🌎تحلیلهای غلط به جهت عدم ملاحظه تفاوتهای #ایران و #آمریکا
قسمت اول
👈این روزها مرگ «جورج فلوید» سیاه پوست، بدست پلیس سفید پوست آمریکا موجی از اعتراضات جهانی را برانگیخت و صاحبان اندیشه پیرامون ابعاد مختلف قضیه زیاد گفتند و نوشتند. در ایران هم افراد مختلف در رسانه های رسمی و غیر رسمی بسیار زیاد در موضوع اظهرا نظر نمودند. اما در بسیاری از تحلیل ها چون تمایز و تفاوت فرهنگی، نژادی، سیاسی، و... دو کشور آمریکا و ایران در نظر گرفته نمی شود، در نتیجه تحلیل ها با واقعیات نسبت وثیقی نداشته و روشنگر نیستند (اگر نگویم در مواردی گمراه کننده اند). به عبارت مولانا داستان «هر کسی از ظن خود شد یار من»، اتفاق می افتد. حال آنکه در تحلیل و تبیین هر پدیده شرط اول توصیف درست و داده مناسب از موضوع است. گرچه این اتفاق در ابعاد مختلف جای بررسی دارد، اما در ادامه تنها به 4 نکته ای اشاره می شود که بی توجهی بدانها به ویژه از سوی تحلیل گران داخلی ، هر گونه تحلیل درباره آمریکا را عقیم می سازد:
1) بنا به متمم دوم قانون اساسی آمریکا، برای مردم حق نگهداری و حمل سلاح و ضرورت شکل گیری شبه نظامیان در ایالت های مختلف در نظر گرفته شده است. این قانون ریشه در زمانی دارد که انگلیسی ها بر این دیار (پیش از استقلال آمریکا در حدود دو نیم قرن پیش) حاکم بودند و داشتن سلاح توسط آمریکایی ها را ممنوع می کردند. نیز فلسفه آزادی حمل سلاح، مقابله با خودکامگی دولتمردان بیان شده است. و.... بنا به برخی از آمارها در زمان حاضر در حالیکه جمعیت این کشور، حدود 330 میلیون است، تعداد 350 میلیون قبضه اسلحه در دست مردم (و اغلب سفیدپوستان) است. آمارها حکایت از آن دارند که در این کشور به طور متوسط سالانه 30 هزار نفر با شلیک همین سلاح ها کشته می شوند. با اینکه آزادی سلاح، مخالفانی هم دارد، اما موافقان می گویند این هزینه آزادی است و می ارزد و «انجمن ملی سلاح» نهاد نیرومند و پر سابقه ای در این سامان است که از این قانون حمایت می کند؛
2) به دلیل بالا، امکان درگیری و خشونت در آمریکا بالاست و از این رو برای پلیس جهت حفظ امنیت، از جهت حقوقی قدرت فوق العاده ای در نظر گرفتند. بنا به نقل «بی بی سی» در همین هفته، «گروه نقشه برداری خشونت پلیس آمریکا»، از تعداد 7666 مورد کشته توسط پلیس تنها در طی سال های 2013 تا 2016 گزارش شده است. از این موارد 99 مورد (یعنی کمتر از 2%)، ماموران با اتهام قضایی مواجه شده و تنها 25 مامور محکوم شدند! زیرا ماموران از اصل «مصونیت صلاحیتی» برخوردارند. این اصل را هم جز «دادگاه عالی» کسی نمی تواند لغو کند. به هیمن جهت پیگیری شاکیان خیلی به جایی نمی رسد. نتیجه آنکه با توجه به شرایط آمریکا، پلیس قوی و نیرومند است و اعمال قدرتش تنها علیه اقلیت ها نیست؛
3) آمریکا کشوری فدرال و شامل 50 ایالت است. جز معدود قواعد سراسری و متمرکز، هر ایالت برای خود ضوابط و مقررات ویژه ای دارد که با ایالت همسایه نیز همسان نیست. از این رو در قریب به اتفاق مسایل و رخ دادها پلیس ایالتی که با فرمانداران و شهرداران کار می کنند، وارد عمل می شود و اصلا دولت فدرال و مرکزی آمریکا با اینگونه حوادث (مثل قتل جرج فلوید) ارتباط مستقیمی ندارد. تنها در حوادث خاص و ویژه پلیس مرکزی مثل «اف بی آی» (و یا در شرایط خیلی حاد ارتش) وارد عمل می شود. از این رو مثلا در شورش وسیع این روزها تا ترامپ تشخیص مداخله ارتش برای سرکوب را داد، حتی برخی فرماندهان ارشد نظامی نیز علیه او موضع گرفتند. در داستان این ایام، دهن کجی مسئولین ایالتها علیه ترامپ (حتی در واشنگتن)، از نکات قابل توجهی است که در رسانه ها بازتاب می یابد؛
ادامه دارد...
