات مهم کشور در اختیار رئیسجمهور نیست یا اختیارات وی در اتخاذ آنها محدود است، اما درعوض وقتی مشکلات و بحران در مملکت ظاهر میشود انگشت اتهامات به سمت دولت گرفته میشود و قوه مجریه صرفا میبایستی پاسخگو باشد.
https://www.instagram.com/p/BdSZBRpBzLw/
Instagram
صادق زیباکلام
. مسئولیت نابسامانیهای کشور بر عهده کیست؟ ایکاش میشد معجزهای میتوانست اتفاق بیفتاد و مردم ریشههای گرانی، فقر، بیکاری، تورم، رکود اقتصادی، از بین رفتن سپردههایشان در صندوقهای موسسات مالی، ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی، بیآبی، آلودگی هوا، از بین رفتن…
♦️ای کاش این بار مسئولان تراژدی سال 88 را تکرار نکنند
🔻صادق زیباکلام|انتخاب خبر| ۹دیماه۱۳۹۶
🔹درست است دولت آقای روحانی دولت خیلی موفقی از نظر اقتصادی نبوده است، اما آنچه که باعث نارضایتی امروز مردم شده است، آنچه که باعث وضعیت وحشتناک ایران شده است فقط سیاستهای روحانی در این 7-6 ماه گذشته و حتی 4 سال گذشته نبوده است. عمق مشکلات و مسائل و بیسیاستیها و سیاستهای نادرستی که در کشور اجرا شده است بسیار بیشتر از این چهار سال زمامداری آقای روحانی است. هزینههای هنگفتی صرف امور نظامی و پروژه موشکسازی کشور می شود، هزینههای هنگفتی صرف برنامه هستهای شده بدون اینکه هیچ دستاوردی و حاصلی داشته باشد، 50هزار نفر در سازمان انرژی اتمی ایران در حال دریافت حقوق هستند و معلوم نیست که این انرژی اتمی واقعا چه کمکی، چه سودی و چه دستاوردی برای توسعه کشور داشته است، درصورتیکه کل کارکنان محیطزیست کشور فقط 6000نفر است.
🔹ایران بودجههایی در سوریه، لبنان و یمن هزینه میکند. در این صورت آیا مردم ایران راضی هستند که پولشان صرف حزبالله لبنان و یمن بشود؟ همچنین بودجههایی صرف حفظ رژیم دیکتاتور و رژیمی که خیلی با رژیم صدام حسین فرقی ندارد و در سوریه حاکم است میشود. آیا مردم ایران راضی هستند که پولشان صرف چنین رژیمی شود که باعث بغض و کینه اعراب و اهلسنت علیه جمهوری اسلامی ایران شود؟ این مسائل به نظر من چیزی نیست که بگوییم مشکل، فقط روحانی است.
🔹جنس نارضایتیها و سرخوردگیها یک مقدار با سال88 متفاوت شده است. سال88 اعتراضات سیاسی بود اما الان اعتراضات اقتصادی و غیرسیاسیتر شده است. چه کسی فکر میکرد که در کشور ایران بعد از چهل سال حاکمیت جمهوری اسلامی ایران به نفع سلطنت و پادشاه شعار داده شود و یک عده بگویند و شعار سر دهند که پادشاه و پهلوی بازگردد؟ نمی دانم واقعا آیا مسئولین همچنان میخواهند در دنیای خودشان باشند و تا کی میخواهند چشمان خود را روی واقعیتها و برآیند و حاصل سیاستهای 40 سال خود همچنان بسته نگهدارند؟!
https://www.instagram.com/p/BdVriZoBndb/
👈متن کامل گفتگوی صادق زیباکلام با انتخاب خبر
http://www.entekhabkhabar.ir/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA/12012-%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D8%B4-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%98%D8%AF%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D9%84-88-%D8%B1%D8%A7-%D8%AA%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%D9%86%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF
https://www.instagram.com/p/BdVriZoBndb/
🔻صادق زیباکلام|انتخاب خبر| ۹دیماه۱۳۹۶
🔹درست است دولت آقای روحانی دولت خیلی موفقی از نظر اقتصادی نبوده است، اما آنچه که باعث نارضایتی امروز مردم شده است، آنچه که باعث وضعیت وحشتناک ایران شده است فقط سیاستهای روحانی در این 7-6 ماه گذشته و حتی 4 سال گذشته نبوده است. عمق مشکلات و مسائل و بیسیاستیها و سیاستهای نادرستی که در کشور اجرا شده است بسیار بیشتر از این چهار سال زمامداری آقای روحانی است. هزینههای هنگفتی صرف امور نظامی و پروژه موشکسازی کشور می شود، هزینههای هنگفتی صرف برنامه هستهای شده بدون اینکه هیچ دستاوردی و حاصلی داشته باشد، 50هزار نفر در سازمان انرژی اتمی ایران در حال دریافت حقوق هستند و معلوم نیست که این انرژی اتمی واقعا چه کمکی، چه سودی و چه دستاوردی برای توسعه کشور داشته است، درصورتیکه کل کارکنان محیطزیست کشور فقط 6000نفر است.
🔹ایران بودجههایی در سوریه، لبنان و یمن هزینه میکند. در این صورت آیا مردم ایران راضی هستند که پولشان صرف حزبالله لبنان و یمن بشود؟ همچنین بودجههایی صرف حفظ رژیم دیکتاتور و رژیمی که خیلی با رژیم صدام حسین فرقی ندارد و در سوریه حاکم است میشود. آیا مردم ایران راضی هستند که پولشان صرف چنین رژیمی شود که باعث بغض و کینه اعراب و اهلسنت علیه جمهوری اسلامی ایران شود؟ این مسائل به نظر من چیزی نیست که بگوییم مشکل، فقط روحانی است.
🔹جنس نارضایتیها و سرخوردگیها یک مقدار با سال88 متفاوت شده است. سال88 اعتراضات سیاسی بود اما الان اعتراضات اقتصادی و غیرسیاسیتر شده است. چه کسی فکر میکرد که در کشور ایران بعد از چهل سال حاکمیت جمهوری اسلامی ایران به نفع سلطنت و پادشاه شعار داده شود و یک عده بگویند و شعار سر دهند که پادشاه و پهلوی بازگردد؟ نمی دانم واقعا آیا مسئولین همچنان میخواهند در دنیای خودشان باشند و تا کی میخواهند چشمان خود را روی واقعیتها و برآیند و حاصل سیاستهای 40 سال خود همچنان بسته نگهدارند؟!
https://www.instagram.com/p/BdVriZoBndb/
👈متن کامل گفتگوی صادق زیباکلام با انتخاب خبر
http://www.entekhabkhabar.ir/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA/12012-%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D8%B4-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%DA%98%D8%AF%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D9%84-88-%D8%B1%D8%A7-%D8%AA%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%D9%86%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF
https://www.instagram.com/p/BdVriZoBndb/
Instagram
صادق زیباکلام
. صادق زیباکلام در گفتگو با انتخاب خبر : ای کاش این بار مسئولان تراژدی سال88 را تکرار نکنند درست است دولت آقای روحانی دولت خیلی موفقی از نظر اقتصادی نبوده است، اما آنچه که باعث نارضایتی امروز مردم شده است، آنچه که باعث وضعیت وحشتناک ایران شده است فقط سیاستهای…
♦️اصلاحطلبان و اعتراضات مردمی اخیر
🖍این مقاله با عنوان «تجربه تلخ را تکرار نکنیم» در روزنامه شرق به چاپ رسید
🔻صادق زیباکلام| ۱۱دي۱۳۹۶
https://www.instagram.com/p/Bdcsa45hdAb/
🔹صرفنظر از آنکه دامنه اعتراضاتی که از روز جمعه در مشهد به راه افتاد و برخی شهرهای دیگر را هم دربر گرفت تا کجا ادامه پیدا کند، جریانات سیاسی کشور بهویژه اصلاحطلبان را با این پرسش روبهرو کرده که باید موضعگیری آنها در قبال این اعتراضات چه باشد؟
🔹بگذارید با سادهترین بخش که دولت باشد، شروع کنیم. دولت دکتر روحانی که معمولاً ترجیح میدهد در برابر رویدادهای دشوار ایستادگی چندانی نکند، اینبار هم همان واکنش را نشان داد؛ مانند عقبنشینی درباره افزایش قیمت نان و کاهش یارانهبگیرها(که هر دو تصمیمهای درستی بودند)، بهمجرد آنکه دولت با انتقاد روبهرو شد، آن تصمیمات را به بایگانی فرستاد؛ تکلیف تندروها نیز کموبیش روشن است. آنها آنجا که مردم در مخالفت با دولت دکتر روحانی شعارهای آنچنانی سرداده و آن را متهم به بیکفایتی کنند، شاید خوشحال هم بشوند؛ اما با پیوستن اقشار و لایههای دیگری به جمعیت و راندهشدن شعار علیه رئیسجمهور به حاشیه و در عوض طرح شعارهای ساختارشکنانه، تندروها متوجه متن موضوع شدند. از این نقطه به بعد، هم تندروها و هم اصولگرایان رویکردشان به اعتراضها تغییر کرد و همان شد که از شنبهشب در صداوسیما شاهد آن شدهایم: «مردم بهحق از سیاستها و عملکرد اقتصادی دولت در فشار و تنگنا هستند و علیه شرایط ناملایم اقتصادی خود دست به اعتراضات خیابانی زدهاند؛ اما برخی از عناصر فرصتطلب، منافقین و ضدانقلاب وابسته به دشمن، سعی میکنند از اعتراضات بهحق مردم سوءاستفاده کرده و شعارهای دیگری سر دهند». البته در روزهای آینده این واکنش تبدیل به رویکرد اصلی اصولگرایان خواهد شد.
