..💐🔜💥💥
#مهم
با این کشور و مردمان مسلمانش چه می کنید؟
http://fashnews.ir/fa/news-details/78292/%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%B4-%DA%86%D9%87-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%86%DB%8C%D8%AF%D8%9F/
با این کشور و مردم مسلمانش چه می کنید؟؟
🔜 #خطر_بزرگ
الیگارشی حاکم
بر کشور #فلج_شده #ایران💥
توسط
#اصولگرایان
و
#اصلاح طلبان
🔜🔜
کانال #دریای_مواج
کانال #مکتوبات
کانال #لااله_الاالله
کانال #آنتی_الیگارشی
#مهم
با این کشور و مردمان مسلمانش چه می کنید؟
http://fashnews.ir/fa/news-details/78292/%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%B4-%DA%86%D9%87-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%86%DB%8C%D8%AF%D8%9F/
با این کشور و مردم مسلمانش چه می کنید؟؟
🔜 #خطر_بزرگ
الیگارشی حاکم
بر کشور #فلج_شده #ایران💥
توسط
#اصولگرایان
و
#اصلاح طلبان
🔜🔜
کانال #دریای_مواج
کانال #مکتوبات
کانال #لااله_الاالله
کانال #آنتی_الیگارشی
پایگاه خبری-تحلیلی فرهنگ ایثار و شهادت
با این کشور و مردمان مسلمانش چه می کنید؟ | پایگاه خبری-تحلیلی فرهنگ ایثار و شهادت
🔜 #مهم💥😔
#چرا_از_پیر شدن_متنفریم.
قاعده بالا رفتنِ سن، همان چیزی است که خدا در سوره یاسین آورده:
"وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ"
"عمر هرکسی را که طولانی کنیم، در آفرینش واژگونه(و ناتوان)ش میکنیم."
ناتوان شدن بعد از توانایی دردی است که چون به مرور رشد می کند، انسان می تواند به آن عادت کند و حتی دوستش داشته باشد.
شاید به همین دلیل است که آدم ها دوست دارند عمر طولانی داشته باشند، حتی اگر بدانند که ناتوان(تر) خواهند شد.
پدربزرگ دوست من از دوست داران عمر طولانی بود و برایش زحمت می کشید. قبل از این چند باری در موردش شنیده ام.
تا جایی که یادم هست، مرغ و تخم مرغ نمی خورد، غذایی جز گوشت خالص و برنج را قبول نداشت و روی برنج هر وعده اش باید کره محلی داغ شده میریخت.
آن طور که من متوجه شدم، برنامه اش برای زندگی تا بی نهایت بود. تیپ و ظاهرش را همیشه کنترل میکرد. کت و شلوار، پیراهن سفید و کفش چرم عسلی رنگش، دائمی بود.
بزرگترها می گویند از همان جوانی، کم کار می کرد و هیچ وقت خودش را برای چیزی به زحمت نمی انداخت. (کار نکردن تقریبا به معنی واقعی کلمه، هیچ کار نکردن است.)
پسر بزرگش حالا نزدیک هفتاد سال سن دارد ولی اگر از خودش میپرسیدی چند سال داری، میگفت "حدود 70. شناسنامه ام را اشتباه گرفته اند." (البته شناسنامه اش را اشتباه گرفته بودند اما نه زودتر از تولدش. بلکه چند سال بعد از تولدش.)
با همه این ها، تا حدِ کمی، بیش از دیگران زندگی کرد و بیماری خاصی هم نداشت.
اما کهولت، همراه همیشگی افزایش سن است.
چند سال گذشته را بدون توان حرکت گذراند. نمیتوانست به خوبی صحبت کند و به تنهایی غذا بخورد.
بین صحبت های تنهایی مان، یک بار گفت "من همین که بتوانم نفس بکشم هم برایم کافی است."
تعریفش از زندگی را هیچ وقت نفهمیدم اما قناعتش به زنده ماندن خیلی برایم عجیب بود.
سالهاست به این فکر میکنم که زندگی در دهه های ششم و هفتم، اندازه این روزها، ارزش ندارد و چه بهتر که تمام شود. اما هر بار پدربزرگ دوستم به عنوان عجیب ترین طرز تفکر، ذهنم را درگیر میکند.
علاقه اش به نفس کشیدن، ترس از عذاب آن طرف هم نبود. مرد مهربانی که کار خاصی هم در زندگی نکرده و تقریبا آزار خاصی هم به دیگران نرسانده. نماز و روزه اش را مقید بود و احتمالا ترسی از عذاب نداشت.
دیروز خبر دادند که فوت کرد. در حدود صد سالگی یا بیشتر. بدون هیچ بیماری خاصی و یا حتی کرونا.
صرفا کهولت، توان ادامه زنده بودن را از او سلب کرد. همانطور که چند سال پیش همین کهولت، توان زندگی کردنش را گرفته بود.
امروز دفن شد. اما فکر می کنم هیچ وقت علامت سوالی که برایم به وجود آورد، دفن نخواهد شد. سوالی که همراه با ترس است.
ترس از عادت کردن به زندگی و قناعت به زنده ماندن.
پیرمرد جالب و خوش خنده، جذابترین عضو خانواده پدری بود و در حاشیه زندگی من و دیگران، زندگی و دیروز در همان حاشیه فوت کرد.
دوستش داشتم و برای نرسیدن به باقی اهدافش ناراحت شدم.
اگر دوست داشتید برای پیرمردی که چنین سوال مهمی را به نوه اش هدیه داد، حمد بخوانید.
والسلام علی من اتبع الهدی💛
🔹||محمدرضا سابقی
#چرا_از_پیر شدن_متنفریم.
قاعده بالا رفتنِ سن، همان چیزی است که خدا در سوره یاسین آورده:
"وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ"
"عمر هرکسی را که طولانی کنیم، در آفرینش واژگونه(و ناتوان)ش میکنیم."
ناتوان شدن بعد از توانایی دردی است که چون به مرور رشد می کند، انسان می تواند به آن عادت کند و حتی دوستش داشته باشد.
شاید به همین دلیل است که آدم ها دوست دارند عمر طولانی داشته باشند، حتی اگر بدانند که ناتوان(تر) خواهند شد.
پدربزرگ دوست من از دوست داران عمر طولانی بود و برایش زحمت می کشید. قبل از این چند باری در موردش شنیده ام.
تا جایی که یادم هست، مرغ و تخم مرغ نمی خورد، غذایی جز گوشت خالص و برنج را قبول نداشت و روی برنج هر وعده اش باید کره محلی داغ شده میریخت.
آن طور که من متوجه شدم، برنامه اش برای زندگی تا بی نهایت بود. تیپ و ظاهرش را همیشه کنترل میکرد. کت و شلوار، پیراهن سفید و کفش چرم عسلی رنگش، دائمی بود.
بزرگترها می گویند از همان جوانی، کم کار می کرد و هیچ وقت خودش را برای چیزی به زحمت نمی انداخت. (کار نکردن تقریبا به معنی واقعی کلمه، هیچ کار نکردن است.)
پسر بزرگش حالا نزدیک هفتاد سال سن دارد ولی اگر از خودش میپرسیدی چند سال داری، میگفت "حدود 70. شناسنامه ام را اشتباه گرفته اند." (البته شناسنامه اش را اشتباه گرفته بودند اما نه زودتر از تولدش. بلکه چند سال بعد از تولدش.)
با همه این ها، تا حدِ کمی، بیش از دیگران زندگی کرد و بیماری خاصی هم نداشت.
اما کهولت، همراه همیشگی افزایش سن است.
چند سال گذشته را بدون توان حرکت گذراند. نمیتوانست به خوبی صحبت کند و به تنهایی غذا بخورد.
بین صحبت های تنهایی مان، یک بار گفت "من همین که بتوانم نفس بکشم هم برایم کافی است."
تعریفش از زندگی را هیچ وقت نفهمیدم اما قناعتش به زنده ماندن خیلی برایم عجیب بود.
سالهاست به این فکر میکنم که زندگی در دهه های ششم و هفتم، اندازه این روزها، ارزش ندارد و چه بهتر که تمام شود. اما هر بار پدربزرگ دوستم به عنوان عجیب ترین طرز تفکر، ذهنم را درگیر میکند.
علاقه اش به نفس کشیدن، ترس از عذاب آن طرف هم نبود. مرد مهربانی که کار خاصی هم در زندگی نکرده و تقریبا آزار خاصی هم به دیگران نرسانده. نماز و روزه اش را مقید بود و احتمالا ترسی از عذاب نداشت.
دیروز خبر دادند که فوت کرد. در حدود صد سالگی یا بیشتر. بدون هیچ بیماری خاصی و یا حتی کرونا.
صرفا کهولت، توان ادامه زنده بودن را از او سلب کرد. همانطور که چند سال پیش همین کهولت، توان زندگی کردنش را گرفته بود.
امروز دفن شد. اما فکر می کنم هیچ وقت علامت سوالی که برایم به وجود آورد، دفن نخواهد شد. سوالی که همراه با ترس است.
ترس از عادت کردن به زندگی و قناعت به زنده ماندن.
پیرمرد جالب و خوش خنده، جذابترین عضو خانواده پدری بود و در حاشیه زندگی من و دیگران، زندگی و دیروز در همان حاشیه فوت کرد.
دوستش داشتم و برای نرسیدن به باقی اهدافش ناراحت شدم.
اگر دوست داشتید برای پیرمردی که چنین سوال مهمی را به نوه اش هدیه داد، حمد بخوانید.
والسلام علی من اتبع الهدی💛
🔹||محمدرضا سابقی
Telegram
attach 📎
👇..!!
🔜💥 #مهم ..
#آزادی_اولین_حق_انسان
مردم در دیدگاه بنیانگذار انقلاب یک پایه مشروعیت هستند.
« آزادی یکی از اموری است که اول حقی است که بشر دارد، حق ابتدایی است که بشر دارد که باید آزاد باشد، در آرای خویش آزاد باشد، در اعمالش آزاد باشد، خودش در مملکتش آزاد باشد.»(صحیفه ۴ص۱۱۴)
« به آرای مردم می خواهیم مراجعه کنیم ... و برای تشکیل حکومتی که خود مردم میل دارند، حالا آن جمهوری اسلامی را خواستند، نخواستند رژیم شاهنشاهی هم اختیار با خودشان است.»(صحیفه۶ص۱۵۳)
« وقتی رفراندوم اعلام شد، رای من حکومت جمهوری است، جمهوری اسلامی است، هرکس که تبعیت از اسلام دارد، جمهوری اسلامی باید بخواهد . لکن تمام مردم آزادند که آرای خودشان را بنویسند و بگویند، بگویند که ما رژیم سلطنتی می خواهیم، بگویند که ما برگشت محمدرضا پهلوی می خواهیم، آزادند، بگویند که ما رژیم غربی می خواهیم.»(صحیفه۶ص۲۷۷)
«ما می گوییم کسی که می خواهد یک مملکتی را اداره بکند، کسی که ما می خواهیم مقدراتمان را دستش بدهیم باید آدمی باشد که مردم انتخاب کنند و با انتخاب مردم پیش بیاید . قهرا وقتی با انتخاب مردم پیش آمد صالح است.»(صحیفه۵ص۳۲۴)
« اینجا آرای ملت حکومت می کند، اینجا ملت است که حکومت را در دست دارد و این ارگانها را ملت تعیین کرده است و تخلف از حکم ملت برای هیچ یک از ما جائز نیست و امکان ندارد.»(صحیفه۱۴ص۱۶۵)
« ما بنای بر این نداریم که یک تحمیلی به ملتمان بکنیم و اسلام به ما اجازه نداده است که دیکتاتوری بکنیم . ما تابع آرای ملت هستیم . ملت ما هر طوری رای داد ما هم از آنها تبیعت می کنیم، ما حق نداریم، خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است، پیغمبر اسلام به ما حق نداده است که ما به ملتمان یک چیزی را تحمیل بکنیم، بله ممکن است گاهی وقتها ما یک تقاضایی از آنها بکنیم تقاضای متواضعانه، تقاضایی که خادم یک ملت از ملت می کند.»(صحیفه۱۱ص۳۴)
در همین زمینه شاید سخنان حضرت امام خطاب به نمایندگان مجلس خبرگان بتواند بسیاری از گرههای ذهنی را بگشاید:
« من سفارش می کنم به آنهایی که خدای نخواسته یک آرایی دارند برخلاف مسیر ملت، من سفارش می کنم به آنها که طرحشان را و آرایشان را بگذارند برای یک وقت دیگری ... دمکراسی این است که آرا اکثریت، و آن هم این طور اکثریت، معتبر است، اکثریت هرچه گفتند آرای ایشان معتبر است و لو به خلاف، به ضرر خودشان باشد . شما ولی آنها نیستید که بگویید که این به ضرر شماست ما نمی خواهیم بکنیم، شما وکیل آنها هستید، ولی آنها نیستید ... شما آن مسائلی که مربوط به وکالتتان هست و آن مسیری که ملت ما دارد، روی آن مسیر راه راه بروید، ولو عقیده تان این است که این مسیری که ملت رفته خلاف صلاحش است . خوب باشد ملت می خواهد این طور بکند، به ما و شما چه کار دارد؟ خلاف صلاحش را می خواهد.»(صحیفه ۹ص۳۰۳)
« دیکتاتوری این است که برخلاف مسیر ملت، برخلاف رای ملت، یک چیزی را به زور گردن ملت بگذارند ... من یک وقت گفتم اگر ملت خواست بگوید نه، ما دیکتاتور می خواهیم، همه ملت گفتند، ما دیکتاتور می خواهیم، شما چه حقی دارید بگویید نه؟»(صحیفه ۱۰ص۵۲۸)
🔚 اختصاصی!🌺 .. 🥀
🔹 خواص و سیاسیون بدانند! دکتر احمدینژاد با تأسی به پیشگامان خود همچون شهید رجایی که در راه دفاع از آزادی حقیقی و استقلال و عدالت، جان و تنشان را سوختند؛ برای رسیدن به آن جایگاه و سوختن در راه تعالی ملت مظلوم ایران به هیچ عنوان عقب نخواهد نشست.