«پیدا و پنهان جهان بینالملل»
@roydadhayejahani
قسمت اول
👈این روزها مرگ «جورج فلوید» سیاه پوست، بدست پلیس سفید پوست آمریکا موجی از اعتراضات جهانی را برانگیخت و صاحبان اندیشه پیرامون ابعاد مختلف قضیه زیاد گفتند و نوشتند. در ایران هم افراد مختلف در رسانه های رسمی و غیر رسمی بسیار زیاد در موضوع اظهرا نظر نمودند. اما در بسیاری از تحلیل ها چون تمایز و تفاوت فرهنگی، نژادی، سیاسی، و... دو کشور آمریکا و ایران در نظر گرفته نمی شود، در نتیجه تحلیل ها با واقعیات نسبت وثیقی نداشته و روشنگر نیستند (اگر نگویم در مواردی گمراه کننده اند). به عبارت مولانا داستان «هر کسی از ظن خود شد یار من»، اتفاق می افتد. حال آنکه در تحلیل و تبیین هر پدیده شرط اول توصیف درست و داده مناسب از موضوع است. گرچه این اتفاق در ابعاد مختلف جای بررسی دارد، اما در ادامه تنها به 4 نکته ای اشاره می شود که بی توجهی بدانها به ویژه از سوی تحلیل گران داخلی ، هر گونه تحلیل درباره آمریکا را عقیم می سازد:
1) بنا به متمم دوم قانون اساسی آمریکا، برای مردم حق نگهداری و حمل سلاح و ضرورت شکل گیری شبه نظامیان در ایالت های مختلف در نظر گرفته شده است. این قانون ریشه در زمانی دارد که انگلیسی ها بر این دیار (پیش از استقلال آمریکا در حدود دو نیم قرن پیش) حاکم بودند و داشتن سلاح توسط آمریکایی ها را ممنوع می کردند. نیز فلسفه آزادی حمل سلاح، مقابله با خودکامگی دولتمردان بیان شده است. و.... بنا به برخی از آمارها در زمان حاضر در حالیکه جمعیت این کشور، حدود 330 میلیون است، تعداد 350 میلیون قبضه اسلحه در دست مردم (و اغلب سفیدپوستان) است. آمارها حکایت از آن دارند که در این کشور به طور متوسط سالانه 30 هزار نفر با شلیک همین سلاح ها کشته می شوند. با اینکه آزادی سلاح، مخالفانی هم دارد، اما موافقان می گویند این هزینه آزادی است و می ارزد و «انجمن ملی سلاح» نهاد نیرومند و پر سابقه ای در این سامان است که از این قانون حمایت می کند؛
2) به دلیل بالا، امکان درگیری و خشونت در آمریکا بالاست و از این رو برای پلیس جهت حفظ امنیت، از جهت حقوقی قدرت فوق العاده ای در نظر گرفتند. بنا به نقل «بی بی سی» در همین هفته، «گروه نقشه برداری خشونت پلیس آمریکا»، از تعداد 7666 مورد کشته توسط پلیس تنها در طی سال های 2013 تا 2016 گزارش شده است. از این موارد 99 مورد (یعنی کمتر از 2%)، ماموران با اتهام قضایی مواجه شده و تنها 25 مامور محکوم شدند! زیرا ماموران از اصل «مصونیت صلاحیتی» برخوردارند. این اصل را هم جز «دادگاه عالی» کسی نمی تواند لغو کند. به هیمن جهت پیگیری شاکیان خیلی به جایی نمی رسد. نتیجه آنکه با توجه به شرایط آمریکا، پلیس قوی و نیرومند است و اعمال قدرتش تنها علیه اقلیت ها نیست؛
3) آمریکا کشوری فدرال و شامل 50 ایالت است. جز معدود قواعد سراسری و متمرکز، هر ایالت برای خود ضوابط و مقررات ویژه ای دارد که با ایالت همسایه نیز همسان نیست. از این رو در قریب به اتفاق مسایل و رخ دادها پلیس ایالتی که با فرمانداران و شهرداران کار می کنند، وارد عمل می شود و اصلا دولت فدرال و مرکزی آمریکا با اینگونه حوادث (مثل قتل جرج فلوید) ارتباط مستقیمی ندارد. تنها در حوادث خاص و ویژه پلیس مرکزی مثل «اف بی آی» (و یا در شرایط خیلی حاد ارتش) وارد عمل می شود. از این رو مثلا در شورش وسیع این روزها تا ترامپ تشخیص مداخله ارتش برای سرکوب را داد، حتی برخی فرماندهان ارشد نظامی نیز علیه او موضع گرفتند. در داستان این ایام، دهن کجی مسئولین ایالتها علیه ترامپ (حتی در واشنگتن)، از نکات قابل توجهی است که در رسانه ها بازتاب می یابد؛
ادامه دارد...
«پیدا و پنهان جهان بینالملل»
@roydadhayejahani
🌎تحلیلهای غلط به جهت عدم ملاحظه تفاوتهای #ایران و #آمریکا
قسمت پایانی
۴) نکته آخر، «مهاجرپذیربودن» کشور امریکاست. مثلا بنا به گزارش «مرکز اطلاعات سازمان ملل متحد»، تنها در سال 2019 کشور آمریکا میزبان 51 میلیون مهاجر از سایر کشور بود، در حالیکه این آمار برای کل «قاره اروپا»، 82 میلیون نفر است. اگر گفته شود که کشور امریکا، کشور مهاجران است، سخن به گزافه گفته نشده است. مثلا با توجه به حوادث اخیر می توان پرسید: آفریقایی تبارهایی چون «جرج فلوید»، در آمریکا چه می کنند؟ چرا با اینکه سخن از تبعیض نژادی در آمریکاست، سیل مهاجران به ویژه سیاه پوستان، به سوی آمریکا روان است؟ حتما می دانیم که سیاهان ابتدا حدود 5 قرن پیش به صورت «برده» و از سوی اروپاییان وارد آمریکا شدند! حتما از اقدام رئیس جمهور وقت آمریکا «لینکن» در جریان جنگ داخلی آمریکا در نیمه دوم قرن نوزدهم، درباره لغو برده داری در ایالت های جنوبی آمریکا، آگاهیم. با اینکه تبعیض علیه اقلیت ها و از جمله سیاه پوستان (که ظاهرا 13% جمعیت آمریکا را تشکیل می دهند)، ریشه های عمیق و پیشینه چندین قرنه دارد، اما این تحلیل که این «تبعیض سیستماتیک» است، دقیق نیست، زیرا از درون
این سیستم مثل «باراک اوباما»ی سیاه پوست از اکثریت مردم می تواند برای دو دوره ریاست جمهوری رای بگیرد. نیز سابقه سیاهان در مسئولین بلند مرتبه کشور کم نیست، هر چند هنوز به تعادل نرسیده است.
در تحلیل حوادث آمریکا اگر این 4 تمایز منظور نگردد، خواسته یا ناخواسته تحلیل به نتایج غلطی منتهی می گردد، که از جمله آن ادعای وقوع «انقلاب» در آمریکا و یا جدا شدن ایالتها و از این جنس سخنان عجیب و غریب است، که اصلا با واقعیت ها جاری نسبتی ندارد. اینان از خود نمی پرسند کشوری که از طریق صندوق رای می تواند سرنوشت خود را عوض کند، چرا باید هزینه های سنگین برای انقلاب بکند؟ نمی گویند، با فرض تحقق انقلاب، آمریکایی ها از نظامی دمکراتیک، به کدام الگوی حکومتی جایگزین باید فرار کنند و مطالبه کنند که از نظام های مردم سالار ( با همه معایبش)، بهتر باشد؟ و....