🔹اصلاحطلبان باید چه رویکرد و موضعگیریای در قبال اعتراضات چند روز گذشته اتخاذ کنند؟ دشواربودن پاسخ این پرسش، باعث شده اصلاحطلبان ترجیح بدهند سکوت کنند؛ چون هر پاسخی که بدهند، آنها را با دستهای از دردسرها روبهرو خواهد کرد. اگر از اعتراضها جانبداری نکنند، درست است که از واکنشهای احتمالی مسئولان مصون میمانند اما در مقابل با شماتت و اعتراض جدی معترضان روبهرو خواهند شد. تا همینجا هم معترضان فاصله معناداری با اصلاحطلبان و شعارهایشان داشتهاند. بهعلاوه به نظر میرسد سرخوردگی آنها از اصلاحطلبان و دولت دکتر روحانی، به هماناندازه اصولگرایان باشد. درنتیجه حمایتنکردن از معترضان، صرفاً بر سرخوردگی آنها از اصلاحطلبان خواهد افزود. ملاحظات سیاسی به کنار، پرسش اساسی آن است که اصلاحطلبان از منظر منافع ملی باید چه موضعگیریای داشته باشند؟ قبل از پرداختن به پاسخ، نگاهی جامعهشناختی به معترضان بیندازیم.
🔹با اندکی تسامح شاید بتوان گفت که تعدادی از معترضین، جوانان دهههفتادی هستند که بهجز یأس احساس دیگری ندارند. ارتش بزرگ لیسانسهها و فوقلیسانسهای بیکار که بسیاری هم تعلق به اقشار کمدرآمد جامعه دارند، به نظر میرسد هسته اصلی را تشکیل میدهند. آنها نهتنها از اصولگرایان ناامید شدهاند، بلکه از اصلاحطلبان هم مأیوس شدهاند. به نظر میرسد تیر خلاص هم از امیدنداشتن به آینده اقتصادی از سوی دولت دوازدهم به آنها شلیک شد. بسیاری از این جوانان با هزاران انتظار و آرزو در انتخابات اردیبهشت شرکت کرده و نام روحانی را روی برگههای رأی نوشتند؛ اما با بهراهافتادن امواج «عبور از روحانی» نهتنها از رئیسجمهور گلهمند هستند، بلکه احساس میکنند از سوی روحانی و اصلاحطلبانی که مردم را ترغیب به شرکت در انتخابات میکردند، به بازی گرفتهشدهاند.
🔹با وجود همه اینها، نمیتوانم با مسیر اشتباهی که فرزندانم از فرط یاس و سرخوردگی از شرایط برگزیدهاند، بهواسطه خوشایند این گروه یا آن تفکر موافقت کنم. نگارنده در مخالفت با شعار «عبور از روحانی» بهطور مفصل به معضل تاریخی «قبضوبسط دموکراسی» در جامعه ایران پرداختهام. همه سخن نگارنده با معترضان، تکرار همان موضع است که مشکل یا گمشده همه ما، کمرنگبودن نهاد دموکراسی در جامعه ماست؛ اما مسیری که برای نشاندادن اعتراضها انتخاب شده، نهتنها ایران را بهسوی دموکراسی نمیبرد، بلکه با کشاندن پای نیروهای دیگر به میان، باز یک گام دیگر به عقب خواهیم رفت و این تکرار همان تراژدی «قبضوبسط دموکراسی» در تاریخ معاصر ما خواهد بود. نمیدانم این تجربه تلخ تاریخی را چندبار باید تکرار کنیم؟
👈متن کامل یادداشت www.zibakalam.com/news/2347
🖍این مقاله با عنوان «تجربه تلخ را تکرار نکنیم» در روزنامه شرق به چاپ رسید
🔻صادق زیباکلام| ۱۱دي۱۳۹۶
https://www.instagram.com/p/Bdcsa45hdAb/
🔹صرفنظر از آنکه دامنه اعتراضاتی که از روز جمعه در مشهد به راه افتاد و برخی شهرهای دیگر را هم دربر گرفت تا کجا ادامه پیدا کند، جریانات سیاسی کشور بهویژه اصلاحطلبان را با این پرسش روبهرو کرده که باید موضعگیری آنها در قبال این اعتراضات چه باشد؟
🔹بگذارید با سادهترین بخش که دولت باشد، شروع کنیم. دولت دکتر روحانی که معمولاً ترجیح میدهد در برابر رویدادهای دشوار ایستادگی چندانی نکند، اینبار هم همان واکنش را نشان داد؛ مانند عقبنشینی درباره افزایش قیمت نان و کاهش یارانهبگیرها(که هر دو تصمیمهای درستی بودند)، بهمجرد آنکه دولت با انتقاد روبهرو شد، آن تصمیمات را به بایگانی فرستاد؛ تکلیف تندروها نیز کموبیش روشن است. آنها آنجا که مردم در مخالفت با دولت دکتر روحانی شعارهای آنچنانی سرداده و آن را متهم به بیکفایتی کنند، شاید خوشحال هم بشوند؛ اما با پیوستن اقشار و لایههای دیگری به جمعیت و راندهشدن شعار علیه رئیسجمهور به حاشیه و در عوض طرح شعارهای ساختارشکنانه، تندروها متوجه متن موضوع شدند. از این نقطه به بعد، هم تندروها و هم اصولگرایان رویکردشان به اعتراضها تغییر کرد و همان شد که از شنبهشب در صداوسیما شاهد آن شدهایم: «مردم بهحق از سیاستها و عملکرد اقتصادی دولت در فشار و تنگنا هستند و علیه شرایط ناملایم اقتصادی خود دست به اعتراضات خیابانی زدهاند؛ اما برخی از عناصر فرصتطلب، منافقین و ضدانقلاب وابسته به دشمن، سعی میکنند از اعتراضات بهحق مردم سوءاستفاده کرده و شعارهای دیگری سر دهند». البته در روزهای آینده این واکنش تبدیل به رویکرد اصلی اصولگرایان خواهد شد.
🔹اصلاحطلبان باید چه رویکرد و موضعگیریای در قبال اعتراضات چند روز گذشته اتخاذ کنند؟ دشواربودن پاسخ این پرسش، باعث شده اصلاحطلبان ترجیح بدهند سکوت کنند؛ چون هر پاسخی که بدهند، آنها را با دستهای از دردسرها روبهرو خواهد کرد. اگر از اعتراضها جانبداری نکنند، درست است که از واکنشهای احتمالی مسئولان مصون میمانند اما در مقابل با شماتت و اعتراض جدی معترضان روبهرو خواهند شد. تا همینجا هم معترضان فاصله معناداری با اصلاحطلبان و شعارهایشان داشتهاند. بهعلاوه به نظر میرسد سرخوردگی آنها از اصلاحطلبان و دولت دکتر روحانی، به هماناندازه اصولگرایان باشد. درنتیجه حمایتنکردن از معترضان، صرفاً بر سرخوردگی آنها از اصلاحطلبان خواهد افزود. ملاحظات سیاسی به کنار، پرسش اساسی آن است که اصلاحطلبان از منظر منافع ملی باید چه موضعگیریای داشته باشند؟ قبل از پرداختن به پاسخ، نگاهی جامعهشناختی به معترضان بیندازیم.
🔹با اندکی تسامح شاید بتوان گفت که تعدادی از معترضین، جوانان دهههفتادی هستند که بهجز یأس احساس دیگری ندارند. ارتش بزرگ لیسانسهها و فوقلیسانسهای بیکار که بسیاری هم تعلق به اقشار کمدرآمد جامعه دارند، به نظر میرسد هسته اصلی را تشکیل میدهند. آنها نهتنها از اصولگرایان ناامید شدهاند، بلکه از اصلاحطلبان هم مأیوس شدهاند. به نظر میرسد تیر خلاص هم از امیدنداشتن به آینده اقتصادی از سوی دولت دوازدهم به آنها شلیک شد. بسیاری از این جوانان با هزاران انتظار و آرزو در انتخابات اردیبهشت شرکت کرده و نام روحانی را روی برگههای رأی نوشتند؛ اما با بهراهافتادن امواج «عبور از روحانی» نهتنها از رئیسجمهور گلهمند هستند، بلکه احساس میکنند از سوی روحانی و اصلاحطلبانی که مردم را ترغیب به شرکت در انتخابات میکردند، به بازی گرفتهشدهاند.