🔜 آمریکا و اصحاب قدرت بدانند که اگر هزاربار در راه آرمانهای این ملت مظلوم همهٔ وجود احمدینژاد را بسوزاند؛ آن مرد یک سانتیمتر از آرمانها عقبنشینی نخواهد کرد!
🌏👆 #آزادی ..🌹🔜
🔹||محمدرضا سابقی
..
🔜💥 #مهم ..
#آزادی_اولین_حق_انسان
مردم در دیدگاه بنیانگذار انقلاب یک پایه مشروعیت هستند.
« آزادی یکی از اموری است که اول حقی است که بشر دارد، حق ابتدایی است که بشر دارد که باید آزاد باشد، در آرای خویش آزاد باشد، در اعمالش آزاد باشد، خودش در مملکتش آزاد باشد.»(صحیفه ۴ص۱۱۴)
« به آرای مردم می خواهیم مراجعه کنیم ... و برای تشکیل حکومتی که خود مردم میل دارند، حالا آن جمهوری اسلامی را خواستند، نخواستند رژیم شاهنشاهی هم اختیار با خودشان است.»(صحیفه۶ص۱۵۳)
« وقتی رفراندوم اعلام شد، رای من حکومت جمهوری است، جمهوری اسلامی است، هرکس که تبعیت از اسلام دارد، جمهوری اسلامی باید بخواهد . لکن تمام مردم آزادند که آرای خودشان را بنویسند و بگویند، بگویند که ما رژیم سلطنتی می خواهیم، بگویند که ما برگشت محمدرضا پهلوی می خواهیم، آزادند، بگویند که ما رژیم غربی می خواهیم.»(صحیفه۶ص۲۷۷)
«ما می گوییم کسی که می خواهد یک مملکتی را اداره بکند، کسی که ما می خواهیم مقدراتمان را دستش بدهیم باید آدمی باشد که مردم انتخاب کنند و با انتخاب مردم پیش بیاید . قهرا وقتی با انتخاب مردم پیش آمد صالح است.»(صحیفه۵ص۳۲۴)
« اینجا آرای ملت حکومت می کند، اینجا ملت است که حکومت را در دست دارد و این ارگانها را ملت تعیین کرده است و تخلف از حکم ملت برای هیچ یک از ما جائز نیست و امکان ندارد.»(صحیفه۱۴ص۱۶۵)
« ما بنای بر این نداریم که یک تحمیلی به ملتمان بکنیم و اسلام به ما اجازه نداده است که دیکتاتوری بکنیم . ما تابع آرای ملت هستیم . ملت ما هر طوری رای داد ما هم از آنها تبیعت می کنیم، ما حق نداریم، خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است، پیغمبر اسلام به ما حق نداده است که ما به ملتمان یک چیزی را تحمیل بکنیم، بله ممکن است گاهی وقتها ما یک تقاضایی از آنها بکنیم تقاضای متواضعانه، تقاضایی که خادم یک ملت از ملت می کند.»(صحیفه۱۱ص۳۴)
در همین زمینه شاید سخنان حضرت امام خطاب به نمایندگان مجلس خبرگان بتواند بسیاری از گرههای ذهنی را بگشاید:
« من سفارش می کنم به آنهایی که خدای نخواسته یک آرایی دارند برخلاف مسیر ملت، من سفارش می کنم به آنها که طرحشان را و آرایشان را بگذارند برای یک وقت دیگری ... دمکراسی این است که آرا اکثریت، و آن هم این طور اکثریت، معتبر است، اکثریت هرچه گفتند آرای ایشان معتبر است و لو به خلاف، به ضرر خودشان باشد . شما ولی آنها نیستید که بگویید که این به ضرر شماست ما نمی خواهیم بکنیم، شما وکیل آنها هستید، ولی آنها نیستید ... شما آن مسائلی که مربوط به وکالتتان هست و آن مسیری که ملت ما دارد، روی آن مسیر راه راه بروید، ولو عقیده تان این است که این مسیری که ملت رفته خلاف صلاحش است . خوب باشد ملت می خواهد این طور بکند، به ما و شما چه کار دارد؟ خلاف صلاحش را می خواهد.»(صحیفه ۹ص۳۰۳)
« دیکتاتوری این است که برخلاف مسیر ملت، برخلاف رای ملت، یک چیزی را به زور گردن ملت بگذارند ... من یک وقت گفتم اگر ملت خواست بگوید نه، ما دیکتاتور می خواهیم، همه ملت گفتند، ما دیکتاتور می خواهیم، شما چه حقی دارید بگویید نه؟»(صحیفه ۱۰ص۵۲۸)
🔚 اختصاصی!🌺 .. 🥀
🔹 خواص و سیاسیون بدانند! دکتر احمدینژاد با تأسی به پیشگامان خود همچون شهید رجایی که در راه دفاع از آزادی حقیقی و استقلال و عدالت، جان و تنشان را سوختند؛ برای رسیدن به آن جایگاه و سوختن در راه تعالی ملت مظلوم ایران به هیچ عنوان عقب نخواهد نشست.
🔜 آمریکا و اصحاب قدرت بدانند که اگر هزاربار در راه آرمانهای این ملت مظلوم همهٔ وجود احمدینژاد را بسوزاند؛ آن مرد یک سانتیمتر از آرمانها عقبنشینی نخواهد کرد!
🌏👆 #آزادی ..🌹🔜
🔹||محمدرضا سابقی
..
Telegram
attach 📎
بسم الله الرحمن الرحیم
#مهم 🔴
شب قدر هم آگاهی می خواهد، وقتی ندانی باید چه بخواهی و چه کنی و چه بدست بیاوری و به کجا برسی، تنها چشمانت بیدار می شود و دیگر هیچ!
شب قدر شب انسان کامل است، و انسان کامل تجلی صفات خداوند است و جوشن کبیر مجموعه ای از صفات خداوندی متعال..
و آرزوی ما مزین شدن به یک یک صفات الهی است!
وقتی نیکی ها مطابق فطرت آدمی باشد، راه به سوی نیکی ها هموار و سرازیر است.
اما مشکل آنجاست که گاه خوبیها به آدمی عرضه می شود و انسان از پذیرش آنها سر باز می زند، حق آشکار ، را نمی پذیرد و ناچار می شود برای جبران خطایش راهی دشوار و پیچیده و گاها" راهی اشتباه را برگزیند..
🟡 اما ..
عدالت امام علی(ع) راهی هموار به سوی «نیکی ها» و پر از «برکات» فراوان بود، اما افسوس که تشنگان قدرت ، جاه طلبان ، متکبران و یا جاهلان از «پذیرفتن مهربانی بی نظیر و خوبی های فراوان و عدالت زیبایش» محروم شدند و «حق آشکار» را قربانی منافع و مطامع و یا جهل خود کردند.
《برجستگی عدالت》..
گاهی از میان صفات الهی هم یکی برجسته می شودو در کنار اصول دین می نشیند.
انگار قرار بوده این صفت در جوشن کبیر هم با فونت درشت تری نوشته شود!
اصلاً چرا باید شب قدر شب خداحافظی با امیرالمومنین امام علی(ع) باشد؟ ..
چرا برای عده ای و خصوصا" جمعی از مسئولان ، یک شب! علی(ع) برای همه زمینیان و چسبندگان به زمین تمام می شود:؟!
. .مهربانی اش، شجاعتش، خیرخواهی اش، علمش، قدرتش، معرفتش و . . .
. .و همه اینها به خاطر آن بود که گروهی تاب عدالتش را نداشتند! و ندارند. .
و گرنه کدام انسانی(در هر مسلک و مرامی) است که تاب مهربانی و مهرورزی امام علی(ع) را نداشته باشد؟
کدام انسانی است که شجاعت و شهامت مقدس، علی(ع) را تحسین نکند؟
مگر می شود کسی تواضع و فروتنی حضرت علی(ع) را نستاید؟
💥اما . . .
وقتی نتوانی عدالت علی(ع) را تحمل کنی، با یک ضربه شمشیر همه عالم را از مهربانی و صداقت و علم و قدرت و معرفت و شجاعت و دیگر صفات علی(ع) هم محروم می کنی!. .
و امروز هم کسانی ما را از ظهور عدالت محروم کرده اند که تاب عدالت را نداشته اند..
و اینجاست که در می یابی اگر امروز تمرین عدالت نکنی و خودت عادل نشوی نه ظهور عدالت را تحمل می کنی و نه حکومت عدل مهدوی را. .
و امشب شب درخواست عدالت است!
#شب_قدر
#السلام_علیک_یا_امین_الله
۱۴۰۰/۲/۱۳
🔹||محمدرضا سابقی
#مهم 🔴
شب قدر هم آگاهی می خواهد، وقتی ندانی باید چه بخواهی و چه کنی و چه بدست بیاوری و به کجا برسی، تنها چشمانت بیدار می شود و دیگر هیچ!
شب قدر شب انسان کامل است، و انسان کامل تجلی صفات خداوند است و جوشن کبیر مجموعه ای از صفات خداوندی متعال..
و آرزوی ما مزین شدن به یک یک صفات الهی است!
وقتی نیکی ها مطابق فطرت آدمی باشد، راه به سوی نیکی ها هموار و سرازیر است.
اما مشکل آنجاست که گاه خوبیها به آدمی عرضه می شود و انسان از پذیرش آنها سر باز می زند، حق آشکار ، را نمی پذیرد و ناچار می شود برای جبران خطایش راهی دشوار و پیچیده و گاها" راهی اشتباه را برگزیند..
🟡 اما ..
عدالت امام علی(ع) راهی هموار به سوی «نیکی ها» و پر از «برکات» فراوان بود، اما افسوس که تشنگان قدرت ، جاه طلبان ، متکبران و یا جاهلان از «پذیرفتن مهربانی بی نظیر و خوبی های فراوان و عدالت زیبایش» محروم شدند و «حق آشکار» را قربانی منافع و مطامع و یا جهل خود کردند.
《برجستگی عدالت》..
گاهی از میان صفات الهی هم یکی برجسته می شودو در کنار اصول دین می نشیند.
انگار قرار بوده این صفت در جوشن کبیر هم با فونت درشت تری نوشته شود!
اصلاً چرا باید شب قدر شب خداحافظی با امیرالمومنین امام علی(ع) باشد؟ ..
چرا برای عده ای و خصوصا" جمعی از مسئولان ، یک شب! علی(ع) برای همه زمینیان و چسبندگان به زمین تمام می شود:؟!
. .مهربانی اش، شجاعتش، خیرخواهی اش، علمش، قدرتش، معرفتش و . . .
. .و همه اینها به خاطر آن بود که گروهی تاب عدالتش را نداشتند! و ندارند. .
و گرنه کدام انسانی(در هر مسلک و مرامی) است که تاب مهربانی و مهرورزی امام علی(ع) را نداشته باشد؟
کدام انسانی است که شجاعت و شهامت مقدس، علی(ع) را تحسین نکند؟
مگر می شود کسی تواضع و فروتنی حضرت علی(ع) را نستاید؟
💥اما . . .
وقتی نتوانی عدالت علی(ع) را تحمل کنی، با یک ضربه شمشیر همه عالم را از مهربانی و صداقت و علم و قدرت و معرفت و شجاعت و دیگر صفات علی(ع) هم محروم می کنی!. .
و امروز هم کسانی ما را از ظهور عدالت محروم کرده اند که تاب عدالت را نداشته اند..
