یهو غریبه نشدم باهات...
بعد از تمامِ دفعاتی که ازت ناراحت شدمو اجازه دادی ناراحت بمونم ، غریبه شدم...
@Roozhayebarani❤️
بعد از تمامِ دفعاتی که ازت ناراحت شدمو اجازه دادی ناراحت بمونم ، غریبه شدم...
@Roozhayebarani❤️
تنها باش
ولی با آدمی که قدر تو رو نمیدونه نمون
تنها باش
ولی کنار کسی که ارزش حضورت رو نمیفهمه نمون
تنهایی خیلی قشنگتر از حیف شدن کنار کسیه که ارزش نداره !
ولی با آدمی که قدر تو رو نمیدونه نمون
تنها باش
ولی کنار کسی که ارزش حضورت رو نمیفهمه نمون
تنهایی خیلی قشنگتر از حیف شدن کنار کسیه که ارزش نداره !
Forwarded from دویستوچند تکه استخوان.
«یحیی
همیشه یادت باشد
زنانِ تنها، از مردان جنگجو خطرناکتر و شجاعترند.»
همیشه یادت باشد
زنانِ تنها، از مردان جنگجو خطرناکتر و شجاعترند.»
بابا بزرگم یه حرف خیلی قشنگی بهم زد، که با طلا باید حکش میکردم.
میگفت:
"شیرین ترین توت ها،پای درختها میریزن. در حالی که ما برای چیدنِ توت هایِ کال،چشم به بالا ترین شاخه ها میدوزیم.
این دقیقا حکایت ندیدن هاست."
زیادی بودن، زیادی خوب بودن، زیادی در دسترس بودن، زیادی تحمل کردن فقط باعث میشه زیادی نادیده گرفتی بشی.
میگفت:
"شیرین ترین توت ها،پای درختها میریزن. در حالی که ما برای چیدنِ توت هایِ کال،چشم به بالا ترین شاخه ها میدوزیم.
این دقیقا حکایت ندیدن هاست."
زیادی بودن، زیادی خوب بودن، زیادی در دسترس بودن، زیادی تحمل کردن فقط باعث میشه زیادی نادیده گرفتی بشی.
کوروش و سوگند _ ریمیکس دشت پروانه ها - دیجی آلریزو ( الریزو )
@ey_elahe_naz
ریمیکس دشت پروانه ها ✨🥹
روزهای بارانی
@ey_elahe_naz – کوروش و سوگند _ ریمیکس دشت پروانه ها - دیجی آلریزو ( الریزو )
وقتی برگشتی واسم از دریا بگو🩵🥲
رابطه احساسی هیچوقت درمانگر خلع های زندگی شما و مشکلات روحیتون نمیتونه باشه. تا وقتی حالتون با خودتون خوب نیست نباید وارد رابطه بشید. در غیر این صورت با انرژی منفیتون شخص دیگه ای رو هم آلوده میکنید. به قول معروف وقتی خودتون تراپی نمیرید حداقل باعث تراپی رفتن کسی هم نشید.
@Roozhayebarani❤️
@Roozhayebarani❤️
از اون آدمهایی شدم که بین کم و هیچی، هیچی رو انتخاب میکنم، دیگه نه توان آدمهای نصف و نیمه رو دارم، نه رفاقتهای یکی دو روزه، نه هر نوع رابطه انسانی نصفه و نیمه، ترجیحم اینه نداشته باشمشون، نداشتن خیلی از چیزها بهتر از نصف و نیمه داشتنشونه، مخصوصا آدمها.
روزهای بارانی pinned «از اون آدمهایی شدم که بین کم و هیچی، هیچی رو انتخاب میکنم، دیگه نه توان آدمهای نصف و نیمه رو دارم، نه رفاقتهای یکی دو روزه، نه هر نوع رابطه انسانی نصفه و نیمه، ترجیحم اینه نداشته باشمشون، نداشتن خیلی از چیزها بهتر از نصف و نیمه داشتنشونه، مخصوصا آدمها.»