دکتر محمد منصور نژاد/ مجله ایرانی روابط بینالملل
«پیدا و پنهان جهان بینالملل»
@roydadhayejahani
قسمت پایانی
۴) نکته آخر، «مهاجرپذیربودن» کشور امریکاست. مثلا بنا به گزارش «مرکز اطلاعات سازمان ملل متحد»، تنها در سال 2019 کشور آمریکا میزبان 51 میلیون مهاجر از سایر کشور بود، در حالیکه این آمار برای کل «قاره اروپا»، 82 میلیون نفر است. اگر گفته شود که کشور امریکا، کشور مهاجران است، سخن به گزافه گفته نشده است. مثلا با توجه به حوادث اخیر می توان پرسید: آفریقایی تبارهایی چون «جرج فلوید»، در آمریکا چه می کنند؟ چرا با اینکه سخن از تبعیض نژادی در آمریکاست، سیل مهاجران به ویژه سیاه پوستان، به سوی آمریکا روان است؟ حتما می دانیم که سیاهان ابتدا حدود 5 قرن پیش به صورت «برده» و از سوی اروپاییان وارد آمریکا شدند! حتما از اقدام رئیس جمهور وقت آمریکا «لینکن» در جریان جنگ داخلی آمریکا در نیمه دوم قرن نوزدهم، درباره لغو برده داری در ایالت های جنوبی آمریکا، آگاهیم. با اینکه تبعیض علیه اقلیت ها و از جمله سیاه پوستان (که ظاهرا 13% جمعیت آمریکا را تشکیل می دهند)، ریشه های عمیق و پیشینه چندین قرنه دارد، اما این تحلیل که این «تبعیض سیستماتیک» است، دقیق نیست، زیرا از درون
این سیستم مثل «باراک اوباما»ی سیاه پوست از اکثریت مردم می تواند برای دو دوره ریاست جمهوری رای بگیرد. نیز سابقه سیاهان در مسئولین بلند مرتبه کشور کم نیست، هر چند هنوز به تعادل نرسیده است.
در تحلیل حوادث آمریکا اگر این 4 تمایز منظور نگردد، خواسته یا ناخواسته تحلیل به نتایج غلطی منتهی می گردد، که از جمله آن ادعای وقوع «انقلاب» در آمریکا و یا جدا شدن ایالتها و از این جنس سخنان عجیب و غریب است، که اصلا با واقعیت ها جاری نسبتی ندارد. اینان از خود نمی پرسند کشوری که از طریق صندوق رای می تواند سرنوشت خود را عوض کند، چرا باید هزینه های سنگین برای انقلاب بکند؟ نمی گویند، با فرض تحقق انقلاب، آمریکایی ها از نظامی دمکراتیک، به کدام الگوی حکومتی جایگزین باید فرار کنند و مطالبه کنند که از نظام های مردم سالار ( با همه معایبش)، بهتر باشد؟ و....
دکتر محمد منصور نژاد/ مجله ایرانی روابط بینالملل
«پیدا و پنهان جهان بینالملل»
@roydadhayejahani
📣ادعای رویترز در مورد ارسال محمولههای نفتی #ایران به #ونزوئلا
🔹رویترز به نقل از منابع گمنام مدعی شده ایران قصد دارد ماهانه دو یا سه محموله سوخت عازم ونزوئلا کند.
🔹سخنگوی وزارت خارجه #آمریکا: دور زدن تحریمها برای کمک به ونزوئلا را تحمل نخواهیم کرد.
🌍 @roydadhayejahani
🔹رویترز به نقل از منابع گمنام مدعی شده ایران قصد دارد ماهانه دو یا سه محموله سوخت عازم ونزوئلا کند.
🔹سخنگوی وزارت خارجه #آمریکا: دور زدن تحریمها برای کمک به ونزوئلا را تحمل نخواهیم کرد.
🌍 @roydadhayejahani
👈قطعنامه ۳ کشور اروپایی علیه #ایران در شورای حکام آژانس اتمی
🔹بلومبرگ مدعی شده سه کشور اروپایی طرف برجام با تنظیم قطعنامهای از ایران خواستهاند کاملاً با تحقیقات آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری کند.
🔹این قطعنامه یک صفحهای نخستین تذکر به ایران از سال ۲۰۱۲ است که به تصویب شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی رسیده است.
🌍 @roydadhayehahani
🔹بلومبرگ مدعی شده سه کشور اروپایی طرف برجام با تنظیم قطعنامهای از ایران خواستهاند کاملاً با تحقیقات آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری کند.
🔹این قطعنامه یک صفحهای نخستین تذکر به ایران از سال ۲۰۱۲ است که به تصویب شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی رسیده است.
🌍 @roydadhayehahani
تقسیم کار #اروپا و #آمریکا برای فشار بر #ایران
🔹صدور قطعنامه ضد ایرانی اخیر شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی ، آنهم با نقشآفرینی خاص تروئیکای اروپایی ، حکایت از همافزایی استراتژیک و حتی تاکتیکی واشنگتن و مهرههای اروپایی آن در تقابل با جمهوری اسلامی ایران دارد.
🌍 @roydadhayejahani
🔹صدور قطعنامه ضد ایرانی اخیر شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی ، آنهم با نقشآفرینی خاص تروئیکای اروپایی ، حکایت از همافزایی استراتژیک و حتی تاکتیکی واشنگتن و مهرههای اروپایی آن در تقابل با جمهوری اسلامی ایران دارد.
🌍 @roydadhayejahani
📣رئیس سابق اطلاعات ارتش #اسرائیل: بیرون کردن #ایران از #سوریه یک آرزو است/ ایران توانایی پاسخ به حملات ما را دارد
🔹رییس سابق اطلاعات ارتش اسراییل میگوید بیرون راندن ایران از سوریه یک آرزو است و تهران توانایی پاسخ به حملات اسراییل در سوریه را دارد.
🔹به گزارشی به نقل از وب سایت " اسراییل هایوم" ، سرلشکر"عاموس یادلین" فرمانده سابق اطلاعات ارتش اسراییل که هماینک رییس "موسسه مطالعات امنیت ملی اسراییل" است، دیروز (چهارشنبه) در واکنش به حملات سهشنبه شب اسراییل به مواضعی در خاک سوریه در توییتر نوشت:" حملات گسترده شب گذشته به سوریه نشان میدهد، ارزیابی اینکه ایرانیان از سوریه خارج میشوند، یک آرزو است."
🌍 @roydadhayejahani
🔹رییس سابق اطلاعات ارتش اسراییل میگوید بیرون راندن ایران از سوریه یک آرزو است و تهران توانایی پاسخ به حملات اسراییل در سوریه را دارد.
🔹به گزارشی به نقل از وب سایت " اسراییل هایوم" ، سرلشکر"عاموس یادلین" فرمانده سابق اطلاعات ارتش اسراییل که هماینک رییس "موسسه مطالعات امنیت ملی اسراییل" است، دیروز (چهارشنبه) در واکنش به حملات سهشنبه شب اسراییل به مواضعی در خاک سوریه در توییتر نوشت:" حملات گسترده شب گذشته به سوریه نشان میدهد، ارزیابی اینکه ایرانیان از سوریه خارج میشوند، یک آرزو است."