🔹با وجود همه اینها، نمیتوانم با مسیر اشتباهی که فرزندانم از فرط یاس و سرخوردگی از شرایط برگزیدهاند، بهواسطه خوشایند این گروه یا آن تفکر موافقت کنم. نگارنده در مخالفت با شعار «عبور از روحانی» بهطور مفصل به معضل تاریخی «قبضوبسط دموکراسی» در جامعه ایران پرداختهام. همه سخن نگارنده با معترضان، تکرار همان موضع است که مشکل یا گمشده همه ما، کمرنگبودن نهاد دموکراسی در جامعه ماست؛ اما مسیری که برای نشاندادن اعتراضها انتخاب شده، نهتنها ایران را بهسوی دموکراسی نمیبرد، بلکه با کشاندن پای نیروهای دیگر به میان، باز یک گام دیگر به عقب خواهیم رفت و این تکرار همان تراژدی «قبضوبسط دموکراسی» در تاریخ معاصر ما خواهد بود. نمیدانم این تجربه تلخ تاریخی را چندبار باید تکرار کنیم؟
👈متن کامل یادداشت www.zibakalam.com/news/2347
Instagram
صادق زیباکلام
. صرفنظر از آنکه دامنه اعتراضاتی که از روز جمعه در مشهد به راه افتاد و برخی شهرهای دیگر را هم دربر گرفت تا کجا ادامه پیدا کند، جریانات سیاسی کشور بهویژه اصلاحطلبان را با این پرسش روبهرو کرده که باید موضعگیری آنها در قبال این اعتراضات چه باشد؟ تکلیف…
♦️صادق زیباکلام: نمی دانستم عربستان از چنین توانمندی برخوردار است که میتواند هزاران نفر را به خیابانها بکشاند
🖍نامه سرگشاده به علی شمخانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی، در پی اظهارات وی درباره نقش عربستان در اعتراضات اخیر
🔻۱۳دي۱۳۹۶
امیر دریادار علی شمخانی
دبیر شورایعالی امنیت ملی شیدالله ارکانه
🔹با سلام و تحیات؛ اظهارنظر حضرتعالی مبنی بر اینکه ناآرامیهای اخیر را به عربستان نسبت داده بودید شگفتزدهام نمود. نمی دانستم عربستان از چنین توانمندی برخوردار است که میتواند هزاران تن از جوانانمان را در شهرهای بزرگ و کوچک کشورمان به خیابانها بکشاند. البته بیش از آن که از قدرت عربستان شگفتزده شوم، از اظهارنظر حضرتعالی متاسف شدم.
🔹این البته نه نخستینباری است که مسئولین در مواجهه با اعتراضات مردمی آنها را به توطئههای دشمن حوالت داده اند و نه آخرین آن خواهد بود. به یاد نمیآورم حتی یکبار در طی این قریب به چهل سال مسئولین ما بجز این، واکنش دیگری نشان داده باشند. اعتراضات سال۸۸ به سفارت انگلستان، به آمریکاییها و جورج سوروس نسبت داده شدند و اعتراضات امروز هم به داعش و عربستان. البته اسرائیل، مجاهدین، سلطنتطلبها، بهاییها و عناصر نفوذی دشمن هم بیتقصیر نبودهاند. از عالم گرفته تا آدم، همه دستی در اعتراضات مردم ایران دارند الّا خود مردم ایران و عملکرد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نظام.
🔹ایکاش برای یکبار هم که شده بود، بجای متوسل شدن به شهر فرنگ و پادشاه جنها و پناهبردن به توهمات توطئه و فرضیههای داییجانناپلئونی، از برج عاج خود فرود میآمدید و از مردمی که از سیاستهای شما به جان آمدهاند، میپرسیدید دردتان چیست؟ به چه چیزی اعتراض دارید؟ چرا عصیان کردهاید؟ دراینصورت دیگر خیلی نیازی نمیرفت که پای آمریکا، اسرائیل، انگلستان، صهیونیستها، جورج سوروس، عربستان، داعش و مجاهدین را به میان میکشیدید.
🔹اگر بجای تهدید و ارعاب و نشان دادن قدرت، حاضر میشدید به دردشان گوش بدهید متوجه میشدید اکثرا جوانان دهه هفتادی هستند که سالهاست بیکارند؛ نه گذشته تابناکی داشتهاند و نه امیدی به آینده. بیست و چند ساله و سی و چند سالههایی هستند که سالهاست لیسانس و فوقلیسانس گرفتهاند اما همچنان بر سر سفره پدر و مادر نشستهاند. سرخورده از اصولگرایان و شریعتمداریشان، ناامید از اصلاحطلبان و لیبرالیسمشان و منزجر از روحانی و وعدههای توخالیاش. دستکم عدالتشان از من و شما خیلی بیشتر است، چرا که نسبت به همه ما به یک اندازه بیاعتمادند و متنفر.
ایام به کام باد
صادق زیباکلام
۱۳دیماه۹۶
https://www.instagram.com/p/BddjMgLBntV/
🖍نامه سرگشاده به علی شمخانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی، در پی اظهارات وی درباره نقش عربستان در اعتراضات اخیر
🔻۱۳دي۱۳۹۶
امیر دریادار علی شمخانی
دبیر شورایعالی امنیت ملی شیدالله ارکانه
🔹با سلام و تحیات؛ اظهارنظر حضرتعالی مبنی بر اینکه ناآرامیهای اخیر را به عربستان نسبت داده بودید شگفتزدهام نمود. نمی دانستم عربستان از چنین توانمندی برخوردار است که میتواند هزاران تن از جوانانمان را در شهرهای بزرگ و کوچک کشورمان به خیابانها بکشاند. البته بیش از آن که از قدرت عربستان شگفتزده شوم، از اظهارنظر حضرتعالی متاسف شدم.
🔹این البته نه نخستینباری است که مسئولین در مواجهه با اعتراضات مردمی آنها را به توطئههای دشمن حوالت داده اند و نه آخرین آن خواهد بود. به یاد نمیآورم حتی یکبار در طی این قریب به چهل سال مسئولین ما بجز این، واکنش دیگری نشان داده باشند. اعتراضات سال۸۸ به سفارت انگلستان، به آمریکاییها و جورج سوروس نسبت داده شدند و اعتراضات امروز هم به داعش و عربستان. البته اسرائیل، مجاهدین، سلطنتطلبها، بهاییها و عناصر نفوذی دشمن هم بیتقصیر نبودهاند. از عالم گرفته تا آدم، همه دستی در اعتراضات مردم ایران دارند الّا خود مردم ایران و عملکرد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نظام.
🔹ایکاش برای یکبار هم که شده بود، بجای متوسل شدن به شهر فرنگ و پادشاه جنها و پناهبردن به توهمات توطئه و فرضیههای داییجانناپلئونی، از برج عاج خود فرود میآمدید و از مردمی که از سیاستهای شما به جان آمدهاند، میپرسیدید دردتان چیست؟ به چه چیزی اعتراض دارید؟ چرا عصیان کردهاید؟ دراینصورت دیگر خیلی نیازی نمیرفت که پای آمریکا، اسرائیل، انگلستان، صهیونیستها، جورج سوروس، عربستان، داعش و مجاهدین را به میان میکشیدید.
🔹اگر بجای تهدید و ارعاب و نشان دادن قدرت، حاضر میشدید به دردشان گوش بدهید متوجه میشدید اکثرا جوانان دهه هفتادی هستند که سالهاست بیکارند؛ نه گذشته تابناکی داشتهاند و نه امیدی به آینده. بیست و چند ساله و سی و چند سالههایی هستند که سالهاست لیسانس و فوقلیسانس گرفتهاند اما همچنان بر سر سفره پدر و مادر نشستهاند. سرخورده از اصولگرایان و شریعتمداریشان، ناامید از اصلاحطلبان و لیبرالیسمشان و منزجر از روحانی و وعدههای توخالیاش. دستکم عدالتشان از من و شما خیلی بیشتر است، چرا که نسبت به همه ما به یک اندازه بیاعتمادند و متنفر.
ایام به کام باد
صادق زیباکلام
۱۳دیماه۹۶
https://www.instagram.com/p/BddjMgLBntV/
Instagram
صادق زیباکلام
. امیر دریادار #علی_شمخانی دبیر شورایعالی امنیت ملی شیدالله ارکانه با سلام و تحیات؛ اظهارنظر حضرتعالی مبنی بر اینکه ناآرامیهای اخیر را به عربستان نسبت داده بودید شگفتزدهام نمود. نمی دانستم عربستان از چنین توانمندی برخوردار است که میتواند هزاران تن از…
عبور مردم از اصلاحطلبان
صادق زیباکلام
صادق زیباکلام در گفتگو با دویچهوله:
مردم از اصلاحطلبان هم عبور کردند.
