📚
.
نقل است ناصرالدین شاه، شاهِ شاهان، پادشاه جهان، ضمیرِ نهان، تاج کبریا، الماسِ کهکشان، خورشید رخشان؛ عمودِ بیرقِ استواری بود بر جلجتای تمام دشواریها. اَبَرمردی گیتیستان، سکندرشأن، جمجاه، فریدونفر، خسروشوکت، چنگیزصولت، ارسطوفکرت، سهندساحت، پرستوصورت، سلطـــانیار، عاشقِ سکنجبینخیار... در یک چشمش کویرِ تندِ تابستان خوابیده بود و در چشم دیگرش کوهسارِ سبزِ شمال. گاه، عطـــوفتِ زیبای نهان در پسِ مردمکانِ مهربانِ چشمهایش فضای امن و احتیاطی زبانزد را بر بسترِ شهر دامن میزد و گاه، خشمِ خونفشانی از شرارهی چشماناش زبانه میکشید، که خرمنِ پُربارِ هر جسارتی را میسوخت و هیکلِ نیرومندِ هر گستاخی را به صلابه میکشید. در پیشگاهِ خدمتگزاران پدری مهربان بود و در آوردگاهِ خیانتورزان مؤاخذی سختگیر. در صدف سلوکِ سیاسیاش مرواریدِ تمام مهربانیها نهفته بود. نقل است که ناصرالدینشاه اندامی معتدل، رفتاری رقیق، حرکاتی موزون، عطــوفتی عالمانه، چشمانی چموش، لبولوچهای گشاده، آرمانی بلند، ضمیری آسوده، یقهای باز، افقی عمودی، ذوقی سرشار، طالعی روشن، طبعی تیره، سلوکی آهسته، انتهایی فراخ، تبسمی طولانی، نگاهی نافذ، روانی بردبار و تختی دونفره داشت؛ ولی چه سود...؟! اینها تمام در برابرِ جهلِ توده هیچ بود!
از کتاب #شمس_العماره
(یک #مونولوگ)
نوشتهی #سهراب_حسینی
طراح جلد: #سهیل_حسینی
#انتشارات_روزنه
دبیر مجموعه: #فاضل_ترکمن
http://ytre.ir/dQT
@rowzanehnashr
.
نقل است ناصرالدین شاه، شاهِ شاهان، پادشاه جهان، ضمیرِ نهان، تاج کبریا، الماسِ کهکشان، خورشید رخشان؛ عمودِ بیرقِ استواری بود بر جلجتای تمام دشواریها. اَبَرمردی گیتیستان، سکندرشأن، جمجاه، فریدونفر، خسروشوکت، چنگیزصولت، ارسطوفکرت، سهندساحت، پرستوصورت، سلطـــانیار، عاشقِ سکنجبینخیار... در یک چشمش کویرِ تندِ تابستان خوابیده بود و در چشم دیگرش کوهسارِ سبزِ شمال. گاه، عطـــوفتِ زیبای نهان در پسِ مردمکانِ مهربانِ چشمهایش فضای امن و احتیاطی زبانزد را بر بسترِ شهر دامن میزد و گاه، خشمِ خونفشانی از شرارهی چشماناش زبانه میکشید، که خرمنِ پُربارِ هر جسارتی را میسوخت و هیکلِ نیرومندِ هر گستاخی را به صلابه میکشید. در پیشگاهِ خدمتگزاران پدری مهربان بود و در آوردگاهِ خیانتورزان مؤاخذی سختگیر. در صدف سلوکِ سیاسیاش مرواریدِ تمام مهربانیها نهفته بود. نقل است که ناصرالدینشاه اندامی معتدل، رفتاری رقیق، حرکاتی موزون، عطــوفتی عالمانه، چشمانی چموش، لبولوچهای گشاده، آرمانی بلند، ضمیری آسوده، یقهای باز، افقی عمودی، ذوقی سرشار، طالعی روشن، طبعی تیره، سلوکی آهسته، انتهایی فراخ، تبسمی طولانی، نگاهی نافذ، روانی بردبار و تختی دونفره داشت؛ ولی چه سود...؟! اینها تمام در برابرِ جهلِ توده هیچ بود!
از کتاب #شمس_العماره
(یک #مونولوگ)
نوشتهی #سهراب_حسینی
طراح جلد: #سهیل_حسینی
#انتشارات_روزنه
دبیر مجموعه: #فاضل_ترکمن
http://ytre.ir/dQT
@rowzanehnashr