و اینجاست که در می یابی اگر امروز تمرین عدالت نکنی و خودت عادل نشوی نه ظهور عدالت را تحمل می کنی و نه حکومت عدل مهدوی را. .
و امشب شب درخواست عدالت است!
#شب_قدر
#السلام_علیک_یا_امین_الله
۱۴۰۰/۲/۱۳
🔹||محمدرضا سابقی
#مهم💥
بنام خداوند جان آفرین🌟
دردنامه ای به #فقهای بزرگوار و دانشمند( به بهانه #اختلاف در حلول ماه مبارک رمضان و عید_فطر)
اختلاف در فتاوای فقهی ، امری است اجتناب ناپذیر و ظاهرا در مسایل فردی ضرر معتنابهی به فرد و یا جامعه و در نهایت به اعتبار دین نمی زند ، اما اختلافات فتوایی فقها در مسایل و موضوعات مختلف #اجتماعی ، خساراتی هم به روابط اجتماعی افراد و خانواده ها وارد نموده و هم حرمت خود دین مقدس اسلام را از اعتبار و ارزش واقعی، بخصوص بین نسل جوانی که درگیر و شاهد انواع دین گریزیها و دین ستیزیهاست انداخته است.
متاسفانه عید فطر تعدادی از سالها، شاهد این اختلاف در اعلام عید و دو دستگی مردم و تشدید اختلافات درون اجتماعی افراد و اهانتهای مختلف به اصل دین الهی و جایگاه فقه بودیم..
در این مجال،هرگز قصد دفاع از یک فقیه محترم و یا دیگری در این رابطه نیست، بلکه سوالهایی اساسی برای مردم جامعه بعنوان یک مسلمان معتقد به اصالت قرآن و اهل بیت(ع) و نیز جامعه عزیز اهل تسنن بوجود آمده، که لازم می دانم از فقهایی که به نوعی متصدی امر دینی مردم بوده و هستند بپرسم، هر چند در موارد متعدد، نقدهای خود را تقریبا بی پاسخ یافته ام،
💥1- آیا هدف از ارسال مکرر پیامبران(ص) ایجاد #وحدت بین مردم و رفع اختلاف بین آنها (چه اعتقادی و چه امور اجتماعی و زیستی و امور زندگی انسان در همه زمینه ها) نبوده است؟ (فبعث الله النبيين مبشرين و منذرين و انزل معهم الكتاب بالحق ليحكم بين الناس فيما اختلفوا فيه – بقره 213)
و آیا خداوند #قدرت خود را در وحدت اجتماعی مردم بروز نداده و از تفرقه پرهیز نداده است؟ ( ان يد الله مع الجماعة، و اياکم و الفرقة! – نهج البلاغه ، خطبه 127)
بنابراین با کدام روش، چنین اصل قرآنی را به وسیله یک فتوا که از فرعیات درجه چندم است، هدف قرار داده وبعضا" ملتها را دچار سرگردانی می کنیم؟
💥2-آیا حتی وحدت اجتماعی، آنگونه برای خداوند در درجه اهمیت و اولویت قرار نداشت،که به صراحت به پیروان همه ادیان امر می کند که هرگونه اختلاف را کنار بگذارید و حول تنها مشترک خود که #توحید است ، تمرکز و وحدت خود را حفظ کنید و این امر آنقدر برای هدایت مردمان در پیشگاه خداوند مهم بوده که پیامبر(ص) را موظف می کند که برای اجرای چنین کار خطیری پیشقدم بشود؟ ( قل يا اهل الكتاب تعالوا الي كلمة سواء بيننا و بينكم الا نعبد الا الله و لا نشرك به شيئا و لا يتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله فان تولوا فقولوا اشهدوا بانا مسلمون – آل عمران 64)
حال با کدام دستور قرآنی، در موضوعی دست چندم ، بین مسلمانان برادر سنی و شیعه به نوعی اختلاف ایجاد میشود؟
💥3-آیا در کتب اهل سنت و رساله خود فقهای ارجمند نیامده که برای ثبوت اول ماه، می توان به ادعای دو عادل اعتماد کرد، حال سوال اینست که آیا بین آن همه مجتهد دانشمند دارای رساله و یا مجتهدین دیگر، که اکثرا" از شاگردان و یا هم درسان یکدیگرید، دو نفر عادل که مدعی اثبات اول ماه برای آنها شده باشند وجود ندارد که اینگونه چند دستگی ایجاد می شودد و جمع کثیری از مردم را با مشکلاتی دینی و اجتماعی مواجه می نماید؟
💥4-آیا خود بزرگواران شما در رساله هاتان نیاورده اید که تعیین موارد اینچنینی بعهده خود مکلف بوده و در شان فقیه نیست؟ پس چگونه است که در استعلام مقلدان خود نمی گویید که به ما مربوط نبوده، بلکه هر کس خودش باید به اطمینان برسد؟ آیا این نشان از این ندارد که تعدادی قلیل می خواهند گستردگی تاریخی سایه خود را بر هر چیزی حفظ کرده، هر چند هر گونه مشکلی برای مسلمانان بوجود بیاید؛ و یا هر اهانتی به ساحت دین از طرف معاندان و دین ستیزان وارد شود؟!
💥5-آیا این رویکرد اختلافی فقیهانه در فتاوا ، شامل سخن #امام علی(ع) نمی شود که اختلاف آنها یا اختلاف بین مردم را بشدت مذمت کرده و می فرماید: آيا خداي سبحان، آنها را به اختلاف امر فرمود که اطاعت کردند؟ يا آنها را از اختلاف پرهيز داد..( افامرهم الله ـ سبحانه ـ بالاختلاف فاطاعوه! ام نهاهم عنه فعصوه! الحکم القرآن ام انزل الله سبحانه دينا ناقصا فاستعان بهم علي اتمامه! ام کانوا شرکاء له فلهم ان يقولوا وعليه ان يرضي؟ ام انزل الله سبحانه دينا تاما فقصر الرسول (ص) عن تبليغه و ادائه - خطبه 18نهج البلاغه*
💥6-آیا شما چند تن فقهای لندن برو و خارج نشین، چه مدت از عمر شریف خود را بدون لباس و شهرت ، بین مردم و بخصوص نسل جوان سپری کرده اید و جدای از اعمال حاکمیت که منتسب به اسلام می کنید، اثرات منفی اینگونه فتاوا یا بعضی رفتار مخرب خاندانتان را.. که بنیان اعتقادی افراد جامعه را سست کرده و بقول شهید استاد مرتضی مطهری و دکتر علی شریعتی به دین گریزی جوانان و البته امروزه به دین ستیزی سوق داده شده، از نزدیک مشاهده کرده اید؟.
||محمدرضا سابقی
..
بنام خداوند جان آفرین🌟
دردنامه ای به #فقهای بزرگوار و دانشمند( به بهانه #اختلاف در حلول ماه مبارک رمضان و عید_فطر)
اختلاف در فتاوای فقهی ، امری است اجتناب ناپذیر و ظاهرا در مسایل فردی ضرر معتنابهی به فرد و یا جامعه و در نهایت به اعتبار دین نمی زند ، اما اختلافات فتوایی فقها در مسایل و موضوعات مختلف #اجتماعی ، خساراتی هم به روابط اجتماعی افراد و خانواده ها وارد نموده و هم حرمت خود دین مقدس اسلام را از اعتبار و ارزش واقعی، بخصوص بین نسل جوانی که درگیر و شاهد انواع دین گریزیها و دین ستیزیهاست انداخته است.
متاسفانه عید فطر تعدادی از سالها، شاهد این اختلاف در اعلام عید و دو دستگی مردم و تشدید اختلافات درون اجتماعی افراد و اهانتهای مختلف به اصل دین الهی و جایگاه فقه بودیم..
در این مجال،هرگز قصد دفاع از یک فقیه محترم و یا دیگری در این رابطه نیست، بلکه سوالهایی اساسی برای مردم جامعه بعنوان یک مسلمان معتقد به اصالت قرآن و اهل بیت(ع) و نیز جامعه عزیز اهل تسنن بوجود آمده، که لازم می دانم از فقهایی که به نوعی متصدی امر دینی مردم بوده و هستند بپرسم، هر چند در موارد متعدد، نقدهای خود را تقریبا بی پاسخ یافته ام،
💥1- آیا هدف از ارسال مکرر پیامبران(ص) ایجاد #وحدت بین مردم و رفع اختلاف بین آنها (چه اعتقادی و چه امور اجتماعی و زیستی و امور زندگی انسان در همه زمینه ها) نبوده است؟ (فبعث الله النبيين مبشرين و منذرين و انزل معهم الكتاب بالحق ليحكم بين الناس فيما اختلفوا فيه – بقره 213)
و آیا خداوند #قدرت خود را در وحدت اجتماعی مردم بروز نداده و از تفرقه پرهیز نداده است؟ ( ان يد الله مع الجماعة، و اياکم و الفرقة! – نهج البلاغه ، خطبه 127)
بنابراین با کدام روش، چنین اصل قرآنی را به وسیله یک فتوا که از فرعیات درجه چندم است، هدف قرار داده وبعضا" ملتها را دچار سرگردانی می کنیم؟
💥2-آیا حتی وحدت اجتماعی، آنگونه برای خداوند در درجه اهمیت و اولویت قرار نداشت،که به صراحت به پیروان همه ادیان امر می کند که هرگونه اختلاف را کنار بگذارید و حول تنها مشترک خود که #توحید است ، تمرکز و وحدت خود را حفظ کنید و این امر آنقدر برای هدایت مردمان در پیشگاه خداوند مهم بوده که پیامبر(ص) را موظف می کند که برای اجرای چنین کار خطیری پیشقدم بشود؟ ( قل يا اهل الكتاب تعالوا الي كلمة سواء بيننا و بينكم الا نعبد الا الله و لا نشرك به شيئا و لا يتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله فان تولوا فقولوا اشهدوا بانا مسلمون – آل عمران 64)
حال با کدام دستور قرآنی، در موضوعی دست چندم ، بین مسلمانان برادر سنی و شیعه به نوعی اختلاف ایجاد میشود؟
💥3-آیا در کتب اهل سنت و رساله خود فقهای ارجمند نیامده که برای ثبوت اول ماه، می توان به ادعای دو عادل اعتماد کرد، حال سوال اینست که آیا بین آن همه مجتهد دانشمند دارای رساله و یا مجتهدین دیگر، که اکثرا" از شاگردان و یا هم درسان یکدیگرید، دو نفر عادل که مدعی اثبات اول ماه برای آنها شده باشند وجود ندارد که اینگونه چند دستگی ایجاد می شودد و جمع کثیری از مردم را با مشکلاتی دینی و اجتماعی مواجه می نماید؟
💥4-آیا خود بزرگواران شما در رساله هاتان نیاورده اید که تعیین موارد اینچنینی بعهده خود مکلف بوده و در شان فقیه نیست؟ پس چگونه است که در استعلام مقلدان خود نمی گویید که به ما مربوط نبوده، بلکه هر کس خودش باید به اطمینان برسد؟ آیا این نشان از این ندارد که تعدادی قلیل می خواهند گستردگی تاریخی سایه خود را بر هر چیزی حفظ کرده، هر چند هر گونه مشکلی برای مسلمانان بوجود بیاید؛ و یا هر اهانتی به ساحت دین از طرف معاندان و دین ستیزان وارد شود؟!
💥5-آیا این رویکرد اختلافی فقیهانه در فتاوا ، شامل سخن #امام علی(ع) نمی شود که اختلاف آنها یا اختلاف بین مردم را بشدت مذمت کرده و می فرماید: آيا خداي سبحان، آنها را به اختلاف امر فرمود که اطاعت کردند؟ يا آنها را از اختلاف پرهيز داد..( افامرهم الله ـ سبحانه ـ بالاختلاف فاطاعوه! ام نهاهم عنه فعصوه! الحکم القرآن ام انزل الله سبحانه دينا ناقصا فاستعان بهم علي اتمامه! ام کانوا شرکاء له فلهم ان يقولوا وعليه ان يرضي؟ ام انزل الله سبحانه دينا تاما فقصر الرسول (ص) عن تبليغه و ادائه - خطبه 18نهج البلاغه*
💥6-آیا شما چند تن فقهای لندن برو و خارج نشین، چه مدت از عمر شریف خود را بدون لباس و شهرت ، بین مردم و بخصوص نسل جوان سپری کرده اید و جدای از اعمال حاکمیت که منتسب به اسلام می کنید، اثرات منفی اینگونه فتاوا یا بعضی رفتار مخرب خاندانتان را.. که بنیان اعتقادی افراد جامعه را سست کرده و بقول شهید استاد مرتضی مطهری و دکتر علی شریعتی به دین گریزی جوانان و البته امروزه به دین ستیزی سوق داده شده، از نزدیک مشاهده کرده اید؟.
||محمدرضا سابقی
..