🌍 @roydadhayejahani
🌎تاثیرگذاری نتیجه انتخابات #آمریکا بر #ایران و راهبرد مناسب ایران
👈آیا نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا میتواند به تغییر جهتی ملموس در سیاست فشار حداکثری آمریکا در قبال ج .ا.ا منجرشود؟ بسیاری از ناظران سیاسی، پاسخ این سوال را بطور مستحکمی مرتبط با این موضوع میدانند که پس از نوامبر 2020 چه کسی ساکن کاخ سفید خواهد بود. از دیدگاه برخی از ناظران، انتخاب جو بایدن قادر خواهد بود با پایان دادن به فشار حداکثری و بازگشت آمریکا به برجام، روند جدیدی از مذاکره و گفتگو را میان ایران و آمریکا ایجاد کند.
این دسته از تحلیلگران نگاه انتقادی بایدن نسبت به سیاست خارجی ترامپ را دلیلی بر این ادعای خود عنوان میکنند. اما آیا صرف انتخاب بایدن میتواند به رخ دادن اتفاقاتی مثبت در روابط ایران و آمریکا منجر شود؟ اگر انتخابات ماه نوامبر برخلاف امیدواریهایی که در حال حاضر بوجود آمده است، منجر به تمدید ریاست جمهوری ترامپ برای یک دوره چهار ساله دیگر شود چه چشم اندازی برای روابط ایران و آمریکا باید متصور بود؟ آیا ایران به منظور مواجهه با نتایج انتخابات آمریکا راهبرد مناسبی دارد؟ به عبارت بهتر اگر حضور بایدن در کاخ سفید را گزینه مطلوب و انتخاب مجدد ترامپ را گزینه نامطلوب در نظر بگیریم آیا دستگاه سیاست خارجی و تصمیم گیرنده در ایران برای تامین منافع ملی در هر کدام از این حالتها استراتژی مناسب و از پیش طراحی شدهای در نظر گرفته است؟
در پاسخ به این پرسشها نگارنده بر این اعتقاد است که راهبرد مناسب برای ایران باید راهبردی باشد که فارغ از نتیجه انتخابات قادر به تامین بیشترین منافع ملی برای ایران باشد. اما قبل از اینکه به معرفی این راهبرد بپردازیم لازم است تاثیرات منفی و مثبت انتخاب بایدن و یا ترامپ بر ایران بیشتر مورد بررسی قرار گرفته شود.
اگرچه تحت تاثیر نوع مدیریت دولت ترامپ در مقابله با ویروس کرونا و تاثیرات منفی این مساله بر اقتصاد آمریکا و همچنین اعتراضات اخیر به کشته شدن جورج فلوید، موقعیت ترامپ دچار تزلزل شده است و نظرسنجیها نیز از کاهش محبوبیت ترامپ میگویند اما به هرحال هیچ کدام از این موارد نمیتواند با قطعیت خانه آخر انتخابات آمریکا را به ما نشان دهد و از این نظر انتخاب مجدد دونالد ترامپ به ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا موضوعی دور از انتظار نخواهد بود. به همین خاطر باید این مساله را در نظر گرفت که در صورت انتخاب مجدد ترامپ وضعیت ایران و آمریکا به چه شکلی از این موضوع تاثیر خواهد پذیرفت. مهمترین تاثیرات انتخاب ترامپ در ماه نوامبر در رابطه با ایران را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
مشروعیت بخشی به سیاست فشار علیه ایران ( لااقل از دیدگاه ترامپ و حامیان وی)
کم رنگ شدن ملاحظات و معذورات ترامپ در رابطه با ادامه سیاست فشار حداکثری علیه ایران
افزایش احتمال جنگ با ایران
قرار گرفتن ایران در موقعیت ضعیفتر در هرگونه مذاکره احتمالی در دور دوم ریاست جمهوری ترامپ
مساعد شدن زمینه برای روی کار آمدن دولتی مخالف مذاکره در انتخابات ریاست جمهوری 1400 ایران و پیچیدهتر شدن وضعیت میان ایران و آمریکا
📌متن کامل
http://peace-ipsc.org/fa/%d8%aa%d8%a7%d8%ab%db%8c%d8%b1%da%af%d8%b0%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d9%86%d8%aa%db%8c%d8%ac%d9%87-%d8%a7%d9%86%d8%aa%d8%ae%d8%a7%d8%a8%d8%a7%d8%aa-%d8%a2%d9%85%d8%b1%db%8c%da%a9%d8%a7-%d8%a8%d8%b1-%d8%a7/
«پیدا و پنهان جهان بینالملل»
@roydadhayejahani
👈آیا نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا میتواند به تغییر جهتی ملموس در سیاست فشار حداکثری آمریکا در قبال ج .ا.ا منجرشود؟ بسیاری از ناظران سیاسی، پاسخ این سوال را بطور مستحکمی مرتبط با این موضوع میدانند که پس از نوامبر 2020 چه کسی ساکن کاخ سفید خواهد بود. از دیدگاه برخی از ناظران، انتخاب جو بایدن قادر خواهد بود با پایان دادن به فشار حداکثری و بازگشت آمریکا به برجام، روند جدیدی از مذاکره و گفتگو را میان ایران و آمریکا ایجاد کند.
این دسته از تحلیلگران نگاه انتقادی بایدن نسبت به سیاست خارجی ترامپ را دلیلی بر این ادعای خود عنوان میکنند. اما آیا صرف انتخاب بایدن میتواند به رخ دادن اتفاقاتی مثبت در روابط ایران و آمریکا منجر شود؟ اگر انتخابات ماه نوامبر برخلاف امیدواریهایی که در حال حاضر بوجود آمده است، منجر به تمدید ریاست جمهوری ترامپ برای یک دوره چهار ساله دیگر شود چه چشم اندازی برای روابط ایران و آمریکا باید متصور بود؟ آیا ایران به منظور مواجهه با نتایج انتخابات آمریکا راهبرد مناسبی دارد؟ به عبارت بهتر اگر حضور بایدن در کاخ سفید را گزینه مطلوب و انتخاب مجدد ترامپ را گزینه نامطلوب در نظر بگیریم آیا دستگاه سیاست خارجی و تصمیم گیرنده در ایران برای تامین منافع ملی در هر کدام از این حالتها استراتژی مناسب و از پیش طراحی شدهای در نظر گرفته است؟
در پاسخ به این پرسشها نگارنده بر این اعتقاد است که راهبرد مناسب برای ایران باید راهبردی باشد که فارغ از نتیجه انتخابات قادر به تامین بیشترین منافع ملی برای ایران باشد. اما قبل از اینکه به معرفی این راهبرد بپردازیم لازم است تاثیرات منفی و مثبت انتخاب بایدن و یا ترامپ بر ایران بیشتر مورد بررسی قرار گرفته شود.