Forwarded from Red Sky (Sara)
یجوری شکننده شدم که ممکنه با وزش یک باد، فرو بپاشم.
بیشتر مراقب حرفا و رفتاراتون باهام باشید.
بیشتر مراقب حرفا و رفتاراتون باهام باشید.
تنهایی خیلی بهتر از بودن با آدمیه که هر لحظه بخوای خودتو بهش یادآوری کنی
گاهی وقتا پای تنهاییتون بمونید
قدر تنهاییتون رو بدونید ، یسری ها میان که فقط شمارو تنها تر کنن ..
واسه تنها نبودن به هر قیمتی ، با هر آدمی نباشید
اینم نصیحت شبانه من ✨
و شب بخیر🥰
گاهی وقتا پای تنهاییتون بمونید
قدر تنهاییتون رو بدونید ، یسری ها میان که فقط شمارو تنها تر کنن ..
واسه تنها نبودن به هر قیمتی ، با هر آدمی نباشید
اینم نصیحت شبانه من ✨
و شب بخیر🥰
روزهای بارانی pinned «تنهایی خیلی بهتر از بودن با آدمیه که هر لحظه بخوای خودتو بهش یادآوری کنی گاهی وقتا پای تنهاییتون بمونید قدر تنهاییتون رو بدونید ، یسری ها میان که فقط شمارو تنها تر کنن .. واسه تنها نبودن به هر قیمتی ، با هر آدمی نباشید اینم نصیحت شبانه من ✨ و شب بخیر🥰»
هر چه سن شما بالاتر میره، بیشتر متوجه میشین که مهم این نیست که چه کسی طولانی تر میمونه، بلکه این مهمه که چه کسی به شما احساس دیده شدن، شنیده شدن، درک شدن، قدردانی و حمایت رو میده...
@Roozhayebarani❤️
@Roozhayebarani❤️
دوست دارم «اما» نمیشه و نمیتونم و وقتش نیست و فلان و بیسار واقعا بهونس.
جدی جدی به من ثابت شده اگر یکی شما رو بخواد سنگم از آسمون بباره رو سرش، هر روز جلوی پاش هزار تا مانع بذارن، تیر تو پاش بزنن از علاقش کوتاه نمیاد.
خودتونو گول نزنید عزیزانم..
جدی جدی به من ثابت شده اگر یکی شما رو بخواد سنگم از آسمون بباره رو سرش، هر روز جلوی پاش هزار تا مانع بذارن، تیر تو پاش بزنن از علاقش کوتاه نمیاد.
خودتونو گول نزنید عزیزانم..
بیا برات بشمرم که چند بار به مو رسید و پاره هم شد ولی من چون تنها بودم مجبور بودم بلند شم و گره بزنم:)
قهوه ام را در فنجان می ریزم و به بخاری که از آن بیرون می آید خیره می شوم ، فرو می روم در فکر، گم می شوم در خیال...
تو حتما در خانه ات روی کاناپه نشسته ای و دستت را دور شانه اش حلقه کرده ای و عطر موهایش را که تازه از حمام آمده بو می کنی !
کمی از قهوه ام را سر می کشم، تو بلند می شوی دستش را می گیری و با آهنگ شکنجه گر داریوش، در نور کم خانه آرام، می رقصی ...
باران می گیرد پشت پنجره می روم لای پنجره را کمی باز می کنم، بوی خاک باران خورده و چمن خیس شده در تنم حل می شود!
ذوق می کند که باران گرفته بارانی اش را تنش می کنی و چترت را بر می داری در خیابان لاله زار شروع به قدم زدن می کنید، باران شدید می شود، سوز سرما پوست دستم را می رنجاند! پنجره را می بندم. چتر را می بندد و با صدای بلند می خندد در صورتت نگرانی موج می زند با خنده می گویی سرما می خوری من پرستار خوبی نیستم ها!
