تکست و نوشته رمانخونه❤️
234 subscribers
2.63K photos
46 videos
12.9K files
9.16K links
چقدر خوبه که وسط
شلوغی های این زندگی پیدات کردم
تا دوست داشته باشم  ♡
                   ♡
@romankhone_ir💖
                   ♡
Download Telegram
Forwarded from عکس نگار
🛍فروش اختصاصی🛍

📙کتاب: #استخوان_خوک_و_دستهای_جذامی
🍁اثر: #مصطفی_مستور
📄تعداد صفحات: 87
📁چاپ: 28
📰انتشارات #چشمه
💳قیمت: 8000
🎁با ۱۰ تا ۲۰ درصد تخفیف

♥️خلاصه داستان:
کتاب «استخوان خوک و دست‌های جذامی» نوشته‌ی «مصطفی مستور» و «برگزیده‌ی جایزه‌ی ادبی اصفهان به عنوان بهترین رمان سال 1383» است. «استخوان خوک و دست‌های جذامی» را یکی از بهترین آثار «مصطفی مستور» دانسته‌اند. ناشر درباره کتاب آورده است: «داستان در آپارتمان هفده طبقه‌ی خاوران اتفاق مى‌افتد که ساکنان هر طبقه و هر واحد مشکلاتى را در يک روز از سر مى‌گذرانند که نتيجه‌ی عملکرد بعضى‌ها تا فرداى آن روز و بعضى‌ها مثل ملول و بندر تا دو هفته به درازا مى‌کشد. محسن و زنش قصد دارند از هم طلاق بگيرند اما به خاطر دختر نه ساله‌شان، درنا، از اين کار منصرف مى‌شوند. الياس پسر دکتر محمد و دکتر افسانه مهرپور گرفتار سرطان مغز استخوان است. دکتر ظرف چند روز داوطلبى را پيدا مى‌کند که در سايت بانک خون جهانى، قيمت عضو اهدايى‌اش را براى پيوند ۷۵ هزار دلار اعلام کرده است. سوسن در واحد خود هر شب مردانى را به "فريز" مى ‌آورد و از آنان پول مى‌گيرد. در اين ميان شاعرى که از زندان آزاد شده و از طرف غلام سگى آشنايى با سوسن به وى داده شده است برخلاف ديگران، شب‌ها نزد سوسن صوفى‌منشانه شعر مى‌گويد و در نهايت پس از به وجود آمدن يک عشق مجازى از او دور مى شود تا سوسن براى هميشه از احتمال برخوردارى از زندگى سالم در آينده محروم بماند. گروه جوانان اهل آواز و موسيقى و رقص و پارتى هم تعللى در کارشان به وجود مى‌آيد که آن را در دفتر فروش لوازم پزشکى در طبقه‌ی پانزدهم حل مى کنند و باز به عيش و عشرت جمعى‌شان مى‌پردازند.»

🛒برای خرید این کتاب با #تخفیف_ویژه به #فروشگاه انجمن #رمانخونه مراجعه نمایید:
http://romankhone.ir/forums/store/product/103-استخوان-خوک-و-دست-های-جذامی/
Forwarded from |خَطّ و خَشْـ | (|سُلاٰلِهـ عُلیاٰئیـ |)
~~~~★~~~~
#کتاب_نوشت

من از زندگی چیز زیادی نمی‌خواستم، در واقع من سال‌ها بود به این نتیجه رسیده بودم که اگر از زندگی چیز زیادی بخواهم، زندگی هم از من چیزهایی خواهد خواست که خیلی خوب می‌دانستم نمی‌توانم از عهده‌شان بربیایم !
با زندگی‌ام رفتار مسالمت‌آمیزی داشتم. به او فشار نمی‌آوردم تا مجبور نباشم فشار او را تحمل کنم...

📒 #سه_گزارش_کوتاه_درباره‌ی_نوید_و_نگار
✍🏻 #مصطفی_مستور

Join us---> @Delnevis_nevesht
~~~~★~~~~
رمان: #من_گنجشک_نیستم

نویسنده: #مصطفی_مستور

خلاصه:
«من گنجشک نیستم» داستان روزمرگی‌های مردی است که خواهرش برای معالجه، او را به مجتمع درمانی سپرده و در حال حاضر او ساکن طبقه نهم و واحد ۹۰۲ از این تیمارستان است. راوی به خاطر مرگ همسرش افسانه (وقت وضع حمل) و فرزندش، سردردهای عجیبی دارد و گاهی وقت‌ها کله‌اش داغ می‌شود؛ «انگار چیزها بر محیط دایره‌ای به مرکز من، شروع می‌کنند به چرخیدن» مانند دیگر آثار مستور، «من گنجشک نیستم» شروع ناپایدار و لغزنده‌ای دارد، انگار که پاراگراف را از وسط برش داده باشند و تو از همه جا بی‌خبر، وسط سطرها پرتاب شده باشی. اصلا ً تمام کتاب را می‌توان مونولوگ و کلنجار بی‌انتهای راوی با خود دانست، انگار که نویسند برای خودش پلان و پیرنگی طراحی کرده تا دیدگاهش را در جان سطرها بدمد.