مردم از اصلاحطلبان هم عبور کردند.
صادق زیباکلام - Sadegh Zibakalam
صادق زیباکلام – عبور مردم از اصلاحطلبان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صادق زیباکلام در گفتگو با دویچهوله: مردم از اصلاحطلبان هم عبور کردند.
آدرس فایل صوتی:
https://t.me/sadeghZibakalam/2085
آدرس فایل صوتی:
https://t.me/sadeghZibakalam/2085
Forwarded from آموزشکده توانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صدای دکتر صادق زیباکلام را بشنوید
او میگوید "بازندهی اصلی این یک هفته اصلاحطلبان بودند.
جایگاه، اعتبار و آبرویی که قطره قطره جمع شده بود را از دست دادند"
#تظاهرات_سراسری
@Tavaana_TavaanaTech
او میگوید "بازندهی اصلی این یک هفته اصلاحطلبان بودند.
جایگاه، اعتبار و آبرویی که قطره قطره جمع شده بود را از دست دادند"
#تظاهرات_سراسری
@Tavaana_TavaanaTech
فقط پهلوانان، نمیمیرند
صادق زیباکلام
♦️فقط پهلوانان نمیمیرند.
🎵فایل صوتی خاطرهای از #صادق_زیباکلام
🔻به مناسبت ۱۷دی سالگرد درگذشت جهان پهلوان تختی
🎵فایل صوتی خاطرهای از #صادق_زیباکلام
🔻به مناسبت ۱۷دی سالگرد درگذشت جهان پهلوان تختی
Forwarded from صادق زیباکلام - Sadegh Zibakalam
♦️فقط پهلوانان نمیمیرند.
🎵فایل صوتی خاطرهای از #صادق_زیباکلام
🔻به مناسبت ۱۷دی سالگرد درگذشت جهان پهلوان تختی
👈 فایل صوتی را از طریق آدرسهای ذیل بشنوید:
http://shenoto.com/album/19608
http://www.aparat.com/v/wMqsO
https://youtu.be/JHLFZDB4FDE
🖍 متن کامل یادداشت:
http://www.zibakalam.com/news/314
اما نتوانستم ادامه دهم و باز گریهام گرفت. ميرفخرايي گفت چرا گريه میکنی؟ گفتم آقا تو را خدا به بابام نگين. آقاي ميرفخرايي تو را خدا به آقاي بهرامي بگين به بابام نگه. بهرامی گفت حرف نزن و قصه تختي را بگو. آقاي ميرفخرايي هم گفت قصه را بگو که چرا عاشق تختي شدي.
من از آقاي بهرامي خواهش میکنم اين دفعه شماها را ببخشند و قول بدين هر کس خواست از اين به بعد شلوغ کنه شما فوري بياين دفتر به آقاي بهرامي يا محسني بگين. قبل از اينکه من چيزي بگويم آقاي بهرامی گفت اصلاً نميشه تا به کلانتري نفرستيمشون و باباهاشون نيان اينجا فايده نداره.
اما آقاي ميرفخرايي گفت حالا زيباکلام قصه تو بگو ببينم بابات راجع به تختي چي گفت. گفتم آقا، بابام میگفت تختي وزن هفتم کشتي مي گيره و هميشه دو تا حريف قدر داره؛ يکي عصمت آتلي از ترکيه و دومي مدودوف از شوروي. در المپيک ملبورن تختي براي طلا رودرروي مدودوف قرار میگیرد. بعد که کشتي تموم ميشه يوري شاهمرادوف سرمربي تيم ملي کشتي شوروي مياد و درحالیکه تختي کنار تشک نشسته بود او را میبوسد.
همه تعجب میکنند چرا سرمربي تيم حريف میآید و کشتیگیر رقيب را میبوسد. از تختي میپرسند چرا شاهمرادوف تو را بوسيد و بغل کرد. تختي هم میگوید نمیدانم؛ و ایرانیها میروند پيش شاهمرادوف و از او میپرسند چه شد که شما بعد از کشتي آمدي و تختي را بوسيدي و او را در آغوش گرفتي؟
شاهمرادوف میگوید براي اينکه تختي يک مرد واقعيه؛ يک جوانمرد واقعيه. کتف چپ مدودوف آسیبدیده بود و درد میکرد. تختي هم اين را میدانست و در تمام مدتي که با مدودوف سرشاخ بود حتي یکبار هم به سمت شانه چپ او نرفت و دست به شانه آسیبدیده او نزد.
🎵فایل صوتی خاطرهای از #صادق_زیباکلام
🔻به مناسبت ۱۷دی سالگرد درگذشت جهان پهلوان تختی
👈 فایل صوتی را از طریق آدرسهای ذیل بشنوید:
http://shenoto.com/album/19608
http://www.aparat.com/v/wMqsO
https://youtu.be/JHLFZDB4FDE
🖍 متن کامل یادداشت:
http://www.zibakalam.com/news/314
اما نتوانستم ادامه دهم و باز گریهام گرفت. ميرفخرايي گفت چرا گريه میکنی؟ گفتم آقا تو را خدا به بابام نگين. آقاي ميرفخرايي تو را خدا به آقاي بهرامي بگين به بابام نگه. بهرامی گفت حرف نزن و قصه تختي را بگو. آقاي ميرفخرايي هم گفت قصه را بگو که چرا عاشق تختي شدي.
من از آقاي بهرامي خواهش میکنم اين دفعه شماها را ببخشند و قول بدين هر کس خواست از اين به بعد شلوغ کنه شما فوري بياين دفتر به آقاي بهرامي يا محسني بگين. قبل از اينکه من چيزي بگويم آقاي بهرامی گفت اصلاً نميشه تا به کلانتري نفرستيمشون و باباهاشون نيان اينجا فايده نداره.
اما آقاي ميرفخرايي گفت حالا زيباکلام قصه تو بگو ببينم بابات راجع به تختي چي گفت. گفتم آقا، بابام میگفت تختي وزن هفتم کشتي مي گيره و هميشه دو تا حريف قدر داره؛ يکي عصمت آتلي از ترکيه و دومي مدودوف از شوروي. در المپيک ملبورن تختي براي طلا رودرروي مدودوف قرار میگیرد. بعد که کشتي تموم ميشه يوري شاهمرادوف سرمربي تيم ملي کشتي شوروي مياد و درحالیکه تختي کنار تشک نشسته بود او را میبوسد.
همه تعجب میکنند چرا سرمربي تيم حريف میآید و کشتیگیر رقيب را میبوسد. از تختي میپرسند چرا شاهمرادوف تو را بوسيد و بغل کرد. تختي هم میگوید نمیدانم؛ و ایرانیها میروند پيش شاهمرادوف و از او میپرسند چه شد که شما بعد از کشتي آمدي و تختي را بوسيدي و او را در آغوش گرفتي؟
شاهمرادوف میگوید براي اينکه تختي يک مرد واقعيه؛ يک جوانمرد واقعيه. کتف چپ مدودوف آسیبدیده بود و درد میکرد. تختي هم اين را میدانست و در تمام مدتي که با مدودوف سرشاخ بود حتي یکبار هم به سمت شانه چپ او نرفت و دست به شانه آسیبدیده او نزد.
YouTube
فقط پهلوانان نمیمیرند. با صدای صادق زیباکلام
خاطره صادق زیباکلام درباره جهان پهلوان تختی
♦️اکبر هاشمی رفسنجانی: انقلابی یا واقعگرا؟
https://www.instagram.com/p/BdvcgklhXM0/
🖍چکیده مقاله مننتشر شده در نخستین کنگره بزرگداشت آیتالله هاشمی رفسنجانی
🔹استدلال اصلی این مقاله آن است که مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی بیش از آنکه یک انقلابی رادیکال باشد، یک سیاستمداری واقعگرا و پراگماتیسم بود. واقعبینی هاشمی رفسنجانی در حقیقت بیشترین نفع و دستاورد را برای انقلاب و نظام داشت. یکی از بارزترین خدمات و دستاوردهای واقعبینی هاشمی رفسنجانی، نقش وی در پایان بخشیدن به 8سال جنگ با عراق بود. سخنی به اغراق نرفته اگر گفته شود که اگر تلاشهای ایشان در مجاب نمودن رهبران و مسئولین نظام ازجمله مرحوم امام خمینی در پایان بخشیدن به جنگ نمیبود، معلوم نبود که آن جنگ چه سرنوشتی پیدا میکرد و ایبسا با صدمات بسیار سنگینتری برای کشور به پایان میرسید.