📝 سقراط وارگی
..
💥|| #مهم
#ماجرای #احمدینژاد
🔸 ۱- آن چنان که گفته اند سقراط با طرح پرسش از مناسبات مدینه یونانی ، آتن را با چالش های جدیدی رو به رو کرده بود. او که به مصاف رویارویی با بدیهیات زمانه خود رفته بود ، زمینه فروپاشی اذهان متصلب جامعه را فراهم کرد. سرانجام نیز به محکمه شهر فراخوانده شد و در حالی که همه شاگردانش او را به فرار دعوت میکردند مجازات مرگ را بر فرار ترجیح داد و جان خود را در این راه از دست داد. قُضات آتن گمان می بردند با مرگ سقراط شهر به وضع طبیعی خود بازخواهد گشت ، اما تاریخ نشان داد نه تنها مرگ او موجب قِوام آتن نشد بلکه زمینه زوال نظم سیاسی یونان را با سرعت بیشتری فراهم نمود.
🔸 ۲- در غیاب و سکوت اهالی فلسفه و مدعیان تفکر ، این احمدی نژاد است که -این بار نه لزوما با بیان فلسفی – بلکه با کنش های سیاسی و صحیح خود نسبتی سقراط گونه با وضع شرایط تحمیلی مترفین بر جمهوری اسلامی ایران پیدا کرده است. #رد_صلاحیت وی مانعی در برابر پرسش های سقراط گونه او از مناسبات ساختار سیاسی کشور نخواهد بود ، بلکه بهترین کمک برای به تصویر کشیدن حاق آن چیزی است که وی قصد روایت آن را داشت.
🔹 #احمدی_نژاد با #شفاف_کردن صحنه سیاسی کشور به خوبی نشان داد که جمهوری اسلامی ایران بر مدار سیاسی در حال گردش است که معماران آن اصلاح طلبانی و اصولگرایانی معلوم الحال بوده اند. طبیعی است وقتی توافق نانوشته ای بین جریان های سیاسی کشور برای حرکت بر این مدار وجود دارد احمدی نژاد به عنوان عنصری مزاحم که با تمام گفتار و کنش های سیاسی خود ارکان این معماری را به لرزه در آورده ، باید بیرون از مناسبات این ساختار قرار گیرد. به واقع رد صلاحیت احمدی نژاد را باید توافق برای استمرار حرکت جمهوری اسلامی بر مدار میراث تفکر مرحوم هاشمی رفسنجانی و لاریجانی فهمید..
و یقینا احمدی نژاد نه اهل سازش با نجومیخوران در هر پست و مکانی و نه دنباله روی روش اسفبار سکولار عده ای اصلاح طلب ناکارامد و نه اصولگراست.
🔸 ۳- رد صلاحیت احمدی نژاد صرفا رد یک سیاستمدار در رقابت های انتخاباتی نیست بلکه آن را باید به مثابه رد نظریات و تفسیرهای شبه مقدس از وضع جمهوری اسلامی دانست. احمدی نژاد در سال ۹۶ با در آغوش کشیدن رد صلاحیت خود دومینویی از فروپاشی بدیهیات کلامی و الاهیات سیاسی را در اذهان نخبگان و عموم مردم شروع کرد که شاید هرگز بدون این حادثه امکان پذیر نبود. اکنون با آغاز فروپاشی این بدیهیات زمینه زوال نظم سیاسی موجود فراهم گشته و زمان نشان خواهد داد پیروز واقعی انتخابات در جمهوری اسلامی کسی جز وی نبوده است. و نخواهد بود.
🌟والسلام علی من اتبع الهدی
🌺| T.me/sabeghiiran
✍️ #محمدرضا سابقی
..
..
..
💥|| #مهم
#ماجرای #احمدینژاد
🔸 ۱- آن چنان که گفته اند سقراط با طرح پرسش از مناسبات مدینه یونانی ، آتن را با چالش های جدیدی رو به رو کرده بود. او که به مصاف رویارویی با بدیهیات زمانه خود رفته بود ، زمینه فروپاشی اذهان متصلب جامعه را فراهم کرد. سرانجام نیز به محکمه شهر فراخوانده شد و در حالی که همه شاگردانش او را به فرار دعوت میکردند مجازات مرگ را بر فرار ترجیح داد و جان خود را در این راه از دست داد. قُضات آتن گمان می بردند با مرگ سقراط شهر به وضع طبیعی خود بازخواهد گشت ، اما تاریخ نشان داد نه تنها مرگ او موجب قِوام آتن نشد بلکه زمینه زوال نظم سیاسی یونان را با سرعت بیشتری فراهم نمود.
🔸 ۲- در غیاب و سکوت اهالی فلسفه و مدعیان تفکر ، این احمدی نژاد است که -این بار نه لزوما با بیان فلسفی – بلکه با کنش های سیاسی و صحیح خود نسبتی سقراط گونه با وضع شرایط تحمیلی مترفین بر جمهوری اسلامی ایران پیدا کرده است. #رد_صلاحیت وی مانعی در برابر پرسش های سقراط گونه او از مناسبات ساختار سیاسی کشور نخواهد بود ، بلکه بهترین کمک برای به تصویر کشیدن حاق آن چیزی است که وی قصد روایت آن را داشت.
🔹 #احمدی_نژاد با #شفاف_کردن صحنه سیاسی کشور به خوبی نشان داد که جمهوری اسلامی ایران بر مدار سیاسی در حال گردش است که معماران آن اصلاح طلبانی و اصولگرایانی معلوم الحال بوده اند. طبیعی است وقتی توافق نانوشته ای بین جریان های سیاسی کشور برای حرکت بر این مدار وجود دارد احمدی نژاد به عنوان عنصری مزاحم که با تمام گفتار و کنش های سیاسی خود ارکان این معماری را به لرزه در آورده ، باید بیرون از مناسبات این ساختار قرار گیرد. به واقع رد صلاحیت احمدی نژاد را باید توافق برای استمرار حرکت جمهوری اسلامی بر مدار میراث تفکر مرحوم هاشمی رفسنجانی و لاریجانی فهمید..
و یقینا احمدی نژاد نه اهل سازش با نجومیخوران در هر پست و مکانی و نه دنباله روی روش اسفبار سکولار عده ای اصلاح طلب ناکارامد و نه اصولگراست.
🔸 ۳- رد صلاحیت احمدی نژاد صرفا رد یک سیاستمدار در رقابت های انتخاباتی نیست بلکه آن را باید به مثابه رد نظریات و تفسیرهای شبه مقدس از وضع جمهوری اسلامی دانست. احمدی نژاد در سال ۹۶ با در آغوش کشیدن رد صلاحیت خود دومینویی از فروپاشی بدیهیات کلامی و الاهیات سیاسی را در اذهان نخبگان و عموم مردم شروع کرد که شاید هرگز بدون این حادثه امکان پذیر نبود. اکنون با آغاز فروپاشی این بدیهیات زمینه زوال نظم سیاسی موجود فراهم گشته و زمان نشان خواهد داد پیروز واقعی انتخابات در جمهوری اسلامی کسی جز وی نبوده است. و نخواهد بود.
🌟والسلام علی من اتبع الهدی
🌺| T.me/sabeghiiran
✍️ #محمدرضا سابقی
..
..
Telegram
لااله الا الله ☘
بنام خدا
لاحول و لا قوه الا باالله العلی العظیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد
سلام
اینجا مطالب فرهنگی و علمی با محوریت اندیشه و عشق ویرایش می گردد. @sabeghiiran
(( درود بر شما اندیشور گرامی ))
۱۷گروه ما تا بحال لینکش باطل شده!
@Rahgozar_1
لاحول و لا قوه الا باالله العلی العظیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد
سلام
اینجا مطالب فرهنگی و علمی با محوریت اندیشه و عشق ویرایش می گردد. @sabeghiiran
(( درود بر شما اندیشور گرامی ))
۱۷گروه ما تا بحال لینکش باطل شده!
@Rahgozar_1
📌 #مهم . . .
⭕️ #لااله_را_بگوئیم .👑.📡.💰
✅ #الاالله_آن_را_خدا_میرساند💫
چند پرسش اساسی و چند پاسخ ساده:
یک- آیا همچنان به آینده امیدی هست؟
پاسخ: امید یک امر فیزیکال نیست، تعریف و تصور شما از وضعیتی است که برای عبور از شرایط سخت فعلی، به آن دل بستهاید. پس همیشه به آینده امیدی هست؛ معروف است که میگویند تاریکترین لحظات شب، دقایق پیش از "طلوع فجر" است. از سویی امید به آینده یک مساله تنها بیرونی نیست، باید شما ملت از خودتان بپرسید که آیا خواهان تغییر هستید و میخواهید به شرایط مطلوب گام بگذارید، یا فقط به یک امر بیرونی امید بستهاید و منتظرید یک اتفاق واهی از سوی فرد یا گروهی تخیلی برای تغییر شرایط فعلی شکل بگیرد. هرگاه به این رسیدید که تغییر از درون قلب شما آغاز میشود و باید بابت آن متحمل زحمت شوید، فرایند تغییر از بیرون هم شروع به شکل گرفتن خواهد کرد.
دو- آیا "گزینه اعتراض و تغییر" وضع را بهتر خواهد کرد؟
پاسخ: بله. ضربالمثل از این ستون تا آن ستون فرج است اشاره به جابهجایی میان استوانه راست و ستون چپ ندارد، توجه به امیدی است که در خطیرترین و حتی آخرین لحظات نباید از آن دل برید؛ همه چیز بسته به تصور شما از شرایط مطلوب دارد. آیا آرمان شما نزول یک سرزمین جدید از آسمان در این نقطه جغرافیایی است؟ خب این تصوری غلط و یک وهم آشکار است.
قرار نیست سرزمین جدیدی در این نقطه از تاریخ آپلود شود، این شما ملت هستید که با اراده و قدرت اتحاد میتوانید یک سرزمین جدید را بسازید و آن را دوباره «آباد و شاد» کنید.
تغییر در این نقطه زمانی و مکانی قطعی است، حتما این "وضعیت آستانهای" به سرعت وارد فرایند تغییر خواهد شد، اما چنانچه شما مردم از قبول بار مسئولیت و ریلگذاری به سمت اهداف و آرمانهای متعالی شانه خالی کنید، تغییر قطعا به سوی سقوط خواهد بود، اما چنانچه «اراده جمعی» تغییر به سوی شرایط مطلوب را خواهان باشد، قطعا انگیزههای شوم و پست، زیر پای قدرت یک ملت، دفع و دفن خواهند شد.
پس: تغییر قطعی است، فرایند است، برخواسته از اراده ملت است و چنانچه برگرفته از آرمانهای متعالی مردم باشد، شرایط را با کمترین و سادهترین فرمول به سرمنزل مقصود میرساند.
سه- آیا "گزینه تغییر" هزینه خواهد داشت؟
پاسخ: بدون شک بله؛ هر تغییری مستلزم هزینه است. بیگمان هزینه در مقابل مسالهای بهنام فایده دارای معنا و مفهوم خواهد بود. پس ابتدابه ساکن باید از خود بپرسید آیا ماندن در وضعیت فعلی هزینه ندارد!؟ و سپس باید به این پرسش پاسخ بدهید که هزینه ماندن در وضعیت فعلی بیشتر است یا هزینه حرکت به سوی یک وضعیت و نظم مطلوب؟
در اینجاست که معنا و مفهومی به نام ریسک متولد میشود؛ حرکت از شرایط نامطلوب و نظم کهنهیِ فعلی به شرایط مطلوب و نظم جدید مطلوب، قطعا جرات و جسارت میطلبد، اما آنچه این ریسک را تحملپذیر میکند، فهم پدیده بسیار پر هزینه، قطعی و خطرناکی است به نام «فرسایش تا فروپاشی».
شاید تکاپو برای نجات از این وضعیت دارای هزینه و در پس آن قبول ریسک باشد، اما به واقع آیا در مقابل مرگ فرسایشی و وضعیت "ابد و یک روز" فعلی، چارهای جز اعمال معنای ضربالمثل "مرگ یکبار، شیون یکبار" وجود دارد؟!
پس باید صدای اعتراض مسالمتآمیز اما مداوم خود را در چارچوبهای قانونی و در بسترهای مختلف، به گوش حاکمان رساند؛ این عمل و کنش سیاسی و اجتماعی، در حداقلترین حالت، اتمام حجت خواهد بود.
چهار- چه تضمینی وجود دارد که در پس یک تغییر، وضع بهتر شود و نه بدتر؟
پاسخ: در پاسخ به پرسش قبلی به این نتیجه رسیدیم که ماندن در شرایط نامطلوب فعلی، خود یک هزینه جاری است و قطعا منتج به فرسایش و فروپاشی کشور خواهد شد.
