زامبی های عروسکی
✍نویسنده: #شیدا_سیلاوی
تعداد صفحات147
@romankhone_ir
خلاصه داستان :
نرجس، توی اسپانیا به امید فردایی روشن، که قراره سالن آرایشی خودش رو افتتاح کنه، به خواب میره
محمدعلی هم مثل نرجس، اما توی ایران، با خستگی حاصل از کار، به خواب میره.
اما هردو؛ وقتی از خواب بیدار میشن، چیزی جز یه خیابون، وسط بیابون، که هیچ آدمی هم اونجا نیست پیدا نمیکنن!!!
بخشی از رمان :
"نرجس"(اسپانیا_مادرید)
به صورتشون زل زدم. باید باهاشون جدی باشم که کار رو خوب انجام بدن؛ یا اینکه مهربون و دوستانه رفتار کنم؟ نمیدونم. همه چیز بستگی به خودشون داره. ولی خب؛ نباید بداخلاق باشم. مخصوصا اینکه بعضیاشون، از من چندسالی بزرگترن …… باید روسفید شم جلوی بابا. این همه پول نذاشت که کار رو الکی بگیرم.
#عاشقانه #ترسناک #تخیلی
#زامبی_های_عروسک
به روزترین کانال رسمی رمانخونه✔️
🆔 @romankhone_ir
گپ و گفتمان رمانخونه⬇️
https://t.me/joinchat/AAAAAD7xU0s4BlLcW7HGCw
✍ محبوبترین کانال رمان💯
✍نویسنده: #شیدا_سیلاوی
تعداد صفحات147
@romankhone_ir
خلاصه داستان :
نرجس، توی اسپانیا به امید فردایی روشن، که قراره سالن آرایشی خودش رو افتتاح کنه، به خواب میره
محمدعلی هم مثل نرجس، اما توی ایران، با خستگی حاصل از کار، به خواب میره.
اما هردو؛ وقتی از خواب بیدار میشن، چیزی جز یه خیابون، وسط بیابون، که هیچ آدمی هم اونجا نیست پیدا نمیکنن!!!
بخشی از رمان :
"نرجس"(اسپانیا_مادرید)
به صورتشون زل زدم. باید باهاشون جدی باشم که کار رو خوب انجام بدن؛ یا اینکه مهربون و دوستانه رفتار کنم؟ نمیدونم. همه چیز بستگی به خودشون داره. ولی خب؛ نباید بداخلاق باشم. مخصوصا اینکه بعضیاشون، از من چندسالی بزرگترن …… باید روسفید شم جلوی بابا. این همه پول نذاشت که کار رو الکی بگیرم.
#عاشقانه #ترسناک #تخیلی
#زامبی_های_عروسک
به روزترین کانال رسمی رمانخونه✔️
🆔 @romankhone_ir
گپ و گفتمان رمانخونه⬇️
https://t.me/joinchat/AAAAAD7xU0s4BlLcW7HGCw
✍ محبوبترین کانال رمان💯
Telegram
این گروه تعطیل شده 😒❌
Deleted Account invites you to join this group on Telegram.