🔹هدف اصلی مقاله آن است تا نشان دهد که عنصر واقعبینی اساساً همواره و از همان ابتدا ورود ایشان به عرصه سیاسی در کنار امام در سال1340، یکی از ویژگیهای بارز شخصیتی ایشان بوده؛ چه قبل از انقلاب و در دوران مبارزه، چه در دوران انقلاب و چه در سالهای بعد از انقلاب و دستکم تا اواخر دوره ریاستجمهوریشان در سال1376. مقاله درعینحال نشان میدهد که علیرغم روحیه اعتدال و میانهروی که مرحوم آقای هاشمی از آن برخوردار میبودند، چرا و چگونه و چه میشود که در مقاطعی بالأخص در سالهای نخست انقلاب مواضع ایشان بسیار نزدیک به مواضع رادیکال و تند آن مقطع میشود.
🔹موضوع دیگری که مقاله به آن پرداخته، نشان دادن رگههای اعتدال و میانهروی اتفاقاً در همان سالهای تندروی و انقلابیگری اوایل انقلاب است. درمجموع مقاله به این جمعبندی میرسد که اعتدال و میانهروی، یا به تعبیری دیگری پراگماتیسم و فاصله داشتن با تندروی و رادیکالیسم انقلابی، شاخصترین ویژگی سیاسی مرحوم هاشمی رفسنجانی بوده. شاخصهای که بالأخص بعد از حوادث و رویدادهای تلخ سال88 و صبر و تحمل و پایمردی که ایشان موفق شد در برابر آنهمه فشارها و هجمههای سنگین غیرمنصفانه و بعضاً غیراخلاقی سیاسی که تا پایان حیاتش ادامه یافت از خود نشان دهد، سرانجام توانست به بار نشسته و اعتدال و میانهروی را در همان زمان حیات وی بهصورت یک گفتمان جدی در مقابل تندروی و رادیکالیسم انقلابی قرار دهد.
👈متن کامل مقاله:
http://www.zibakalam.com/news/2348
https://www.instagram.com/p/BdvcgklhXM0/
🖍چکیده مقاله مننتشر شده در نخستین کنگره بزرگداشت آیتالله هاشمی رفسنجانی
🔹استدلال اصلی این مقاله آن است که مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی بیش از آنکه یک انقلابی رادیکال باشد، یک سیاستمداری واقعگرا و پراگماتیسم بود. واقعبینی هاشمی رفسنجانی در حقیقت بیشترین نفع و دستاورد را برای انقلاب و نظام داشت. یکی از بارزترین خدمات و دستاوردهای واقعبینی هاشمی رفسنجانی، نقش وی در پایان بخشیدن به 8سال جنگ با عراق بود. سخنی به اغراق نرفته اگر گفته شود که اگر تلاشهای ایشان در مجاب نمودن رهبران و مسئولین نظام ازجمله مرحوم امام خمینی در پایان بخشیدن به جنگ نمیبود، معلوم نبود که آن جنگ چه سرنوشتی پیدا میکرد و ایبسا با صدمات بسیار سنگینتری برای کشور به پایان میرسید.
🔹هدف اصلی مقاله آن است تا نشان دهد که عنصر واقعبینی اساساً همواره و از همان ابتدا ورود ایشان به عرصه سیاسی در کنار امام در سال1340، یکی از ویژگیهای بارز شخصیتی ایشان بوده؛ چه قبل از انقلاب و در دوران مبارزه، چه در دوران انقلاب و چه در سالهای بعد از انقلاب و دستکم تا اواخر دوره ریاستجمهوریشان در سال1376. مقاله درعینحال نشان میدهد که علیرغم روحیه اعتدال و میانهروی که مرحوم آقای هاشمی از آن برخوردار میبودند، چرا و چگونه و چه میشود که در مقاطعی بالأخص در سالهای نخست انقلاب مواضع ایشان بسیار نزدیک به مواضع رادیکال و تند آن مقطع میشود.
🔹موضوع دیگری که مقاله به آن پرداخته، نشان دادن رگههای اعتدال و میانهروی اتفاقاً در همان سالهای تندروی و انقلابیگری اوایل انقلاب است. درمجموع مقاله به این جمعبندی میرسد که اعتدال و میانهروی، یا به تعبیری دیگری پراگماتیسم و فاصله داشتن با تندروی و رادیکالیسم انقلابی، شاخصترین ویژگی سیاسی مرحوم هاشمی رفسنجانی بوده. شاخصهای که بالأخص بعد از حوادث و رویدادهای تلخ سال88 و صبر و تحمل و پایمردی که ایشان موفق شد در برابر آنهمه فشارها و هجمههای سنگین غیرمنصفانه و بعضاً غیراخلاقی سیاسی که تا پایان حیاتش ادامه یافت از خود نشان دهد، سرانجام توانست به بار نشسته و اعتدال و میانهروی را در همان زمان حیات وی بهصورت یک گفتمان جدی در مقابل تندروی و رادیکالیسم انقلابی قرار دهد.
👈متن کامل مقاله:
http://www.zibakalam.com/news/2348
♦️گزارش جلسه رئیس دانشگاه تهران بااساتید دانشگاه در خصوص ناآرامی های اخیر
🔻بخش اول
#جلسه_دانشگاه_تهران_اعتراضات_دی1396
🔹شنبه ۱۶دی۱۳۹۶ از دفتر ریاست دانشگاه تهران تماس گرفتند که فردا ساعت ۵بعدازظهر آقای دکتر نیلی ریاست محترم دانشگاه از شماری از اساتید ازجمله جنابعالی دعوت کردهاند برای شرکت در یک جلسهای.من هم موافقت کردم. معمولاً هم در اینگونه موارد نه از موضوع جلسه میپرسم و نه اینکه چه کسانی در آن حضور میآیند. رأس ساعت۵ روز یکشنبه ۱۷ دیماه در اتاق بزرگ شورای دانشگاه حاضر بودم و متوجه شدم بهجز خودم در حدود دهپانزده نفر دیگر هم هستند. ریاست دانشگاه، هیئترئیسه دانشگاه شامل آقایان دکتر بهنژاد معاون دانشجویی، دکتر سرسنگی معاون فرهنگی، دکتر رحیمیان معاون پژوهشی و دکتر خضری رئیس دفتر دانشگاه هم حضور داشتند. آقای دکتر حسین سلیمی رئیس دانشگاه علامه هم دعوت شده بودند. بهجز من، سرکار خانم دکتر الهه کولایی، دکتر سلطانی رئیس دانشکده فنی و دکتر حیدری رئیس پردیس هنرها، مابقی اساتید از دانشکده علوم اجتماعی بودند. دکتر حمیدرضا جلائی پور، دکتر ناصر فکوهی، دکتر غفاری معاون فرهنگی وزیر علوم، دکتر ضیاء هاشمی رئیس ایرنا، دکتر اعتمادی فر و دکتر فرهودی رئیس و معاون دانشکده علوم اجتماعی هم حضور داشتند. در حقیقت بهجز من، دکتر جلائی پور و دکتر فکوهی مابقی همه از مسئولین به شمار میرفتند. بعد از قرائت قرآن توسط دکتر خضری، ریاست دانشگاه خیرمقدم گفته و توضیح دادند که ناآرامیهای اخیر سبب شدند که بنده به همراه هیئترئیسه دانشگاه تصمیم بگیریم که نشستهایی با برخی از اساتید برگزار نماییم بهمنظور تبادلنظر پیرامون این ناآرامیها، بررسی اسباب و علل به وجود آمدنشان و راههای پیشگیری از تکرار آنها در آینده. هدفمان این است که خروجی این نشستها را در اختیار مقامات ذیربط قرار دهیم تا آنها بتوانند استفاده نمایند.