کانال رسمی رمانخونه
در پیام رسان
#تلگرام و #سروش و #ایتا و #گپ و #آی_گپ
🆔 @romankhone_ir

گپ و گفتمان رمانخونه

https://t.me/joinchat/AAAAAD7xU0s4BlLcW7HGCw
محبوبترین کانال رمان💯
داستان: #عشق_روی_پیاده_رو

نویسنده: #مصطفی_مستور

دکلمه: #سودابه_کامران

بخشی از کتاب:
«يك روز فروغ پرسيد: كي ازدواج ميكنيم؟ گفتم: اگر ازدواج كرديم ديگر به جاي تو بايد به قبض‌هاي اب و برق و تلفن و قسط‌هاي عقب افتاده‌ي بانك و تعمير كولر ابي و بخاري و ابگرمكن و اجاره‌نامه و اجاره نامه و اجاره نامه و شغل دوم و سوم و دويدن دنبال يك لقمه نان از كله سحر تا بوق سگ و گرسنگي و جيب‌هاي خالي و خستگي و كسالت و تكرار و تكرار و تكرار و مرگ فكر كنم و تو به جاي عشق بايد دنبال اشپزي و خياطي و جارو و شستن و خريد و ميهماني و نق و نوق بچه و ماشين لباس‌شويي و جارو برقي و اتو و فريزر و فريزر و فريزر باشي. هر دومان يخ ميزنيم…»

ژانر: #داستانی_عاشقانه
عشق روی پیاده رو
کانال رسمی رمانخونه
در پیام رسان
#تلگرام و #سروش و #ایتا و #گپ و #آی_گپ
🆔 @romankhone_ir

گپ و گفتمان رمانخونه

https://t.me/joinchat/AAAAAD7xU0s4BlLcW7HGCw
محبوبترین کانال رمان💯
رمانخونه romankhone.ir:
#جایزه #سحر_سیما عزیز
که در دو سالانه
#انجمن_و_سایت_رمانخونه
فعالیت مستمر داشتن
به دستشان رسید
romankhone.ir

جایزه: #استخوان_خوک_و_دستهای_جذامی
#مصطفی_مستور
@romankhoneir
#تهران_در_بعدازظهر
تهران در بعد از ظهر

#مصطفی_مستور
#داستان_کوتاه

توضیحات : 📒📒📒
مجموعه‌داستان «تهران در بعدازظهر» با ۶ داستان کوتاه نشان‌دهنده‌ی تغییر نگرش مصطفی مستور درباره‌ی زن است. محوریت موضوعی همه‌ی داستان‌های این مجموعه زنان و نقش آن‌ها در زندگی مردان است. این نگرش در داستان تهران در بعدازظهر به اوج خود می‌رسد. این داستان شامل ۷ روایت در یک بعدازظهر در تهران است که در آن‌ها شخصیت‌ها هرکدام به نوعی درگیر رابطه‌ی عاطفی یا شکست در رابطه‌ با زنان هستند. حتی در داستان «چند روایت معتبر درباره‌ی دوزخ» راوی زنی است که از مردان زندگی‌اش صحبت می‌کند.

کانال رسمی رمانخونه
🆔 telegram.me/romankhone_ir

گپ و گفتمان رمانخونه

https://t.me/joinchat/AAAAAD7xU0s4BlLcW7HGCw
محبوبترین کانال رمان💯
#استخوان_خوک_و_دستهای_جزامی

استخوانخوک و دستهای جذا
نویسنده #مصطفی_مستور
راوی #فاطمه_نجبا
فایلpfd به همرا ۵فایل صوتی


کتاب استخوان خوک و دست های جذامی اثر مصطفی مستور رمانی است واقع گرایانه با مضمونی اجتماعی. مستور نویسنده، مترجم و پژوهشگر و خالق رمان هایی چون روی ماه خداوند را ببوس ، چند روایت معتبر و تهران در بعدازظهر است. رمان استخوان خوک و دست های جذامی در سال 1383 منتشر شد و تاکنون ۲۵ بار تجدید چاپ شده و از رمان های برجسته سالیان اخیر محسوب می شود. داستان زندگی ساکنین یک ساختمان ۱۷ طبقه به نام برج خاوران است که هر کدام مشکلات خود را دارند٬دانیال با دغدغه های فلسفی اش٬حامد دانشجوی عکاسی که بین عشق مهناز و نگار مانده٬نوذر که به خاطر پول دست به هر جنایتی می زند٬محسن و سیمین که در حال طلاق هستند و آینده دختر کوچک شان درنا معلوم نیست ٬دکتر مفید و همسرش افسانه که دنبال اهدا کننده مغز استخوان به پسر رو به مرگشان٬الیاس هستند٬سوسن که پس از سال ها بدکارگی به خاطر امرار معاش٬عشق را با شاعری به نام کیانوش تجربه می کند٬پریسا که در یک مهمانی مورد تجاوز قرار گرفته و به آینده خود نا امید است٬ و آدم هایی از این دست که در آخر همه به رستگاری می رسند...

کانال رسمی رمانخونه
🆔 telegram.me/romankhone_ir

گپ و گفتمان رمانخونه

https://t.me/joinchat/AAAAAD7xU0s4BlLcW7HGCw
محبوبترین کانال رمان💯