اگرچه تحت تاثیر نوع مدیریت دولت ترامپ در مقابله با ویروس کرونا و تاثیرات منفی این مساله بر اقتصاد آمریکا و همچنین اعتراضات اخیر به کشته شدن جورج فلوید، موقعیت ترامپ دچار تزلزل شده است و نظرسنجیها نیز از کاهش محبوبیت ترامپ میگویند اما به هرحال هیچ کدام از این موارد نمیتواند با قطعیت خانه آخر انتخابات آمریکا را به ما نشان دهد و از این نظر انتخاب مجدد دونالد ترامپ به ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا موضوعی دور از انتظار نخواهد بود. به همین خاطر باید این مساله را در نظر گرفت که در صورت انتخاب مجدد ترامپ وضعیت ایران و آمریکا به چه شکلی از این موضوع تاثیر خواهد پذیرفت. مهمترین تاثیرات انتخاب ترامپ در ماه نوامبر در رابطه با ایران را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
مشروعیت بخشی به سیاست فشار علیه ایران ( لااقل از دیدگاه ترامپ و حامیان وی)
کم رنگ شدن ملاحظات و معذورات ترامپ در رابطه با ادامه سیاست فشار حداکثری علیه ایران
افزایش احتمال جنگ با ایران
قرار گرفتن ایران در موقعیت ضعیفتر در هرگونه مذاکره احتمالی در دور دوم ریاست جمهوری ترامپ
مساعد شدن زمینه برای روی کار آمدن دولتی مخالف مذاکره در انتخابات ریاست جمهوری 1400 ایران و پیچیدهتر شدن وضعیت میان ایران و آمریکا
📌متن کامل
http://peace-ipsc.org/fa/%d8%aa%d8%a7%d8%ab%db%8c%d8%b1%da%af%d8%b0%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d9%86%d8%aa%db%8c%d8%ac%d9%87-%d8%a7%d9%86%d8%aa%d8%ae%d8%a7%d8%a8%d8%a7%d8%aa-%d8%a2%d9%85%d8%b1%db%8c%da%a9%d8%a7-%d8%a8%d8%b1-%d8%a7/
«پیدا و پنهان جهان بینالملل»
@roydadhayejahani
مرکز بین المللی مطالعات صلح
تاثیرگذاری نتیجه انتخابات آمریکا بر ایران و راهبرد مناسب ایران - مرکز بین المللی مطالعات صلح
روح اله سوری
پژوهشگر روابط بین الملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
آیا نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا میتواند به تغییر جهتی ملموس در سیاست فشار حداکثری آمریکا در قبال ج .ا.ا منجرشود؟ بسیاری از ...
پژوهشگر روابط بین الملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
آیا نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا میتواند به تغییر جهتی ملموس در سیاست فشار حداکثری آمریکا در قبال ج .ا.ا منجرشود؟ بسیاری از ...
🔴مقایسه برنامه هسته ای #ایران و #کره_شمالی و شیوه برخورد #آژانس_بینالمللی_انرژی_اتمی و رژیم امنیتی NPT با این دو کشور
✍در دو دهه اخیر برنامه هستهای ایران و کره شمالی به یکی از مسائل مهم جهان تبدیل شده است. پرونده هستهای این دو کشور از بزرگترین چالشهای امنیتی بوده است که جامعه بینالمللی تاکنون با آن مواجه گردیده است. هدف مشترک قدرتهای بزرگ در برابر ایران و کره شمالی رویکرد هستهایزدایی میباشد. اما استراتژیهای دستیابی به این هدف، گزینشی و متناقض هستند. در این حین نقش آژانس بینالمللی انرژی اتمی بسیار کلیدی و پیچیده است...
📌متن کامل
https://b2n.ir/444661
«پیدا و پنهان جهان بینالملل»
@roydadhayejahani
✍در دو دهه اخیر برنامه هستهای ایران و کره شمالی به یکی از مسائل مهم جهان تبدیل شده است. پرونده هستهای این دو کشور از بزرگترین چالشهای امنیتی بوده است که جامعه بینالمللی تاکنون با آن مواجه گردیده است. هدف مشترک قدرتهای بزرگ در برابر ایران و کره شمالی رویکرد هستهایزدایی میباشد. اما استراتژیهای دستیابی به این هدف، گزینشی و متناقض هستند. در این حین نقش آژانس بینالمللی انرژی اتمی بسیار کلیدی و پیچیده است...
📌متن کامل
https://b2n.ir/444661
«پیدا و پنهان جهان بینالملل»
@roydadhayejahani
www.iirjournal.ir
مقایسه برنامه هسته ای ایران و کره شمالی و شیوه برخورد آژانس بین المللی انرژی اتمی و رژیم امنیتی NPT با این دو کشور
مجله ایرانی روابط بین الملل
🌎نقش کشورهای #چین و #روسیه در تنش منطقهای میان #ایران و #آمریکا
✍سحر کریمی/تحلیلگر مسائل شرق آسیا، مدیرمسئول مجله بین المللی پژوهش ملل
قسمت اول
🔰خارج شدن دولت آمریکا از برجام در اردیبهشت ماه 1397، نقطه آغازین تنش و درگیری چندین ساله میان ایران و آمریکا بود که این امر با قرار دادن نام سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی و لغو معافیت چند کشور از خرید نفت ایران، حمله به نفتکشها در نزدیکی بندر فجیره امارات متحده عربی و دریای عمان و در نهایت ساقط کردن پهپاد آمریکایی از نوع تریتان امکیو-۴سی توسط سپاه پاسداران در تاریخ 20 ژوئن (برابر با 30 خرداد) اوج گرفت.
اما برگی دیگر از این تنش های دنباله دار را میتوان در تحریم های جدید ایالات متحده آمریکا علیه ایران جای داد. در واقع این تحریم یک واکنشی است به هدف گیری پهپاد آمریکایی و همینطور ادامه وعدهای که رئیس جمهور ترامپ داده بود برای اینکه ایران را مجبور به آمدن به میز مذاکره نماید. چراکه اگر تاریخ 40 ساله تحریمهای آمریکا علیه ایران را مورد بررسی قرار دهیم تاکنون تحریمی مشاهده نشده که نهاد مرجعیت را مورد هدف قرار داده باشد و آنچه که ترامپ مورد هدف قرار داده دو نهاد رهبری سیاسی و مرجعیت دینی رهبر انقلاب میباشد. در واقع نمیتوان آن را در فهرست تحریمهای هوشمند قرار داد. و این امر واگرایی میان دو کشور ایران و آمریکا را به سرعت نور افزایش داده است.
