📖
موهای برس حمام پوست نازک کودکانهام را خراش میدهد و آن را سرخ میکند. مامانبزرگ با بلوز ابریشمی و دامن خاکستری و مرواریدی که در گردنش انداخته خم میشود و مرا برس میزند. گاهی هم با همان برس مرا نوازش میکند.
«یکی یکدانۀ من لباس تنش خال خالیه.»
او شکم و پشتم را برس میزند.
«الان تنش لباس راهراه میکنم.»
وقتی او لباسهای کف صابونی مرا با آب میشویَد آنقدر میخندم که نفسم بند میآید. قطرههای درشت آب از دوش میچکد؛ سنگین و بهآرامی.
همۀ اینها برای مدتها پیش است؛ مدتها پیش از این که او در بخش سالخوردگان بیمارستانی در کریستینهامن خاموش بشود.
📖 #مرگنامه_اولا_کارین
✍️ #اولا_کارین_لیندکوئیست 📑ترجمه #پریسا_موسوی
📚#انتشارات_روزنه
🆔 @rowzanehnashr
https://goo.gl/rKuCoZ
موهای برس حمام پوست نازک کودکانهام را خراش میدهد و آن را سرخ میکند. مامانبزرگ با بلوز ابریشمی و دامن خاکستری و مرواریدی که در گردنش انداخته خم میشود و مرا برس میزند. گاهی هم با همان برس مرا نوازش میکند.
«یکی یکدانۀ من لباس تنش خال خالیه.»
او شکم و پشتم را برس میزند.
«الان تنش لباس راهراه میکنم.»
وقتی او لباسهای کف صابونی مرا با آب میشویَد آنقدر میخندم که نفسم بند میآید. قطرههای درشت آب از دوش میچکد؛ سنگین و بهآرامی.
همۀ اینها برای مدتها پیش است؛ مدتها پیش از این که او در بخش سالخوردگان بیمارستانی در کریستینهامن خاموش بشود.
📖 #مرگنامه_اولا_کارین
✍️ #اولا_کارین_لیندکوئیست 📑ترجمه #پریسا_موسوی
📚#انتشارات_روزنه
🆔 @rowzanehnashr
https://goo.gl/rKuCoZ
📖
▫️آنها بالای سرم مدام درباره من حرف می زنند.
«وقتی او را می چرخانیم باید برایش زیرانداز بگذاریم.»
«او می تواند خودش راه برود؟»
من سوم شخص هستم. یک«او».
.
▫️آنها می توانند مرا بشویند و من می توانم به جای شرمنده بودن، این فرصت را به خودم بدهم که از این کار لذت ببرم. رها شدن در دستان آنها مرا رها می کند.
هیچ کس نمی تواند به روح من دست بزند.
آنها می توانند پاروهای من باشند و به جای من قایق را برانند. من هم می توانم روی عرشه دراز بکشمو به آسمان ها خیره بشوم.
.
▫️خیلی عجیب است. حقیقت این است که هرگز آرزو نکرده ام بدون این بیماری زندگی کنم! زمانی که برایم باقی مانده بی نهایت کم است. اما برای نخستین بار است که در لحظه زندگی می کنم. مرگ مرا به زندگی، نزدیکتر می کند.
برش هایی از مرگ نامه اولا-کارین .
✅شرح نوشت: نویسنده کتاب ؛ #اولا_کارین_لیندکوئیست است کسی که در پیشگفتار به ما می گوید: این کتاب درباره مرگ من است. شبیه کتاب خاطراتی نیست که انتظار دارید!
وشاید از این رو کتاب دو نام مکمل دارد: #قایق_راندن_بدون_پارو یا #مرگ_نامه_اولا_کارین
او دچار همان بیماری موری است : اسکلروز جانبی آمیوتروفیک اما ، اولا در اوج زمان بهره وری و لذت از زندگی است جوان و زیبا و پویا و مهمتر از همه مادر چهار فرزند لذا مواجهه ای متفاوت از موری نسبت به بیماری دارد اما همانقدر درجه یک و متعالی؛در عین اینکه یک انسان است ونه یک اَبَر انسان! خشمهایش ، حسرتهایش، آروزهایش ، انتخابها و هوشیاری و هوشمندی هایش ... انقدر جذاب ست که از همپا شدن با اولا غرق حس های نابی میشویم و البته در هر سطر ناخوداگاه کنج های پنهان وجود خودمان را هم می کاویم و در نهایت به یک دریافت به یک نگاه می رسیم بدون آنکه نویسنده چیزی را به ما القا کرده باشد و این همه به سبب صداقت روایت کسی است که دیگر در بین ما نیست اما میراثی شگفت هم برای چهارفرزندش و هم برای ما گذاشته است.