🔹نخستین فردی که بحث را شروع کرد دکتر جلائی پور بود. بعد از وی خانم دکتر کولائی، دکتر اعتمادی بعلاوه یکی از دستیارانش و مابقی حاضرین اظهارنظر نمودند. فیالواقع بهجز اعضای هیئترئیسه دانشگاه مابقی اساتید بعضاً حتی دو الی سه بار صحبت کردند. رئیس دانشگاه یکی دو بار به من نگاه کردند اما من که بهشدت گرسنه بودم و نه صبحانه و نه نهار هم نخورده بودم و با استفاده از کاهش اندکی از آلودگی هوا بعد از مدتها پیاده آمده بودم به دانشگاه، سرگرم خوردن نان و پنیر و سبزی و گردو بودم که برای پذیرایی آورده بودند.
https://www.instagram.com/p/BdyJpvZBJLN/
🔻بخش اول
#جلسه_دانشگاه_تهران_اعتراضات_دی1396
🔹شنبه ۱۶دی۱۳۹۶ از دفتر ریاست دانشگاه تهران تماس گرفتند که فردا ساعت ۵بعدازظهر آقای دکتر نیلی ریاست محترم دانشگاه از شماری از اساتید ازجمله جنابعالی دعوت کردهاند برای شرکت در یک جلسهای.من هم موافقت کردم. معمولاً هم در اینگونه موارد نه از موضوع جلسه میپرسم و نه اینکه چه کسانی در آن حضور میآیند. رأس ساعت۵ روز یکشنبه ۱۷ دیماه در اتاق بزرگ شورای دانشگاه حاضر بودم و متوجه شدم بهجز خودم در حدود دهپانزده نفر دیگر هم هستند. ریاست دانشگاه، هیئترئیسه دانشگاه شامل آقایان دکتر بهنژاد معاون دانشجویی، دکتر سرسنگی معاون فرهنگی، دکتر رحیمیان معاون پژوهشی و دکتر خضری رئیس دفتر دانشگاه هم حضور داشتند. آقای دکتر حسین سلیمی رئیس دانشگاه علامه هم دعوت شده بودند. بهجز من، سرکار خانم دکتر الهه کولایی، دکتر سلطانی رئیس دانشکده فنی و دکتر حیدری رئیس پردیس هنرها، مابقی اساتید از دانشکده علوم اجتماعی بودند. دکتر حمیدرضا جلائی پور، دکتر ناصر فکوهی، دکتر غفاری معاون فرهنگی وزیر علوم، دکتر ضیاء هاشمی رئیس ایرنا، دکتر اعتمادی فر و دکتر فرهودی رئیس و معاون دانشکده علوم اجتماعی هم حضور داشتند. در حقیقت بهجز من، دکتر جلائی پور و دکتر فکوهی مابقی همه از مسئولین به شمار میرفتند. بعد از قرائت قرآن توسط دکتر خضری، ریاست دانشگاه خیرمقدم گفته و توضیح دادند که ناآرامیهای اخیر سبب شدند که بنده به همراه هیئترئیسه دانشگاه تصمیم بگیریم که نشستهایی با برخی از اساتید برگزار نماییم بهمنظور تبادلنظر پیرامون این ناآرامیها، بررسی اسباب و علل به وجود آمدنشان و راههای پیشگیری از تکرار آنها در آینده. هدفمان این است که خروجی این نشستها را در اختیار مقامات ذیربط قرار دهیم تا آنها بتوانند استفاده نمایند.
🔹نخستین فردی که بحث را شروع کرد دکتر جلائی پور بود. بعد از وی خانم دکتر کولائی، دکتر اعتمادی بعلاوه یکی از دستیارانش و مابقی حاضرین اظهارنظر نمودند. فیالواقع بهجز اعضای هیئترئیسه دانشگاه مابقی اساتید بعضاً حتی دو الی سه بار صحبت کردند. رئیس دانشگاه یکی دو بار به من نگاه کردند اما من که بهشدت گرسنه بودم و نه صبحانه و نه نهار هم نخورده بودم و با استفاده از کاهش اندکی از آلودگی هوا بعد از مدتها پیاده آمده بودم به دانشگاه، سرگرم خوردن نان و پنیر و سبزی و گردو بودم که برای پذیرایی آورده بودند.
https://www.instagram.com/p/BdyJpvZBJLN/
Instagram
صادق زیباکلام
. شنبه ۱۶دی۱۳۹۶ از دفتر ریاست دانشگاه تهران تماس گرفتند که فردا ساعت ۵بعدازظهر آقای دکتر نیلی ریاست محترم دانشگاه از شماری از اساتید ازجمله جنابعالی دعوت کردهاند برای شرکت در یک جلسهای.من هم موافقت کردم. معمولاً هم در اینگونه موارد نه از موضوع جلسه میپرسم…
♦️گزارش جلسه رئیس دانشگاه تهران بااساتید دانشگاه در خصوص ناآرامی های اخیر
🔻بخش دوم
#جلسه_دانشگاه_تهران_اعتراضات_دی1396
🔹صحبتهای دوستان بسیار جالب بود و قریب به سه ساعت طول کشید. مطالب متعددی مطرح شدند. ازجمله اینکه: چرا اساساً این اعتراضات به وجود آمدند؛ نقش و تأثیر رسانههای فارسیزبان «من وتو» و «بیبیسی» در شکلگیری این اعتراضات؛ نقش فضای مجازی بالأخص تلگرام در فضاسازی این اعتراضات؛ چرا برخلاف سال ۸۸ که تهران و شهرهای بزرگ پیشگام در اعتراضات بودند این بار تهران و شهرهای بزرگ بیشتر نظارهگر بودند و بسیاری از شهرهای کوچک مرکز ناآرامیها شدند؛ چرا به نفع سلطنت شعار داده شد؛ چرا دانشگاهها درمجموع در این جریانات ورود جدی پیدا نکردند؛ آیا میتوان ناآرامیها را تمامشده تلقی کرد؛ جامعهشناسی طبقاتی معترضین؛ سن، تحصیلات و هنجارهای فرهنگی معترضین، مقایسه اعتراضات خیابانی در ایران با کشورهای دیگر و مطالبی ازایندست. یکی از جدیترین بحثهایی که صورت گرفت این پرسش بود که آیا امکان «سوریهشدن» در ایران وجود دارد یا نه؟ البته دیدگاههای اساتید بعضاً با یکدیگر متفاوت میشدند. ازجمله در خصوص امکان «سوریهشدن»، اینکه این ناآرامیها را چقدر میبایستی اساساً جدی گرفت و ایضاً در خصوص راهکارهای بلند و کوتاهمدت در مواجهه با آنها.
🔹ساعت از ۸شب گذشته بود که رئیس دانشگاه باز رو به من کردند و این بار گفتند «آقای دکتر زیباکلام ما همچنان منتظر تحلیل شما هم هستیم». من اینگونه شروع کردم که در شهریور سال ۸۸، جناب آقای دکتر فرهاد رهبر ریاست وقت دانشگاه تهران، مشابه همین اقدام را انجام داده و شماری از اساتید که بنده هم جزء آنها بودم را دعوت کردند و در حدود ۶جلسه که در دفترشان تشکیل شد به بررسی اوضاع و ارائه راهکار پرداختیم. من همان ابتدا پیشنهاد کردم که مطالب ضبط شوند و پس از پیاده شدن خودم هم عهدهدار تصحیح و تنظیم مطالب شدم که بعداً در اختیار مسئولین قرار بگیرد. بعلاوه به آقای دکتر رهبر پیشنهاد کردم که از سپاه، اطلاعات، نهاد رهبری، مجلس و قوه قضاییه هم به این جلسات دعوت شوند. دکتر رهبر و مابقی اساتید هم موافقت کردند و از همه آن نهادها هم دعوت به شرکت در آن جلسات شد. یادم میآید یکبار دکتر حداد عادل، دکتر احمد توکلی، دکتر علی لاریجانی و جناب محسن رضایی هم تشریف آوردند. بعلاوه از اطلاعات، سپاه و قوه قضائیه هم نمایندگانی آمدند. من هم با اشتیاق ساعتهای زیادی را صرف تنظیم و تصحیح مطالب میکردم. تا شد اول مهر و آغاز سال تحصیلی. مسئولین خیلی نگران ناآرامیها در دانشگاهها بودند اما به خیر گذشت و اتفاق جدی نیفتاد. من همچنان سرگرم تنظیم مطالب جلسات بودم ضمن آنکه جلسات دیگر ادامه نیافتند.
https://www.instagram.com/p/BdyJ47ihkgb/
🔻بخش دوم
#جلسه_دانشگاه_تهران_اعتراضات_دی1396
🔹صحبتهای دوستان بسیار جالب بود و قریب به سه ساعت طول کشید. مطالب متعددی مطرح شدند. ازجمله اینکه: چرا اساساً این اعتراضات به وجود آمدند؛ نقش و تأثیر رسانههای فارسیزبان «من وتو» و «بیبیسی» در شکلگیری این اعتراضات؛ نقش فضای مجازی بالأخص تلگرام در فضاسازی این اعتراضات؛ چرا برخلاف سال ۸۸ که تهران و شهرهای بزرگ پیشگام در اعتراضات بودند این بار تهران و شهرهای بزرگ بیشتر نظارهگر بودند و بسیاری از شهرهای کوچک مرکز ناآرامیها شدند؛ چرا به نفع سلطنت شعار داده شد؛ چرا دانشگاهها درمجموع در این جریانات ورود جدی پیدا نکردند؛ آیا میتوان ناآرامیها را تمامشده تلقی کرد؛ جامعهشناسی طبقاتی معترضین؛ سن، تحصیلات و هنجارهای فرهنگی معترضین، مقایسه اعتراضات خیابانی در ایران با کشورهای دیگر و مطالبی ازایندست. یکی از جدیترین بحثهایی که صورت گرفت این پرسش بود که آیا امکان «سوریهشدن» در ایران وجود دارد یا نه؟ البته دیدگاههای اساتید بعضاً با یکدیگر متفاوت میشدند. ازجمله در خصوص امکان «سوریهشدن»، اینکه این ناآرامیها را چقدر میبایستی اساساً جدی گرفت و ایضاً در خصوص راهکارهای بلند و کوتاهمدت در مواجهه با آنها.