در میانه فشارهای شدید دولت ترامپ بر ایران، تنش میان ایران و امریکا به سطحی بیسابقه در دهههای اخیر رسیده است. بطوریکه برایان هوک، نماینده ویژه وزارت خارجه آمریکا در امور ایران،طی سخنانی بیان نمود که جمهوری اسلامی «یا بر سر میز مذاکره بیایدیا شاهد فروریختن اقتصاد خود باشد». هوک تأکید کرد رئیس جمهوری آمریکا آماده است با ایران در مورد توافقی برای برچیدن تحریمها گفتگو کند، اما ایران باید برنامههای هستهای و موشکی خود را کنار بگذارد و حمایتاش از گروههای نیابتی را قطع کند. طبیعی است که موضع و منافع کشورها درخصوص تنش میان ایران و آمریکا یکسان نیست و از موضع حمایت تا نگرانی شدید در نوسان است.
در واقع به نظر میرسدکشورهای امضا کننده برجام یعنی روسیه و چین نگران افزایش تنش میان ایران و آمریکا نباشند. درخصوص کشور روسیه میتوان بیان نمود که این کشور خود از بزرگترین تولید کنندگان و صادر کنندگان این ماده خام است و در جهت به دست گرفتن بازار جهانی رقیب جدی برای کشورهای نفتخیز خاورمیانه است. در واقع با کاهش خرید ژاپن، هند، کره جنوبی و ایتالیا از ایران، شرکتهای روسی سهم بیشتری از بازار به دست آوردهاند و بعنوان یک منبع مطمئن برای عرضه نفت در بازارهای جهانی تبدیل شده است.بهرغم آنکه در رسانه ها عمدتا از اتحاد بین روسیه و ایران سخن میگویند، مسکو هیچ تعهدی به دفاع از تهران ندارد و از اینرو، مجبور نیست در صورت حمله ایالات متحده به اهداف ایرانی به آنها پاسخ دهد. ایران بطور قطع یکی از مشتریان اصلی تجهیزات نظامی روسیه به شمار میرود، اگرچه معلوم نیست که درگیریهای بین ایالات متحده و ایران بتواند به نقطه عطفی در فروش تسلیحات روسی به ایران تبدیل شود.
کشور چین نیز همچون کشورهای اتحادیه اروپا، کره جنوبی و ترکیه روابط تجاری خود را با ایران کاهش داده است. بطوریکه آمارها نشان از کاهش 35 درصدی تجارت این کشور با ایران در 5 ماه گذشته نسبت به دوره مشابه پارسال میدهد. و با تشدید تحریمهای آمریکا، صادرات نفت ایران به کمتر از 500 هزار بشکه در روز رسیده است. روابط ایران و چین در دهههای اخیر افزایش یافته چرا که آمریکا فشار خود را برای شکلدهی به آن روابط و یا تضعیف آن تحمیل کرده است. واشنگتن بر پکن فشار آورده تا آن کشور روابط خود را با تهران محدود سازد. با این حال، نگرانی مشترک درباره سیاست خارجی آمریکا سبب شده تا ایران و چین هر روز به یکدیگر نزدیکتر شده و همکاریهای بیشتری را با هم داشته باشند.
منبع
http://peace-ipsc.org/fa/%d9%86%d9%82%d8%b4-%da%a9%d8%b4%d9%88%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c-%da%86%db%8c%d9%86-%d9%88-%d8%b1%d9%88%d8%b3%db%8c%d9%87-%d8%af%d8%b1-%d8%aa%d9%86%d8%b4-%d9%85%d9%86%d8%b7%d9%82%d9%87-%d8%a7%db%8c/
«پیدا و پنهان جهان بینالملل»
@roydadhayejahani
✍سحر کریمی/تحلیلگر مسائل شرق آسیا، مدیرمسئول مجله بین المللی پژوهش ملل
قسمت اول
🔰خارج شدن دولت آمریکا از برجام در اردیبهشت ماه 1397، نقطه آغازین تنش و درگیری چندین ساله میان ایران و آمریکا بود که این امر با قرار دادن نام سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی و لغو معافیت چند کشور از خرید نفت ایران، حمله به نفتکشها در نزدیکی بندر فجیره امارات متحده عربی و دریای عمان و در نهایت ساقط کردن پهپاد آمریکایی از نوع تریتان امکیو-۴سی توسط سپاه پاسداران در تاریخ 20 ژوئن (برابر با 30 خرداد) اوج گرفت.
اما برگی دیگر از این تنش های دنباله دار را میتوان در تحریم های جدید ایالات متحده آمریکا علیه ایران جای داد. در واقع این تحریم یک واکنشی است به هدف گیری پهپاد آمریکایی و همینطور ادامه وعدهای که رئیس جمهور ترامپ داده بود برای اینکه ایران را مجبور به آمدن به میز مذاکره نماید. چراکه اگر تاریخ 40 ساله تحریمهای آمریکا علیه ایران را مورد بررسی قرار دهیم تاکنون تحریمی مشاهده نشده که نهاد مرجعیت را مورد هدف قرار داده باشد و آنچه که ترامپ مورد هدف قرار داده دو نهاد رهبری سیاسی و مرجعیت دینی رهبر انقلاب میباشد. در واقع نمیتوان آن را در فهرست تحریمهای هوشمند قرار داد. و این امر واگرایی میان دو کشور ایران و آمریکا را به سرعت نور افزایش داده است.
در میانه فشارهای شدید دولت ترامپ بر ایران، تنش میان ایران و امریکا به سطحی بیسابقه در دهههای اخیر رسیده است. بطوریکه برایان هوک، نماینده ویژه وزارت خارجه آمریکا در امور ایران،طی سخنانی بیان نمود که جمهوری اسلامی «یا بر سر میز مذاکره بیایدیا شاهد فروریختن اقتصاد خود باشد». هوک تأکید کرد رئیس جمهوری آمریکا آماده است با ایران در مورد توافقی برای برچیدن تحریمها گفتگو کند، اما ایران باید برنامههای هستهای و موشکی خود را کنار بگذارد و حمایتاش از گروههای نیابتی را قطع کند. طبیعی است که موضع و منافع کشورها درخصوص تنش میان ایران و آمریکا یکسان نیست و از موضع حمایت تا نگرانی شدید در نوسان است.