اما تضمین خود شما هستید، ملتی بزرگ، مقاوم، صبور، با استعداد، فهیم، پارسا، فداکار، با مرام، با گذشت، قدرتمند، باغیرت، شجاع، سلحشور، نجیبژ با تحلیل و البته باهوش؛ که صاحب سرزمینی هستید پر از ذخایر بینظیر مادی.
آیا نمیتوان ایران را با "عدالت" بهتر اداره کرد؟!
قطعا میشود و میتوانیم!
پنج- آیا برنامهای در این خصوص وجود دارد؟ یا فرد و گروهی هست که بتواند لوکوموتیو و پیشران این تغییر شود؟
پاسخ: بله. همانطور که گفته شد، ذخایر انسانی این ملت بیانتهاست؛ منتهی در فرایند تغییر، شما از درون باید تمنای بهتر شدن را داشته باشید و برای تحقق آن گام بردارید، آنگاه خواهید دید که معجزات بیرونی هم یک به یک شکل خواهند گرفت. بهقولی شما "لا اله" را بگویید "الا الله" آن را خدا خواهد رساند!
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
🔹||محمدرضا سابقی
⭕️ #لااله_را_بگوئیم .👑.📡.💰
✅ #الاالله_آن_را_خدا_میرساند💫
چند پرسش اساسی و چند پاسخ ساده:
یک- آیا همچنان به آینده امیدی هست؟
پاسخ: امید یک امر فیزیکال نیست، تعریف و تصور شما از وضعیتی است که برای عبور از شرایط سخت فعلی، به آن دل بستهاید. پس همیشه به آینده امیدی هست؛ معروف است که میگویند تاریکترین لحظات شب، دقایق پیش از "طلوع فجر" است. از سویی امید به آینده یک مساله تنها بیرونی نیست، باید شما ملت از خودتان بپرسید که آیا خواهان تغییر هستید و میخواهید به شرایط مطلوب گام بگذارید، یا فقط به یک امر بیرونی امید بستهاید و منتظرید یک اتفاق واهی از سوی فرد یا گروهی تخیلی برای تغییر شرایط فعلی شکل بگیرد. هرگاه به این رسیدید که تغییر از درون قلب شما آغاز میشود و باید بابت آن متحمل زحمت شوید، فرایند تغییر از بیرون هم شروع به شکل گرفتن خواهد کرد.
دو- آیا "گزینه اعتراض و تغییر" وضع را بهتر خواهد کرد؟
پاسخ: بله. ضربالمثل از این ستون تا آن ستون فرج است اشاره به جابهجایی میان استوانه راست و ستون چپ ندارد، توجه به امیدی است که در خطیرترین و حتی آخرین لحظات نباید از آن دل برید؛ همه چیز بسته به تصور شما از شرایط مطلوب دارد. آیا آرمان شما نزول یک سرزمین جدید از آسمان در این نقطه جغرافیایی است؟ خب این تصوری غلط و یک وهم آشکار است.
قرار نیست سرزمین جدیدی در این نقطه از تاریخ آپلود شود، این شما ملت هستید که با اراده و قدرت اتحاد میتوانید یک سرزمین جدید را بسازید و آن را دوباره «آباد و شاد» کنید.
تغییر در این نقطه زمانی و مکانی قطعی است، حتما این "وضعیت آستانهای" به سرعت وارد فرایند تغییر خواهد شد، اما چنانچه شما مردم از قبول بار مسئولیت و ریلگذاری به سمت اهداف و آرمانهای متعالی شانه خالی کنید، تغییر قطعا به سوی سقوط خواهد بود، اما چنانچه «اراده جمعی» تغییر به سوی شرایط مطلوب را خواهان باشد، قطعا انگیزههای شوم و پست، زیر پای قدرت یک ملت، دفع و دفن خواهند شد.
پس: تغییر قطعی است، فرایند است، برخواسته از اراده ملت است و چنانچه برگرفته از آرمانهای متعالی مردم باشد، شرایط را با کمترین و سادهترین فرمول به سرمنزل مقصود میرساند.
سه- آیا "گزینه تغییر" هزینه خواهد داشت؟
پاسخ: بدون شک بله؛ هر تغییری مستلزم هزینه است. بیگمان هزینه در مقابل مسالهای بهنام فایده دارای معنا و مفهوم خواهد بود. پس ابتدابه ساکن باید از خود بپرسید آیا ماندن در وضعیت فعلی هزینه ندارد!؟ و سپس باید به این پرسش پاسخ بدهید که هزینه ماندن در وضعیت فعلی بیشتر است یا هزینه حرکت به سوی یک وضعیت و نظم مطلوب؟
در اینجاست که معنا و مفهومی به نام ریسک متولد میشود؛ حرکت از شرایط نامطلوب و نظم کهنهیِ فعلی به شرایط مطلوب و نظم جدید مطلوب، قطعا جرات و جسارت میطلبد، اما آنچه این ریسک را تحملپذیر میکند، فهم پدیده بسیار پر هزینه، قطعی و خطرناکی است به نام «فرسایش تا فروپاشی».
شاید تکاپو برای نجات از این وضعیت دارای هزینه و در پس آن قبول ریسک باشد، اما به واقع آیا در مقابل مرگ فرسایشی و وضعیت "ابد و یک روز" فعلی، چارهای جز اعمال معنای ضربالمثل "مرگ یکبار، شیون یکبار" وجود دارد؟!
پس باید صدای اعتراض مسالمتآمیز اما مداوم خود را در چارچوبهای قانونی و در بسترهای مختلف، به گوش حاکمان رساند؛ این عمل و کنش سیاسی و اجتماعی، در حداقلترین حالت، اتمام حجت خواهد بود.
چهار- چه تضمینی وجود دارد که در پس یک تغییر، وضع بهتر شود و نه بدتر؟
پاسخ: در پاسخ به پرسش قبلی به این نتیجه رسیدیم که ماندن در شرایط نامطلوب فعلی، خود یک هزینه جاری است و قطعا منتج به فرسایش و فروپاشی کشور خواهد شد.
اما تضمین خود شما هستید، ملتی بزرگ، مقاوم، صبور، با استعداد، فهیم، پارسا، فداکار، با مرام، با گذشت، قدرتمند، باغیرت، شجاع، سلحشور، نجیبژ با تحلیل و البته باهوش؛ که صاحب سرزمینی هستید پر از ذخایر بینظیر مادی.
آیا نمیتوان ایران را با "عدالت" بهتر اداره کرد؟!
قطعا میشود و میتوانیم!
پنج- آیا برنامهای در این خصوص وجود دارد؟ یا فرد و گروهی هست که بتواند لوکوموتیو و پیشران این تغییر شود؟
پاسخ: بله. همانطور که گفته شد، ذخایر انسانی این ملت بیانتهاست؛ منتهی در فرایند تغییر، شما از درون باید تمنای بهتر شدن را داشته باشید و برای تحقق آن گام بردارید، آنگاه خواهید دید که معجزات بیرونی هم یک به یک شکل خواهند گرفت. بهقولی شما "لا اله" را بگویید "الا الله" آن را خدا خواهد رساند!
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
🔹||محمدرضا سابقی
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🟠 #مهم . .
♦️حکومت یک مصنوع بشری است، حکومت امری آسمانی نیست.
♦️نمی شود بدون خواست بشر، حکومتی را بر مردم تحمیل کرد.
به همین دلیل امام علی علیه السلام بین امامت و حکومت فرق می گذارد؛ امامتش آسمانی بود اما در امر حکومت می فرماید: من در حکومت مشاور باشم بهتر است...
♦️ امام(علیه_السلام) با “اصرار مردم” برای حکومت و با شرط “بیعت” حکومت را می پذیرد. بیعت در حکومت نقش کلیدی دارد.
بدون بیعت نمی شود حکومت ساخت...
بنابر این اگر حکومت یا حاکمی با زور خودش را بر مردم تحمیل کند استبدادی است، چه با عنوان دینی و چه غیر دینی. ..
♦️حکومت استبدادی نیز مشروع نیست . .
🔹حکومتی می ماند که حکومتی مشروع و مقبول است . .
🔸حکومت متغلب(با غین) نمی تواند مشروع باشد و نمی تواند کارآمد بوده و دوام بیاورد.
✔️🔵 بنابراین بر اساس سنت الهی و آیات قران و منش امام علی(ع) اگر هر کسی بخواهد بدون میل مردم و بدون خواست مردم نظری را به آنها تحمیل کند، این با اسلام سازگار نیست.
🔹||محمدرضا سابقی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#شهادت_امام_صادق(ع) #تسلیت
✅" کانال: #لااله_الاالله
🟠 #مهم . .
♦️حکومت یک مصنوع بشری است، حکومت امری آسمانی نیست.
♦️نمی شود بدون خواست بشر، حکومتی را بر مردم تحمیل کرد.
به همین دلیل امام علی علیه السلام بین امامت و حکومت فرق می گذارد؛ امامتش آسمانی بود اما در امر حکومت می فرماید: من در حکومت مشاور باشم بهتر است...
♦️ امام(علیه_السلام) با “اصرار مردم” برای حکومت و با شرط “بیعت” حکومت را می پذیرد. بیعت در حکومت نقش کلیدی دارد.
بدون بیعت نمی شود حکومت ساخت...
بنابر این اگر حکومت یا حاکمی با زور خودش را بر مردم تحمیل کند استبدادی است، چه با عنوان دینی و چه غیر دینی. ..
♦️حکومت استبدادی نیز مشروع نیست . .
🔹حکومتی می ماند که حکومتی مشروع و مقبول است . .
🔸حکومت متغلب(با غین) نمی تواند مشروع باشد و نمی تواند کارآمد بوده و دوام بیاورد.
✔️🔵 بنابراین بر اساس سنت الهی و آیات قران و منش امام علی(ع) اگر هر کسی بخواهد بدون میل مردم و بدون خواست مردم نظری را به آنها تحمیل کند، این با اسلام سازگار نیست.
🔹||محمدرضا سابقی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#شهادت_امام_صادق(ع) #تسلیت
✅" کانال: #لااله_الاالله
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🌸💐🌸💐
#مهم
🟢بنام خداوند جان و خرد
دکتر #احمد_نژاد: سر و صدا راه انداختند که فلانی ضد قانون است.
هیچ قانونی کسی را مجبور به رای دادن نکرده است
رای دادن حق تک تک انسان هاست ولی وقتی ما می بینیم روند، روند درستی نیست، چطور می توانیم بپذیریم؟
🌸 الان یک نارضایتی عمومی در کشور وجود دارد. مشکل از جایی پیدا شد که از آرمان ها فاصله گرفته شد و امور دیگری بعنوان اهداف در لایه طبقه حاکم اصالت پیدا کرد.
🌸 تمام سازو کارهای حکومتی در طول تاریخ برای تامین حقوق مردم تشکیل شدند ولی بخودی خود اصالتی ندارند اما بعدا زاویه گرفتند، اصالت پیدا کردند.
🌸 یک جابجایی اتفاق افتاده است. بجای اینکه محتوا و حقوق مردم اصالت پیدا کند، ساختارها اصالت پیدا کردند. تمام نهادها خود را موظف به حفظ حکومت و حفظ خودشان می دانند، در حالیکه حفظ خودشان به انجام آن ماموریت (تامین حقوق مردم) است اما آن کنار گذاشته شده است.
🌸 مهمترین حق، حق تعیین سرنوشت است و بالاترین نماد اعمال حق تعیین سرنوشت، انتخابات ریاست جمهوری است. این حق باید مستقیما توسط مردم اعمال شود.
🌸 در شورای نگهبان هم جابجایی اتفاق افتاده است. خودش را مسئول حفظ نظام می داند نه حفظ حقوق مردم. بهمین دلیل دائما به حق تعیین سرنوشت قید زده است.
🌸 طبق اصل 99 ، نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی با شورای نگهبان است که با تفسیرهای بسیار موسع، اختیارات گسترده ای از دل این بیرن آمده است. با آن قانونگذاری کرده اند و وارد اجراء شده اند و افرادی را از حقوق اجتماعی محروم کرده اند.
🌸 امروز نام انطباق شرایط کاندیداها با شرایط اصل 115 را احراز صلاحیت گذاشته اند.
🌸 اعضای شورای نگهبان چگونه می توانند بفهمند یک فرد مدیر و مدبر است؟ این یک امر کیفی است و تبدیل به نظر شخصی می شود.
🌸 نظر که شخصی شد، مردم از عرصه تصمیم گیری کنار گذاشته می شوند. یعنی حق تعیین سرنوشت مردم مخدوش می شود.
🌸 برخی خیال می کنند بهتر از مردم می فهمند. می گویند خودمان کارها را انجام می دهیم، کشور را خوب اداره و مردم را هم راضی می کنیم. این جزو اشتباهات بزرگ است.