🔹ساعت از ۸شب گذشته بود که رئیس دانشگاه باز رو به من کردند و این بار گفتند «آقای دکتر زیباکلام ما همچنان منتظر تحلیل شما هم هستیم». من اینگونه شروع کردم که در شهریور سال ۸۸، جناب آقای دکتر فرهاد رهبر ریاست وقت دانشگاه تهران، مشابه همین اقدام را انجام داده و شماری از اساتید که بنده هم جزء آنها بودم را دعوت کردند و در حدود ۶جلسه که در دفترشان تشکیل شد به بررسی اوضاع و ارائه راهکار پرداختیم. من همان ابتدا پیشنهاد کردم که مطالب ضبط شوند و پس از پیاده شدن خودم هم عهدهدار تصحیح و تنظیم مطالب شدم که بعداً در اختیار مسئولین قرار بگیرد. بعلاوه به آقای دکتر رهبر پیشنهاد کردم که از سپاه، اطلاعات، نهاد رهبری، مجلس و قوه قضاییه هم به این جلسات دعوت شوند. دکتر رهبر و مابقی اساتید هم موافقت کردند و از همه آن نهادها هم دعوت به شرکت در آن جلسات شد. یادم میآید یکبار دکتر حداد عادل، دکتر احمد توکلی، دکتر علی لاریجانی و جناب محسن رضایی هم تشریف آوردند. بعلاوه از اطلاعات، سپاه و قوه قضائیه هم نمایندگانی آمدند. من هم با اشتیاق ساعتهای زیادی را صرف تنظیم و تصحیح مطالب میکردم. تا شد اول مهر و آغاز سال تحصیلی. مسئولین خیلی نگران ناآرامیها در دانشگاهها بودند اما به خیر گذشت و اتفاق جدی نیفتاد. من همچنان سرگرم تنظیم مطالب جلسات بودم ضمن آنکه جلسات دیگر ادامه نیافتند.
https://www.instagram.com/p/BdyJ47ihkgb/
Instagram
صادق زیباکلام
. صحبتهای دوستان بسیار جالب بود و قریب به سه ساعت طول کشید. مطالب متعددی مطرح شدند. ازجمله اینکه: چرا اساساً این اعتراضات به وجود آمدند؛ نقش و تأثیر رسانههای فارسیزبان «من وتو» و «بیبیسی» در شکلگیری این اعتراضات؛ نقش فضای مجازی بالأخص تلگرام در فضاسازی…
Forwarded from صادق زیباکلام - Sadegh Zibakalam
♦️گزارش جلسه رئیس دانشگاه تهران بااساتید دانشگاه در خصوص ناآرامی های اخیر
🔻بخش سوم
#جلسه_دانشگاه_تهران_اعتراضات_دی1396
🔹با صدایی کمدیتراژیک گفتم که آقای رئیس دانشگاه، کدام مسئول از ما دانشگاهیها در خصوص اتفاقات اخیر نظر خواسته؟ به حول و قوه الهی مسئولین ما عقلکل هستند و همهچیز را میدانند. هم میدانند چرا ناآرامیهای سال۸۸ اتفاق افتادند و هم اشراف دارند که چرا حوادث اخیر روی دادند. هم راههای مواجه با این حوادث را میدانند و هم راههای پیشگیری آنها را. هم درد را میشناسند و هم درمان را. من از سال۵۵ در دانشگاه تهران بودهام، چه قبل و چه بعد از انقلاب حتی یکبار هم ندیدم مسئولین کشور از دانشگاهها طلب «چه باید کرد؟» کرده باشند. خودشان به حمدالله به همهچیز اشراف دارند. از گذشته و حال کشور خودمان گرفته تا کشورهای منطقه و اساساً کل جهان و بشریت نکتهای نیست که ندانند. خودشان میبرند، خودشان میدوزند و خودشان هم بر تن ملک و ملت میکنند. از اساتید پرسیدم در طول عمر دانشگاهیتان چند بار مسئولین از شما بهعنوان اساتید علوم انسانی دانشگاه رهنمود و نظر خواستهاند؟ چند بار مسئولین نظام نظر شما را در خصوص این ناهنجاری یا آن بحران، فلان معضل سیاسی یا اجتماعی، اقتصادی یا بینالمللی خواستهاند بدانند و یا از شما مشورت گرفتهاند؟ چند بار شنیدهاید مسئولین ما بگویند که نسبت به فلان موضوع علم و اطلاع چندانی ندارند و از دانشگاهیان و محققین بخواهند که راجع به آن موضوع تحقیق نمایند؟
🔹دلم نیامد بگویم که چرا متوجه نیستید که آنها اساساً نه علم شما را قبول دارند، نه افکار و عقایدتان را، نه به تحلیلهایتان ذرهای باور دارند و نه بهطریقاولی ارزش و اهمیتی برای «چه باید کردتان» قائلاند. شأن نزول دانشگاه در ایران نه برای پیشبرد علم و دانش است، نه در جهت حل مشکلات جامعه و نه برای آگاهی و کشف حقیقت. دانشگاه در ایران صرفاً کارخانه تولید مدرک است. دلم نیامد بگویم که اگر مسئولین علم و دانش شما را قبول میداشتند (که ندارند) آیا درصدد تغییر آنها و اسلامیکردنشان برمیآمدند؟
🔹حرفهایم که تمام شد، خودم خجالت کشیدم. چون نهتنها همه پنیر و سبزی و مغز گردوهای دکتر ضیاء هاشمی را خورده بودم بلکه دیس دکتر رحیمیان را هم خالی کرده بودم. از همه آبروریزیتر این شد که دکتر رحیمیان دیس گردوی خودش را بعد از مدتی که دید من همهاش دستم را دراز میکنم و گردوهایش را برمیدارم، گذاشت جلوی من. قبل از شروع جلسه به من گفت «من با اشتیاق مطالب شما را میخوانم و دانشگاه تهران به وجود شما افتخار میکند». فکر نمیکنم بعدازاینکه همه گردوها، پنیرها و سبزیهایش را خوردم، بازهم همچنان به من افتخار میکرد.
https://www.instagram.com/p/BdyKli_hDNo/
🔻بخش سوم
#جلسه_دانشگاه_تهران_اعتراضات_دی1396
🔹با صدایی کمدیتراژیک گفتم که آقای رئیس دانشگاه، کدام مسئول از ما دانشگاهیها در خصوص اتفاقات اخیر نظر خواسته؟ به حول و قوه الهی مسئولین ما عقلکل هستند و همهچیز را میدانند. هم میدانند چرا ناآرامیهای سال۸۸ اتفاق افتادند و هم اشراف دارند که چرا حوادث اخیر روی دادند. هم راههای مواجه با این حوادث را میدانند و هم راههای پیشگیری آنها را. هم درد را میشناسند و هم درمان را. من از سال۵۵ در دانشگاه تهران بودهام، چه قبل و چه بعد از انقلاب حتی یکبار هم ندیدم مسئولین کشور از دانشگاهها طلب «چه باید کرد؟» کرده باشند. خودشان به حمدالله به همهچیز اشراف دارند. از گذشته و حال کشور خودمان گرفته تا کشورهای منطقه و اساساً کل جهان و بشریت نکتهای نیست که ندانند. خودشان میبرند، خودشان میدوزند و خودشان هم بر تن ملک و ملت میکنند. از اساتید پرسیدم در طول عمر دانشگاهیتان چند بار مسئولین از شما بهعنوان اساتید علوم انسانی دانشگاه رهنمود و نظر خواستهاند؟ چند بار مسئولین نظام نظر شما را در خصوص این ناهنجاری یا آن بحران، فلان معضل سیاسی یا اجتماعی، اقتصادی یا بینالمللی خواستهاند بدانند و یا از شما مشورت گرفتهاند؟ چند بار شنیدهاید مسئولین ما بگویند که نسبت به فلان موضوع علم و اطلاع چندانی ندارند و از دانشگاهیان و محققین بخواهند که راجع به آن موضوع تحقیق نمایند؟
🔹دلم نیامد بگویم که چرا متوجه نیستید که آنها اساساً نه علم شما را قبول دارند، نه افکار و عقایدتان را، نه به تحلیلهایتان ذرهای باور دارند و نه بهطریقاولی ارزش و اهمیتی برای «چه باید کردتان» قائلاند. شأن نزول دانشگاه در ایران نه برای پیشبرد علم و دانش است، نه در جهت حل مشکلات جامعه و نه برای آگاهی و کشف حقیقت. دانشگاه در ایران صرفاً کارخانه تولید مدرک است. دلم نیامد بگویم که اگر مسئولین علم و دانش شما را قبول میداشتند (که ندارند) آیا درصدد تغییر آنها و اسلامیکردنشان برمیآمدند؟
🔹حرفهایم که تمام شد، خودم خجالت کشیدم. چون نهتنها همه پنیر و سبزی و مغز گردوهای دکتر ضیاء هاشمی را خورده بودم بلکه دیس دکتر رحیمیان را هم خالی کرده بودم. از همه آبروریزیتر این شد که دکتر رحیمیان دیس گردوی خودش را بعد از مدتی که دید من همهاش دستم را دراز میکنم و گردوهایش را برمیدارم، گذاشت جلوی من. قبل از شروع جلسه به من گفت «من با اشتیاق مطالب شما را میخوانم و دانشگاه تهران به وجود شما افتخار میکند». فکر نمیکنم بعدازاینکه همه گردوها، پنیرها و سبزیهایش را خوردم، بازهم همچنان به من افتخار میکرد.