در واقع به نظر میرسدکشورهای امضا کننده برجام یعنی روسیه و چین نگران افزایش تنش میان ایران و آمریکا نباشند. درخصوص کشور روسیه میتوان بیان نمود که این کشور خود از بزرگترین تولید کنندگان و صادر کنندگان این ماده خام است و در جهت به دست گرفتن بازار جهانی رقیب جدی برای کشورهای نفتخیز خاورمیانه است. در واقع با کاهش خرید ژاپن، هند، کره جنوبی و ایتالیا از ایران، شرکتهای روسی سهم بیشتری از بازار به دست آوردهاند و بعنوان یک منبع مطمئن برای عرضه نفت در بازارهای جهانی تبدیل شده است.بهرغم آنکه در رسانه ها عمدتا از اتحاد بین روسیه و ایران سخن میگویند، مسکو هیچ تعهدی به دفاع از تهران ندارد و از اینرو، مجبور نیست در صورت حمله ایالات متحده به اهداف ایرانی به آنها پاسخ دهد. ایران بطور قطع یکی از مشتریان اصلی تجهیزات نظامی روسیه به شمار میرود، اگرچه معلوم نیست که درگیریهای بین ایالات متحده و ایران بتواند به نقطه عطفی در فروش تسلیحات روسی به ایران تبدیل شود.
کشور چین نیز همچون کشورهای اتحادیه اروپا، کره جنوبی و ترکیه روابط تجاری خود را با ایران کاهش داده است. بطوریکه آمارها نشان از کاهش 35 درصدی تجارت این کشور با ایران در 5 ماه گذشته نسبت به دوره مشابه پارسال میدهد. و با تشدید تحریمهای آمریکا، صادرات نفت ایران به کمتر از 500 هزار بشکه در روز رسیده است. روابط ایران و چین در دهههای اخیر افزایش یافته چرا که آمریکا فشار خود را برای شکلدهی به آن روابط و یا تضعیف آن تحمیل کرده است. واشنگتن بر پکن فشار آورده تا آن کشور روابط خود را با تهران محدود سازد. با این حال، نگرانی مشترک درباره سیاست خارجی آمریکا سبب شده تا ایران و چین هر روز به یکدیگر نزدیکتر شده و همکاریهای بیشتری را با هم داشته باشند.
منبع
http://peace-ipsc.org/fa/%d9%86%d9%82%d8%b4-%da%a9%d8%b4%d9%88%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c-%da%86%db%8c%d9%86-%d9%88-%d8%b1%d9%88%d8%b3%db%8c%d9%87-%d8%af%d8%b1-%d8%aa%d9%86%d8%b4-%d9%85%d9%86%d8%b7%d9%82%d9%87-%d8%a7%db%8c/
«پیدا و پنهان جهان بینالملل»
@roydadhayejahani
مرکز بین المللی مطالعات صلح
نقش کشورهای چین و روسیه در تنش منطقه ای میان ایران و آمریکا - مرکز بین المللی مطالعات صلح
سحر کریمی
تحلیلگر مسائل شرق آسیا، مدیرمسئول مجله بین المللی پژوهش ملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
خارج شدن دولت آمریکا از برجام در اردیبهشت ماه 1397، نقطه آغازین تنش و درگیری چندین ساله میان ایران ...
تحلیلگر مسائل شرق آسیا، مدیرمسئول مجله بین المللی پژوهش ملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
خارج شدن دولت آمریکا از برجام در اردیبهشت ماه 1397، نقطه آغازین تنش و درگیری چندین ساله میان ایران ...
🌎نقش کشورهای #چین و #روسیه در تنش منطقهای میان #ایران و #آمریکا
✍سحر کریمی/تحلیلگر مسائل شرق آسیا، مدیرمسئول مجله بین المللی پژوهش ملل
قسمت پایانی
در شرایط فعلی، رابطه سه جانبه ایران، چین و آمریکا در حال شکل گیری دوباره است. پکن و واشنگتن اکنون به سوی حل و فصل روابط تجاری خود که این اواخر به جنگ انجامیده بود نزدیکتر میشوند این موضوعی حیاتی برای چین است. دستورکار این مذاکرات از جمله خواست آمریکا از چین برای توقف خرید نفت از ایران است و در صورت دستیابی به این توافق معامله تجاری آمریکا و چین میتواند ضربهای به روابط تهران و پکن وارد سازد و واردات نفت چین از ایران را کاهش دهد. با این حال، باتوجه به تحولات اخیر در موضع آمریکا و چین در مورد مذاکرات تجاری، حل و فصل سریع جنگ تجاری میان دو کشور بعید به نظر میرسد. این موضوع بستگی به آن دارد که چین تا چه اندازه شرایط آمریکا را برای خرید نفت از ایران برآورده میسازد. چین سابقه واکنشهای پیچیده به بحرانهای بینالمللی به خصوص بحرانهایی که آمریکا در آن درگیر است را دارد. کاهش صادرات نفت از ایران میتواند با سایر پیامدهای سیاسی و امنیتی در ارتباط باشد؛ از جمله تنشهای اخیر در خاورمیانه به ویژه در خلیج فارس و تنگه استراتژیک هرمز. چین تقریبا بیش از نیمی از نفت خود را از خلیج فارس وارد میکند. در نتیجه، هرگونه اخلال در انتقال نفت هزینه سنگینی را بر چین تحمیل خواهد کرد. بدترین سناریوی ممکن منازعه احتمالی نظامی میان ایران و آمریکاست که منافع چین را به خطر خواهد انداخت. در نتیجه، چین خواستار حفظ توازن قوا در خاورمیانه و ثبات در آن منطقه است.
در نهایت میتوان بیان نمود که، قطعا جنگ با ایران هزینه های بسیاری در برخواهد داشت. زیرا به هر حال پشتیبانی منطقه ای که ایران انجام میدهد قطعا مشکلات بسیاری ایجاد خواهد کرد. طی سالهای اخیر محور مقاومت بسیار سازمان یافته تر از گذشته شده است و نمی توان با ایران بگونه ای رفتار کرد که با عراق رفتار شد. بنابراین کشورهایی که عقلانیت لازم را دارند اجازه نخواهند داد که کار به جنگ با ایران برسد. به همین دلیل است که مشاهده میگردد آمریکا از یکسو تهدید میکند و از سوی دیگر پیام برای مذاکره ارسال میکند. در واقع این کشور تلاش میکند از یکسو خود را خواهان مذاکره سازنده با ایران نشان دهد و از سوی دیگر ایران را گریزان از مذاکره و تلاش برای حل دیپلماتیک مسائل وجود در منطقه به تصویر کشند. این کشور در حال آماده کردن افکار عمومی نه تنها در داخل آمریکا بلکه حتی در درون ایران است بر همین مبنا قصد دارد نشان دهد که برای او حتی امنیت جانی مخالفان نظامی اش هم اهمیت دارد و با این روش سعی بر این دارد تا همگرایی بین المللی علیه ایران به وجود آورد. در مجموع و در نهایت امر میتوان بیان داشت که در این تنش میان کشوهای ایران و آمریکا، بازنده نهایی مردم هستند که تحت فشار قرار میگیرند.