🌸 کشور را مردم باید بسازند. حکومت جز تبلور اراده عمومی چیزی نیست، هیچ حق و اصالتی ندارد.
✔️ @sabeghiiran 🌼🥀
🌸 می گویند ممکن است افراد شایسته ای هم بوده باشند که ما به آن نرسیدیم. از دو حال خارج نیست؛ یا شما ناتوان از رسیدن هستید، خب چرا آنجا هستید؟ یا توانا هستید و تصمیم دیگری می گیرید که این خیلی بد است.
🌸 الان یک وزیر باتجربه چند ساله رد شده است ولی کسیکه یک سابقه اجرایی هم ندارد، تایید شده است! چگونه ممکن است؟ ابنها حقوق مردم است.
🌸 کسی تصور نکند با گفتن این حرف ها نظام زیر سوال می رود. نظام باید خودش را با اینها تطبیق بدهد. نظام به این زنده است. نظام به این که ماموریت های خودش را (تامین حقوق مردم) درست انجام بدهد، پایدار خواهد ماند. ولی به بهانه حفظ نظام آن را کنار می گذاریم!
🌸 من گفتم اگر اینها اصلاح نشود در انتخابات شرکت نخواهم کرد. دلیل آن هم روشن است، آن را ظلم به مردم و پایه گذاری امری نادرست و تضییع حق مردم می دانم و نمی توانم به آن تن بدهم. حالا سر و صدا راه انداختند که فلانی ضد قانون است، اینها حرف های ابتدایی است.
🌸 هیچ قانونی کسی را مجبور به رای دادن نکرده است. رای دادن حق تک تک انسان هاست ولی وقتی ما می بینیم روند، روند درستی نیست، چطور می توانیم بپذیریم؟ از کسی هم حمایت نخواهم کرد. مشی من هم مشخص است که اقدامات خشونت آمیز را هم تایید نمی کنم.
🌸 از گفتگوی زنده دکتر احمدی نژاد در کلاب هاوس - ۱۰ خرداد ۱۴۰۰
🌸💐🌸💐🌸💐
#مهم
🟢بنام خداوند جان و خرد
دکتر #احمد_نژاد: سر و صدا راه انداختند که فلانی ضد قانون است.
هیچ قانونی کسی را مجبور به رای دادن نکرده است
رای دادن حق تک تک انسان هاست ولی وقتی ما می بینیم روند، روند درستی نیست، چطور می توانیم بپذیریم؟
🌸 الان یک نارضایتی عمومی در کشور وجود دارد. مشکل از جایی پیدا شد که از آرمان ها فاصله گرفته شد و امور دیگری بعنوان اهداف در لایه طبقه حاکم اصالت پیدا کرد.
🌸 تمام سازو کارهای حکومتی در طول تاریخ برای تامین حقوق مردم تشکیل شدند ولی بخودی خود اصالتی ندارند اما بعدا زاویه گرفتند، اصالت پیدا کردند.
🌸 یک جابجایی اتفاق افتاده است. بجای اینکه محتوا و حقوق مردم اصالت پیدا کند، ساختارها اصالت پیدا کردند. تمام نهادها خود را موظف به حفظ حکومت و حفظ خودشان می دانند، در حالیکه حفظ خودشان به انجام آن ماموریت (تامین حقوق مردم) است اما آن کنار گذاشته شده است.
🌸 مهمترین حق، حق تعیین سرنوشت است و بالاترین نماد اعمال حق تعیین سرنوشت، انتخابات ریاست جمهوری است. این حق باید مستقیما توسط مردم اعمال شود.
🌸 در شورای نگهبان هم جابجایی اتفاق افتاده است. خودش را مسئول حفظ نظام می داند نه حفظ حقوق مردم. بهمین دلیل دائما به حق تعیین سرنوشت قید زده است.
🌸 طبق اصل 99 ، نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی با شورای نگهبان است که با تفسیرهای بسیار موسع، اختیارات گسترده ای از دل این بیرن آمده است. با آن قانونگذاری کرده اند و وارد اجراء شده اند و افرادی را از حقوق اجتماعی محروم کرده اند.
🌸 امروز نام انطباق شرایط کاندیداها با شرایط اصل 115 را احراز صلاحیت گذاشته اند.
🌸 اعضای شورای نگهبان چگونه می توانند بفهمند یک فرد مدیر و مدبر است؟ این یک امر کیفی است و تبدیل به نظر شخصی می شود.
🌸 نظر که شخصی شد، مردم از عرصه تصمیم گیری کنار گذاشته می شوند. یعنی حق تعیین سرنوشت مردم مخدوش می شود.
🌸 برخی خیال می کنند بهتر از مردم می فهمند. می گویند خودمان کارها را انجام می دهیم، کشور را خوب اداره و مردم را هم راضی می کنیم. این جزو اشتباهات بزرگ است.
🌸 کشور را مردم باید بسازند. حکومت جز تبلور اراده عمومی چیزی نیست، هیچ حق و اصالتی ندارد.
✔️ @sabeghiiran 🌼🥀
🌸 می گویند ممکن است افراد شایسته ای هم بوده باشند که ما به آن نرسیدیم. از دو حال خارج نیست؛ یا شما ناتوان از رسیدن هستید، خب چرا آنجا هستید؟ یا توانا هستید و تصمیم دیگری می گیرید که این خیلی بد است.
🌸 الان یک وزیر باتجربه چند ساله رد شده است ولی کسیکه یک سابقه اجرایی هم ندارد، تایید شده است! چگونه ممکن است؟ ابنها حقوق مردم است.
🌸 کسی تصور نکند با گفتن این حرف ها نظام زیر سوال می رود. نظام باید خودش را با اینها تطبیق بدهد. نظام به این زنده است. نظام به این که ماموریت های خودش را (تامین حقوق مردم) درست انجام بدهد، پایدار خواهد ماند. ولی به بهانه حفظ نظام آن را کنار می گذاریم!
🌸 من گفتم اگر اینها اصلاح نشود در انتخابات شرکت نخواهم کرد. دلیل آن هم روشن است، آن را ظلم به مردم و پایه گذاری امری نادرست و تضییع حق مردم می دانم و نمی توانم به آن تن بدهم. حالا سر و صدا راه انداختند که فلانی ضد قانون است، اینها حرف های ابتدایی است.
🌸 هیچ قانونی کسی را مجبور به رای دادن نکرده است. رای دادن حق تک تک انسان هاست ولی وقتی ما می بینیم روند، روند درستی نیست، چطور می توانیم بپذیریم؟ از کسی هم حمایت نخواهم کرد. مشی من هم مشخص است که اقدامات خشونت آمیز را هم تایید نمی کنم.
🌸 از گفتگوی زنده دکتر احمدی نژاد در کلاب هاوس - ۱۰ خرداد ۱۴۰۰
🌸💐🌸💐🌸💐
Telegram
attach 📎
💥 #لااله_الاالله
💦 #مهم
🔴دیندار احمق کیست؟!
🔹وقتی روستایی بهداشت و حمّام و مدرسه ندارد و تو به آنجا بروی و مسجد بسازی؛ تو یک دیندار احمقی!!
▫️وقتی مردمی گرسنه و بیکار باشند و به نان شب محتاج و تو آنها را شب و روز نصیحت به تقوا و پرهیزکاری و قناعت کنی، تو یک دیندار احمقی !!
🔹وقتی عدهای از دختران و زنان جامعه ما به سبب فقر اقتصادی یا فرهنگی، تن فروشی میکنند و تو اصلاً رگ غیرتت نمیجنبد، ولی اگر روسری آنان در خیابان کمی از سرشان عقب برود، رگ گردنت کلفت میشود و عَربده میکشی، تو یک دیندار احمقی !!
▫️اگر مدارس ما در سیستان و بلوچستان، کرمان، خراسان جنوبی و هرمزگان بعد از گذشت ۴۳ سال از عمر انقلاب هنوز سرویس بهداشتی ندارد، وسیله سرمایش و گرمایش ندارد و حتی معلم ندارد ولی تو فقط به فکر فرستادن یک روحانی برای تبلیغ دین به آنجا هستی؛ تو یک دیندار احمقی!!
🔹وقتی سنّ فحشا در دختران جامعه به ۱۳ سال رسیده و تو نگران نیستی و کاری نمیکنی، ولی ناراحت میشوی از اینکه دختران و زنان برای نگاه کردن مسابقه فوتبال به استادیوم بروند، تو یک دیندار احمقی!!
▫️اگر به این همه حجم دزدی، اختلاس و رشوه و فساد اقتصادی در میانِ مسئولین ریز و درشت در این کشور، اعتراضی نمیکنی، ولی تحمّل آب بازی بچّههای نوجوان و جوان در پارکهای شهر را نداری و یا از برگزاری کنسرتِ موسیقی در شهرها غصه میخوری، واقعاً غصّه بخور چون تو یک دیندار احمقی!!
🔹اگر به کارگرانی که ۶ماه بیحقوق مانده و دانشجویان و معلّمان و هر کس دیگری که مشکلِ صنفی دارند اجازه یک فریاد یا اعتراض ساده را به بهانه تشویش اذهان عمومی یا تضعیف امنیّت ملّی نمیدهی، ولی به اعتراضات سیاسی و اجتماعی مردم آنسوی دنیا حق میدهی و حمایت میکنی، تو یک دیندار احمقی!!
▫️وقتی از ورشکسته شدن صنایع داخلی بخاطر تورم و گرانی دلار و قوانین دست و پا گیر گمرکی در ورود مواد اولیه صنایع بیخبری از طرف ِ دیگر میلیارد میلیارد ورود کالاهای قاچاق و اتومبیلهای لوکس در روز روشن از مرزهای مجاز و گمرکات کشور تو را تحریک نمی کند؛ تو یک دیندار احمقی!!
🔹اگر کودکان سرزمینمان در فقر و فلاکت غوطهور هستند و در سرما و گرما زیر کپرها و سیاه چادرها زندگی میکنند و تو به طلاکاری قبور امامان کمک میکنی، تو یک دیندار احمقی!!
✍️نویسنده: محمدرضا سابقی
💦 #مهم
🔴دیندار احمق کیست؟!
🔹وقتی روستایی بهداشت و حمّام و مدرسه ندارد و تو به آنجا بروی و مسجد بسازی؛ تو یک دیندار احمقی!!
▫️وقتی مردمی گرسنه و بیکار باشند و به نان شب محتاج و تو آنها را شب و روز نصیحت به تقوا و پرهیزکاری و قناعت کنی، تو یک دیندار احمقی !!
🔹وقتی عدهای از دختران و زنان جامعه ما به سبب فقر اقتصادی یا فرهنگی، تن فروشی میکنند و تو اصلاً رگ غیرتت نمیجنبد، ولی اگر روسری آنان در خیابان کمی از سرشان عقب برود، رگ گردنت کلفت میشود و عَربده میکشی، تو یک دیندار احمقی !!
▫️اگر مدارس ما در سیستان و بلوچستان، کرمان، خراسان جنوبی و هرمزگان بعد از گذشت ۴۳ سال از عمر انقلاب هنوز سرویس بهداشتی ندارد، وسیله سرمایش و گرمایش ندارد و حتی معلم ندارد ولی تو فقط به فکر فرستادن یک روحانی برای تبلیغ دین به آنجا هستی؛ تو یک دیندار احمقی!!
🔹وقتی سنّ فحشا در دختران جامعه به ۱۳ سال رسیده و تو نگران نیستی و کاری نمیکنی، ولی ناراحت میشوی از اینکه دختران و زنان برای نگاه کردن مسابقه فوتبال به استادیوم بروند، تو یک دیندار احمقی!!
▫️اگر به این همه حجم دزدی، اختلاس و رشوه و فساد اقتصادی در میانِ مسئولین ریز و درشت در این کشور، اعتراضی نمیکنی، ولی تحمّل آب بازی بچّههای نوجوان و جوان در پارکهای شهر را نداری و یا از برگزاری کنسرتِ موسیقی در شهرها غصه میخوری، واقعاً غصّه بخور چون تو یک دیندار احمقی!!
🔹اگر به کارگرانی که ۶ماه بیحقوق مانده و دانشجویان و معلّمان و هر کس دیگری که مشکلِ صنفی دارند اجازه یک فریاد یا اعتراض ساده را به بهانه تشویش اذهان عمومی یا تضعیف امنیّت ملّی نمیدهی، ولی به اعتراضات سیاسی و اجتماعی مردم آنسوی دنیا حق میدهی و حمایت میکنی، تو یک دیندار احمقی!!
▫️وقتی از ورشکسته شدن صنایع داخلی بخاطر تورم و گرانی دلار و قوانین دست و پا گیر گمرکی در ورود مواد اولیه صنایع بیخبری از طرف ِ دیگر میلیارد میلیارد ورود کالاهای قاچاق و اتومبیلهای لوکس در روز روشن از مرزهای مجاز و گمرکات کشور تو را تحریک نمی کند؛ تو یک دیندار احمقی!!