https://www.instagram.com/p/BdyKli_hDNo/
Instagram
صادق زیباکلام
. با صدایی کمدیتراژیک گفتم که آقای رئیس دانشگاه، کدام مسئول از ما دانشگاهیها در خصوص اتفاقات اخیر نظر خواسته؟ به حول و قوه الهی مسئولین ما عقلکل هستند و همهچیز را میدانند. هم میدانند چرا ناآرامیهای سال۸۸ اتفاق افتادند و هم اشراف دارند که چرا حوادث…
♦️پرسش و پاسخ زنده در اینستاگرام
۲۲دی۱۳۹۶ ساعت۲۱
🖍دهکده امید
بخش اول: تولد یک رؤیا
🔹رؤیای «دهکده امید» محصول یک مشاهده بود: «فقر». فقر هولناکی که روستاهای زلزلهزده کرمانشاه و کردستان را در خود فروبرده. زلزله کرمانشاه باعث شده بود تا آن فقر در برابر چشمان کسانی که برای کمک به زلزلهزدهها آمده بودند قرار گیرد. من هم مثل خیلیهای دیگر رفته بودم برای تهیه پتو، چادر، شیرخشک و...اما آنقدرها طول نکشید که دوستان کوردم که سالهاست در منطقه سرگرم کمکرسانی به کودکان و زنان بیسرپرست و سایر نیازمندان میباشند، چشمانم را بر روی زلزله واقعی که فقر گسترده در غرب کشوراست گشودند. گیریم که همه خانههای تخریبشده را ساختیم؛ لوازم زندگی و احشامشان را که از بین رفتهاند هم جایگزین کردیم و زمان را بازگرداندیم به قبل از یکشنبهشب ۲۱آبان وقتی زلزله کرمانشاه را لرزاند. با فقر، بیکاری، ناامیدی و سیل مهاجرت روستا به شهر چه میخواهیم بکنیم؟
🔹بیش از نیمقرن پیش اوایل دهه ۴۰ و اوج سالهای «اصلاحات ارضی» بود. درحالیکه شاه، مقامات و دستگاههای تبلیغاتی حکومت شبانهروز از اصلاحات ارضی(تقسیم زمین ملاکین بزرگ میان روستاییان) باآبوتاب سخن میگفتند و آن را انقلابی در نظام روستایی کشور میگفتند و وعده میدادند که با صاحب زمین شدن کشاورزان فقر از روستاهای ایران ریشهکن میشد، مخالفین رژیم ازجمله مرحوم پدرم آن را طرح آمریکاییها برای نابودی کشاورزی ایران میدانستند. دلیلشان هم آن بود که اصلاحات ارضی سبب شده بود تا سیل مهاجرت روستاییان از روستاها به شهرها به راه بیفتد. یکی از اتهامات رژیم شاه در دوران انقلاب(و برای برخی حتی امروز) آن بود که به دستور آمریکاییها برنامه اصلاحات ارضی را اجرا میکند تا کشاورزی ایران نابود شود و ما مجبور شویم از خارج گندم وارد کنیم و درنتیجه وابستگی بیشتری به آمریکا پیدا کنیم.
🔹نمیدانم اگر پدرم زنده مانده بودند و میدیدند که بعد از انقلاب که دیگر پای آمریکاییها در میان نبوده روند مهاجرت از زمان شاه هم بیشتر میشود چه فکر میکردند؟ شاید اگر پدرم آنقدر اسیر توهمات توطئه و نفرت از رژیم شاه نمیبودند، متوجه میشدند که عامل مهاجرت روستاییان نه طرحهای استعماری آمریکا یا انگلستان بود، نه نقشههای صهیونیسم بینالملل. فقر، فقر و فقر، روستاییان را به امید زندگی بهتر به شهرها میکشاند با همه تبعات نامطلوب اقتصادی و اجتماعی این مهاجرتها.
🔹ایده دهکده امید در حقیقت به دنبال یک رؤیاست: آیا ممکن است زندگی روستایی مترادف با فقر نباشد؟
https://www.instagram.com/p/Bd0VWbPhKOK/
۲۲دی۱۳۹۶ ساعت۲۱
🖍دهکده امید
بخش اول: تولد یک رؤیا
🔹رؤیای «دهکده امید» محصول یک مشاهده بود: «فقر». فقر هولناکی که روستاهای زلزلهزده کرمانشاه و کردستان را در خود فروبرده. زلزله کرمانشاه باعث شده بود تا آن فقر در برابر چشمان کسانی که برای کمک به زلزلهزدهها آمده بودند قرار گیرد. من هم مثل خیلیهای دیگر رفته بودم برای تهیه پتو، چادر، شیرخشک و...اما آنقدرها طول نکشید که دوستان کوردم که سالهاست در منطقه سرگرم کمکرسانی به کودکان و زنان بیسرپرست و سایر نیازمندان میباشند، چشمانم را بر روی زلزله واقعی که فقر گسترده در غرب کشوراست گشودند. گیریم که همه خانههای تخریبشده را ساختیم؛ لوازم زندگی و احشامشان را که از بین رفتهاند هم جایگزین کردیم و زمان را بازگرداندیم به قبل از یکشنبهشب ۲۱آبان وقتی زلزله کرمانشاه را لرزاند. با فقر، بیکاری، ناامیدی و سیل مهاجرت روستا به شهر چه میخواهیم بکنیم؟
🔹بیش از نیمقرن پیش اوایل دهه ۴۰ و اوج سالهای «اصلاحات ارضی» بود. درحالیکه شاه، مقامات و دستگاههای تبلیغاتی حکومت شبانهروز از اصلاحات ارضی(تقسیم زمین ملاکین بزرگ میان روستاییان) باآبوتاب سخن میگفتند و آن را انقلابی در نظام روستایی کشور میگفتند و وعده میدادند که با صاحب زمین شدن کشاورزان فقر از روستاهای ایران ریشهکن میشد، مخالفین رژیم ازجمله مرحوم پدرم آن را طرح آمریکاییها برای نابودی کشاورزی ایران میدانستند. دلیلشان هم آن بود که اصلاحات ارضی سبب شده بود تا سیل مهاجرت روستاییان از روستاها به شهرها به راه بیفتد. یکی از اتهامات رژیم شاه در دوران انقلاب(و برای برخی حتی امروز) آن بود که به دستور آمریکاییها برنامه اصلاحات ارضی را اجرا میکند تا کشاورزی ایران نابود شود و ما مجبور شویم از خارج گندم وارد کنیم و درنتیجه وابستگی بیشتری به آمریکا پیدا کنیم.
🔹نمیدانم اگر پدرم زنده مانده بودند و میدیدند که بعد از انقلاب که دیگر پای آمریکاییها در میان نبوده روند مهاجرت از زمان شاه هم بیشتر میشود چه فکر میکردند؟ شاید اگر پدرم آنقدر اسیر توهمات توطئه و نفرت از رژیم شاه نمیبودند، متوجه میشدند که عامل مهاجرت روستاییان نه طرحهای استعماری آمریکا یا انگلستان بود، نه نقشههای صهیونیسم بینالملل. فقر، فقر و فقر، روستاییان را به امید زندگی بهتر به شهرها میکشاند با همه تبعات نامطلوب اقتصادی و اجتماعی این مهاجرتها.
🔹ایده دهکده امید در حقیقت به دنبال یک رؤیاست: آیا ممکن است زندگی روستایی مترادف با فقر نباشد؟
https://www.instagram.com/p/Bd0VWbPhKOK/
Instagram
صادق زیباکلام
. دهکده امید بخش اول: تولد یک رؤیا رؤیای «دهکده امید» محصول یک مشاهده بود: «فقر». فقر هولناکی که روستاهای زلزلهزده کرمانشاه و کردستان را در خود فروبرده. #زلزله_کرمانشاه باعث شده بود تا آن فقر در برابر چشمان کسانی که برای کمک به زلزلهزدهها آمده بودند قرار…