واژگان کلیدی: نقش، کشور، چین ، روسیه ، تنش، منطقه ای ، ایران ، آمریکا
http://peace-ipsc.org/fa/%d9%86%d9%82%d8%b4-%da%a9%d8%b4%d9%88%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c-%da%86%db%8c%d9%86-%d9%88-%d8%b1%d9%88%d8%b3%db%8c%d9%87-%d8%af%d8%b1-%d8%aa%d9%86%d8%b4-%d9%85%d9%86%d8%b7%d9%82%d9%87-%d8%a7%db%8c/
«پیدا و پنهان جهان بینالملل»
@roydadhayejahani
✍سحر کریمی/تحلیلگر مسائل شرق آسیا، مدیرمسئول مجله بین المللی پژوهش ملل
قسمت پایانی
در شرایط فعلی، رابطه سه جانبه ایران، چین و آمریکا در حال شکل گیری دوباره است. پکن و واشنگتن اکنون به سوی حل و فصل روابط تجاری خود که این اواخر به جنگ انجامیده بود نزدیکتر میشوند این موضوعی حیاتی برای چین است. دستورکار این مذاکرات از جمله خواست آمریکا از چین برای توقف خرید نفت از ایران است و در صورت دستیابی به این توافق معامله تجاری آمریکا و چین میتواند ضربهای به روابط تهران و پکن وارد سازد و واردات نفت چین از ایران را کاهش دهد. با این حال، باتوجه به تحولات اخیر در موضع آمریکا و چین در مورد مذاکرات تجاری، حل و فصل سریع جنگ تجاری میان دو کشور بعید به نظر میرسد. این موضوع بستگی به آن دارد که چین تا چه اندازه شرایط آمریکا را برای خرید نفت از ایران برآورده میسازد. چین سابقه واکنشهای پیچیده به بحرانهای بینالمللی به خصوص بحرانهایی که آمریکا در آن درگیر است را دارد. کاهش صادرات نفت از ایران میتواند با سایر پیامدهای سیاسی و امنیتی در ارتباط باشد؛ از جمله تنشهای اخیر در خاورمیانه به ویژه در خلیج فارس و تنگه استراتژیک هرمز. چین تقریبا بیش از نیمی از نفت خود را از خلیج فارس وارد میکند. در نتیجه، هرگونه اخلال در انتقال نفت هزینه سنگینی را بر چین تحمیل خواهد کرد. بدترین سناریوی ممکن منازعه احتمالی نظامی میان ایران و آمریکاست که منافع چین را به خطر خواهد انداخت. در نتیجه، چین خواستار حفظ توازن قوا در خاورمیانه و ثبات در آن منطقه است.
در نهایت میتوان بیان نمود که، قطعا جنگ با ایران هزینه های بسیاری در برخواهد داشت. زیرا به هر حال پشتیبانی منطقه ای که ایران انجام میدهد قطعا مشکلات بسیاری ایجاد خواهد کرد. طی سالهای اخیر محور مقاومت بسیار سازمان یافته تر از گذشته شده است و نمی توان با ایران بگونه ای رفتار کرد که با عراق رفتار شد. بنابراین کشورهایی که عقلانیت لازم را دارند اجازه نخواهند داد که کار به جنگ با ایران برسد. به همین دلیل است که مشاهده میگردد آمریکا از یکسو تهدید میکند و از سوی دیگر پیام برای مذاکره ارسال میکند. در واقع این کشور تلاش میکند از یکسو خود را خواهان مذاکره سازنده با ایران نشان دهد و از سوی دیگر ایران را گریزان از مذاکره و تلاش برای حل دیپلماتیک مسائل وجود در منطقه به تصویر کشند. این کشور در حال آماده کردن افکار عمومی نه تنها در داخل آمریکا بلکه حتی در درون ایران است بر همین مبنا قصد دارد نشان دهد که برای او حتی امنیت جانی مخالفان نظامی اش هم اهمیت دارد و با این روش سعی بر این دارد تا همگرایی بین المللی علیه ایران به وجود آورد. در مجموع و در نهایت امر میتوان بیان داشت که در این تنش میان کشوهای ایران و آمریکا، بازنده نهایی مردم هستند که تحت فشار قرار میگیرند.
واژگان کلیدی: نقش، کشور، چین ، روسیه ، تنش، منطقه ای ، ایران ، آمریکا
http://peace-ipsc.org/fa/%d9%86%d9%82%d8%b4-%da%a9%d8%b4%d9%88%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c-%da%86%db%8c%d9%86-%d9%88-%d8%b1%d9%88%d8%b3%db%8c%d9%87-%d8%af%d8%b1-%d8%aa%d9%86%d8%b4-%d9%85%d9%86%d8%b7%d9%82%d9%87-%d8%a7%db%8c/
«پیدا و پنهان جهان بینالملل»
@roydadhayejahani
مرکز بین المللی مطالعات صلح
نقش کشورهای چین و روسیه در تنش منطقه ای میان ایران و آمریکا - مرکز بین المللی مطالعات صلح
سحر کریمی
تحلیلگر مسائل شرق آسیا، مدیرمسئول مجله بین المللی پژوهش ملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
خارج شدن دولت آمریکا از برجام در اردیبهشت ماه 1397، نقطه آغازین تنش و درگیری چندین ساله میان ایران ...
تحلیلگر مسائل شرق آسیا، مدیرمسئول مجله بین المللی پژوهش ملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
خارج شدن دولت آمریکا از برجام در اردیبهشت ماه 1397، نقطه آغازین تنش و درگیری چندین ساله میان ایران ...
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی: عدم توافق با ایران یعنی مواجهه با وضعیتی جدید
گروسی:
🔹اگر #ایران و قدرتهای جهانی از جمله #آمریکا به توافقی نرسند، جامعه بینالمللی به خاطر پیشرفت هستهای ایران با شرایطی کاملا جدید مواجه خواهد شد
🔹مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی بدون اشاره به اقدام آمریکا در خروج قطعی و رسمی از توافق هستهای، دست کشیدن ایران از اجرای داوطلبانه پروتکلالحاقی را شکستی جدی برای جامعه بینالمللی دانست
گروسی:
🔹اگر #ایران و قدرتهای جهانی از جمله #آمریکا به توافقی نرسند، جامعه بینالمللی به خاطر پیشرفت هستهای ایران با شرایطی کاملا جدید مواجه خواهد شد
🔹مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی بدون اشاره به اقدام آمریکا در خروج قطعی و رسمی از توافق هستهای، دست کشیدن ایران از اجرای داوطلبانه پروتکلالحاقی را شکستی جدی برای جامعه بینالمللی دانست