🔹اگر کودکان سرزمینمان در فقر و فلاکت غوطهور هستند و در سرما و گرما زیر کپرها و سیاه چادرها زندگی میکنند و تو به طلاکاری قبور امامان کمک میکنی، تو یک دیندار احمقی!!
✍️نویسنده: محمدرضا سابقی
🟥💥🟥 #مهم
💥 آمریکا ، چگونه آمریکا شد؟؟
یکی از اولین کلونیهایی که انگلیسیها در آمریکا ایجاد کردند، در ویرجینیا بود. از اونجایی که بسیاری از مهاجران شهرنشینان آن زمان انگلیسی بودند که نه کشاورزی بلد بودند و نه روش دامداری را می دانستند، برای غذا، دست به دامن سرخپوستهای محلی میشدند. و غذا دریافت می کردند. اما گاهی وقت ها سرخپوستان دست و دلباز بدلیل کمبود مواد غذایی توانایی تغذیه کامل سیل مهاجران انگلیسی های وارد شده به آمریکا رو نداشتند.. بنابراین ساکنان اصلی آمریکا یعنی همون سرخپوستان هم گاهی دست و دلبازی نشون نمیدادند چون قبیله خودشان گرسنه می ماند. یک بار وقتی نزدیک بود کار انگلیسی های مهاجر به گرسنگی بکشه، انگل های مهاجر به سکونتگاههای بومیان ناجوانمردانه حمله کردند و تقریبا" تمام مواد غذاییشون رو دزدیدند. و این آغاز یک درگیری نسبتا" طولانی بین دو طرف بود که روی تاریخ آمریکا هم اثرگذار شد و آنرا آلوده و سیاه و سراسر از جنایت و خیانت از طرف انگلیسی های وارد شده به آمریکا کرد.
در یکی از کلیدیترین اتفاقات، اوپکانکانو، رئیس پوآتانها، دستور حمله و تلافی و قتل عام انگلیسیهای دزد رو داد.
سرخپوستان حسب رسم جنگهای عرف بین خودشان در این حمله به دزدان انگلیسی، هرکس که گیرشون اومد رو از بین بردند، که شامل زن و بچه هم میشد.
انگلیسیهای مهاجر تا اون موقع چنین خشونتی رو ندیده بودند. و معنیش رو هم نمیفهمیدند. اینکه بیای شکم کودکان رو پاره کنی، چون قبلا مردی که هیچ ربطی به اون کودک نداشته اومده دزدی کرده، براشون بیمعنی بود.
اوپکانکانوی، دست و دلباز، که شناخت متقاوتی از دنیا داشت و طبق قوانین خودشان فکر و عمل میکرد و می پنداشت که دریافت اروپایی ها از خشونت، نباید با دریافت مردم خودش از خشونت فرقی داشته باشه. بنابراین فرهنگ بومیان آمریکا و بین خودشان و برای مردم خودش، قتل عام معنیدار بود، و با تکیه بر همون معنی، قوم بازنده پس از تحمل خشونت حداکثری، کاسه کوزهش رو جمع میکرد و میرفت. هر چند بسیار به ندرت جنگی میان قبایل سرخپوست روی می داد و اصولا" چون سرزمین آمریکا بزرگ و دارای مناطق وسیع کشاورزی و دامداری پر رونق بود. و بومیان نیز به قوانین بین خودشان سخت پایبند بودند جنگی میان قبایل متعدد و فراوان آنها رخ نمی داد. بنابراین تصور کردند حسب عرف و رسمشان انگلیسیها هم بعد از مشاهده این خشونت، جمع میکنند و میروند آنطرفتر!! و دیگر دزدی نخواهند کرد. اما انگلیسی ها که به سلاح و تفنگ بسیار مجهز بودند و به خوی جنایتگری و میخوارگی و آدمکشی آلوده بودند. به بومیان ساده دل، وحشیانه حمله کردند و قبیله سرخپوستان با هزینه های بسیار سنگین مواجه شدند، که به نابودی و حقارت تمام مردمش منجر شد، اینجا بود که اوپکانکانو فهمید که اینطور نیست. و قانون جنگ انگلیسیها چیز بسیار خطرناکتری است و به هیچ قول و قرار و مردانگی پایبند نیستند. نه تنها نرفتند. بلکه نتیجه گرفتند که همه قبیله را به آتش بکشند و جوانان سرخپوست را به دار بیاویزند و به زنان و دختران بومی در نهایت بیشرمی متعرض شوند و تجاوز کنند.و آنها را بکشند و انگلیسی های وحشی مهاجر از اینجا تصمیم گرفتند که باید تمام بومیها را به بدترین وجه کشت و نابود کرد. که این لکه بس ننگینی بر دامن آلوده سیل وارد شدگان انگلیسی به آمریکا بود. و در سالهای بعد دقیقا" همین جنایت های هولناک و خونریزی های بسیار را سخت تر و شدید تر کردند. و اصلا" بومیان و ساکنان اصلی آمریکا را آدم حساب نمی کردند. مثلا" بیشتر از دویست 200 توافق محکم آتش بس و صلح با خیل باقیماندگان و روسای قبایل سرخپوست امضا کردند ولی به هیچ توافقی عمل نکردند و آنرا زیر پا گذاشتند و به کشتن سرخپوستان بیگناه همچنان سالها ادامه دادند. و تقریبا" همه آنان را از زن و بچه و مرد در نهایت قساوت ممکن و وحشیگری محض، نیست و نابود کردند.
توجه کنیم که اینکه بگیم اروپاییهای امروز، همون اروپاییهای اون زمان سیاه و هول انگیز اجدادشان هستند، خطاست.
اما متاسفانه ساختار سیاستسازی، تا حد زیادی شکل بدوی خودش رو حفظ کرده. تصمیمگیری غربیها هنوز شامل این استراتژی میشه که اونایی که از نظر اونها آدم نمیشن رو باید به سخت ترین وجه اما در لفافه و فریب کشت.. هرچند به زبان نیارن، یا یک حرف متفاوت رو به زبان بیارن....
وقتی جنگ علیه یمن مظلوم شروع شد نوشتم اینها دارند تاوان ظالمانه اون عملیات انتحاری رو میخورند که قایق حامل بمب، خودش رو برای دفاع از زورگویی به ناو آمریکا زد. اون زمان در نقد حرفم نوشتند اینها رو نمیشه بهم ربط داد، چون اتفاقات و متغیرهای زیادی وارد صحنه شده..که درست بود، اما همه اونها و متغیرها و قوانین بین المللی و جهانی زیر سایه عملیات قلدرانه و قانون شکنانه قرار میگرفت.👇
💥 آمریکا ، چگونه آمریکا شد؟؟
یکی از اولین کلونیهایی که انگلیسیها در آمریکا ایجاد کردند، در ویرجینیا بود. از اونجایی که بسیاری از مهاجران شهرنشینان آن زمان انگلیسی بودند که نه کشاورزی بلد بودند و نه روش دامداری را می دانستند، برای غذا، دست به دامن سرخپوستهای محلی میشدند. و غذا دریافت می کردند. اما گاهی وقت ها سرخپوستان دست و دلباز بدلیل کمبود مواد غذایی توانایی تغذیه کامل سیل مهاجران انگلیسی های وارد شده به آمریکا رو نداشتند.. بنابراین ساکنان اصلی آمریکا یعنی همون سرخپوستان هم گاهی دست و دلبازی نشون نمیدادند چون قبیله خودشان گرسنه می ماند. یک بار وقتی نزدیک بود کار انگلیسی های مهاجر به گرسنگی بکشه، انگل های مهاجر به سکونتگاههای بومیان ناجوانمردانه حمله کردند و تقریبا" تمام مواد غذاییشون رو دزدیدند. و این آغاز یک درگیری نسبتا" طولانی بین دو طرف بود که روی تاریخ آمریکا هم اثرگذار شد و آنرا آلوده و سیاه و سراسر از جنایت و خیانت از طرف انگلیسی های وارد شده به آمریکا کرد.
در یکی از کلیدیترین اتفاقات، اوپکانکانو، رئیس پوآتانها، دستور حمله و تلافی و قتل عام انگلیسیهای دزد رو داد.
سرخپوستان حسب رسم جنگهای عرف بین خودشان در این حمله به دزدان انگلیسی، هرکس که گیرشون اومد رو از بین بردند، که شامل زن و بچه هم میشد.
انگلیسیهای مهاجر تا اون موقع چنین خشونتی رو ندیده بودند. و معنیش رو هم نمیفهمیدند. اینکه بیای شکم کودکان رو پاره کنی، چون قبلا مردی که هیچ ربطی به اون کودک نداشته اومده دزدی کرده، براشون بیمعنی بود.
اوپکانکانوی، دست و دلباز، که شناخت متقاوتی از دنیا داشت و طبق قوانین خودشان فکر و عمل میکرد و می پنداشت که دریافت اروپایی ها از خشونت، نباید با دریافت مردم خودش از خشونت فرقی داشته باشه. بنابراین فرهنگ بومیان آمریکا و بین خودشان و برای مردم خودش، قتل عام معنیدار بود، و با تکیه بر همون معنی، قوم بازنده پس از تحمل خشونت حداکثری، کاسه کوزهش رو جمع میکرد و میرفت. هر چند بسیار به ندرت جنگی میان قبایل سرخپوست روی می داد و اصولا" چون سرزمین آمریکا بزرگ و دارای مناطق وسیع کشاورزی و دامداری پر رونق بود. و بومیان نیز به قوانین بین خودشان سخت پایبند بودند جنگی میان قبایل متعدد و فراوان آنها رخ نمی داد. بنابراین تصور کردند حسب عرف و رسمشان انگلیسیها هم بعد از مشاهده این خشونت، جمع میکنند و میروند آنطرفتر!! و دیگر دزدی نخواهند کرد. اما انگلیسی ها که به سلاح و تفنگ بسیار مجهز بودند و به خوی جنایتگری و میخوارگی و آدمکشی آلوده بودند. به بومیان ساده دل، وحشیانه حمله کردند و قبیله سرخپوستان با هزینه های بسیار سنگین مواجه شدند، که به نابودی و حقارت تمام مردمش منجر شد، اینجا بود که اوپکانکانو فهمید که اینطور نیست. و قانون جنگ انگلیسیها چیز بسیار خطرناکتری است و به هیچ قول و قرار و مردانگی پایبند نیستند. نه تنها نرفتند. بلکه نتیجه گرفتند که همه قبیله را به آتش بکشند و جوانان سرخپوست را به دار بیاویزند و به زنان و دختران بومی در نهایت بیشرمی متعرض شوند و تجاوز کنند.و آنها را بکشند و انگلیسی های وحشی مهاجر از اینجا تصمیم گرفتند که باید تمام بومیها را به بدترین وجه کشت و نابود کرد. که این لکه بس ننگینی بر دامن آلوده سیل وارد شدگان انگلیسی به آمریکا بود. و در سالهای بعد دقیقا" همین جنایت های هولناک و خونریزی های بسیار را سخت تر و شدید تر کردند. و اصلا" بومیان و ساکنان اصلی آمریکا را آدم حساب نمی کردند. مثلا" بیشتر از دویست 200 توافق محکم آتش بس و صلح با خیل باقیماندگان و روسای قبایل سرخپوست امضا کردند ولی به هیچ توافقی عمل نکردند و آنرا زیر پا گذاشتند و به کشتن سرخپوستان بیگناه همچنان سالها ادامه دادند. و تقریبا" همه آنان را از زن و بچه و مرد در نهایت قساوت ممکن و وحشیگری محض، نیست و نابود کردند.
توجه کنیم که اینکه بگیم اروپاییهای امروز، همون اروپاییهای اون زمان سیاه و هول انگیز اجدادشان هستند، خطاست.
اما متاسفانه ساختار سیاستسازی، تا حد زیادی شکل بدوی خودش رو حفظ کرده. تصمیمگیری غربیها هنوز شامل این استراتژی میشه که اونایی که از نظر اونها آدم نمیشن رو باید به سخت ترین وجه اما در لفافه و فریب کشت.. هرچند به زبان نیارن، یا یک حرف متفاوت رو به زبان بیارن....