بدون آنکه پاسخی برای نگرانی هایت داشته باشد دستانش را باز می کند و زیر باران می چرخد...
به تماشای زنی در باران می نشینی و حتما خدا به دوست داشتنان غبطه می خورد!
دکمه ی اول پیراهنم را باز می کنم، هوا برای نفس کشیدنم نیست ..
گنجشکی در سایبان خانه ی روبرویی پناه می گیرد و صدای جیک جیک او از ترس در گوش من شنیده می شود..
بخاری از فنجان بلند نمی شود،یکباره آسمان آرام می گیرد ، در آغوشش می گیری و رنگین کمان بالای سرتان هلالی از رنگ می سازد، حتما در چشم هایش خیره شده ای،حتما به لب هایت نگاه می کند..
شوق بوسه در تنتان زبانه می کشد
می بوسی اش..
فنجان قهوه از دستم می افتد،دستت را در موهایش فرو می کنی ،گنجشک از سایبان خانه روبرویی فرار می کند!
باز کردن دکمه ی بعدی پیراهنم افاقه ای نمی کند، به خانه می روید ، لباس های خیسش را با لباسی جدید عوض می کنی قهوه را آماده می کنی و به دستش می دهی، شیشه های شکسته فنجان را جمع می کنم ، دستش که از سرما قرمز شده را می بوسی، شیشه دستم را می برد..
دوستش می داری و این دوست داشتن تمامم می کند..
#زهرا_مصلح
@Roozhayebarani❤️
تو حتما در خانه ات روی کاناپه نشسته ای و دستت را دور شانه اش حلقه کرده ای و عطر موهایش را که تازه از حمام آمده بو می کنی !
کمی از قهوه ام را سر می کشم، تو بلند می شوی دستش را می گیری و با آهنگ شکنجه گر داریوش، در نور کم خانه آرام، می رقصی ...
باران می گیرد پشت پنجره می روم لای پنجره را کمی باز می کنم، بوی خاک باران خورده و چمن خیس شده در تنم حل می شود!
ذوق می کند که باران گرفته بارانی اش را تنش می کنی و چترت را بر می داری در خیابان لاله زار شروع به قدم زدن می کنید، باران شدید می شود، سوز سرما پوست دستم را می رنجاند! پنجره را می بندم. چتر را می بندد و با صدای بلند می خندد در صورتت نگرانی موج می زند با خنده می گویی سرما می خوری من پرستار خوبی نیستم ها!
بدون آنکه پاسخی برای نگرانی هایت داشته باشد دستانش را باز می کند و زیر باران می چرخد...
به تماشای زنی در باران می نشینی و حتما خدا به دوست داشتنان غبطه می خورد!
دکمه ی اول پیراهنم را باز می کنم، هوا برای نفس کشیدنم نیست ..
گنجشکی در سایبان خانه ی روبرویی پناه می گیرد و صدای جیک جیک او از ترس در گوش من شنیده می شود..
بخاری از فنجان بلند نمی شود،یکباره آسمان آرام می گیرد ، در آغوشش می گیری و رنگین کمان بالای سرتان هلالی از رنگ می سازد، حتما در چشم هایش خیره شده ای،حتما به لب هایت نگاه می کند..
شوق بوسه در تنتان زبانه می کشد
می بوسی اش..
فنجان قهوه از دستم می افتد،دستت را در موهایش فرو می کنی ،گنجشک از سایبان خانه روبرویی فرار می کند!
باز کردن دکمه ی بعدی پیراهنم افاقه ای نمی کند، به خانه می روید ، لباس های خیسش را با لباسی جدید عوض می کنی قهوه را آماده می کنی و به دستش می دهی، شیشه های شکسته فنجان را جمع می کنم ، دستش که از سرما قرمز شده را می بوسی، شیشه دستم را می برد..
دوستش می داری و این دوست داشتن تمامم می کند..
#زهرا_مصلح
@Roozhayebarani❤️