#مرگ_نامه_اولا_کارین #اولا_کارین_لیندکوئیست #پریسا_موسوی #انتشارات_روزنه
#کتاب #یار_مهربان
▫️آنها بالای سرم مدام درباره من حرف می زنند.
«وقتی او را می چرخانیم باید برایش زیرانداز بگذاریم.»
«او می تواند خودش راه برود؟»
من سوم شخص هستم. یک«او».
.
▫️آنها می توانند مرا بشویند و من می توانم به جای شرمنده بودن، این فرصت را به خودم بدهم که از این کار لذت ببرم. رها شدن در دستان آنها مرا رها می کند.
هیچ کس نمی تواند به روح من دست بزند.
آنها می توانند پاروهای من باشند و به جای من قایق را برانند. من هم می توانم روی عرشه دراز بکشمو به آسمان ها خیره بشوم.
.
▫️خیلی عجیب است. حقیقت این است که هرگز آرزو نکرده ام بدون این بیماری زندگی کنم! زمانی که برایم باقی مانده بی نهایت کم است. اما برای نخستین بار است که در لحظه زندگی می کنم. مرگ مرا به زندگی، نزدیکتر می کند.
برش هایی از مرگ نامه اولا-کارین .
✅شرح نوشت: نویسنده کتاب ؛ #اولا_کارین_لیندکوئیست است کسی که در پیشگفتار به ما می گوید: این کتاب درباره مرگ من است. شبیه کتاب خاطراتی نیست که انتظار دارید!
وشاید از این رو کتاب دو نام مکمل دارد: #قایق_راندن_بدون_پارو یا #مرگ_نامه_اولا_کارین
او دچار همان بیماری موری است : اسکلروز جانبی آمیوتروفیک اما ، اولا در اوج زمان بهره وری و لذت از زندگی است جوان و زیبا و پویا و مهمتر از همه مادر چهار فرزند لذا مواجهه ای متفاوت از موری نسبت به بیماری دارد اما همانقدر درجه یک و متعالی؛در عین اینکه یک انسان است ونه یک اَبَر انسان! خشمهایش ، حسرتهایش، آروزهایش ، انتخابها و هوشیاری و هوشمندی هایش ... انقدر جذاب ست که از همپا شدن با اولا غرق حس های نابی میشویم و البته در هر سطر ناخوداگاه کنج های پنهان وجود خودمان را هم می کاویم و در نهایت به یک دریافت به یک نگاه می رسیم بدون آنکه نویسنده چیزی را به ما القا کرده باشد و این همه به سبب صداقت روایت کسی است که دیگر در بین ما نیست اما میراثی شگفت هم برای چهارفرزندش و هم برای ما گذاشته است.
#مرگ_نامه_اولا_کارین #اولا_کارین_لیندکوئیست #پریسا_موسوی #انتشارات_روزنه
#کتاب #یار_مهربان
Telegraph
انتشارات روزنه
📖 ▫️آنها بالای سرم مدام درباره من حرف می زنند. «وقتی او را می چرخانیم باید برایش زیرانداز بگذاریم.» «او می تواند خودش راه برود؟» من سوم شخص هستم. یک«او». . ▫️آنها می توانند مرا بشویند و من می توانم به جای شرمنده بودن، این فرصت را به خودم بدهم که از این…
📚
.
#تازه_های_نشر
هر بار درِ کابینت را باز میکردم و آن بشقاب سبز را میدیدم، پدرم را میدیدم که پشت میز نشسته است. قهوهاش را مینوشد. باقیماندهی نان ذرتی را میخورد.
نَع.
این آخرین چیزی بود که به پدرم گفتم. من نان ذرتیاش را نخواستم. به من نگو این مسئله اهمیتی ندارد، به من نگو احمقانه است به چنین چیزی فکر کنم، به من نگو پدرم درک میکند، به من نگو دست از سر آن دستورالعمل لعنتی بردارم. تو آن کسی نیستی که آنجا ایستاده بود. تو مدرسهات دیر نشده بود. تو روز آخری که پدرت را دیدهای به او نگفتهای نَع.