وقتی جنگ علیه یمن مظلوم شروع شد نوشتم اینها دارند تاوان ظالمانه اون عملیات انتحاری رو میخورند که قایق حامل بمب، خودش رو برای دفاع از زورگویی به ناو آمریکا زد. اون زمان در نقد حرفم نوشتند اینها رو نمیشه بهم ربط داد، چون اتفاقات و متغیرهای زیادی وارد صحنه شده..که درست بود، اما همه اونها و متغیرها و قوانین بین المللی و جهانی زیر سایه عملیات قلدرانه و قانون شکنانه قرار میگرفت.👇
💥#مهم👇🟥
بسم الله الرحمن الرحیم ✨✨
✍️: تهیه و تنظیم: محمدرضا سابقی ⤵️
شرایط حاکم بر منطقه، اگر نگوییم «بیسابقه»، «کم سابقه» است. رویارویی ایران با آمریکا و رژیم صهیونیستی «علنیتر» شده و رفته رفته طرفین «تعارفات دیپلماتیک» و «جنگهای غیرمستقیم و پنهانی» را کنار گذاشته و در حال ورود به نوعِ دیگری از تقابل با یکدیگرند. ترور ناجوانمردانه سید مقاومت و حدود 400 غیرنظامی دیگر با 85 تُن بمب سنگرشکنِ آمریکایی - و اعلام آن در تریبونهای رسمی- و از آن سو، حمله بیسابقه، سنگین و پُرخسارت سهشنبه شب ایران به سرزمینهای اشغالی، از جمله دلایل این ادعاست. این وضع به کجا خواهد رسید؟ آیا رژیم صهیونیستی دست از پا خطا کرده و پاسخ این حمله را خواهد داد؟ اگر «بله» پاسخ بعدی ایران چگونه خواهد بود؟ آیا این تقابل در نهایت به «جنگ تمام عیار» بین ایران و متحدانش در یک طرف و رژیم صهیونیستی و متحدانش از طرف دیگر، ختم خواهد شد؟ و سؤال آخری که در این یادداشت به آن میپردازیم این است که، در چنین فضای پُرتنشی، رسانه چه نقشی دارد؟ بخوانید:
1-ریشه رفتارهای جنونآمیز رژیم صهیونیستی را میتوان درون سرزمینهای اشغالی یافت. نباید فراموش کرد مدتها قبل از عملیات طوفانالاقصی، این سرزمین اشغال شده به شدت درگیر مشکلات داخلی بود. روی کار آمدن دولتهای ائتلافی ضعیف که با یک استعفا فرومیپاشید، در این سرزمین تبدیل به امری عادی شده بود. ورود «فرا ارتودوکسها»(Ultra-Orthodox) به داخل کابینه رژیم صهیونیستی و خشم و تظاهراتهای اعتراضی شهرکنشینان علیه افتادن کنترل امور در دستان این افراطیون عصرحجری و به طور کلی به هم ریختگی بیسابقه داخلی، از جمله دلایل ابتدائی وضعیتی است که امروز صهونیستها درگیر آنند. میخواهیم بگوییم، اگر عملیات طوفانالاقصی هم نبود، این رژیم رو به سراشیبی بود و حماس با این عملیات بینظیر و تاریخی، به این سراشیبی شیب و سرعت بیشتری داد. رژیمی که در سراشیبی سقوط است یا حتی حس میکند در حال سقوط است! برای نجات خود، دست به رفتار جنونآمیزی میزند. میخواهیم دلایل تغییر در رفتارهای امثال نتانیاهو که به شرایط امروز منجر شده است را ریشهیابی کنیم.
2- صهیونیستها طی یکسال گذشته، به اندازه تمام 75 سالی که برای خود کشور جعل کردهاند، تحقیر شدند. چه در جریان عملیات طوفان الاقصی، چه در جریان جنگ غزه و چه در رویارویی با محورهای قدرتمند مقاومت مثل یمن و حزبالله و عراق. صهیونیستها تحقیرشدگانی هستند که در طول تاریخ عادت کرده بودند، با دادن لقبهایی مثل «چهارمین ارتش قدرتمند جهان»، «دموکراتترین کشور منطقه» و.... دیگران را تحقیر کنند. چنین رژیمی برای بازگشتن به قبل، دست به هرکاری میزند. تغییر روش جنگ از «پنهانی» و «کنترل شده» به «علنی و دیوانهوار» میتواند به این دلایل هم باشد.
3- این که فرجام این روند، چه خواهد بود به مؤلفههای متعددی بستگی دارد. اگر رژیم صهیونیستی به همین روندی که شروع کرده ادامه دهد، وقوع جنگ تمام عیار در منطقه حتمی است. اگر افسارشان کشیده شود، زمان فروپاشیشان کمی به عقب خواهد افتاد. در این که این رژیم رفتنی است شکی نیست و این ادعا نیز صرفا یک تحلیل ژورنالیستی نیست. دلایل زیادی وجود دارد که اثبات میکند، «اسرائیل» رفتنی است. مهمترینِ این دلایل، «مصنوعی بودن» اسرائیل است. کشورهای مصنوعی و زورکی، که حیات خود را در مرگ دیگری میبینند، نمیتوانند ادامه دهند. فرهنگ، تمدن و کشور را نمیتوان به زور پول و خون و قدرت ساخت. بنابر این اگر آمریکا و رژیم صهیونیستی به سیاستهای فعلی خود ادامه دهند، باید منتظر جنگ نهائی و سرنوشت ساز بود. جنگی که سرنوشت منطقه را تعیین خواهد کرد!
4- احتمال این که دشمن، در واکنش به سیلیِ تاریخی سهشنبه شب ایران، دست از پا خطا کند، وجود دارد. در همین رابطه «سی ان ان» سهشنبه شب اعلام کرد، ایران تعداد زیادی موشک بالستیک را به سمت اسرائیل (احتمالا مراکز حساس نظامی، زیرساختهای اقتصادی و...) نشانه رفته است تا چنانچه اسرائیل پاسخ حملاتش را داد، اقدام کند. برای این که معنای این جملات را بهتر بفهمیم یادآوری میکنیم که در حملات سهشنبه شب - به قول آن افسر سابق سیا- ایران شرافتمندانه جنگید و زیرساختهای اقتصادی و غیرنظامیان را هدف قرار نداد. اما طبق گزارش سی ان ان، حمله بعدی بسیار متفاوتتر از عملیات وعده صادق 2 خواهد بود! در این صورت وقوع هر سناریویی محتمل است.
5- تجربه ثابت کرده است، موازی و کنارِ هر جنگ سختی، یک جنگ نرم و رسانهای به راه میافتد که اهمیت آن بعضا حتی، از جنگ سخت بیشتر است. رسانه میترساند، روحیه میدهد، مطالبه میکند، به واکنشهای بعدی جهت میدهد، شکست را پیروزی و پیرزی را شکست جلوه میدهد، متحد میکند، اتحادها را میشکند، ضعف را قوت و قوت را ضعف «جا» میزند و...
بسم الله الرحمن الرحیم ✨✨
✍️: تهیه و تنظیم: محمدرضا سابقی ⤵️
شرایط حاکم بر منطقه، اگر نگوییم «بیسابقه»، «کم سابقه» است. رویارویی ایران با آمریکا و رژیم صهیونیستی «علنیتر» شده و رفته رفته طرفین «تعارفات دیپلماتیک» و «جنگهای غیرمستقیم و پنهانی» را کنار گذاشته و در حال ورود به نوعِ دیگری از تقابل با یکدیگرند. ترور ناجوانمردانه سید مقاومت و حدود 400 غیرنظامی دیگر با 85 تُن بمب سنگرشکنِ آمریکایی - و اعلام آن در تریبونهای رسمی- و از آن سو، حمله بیسابقه، سنگین و پُرخسارت سهشنبه شب ایران به سرزمینهای اشغالی، از جمله دلایل این ادعاست. این وضع به کجا خواهد رسید؟ آیا رژیم صهیونیستی دست از پا خطا کرده و پاسخ این حمله را خواهد داد؟ اگر «بله» پاسخ بعدی ایران چگونه خواهد بود؟ آیا این تقابل در نهایت به «جنگ تمام عیار» بین ایران و متحدانش در یک طرف و رژیم صهیونیستی و متحدانش از طرف دیگر، ختم خواهد شد؟ و سؤال آخری که در این یادداشت به آن میپردازیم این است که، در چنین فضای پُرتنشی، رسانه چه نقشی دارد؟ بخوانید:
1-ریشه رفتارهای جنونآمیز رژیم صهیونیستی را میتوان درون سرزمینهای اشغالی یافت. نباید فراموش کرد مدتها قبل از عملیات طوفانالاقصی، این سرزمین اشغال شده به شدت درگیر مشکلات داخلی بود. روی کار آمدن دولتهای ائتلافی ضعیف که با یک استعفا فرومیپاشید، در این سرزمین تبدیل به امری عادی شده بود. ورود «فرا ارتودوکسها»(Ultra-Orthodox) به داخل کابینه رژیم صهیونیستی و خشم و تظاهراتهای اعتراضی شهرکنشینان علیه افتادن کنترل امور در دستان این افراطیون عصرحجری و به طور کلی به هم ریختگی بیسابقه داخلی، از جمله دلایل ابتدائی وضعیتی است که امروز صهونیستها درگیر آنند. میخواهیم بگوییم، اگر عملیات طوفانالاقصی هم نبود، این رژیم رو به سراشیبی بود و حماس با این عملیات بینظیر و تاریخی، به این سراشیبی شیب و سرعت بیشتری داد. رژیمی که در سراشیبی سقوط است یا حتی حس میکند در حال سقوط است! برای نجات خود، دست به رفتار جنونآمیزی میزند. میخواهیم دلایل تغییر در رفتارهای امثال نتانیاهو که به شرایط امروز منجر شده است را ریشهیابی کنیم.
2- صهیونیستها طی یکسال گذشته، به اندازه تمام 75 سالی که برای خود کشور جعل کردهاند، تحقیر شدند. چه در جریان عملیات طوفان الاقصی، چه در جریان جنگ غزه و چه در رویارویی با محورهای قدرتمند مقاومت مثل یمن و حزبالله و عراق. صهیونیستها تحقیرشدگانی هستند که در طول تاریخ عادت کرده بودند، با دادن لقبهایی مثل «چهارمین ارتش قدرتمند جهان»، «دموکراتترین کشور منطقه» و.... دیگران را تحقیر کنند. چنین رژیمی برای بازگشتن به قبل، دست به هرکاری میزند. تغییر روش جنگ از «پنهانی» و «کنترل شده» به «علنی و دیوانهوار» میتواند به این دلایل هم باشد.
3- این که فرجام این روند، چه خواهد بود به مؤلفههای متعددی بستگی دارد. اگر رژیم صهیونیستی به همین روندی که شروع کرده ادامه دهد، وقوع جنگ تمام عیار در منطقه حتمی است. اگر افسارشان کشیده شود، زمان فروپاشیشان کمی به عقب خواهد افتاد. در این که این رژیم رفتنی است شکی نیست و این ادعا نیز صرفا یک تحلیل ژورنالیستی نیست. دلایل زیادی وجود دارد که اثبات میکند، «اسرائیل» رفتنی است. مهمترینِ این دلایل، «مصنوعی بودن» اسرائیل است. کشورهای مصنوعی و زورکی، که حیات خود را در مرگ دیگری میبینند، نمیتوانند ادامه دهند. فرهنگ، تمدن و کشور را نمیتوان به زور پول و خون و قدرت ساخت. بنابر این اگر آمریکا و رژیم صهیونیستی به سیاستهای فعلی خود ادامه دهند، باید منتظر جنگ نهائی و سرنوشت ساز بود. جنگی که سرنوشت منطقه را تعیین خواهد کرد!
4- احتمال این که دشمن، در واکنش به سیلیِ تاریخی سهشنبه شب ایران، دست از پا خطا کند، وجود دارد. در همین رابطه «سی ان ان» سهشنبه شب اعلام کرد، ایران تعداد زیادی موشک بالستیک را به سمت اسرائیل (احتمالا مراکز حساس نظامی، زیرساختهای اقتصادی و...) نشانه رفته است تا چنانچه اسرائیل پاسخ حملاتش را داد، اقدام کند. برای این که معنای این جملات را بهتر بفهمیم یادآوری میکنیم که در حملات سهشنبه شب - به قول آن افسر سابق سیا- ایران شرافتمندانه جنگید و زیرساختهای اقتصادی و غیرنظامیان را هدف قرار نداد. اما طبق گزارش سی ان ان، حمله بعدی بسیار متفاوتتر از عملیات وعده صادق 2 خواهد بود! در این صورت وقوع هر سناریویی محتمل است.
5- تجربه ثابت کرده است، موازی و کنارِ هر جنگ سختی، یک جنگ نرم و رسانهای به راه میافتد که اهمیت آن بعضا حتی، از جنگ سخت بیشتر است. رسانه میترساند، روحیه میدهد، مطالبه میکند، به واکنشهای بعدی جهت میدهد، شکست را پیروزی و پیرزی را شکست جلوه میدهد، متحد میکند، اتحادها را میشکند، ضعف را قوت و قوت را ضعف «جا» میزند و...