نام کتاب: ویل (آنچه دارم پشت سر میگذارم)
نوشتهی #آلیسون_مک_گی
ترجمهی #پریسا_موسوی
قطع: رقعی
چاپ : اول
تعداد صفحات: 216
قیمت: 39500 تومان
#انتشارات_روزنه #نشر_روزنه
#ادبیات_جهان #داستان #داستان_آمریکایی
#کتاب_خوب_بخوانیم #پیشنهاد_کتاب
🛒برای خرید اینترنتی کتاب اینجا کلیک کنید
☎️02188853730
🌍 www.rowzanehnashr.com
instagram: rowzanehnashr
.
#تازه_های_نشر
هر بار درِ کابینت را باز میکردم و آن بشقاب سبز را میدیدم، پدرم را میدیدم که پشت میز نشسته است. قهوهاش را مینوشد. باقیماندهی نان ذرتی را میخورد.
نَع.
این آخرین چیزی بود که به پدرم گفتم. من نان ذرتیاش را نخواستم. به من نگو این مسئله اهمیتی ندارد، به من نگو احمقانه است به چنین چیزی فکر کنم، به من نگو پدرم درک میکند، به من نگو دست از سر آن دستورالعمل لعنتی بردارم. تو آن کسی نیستی که آنجا ایستاده بود. تو مدرسهات دیر نشده بود. تو روز آخری که پدرت را دیدهای به او نگفتهای نَع.
نام کتاب: ویل (آنچه دارم پشت سر میگذارم)
نوشتهی #آلیسون_مک_گی
ترجمهی #پریسا_موسوی
قطع: رقعی
چاپ : اول
تعداد صفحات: 216
قیمت: 39500 تومان
#انتشارات_روزنه #نشر_روزنه
#ادبیات_جهان #داستان #داستان_آمریکایی
#کتاب_خوب_بخوانیم #پیشنهاد_کتاب
🛒برای خرید اینترنتی کتاب اینجا کلیک کنید
☎️02188853730
🌍 www.rowzanehnashr.com
instagram: rowzanehnashr
Telegraph
انتشارات روزنه
📚 . #تازه_های_نشر هر بار درِ کابینت را باز میکردم و آن بشقاب سبز را میدیدم، پدرم را میدیدم که پشت میز نشسته است. قهوهاش را مینوشد. باقیماندهی نان ذرتی را میخورد. نَع. این آخرین چیزی بود که به پدرم گفتم. من نان ذرتیاش را نخواستم. به من نگو این مسئله…
ویل داستانی است که در اصل برای مخاطب جوان نوشته شده است... دربارهی برخی از مشکلات و نابهنجاریهایی که ممکن است برای هر جوانی پیش بیاید... ویل پسری شانزده ساله است که آسیبهای جدی دیده و با پیادهروی و کار به دنبال یافتن خویش و رسیدن به پرسشهای درونیاش است... میتوانم این رمان را با ناطوردشت، زندگی در پیش رو و هاکلبری فین مقایسه کنم به خاطر داشتن تم تکامل شخصیت نوجوان. متن کتاب صد فصل یک صفحهای دارد و کل کتاب را میشود در یک نشست خواند... نویسندهی کتاب آلیسون مکگی نویسندهی تقدیرشدهی آمریکایی است.
نام کتاب: ویل (آنچه دارم پشت سر میگذارم)
نوشتهی #آلیسون_مک_گی
ترجمهی #پریسا_موسوی
#انتشارات_روزنه #نشر_روزنه
#ادبیات_جهان #داستان #داستان_آمریکایی #هاکلبری_فین #ناطور_دشت #زندگی_در_پیش_رو
#کتاب_خوب_بخوانیم #پیشنهاد_کتاب
🛒برای خرید اینترنتی کتاب اینجا کلیک کنید
☎️02188853730
🌍 www.rowzanehnashr.com
instagram: rowzanehnashr
نام کتاب: ویل (آنچه دارم پشت سر میگذارم)
نوشتهی #آلیسون_مک_گی
ترجمهی #پریسا_موسوی
#انتشارات_روزنه #نشر_روزنه
#ادبیات_جهان #داستان #داستان_آمریکایی #هاکلبری_فین #ناطور_دشت #زندگی_در_پیش_رو
#کتاب_خوب_بخوانیم #پیشنهاد_کتاب
🛒برای خرید اینترنتی کتاب اینجا کلیک کنید
☎️02188853730
🌍 www.rowzanehnashr.com
instagram: rowzanehnashr